اگر تمام قوانین خداوند را فقط در یک جمله بگنجانم، آن جمله قطعاً میگوید:
احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد.
منظور، توانایی در رسیدن به احساس خوبِ لحظهای نیست، بلکه احساسِ خوبِ ماندگاری است که، نتیجهی فائق آمدن بر نجواهای ذهن و پیروی نکردن از برنامهی مدونِ ذهن برای گذرانِ زندگی ما در ترس و نگرانی است.
تنها راه برای «توانا شدن در ایجاد احساسِ خوبِ ماندگار»، مداومت ورزیدن در «تمرکز بر نکات مثبت هر اتفاق» در هر جنبهای از زندگیمان است.
«توانایی تمرکز صرف بر نکات مثبت هر موضوع»، به گونهای که با هر دلیل و منطقی، هیچ گزینهای جز «تلاش برای رسیدن به احساس خوب» روی میز زندگیمان نماند، بالاترین حدّ از هماهنگی با خداوند است.
تواناییای که نه از توهم، بلکه از درکی عمیق دربارهی ساز و کار این جهانِ فرکانسی میآید و خودش را در قالبِ توکل، سرسپردگی و خوشبینیِ صرف به نمایش میگذارد.
به دلیل همین درک است که، فرد میتواند به «الخیر فی ما وقع» نه به عنوان یک جملهی زیبا، بلکه به عنوان قانونِ بدون تغییرِ خالقی دل خوش کند که، برگی بدون اجازهاش از درخت نمیافتد.
به دلیل این درک است که، فرد میتواند به «ان مع العسر یسری»، نه به عنوان یک شعار، بلکه به عنوانِ یک وعدهی بی برو برگرد از جانب انرژیای نگاه کند که، بهترین شیوه برای حل تمام مسائل را میداند.
و به دلیل این حدّ از درک است که، فرد میتواند مقاومت و تقلا را کنار بگذارد و به جریان هدایتی بپیوندد که خاصیتش، ساده- به معنای روان- انجام شدنِ کارهاست. زیرا «چگونگیِ تحققِ خواستهّها» و حلّ مسائل را میشناسد و یک راست تو را سرِ اصلِ مطلب میبرد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 16238MB16 دقیقه
- فایل تصویری سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 1696MB16 دقیقه
سلام به استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز
سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت 16
یک روز گرم زمستانی توی فلوریدا که میخواید برید فلوریدای مرکزی و دیدن rainbow river
استاد این مسیر رفتن به اونجا چقدر زیباست…کلا جاده ای که دورش درخت و سبزه باشه خیلی زیباست
و اتفاقی که افتاد این بود که آر وی شما هنگام پارک کردنش به یه آر وی دیگه برخورد میکنه و اینجا یک تضاد ایجاد میشه و باید بشدت ذهن رو کنترل کنیم…خیلی مهمه که اینموقع ها ذهنمون رو کنترل کنیم…چون به راحتی مارو میبره تو فضای قضاوت کردن و منفی بافی و حس بد
اما آفررررین به شما استاد که اینکارو کردید و رفتید برای لذت بردن و به قول خانوم شایسته خواستید که الخیر فی ما وقع براتون اتفاق بیفته، یا این باور که هرچی بشه به نفع من داره رخ میده، اگر که ذهنمون رو کنترل کنیم و احساس خوبی داشته باشیم…
و چقدر شما انسان شریف و صداقت پیشه ای هستید که وقتی این اتفاق افتاد شماره خودتون و یک نوشته گذاشتید روی اون ماشین که باهاتون تماس بگیره…آفرین به این صداقت و این شرافت شما استاد….تحسینتون میکنم که انقدر فرد درستکاری هستید
و مردم رو میبینیم که توی اون فضای بزرگ و پر از چمن های سرسبز نشستن و دارن لذذذذذذذت دنیارو میبرن . عشق میکنن توی اون طبیعت ناب
چه آبشار کوچیک ولی زیبایی…چه گیاه های بزرگ و قشنگی…برگاشون خیلی بزرگ و بلندن و چقدر برگاشون براقه
و چه آب زلال و شفااااافی داره اونجا…اصلا یچیز خاص و گفت انگیزه که آب جایی انقدر شفاف و زلال باشه و زیر آب کاملا مشخص باشه…خیلی زیباست خیلی زیباست اونجا…و اون لاک پشت زیبا که به قول خانوم شایسته انقدر رفته تو خلسه زیر اون آفتاب که خوابش برده…همه چیز در حال لذت بردنه..همه با خودشون در صلحن…طبیعت، حیوانات، افراد..کاملا حس میشه این صلح و هماهنگی
و چه قایق سواری لذتبخشی انجام دادید توی اون آب زلال و شفاف و تمیز
افرادی هم که از کنارتون رد میشدن چقدر با خودشون هماهنگ بودن و چقدر خوش اخلاق و خوش برخورد بودن که دست تکون میدادن و میخندیدن و خوش و بش میکردن با شما و چقدر وجه خوبشون رو کشیدید بیرون
و بله آقای جو صاحب اون آر وی تماس میگیره و تشکر میکنه از شما بخاطر اون نوشته…و چقدر آدم شریفی هست که با اینکه آر ویش صدمه دیده بازم تشکر میکنه از شما بخاطر نوشتتون و با آرامش برخورد میکنه و باهم دوست هم میشید و خیلی صحبت میکنید و دعوتتون میکنه کارولینای شمالی که برید خونش…و خبر یک نمایشگاه رو میده که قراره چند روز دیگه اجرا بشه ولی شما خبری ازش نداشتید…
و چند روز بعدش بازم با آقای جو میرید اون نمایشگاه رو دیدن کنید…و چقدر دوستای صمیمی و خوبی شدید
و میبینیم که یک اتفاق به ظاهر منفی، چقدررررر خیر توش بود وقتی تونستید ذهنتون رو کنترل کنید..یک دوست صمیمی و شریف دیگه بهتون داده شد توسط خدا، از یک نمایشگاه و اتفاق مثبت و زیبای دیگه باخبر شدید و یه عالمه لذت بردید، و یه عالمه صحبت کردید با آقای جو و حرف زدید و لذت بردید و تجربیات همدیگه رو باهم به اشتراک گذاشتید…میبینیم اینهمه خیر و برکت رو از یک اتفاق به ظاهر منفی…خدایاشکرت بخاطر این قانون زیبات
و چه تراکتور های زیبا و قدیمی ای که خیلی هاشون به قول خانوم شایسته اهدایی از سمت مردم هستن که بجای اینکه توی انبار خونشون خاک بخوره، میدن اینجا که مردم ازش لذت ببرن…باز هم شرافت و زیبایی این ملت رو میبینیم…واقعا تحسین برانگیزن
و اون قسمت نمایشگاه که اهدایی از سمت آقایی به نام جو بود که هم اسم دوست شما بود و چقدر باعث خوشحالی دوستتون شد…و به قول خانوم شایسته همراهی با جو باعث شد فلسفه ی خیلی از وسایل و چیزایی که تو نمایشگاه بود رو به شما توضیح بده و درکش کنید و بفهمیدش که اینم خیر و وجه مثبت آشنایی با جو بود
و سیستم آبی که تو دهه ی 1940 کار میکرد رو به نمایش گذاشته بودن و چقدر جالب بود و چقدر تکامل و پیشرفت رو نشون میداد و اینکه جهان هر روز داره ساده تر و آسون تر و بهتر و از هر جنبه ای قوی تر میکنه خودش رو
و خشکشویی لباس قدیمی که چقدر پیچیده و جالب بود و برای هر لباس 10 سنت میگرفت…چقدر قدیما وسایلشون جالب بود..و استاد وسایل قدیمی اون مناطق و آمریکا دیدنشون لذت خاصی داره…
و چه بستنی قیفی خوشمزه اییییییییی خوردید استاد…دهن مارو آب انداختید😂😍
چقدر دیدن لذت بقیه به آدم میتونه احساس خوبی بده…
و اون حیوونای قشنگ و زیبا و در صلح با خودشون…چقدر دیدنشون حال خوبی میده به آدم…بودن با حیوانات کلا خیلی حس خوبی به آدم میده و تجربش رو داشتم و خیلی حس قشنگیه
و درنهایت چه دوستای خوبی باهم شدید و چه لحظات خوبی باهم خلق کردید
آفرین به شما استاد عزیز بخاطر عمل به قانون و اینکه با چشم دیدیم که اتفاق به ظاهر بد به شرط کنترل ذهن میتونه چه خیر و برکت هایی برامون داشته باشه
عالی بود استاد