سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 17 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-03-27 06:09:422024-12-03 13:18:42سریال تمرکز بر نکات مثبت | قسمت 17شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بازم یه صبح دیگه و نوتیفیکیشن دیگه که همیشه خبرای خوب داره …
“یزدان عزیز فایل جدید استاد عباسمنش با عنوان سریال تمرکز برنکات مثبت قسمت 17 روی سایت قرار گرفت”
بی درنگ پریدم سیستم رو روشن کردم که فایلو ببینم. چون میخوام این زیبایی ها رو با تصویر بزرگتر و واضح تری ببینم و بهتر و بیشتر لذت ببرم.
نشستم پشت میز و دفتر همیشگیم رو باز کردم …
دفتر کشف قوانین زندگی!
اول شروع کردم به خوندن نکات فایل …
اون اوایل خیلی تعجب میکردم از هماهنگی و هم زمانی بین خودم و روح خودم با روح استاد و بچه های هم فرکانسی! اما تازگیا برام بدیهیه! بدیهی شده که جواب سوالات وجودم رو … علامت سوالات روحم رو … از دیگران بشنوم. خصوصا افرادی که به نحو احسنت در صلح با خودشون وخدای خودشون هستن و این در صلح بودن سبب وضوح رابطه ی بی همتاشون با خالقشون میشه! و همین باعث میشه خدای من … خالق من …. جواب ابهاماتم رو از طریق همین افراد بده! افرادی که تونستن احساسشون رو خوب نگه دارن و با توجه مدام به نکات مثبت، فرکانس نابی از جنس لذت سپاسگزاری رو ارسال کنن و یه رابطه ی عالی با خدای درونشون داشته باشن.
خدای من شاهده … دوست هم فرکانسی عزیزم شاهده … که تا همین دیشب، چقدر در مورد تمرکز برنکات مثبت، سپاسگزاری، در لحظه بودن، تحسین کردن و لذت بردن صحبت کردیم.
خدای من شاهده … بچه هایی که کامنتام رو خوندن شاهدن که همین امسال، دقیقا همین امسال، به این نتیجه رسیدم که تنها راه حرکت و ارتقاء مدار در اتوبان سعادت، تمرکز برنکات مثبته و هر روز که میگذره، تمام گفتگوهای ذهنم، گفتگو با دوستان عزیزم و مهم تر از همه … همه ی فایل های جدید سایت، روی این موضوع مانور میدن. انگار که روز به روز بیشتر هدایت میشم به سمت همین موضوع … همین موضوعی که به عنوان هدف امسالم تعیین کردم و از زمین و زمان، هدایت میشم به سمت درک بهترش! درکی که منجر به عمل بشه! خداروبینهایت سپاسگزارم بابت این درک تکاملی اما با رشد سریعی که بهم میده و باعث میشه هرروز، به یه درک بهتر و متفاوت تری نسبت به این موضوع حیاتی برسم.
مقدمه فایل رو که خوندم، فکرم شدیدا درگیر شد … انگار فقط خونده بودم و به درک و وضوح اون چند خط نرسیده بودم …
فقط همون چند خط مختصر اما کلیدی که دست گذاشت روی موضوع اساسی ذهنم.
تصمیم گرفتم برای درک بهتر این قانون حیاتی، سعی کنم این آگاهی رو تزریق کنم به آگاهی های قبلیم. یعنی وصلشون کنم یه جای آگاهی هام. مثل یه قطعه پازلی که پیدا میکینم و میذاریم کنار بقیه !
همین امسال، از روزی که هدف اصلی زندگیم و اهداف کوچکترو انتخاب کردم ، هرروز به درک بهتر و واضح تری نسبت به جزئیات اهدافم رسیدم و از همون روزای اول یه مثال کامل به ذهنم اومد. در واقع یه تئوری به ذهنم اومد که قوانین رو به طور کامل روی اون مثال پیاده کردم و باعث درک خیلی روشن ترم نسبت به قانون شد. همون مثالی که اسمش رو “اتوبان سعادت” گذاشتم. نسخه کامل این تئوری رو در فایل لایو 12 استاد توضیح دادم اما الان میخوام همین آگاهی های امروز رو تزریقش کنم که کامل تر بشه برام.
در واقع میخوام به هر تیکه پازل جدید که میرسم، برای درک مکان اون پازل، بذارمش کنار مثال خودم که بتونم بهتر درکش کنم و با درک بهترش در زندگیم عملیش کنم.
مخیواستم این کامل کردن و این منطقی کردن آگاهی ها رو داخل دفترم بنویسم ولی حسم میکنم اینجا بنویسم بهتر باشه.
ممکنه قسمت هاییش برای یه سری بچه ها تکراری باشه ولی چون در درجه اول برای خودم میخوام بنویسم و میخوام آگاهی هامو مرور و کامل تر کنم، مجبورم طوری بنویسم که همه چی رو دوباره مرور کنم و به وضوح بهتری برسم.
با خودم مرور کردم …
به لطف هدایت خدا امسال تصمیم گرفتم که هدف اصلی زندگیم رو “درک” قوانین کیهانی جهان بذارم. چون من، دارم تو جهانی زندگی میکنم که در چهارچوب یه سری قوانین بی نقص، روز به روز در حال رشد و پیشرفت و گسترشه. منی که توی این جهان زندگی مکینم؛ اگه میخوام پیشرفت کنم، باااااااااااید طبق چهارچوب همین قوانین پیشرفت کنم!
همونطور که برای زندگی کردن در یک جامعه(کشور) در صورت عدم آگاهی از قوانینش، محکوم به شکست هستم، ترجیح میدم به جای له شدن زیر چرخ دنده قوانین جهانی که داخلش زندگی میکنم، سوار بر همون چرخ دنده ها بشم و در اوج لذت و راحتی، همگام به مسیر جهان، همسو با جهان، به رشد و پیشرفت روز افزون برسم.
من کی میتونم در چهارچوب قوانین جهان حرکت کنم و رشد کنم؟! وقتی که اول از همه قوانینش رو پیدا کنم یا بشنوم، بعد از شنیدن درکشون کنم و بعد از درک کردن، بهشون عمل کنم. وقتی به قوانینی که درک کردم عمل کردم، با احساس خوب منتظر نتیجه ای میشم که لاجرم باید بیاد!
برای کشف قوانین، شخصی مثل استاد عباس منش عزیزم، به عنوان دستی از دستان خدا سر راهمون قرار گرفته و با عشق تمام و زبانی ساده، مشغول روشن کردن قوانینه. خب خداروشکر …. کسی که آماده ی شنیدن باشه، به راحتی قوانین رو از استاد میشنوه … فقط میمونه درک کردن و عمل کردن به قانون که وظیفه خوده خوده ماست. اینجا فقط خودم و خدای درون خودمم که میتونم به خودم کمک کنم تا به هزار و یک طریق، به درک قانون برسم. همین که درکش کنم لاجرم به کارش میگیرم و همین که به کارش بگیرم، لاجرم رخ میده.
“پس تنها کاری که من باید انجام بدم اینه که قوانینی که میشنوم رو به شیوه ی خودم درک کنم”
پس به همین خاطر، ارزشمندترین هدفی که میتونم برای زندگیم تا اخر عمر تعیین کنم، هدف بینهایت درک قوانینه!
ارزشمندترین زمانی که میتونم برای کاری بذارم، زمانیه که سعی میکنم قوانین رو درک کنم!
ارزشمندترین هزینه ای که میتونم برای سرمایه گذاری صرف کنم، سرمایه گذاری روی یادگیری و درک قوانینه!
ارزشمندترین تفکری که میتونم داشته باشم، تفکر در مورد قوانینه!
و در آخر …
ارزشمندترین مسیری که برای زندگی تعیین میکنم، مسیر حرکت به سمت هدف اصلی زندگیم، یعنی درک قوانین هست!
اسم این مسیر رو”اتوبان سعادت” گذاشتم !
چرا سعادت … ؟!
چون تنها راه و اصلی ترین راه، در عین حال راحت ترین راه و لذت بخش ترین راه رسیدن به سعادت هم دنیا و هم آ[رت همین راهه! این راه شاهراهه! ریشست! حاشیه نیست … شاخ و برگ نیست … راهیه که داخلش همه چی هست! از هرچه بخوای ! به همه چی میرسی … به همه ی نعمت های خداوند میرسی چون این راه راه راست خداونده!
به قول قرآن، ما را به راه راست هدایت کن. راهی که به آنان نعمت میدهی و نه راه گمراهان …
اما چرا اسمشو گذاشتم اتوبان؟!
چون بیشتر از ده ها لاین حرکت داره !
همین که وارد اتوبان بشی، یه لاین مخصوص پیاده رو هاست که وسیله نقلیه ندارن
یه راه مخصوص دوچرخه سوارهاست
یه راه مخصوص موتور سوار هاست
یه راه مخصوص ماشین های معمولی
یه راه مخصوص ماسین های هم بزرگتر و هم سریع تر
یه راه مخصوص ماشین های مدل بالاتر …
و …
برای حرکت در این مسیر، باید با وسیله نقلیه ام حرکت کنم. این وسیله نقلیه همون عزت نفس منه که در واقع از احساس لیاقتم سرچشمه میگیره و ظرفم رو تعیین مکینه. یعنی ظرف من برای دریافت نعمت ها، وابسته به این وسیله نقلیه ای هست که دارم!
مثلا اگه پیاده باشم، فقط به اندازه جیبام گنجایش دریافت نعمت رو دارم!
اگه دوچرخه دارم، به اندازه سبد دوچرخه ام گنجایش دارم !
اگه موتور دارم به اندازه خورجین روی موتورم گنجایش دارم !
و اگه آر وی دارم به اندازه گنجایش آر وی فضادارم!
پس اینکه ما با چه وسیله نقلیه ای داریم حرکت میکنیم، تعیین کنندست که تا چه سقفی از نعمت رو در مسیر دریافت کنیم.
هر وسیله نقلیه ای، فقط حق حرکت در لاین خودش رو داره و نمیتونه وارد لاین وسایل نقلیه دیگه بشه.
داخل هر لاینی، یه سری نعمت ها هست. اما اندازه اون نعمت ها در هر لاینی فرق داره و هرچه لاین حرکت بالاتر بره، اندازه نعمت ها هم بیشتر میشه.
پس برای رسیدن به نعمت های بزرگتر، یعنی خواسته های بزرگتر، باید وارد لاین بزرگتر بشم! اما تکامل نیاز داره …
اگه من االان دوچرخه سوارم، نمیتونم یهو وارد لاین اتوبوس های آر وی بشم که هم سرعت بالایی دارن و هم گنجایش فوقالعاده بزرگی دارن! باید تلاش کنم لاینم رو از دوچرخه سوار ها ارتقا بدم به لاین موتور سوار ها …
اما برای ورود به لاین موتور سوارها باید اول یه موتور تهیه کنم! تا موتور تهیه نکنم حق ندارم وارد لاینشون بشم.
گفتیم وسیله نقلیه چی بود؟! عزت نفس … گفتم نمیشه دوچرخه رو به اتوبوس تبدیل کرد و باید دوچرخه رو به موتور تبدیل کنم. تبدیل دوچرخه به موتور یعنی چی؟! یعنی ارتقا عزت نفس به صورت تکاملی … تا زمانی احساس لیاقتی که عزت نفست رو تعیین میکنه، ارتقا پیدا نکنه، امکان نداره وارد لاین بالاتری بشی و امکان نداره به هیچ نعمت بزرگتری برسی.
حالا چیکار کنم احساس لیاقتم و عزت نفسم بهتر بشه و رشد کنه؟! چه طوری میتونم دوچرخه رو تبدیل به موتور بکنم؟!
ببین .. ؟! تو برای تبدیل دوچرخه به موتور، فقط یک راه داری و اونم اینه که توی لاینت با نعمت های سر راهت، بتونی سبد دوچرخت رو به قدری پر کنی که دیگه سرریز بشه! چون تو فقط حق داری داخل لاین خودت حرکت کنی و دار و ندارت داخل همون لاینه! پس تلاش کن تو همین لاین ظرفت رو پر کنی . اون موقس که با نعمت هایی که جمع کردی، میتونی یه موتور بخری که نه تنها با اون موتور وارد لاین بزرگتر با نعمت های بزرگتر میشی، بلکه گنجایش موتور که چندین برابر گنجایش دوچرخت هست و در عین حال سرعتش هم چندین برابر دوچرخت هست. و هرچه سرعت حرکتت بیشتر باشه، طی کردن تکاملت هم سریع تر میشه.
خب راهکار چیه؟! چه طوری به قدری نعمت پیدا کنم که نه تنها کافی باشه بلکه ظرفم رو پرکنه و سررزیز بشه.
یه مثال … البته مثال اندر مثال :)
یه وقتایی شده از فلان ماشین خاص با فلان رنگ خاص خیلی خوشمون میاد … از اون ب بعد به طرز عجیبی اون ماشین با همون رنگ تو خیابونای شهر بیشتر میشه! یعنی بیشتر میبینیم! خب تعدادشون که هموناس … زیاد نشده که … دیروزم همون تعداد بودن …پس چرا تازگیا زیاد میبینیم؟! چون به طرق مختلف به اون ماشین و رنک خاص توجه کردیم و رادار ما از هزار فرسخی هر ماشینی با اون مشخصات رو میبینه، تشخیص میده و نشون میده. در صورتی که شاید یک ماه پیش اگه از کنارمون هم رد میشد نمیدیدیم!
حالا برگردیم یه مثال قبل:) یعنی مثال دوچرخه و لاین و … عجب مثال چندلایه ای شد :)))
اینم جریانش همونه … نعمت های لاین من، کم نیستن… خیلی هم زیادن. درسته کوچیک ترن و طول میکشه ظرف مون پر بشه ولی اگه سعی کنیم به طُرُق مختلف بهش توجه کنیم، بیشترشو پیدا مکینیم. اصن کار به جایی میرسه که هر یه متر چنتاشو پیدا مکینیم. یهو رو درخت یکی میبینیم…زیر خاک یکی میبینیم … حتی روی بدنه دوچرخه چنتاشو پیدا میکنیم و طولی نمیکشه که سبدمون پر بشه.
پس چیکار کنیم؟ به نعمت هایی که سر راهمون هست، توجه کنیم و بابت شون خدارو سپاس گزار باشیم. فرکانس سپاسگزاری رو ساطع کنیم. فرکانس سپاسگزاری یعنی فرکانس لذت از اون نعمت که بالاترین فرکانس هست! هرچه لذتت از اون نعمت سر راهت بیشتر باشه، خدا بیشترو نشونت میده.
یه مثال ( البته بازم مثال اندر مثال)
شما اگه به یه حیوونی غذا بدی، اگه اون حیوون با لذت هرچه تمام تر و با رغبت غذاشو بخوره … شما ناخوداکاه دوست داری بیشتر بهش بدی … بهتر بهش بدی … . چون لذت برده از غذاش! دست خودت نیست دوست داری این کارو بکنی!
اما اگه به یه حیوون دیگه که اتفاقا همزاد و دوست همون حیوون قبلیه غذا بدی و ببینی با بی میلی غذا رو بو میکنه و کنار میکشه، اصلا تمایلی نداری بیشتر و بهتر بهش بدی! فقط در حدی میدی که نمیره!
این قانون ناخوداکاه در تمام زمینه ها صادقه … قدردانی همیشه بهترین نعمتا رو به همراه میاره و ناسپاسی همون نعمت رو هم میگیره!
حالا برگردیم به مثال خودمون و دوچرخه و …
پس گفتیم به هر نعمتی رسیدی تا میتونی ازش لذت ببر و کیف کن و خداروشکر کن تا بازم بیشتر بهت داده بشه و سرراهت سبز بشه.
اگه هم مسیرت رو دیدی که اونم با دوچرخش مشغول جمع کردنه نعمت های زیادیه که سر راهش قرار گرفته،،،شک نکن که همون خدایی که بهت نعمت داده به اونم داده و سر راهش قرار داده. پس به جای حسادت و ترس از تموم شدن نعمت، خدارو شکر کن که دوستت خیلی بیشتر پیشرفت کرده که باور کنی تو هم میتونی … به تو هم داده میشه. اینجاس که بار فراوانیت خودشو نشون میده و اگه به فراوانی نعمتا باور داشته باشی، موقع رد شدن، یه بوق میزنی و تحسینش میکنی و کلی ارزوی موفقیت میکنی. این کار باعث میشه احساست خوبت نه تنها حفظ بشه بلکه کلی شادتر
بشی و با احساس نابت، ناخوداگاه نعمت های بیشترو سر راهت ببینی!
همه اینا باعث میشه نعمت های بیشتری رو در مسیرت کشف کنی و خیلی سریع ظرفت رو پر کنی و آماده ی تهیه ظرف بزرگتر بشی.
مهم نیست توی چه لاینی هستیم و چه وسیله نقلیه ای داریم. در هر صورت داخل هر لاینی که باشیم هدف ما طی کردن تکامل هست و زمان طی کردن تکامل متناسبه با :
میزان کنترل ورودی هات( گوش ندادن به غرغر های افراد هم مسیرت که سرعت پایینی دارن)
میزان توجه به نعمت ها به طرق مختلف
میزان لذت بردن از اونا و ارسال فرکانس سپاسگزاری
میزان تحسین کردن هم مسیرات یا افراد لاین بالاتر
تمام اینا وقتی نتیجه میده که به طور روتین و دائمی انجام بشه! یکی دو بار نتیجه نمیده! وقتی به طور روتین انجام میشه که به صورت عادت دربیاد و وقتی به صورت عادت درمیاد که جزئی از شخصمیتمون بشه! اون موقس که به طور مداوم در حال طی کردن تکامل و پر کردن ظرفمون هستیم وگرنه …
اگه حواسمون نباشه و بین این عادت و ما فاصله بیفته، سرعت طی کردن تکاملمون به طرز نامحسوسی پایین میاد که خودمون هم متوجه نمیشیم. وقتی متوجه میشیم که میبینیم هنوز که هنوزه نه تها ظرف مون پر نشده بلکه هی داره کم و کم تر میشه تا جایی که جهان، لیاقت نگهداری این وسیله نقلیه با این گنجایش رو در ما نمبینه و طبق قانون اصلی احساس لیاقت، ما رو برمیگردونه به همون وسیله نقلیه قبلی و لاین قبلی!
با این حال بعضیا هنوزم متوجه علت اصلی ماجرا نشدن! هنوز متوجه نشدن که لاین حرکتشون افت کرده وعلت رو در چیزای دیگه میدونن.
آره … الان کاملا متوجه شدم که با فاصله گرفتن از آموزه ها، از سایت، از آگاهی هاو از تلاش برای بهتر شدن، هیچ ضرری یهویی و ناگهانی به من نمیزنه به جز کم شدن سرعت تکاملم به طرز نامحسوسی و به قدر نامحسوسه که به اون راحتیا متوجه نمیشم! بعد از گذشت یه زمان و مقاایسه وضعیت خودم با وضعیت قبلا خودم، اون موقع شاید دوهزاریم بیفته که خیلی تدریجی لاین و وسیله نقلیه ام افت کرده! بازهم اگگگگگگر متوجه اینا بشم وگرنه این روند کماکان رو به نزول خواهد رفت و یک تکامل نزولی رو طی خواهم کرد!!!!
پس …
چیکار کنم؟! از دل جنگل و جزئیات بیرون بیام خیلی خلاصه بگم تمام حواسم باید روی چی باشه!
این همه از قانون و درک قانون صحبت کردیم …
برای عمل کردنش باید چیکار کنم؟!
تمام تمرکزم روی این باشه که در درجه اول، در همین شرایط فعلیم و همین زمان و همین مکان، تا میتونم بگردم و نعمت پیدا کنم! مطمئنن هستم تمومی نداره …. اصلا یه تمرین شخصی: نوت پد گوشی رو باز کنم و تا میتونم لیست کنم… یه لیست به انتها از تک تک نعمت های اطرافم! نکات مثبت اطرافم … زیبایی های اطرافم
اصلا چرا راه دور بریم؟! نعمت ها و زیبایی خوده خودم! تا میتونم نکات مثبت خودم و وجود خودم رو یادم بیارم. از نکات ظاهری گرفته تا باطنی و شخصیتی و رفتاری و سلیقه ای و ….
هر نعمتی رو که پیدا میکنم، خدا رو در باطنش ببینم! خدا رو در کالبدش ببینم و با خودم مرور کنم که این خوده خداست که در قالب این گل زیبا، این گربه ملوس، این آسمون آبی و این … داره خودشو نشونم میده! خدا با نعمتاش داره بهت چشمک میزنه! تو نمیخوای ببینی و ذوق کنی و ازش تشکر کنی؟! اصن همین که ذوق کنی خودش بالاترین فرکانس سپاسگزاریه!
هرچه بیشتر ذوق کنی بیشترشو نشونت میده! مثلا میبنه با دیدن یه غروب آفتاب چه قدر متاثر شدی، اینبار میاد یه منظره خیلی بهتر نشونت میده! میبینه با دیدن یه گل چقدر ذوق میکنی، اینبار میاد و یه باغ گل رو نشونت میده! مثال غذا دادن به حیوانات رو یادت بیار تا بیشتر متوجه بشی.
و به طرق مختلف از هزاران دست خدا آموختم که …
هر زمان هر نکته مثبتی از هرکسی دیدی، تحسینش کن.
اصن سعی کن اون لیستی که نوشتی رو در مورد نکات مثبت یه شخص دیگه بنویسی …
تا میتونی بنویس و تحسینش کن!
تا عادت کنی به نتحسین دیگران… حتی اگه غریبه باشه!
در نهایت همه اینا باعث یک چیز اساسی میشه که من بهش میگم فرمول اول زندگی
قانون اول زندگی ….
قانون اول میگه اکه بتونی کاری کنی که در هرلحظه حالت خوب باشه و این حال خوب رو مدام بهترش کنی، بردی!
قانون اول همون تمرکز برنکات مثبت برو میگه!
ما چه طور می تونیم کانون توجه مون رو مثبت نگه داریم؟! با همین سه موردی که گفتم از این به بعد باید بهش عمل کنیم وبه صورت عادت درش بیاریم! همه اینا درنهایت باعث میشه ناخوداگاه قانون اول زندگی رو به طور روتین انجام بدی!
یعنی انجام قانون اول برات طبیعی و روتین میشه و به همین نسبت تکامل سریع تر و دریافت خواسته هام برات روتین میشه!
همین …
همین قانون اول رو امسال به عادت تبدیل کنم، نه تنها تکاملم رو سریع تر طی مکینم… بلکه از همین مسیر لاین فعلیم اوج لذت رو میبرم و حالم خوبه خوبه! نه تنها به سممت هدفم حرکت میکنم و نه تنها زجر نمیکشم، بلکه عشق میکنمو سوت زنان مسیر رو با سرعت طی میکنم. مثل مسافرت به جزایر هاوایی میمونه در حالتی که خوده مسیر برات خیلی لذت بخش تره!
میدونم طولانی شد، اما بازم میگم … در وهله اول اینا رو برای خودم نوشتم که به درک واضح تری برسم و به همون نسبت بهتر عملی شون کنم در وهله دوم دوست داشتم اینجا بنویسم که با شما هم به اشتراک بذارم با این امید که دوستان هم مسیرم هم سرعت تکاملشون رو بالاتر ببرن.
آرزو میکنم … آرزو مکینم …
قانون اول زندگی رو اول خوداگانه انجام بدیم بعدش به صورت یه عادت روتین در بیاد و بعد، جزئی از شخصیتمون بشه تا طعم لذت ثانیه به ثانیه زندگی رو بچشیم و در اوج لذت و آرامش و اتصال با منبع، سعادت دنیا و و آخرت رو خلق کنیم.
سلام مرضیه خانم،
خوشحالم که پیام شما رو میبینم.
در مورد عزت نفس، درست گفتین….
چون عزت از خدا میاد و اونه که عزیزترینه. پس مایی که بندش هستیم عزت رو از خودش میگیریم و هرچقدر با خودمون در صلح تر باشیم، با خالقمون در صلح تریم و این رابطه فوقالعاده با خالق، خودش عزت نفس رو بیشتر و بیشتر میکنه. عزت نفس یکی از پایه اساسی موفقیته و اگه نباشه امکان نداره در هیچ زمینه ای موفق بشیم. به همین خاطر اونو به وسیله نقلیه تشبیه کردم. چون عملا بدون وسیله نقلیه سفر کردن غیر ممکنه!
خیلی ممنونم از این که نکاتی یادداشت کردین رو بیان کردین.
بینهایت ممنونم دوست عزیز
و ممنون از دعای قشنگ تون.
خوشحالم که خوشحالین
موفق تر باشید
سلام بر باران خدایی،
شاید جالب بالشه براتون اما بازم باید بگم که الان اینجا باران در حال باریدنه و من پنجره رو باز گذاشتم و یه صفای خاصی به اتاق دادم.
خیلی خوشحالم که در مداری بودین که صحبتام رو درک کردین و خوشتون اومده.
امیدوارم با همین فرمون ادامه بدین
بدرود
سلام سید عزیز،
خیلی خوشحالم که میبینم در مداری بودین که حرفام براتون مفید واقع بشه
خوشحال شدم از پیامتون
به امید موفقیت های بیشترتون دوست هم فرکانسی عزیز
در پناه خدا
سلام،
بینهایت ممنون و سپاسگزارم از پاسخ انرژی بخشتون.
به نام خدای حیات بخش و سلام بر مهدی عزیز
خیلی خوشحالم که پیام سرشار از انرژی و مفهومت رو دریافت میکنم. بینهایت ممنونم از لطفت دوست عزیزم ..
بدون شک، این خوده شما بودی که با خواسته ی ذهنت، هدایت شدی به این کامنت تا جواب سوالاتت رو بگیری و خداوند به بینهایت طریق بنده هاشو هدایت میکنه به سمت خواسته هاشون.
خیلی خوشبختم که افتخار اینو داشتم به کامنت من هدایت بشی.
آرزو میکنم هروز با درکی بیشتر از روز قبل ادامه بدی.
بدرود
سلام به شما دوست عزیز،
خیلی خوشحالم که شما رو اینجا میبینم و پیام انرژی بخشتون رو دریافت میکنم.
بله، کاملا درسته.
شنیدن و درک کردن قوانین دو مرحله اول هستن که حکم ریشه زنی یک بذر زیر خاک رو داره و به محض اینکه به مرحله سوم یعنی عمل کردن برسه، جوانه بذر از خاک بیرون میاد و با اندکی صبر توام با حس خوب، این گیاه به بار میشینه و نتایج خودشو نشون میده.
شادی خانم امیدوارم هر لحظه از زندگی تون با اوج شادی سپری بشه.
سلام به آقا محمد عزیزم،
چقدر خوشحالم که دوباره کامنتتون رو میبینم.
و خیلی خوشحالم که میبینم در مداری هستین که حرفای منو خوب میفهمین و براتون موثره.
امیدوارم کماکان همینطوری به درک بالاتری از قانون برسین.
سلام نسترن خانم،
خیلی خوشحالم که جواب شما رو میبینم.
بینهایت ممنونم از لطف شما.
قطعا هدایت خداوند بوده به سمت خواسته هاتون که به اینجا رسیدین.
امیدوارم در مسیر اصلی به تمام خواسته برسید.