سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 17

سلام و هزار تا سلام

وایییی استاد مریم جان از این عالیتر نمیشد

امروز سرکار بودم و طبق قرار هفته پیش میبایست ساعت ٢ تعطیل میشدیم ولی کمی پیش از ٢ بهمون اطلاع دادن که تایم کاری تا ۴ هست

شنیدن همین تغییر ٢ ساعته کافی بود که دمل دو سه تا همکاری که امروز اومدن ، سرباز کنه و شروع کنن به مرور از اول سال ٩٨ و سیل و … تا بیماری و رکود جهانی 😁😁😁

منم که از صبح تو سایت بودم و کلی نشونه امروزم رو دیدم و یادداشت برداری کردم و کلی ویس های استاد رو گوش دادم با شنیدن این مساله حسم بد نشد پیش خودم گفتم من که تو جمع صمیمی خانواده م هستم و أصلا یه ذره اینور اونورتر کجا برم از اینجا بهتر و دوست داشتنی تر 🤗🤗🤗

و یه دفعه یاد فایل تمرکز بر نکات مثبت جدید افتادم که نتونسته بودم ببینمش و کلی مثل کسایی که تو پستو خونه یه دفعه یه خوراکی خوشمزه پیدا میکنن شادتر شدم و به اینجا هدایت شدم

خدایا شکرت چقدر بمن نزدیکی من خواستم و انتخاب کردم که کانون توجهم رو به جای خوب یبرم و از صحبتهای همکارام إعراض کردم و درجا بهم یه پاداش عالی چشم نواز دل انگیز روح نواز دادی

وای خدایا شکرت چقدر عالیییییی هستن این سری فایلهای تمرکز بر نکات مثبت این که دیگه کلی بهتر تر بود 😀😆😃😊

از خواستن استاد و سفارش دادنشون تا دریافت قایق و باز کردن و بیرون کشیدن قایق از پکیجش که کلی باهاش خندیدم و استاد رو تحسین کردم 👍👍👍

از طلوع دل انگیز که با تلالوء ش ، منظره عالی رو رقم زده

از جنب و جوش صبحگاهی که با پهن شدن آفتاب تو آسمون انگار نسبت مستقیم برای دریافت انرژی از کائنات رو داره

از موزیک ها و تدوین عالی مریم جان که من بی اختیار استاپ میزدم ومتن شون رو مینوشتم ؛

اگه بخوای بهت داده میشه

اگه رویاش روداشته باشی برات محقق میشه

اگه باورش رو داشته باشی درها برات باز میشه

وای خدای من

انگار منم اونجا بودم بخشی از این کنسرت سمفونی بینظیر خدا

با پلیکانها بقول استاد بمب افکن ها

با اون گروهی که با هم تمرین میکردن ؛ با صدای استادشون که پارو میزدن و با بدن صافشون و هماهنگیشون

با هتل پلیکانها که یه جورایی چند طبقه و با ویو عالی بود و برای همه هم جا بود

با مریم جان ترسیده روی اسکله دانشگاه چون منم شنا بلد نیستم

با مریم جانی که تو قایق هم حالت و پوسچر بدنش راحت راحت نبود و ترسه کمی جمعش کرده بود

با لم دادن استاد جان

با پرنده تنهائه که رها رها خودش رو بدست رقص آب سپرده بود

با اون زن و مردی که تو پیاده رو سریع قدم میزدن

با چراغهای رنگی پلها که زیبایی دوچندانی به مناظر در شب میداد

واقعًا ممنونم که بخشی از زیباییهای جهان رو با نگاه زیباترتون بما هم انتقال میدین و شریک میکنید

مریم جان بسیار بابت فیلمبرداریهای زیباتون ، متنهای عالی که اول هر کدوم می نویسید ازتون ممنونم

همه جای جهان پهناور خدا زیبایی خاص خودش رو داره که با زیبابینی ما هم اثر تصاعدی پیدا میکنه و حس و حال عالیتری میده و قابل تحسینه

اما نکته ای که من همیشه برای اونجا دوست داشتم و سبب میشه امتیاز بیشتری به مسافرتهای خارجم بدم اینه که هر زمان که اراده کنم با همون لباس میتونم راحت از خونه به بیرون تردد کنم و همین چیز بظاهر کوچیک کلی حس و حالم رو عالیتر میکنه و میذاره سلولهام رو که دارن با هر نفس شکر خدا رو بجا میارن باهاشون بیشتر ارتباط برقرار کنم

این رو اینجا نوشتم چون بسیار دوستش دارم و همیشه تحسینش میکنم و یقین دارم که برای زندگی دائمیم هم محقق میشه چون بقول استاد جهان حتی مکان شما رو با فرکانسهاتون میتونه عوض کنه و اینو در خانواده م میبینم اما من که همیشه به دید مسافرت یکی دو ماهه اونجا اومدم و فکرم این بوده که کار اصلیم اینجاست حالا بیش از پیش به إصلاح باورهای محدود کننده و ترمزهام واقف شدم

ممنونتون هستم

همیشه در پناه خدا عالی باشید 🙏🏻🤲

دوستتون دارم 🥰