شرایطی که در تمام جنبههای زندگیمان داریم و احساسی که به خاطر آن شرایط تجربه میکنیم، اعم از آرامش یا نگرانی، ترس یا اشتیاق، سپاسگزاری یا گله و شکایت، تحسین یا حسادت، همه و همه بستگیِ کاملی به کانون توجهمان و باورهایی دارد که کنترل کانون توجهمان را در اختیار گرفته است و نه آدمهای روابطمان؛ نه کشور محل زندگیمان؛ نه رفتاری که آدمهای طرفِ روابطمان با ما دارند؛ نه خانواده و جامعهای که در آن هستیم؛
دانستن این موضوع، و درکِ اهمیت و قدرتِ خلقکنندگی اش، تعهدی در وجودمان ایجاد میکند که برای «در بالاترین اولویت قرار دادنِ کنترل کانون توجهمان» و زمان، انرژی و هزینه صرف کردن برای، معطوف کردن آن به آنچه که اتفاق افتادنش را دوست داریم.
وقتی هم این تعهد ایجاد بشود،
آنوقت، نمیتوانی به کانون توجهات اجازه دهی تا به تمرکز بر ناخواستهها و نقصهای شغلت، تو را قربانی آن وضعیت بداند؛
آنوقت به افکارت اجازه نمیدهی تا، با چرخیدن حول اتفاقات ناخواستهای که در روابطت تجربه کردهای، خودت را قربانی رفتار آن آدمها بدانی؛
آنوقت به ذهنت اجازه نمیدهی تا با نجواهایش درباره ناخواستههایی که قرار است از راه برسند و خوشبختیات را بربایند، تو را در ترس و نگرانی گیر بیاندازد و «کاسهی چه کنم چه کنم» به دستت بدهد.
آنوقت به جای کنکاش و کالبدشکافی برای پیدا کردن نشانهای از ناخواستهای که از رخ دادن و به واقعیت پیوستناش میترسی، کوچکترین نشانهی مثبت را میبینی، جدی میگیری و برای نگه داشتنِ آن در افکارت، تلاشهای آگاهانهی ذهنی به خرج میدهی؛
هرچه نقش مهمِ کانون توجهات در خلق اتفاقات زندگیات را درک میکنی، سوء تفاهمها و کژفهمیهای بیشتری درباره قدرتی که برای خلق اتفاقات زندگیات داری، برطرف میشود.
هرچه ارتباط واضحتری میان کانون توجه غالبتات و جنس احساسی که غالباً داری را پیدا کنی، تعهد بیشتری برای اعراض کردن از ناخواستهها و توجه کردن به خواستهها و نعمتهای زندگیات داری.
پیغام «سریال تمرکز بر نکات مثبت و زیباییها»، تأمل کردن دربارهی نعمتهایی است که همین حالا در زندگیات داری و اجازه دادن به خودت برای تجربهی احساس خوبِ حاصل از کنترل کانون توجهات است. احساس خوبی که طبق قانون، تو را به مسیر آسانیها هدایت میکند.
تا بتوانی در میان اینهمه هیاهوی و دوندگیای که در ذهنت برای فرار از ناخواستهها و جنگیدن برای به دست آوردن خواستههایت به پا کردهای، به خودت تنفس بدهی و برای لحظهای در مسیری که سالهاست پیمودهای و نتایجی که این مسیر و این شیوه در دستتات گذاشته، تأمل کنی و از خودت بپرسی:
اینهمه تنش و فشار جسمی و روحی، تا کی و تا کجا قابل تحمل خواهد بود؟!
«تمرکز بر نکات مثبت و زیباییها»، نزدیکترین و هماهنگترین شیوه با «قوانینی است که، خداوند بر این جهان مقرر ساخته است و جهان را با آن قوانین مدیریت میکند.
قوانینی که بر پایهی «بیشتر ماندن در احساس خوب»، به کمک کنترل ذهن و توانایی در تمرکز بر نکات مثبت، زیباییها، داشتهها، نعمتها و برکتهایی است که همین حالا در زندگیمان و در اطرافمان جاری است.
تمرکز بر نکات مثبت و تحسین زیباییها و نعمتهای زندگی خودمان و دیگران- به جای حسادت به آنها-، شخصیتی تحسینگر در وجودمان میسازد و آرام آرام توجهمان را از تمرکز بر جای خالیِ نعمتهایی که در زندگیات میخواهی داشته باشی و ناامیدی به خاطرشان، برمیدارد و تمرکز شما را بر دیدنِ نعمتها و باور کردنِ امکان پذیر بودنِ داشتنشان، میگذارد و مهمتر از همه، به تو میفهماند برای آوردن خواستهها و نعمتها به زندگیات، نیازی به تقلای سختتر نداری، بلکه نیاز به مقاومت کمتر به آن معنا که قرآن از آن با عنوان صبر و صلوه یاد میکند، داری
مقاومت کمتر به معنای «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون شدن» به واسطهی ساختن باورهای قدرتمندکنندهی توحیدی، درک فرایند تکاملی رشد، درکِ «قدرت نداشتنِ عوامل بیرونی در سرنوشت مان»، درک قدرت باورها و کانون توجهمان در سرنوشتمان و درک اهمیت ماندن در احساس خوبی که، از سپاسگزار بودن به معنای دیدن نعمتها، توجه به آنها و توکل بر نیرویی هدایتگر که، هدایت ما به سمت چگونگیِ خلق خواستههایمان را بر خود واجب کرده است.
همان اساسی که 12 قدم، قدم به قدم آن را به ما میشناساند و چگونگی اجرایش را در این 12 قدم، تمرین میکنیم و مهارت کنترل کانون توجهمان و سپس کنترل زندگیمان را بدست میآوریم.
برگرداندنِ آگاهانهی کانون توجهمان از ناخواستهها به خواستهها، از کمبودها، به نعمتها، از نازیباییها به زیباییها، از نکات منفی به نگات مثبت و ادامه دادن تا رسیدن به ثبات شخصیتی در این باره، آنقدر آرام و بدیهی، ورق را در زندگیات برمیگرداند که، وقتی به زندگیات نگاه میکنی، متوجه میشوی، گوشه گوشهی زندگیات را همان نعمتهایی آراسته که بارها تحسینشان کردهای.
اینجاست که درک میکنی، ما ساخته شدهایم تا با کانون توجهمان اتفاقات زندگیمان را خلق کنیم و ما قدرتِ 100٪ برای در کنترل گرفتن کانون توجهمان را داریم.
برای دیدن سایر قسمتهای سریال تمرکز بر نکات مثبت، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD630MB42 دقیقه
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 14325MB42 دقیقه
به نام رب
سلام من امروز اومدم تحسین کنم این کسب و کار موفق رو تا همین اتفاق هم بتونه برای خودم بیافته.
استاد واقعن کیفیت ویدیو ی دوم بهتر از ویدیوی اول بود از همه جهات.
اول از همه برام خیلی جالب بود که داخل کامنت ها دوستمون رفته بود تحقیق کرده بود از روند شرکت آیکیا که به چه صورت اومده بود جلو و این روند شرکت به من گفت که ببین اول باید از ایده های سادت بتونی درآمد بسازی و وقتی تونستی و شد گام به گام بیای جلوتر و تکاملت رو طی کنی.
اول که وارد شرکت شدین یه جورایی مغزم هول برش داشت گفت نگاه چه قدر حساب شدست چیزاش و یه جورایی رفتم تو حس اینکه من خیلی عقبم و یهو باید به این مرحله برسم چطور؟
ولی ثانیه ی بعدش بیاد اوردم که خود من وقتی شروع کردم کارم رو در صفحه ی اینترنتیم خیلی چیزهی ساده ای رو مینوشتم یا عکس هاش رو میزاشتم بعد کمکم هی ایده میومد برام که میگفت ببین اینجاش رو اونطوری بکن اینجا رو این بنویس برای بقیه ی محصوصلاتت هم اینارو اضافه بکن و ایده های بسیار زیاد دیگه و هنوزم هستن و من دارم انجامشو میدم و بعد از چند وقت یعنی کمتر از دوماه شده من میبینم که توی حوزه ی خودم بین تمام اون صفحات دیگه که دقیقا دارن کار مشابه من رو انجام میدن من صفحم جوری شده که هر کسی واردش میشه پی میبره که من زمان گزاشتم برای معرفی محصولاتم و به جرات میتونم بگم که فرد بعد از اینکه میاد تو صفحم لااقل میشینه و یک یا دو محصول دیگم رو هم نگاه میندازه.
اینارو که به یاد اوردم گفتم ببین این شرکت هم روند پیشرفتش اینطوری بوده گام به گام اومده جلو و هر چی جلوتر اومده روندش سریع تر شده والان این چیزی شهد که داری میبینیش و اینقدر خوشت ومده.
و چه قدر هم زیبا این شرکت بدون پیچیدگی خاصی در عین سادگی و نظم بسیارش محصولاتش رو داره معرفی میکنه و واقعا چه قدر زیبا بود محصولاتش .منی که از پشت صفحه داشتم میدیدم اونجا رو کیفیت کار اصن عالی بود و طبق گفته ی یکی دیگه از دوستانمون اون متصدی فروش دنبال آدم راه نمیافتاد که معذب کنه آدم رو همه آزاد بودن.من خودم به شخصه خیلی زیاد پیش اومده که اگر متصدی هر فروشگاهی دنبالم راه بیافته خرید نمیکنم از اونجا چون نمیتونم قشنگ محصولاتشون رو ببینم.
چه قدر ایده ی رستورانشون رو دوست داشتم و از همه مهم تر رستورانش یک ویوه ی پنجره ای زیبا داشت که واقعا توی اخلاق آدم تاثیر گزاره و من اگر بودم دوباره شارژمیشدم برای خرید بیشتر از این فروشگاه.
و چه قدر فراوان مشتری داشت این فروشگاه!توی یک قسمت کوچیکیش تازه داخل یک ایالت تازه!
ببینین چه قدر داره ثروت میسازی که جهانیه این شرکت و قطعا شعبه هاش همین تعداد مشتری و داره!
منم میتونم کسب و کاری داشته باشم که به این شیوه باشه.
استاد وقتی اون خونه های کوچیک رو نشون ددین مخصوصا اون اولی رو من این خواسته رو خواستم که منهم یک خونه این شکلی بتونم برای خودم داشته باشم و چه بهتر که نیاز به تجسم نداشت فیلمش رو دیدم!
چه قدر فروشگاه بانظمی بود چه قدر همه راحت بودن قدم میزدن همه سرشون به کار خودشون بود.
منم دلم میخواد همچین کسب و کار پر از نظم و سادگی ای رو داشته باشم.
البته اون اول میگفتم چه جوری این همه شعبه رو در جهان مدیریت میکنه این شرکت و بعدش گفتم قطعا تعداد کارمندهای زیادی رو داره و داره بهشون حقوق میده و داره جهان رو گسترش میده اینطوری.
و چه قدر میتونه یک فرد یک کسب و کار پر قدرتی رو بسازه که بعد از مرگش هم ادامه داشته باشه و هر روز به قول خودشون پیشرفت بکنن.
خدایا شکرت
یه توضیحات مختصر هم بخونیم راجب آِکیا:
IKEA در ۴۹ کشور جهان فعالیت داشته و ۴۱۵ فروشگاه در این کشورها تاسیس کرده است. وبسایت این شرکت، ۱۲ هزار محصول را برای کاربران عرضه میکند و آمار سالانهی آن به بیش ۲ میلیارد بازدید میرسد. نکتهی جالب در مورد این برند آن است که آنها یک درصد از مصرف چوب جهان برای محصولات تجاری را به خود اختصاص دادهاند
میشه کسب و کاری داشت که داخل 49 کشور متفاوت شعبه داشت
میشه کسب و کاری داشت که 415 فروشگاه به همون اندازه ای که دیدیم داشته باشه
میشه کسب و کاری رو داشت که سایتش 2 ملیارد بازدید داشته باشه سالانه و 166 هزار ملیارد بازدید ماهانه
میشه کسبو کاری رو داشت که یک درصد از مواد طبیعی که از زمین گرفته میشه رو اون مصرف کنه چون خواهان داره محصولاتش
محصولاتی اولیهی شرکت او، انواع خودکار، کیف پول، قاب عکس، ساعت، جوهرات و جوراب بودند. اینگوار از همان ابتدا تمرکز خود را روی فروش محصولات با قیمت پایین معطوف کرد.
میشه کسب و کاری رو داشت که از ایده های ساده و اولیه بتونه درآمد بسازه
خدایا شکرت