سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 15

ما با ویژ‌‌گی‌‌‌ِ مختار بودن و «حق انتخاب داشتن» برای تجارب زندگی‌مان خلق شده‌ایم. یعنی هیچ چیز بدون اجازه و بدون انتخابِ ‌ما‌، وارد تجربه‌ی زندگی مان نمی‌شود.

یعنی تمام اتفاقات‌، شرایط و تجارب زندگی ما‌، نتیجه‌ی انتخاب‌های پی در پی‌ای است که‌، در هر لحظه نه با کلمات‌مان‌، نه با خواهش‌ها و تمناهای‌مان و نه حتی با احتیاجات‌ شدیدمان‌، بلکه با کانون‌ِ توجه‌‌مان صورت می‌گیرد.

به عبارت دیگر، تمام اتفاقات دلخواه یا نادلخواه، وقتی اجازه‌ی ورود به تجربه‌ی زندگی‌مان را می‌یابد که‌، هم اساس‌، هم‌فرکانس و منطبق بر کانون توجه‌ غالب‌مان می‌شود.

به دلیل وجودِ چنین خاصیتی است که‌ می‌توان گفت:

تمرکز بر نکات مثبت‌ سریعترین‌، قوی‌ترین و لذت‌بخش ترین مسیر برای رفتن از شرایطی که الان داری و جایی که الان هستی‌، به شرایط و وضعیتی‌ است که می‌خواهی داشته باشی.

منظورم از تمرکز بر نکات مثبت‌:

احساس سپاسگزارانه‌ای است که‌، آنقدر تمرکزت را خرجِ داشته‌ها‌، نعمت‌ها‌، توانایی‌ها و فرصت‌های فراوانِ پیش‌ رویت می‌کند که‌، فرصتی برای نگرانی از کمبودهای آینده نمی‌ماند.

احساس تحسینگرانه‌ای است که‌، آنقدر تمرکزت را محو تماشا و قدردانی از دستاوردهای ستودنیِ دیگران می‌کند که‌، فرصتی برای حسادت یا تمرکز بر جای خالیِ چنین نعمت‌هایی در زندگی‌ات به واسطه‌ی مقایسه‌ی «نتایجت و تکاملِ طی نشده‌ات» با «نتایج افرادی که از باورها و مسیر طی شده‌شان آگاهی نداری‌»، نمی‌ماند.

احساس اطمینانی است که‌، آنقدر دلت را قرص و قدم‌هایت را استوار و تمام حواست را خرجِ دیدنِ نشانه‌های هدایت‌های پیش رو می‌کند که‌، فرصتی برای شنیدن نجواهای ذهنت نمی‌ماند.

دیدنِ  کوچکترین نعمت‌های وضعیت کنونی زندگی‌ات و احساس سپاسگزارانه داشتن بخاطرشان‌، نه تنها یک مانع برای قانع کردن تو به ماندن در چنین شرایطی نیست‌، بلکه همچون فنری است که تو را به سمت شرایطی پرتاب می‌کند و با نعمت‌هایی هم‌فرکانس می‌کند که‌، آرزوی‌ تجربه‌شان را داری.

به اندازه‌ای که قادر به تمرکز بر بر نکات مثبت زندگی‌ات و احساس سپاسگزارانه داشتن به خاطر نعمت‌های زندگی‌ات می‌شوی‌، به همان اندازه با «شرایطی بهتر از شرایط کنونی‌ات» هم‌فرکانس می‌شوی. یعنی به همان اندازه‌، مقاومت‌های ذهنی‌ات در برابر تجربه‌ی آن شرایط‌، کم می‌شود و آن شرایطِ دلخواه‌، اجازه‌ی وارد شدن به تجربه‌ی زندگی‌ات را می‌یابد.

زیرا مسئله‌، «درخواست کردن» نیست. درخواست‌های ما برای داشتنِ نعمت‌های بیشتر‌، به واسطه‌ی برخورد با تضادها یا مشاهده‌ی نعمت‌های زندگی دیگران‌، خود به خود ارسال شده است و سیستم خود به خود‌، به آن درخواستها پاسخ داده است.

مسئله‌، اجازه دادن به ورودِ «آن درخواست‌های پاسخ داده شده»‌ است که فقط به وسیله‌ی برداشتن مقاومت‌ها و هم‌فرکانس شدن با آن پاسخ‌ها صورت می‌گیرد.

 


برای دیدن سایر قسمت‌های سریال تمرکز بر نکات مثبت‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    89MB
    6 دقیقه
  • فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 15
    47MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

425 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم فروزانی» در این صفحه: 2
  1. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2455 روز

    سلامی به گرمای آخرین روز مردادماه خدمت استادومریم شایسته ی شایسته🥰😍❤

    سریع میرم سراصل مطلب

    این فایل نشونه امروز من بودومن چقدرخوشبختم که اینجام وچقدرسپاسگزارخداوندم که اینقدرواضح ،کامل وروشن هدایتم میکنه هرروزوهرلحظه

    من ازوقتی عضوسایت شدم ،یک زن خانه داربودم باکلییییی دردسروگرفتاری وبی پولی وافسردگی وحال بد ،باآموزشهای شمارفتم ودست به کارشدم واون کاری روکه دیدم ازهمه بیشترتوش استعداددارم خیاطیه وشروع کردم باهیچی میگم هیچی یعنی زیرصفرباکلی بدهی ،شروع کردم به کارکردن وتواین چندسال یواش یواش عین لاکپشت مهارتهام رویه ذره یه ذره بالاتربردم وهنوزم دارم آموزش میبینم ،با استفاده ازاندک پولی که کارمیکردم یواش یواش یه چرخ خیاطی خانگی اما باکیفیت خریدم مدل ژانومه ،که هروقت یادم میادچطورمعجزه آسا خریدمش اشک توچشام جمع میشه ،بعداز یک سال یه سردوز هم خریدم ،به شوهرم گفتم برام یه اتوخوب میخری گفت نه اگرعرضه داری خودت بخرومن دست به کارشدم ،وباهمون اتوقراضه خودم خیاطی کردم تااینکه پارسال یه اتومخزن داریک لیتری خریدم که قیمتش سه برابراون قیمتی بودکه من اون موقع به شوهرم گفتم اما خوشحال بودم چون نقدخریدمش ،برای منی که تا سه سال پیش دستم جلوشوهرم درازبوداین عالی بود

    یواش یواش دیدم میزچرخم به دردنمیخوره یه دونه میزچرخ ومیزسردوز هم خریدم وتمام وسایلی که برای کارم نیازداشتم ودارم روخودم میخریدم ،تا امسال که به یه تضادبرخوردم ودیدم دیگه توخونه جای وسایلم نیست وهربارچرخام روکولمه وازسالن به اتاق بچه هاودوباره به سالن کوچ میکنم همین الان دوباره دارم میبرمشون توسالن خونمون چون به یک سری تضادبرخوردم که انصافا خیلی داره اذیتم میکنه

    دیروزیه ایده به ذهنم رسید که برم ازداداشم پول قرض کنم ویک قسمت ازپارکینگمون روبسازم ووسایلم روببرم اونجا وکارگاه کوچولوم روراه بندازم به داداشم گفتم واونم سریع گفت دارم وام میگیرم توبگوچه مبلغی میخوای تا من برای توبیشتربگیرم ،شرایط وام عالیه ومن وسوسه شدم که بگیرم اما بهش گفتم صبرکن تافردا بهت خبرمیدم ،امادیشب تاصبح حرفای شما توگوشم بودکه وام گرفتن اشتباهه،یادحرفای وحیدوشما افتادم توکلاب هوس که بهش گفتید توروخودت کارکن بدون گرفتن وام میتونی کارت روگسترش بدی ،حرفای آزاده توگوشم پیچید که چه بلاهایی سرش اومده بود ودست آخرگفتم بیام وازنشونه امروزم کمک بگیرم که همون اول کاروقتی توضیحات فایل رودیدم فهمیدم که کارم اشتباست

    وگفتم خدای من تودیگه کی هستی !!!خدایااینقدرواضح وروشن هدایتم کردی !!

    وقبل ازاینکه به برادرم زنگ بزنم وواردروزمرگی بشم گفتم بایدبنویسم ،بایدبنویسم که من ازچه مسیری اومدم وهمینطورکه اون خواسته های برای اون موقع بزرگ روتونستم حل کنم وتهیشون کنم بادست خالی وفقط پشتوانه خداوند،الان هم میتونم با این تضادروبروبشم وحتما درستش میکنم ،استادشایدبرای خیلی ها این کارهایی که من کردم مسخره به نظربیاد،اما چنان اعتمادبه نفسی به خودم داده که به راحتی وبدون لرزش صدام وبدنم میتونم حرف بزنم ودرخواستهام روبگم وازاون مریم خجالتی به مریمی تبدیل بشم که دیگه میدونم ،میتونم زندگیم روبسازم ،چندین سال پیش رفتم پیش یه مشاوروبهم گفت طلاق بگیرامامن بااینکه خیلی اذیت میشدم ،اینقدربه خودم اعتمادنداشتم که بتونم ازپس خودم بربیام چه برسه به بچه هام،الان میبینم که درکنارمن همسرم هم خیلی تغییرکرده بدون اینکه من کاری بکنم ومن تا دیروز داشت برام عادی میشدچون ازسایت وتمرینها کمی دورشدم ،اما استادامروزباخوندن متن بالا زندگیم مثل برق ازجلوی چشمام گذشت وبه خودم گفتم مریم تایادت نرفته بنویس تاملکه ذهنت بشه وبعدابرگرد وبخونشون تافراموش نکنی

    استادمن همین الان تماس میگیرم واین وام رونمیخوام ،چون به خودم وتواناییهام ایمان دارم

    ایمان دارم همینطورکه تمام این مسیربرام روشن شد ،اینبارهم خداازجایی که فکرش روهم نمیکنم اینم درست میکنه ،

    ازتون سپاسگزارم که باعشق کامنتم روخوندید وصمیمانه سپاسگزارم ازمریم شایسته عزیزبابت این متن خداگونه

    وازشما دوست عزیزم که صبورانه کامنتم روخوندی سپاسگزارم

    ۱۴۰۱/۵/۳۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2455 روز

    سیده عزیزم سلام

    حقیقتا خودم یادم نبود که دوسال پیش همچین درخواستی داشتم والان با دیدن کامنتم خیلی خیلی خوشحال شدم که خداهدایتم کردومن نوشتم ،من الان اون تکه پارکینگ رو دارم واون روز اصلا وام نگرفتم وخداوند اینقدر معجزه آسا پولش رو رسوند که اصلانمیدونم چطور باید بنویسمش ،وبعد ازچندین ماه کار کردن الان دارم به این فکر میکنم که کارم رو آنلاین کنم وتوحوزه آموزش وارد بشم ،

    تودست خدابودی برای من که من ناامید نباشم ویادم بیاد از کجا شروع کردم ودوست دارم به کجا برسم ،به طرز جادویی زندگیم عوض شده واصلا نمیدونم چطوری !!!!خیلی ممنونم که نوشتی وبعداز مدتها منو وادار کردی بنویسم

    دوست دارم مرسی بانو جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: