علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1 - صفحه 16

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صالح گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    سلام استاد عباسمنش بزرگوار

    من وقتی بچه بودم نمیدونستم احساس لیاقت چیه

    ولی درونی اجراش میکردم

    وضع مالی پدرم خوب نبود ولی من تصور میکردم که دوچرخه دارم اتاری دارم تفنگ بادی دارم موتور دارم ماشین دارم

    و اصلا به اینکه از کجا قراره بیاد فکر نمیکردم

    فقط تجسم میکردم

    و خودم رو میدیدم در حال استفاده از اون چیزها

    و اصلا چیزی در مورد تجسم نمیدونستم

    و حتی سپاسگذاری

    و حتی خدا رو هم درک نمیکردم فکر میکردم خدا یه موجودیه که من بعد از 16 سالگی که به سن تکلیف رسیدم باید بپرستمش

    پس خاسته هام رو از خدا نمیخواستم

    تکنیک سپاسگذاری و یا تجسم خلاق رو هم بلد نبودم

    ولی داشتم همه این تکنیک هارو در عمل زندگی میکردم.

    میدونید چرا میگن به بچه ها بگین دعا کنن اونا دلشون پاکه اونا گناهیی نکردن دعای اونا زود مستجاب میشه

    حتی کسایی که گناه انچنانی نکردن که از درگاه خدا رانده بشن هم همین حرف رو قبول دارن که بچه ها دلشون پاکه

    بچه ها میدونین چیشون پاکه؟

    بچه ها مشرک نیستند

    بچه ها به صورت درونی خاسته هاشون رو مال خود میدونن

    و احساس لیاقت شدید دارن

    کف خیابون دراز میکشن گریه میکنن تا به خاسته شون برسن

    چون روحشون فریاد میزنه که این مال توعه و ازش نمیگذرن

    ما همون بچه هایی هستیم که به مرور زمان که بزرگ شدیم گناه کار نشدیم ما فقط مشرک ترسو و نالایق شدیم

    من صالح اعلام میکنم به شدت احساس بی لیاقتی دارم

    و هیچ شباهتی با صالح زمان کودکیم که مثل اب خوردن به خاسته هاش میرسید ندارم

    من باور کردم و پذیرفتم که نعمت های درجه یک مال من نیست و همین که یه آب باریکه ایی بیاد که ابروم حفظ بشه خوبه

    و همیشه به خدا میگم خدایا دمت گرم همیشه لحظه آخر به دادم رسیدی و نزاشتی ابروم بره

    من خدارو در همین حد تو ذهنم ساختم که لحظه اخر یه پولی برسونه که من لنگ نشم

    من خدای وهاب سلیمان رو باور ندارم

    جدیدا هر وقت با کسی مواجه میشم که میگه من برای خودم ارزش قائل میشم

    من خلیفه خدا هستم

    من برترین مخلوق هستم

    من ال هستم بل هستم

    اولین سوالی که تو ذهنم میاد

    اینه که کو؟

    تاج پادشاهیت کو؟

    ثروت به غیرالحسابت کو؟

    محبوبیت مثال زدنیت کو؟

    سلامتی بی حد و حسابت کو؟

    عزت نفس به این تمرین اگاهی بازرگانی و ادا در اوردن نیس

    عزت نفس درونیه

    همین الان تو مهد کودک های سراسر جهان هزاران کودک دارن اگهی بازرگانی از خودشون ارایه میدن

    اون واقعیه نه مال من که با ترس و لرز هست و هیچ پشتوانه درونی پشت حرف هام نیس

    و فکر‌میکنم به صرف انجام این کار فردا عزت نفسم میچسبه به سقف

    نمیخوام بگم تکنیک ها بد یا بی تاثیرن

    میخوام بگم اون چیزی که معجزه میکنه رو ما درون خودمون داریم و داشتیم

    میگه

    دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد

    و در نهایت باید بگم به قول عباسمنش کبیر

    ما نیاز نداریم چیزهای جدید و تازه یاد بگیریم

    ما باید چیزهای اشتباهیی که یاد گرفتیم رو فراموش کنیم.

    اگه در مشیعت الله باشم در این دوره بی نظیر شرکت خواهم کرد

    چون من هم معتقدم عزت نفس همه چیزه

    عزت نفس همون توحیده

    همون ایمانه

    و همون چیزیه که حالمون رو خوب نگه میداره همیشه

    بدرود استاد عزیزم به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    محمد غلامزاده گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    به نام خداوند روزی ده

    من چند روز قبل که اصلا این دوره معرفی بشه به چندتا داستن برخوردم که چن وقته خیلی منو تو فکر فرو برده چن روز پیش با چن تا از دوستام چت میکردم و خب یه شوخی میکردم که اونا خیلی حال میکردنو تعریف میکردن… یا کلا با دوست یا اشنا یا هر داستانی که چت میکردم وقتی این مورد پیش میومد که اونا از من خوششون میومد و تعریف میکردن من یه حس شادی خیلی زیاد از درون داشتم اولش خودمو گول میزدم میگفتم طبیعیه این طبیعیه ولی خب مشکل از جایی بود که حسه اونقدر خوب بود که تو حالت عادیم همچین حسی نداشتم میخواستم خودمو گول بزنم بگم این خوشحالی از اونجاس که تو روابطت قوی شده ولی حقیقت ماجرا این بود که من از تعریف اونا قدرت گرفتم .. بزار با خودم صادق باشم داستان اینه ، جدیدا یه سری رفتارا هم از خودم حس کردم که منشاش اینه . و وقتی اومدم تو سایت با دیدن توضیحات این محصول و این فایل کامل فهمیدم این موارد از کجا نشئت میگیره. ان شالله بتونم امسال این دوره ی زیبا رو بخرم و از آگاهی های زیباش استفاده کنم. استاد ممنونم ازت بخاطر این صحبت ها واقعا باعث میشه خودمو کندو کاو کنم ببینم با خودم چند چندم مرسی ازت استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3825 روز

    به نام خدایی که قدرت خلق زندگیم را بهم داد.

    سلام …

    هپی برس دی تو می … Happy Birthday To me … 28 years Welcome

    خداروشکر که سال جدید زمینی شدنم شروع شده و من اینجا هستم، قوی تر، شادتر و ثروتمندتر از همیشه‌ام

    خداروشکر میکنم که خداوند دوباره من را با قوانین ثابتش آشنا کرد و تونستم به همون میزانی که درک کنم عمل کنم و نتیجه بگیرم.

    خداروشکر که خیلی چیزها را فهمیدم تو این سال‌ها، که البته همه چیز یا جز اصلیات بوده یا فرعیات.

    خداروشکر میکنم برای همین سپاس گزاری.

    خداروشکر میکنم که یک روز دیگه فرصت زندگی و پویایی بهم داده شده چرا که خیلی ها از امروز پیش ما نیستند.

    خداروشکر برای اینکه میتونم به راحتی نفس بکشم چرا که خیلی ها نمیتونند هنوز یک نفس را به راحتی بکشند.

    خداروشکر برای سایت عباس منش و وجود استادی که عاشق خودشه عاشق هدفشه عاشق این زندگی و لحظه به لحظه‌اشه. خداروشکر

    خداروشکر برای داشتن دوستان فوق العاده دوستانی فرشته .. دوستانی بینظیر .. دوستانی متفاوت از همه جهات.

    خداروشکر برای این جهان که براساس فراوانیِ، فراوانی در همه چیز فراوانی در فرصت ها فراوانی در موقعیت ها فراوانی آدم های خوب فراوانی آگاهی فراوانی ثروت فراوانی باران فراوانی مهربانی فراوانی زیبایی فراوانی دختر خوب فراوانی پسر خوب فراوانی پول فراوانی الگو … فراوانی از هر چیزی.

    بریم سراغ این فایل بینظیر و بی نهایت ارزشمند

    خداروشکر میکنم برای اومدن دوره ی بینظیر احساس لیاقت عجب دوره‌ای! تو بهترین زمان اومده رو سایت.

    خداروشکر میکنم که میتونم ببینم و میتونم تایپ کنم ده انگشتی و لذت ببرم از شنیدن و همزمان نوشتن درکی که دارم.

    خداروشکر میکنم برای این کامنت ارزشمند که چقدر میتونه به دوستان هم فرکانسی‌ام کمک کنه … الهی شکر .. کلی ذوق و شوق دارم … یوهوو

    اولین نکته مثبتی که دارم میبینم از این فایل، آرامشیه که از آرام صحبت کردن شما میگیرم استاد جان

    و وقتی که بحث آرامش میاد وسط سریع ذهنم میره سر باور فراوانی.

    چه خوب که قراره در مورد نشانه های عدم احساس لیاقت صحبت کنیم:

    کامنت های بچه ها واقعا فوق العاده است و خداروشکر میکنم برای داشتن همچین گنجینه‌ای.

    + یک نکته‌ای که هست، احساس لیاقت، عزت نفسی … باور .. همیشه اینجوری نیست که بالا باشه باید همیشه روش کار کرد. این جهان جهان پویایی. چقدر این ویژگی جهان را دوست دارم اینجوری که خدا جهان را کدنویسی کرده میخواد که برای دریافت نعمت های بیشتر، احساس سرزندگی بیشتر باید و باید تلاش کنی باید در لحظه باشی.

    + آنچه که ما به جهان ارسال میکنیم تبدیل میشود به شرایط و آدما و ایده ها که وارد زندگیمون میشه.

    + چقدرر چقدرر این قشنگه این قانون این قسمت که حالتو خوب کنی با کار کردن روی ذهنت با اوردن مثال، الگو، منطق درست اصن حسی که بهت میده شیرین‌ترین حس دنیاست جذاب ترین حس دنیاست، انگار رفتی تو آغوش کسی که عاشقشی .. همراهت همسفرت .. ذوق و شوقی دوباره احساس کردم با شنیدن این قسمت استاد جان، اینکه میای توی مسیری که قدم برداشتی به یک تضادی چیزی برمیخوری و میای سعی میکنی از یک زاویه متفاوت بهش نگاه کنی این این این متفاوت فکر کردن تو را واقعاا متمایز میکنه با جهان پیرامونت با آدمای اطرافت تورر اصن با قبل خودت.

    + اگر بتونیم از درون باورهامون را نسبت به احساس ارزشمندی و لیاقت تغییر بدیم همه چیز تغییر میکنه. /

    ++++ ++++ ++++

    1. یک نشانه احساس عدم لیاقت:

    احساس نیاز به تعریف دیگران، تایید دیگران، توجه دیگران برای اینکه ما حالمون خوب بشه.

    تو مثالی که زدید استاد دقیقا امروز یک دوستی را دیدم که خیلی دوسش دارم خیلی آدم دوست داشتنیه و هنرمند و موقع تبریک تولدم دقیقا یک همچین ادایی را درآورد و من همونجا به خودم گفتم و حالا دارم تاییدش را میشنوم.

    یاا خداا برای این مثال دوستی که مثال زدید استاد .. منم مغزم اروور داد اصن همچین رابطه‌ای هم هست .. حالا یک تماس دو تماسشو دیدم ولی نه انقــــدرش را.

    آخ آخ از این جهان که بازتاب افکارتو باورهاتو بهت نشون میده.

    توی مثال هدیه، کامنت مونای عزیز را خواندم که به بچه خواهرش از بچگی تا چهارسالگی هر روز براش هدیه میخریده و چه اتفاقی در ادامه افتاد وقتی این جریان هدیه خریدن را قطع کرد.

    چقدر ممنونم برای این مثال هم، کسی که هر روز گل میخره و میبره و با اون فکرش و عملکردش و نیازش آخرش این رابطه به کجاها کشید. به چه فرارهایی.

    احساس بی لیاقتی با این چیزا درست نمیشه .. با چیزهای بیرونی … درون درون .. درون .. خداروشکر برای دوره احساس لیاقت ( ذوق و شوق )

    کنترل کردن هم یک نشانه ی واضح احساس بی لیاقتی و بی ارزشیه.

    صحبت کردن در مورد روابط گذشته شخص هم نشانه احساس بی لیاقتیه، ممنونم استاد برای آگاه تر شدنم نسبت به این موضوع.

    یکی دیگه از نشانه ها، اگر یک فرد حالش بد بشه پارتنر هم حالش بد میشه و یا اگر یکی خوب باشه اون یکی هم خوبه.

    یادم باشه یادت باشه که من مسئول شادی دیگران نیستم.

    لمس فیزیکی هم یکی دیگه از نشانه هاست .. اوه یه

    *یک نشانه دیگه، اگر توی یک مراسمی برم جایی برم که اقایی باشه که اون شخص کلا جو جمع را در دست گرفته و من – از اینکه اون شخص کلا جو را در دست گرفته و از اینکه من نمیتونم خودمو نشون بدم – افسرده بشم .. این یک نشانه از بی لیاقتی.

    استاد جان من اینو دارم نمیگم افسرده میشم ولی یکم ساکت میشم میرم تو خودم، دقیقا الان که دارم میشنوم و می نویسم درکم را متوجه شدم که من این مسئله را دارم و دقیقا روز جمعه این اتفاق یک کوچولو افتاد توی یک جمع جدیدی رفته بودیم تو دل طبیعت و یک پسری بود که کلی میخندید و کلا شاد بود و همه بهش توجه میکردند و من یکم عقب کشیدم.. ممنونم ممنونم ممنونم استاد جونم خداروشکر که الان متوجه شدم من یکم باگ احساس نیاز به توجه دیگران را دارم. الهی شکرت.

    امشب متوجه شدم که من تو این سه نوع توجه، مسئله ام، توی توجه دیگران به منه تا تایید گرفتن و تعریف دیگران.

    استاد جون عاشقتم من

    سپاس گزارم برای این سری تولید محتوای نشانه های عدم احساس لیاقت.

    خانواده ی عزیزم، دوستون دارم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 1254 روز

      سلام محمد عزیز ، تبریک میگم تولدت رو ، بهترینهارو برات از خدا میخوام و امیدوارم روزها و سالهای فوق العاده ای رو در پیش داشته باشی .

      همیشه وقتی کامنتاتو میخونم بخاطر پر انرژی بودنت که گاهی با طنز همراهه و این انرژی واقعا به خواننده منتقل میشه خیلی لذت میبرم و تحسینت میکنم و ازت ممنونم

      خیلی خوب شد که به این دنیا قدم گذاشتی و عضو این خانواده هستی و ما هم از وجودت خوشحالیم دوست عزیزم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ایمان متین فر گفته:
      مدت عضویت: 3159 روز

      سلام محمد جان

      ممنون بابت کامنتی که نوشتی

      نکات کلیدی و مهمی رو عنوان کردی که کم و بیش منم باشون درگیر بودم و هستم و انشالله با خریدن این محصول ارزشمند بتونیم احساس ارزشمندی رو در درون خودمون بسازیم و هم خودمون خوب زندگی کنیم و هم کاری کنیم جهان جای بهتری برای زندگی کردنمون بشه

      موفق باشید دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      پری سیفی گفته:
      مدت عضویت: 2541 روز

      سلام آقا محمد عزیز

      تولدت رو بهت تبریک میگم با آرزوی خوشبختی و سعادت روزافزون. البته ببخشید که با تاخیر گفته شد

      دلیل این تاخیر هم این هست که من تازه به کامنت‌های شما هدایت شدم. دیروز از طریق کامنت رویا مهاجر سلطانی هدایت شدم به کامنت‌ها و داستان هدایت فرنوش عزیزم و از طریق کامنت‌های ایشون به کامنت شما و به خوندن داستان هدایتتون هدایت شدم

      نمیدونید چقدر لذت بردم از خوندن داستان هدایتتون. واقعا تعجب کردم گفتم خدایا این تویی که داری با من حرف میزنی یا آقا محمد که عضو سایت بینظیرمون هست؟ بعد خدا بهم گفت خودم هستم اما با نوشته‌های بنده برگزیده‌م محمد دارم باهات حرف میزنم. حال عجیبی داشتم بخصوص وقتی از خدا و ارتباط باهاش حرف میزدید.

      میدونی چیه؟ انگار الان دارم درک میکنم که وقتی این سینا میگه «هر موجودی (نه فقط انسان) بهره‌مند از جاذبه عشق الهی هست و خداست که چنین عشقی را در کُنه و ذات جهان هستی به امانت نهاده است» یعنی چی؟ انگار هر چی دارم پیش میرم این عشق رو دارم بیشتر درک میکنم. همه آگاهی‌ها همه موفقیت‌ها همه زیبایی‌ها در این سایت برمیگرده به خدا. از هر چی که میگیم بازم برمیگرده به عشق الهی. اینه که باعث شده هزاران نفر عاشقانه جذب این سایت و آگاهی‌هاش بشن. چون با روح رونده به سمت عشق الهیشون هماهنگه.

      با این که امروز تعطیل هستم و روز کاریم نیست از ساعت 6بیدار شدم و دارم کامنت‌های شما و سایر دوستان رو میخونم و اصلا دلم نمیخواد هیچ کجا برم دلم نمیخواد هیچ کاری انجام بدم غیر از بودن در این سایت. دلم میخواد زمان بایسته و من ساعت‌ها و روزها همین جا باشم.

      دیشب وقتی میخواستم بخوابم تصمیم داشتم مثل شب‌های گذشته (البته حدودا دو ماهی هست که دارم روی خودم کار میکنم که ترک کنم) برم در شبکه‌های مجازی اما به خودم تلنگر زدم که نه پری حیفه حیفه وقتت رو بذاری واسه چنین فضاهایی. برو توی سایت. سایت امن‌ترین و بهترین جا واسه توئه. اومدم سایت و ادامه داستان هدایت فرنوش بیگدلی عزیزم رو خوندم. و خیلی زود خوابم برده بود بدون اینکه متوجه بشم. صبح که بیدار شدم سریع باز رفتم ادامه داستان رو خوندم و چقدر لذت بردم تصمیم گرفتم همه کامنت‌های فرنوش رو بخونم و چند تا کامنتهاش رو که خوندم هدایت شما به یکی از کامنت‌های قدیمی شما در سال 97 اگه اشتباه نکنم و از اونجا هم هدایت شدم به داستان هدایتتون. اونجا دیگه واااااقعا خدا داشت باهام حرف میزد. اونقدر ذوق زده شدم وقتی داشتی از خدا میگفتی که نمیدونم واقعا نمیدونم چطور شد که انگار خود خدا بود که داشت بهم میگفت پری بیا اینم جایزه‌ت که دوری کردی از فضاهای مجازی. بیا ببین چطور هدایتت کردم به جاهای خوب. خدا با من حرف زد و من از اون موقع فقط دارم اشکهام رو پاک میکنم تا بتونم بخونم این نوشته‌های الهی رو به قول شما ده انگشتی تایپ کنم. شاید اگه کسی از بیرون این سایت این حرفها رو بشنوه بگه دچار توهم شدی و خیالات برت داشته اما شما ، استاد و سایر عزیزانم که در این سایت هستین میدونین من چی میگم؟ دلم میخواد بگم خدایا من هیچی نمیخوام فقط تو رو میخوام فقط عشق به تو. میخوام بگم خدایا من هیچی نمیخوام فقط اجازه بده باهات حرف بزنم. من فقط عاشق تو هستم ای خدا بینظیرم ای خدای مهربان و قدرتمندم.

      خیلی ممنونم که وقت میذاری و این نوشته‌ها رو میخونی

      واقعا نمیدونم چطور ازت تشکر کنم بخاطر اینکه …. بخاطر چی؟ بخاطر رشدت؟ بخاطر کسب آگاهی و در مسیر بودنت؟ بخاطر احساس عالی که داری؟ بخاطر نوشت داستان هدایتت که با ما به اشتراک گذاشتی؟ بخاطر همه اینها از شما سپاسگزاری میکنم. بخاطر اینکه باعث شدی حال دلم عالی بشه.

      از خدا میخوام که به تمام خواسته‌های کوچیک و بزرگت برسی

      آرامش و سعادت الهی نصیب شما و همه دوستان عزیزم در این سایت بینظیر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    باسلام و درود

    سپاس از استاد گلم و خانم شایسته مهربان و دوستای نازنینم

    قبل از آشنایی با این مباحث، مطالب جسته گریخته ای از کتابها خونده بودم، اینکه انسان اشرف مخلوقاته، جانشین خداست ، انسان باید خودشو دوست داشته باشه ، و چیزهایی از این قبیل ولی این مطالب اونطور که باید، تاثیری تو زندگیم نداشت و اصلا نمیدونستم که این مباحث میتونه به این گستردگی که استاد بیان میکنن وجود داره،

    مثلا قبلنا اصلا فکر نمیکردم که من هم میتونم ماشینهای لاکچری و گرون سوار بشم و ایده ای هم نداشتم و اصلا به خودم اجازه فکر کردن به این موضوع رو هم نمیدادم و اینطور توجیه میکردم که داشتن این ماشین ها اسرافه و گناهه و خدا خیلی ناراحت میشه

    یا اینکه بخام فکر کنم که من میتونم تو یه خونه بزرگ و زیبا با امکانات لاکچری زندگی کنم،

    یا من بخام تو یه کشور پیشرفته زندگی کنم

    و وقتی ازدواج کرده بودم هم معمولا سر داشتن امکانات بیشتر بحث و اختلاف داشتیم و به همسرم میگفتم با این امکانات حداقلی باید زندگی بکنیم و به این دیدگاهم افتخار میکردم.

    تا اینکه با استاد عباسمنش آشنا شدم و تازه فهمیدم که باورهای من کاملا اشتباهه و تازه متوجه شدم این تفکرات از احساس عدم لیاقت نشات میگیره یعنی چون من خودم رو لایق اون امکانات نمیدونستم برای همین با توجیهات خودساخته و توجیهاتی که تو محافل مختلف بیان شده بود به خودم این طور قبولونده بودم،

    ولی الان با آگاهی های استاد گرامی، من خودم رو لایق بهترین ماشینها ، بهترین رابطه عاشقانه، بهترین دوستان، بهترین بدن و سلامتی ، بهترین ثروتها ، بهترین خونه ها و خلاصه بهترینهای جهان میدونم، چرا که خداوند خودش تو قرآن گفته که این نعمتها رو برای انسان آفریده، منی که جانشین خدا روی زمینم، منی که قدرت خلق کردن دارم.

    وقتی انسان باور میکنه که لایق بهترین هاست ، افکارش متفاوت میشه

    حرفهاش متفاوت میشه

    عملکردش متفاوت میشه

    و در نتیجه نتایجش هم متفاوت میشه.

    به طور قطع میتونم اینو بگم که زندگی من در تمام جنبه ها ربطی به گذشته ام حتی ربطی یه یک سال پیش هم نداره ، و خیلی کیفیت زندگیم ارتقا پیدا کرده، چون من خودم رو لایق بهترین ها دونستم و گفتم از این بهتر هم میشه که باشه ،

    وقتی افکار و زندگی مو با اطرافیان و فامیل مقایسه میکنم میبینم که فرسنگها فاصله وجود داره،

    من خودم یه علاقه مندی که دارم اینه که با افراد صحبت میکنم و از نظراتشون درباره مسایل مختلف میپرسم، تقریبا قریب به اتفاق اون آدمها افکار و باورهای اشتباهی دارن و تو زندگی شون تو عذاب و غم و ترس دارن زندگی میکنن، خودشون رو لایق نمی دونن ، خودشون رو تحقیر میکنن، کاملا نگران آینده شون هستن،

    وقتی اینارو میبینم به خودم میگم، من هم دو سال پیش اینجوری بودم ،

    و اون لحظه خدا رو هزاران بار شکر میکنم که از اون زندگی ظلمانی به سمت نور هدایت کرد، یعنی

    از زندگی سراسر ناشکری، سراسر ناامیدی، سراسر احساس عدم لیاقت، سراسر ترس و استرس ،

    الان به زندگی سراسر شکر گذاری، سراسر شور و هیجان، سراسر شادی، سراسر آرامش رسیدم

    تازه من هنوز به بعضی فایلهای دانلودی گوش کردم که اینقدر زندگیم بهتر شده،

    اگه محصولات رو بتونم تهیه کنم و عمل کنم که چه پیشرفت های شگفت انگیز و معجزه واری رو خواهم دید، واقعا هیجان دارم تا اون شرایط رو تجربه کنم.

    امیدوارم این مطالب بتونه کمک کننده باشه موفق باشین

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  5. -
    عاطفه حاجتی گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    سلام استاد عزیزم شب و روزتون بخیر باشه

    امیدوارم هر جای این کره ی خاکی هستین خوب وخوش و سلامت باشین

    داشتم فایلتونو گوش میدادم که رسیدم به اون قسمتی که این مثال رو گفتین: که یه آقا وقتی میبینه همسرش با یکی از اقوامشون یا همکلاسیهاش البته جنس مخالفش ارتباط داره یا حتی تلفنی حرف میزنن حسادت میکنه و احساس بی ارزشی یا عدم لیاقت بهش دست میده و به شدت از این رابطه عصبانی و دلخور میشه و یا برعکس

    همین طور که داشتین میگفتین یه لحظه تو ذهنم مرور شد که چقدر من یه زمانی از این ناراحتی یا عصبانیت خوشم میومد میدونین چرا چون میگفتم چقدر رو من غیرت داره و منو دوست داره که مثلا دوست نداره من با یه فرد غریبه ارتباط داشته باشم

    و چقدر این کلمه ی غیرت داشتن نسبت به همسر رو برامون جذاب جلوه داده بودن که گاهی خودمون یه طوری رفتار میکردیم عمدا که تو این شرایط قراربگیریم واین رفتار رو از همسرمون ببینیم و با خودمون بگیم چقدر منو دوست داره

    واقعا وقتی فکر میکنم می‌بینم ما با چه باورهای مخربی بزرگ شدیم که اون باورها تو ذهنمون بسیار ارزشمند بودن

    شاید در اون لحظه یه حس خوبی نسبت به این قضیه و به قول خودمون غیرت داشتن طرف مقابلمون می‌گرفتیم ولی در بیشتر مواقع هم آزار میدیدیم و جرات کوچکترین رفتار و کلام رو با جنس مخالفمون نداشتیم که نکنه همسرمون دلخور بشه

    این موضوع باعث می‌شد ما تو بحث ارتباطاتمونم کلی مشکل داشته باشیم و از هم کلام شدن با جنس مخالفمون ترس داشته باشیم

    واقعا سپاسگزارم از شما که چه زیبا با مثال این موضوعات رو برامون باز میکنین

    عاشقتونم من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  6. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2844 روز

    به نام خالق ارزشمندی ها

    سلام به همگی خوبان راه عشق

    یکی از نشانه های احساس عدم لیاقت و کمبود اینکه از محدودیت و شکست دیگران خوشحال میشیم من هرزمان نسبت به کسی این احساس رو داشته باشم سریع به خودم میگم لطفا از رو کانال کم ارزشی بیا بیرون برو رو کانال بینهایت

    و بجای اینکه ببینی دیگری یا دیگران چکار میکنند فقط تمام تمرکزت رو خودت باشه

    بقول یه جمله بسیار معروف و ارزشمند در حرفه کاری من هست که میگه

    «همیشه بجای کوتاه کردن خط دیگران سعی کن خط خودتو بلند کنی»

    یعنی بجای اینکه بری خط دیگران و رقیبان رو هی نگاه کنی،بهم بزنی،پاک کنی و به دیگری ضربه بزنی یا انتظار شکست اونو بکشی که از تو بیاد پایین تر بلکه خط خودتو بلند کن یعنی فقط تمرکز کن رو اینکه مهارت ها و توانایی و احساس لیاقت خودتو بالا ببری

    استاد این دیالوگ ها و باورهایی رو که میگی تقریبا بیشترشون در وجود من هست با اینکه به خیلی هاشون علاقه ندارم اما بشدت در وجودم هست اما شکر خدا واقعا خیلی اوقات هم به خودم تبریک میگم چونکه تا الان توانسته ام چندتا از باورهای حسادت آمیزمو تبدیل به تحسین کنم،یادمه تا زمانی که رابطه دوستی دو جنس مخالف رو میدیدم و قضاوت میکردم و مورد تخریب قرارشون میدادم در ذهن خودم چونکه احساس کمبود شدید داشتم اما از زمانی که ناخودآگاه اومدم خیلی اوقات آگاهانه شروع کردم به تحسین کردن چنین موردهایی باعث شد کم کم وارد زندگی خودمم بشه یادمه با اینکه اولش حتی تحسین کردنمم خیلی اوقات واقعی نبود اما چونکه ذهنم داشت اون حرفهارو میشنید آروم آروم پذیرفت و باور کرد و اینگونه تربیتش کردم و کم کم وارد مدارهای جدید و تغیرات شدم

    اما واقعا اکثریت تفکرات مردم کشور ما هنوزم این احساس عدم لیاقت وجود داره چرا؟؟؟!!! چونکه درسته کشور ما هنوز از یسری علم و کارها عقب تره اما خیلی چیزهارم ما داریم هیچ کشوری هنوز نداره یکی از مثال های بارزش که همیشه منطقی برا ذهن منه رشد و ناب و تاپ بودن همین سایته که هیچ کجای دنیا و هیچ کشوری به گرد پاش هم نمیرسه چونکه ما اغلب توجهمون رو کمبودها و محدودیت هاست بجای فراوانی ها و ارزشمندی های خودمون و کشورمون یا همین حرفه کاری خودم تا الان یه عالمه از همکاران شاگردهای قدیمی استادم در کشورهای مختلف زندگی میکنند و حتی در کشوری که اولین سازنده این حرفه کاری من بوده اما گفتند هنوزم نیست بااینکه اون کشور که چین هست معدنش هست اما مثل استادم و این علم رو ندارن، خب حالا هرکدوم از ما چقدر از این مثال های ارزشمند و توانایی در وجودمون داریم اما خودمون هنوز نمیتونیم باور کنیم که ما داریم و ما لایق ارزشمندی بینهایت رو برا هر نعمتی داریم

    من که هنوز یه عالمه احساس عدم لیاقت در خیلی از جنبه ها در وجود و ناخودآگاهم هست اما از طرفی هم همیشه دارم سعی میکنم بیشتر با خودم در صلح باشم و همیشه کوچکترین افکار،احساس،ایده،خلاقیت،باور خوب،تجسم خوب و خلاق،و… سریع میشینم تو دفترم مینویسم چونکه یکی از بهترین رفیق های بسیار صمیمی و سازنده زندگی من نوشتنه و پیشنهاد میکنم به دوستان عزیز هر جمله،فکر و تجسم ساده به ذهنتون میاد رو کاغذ بیارید حتی وقتی هم حالتون خوب نیست با نوشتن تمرین در صلح با خود انجام بدید واقعا خیلی قدرت داره که هیچ سلاح جنگی نداره چونکه من تا الان یه عالمه معجزه و رویاهای واقعی در زندگی ازش کسب و دریافت کردم

    من هروقت احساسم خوبه میام مینویسم باعث میشه که بیشتر خوب بشه و قدرتمندتر بشه

    وقتی احساسم خوب هم نیست بازم میام مینویسم این باعث میشه که بتونم بصورت نفوذی حالمو بهتر کنم

    چقدر جالب این نوشتن در هر دو موقعیت جواب میده یه مکملی ست که در هر دو شرایط سازنده ست

    یکی دیگه از نکات خوب و سازنده برا من اینه که هروقت باور کمبود در هر مورد میاد سراغم سریع این جمله مثبت در فیلم جنگجوی درون برا خودم مرور میکنم که امکان نداره اتفاق نیفته ،یعنی برا منم حتما اتفاق میفته فقط باید بگردم ببینم دلیل و ایرادش کجاست وگرنه نمیتونه اتفاق نیفته

    شکر خدا با همین تمرین ها نسبت به قبلا بیشتر با خودم در صلح شدم

    ++استاد وقتی داری میگی اگر ما احساس لیاقت در خودمون بسازیم ،،از درون،، انگار این جمله برا من یه جمله جدیده واقعا خیلی برام جالب و زیبا شد مهم اینه که ما از درون احساس لیاقت کنیم اونوقت همه چیز کاملا تغییر میکنه و این تمرین هم با تمرین تجسم خلاق هم میتونه خیلی ساخته بشه چونکه داره یه آینده زیبا رو برا آدم برنامه ریزی میکنه++

    زنده باد به تمام لیاقتمندهای جهان

    خدا همیشه سایه سرتون وعشق تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      ایمان متین فر گفته:
      مدت عضویت: 3159 روز

      به نام دوست که هرچه هست از اوست

      دوست عزیز از اشاره تون به نوشتن و قدرتش خیلی لذت بردم و برای من هم یادآوری شد که نوشتن چقدر ابزار قدرتمندیه تا حتی اینقدر قدرتمنده که سوره ای بنام قلم هم داریم

      تمرینات استاد ساده است و آدم خیلی زود گول می خوره که وقتی می نویسه ونتیجه میگیره

      شیطان ذهن کارش روشروع می کنه و آدم رو قافل می کنه از این ابزار ساده ای که خدا در اختیار انسان هاش قرار داده

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2844 روز

        به نام خداوند عزیز و بخشنده

        سلام به دوست عزیزم ایمان جان ممنونم شما لطف داری

        واقعا چقدر عالی و این دیگه بزرگترین نعمته که خداوند خودش قسم به قلم خورده خب الکی نیست میگن هر چه نوشته شود محکوم به اجراست امیدوارم که همیشه در بهترین مسیر زندگی باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سلدا گفته:
      مدت عضویت: 724 روز

      درود دوست عزیز اوقاتتون به کام؛ کامنتتون خوندم و حقیقتا دلم میخواد به چند تا نکته که امروز موقع مطالعه و گوش کردن به آموزه های استاد یاد گرفتم من هم اشاره کنم چون شما هم اشاره کردید و داستان این دو مورده :

      اول نوشتن : واقعا چقدر نوشتن کمک کننده است به بهبود بهتر و سریع تر و تغییرات ناگهانی و خیلی خیلی سریع حتی تغییراتی که ممکنه درست بعد از نوشتن و پاسخ دادن و بررسی کردن آگاهی های خودمون برامون رخ بده و آدم هاج و واج بمونه بگه عه چطور ممکنه من که همین الان داشتم راجع بش کندوکاو میکردم چطور همچین اتفاق مبارک و خوشی آنی و غیر منتظره واقع شد … به نظرم این موضوع از اسرار و پدیده های خلقت انسان هاست مسئله نوشتن و توانمندی اینکه بتوانی آگاهانه کنکاشگرانه و هدفمند بنویسی و حتی گاهی استفاده از قانون بزرگ اراده ی آگاهانه را میطلبد ، یعنی در زمانی که نوشتن برایت دشوار است باز هم بنویسی و در جایگاهی قرار بگیری که بنویسی و دریافت کننده هدایت های ناب و الهیی خالق هستی ات باشی …

      خدای من باورم نمیشه منی که دو سه ساعته تازه از سر کار برگشتم با اینکه سر کارم هم خدارو هزارمرتبه شکر که توانستم مطالعه و بررسی کنم باز تو خونه به جای اینکه برم اینستاگرام و بقیه جاها وقت بگذرونم تا خوابم ببره ساعته یک بامداده و در این محفل زیبا و آرام میخواهم آنقدر انرژی بدهم و انقدر هماهنگ بشوم با استاد و اموزه های استادم که بتوانم پول کافی برای خرید فایلم را جذب کنم خدایا سپاسگزارم که این موقعیت و این دوستان هدفمند و هم هدف مارو گرد هم آورده ای تا از هم بیاموزیم و به هم نیز بیاموزیم الهییی هزار سپاس هزار سپاسسس و هزاررر ها سپاس … الله الله الله

      و موضوع دوم ، در اشاره تون به کلمه درون بود … بگذارید از کامنت قبلی یکی از دوستانمون در بالاتر از شما بگویم که اشاره کرده بودن به آرامشی که استاد زیبای ما موقع صحبت داشتند و بسیار عالی و فاخر سخن میگفتند و چقدر برای من هم این امر برانگیخته شده بود …. خدای من استاد باورتون میشه من موقع گوش کردن فایل ها اکثر موقع دور تند عادت دارم گوش بدهم تا بتوانم بشنوم وقتی دور معمولی است نمیشنوم ذهنم به این سو آن سو میپرد و برای همین دور یک و نیم یا یک و هفتاد و پنج گوش میدهم اما امروز موقع گوش سپردن مگرررر دلم میومد دور تند بزارم انقدر سخن گفتن همراه با آرامش شما زیبا و آرام کننده بود که من فقط گاهی خیره و مات و مبهوت نگاه میکردم و سعی میکردم جذب کنم حرف های نابتون رو ؛؛؛ اما و باز هم باورم نمیشه برای اولین بار دفتر باز کردم و جمله به جمله نوشتار کردم و وااااییی خدایا که چه گنجی در هر جمله کوتاه شما بود و من چه دریافتهای عمیق و عظیمی از پشت پرده افکار و احساساتم برداشت کردم و همچنان قراره که ادامه داشته باشد ؛ چون تقریبا یک ساعت طول کشید که من فقط چند دقیقه اولش را نوشتم و برای خودم و سوالاتی که ظاهر شده بود در این چند ماهه برای خودم بررسی و تحلیل میکردم تا بفهمم گره افکارم و نقطه ضعف هایم در هنگام افزایش رنج و غم هایم کجاست ؛ و خدایا که گاهیی انقدر حرف و فکر به ذهنم می اید که نمیدونم از کجا و کدوم مورد را بنویسم که دیگری را فراموش نکنم و از دستم در نرود …

      و حالا یکی از موضوعاتی که موقع نوشتن پیدا کردم همین موضوع اشاره به (درون) بود …

      که دوست عزیزم شما هم به آن اشاره کرده اید

      و من وقتی یاداشت برداری میکردم فهمیدم چندوقت پیش از خودم پرسیدم خدایا خدای من چطور آدم میتونه احساس آرامش اش بدون وابستگی به غیر باشد؟؟؟

      چگونه و چطور من از نعمتهای تو چه آدم ها و چه هر چیزی لذت ببرم اما آرامش ام احساس آرامش عمیقم بدون وجود آنها به هم نخورد؟

      نمیدونم اصلا همچین چیزی ممکن است یا نه!؟

      اما حقیقتااا باز دوباره که توجه کردم دیدم استادجان چند مورد اشاره کردند در توضیحات مؤثرشون و آنها این بودند که:

      من(استاد عباسمنش عزیزم) از وقتی تصمیم گرفتم روی باورهایم کار کنم و خودم رو تغییر بدم و سعی کردم احساس بهتری نسبت به خودم ( توجه کنید حالم با خودم) و نسبت به جهان داشته باشم و ورودی های ذهنم را کنترل کنم و بعد گفتند کانون توجهم را بزارم روی نکات مثبتی که به من حس بهتری میدهند آنگاه دیگه خیلی کمتر موقعیت های سخت برام بوجود می اومد ؛ و نکته ای که من میخواهم بگویم این جاست ::

      استاد در مرتبه ی اول احساس خوب درون رو ( چه آرامش چه لذت چه شادی ) از تغییر باورهاشون و پیدا کردن احساس بهتر نسبت به خودشون قرار دادند و بعد به موارد دیگه اشاره کردند

      ببینید میخوام دوباره بگم :

      تاکید من این نکته است ، این احساس بهتر داشتن به خود از کجا می آید؟

      نه از تمرکز و کانون توجه بر روی حتی نعمتهایی که خداوند به تو میدهد که ممکن است من نوعی آنقدر نعمت های خداوند را باارزش ببینم و دوستشان داشته باشم اما اگه روزی از ما گرفته شدند چی؟ آنوقت آن همه عشق و علاقه و آرامش و خوشحالی و شادی که بر روی آن ها چمبره زده بودیم چی؟ پس قطعا ناامید و شکست خورده خواهیم بود اگه یاد نگیریم که اول احساس بهتر نسبت به خودمون داشته باشیم وااای پروردگارا شما دیگه کی هستی پس بسیار مهم است که انسان قائم به ذات خود آنقدر غنی و پولدار باشد در درونش ( البته نمیدونم چطوری ها؛ من فقط فهمیده ام که هنوز وقتی به نکات مثبت توجه میکنم حالم بهتر میشود اما از طرفی دیده ام که اگه نعمت هایی را که دارمشان و گاهأ از دستشان میدهم بسیار احساس خلاء ترس درد اندوه ناراحتی پرخاشگری حتی خشم به خدا و جهان پیدا میکنم) و فکر میکنم به همین دلیل است که در اینجا پیدا کرده ام اینکه : (مرتبه ی اول ؛ که استاد فرمودند احساس بهتر پیدا کردن نسبت به خود« البته باز بگویم من طبق دریافت خودم دارم طبقه بندی میکنم و حس میکنم این ترتیب نکته ها مهم است » ) چقدر میتواند کمک کننده باشد برای دوام و بقای احساس آرامش ریشه ای و متداوم تر بدون وابستگی به غیر … الله الله الله خدایا

      خلاصه دوست عزیزم بنده هم با شوق فراوان از دریافت های یکسان به نکات استاد در کامنتهای شما و دوستانم دوست داشتم به این دو نکته اشاره کنم و البته که قراره تو همین یک پست احساس لیاقت با مطالعه دقیق و جز به جز مطالب و نکات عالیش با کامنت های بیشتر توجه بیشتر داشته باشم بر این فایل تا به لطف الله اعظم به دریافت این دوره ی با ارزش اموزشی ام نائل بشوم ، حق یار و یاورتان

      خداوندا از شما، سپاسگزارم و ازتون ممنونم که این هدیه ها را به بنده گانت به لطف و رحمانیتتون و رحیمیتتون بی دریغ عطا مینماییید

      الهی شکر ، الله اعلم و خداوندی که بسیار بزرگ و نعمت دهنده ای بی منت است متشکرم زندگی متشکر عشق بی دریغ الهی ؛ و ضحی و لیل اذا سجی ماودعک ربک و ما قلی و للاخره و خیر لک من الاولی و لسوف یعطیک ربک فترضی …

      پس راضی شو …

      در پناه خداوند بدرخشید دوستان عزیزم و اساتید گرانبهای من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2844 روز

        به نام خدا سلام به دوست عزیزم سلدا خانم چقدر شما هم عالی فرمودید و پاسخ شما از کامنت من طولانی تر و بهتر شد و آفرین واقعا چندتا نکته خوب در مورد سپاسگذاری و توجه به نکات زیبا رو گفتی خلاصه از اینکه وقت گذاشتی و اینکه کامنت بنده رو مطالعه کردی و پاسخ دادی نظر لطف شماست امیدوارم که همیشه اینچنین زیبا و عالی در راه عشق زندگی باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پریسا و جلال گفته:
      مدت عضویت: 1177 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام خدمت دوست همفرکانسی عزیزم

      تحسین میکنم شما رو به خاطر درک و آگاهی که پیدا کردید و کامنت زیبایی که منتشر کردید

      و واقعا این کامنتها خودشون یک کتاب هستند و آگاهی های نابی رو در اختیار ما قرار می‌دهند

      من به شخصه از کامنتهای دوستان عزیزم درس های فراوانی یاد گرفتم و دارم سعی می‌کنم که به مرحله عمل برسونم

      امیدوارم در مدار تهیه این دوره ناب قرار بگیریم چون پاشنه آشیل اصلی من به شخصه هست

      یه سوال از شما دوست عزیز داشتم :

      در مورد تمرین صلح درون هنگام وجود احساس بد بیشتر توضیح بدید و بگید زمانی که احساس بد دارید چگونه با نوشتن احساسمون رو خوب میکنین و دقیقا چی مینویسین

      از لطفتون برای به اشتراک گذاشتن کامنتتون سپاسگزارم

      خداوند هدایتمون کنه در مسیرمون ثابت قدم باشیم

      در پناه حق موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2844 روز

        به نام خداوند عزیز

        سلام به دوست خوبم پریسا خانم عزیز

        میدونی در اصل موضوع اینه

        وقتی من کمی حال یا اوضاعم خوب نباشه بیشتر مواقع سعی میکنم در نوشتن از لذت و آگاهی تجسم خلاق استفاده کنم

        یا اگه در زمان هایی که حالم گرفته باشه و نتونم تجسم خلاقمو با حال خوب همراه کنم بلکه با این دیدگاه مینویسم که خشممو رو دفتر خارج کنم که باعث تخلیه یه عالمه انرژی منفی از وجودم میشه

        و در کل هرزمان میخوام درمورد تجربه های دلخواه و لذتبخشم بنویسم اگه همراه با احساس خوب باشه ادامه میدم اگر نه که با عدم احساس خوب واقعی نمینویسم و میذارم برا چندساعت دیگه

        و میرم به بقیه تمرینات اولویت دار و کارهای دیگه میپردازم

        امیدوارم که تونسته باشم بدرستی منظورمو بگم بازم اگه سوالی بود من در خدمتم خوشحال میشم جواب بدم

        و چقدر منم از وجود شما دوستان عزیز احساس خوب و سپاسگذاری و افتخار دارم

        بهترینهارو برات آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          پریسا و جلال گفته:
          مدت عضویت: 1177 روز

          به نام خداوند هدایتگرم

          سلام بر دوست عزیزم آقا سجاد

          سپاسگزارم از لطفی که به من داشتی و پاسخ کامنت من رو دادی

          بسیار بسیار شیوا و واضح بود سپاسگزارم

          سپاسگزارم که کامنتتون رو به

          اشتراک گذاشتین

          و سپاسگزار استاد عزیزم و مریم بانو هستم که این بستر رو برای ما ایجاد کردند

          خدایا شکرت

          براتون آرزوی سلامتی و شادی و ثروت و سعادتمندی در دنیا و آخرت دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 924 روز

    به نام الله مهربان

    خداوند هادی و هدایتگر خداوند عشق

    به نام خداوندی ک مرا از وجود ارزشمند خودش خلق کرد تا خلیفه و جانشین او در زمین باشم

    به نام معبودی ک زیباست و مرا زیبا آفرید

    به نام معبودی ک قدرتمند است و مرا قدرتمند آفرید

    به نام معبودی ک ثروتمند است و مرا ثروتمند آفرید

    به نام معبودی ک بی همتا ست و مرا بی همتا آفرید

    به نام معبودی ک خودش عشق مطلق است و در وجود من عشق آفرید

    سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوست داشتنی

    چقدر این روزها زیبا سپری میشن

    چقدر همه چیز عالی پیش می‌ره

    چقدر حالم عالیه

    چقدر خودمو دوست دارم

    چقدر برای خودم احترام قائلم

    چقدر آرامش دارم

    چقدر همه آدم‌های اطرافم خوب هستن و همیشه می‌خوان منو خوشحال کنم

    چقدر آدمهای اطرافم مشتاق دیدار و بودن با من هستن

    استادم اینها رو من می‌نویسم آره من

    منی ک یک روز برای شنیدن دوست دارم گریه میکردم

    منی ک باور نمی‌کردم ک ارزشمند

    وای از روزهایی ک شبانه روز منتظر یه توجه یه نشانه از دوست داشته شدن بودم

    خدایا شکرت بابت تمام لحظه های ک کنارم بودی

    و هستی

    خدایا شکرت بابت آن چیز ک الان هستم و حتما بهتر هم میشم

    روزهایی ک برای ی لباس پوشیدن باید نظر کل خانواده رو جویا میشدم

    باورتون میشه من اونقدر خودمو لایق نمی دونستم ک مادرشوهرم واسم روسری انتخاب میکرد می‌خرید. میداد من بپوشم.

    و من می‌پذیرفتم ک آره ایشون بهتر می‌دونن و من می‌پذیرفتم ک ایشون سلیقه بهتری دارن

    چه شب و روزهایی ک ب جان خودم و همسرم زهر شد از بس میگفتم کجایی کجایی

    چ روزهایی ک گرسنه سر به بالین میذاشتم و منتظر همسرم ک بدونه دوسش داشتم

    چه خواسته هایی ک نگفتم چون میگفتم ن بابا بقیه واجب ترن

    و…. استاد خیلی خیلی از این مثالها دارم اصلا من خودم ی نمونه ام برای هر آنچه ک بخواهید مثال بزنید

    اما خدا رو شکر از زمانی ک توی دوره ها شرکت کردم بخصوص دوره عزت نفس بخصوص دوره دوازده قدم و بخصوص این فایلهای رایگانتون

    هر چی دروس بیشتر پاس میکنم تازه میگم وای اینو اصلا نفهمیدم برم از اول

    وکلی تغییرکردم

    دیگ اون آدم قبل نیستم باورتون میشه منی ک بدون کرم و آرایش نانوایی هم نمی‌رفتم الان دیگ برام مهم نیست اصلا لوازم آرایشی ندارم دیگ به جز دو مورد

    ک اونم هر زمان دلم خواست و خودم دوست داشتم قربون صدقه خودم برم میزنم

    البته ک بدون اونها هم خودمو دوست دارم و قربون صدقه خودم میرم

    خدایا سپاسگزارم ک من رو هدایت کردی به سمت مقصد درست

    خدایا شکرت

    استادم مهربانم سپاسگزارم ک دست خداوند شدید برای هدایت من و دوستان من

    هنوز کلی باید بهتر از این باشم هنوز باید روی خودم کار کنم و پاشنه های آشیلم رو پیدا کنم

    هنوز هم میشه روزهایی ک از کنترل ذهن خارج میشم و دنبال ی آغوش و ی محبت و توجه همسرمم و دقیق اون روز همسرم بیشتر دوری میکنن

    اما زمانی ک حالم با خودم خوبه از تنهاییم لذت میبرم ایشون بسیار دلتنگ من میشن و می‌خوان با من وقت بگذرونن

    بله استاد شما دارید چیزی رو تدریس میکنین ک تحول بزرگی توی زندگی همه آدمها میده و چ فرزندانی بشن بچه‌هایی ک پدر و مادرهای قدرتمند و لایق دارن و چ دنیای زیبایی بشه دنیایی ک هر انسانی برای خودش احترام، لیاقت، ارزش قائل بشه و حالش با خودش خوب باشه

    سپاسگزارم اینو می‌نویسم و می‌دونم ک خداوند به زودی منو در مدار خرید این دوره قرار خواهد داد و از ثروت بیکرانش برای من خواهد فرستاد تا تهیه آش کنم.

    در پناه الله مهربان و ارزشمند پرشکوه و سرافراز باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    زَرپَر ... گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    سلام به همگی

    ممنون برای این فایل ارزشمند ، یادآوری هایی رو برای خودم مینویسم شاید برای کسی هم مفید باشه…

    برای احساس لیاقت در روابط باید اونقددددر روی خودم کار کنم و حس کافی بودن و ارزشمند بودن و دوستداشتنی بودن داشته باشم که موندن و رفتن طرف نخواد باعث عذابم بشه و به خاطر حس عدم احساس لیاقت بخوام تاییدش رو بگیرم که بمونه!!

    نخوام کارایی که اون میخواد رو حتی اگر حسم رو بد میکنه قبول کنم که تاییدم کنه و بمونه!!

    نخوام از خواسته هام بزنم از حقم از حد و مرزم بزنم که تاییدم کنه و بمونه!!

    نخوام هی حواسم به حسش باشه و بخوام ناراحتیش رو جبران کنم که اونم تاییدم کنه و باهام بمونه!!

    نخوام رفتارهای بدش رو چراغ قرمز هاش رو نادیده بگیرم که تاییدم کنه و پیشم بمونه!!

    نخوام نشونه هارو نادیده بگیرم که پیشم بمونه!!

    اینا همه از احساس عدم لیاقت میاد وگرنه کسی که بدونه باور داشته باشه که کافی و ارزشمند و دوستداشتنی هست هرگز نیاز به موندن و تایید کسی نداره!!

    هرچقدر هم که با عشق باشه و طرف رو دوست داشته باشه ، بازم اول خودش رو مهم میدونه و میدونه نباید به کسی باج بده ، میدونه نشونه هارو باید دید ،میدونه رفتارهای بد رو باید گوشزد کرد و اگر طرف ندیده گرفت برای رفتن آماده شد ،

    میدونه مسئول ناراحتی و احساسات کسی نیست و طرف خودش باید حالش رو خوب کنه ، میدونه باید حد و مرز بزاره و اگر طرف ردشون کرد اول اخطار دوم خدافظ!میدونه باید هرکاری رو اگر حسش خوبه انجام بده و کاری به اصرار طرف نداشته باشه ،

    میدونه که شخص اول زندگیش خودش هست و این خود انقدر کافی دوستداشتنی و ارزشمند هست که لایق ارتباط با آدم هایی هست که ارزشش رو میفهمن و مطابق با ارزشمندیش باهاش رفتار میکنن…

    میدونه که نگه داشتن رابطه هنر نیست و جایی که داره بهت بی احترامی میشه باید بری…

    میدونه که حس هاش رو جدی بگیره و با حس خوب وارد رابطه بشه و ادامه بده…

    میدونه که حد و مرزاش چقدر مهمن و باید برای طرف هم مهم باشن…

    میدونه که خودش برای خودش کافی هست ، میتونه به خودش عشق و لذت بده

    و نیازمند کسی نیست پس از رفتن کسی واهمه ای نداره ،

    میدونه که دوستداشتنی هست اونم زیاااد پس اگر کسی نمیتونه اونطور که باید دوستش داشته باشه ، اون رو لایق رابطه نمیدونه و خدافظ!

    میدونه که ارزشمنده و این یعنی رابطه از هر جهتی باید ارضاش کنه و براش ارزش بیاره ، اگر اینطور نیست ، اون وقتِ گرانبهاش رو برای کار روی خودش میزاره برای زندگی خودش میزاره

    و خودش برای خودش کافی ارزشمند و دوستداشتنی هست…

    ممنونم برای همه این آگاهی‌ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    اکرم مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1229 روز

    به نام خدا

    ممنونم از خدا وبعد استادعزیزم ومریم جان بابت این دوره با شکوه با اینکه نخریدم ولی می دونم این هم مثل دوره های قبلی مطمئنن می ترکونه

    چون دوره ای نیست توی سایت که نتایج شگفت انگیز نداشته باشه جالب که ما روی خودمون کار می کنیم وافراد دور وبرمون هم متحول میشن وشرایط هم به همین صورت

    این تجربه ها رو فقط میشه با آگاهی از قوانین خدا کسب کرد.

    تجربه ای درباره این فایل داشتم که می خواستم با دوستان در میان بگذارم من خودم هرجا برای رسیدن به خواسته ها گفتم کی از من بهتر اون خواسته مهم نبوده چقدر بزرگ ودست نیافتنی تحقق یافته اما وقتی در خو استه ای ترس وعدم خود ارزش مندی غلبه کرده

    من به اون خواسته نرسیدم .

    شاید این تجربه ای باشه که شماهم کسب کرده باشید.

    بهترین براتون آرزو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به دو استاد و دوستان عزیز و ارزشمندم

    خدا رو بینهایت شکر می کنم که اینجا و در مدار دریافت آگاهیهای این فایلهای گرانبها هستم

    احساس لیاقت بسیار گسترده است و در تمام جنبه های زندگی ما ریشه داره

    همینی که ما به این دنیا اومدیم یعنی اینکه بدون هیچ پیش شرطی لایق خوشبختی و تجربه زیباییها و تمام نعمتهای این دنیا بودیم این تعریف هنوز یه مقدار برای من جدیده چون فکر می کردم احساس لیاقتم مربوط به صفتهای خوبیه که در وجودم ایجاد کردم

    مثلاً بیشتر وقتها تو دفتر سپاسگزاریم مینوشتم خدایا شکرت که من ارزشمندم (ویژگیهای خوب و مثبت فراوانی دارم) لیاقت دارم بیشترین و بالاترین نعمتها رو دریافت کنم

    این فایلو که گوش کردم بنظرم اومد که در زمینه روابط از نظر احساس لیاقت و خود ارزشمندی وضعیتم بد نیست و پاشنه آشیلم در جاهای دیگه است خدا رو شکر در کودکی در خانواده تحقیر نشدم یا خیلی سرکوفت نشنیدم

    و از بچگی و نوجوانی یه مقدار با اکثریت دخترهای همسن وسال خودم فرق داشتم یه کوچولو حالت استقلال فکری و اعتماد بنفس داشتم

    بعد از ازدواجم هم خیلی از این موارد رو توی رابطه با همسرم نداشتم این حالتو نداشتم که هی بخوام کنترلش کنم یعنی شکاک نبودم بهش اعتماد داشتم و دارم  نمیگم عالی هستم و حتماً هم عالی نیستم اما رفتارهای افراطی تو رابطه ندارم

    تو زمینه لباس پوشیدن تا حدودی این حالتو دارم که وقتی که میخوام یه مهمونی برم چندتا لباس مختلفو امتحان می کنم تا اونی که بهتر و مرتبتر باشه انتخاب کنم قبلاً که دوتا از دخترا پیشم بودن از اونا می پرسیدم فکر می کنم این چیزا در حد کمش ایرادی نداره ولی نباید بصورت افراطی و احساس نیاز باشه چون بالاخره ما و مخصوصاً خانمها دوست داریم زیبا و شیک و مرتب باشیم و دیده بشیم و مورد تحسین دیگران واقع بشیم فقط باید مواظب باشیم در حد معقول و بدور از وسواس و احساس حسادت نسبت به دیگران باشه

    نقطه عطف زندگی من وقتی بود که با استاد و آموزشهاش آشنا شدم وقلبم اونها رو پذیرفت

    از اون موقع تا حالا هم واقعاً سعی کردم دو مورد رو رعایت کنم یکی کنترل ذهن و ورودیهام و دیگری اینکه همیشه مواظب احساسم باشم که خوب باشه چون احساس خوب=اتفاقات خوب

    و همونطور که استاد گفت از وقتی که سعی کردم ورودیهامو کنترل کنم و دید مثبتی نسبت به خودم و جهان داشته باشم ناخواسته ها هم در زندگیم نسبت به قبل خیلی کمتر شدن

    خدا رو شکر که به این مسیر هدایتم کرد

    خدا رو شکر که لایق بودن در این مسیر هستم و میخوام خودمو بهبود بدم

    خدایا شکرت برای این آگاهیهایی که دریافت کردم

    از استاد عزیزم و مریم بانو جان بینهایت سپاسگزارم

    و همچنین از همه دوستان نازنینم بخاطر کامنتهای ارزشمندشون

    برای همگی موفقیت در این مسیر رو از خدای مهربان خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: