دوست دارم مرور دوباره ای بر هدف مان از تمرکز بر نکات مثبت داشته باشیم، تا به خود یادآور شویم که:
چرا تمرکز بر نکات مثبت، اینقدر برای مان ضروری است!
چرا در زمانه ای که معمولاً رویدادهای زیبای جهان نادیده گرفته می شود، در حالیکه کوچکترین ناخواسته ای، آنچنان بزرگ نمایی می شود تا ویرانگرتر، خطرناک تر و جدی تر جلوه نماید، برای مان ضروری است تا با تمام وجود، حتی چشم از کوچکترین رویداد مثبت در اطرافمان، بر نداریم؟!
دلیل ساده اما زیبایی دارد. راه خوشبختی ات، از مسیر شادی هایت می گذرد و توجه به زیبایی های اطرافت و تحسین آدمهایی که دست آوردهاشان را دوست داری و گرانقدر می شماری، ساده ترین و در دسترس ترین، راه ورود شادی به زندگی است.
به همین دلیل، برای تجربه سعادت، راهی نیست جز آنکه به هر شکلی می توانی، قادر به دیدن نکات مثبت زندگی خودت و افرادی بشوی، که آنها را می شناسی.
بهای تجربه رابطه ای پر از عشق و مودت، تحسین روابط عاشقانه ی افرادی است که می شناسی و تمرکز بر نکات مثبت آدمهایی است که هر روز با آنها به نوعی در ارتباطی.
بهای تجربه سلامتی، توجه به کوچکترین نکات مثبت در بدن خودت و تحسین آدم های سالمی است که می شناسی.
بهای تجربه کسب و کاری موفق، توجه به کسب و کارهای در حال رشد و تحسین آدمهایی است که با ایده هایی ساده اما باوری قدرتمند کننده، توانسته اند از آنچه دیگران، مسئله یا حتی فاجعه می نامند، بازاری پر رونق برای کسب و کار بسازند… چرا که آنها نمونه عینی توجه بر نکات مثبت هستند و توانسته اند نکات مثبت موجود در دل آن فاجعه را نیز ببینند.
آیا این بها عادلانه، باشکوه و تحسین برانگیز نیست؟!
وقتی تمرکز بر نکات مثبت، شیوه زندگی ات بشود، وقتی بتوانی مهم ترین توانایی ات را، تواناییِ ماندن در احساس خوب بدانی، به شما قول می دهم این احساس برایت امیدواری، انگیزه، ایده و خلاقیت می آورد. اعتماد به نفس می آورد و اعتماد به نفسی که همراه با چنین ایمان و آرامشی باشد، تو را به هر خواسته ای می رساند.
این معجزه ی تمرکز برنکات مثبت است. معجزه ی هماهنگی با خداوند و باور قوانین اوست. معجزه ی جدی گرفتن کانون توجه ات و فرکانس هایی که هر لحظه ارسال می نمایی.
ما چیزی جز موجوداتی فرکانسی نیستیم. وقتی می بینی، می شنوی، صحبت می کنی، می خندی، می گریی، لمس می کنی، غمگین می شوی، دلشوره می گیری، به وجد می آیی و … یعنی در حال ارسال فرکانس به جهانی هستی، که به گونه ای خلق و طراحی شده، تا فرکانس های مشابه، کنار یکدیگر قرار داده شوند.
شادی ها کنار شادی ها، غم ها کنار غم ها، فقر کنار فقر، ثروت کنار ثروت، سلامتی کنار سلامتی، بیماری کنار بیماری، عشق کنار عشق، نفرت کنار نفرت، قدردانی کنار قدردانی، ناسپاسی کنار ناسپاسی!
جهان ما کبوتر با کبوتر باز با باز است! این همه عظمت در این جهان، تنها با همین قانون ساده مدیریت می شود.
وقتی بر نکته مثبتی توجه می کنی، فرکانس مثبتی ارسال می کنی و جهان راهی ندارد جز اینکه فرکانس تو را در کنار یک فرکانس مثبت اما کمی زیباتر، قدرتمند کننده تر و شادی آفرین تر قرار داده و به شکل اتفاق، راهکار، شرایط، ایده، فرصت و … وارد زندگی ات نماید.
به نظرت این خدا ستودنی و قابل اعتماد نیست و به نظرت آیا ارزشش را ندارد که تمام زندگی ات را صرف ساختن باورهای قدرتمند کننده تر و هماهنگ تر با قوانین جهان نمایی، تا بتوانی با ارسال فرکانس های قدرتمند کننده، همه زیبایی ها را همنشین خودت سازی!؟
من که می گویم ارزشش را دارد زیرا هرگاه زمان بیشتری صرف ساختن باورهای هماهنگ با خواسته هایم نمودم، دیدم چگونه با آن باورها، هر قدمم به اندازه ۱۰ها سال تلاش جسمی، نتیجه بخش بود.
خداوند و قوانینش را باور کن، با او همراه شو تا هم خوب زندگی کنی، هم کمک کنی که جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
سید حسین عباس منش
توصیه می کنم در راستای این هدف، اگر دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها را تهیه نموده ای، جلسات ۹ و ۱۰ این دوره را با تعهد و جدیت بیشتری گوش بده و مثل وحی منزل آنها را بپذیر.
برای دیدن سایر قسمتهای سریال تمرکز بر نکات مثبت، کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1193MB20 دقیقه
- دانلود با کیفیت HD371MB20 دقیقه
- فایل صوتی سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1117MB20 دقیقه
بنام خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان همه اعضای خانواده صمیمی ام
من نشانه امروزم رو زدم و قبلش از خدا خواستم که من رو یه جورایی وصل کنه به همون خالق بودن خودم تا این حس ها و فرکانس های ضعیفم از بین بره
اول که این اومد گفتم چه ربطی داشت
ولی چند بار که گوش دادم به قول استاد تعمق کردم و نوشتم دیدم دقیق داره قدرت خلق کنندگی ما رو بیان میکنه
من امروز یک طور دیگه شنیدم
و نهایتا به این شکل رسیدم که
ما انسان ها بر اساس باورها و افکار غالبی که تو هر بعد از زندگیمون بهمون داده شده از قبل ( آگاهانه نشاختیم در اثر زندگی چه خوب چه بد ساختیمش ) تو اون زمینه احساس خوب یا بد قدرتمند کننده یا ضعیف کننده داریم
اینطوری تفاوت ما انسان ها با هم و نتایج ما و کیفیت احساسات ما نسبت به هم مشخص میشه
حالا اگه بخوایم بدون کندکاو این ها بریم فقط کار قبلی رو به صورت روتین انجام بدهیم
نتیجه قبلی رو میگیرم احساس قبلی رو میگیرم ( طبق قانون جهان نتیجه کمی بزرگتر احساس کمی شدید تر می تونه بد یا خوب باشه ، اینجا جهان فقط تشدید میکنه بر اساس تکامل یک قدم بزرگترش می کنه )
حالا این تغییر باورها چیه ؟ چرا باید انجام بدیم و چه کمکی میکنه ؟
تغییر باورها میاد اون جاهایی که ما سوراخ هستیم در واقع و زخم شدیم رو ترمیم میکنه که اگر دوباره تو همچین موقعیتی قرار گرفتیم به جای اینکه نجواهای ضعیف کننده و نگران کننده بیاد سراغمون ، اون باورهای نوپا اون افکار جدید بیاد مثل عایق عمل کنه اونجا رو ترمیم کرده باشه و اجازه نده که اون نجوا که بیاد بتونه اثر بزاره
بعد یه مدت وقتی اون نجوا یا اون افکار قبلی یا اون باور ضربه زننده قبلی میاد چون پادزهرش رو ساختیم یکمی کمتر از قبل ناراحت میشیم کمتر از قبل واکنش نشون میدیم کمتر از قبل به هم میریزیم و کمتر از قبل هم نتیجه بد ازش میگیرم
و این کار رو اگه خیلی تکرار کنیم کم کم می تونیم ورق رو برگردونیم و اون قسمتی که هی داشتیم ازش صنایع می خوردیم رو پانسمان کنیم
مثل سوراخ هایی که توی یک صد هست ، اون ها رو ترمیممی کنیم با باورهای درست
در واقع اون باورها بودن ما نداشتیمشون ، اون باورهای قدرتمند کننده به صورت الهی تو وجود ما از بچگی بوده تا ما رو در امان نگه داره تا حال ما رو همیشه خوب نگه داره تا به ما کمک کنه با رشد و حس خوب خالق باشیم
در اثر شرایط اطراف اون رو از دست دادیم
اینجا می خوایم دوباره بدست بیاریم
با تکرار با منطقی کردن با حمله بهش برای نادرستیش
که چی مثلا یه دختری موقعیت ازدواج رو از دست میده اون جا اگه باور قدرتمند کننده نداشته باشه نا نساخته باشه دیگه تا یه مدت تو در و دیوار هست
ولی اگه باور قوی داشته باشه سریع پا میشه ومیگه قطعا بهترش قراره بیاد چون باور فراوانی داره ، احساس لیاقت داره به جهان اعتماد داره و می دونه که می تونه دوباره بهترشو خلق کنه
پس مهمترین کار ما ساخت باورهاست
اون ها کارها رو انجام میدن
افرادی که ذهن منطقی دارن و عجول هستن می خوام سریع کار فیزیکی کنن
افرادی که قوانین جهان رو میشناسن می خوام اون و تو وجودشان درست کنن
خدایا هدایتم کن که آلویت اون باوری که ازش ضربه می خورم و نیاز هست که الان بهترش کنم رو پیدا کنم و روش کار کنم
به خودم میگم
صدف عزیزم
اگه حس بدی نسبت به یه اتفاق وجودتو گرفت خودتوبی حس. کن با فکر قدرتمند کننده ات مهمترینش توحید و خالق بودنته ،،،، بهش واکنش احساسی نشون نده
خودت تعیین کن به چی واکنش احساسی نشون بدی چون کار جهان گسترشه و کاری نداره که تو داری الان احساس خوبی از خودت میدی بیرون یا بد ، این جهان دفعه بعد طبق تکامل کمی اون حست رو می خواد یعنی باید قوی ترش کنه چطوری ؟ با ایده با اتفاق با آدم ها یا شرایط پس حواستو جمع کن
این جهان شمشیر دو لبه هست و احساس تو می تونه تعیین کنه کدوم وری بری
سمت بدبختی و ناخواسته ها
سمت خوشبختی وخواسته ها
چطوری احساست به اتفاق ها روکنترل کنی ؟؟؟ با افکار جدیدی که میسازی و با الگو پیدا کردن و منطقی کردنش تبدیلش میکنی به باور
وقتی باورتو تو اون زمینه عوض کنی از تو محافظت میکنه
باور فراوانی باعثمیشه وقتی مشتریت از دست رفت حس خوب داشته باشی چون باور داری بازم هست بیتشرش هست
پس مراقب باش تو اتفاق هایی که واست میوفته چه حس و حالی داری
نباید نباید نباید واکنش نشون بدی همینطوری بی در و پیکر و بدون فکر و اتومات
اتومات خوبه واسه خوبی ها
پس تمرکزتو از روی ناخواسته بردار
بخدا راه تغییر دادن ناخواسته این نیست که بهش فکر و تمرکز کنی دنبال راه بگردی با حال بد
راهش بی توجهی و برعکس کردنش هست به خواسته مقابلش با افکار هماهنگ و با باور هماهنگ توجه کن