علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 15

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ميلاد ايرانمنش گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    سلام استاد..بیش از4ساله میشناسمتون و فک کنم بیش از4ساله که از سایتتون استفاده میکنم ولی هیچ‌موقع کامنتی نزاشتم..توی این مدت که باشما آشنا شدم خیلی نتایج جالبی گرفتم از تعغیر شخصیتم تعغیر اطرافیانم که کیفیتشون هزاربرابر رفته بالا..موقعیت کاری فوق العاده بادرآمد باورنکردنی..سلامتی..ارتباط عالی باخانواده وو..و‌صدها چیزی که الان چون برام عادی شدن شاید حتی به ذهنمم نرسن….از شیوه ی رفتنم به خدمت سربازی که تمام اطرافیانم انگشت به دهان موندن که مگه میشه اینجوری خدمت کرد؟مگه اصلا همچین جای زیبایی با این همه امکانات این همه راحتی برای خدمت کردن هم وجود داره..از روابط عاطفیم که کسی که باهامه باتمام وجود داریم لذت میبریم از باهم بودن..از نتایج مالیم بگم،نتایج مالی که تو‌خدمت گرفتم رو میگم من سرباز بودم تو خدمت سربازی بااینکه من همیشه توی اون مکان خدمت بودم و خیلی کم میرفتم مرخصی من برای خودم ماشین خریدم و یه گوشی عالی درحالی که همه پسرا میدونن توخدمت سربازی چقدر آذم بی پول میشه ولی من کاری کردم که همه انگشت به دهن بودن..ماشین من ازتقریبا80درصد کسایی که تو‌اون اداره بودن بهتر بود ولی من فقط یه سرباز بودم همه فک میکردن ارثیه بهم رسیده من میخندیدم بهشون‌‌..استاد من یه دوهفته ای بود که به خاطر یه سری مسائل تو سایت شما نیومده بودم..یه ذره نتایجم حالت سینوسی گرفته بودهمش بالا پایین داشت و من همش راجب این موضوع اذیت میشدم ولی هیچوقت مسیرم رو رها نکردم هیچوقتتتت…خیلی از مطالب رو‌من ازشما یادگرفتم خیلی مطالب..ایمان..تقوا..سپاسگزاری..توحید عملی و…

    تواین دوهفته خیلی میرفتم پیاده روی و فک میکردم و ازخدا هدایت میخواستم که خدایا چرا من شرایط خوبم همش بالا‌و پایین میشه..یه شب که داشتم راه میرفتم یهو‌خدا کلمه ی احساس لیاقت رو آورد تو‌قلبم..وای پیداش کردم..کلید حل تمام مسائل زو پیدا کردم از خوشحالی ذوق کرده بودم اومدم خونه که استراحت کنم بعد تقریبا دوسه هفته یه حسی بهم گفت یه سر به سایت استاد بزن..باورم نمیشد!!

    شمایه دوره ای رو استارت زده بودین به اسم احساس لیاقت!!

    چقدر ماخوشبختیم که استاد عباسمنش هست اینو الان به خاطر ایگو های ذهنیمون خیلی کمتر احساس میکنیم ولی این یکی از بزرگ ترین نعمت هاییست که به ما داده شده..استاد سه روزه باهاتونم تواین مسیر..بزرگ ترین موفقیت احساس خوب و آرامشه چون زندگیه ما خلاصه میشه تو حس درونیمون..من کل این سه روز احساسم خوب و عالیه و سینوسی دیگه نیست..و الان که دارم تایپ میکنم توی کارم اتفاقی برام افتاذه که شاید براکسایی که تواین کارن بعد چهل سالم نیفته براشون و همچین موقعیتی نصیبشون نشه..ولی من بااحساس لیاقت کامل دارم این متن رو مینویسم ..

    خداروشکر بابت احساس لیاقت و ثمراتش..و‌خداروشکر که فرصت اینو داریم که تواین مسیر احساس لیاقت ثابت قدم باشیم و‌لذت ببریم و‌جلو‌بریم و‌کیف کنیم وبازم‌جلو بریم و لذت ببریم و بهشت رو‌توی این دنیا تجربه کنیم..

    همه ی مسائلی که احساس مارو‌خوب میکنن یه طرف احساس لیاقت یه طرف..هیچی به اندازه ی احساس لیاقت مهم‌نیست هیچی به اندازه ی احساس لیاقت زندگی مارو غرق خوشبختی و‌لذت نمیکنه..

    این درست ترین چیزی بود که بهش هدایت شدین استاد که راجبش حرف بزنید..

    به امید دیدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  2. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1664 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان گرامی

    علائم احساس عدم لیاقت قسمت 2

    شاید مهمترین احساسی که می‌تونیم در خودمون ایجاد کنیم و بیشترین تاثیر رو داشته باشه توی احساس خوب احساس لیاقتِ،

    احساس ارزشمندیه،

    چون جهان به اندازه‌ای که ما برای خودمون ارزش قائلیم برای ما ارزش قائله به اندازه‌ای که ما خودمون رو لایق آدم‌های خوب می‌دونیم،

    به اندازه‌ای که خودمون رو لایق ثروت می‌دونیم،

    به اندازه‌ای که خودمون رو لایق احترام می‌دونیم،

    به اندازه‌ای که خودمون رو لایق خوشبختی می‌دونیم به همون اندازه خوشبختی و احترام و ثروت و آدم‌های خوب وارد زندگیمون میشه،

    جهان داره پاسخ میده به افکار ما،

    به دلایل خیلی زیادی که حالا ما توی دوره احساس لیاقت داریم توضیح میدیم ممکنه احساس لیاقت ما از بین رفته باشه،

    ممکنه احساس بی‌ارزشی کنیم و بارها و بارها مثال‌هاش رو داریم می‌بینیم که توی این فایل‌ها هم نشانه‌هاش رو میگم ولی اگه بتونیم اینو تغییر بدیم،

    اگه بتونیم روی خودمون کار کنیم کاری که من سال‌هاست دارم انجام میدم اگه بتونیم اینو کار کنیم روی خودمون زندگی ما در تمام ابعاد عوض میشه.

    در این فایل در مورد یکی از نشانه‌های احساس عدم لیاقت صحبت میکنیم،

    یکی از نشانه‌های احساس عدم لیاقت اینه که افراد استعدادها و دستاوردها و موفقیت‌هاشون رو خیلی با ارزش نمی‌دونن،

    ولی بالعکس ناتوانایی‌هاشون، شکست‌هاشون، ایراداتشون رو بسیار بسیار پررنگ بهش توجه می‌کنن،

    یعنی این ویژگی مشترک تمام افرادیه که احساس بی‌لیاقتی می‌کنن،

    اگر یک استعدادی دارن،

    یک موفقیتی کسب کرده خیلی راحت به شانس ربطش میده،

    خیلی راحت بهش بی‌توجهی می‌کنه،

    ولی کافیه یک بار اشتباه بکنه کافیه یک نقصی رو توی خودش پیدا کنه یعنی اگه ظاهرش زیبا باشه ولی یک مشکلی توی یک گوشه‌ای از صورتش باشه همه اون زیبایی و همه اون اندام قشنگ و همه اون ویژگی‌های قشنگ رو نادیده می‌گیره و هر بار فقط توجه می‌کنه به اون مشکلی که داره،

    اگر که فرض کنید یک فردی توی امتحان نمره مثلاً 19 می‌گیره نمره خیلی خوبی می‌گیره به جای اینکه تمرکز کنه بر روی اون سوال‌هایی که تونست خوب جواب بده و خوشحال باشه و افتخار کنه به خودش تمرکز می‌کنه روی اون یه دونه سوالی که نتونسته خوب جواب بده و بارها و بارها توی ذهنش مرور می‌کنه که چرا من نتونستم اینو جواب بدم،

    چرا مثلاً من دقت نکردم،

    چرا من درست کارم رو انجام ندادم،

    خیلی از افراد رو می‌بینیم که اگر یک استعداد خوبی دارن به راحتی انگار که این هیچ ارزشی نداره،

    ولی اگر یک نقصی رو داشته باشن که همه ما بدون استثنا توانایی‌هامون و استعدادهامون به مراتب بیشتر از ناتوانایی‌هامون هست،

    به مراتب بیشتر از کمبودهامون هست ولی خیلی از ما تمرکز می‌کنیم روی اون چیزی که توش خوب نیستیم،

    تمرکز می‌کنیم روی اون مشکلی که داریم تمرکز می‌کنیم روی اون یک نمره‌ای که نتونستیم بگیریم به جای اینکه تمرکز کنیم روی اون 19 نمره‌ای که تونستیم بگیریم.

    افرادی هستن که مثلاً سر کلاس یا توی محل کارشون یه برنامه‌ای دارن،

    یه پاورپوینتی آماده کردن،

    یه توضیحی رو دارن میدن و خیلی خوب این کارو انجام میدن خیلی هم مورد تایید قرار می‌گیرن،

    خیلی مورد تحسین قرار می‌گیرن،

    ولی یه جا یه نکته غلط املایی داشتن، پاورپوینتشون یه جایی یه تپق زدن یه جایی مثلاً درست منظورشون رو بیان نکردن،

    یه جایی مثلاً دستپاچه شدن،

    یه اتفاقی افتاد و بعد از اون برنامه دارن فقط اون یه دونه اشتباه رو مرور می‌کنن که چرا این کارو کردم چقدر بد شد مثلاً همه میگن چقدر قشنگ توضیح دادی چقدر پاورپوینتت خوب بود چقدر ما استفاده کردیم ولی در جواب حالا چه به زبان بیاریم چه توی ذهنش مرور کنه تمرکزش اینه که چه فایده من اونجا اسلایدم خوب نبود،

    اونجا دستپاچه شدم،

    اونجا مثال اشتباهی زدم،

    اونجا منظورم رو درست نفهموندم،

    باید یاد بگیریم که تمرکزمون رو داریم کجا خرج می‌کنیم،

    داریم میزاریم اونجاها که خوب داریم عمل می‌کنیم؟؟

    یا اونجاهایی که خوب عمل نکردیم؟؟

    اون کسی که احساس لیاقت داره اینجوری با خودش صحبت نمی‌کنه،

    اون کسی که احساس لیاقت داره دستاوردها استعدادها و توانایی‌هاش رو پررنگ‌تر می‌بینه تا ناتوانایی‌ها و شکست‌هاش رو.

    بارها و بارها دیدیم طرف رفته یک مهمونی خیلی قشنگ،

    یه عالمه فضای خیلی خوبی بوده،

    مردم عالی، غذا عالی، فضا عالی،

    توی اون مهمونی هزار تا اتفاق قشنگ افتاده می‌تونه روش تمرکز کنه ولی یه نفری مثلاً باهاش تند صحبت کرده یا بهش محل نداده یا مثلاً به هر دلیلی یک تجربه ناخوشایندی رو براش به وجود آورده،

    بعد این فرد تمرکزش روی اون یه دونه برخورد نامناسبه،

    10 نفر یا 100 نفر توی اون مهمونی باهاش برخورد مناسب داشتن،

    خیلی خوب باهاش برخورد کردن،

    همه چیز خیلی عالی بوده،

    یک مورد برخورد نامناسب دیده و به شدت داره روی اون تمرکز می‌کنه این یعنی اینکه نشون میده که احساس لیاقت نداره طرف،

    یا طرف مثلاً لباس خیلی خوبی پوشیده قشنگ بوده و رفته مهمونی همه از لباسش تعریف کردن همه گفتن چقدر بهت میاد، چقدر خوشگل شدی، چقدر قشنگ شدی،

    همه تعریف کردن یه نفر مثلاً اومده از کفشش یه ایرادی گرفته یه تیکه‌ای پرونده یا حرفی زده که مثلاً نشون بده که این کفشه به این لباسه نمی‌خوره،

    یا چرا این کفش رو پوشیدی یا همچین چیزی،

    بعد این آدم تمرکزش روی همون یه دونه کامنت نامناسبه و بقیه اون تعریف‌ها و تمجیدها و تحسین‌ها رو بهش توجه نمی‌کنه،

    این یعنی که احساس عدم لیاقت داری،

    یا موقعی که میاییم داریم تمرین می‌کنیم پیانو می‌نوازیم بعد کلی پیشرفت کردیم، کلی بهتر شدیم به جای اینکه خودمون رو تحسین کنیم به خاطر این پیشرفتی که ایجاد شده توی مهارتمون، توی نواختن این ساز، یا هر مهارت دیگه‌ای،

    روی اون یه دونه آهنگی که هنوز نمی‌تونیم درست بنوازیم تمرکز کردیم.

    بارها و بارها خودمون رو سرزنش می‌کنیم حالا چه جلوی بقیه چه توی ذهن خودمون،

    چه فایده من این آهنگ رو نمی‌تونم بزنم به جای اینکه بیایم بگیم چقدر آهنگ‌های قشنگی رو می‌تونم بزنم،

    چقدر پیشرفت کردم،

    چقدر مهارتم بهتر شده،

    تمرکز می‌کنیم روی اون یک موردی که درست نمی‌تونیم انجام بدیم،

    این در مورد منم بوده و در مورد منم هست همین الان،

    یعنی من دارم تلاش می‌کنم که اگر یک کاری رو انجام میدم 80، 90 درصد خوب انجامش دادم و 10 درصد خوب انجامش ندادم تمرکز کنم روی اون 80 درصد روی اون 90 درصد،

    ذهن من می‌خواد که بره تمرکز کنه روی اون 10 درصدی که ایراد داشته و سرزنش کنه ولی من به خاطر ایجاد احساس لیاقت در خودم آگاهانه سعی می‌کنم من جهت بدم به ذهنم و تمرکزم رو بیارم روی اون جاهایی که خوب عمل کردم.

    فرض کن یه فردی میره توی تیم فوتبال داره بازی می‌کنه و مثلاً دو تا گل میزنه ولی یک موقعیت خیلی خیلی واضح دروازه خالی رو نمی‌تونه گل بزنه،

    بعد از بازی داره خودش رو سرزنش می‌کنه به خاطر اون یه دونه موقعیتی که خراب کرده از خودش تعریف نمی‌کنه، تحسین نمی‌کنه خودش رو به خاطر اون دو تا موردی که گل کرده،

    یا به خاطر اون چند تا موقعیتی که از حریف گرفته، یا دفاع کرده، یا تکل مناسب زده،

    نگاه می‌کنه فقط اون یه اشتباهی که داشته.

    چقدر ما این ویژگی رو داریم،

    چقدر زیاد اشتباهات خودمون رو پررنگ می‌کنیم،

    دستاوردهای خودمون رو کمرنگ می‌کنیم چقدر یه جایی که یه استعداد نداریم یه ناتوانی داریم چقدر اونو توی سر خودمون می‌کوبیم،

    ولی اونجاهایی که بارها و بارها استعداد بالایی از خودمون نشون دادیم توانایی خیلی خوبی داشتیم اونو اصلاً بدیهی می‌دونیم اصلاً انگار که نه انگار،

    انگار که اصلاً ارزشی نداره،

    ولی یه اشتباه، یه عدم توانایی، یه جایی که مثلاً یه ذره کم استعدادتریم اونو همش میگیم چه فایده من اینو بلد نیستم، من اینو نمی‌تونم خوب انجام بدم بارها و بارها در مورد همه ما این اتفاق افتاده وقتی که این افکار تبدیل می‌شه به افکار غالب،

    وقتی که عادت میشه که ما توی هر موقعیتی تمرکز می‌کنیم روی کمبود،

    تمرکز می‌کنیم روی اون تیکه‌هایی که خوب انجام ندادیم به جای اینکه تمرکز کنیم روی اون چیزایی که خوب انجام دادیم،

    جهان از اون مشکلات و از اون کمبودها و از اون اشتباهات بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون می‌کنه،

    چون زندگی شما به واسطه کانون تمرکزتون ایجاد میشه،

    اگر تمرکزتون بر روی اون جاهایی هست که خوب عمل نمی‌کنید دارید به جهان می‌گید که از همون جاها بیشتر وارد زندگیم کنه.

    اگر تمرکزتون روی اون جاهاییه که خوب عمل می‌کنید، روی اون 19 نمره‌ای که گرفتید،

    جهان نمره‌های بهتری به شما میده ولی اگه تمرکزتون روی اون یه دونه نمره‌ای که نتونستید یاد بگیرید یا اون یه اشتباهی که یه موقعیتی بود که گل نکردید،

    جهان موقعیت‌هایی که گل نمی‌شه بیشتری رو برات فراهم می‌کنه،

    این کار جهانه که واکنش نشون میده به اون چیزی که داریم ما روش توجه می‌کنیم،

    کاری که ما داریم انجام میدیم توی دوره احساس لیاقت همینه که بیایم کاری کنیم که تمرکزمون بره روی نکات مثبتمون،

    بره روی اون 19 نمره‌ای که گرفتیم به جای اون یه نمره‌ای که نگرفتیم،

    بره جزء شخصیتمون بشه،

    اینکه اگر که زیبایی داریم و یک مشکل نازیبا یا یک موردی توی بدنمون هست تمرکز کنیم روی زیبایی‌هامون نه روی یه موردی که ایراد داشته باشه،

    اگر یه جایی یک سخنرانی داشتیم یک مهارتی رو ارائه دادیم یک پاورپوینتی رو داشتیم ارائه می‌دادیم و 90 درصد عالی انجام دادیم و 10 درصد یک نقطه یک جایی رو خوب انجام ندادیم تمرکز رو بزاریم روی اون 90 درصد،

    خودمون رو تحسین کنیم،

    نذاریم فکرمون بره روی اون 10 درصد یا یه دونه نمره‌ای که خوب کار نکردیم،

    اگر 10 نفر از ما تعریف می‌کنن و یه نفر شاید انتقاد کنه تمرکزمون رو بذاریم روی اون تعریف‌هایی که ازمون شده نه اون یه دونه انتقادی که ازمون شده،

    این کاریه که داریم توی دوره احساس لیاقت انجام می‌دیم،

    اگر این احساس رو به صورت دائمی نه فقط یک روز و دو روز به صورت دائمی با تمرین‌هایی که داده میشه در خودتون به وجود بیارید جریانی از ثروت و نعمت و خوشبختی وارد زندگیتون میشه،

    چون شما خودتون خودتون رو لایق‌تر می‌دونید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2000 روز

    به نام خدا

    خدایا شکرت که این فرصت را پیدا کرده ام تا روی باور های ذهنم کار کنم.

    شاکرت هستم که در قانون عادلانه ی تو، به اندازه ای که من برای خودم ارزش قائل هستم جهان برای من ارزش قائل است و من میتوانم با کنترل احساس لیاقتم، جهان بیرون را کنترل کنم.

    با تمرکز بر موفقیت های قبلی است که من می توانم موفقیت های بیشتری را جذب کنم و این مسئله را بارها تجربه کرده ام، تجربه کرده ام که اگر در انجام کاری، اشتباه کوچکی انجام بدهم و بعد از آن خودم را بابت آن اشتباه سرزنش کنم اشتباه های دیگری را انجام خواهم داد،پس به جای تمرکز بر روی آن مسئله نامناسب باید بر روی توانایی های خودم تمرکز کنم و خودم را تحسین کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1364 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته

    واقعا دلم براتون تنگ میشه هر بار

    شما دستانی از دستان خداوند هستید

    من امسال 1402 واقعا بشدت افتادم روی خودم کار میکنم

    اینستاگرام رو حذف کردم یادته استاد یه فایل بود گفتی اگه جایی شک و تردید داری برو یه جای خیلی خلوت با خدای خودت بشین صحبت کن برای تصمیمات اساسی زندگی

    مثل ازدواج مثل ثروت مهاجرت

    بزار یک چیزی رو بگم که بهم الهام شد

    این دوره مخصوص کسانی هست که

    میخوان ازدواج موفقی داشته باشن

    مثلا اگه قبلا خودشون رو لایق ازدواج با یک فرد میدونستن بعد دوره احساس لیاقت چند برابر میشه آدم‌هایی میان وارد رابطش که مبهوت بمونه

    این جهان بر پایه احساس لیاقت هست

    احساس لیاقت مثل عسل میمونه هرچه قدر لیوانت بیشتر بزرگ باشه بیشترین چیزهای لایق میاد تو زندگیت

    چه زندگی قشنگی خدایا شکرت !!!

    همه ی این آدم‌ها ثروت ماشین راهکارها ایده ها حتی این حرفا خودشه منظورم خداوند

    وقتی احساس لیاقت ساخته بشه

    خود خدا برات میشه رابطه عاشقانه ازدواج موفق

    میشه ثروت

    من از زمانی که دوره خرید کردم هنوز وارد دوره نشدم

    به همون خدایی که میپرستم

    من میتونستم برم با پول این دوره لباس بخرم نجواهای شیطان میومد میگفت برو گوشی ایفون بخر

    من خودمو تحسین میکنم واقعا چرا چون همیشه اولویت رو خودم قرار میدم سرمایه گزاری روی خودم

    من جلسه هشت عزت نفس هستم ولی این دوره هم زمانی قشنگی رخ داد و خریدم ببین گاهی خداوند یه دوره ای رو سر راهت قرار میده

    مثلا ممکنه میخوای ازدواج موفق داشته باشی با شخص دلخواه ولی از درون احساس لیاقت نداری این دوره آماده شده برای من تو

    واقعا این دوره برای همه نیست من اگه اینجا هستم از درون خودم رو لایق دونستم

    من زمانی که دوره خریدم خیلی ذهنم پر از ایده راهکار. شده واقعا جهان هم برای من ارزش قائل شده

    توی همین چند روز فروش بالایی رو داشتم اتفاقات خوب داره رخ میده

    من خودم خیلی تمرکز میره روی نکات منفی خودم البته جلوش رو عالی میگیرم

    تازه نجواها میگه ول کن دوره احساس لیاقت رو. از این به بعد نوبت منه که جلوش بگیرم

    خدایا شکرت بابت این دوره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    محمد بی پروا گفته:
    مدت عضویت: 759 روز

    درود بی پایان بر استاد عباس منش

    من در موردخودم در گذشته اصلأ احساس لیاقت نمی کردم که بخواهم حتی ذره ای به جذب خوبی ها و دیدن زیبایی ها فکر کنم ، تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با فایل های رایگان شما آشنا شدم و بجای تمرکز بر نقاط ضعف شخصیت خودم ، کلی چیزای عالی و دوست داشتنی در وجودم پیدا کردم، که به من احساس فوق‌العاده ای می بخشد و واقعاً که اشرف مخلوقات هستم ، فارق از اینکه چقدر اشتباه می کنم .

    و هر چقدر هم شرایط زندگی ام منفی باشد، همیشه میلیارد ها میلیارد نعمت و رحمت اطراف من هست تا بابت آن خدا را شاکر باشم و من به این احساس رسیدم که لیاقت این را دارم که هر چیز فوق‌العاده ای را داشته باشم پس شروع به کد نویسی کردم و تا بحال که حدود سه ماه از آشنایی من با سایت شما و استفاده از فایل های معرکه ی هدیه می گذرد استفاده کردم و تا بحال توانستم پیراهن مورد علاقه ام قرمز مشکی چهارخانه و آشتی با اعضای خانواده ام و واکنش منفی نشان ندادن به هیچ اتفاقی و موفقیت هایم در خلق تکنیک های عالی در ورزش حرفه ای ام پارکور و آشنایی با دختر رویا هایم که این حقایق کاملا افسون کننده و مبهوت کننده بود همین جوری هم دوست داشتنی هستم، ممنونم از پروردگار که پالس های من رو اینقدر مثبت کرد که وارد مدار آگاهی های بی نظیر شما استاد عالیقدر آقای عباس منش عزیز بشم و از شنیدن حرف های شما لذت می برم و ماه ها است که تلویزیون و دنیای مجازی و دوستان پالس منفی و کلی عادات منفی را ترک کرده ام و فقط و فقط بهترین سرگرمی من در اوقات فراقت دیدن چندین باره ی فایل های شماست، محصول کشف قوانین را قصد خریدش را دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مریم میرشب گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام استاد نازنینم سلام خانوم شایسته جان سلام به همه بچه های این سایت معنوی

    استادمن بارها گوش دادم این فایلو و یاد دوره اعتمادبنفس افتادم و همینطور فایلی که درمورد انتقادات چه واکنشی دارین

    داستان آدم نالایق اینکه نظر دیگران بیش از حد براش مهمه و دنبال تایید دیگرانه و بخاطر اینکه هیچ وقت نمیتونه تایید کاملو بگیره دچار ناکامی و ناامیدی و درنهایت احساس بدبختی میکنه و هرچی بیشتر دست وپا میزنه توی این سیکل معیوب میره پایینو پایینتر

    من اگه بخام درکمو بگم از لیاقت

    لیاقت یعنی خودتو قضاوت نکنی و باخودت مهربونتر باشی یادمه توی فایلهای اعتمادبنفستون درمورد قاضی صحبت کردین اینکه یه قاضی درونمونه که هی قضاوتمون میکنه هی سرزنش میکنه و حتی بعضی وقتا به خود زنی هم میرسه

    قشنگ یادمه پنج سال پیش توی آشپزخونه خونم بودم و هندزفری توی گوشم بود و من به جرات میتونم بگم هزاران بار اون سه فایلو گوش دادم یهو انگار قاضی درونم واضح شد و انگار دیدمش

    ویهو انگار تمام خاطرات و صحنه هایی که سوتی دادم و خودمو سرزنش کردم تمام لحظاتی که باخودم مهربون نبودمو خودمو قضاوت کردم تمام لحظاتی که بخودم گفتم خنگ و…. همه همه مثل یه فیلم از جلوی چشام رد شد همون وسط آشپزخونه ام نشستم یه دل سیر گریه کردم برای مریمی که کلی بهش ظلم کرده بودم و چه بی رحمانه باهاش رفتار میکردم چقد خودمو بی پناه و تنها دیدم چقد مظلوم بودم و زخمی

    با خودم حرف میزدم برای کی برای چی چرا تا این حد داری خودتو اذیت میکنی

    از همون لحظه انگار آدم دیگه ای شدم اینقد تغییرو احساس میکردم که حتی انگار روی رنگ پوستمم داشت تاثیر میزاشت چهره غمگینم داشت جون میگرفت

    از فرداش شروع کردم آهنگ گوش دادن و رقصیدن

    آهنگ تو عزیز دلمی منصور منو دیونه میکرد

    یه آینه قدی داشتم میرفتم جلوی آینه و بلند بلند میخوندم و نگاه خودم میکردمو میگفتم تو عزیزدلمی تو عزیز دلمی روی چشات نشینه شبنم تو عزیزدلمی ….

    ای تو یاس بی تحمل تو عزیز دلمی تن تو ظریف تر از گل تو عزیزدلمی …

    دلم نمیخاست این لحظات تموم بشه قبلا یه نفرو دوس داشتم هروقت آنگ گوش میدادم اونو مخاطب قرار میدادم و معمولا آهنگهام غمگین بودم ولی اینبار آهنگای شاد و با بار معنایی مثبت و مخاطب فقط و فقط خودم

    کلی باخودم عشق میکردم همش نگاه خودم میکردم توی آینه و بخودم میگفتم میخام عاشقت باشم و چقد حالم خوب بود گاهی اینقد حالم خوب میشد که از حس خوب گریه میکردم

    دیگه اینقد باخودم مهربون شدم که یادمه هرجا کار اشتباهی میکردم بخودم میگفتم فدا یه تار موت هیچ اشکالی نداره و هرجا که هنوز میخاست اون قاضی بیرحم منو قضاوت کنه اون مریم بی پناه مظلومو در آغوش میکشیدمو ازش دفاع میکردم

    من سالهاست روشم اینه هرچن روزی یه آهنگ عشقولانه میزارم واسه خودم و بخودم عشق میورزم

    حتی گاهی خودمو تجسم میکنم و گذشتمو یادم میارم و قربون صدقه خودم میرم که جیگرتو بخورم که اینقد داری تلاش میکنی قربونت بشم که اینقد نازی اینقد بامزه ای اینقد خفنی الان حتی وقتی سوتی میدم نه تنها سرزنش نمیکنم بلکه کلی میخندم و باخودم راحتم با سوتیام با صدام با چهره ام با قدم با همه و همه چی یادم اینقد درگیر بودم که همش میپرسیدم من صدام چجوریه زشته روم نمیشد ویس بزارم یا حتی با کسی حرف میزدم مخصوصا توی جمع صدام میلرزید یا حتی وقتی راه میرفتم و یه جایی میخاستم رد شم که چن نفر نشسته بودن همش فک میکردم الان نکنه زشت راه میرم یا غوزم یا گردنم کجه و هی درگیرو درگیر بودم….

    الان یادم نمیاد آخرین انتقادی که بهم شده کی بوده یا زخم زبون یا سرزنش و خداروشکرررر میکنم بخاطر اون تایمی که با تمام وجودم روی خودم کار کردم

    حالم به سختی بد میشه و شکر خدای مهربونم درمسیری هستم که دارم روز به روز بهترو بهتر میشم

    و سانت به سانت رشدمو دارم میبینمو حس میکنم

    خداروشاکرم برای وجود ارزشمندتون توی زندگیم استاد خفنم شما یکی از خفن ترین جذبای من بودین و من با تمام وجودم از خدام خواسته بودم که بهم یه استاد بده

    مرسی که استادم شدین :)

    راستی راستی امروز آخرش موفق شدم عکس پروفایل بزارم خیلی خوشحالم :)))))))

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  7. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1076 روز

    سلام ودرود و صد هزار سلام به استاد عزیزم وخداراهزاران بار شکر از این لیاقتی که من میتوانم بنویسم و احساسم را بیان کنم

    من به صورت گذری این فایل را گوش دادم چون در خیابان بودم و نتونستم مفید گوش کنم

    اومدم خونه و این احساس بهم دست داد که حسن بیا یک کامنت خفن بنویس و یک حس خوب بگیر

    منم تا اومدم شروع کنم کامنت بنویسم واز خدا یاری خواستم وتا اومدم بنویسم دستم ایست کرد گفت دوباره بااحساس لیاقت فایل و گوش کن و حتی دانلود کردم که باز این و تکرار کنم وحال میخام با احساس لیاقت بنویسم

    من این کلمه زیبا که احساس لیاقت هست را تا میخونم کلی سرم را بالاتر میگیرم که چه قانونی خدا آفریده واین قانون را احساس لیاقت گذاشته

    حال دستش استاد عباسمنش را مأمور کرده که این کلام الله را بیان کند واین قانون احساس لیاقت را آموزش بدهد

    واین که من دارم به این فکر میکنم که چه کارهایی را به خوبی انجام میدهم خداراشکر من خیلی حرفه ای هستم تو اکثر کارها وکلی قوی هستم من انسانی فنی هستم خداراشکر

    من این شخصیت را با این فایل توانستم بدست آورم که من میتونم تحسین بیشتری را بکنم

    البته این و بگم من هر روز از خودم کلی تعریف میکنم حتی جلوی دیگران از خودم تعریف میکنم و کارهایی را که بلدم را جلوی همه تحسین میکنم خودم را جلوی دیگران به عنوان

    مثال میگم، دمت گرم حسن چه پسر خوبی هستی تو چه با انگیزه ای و همه در کنار من انگیزه میگیرن واین که چقدر من فنی هستم درود آفرین چه پسر گلی هستم من

    خلاصه به این صورت هرروز دارم با خودم این ها رو میگم وبا احساس باحال اینا رو میگم وحال جوری شده که اطرافیانم هم این و میگن چقدر پسر خوبی هستی ومن میگم شکی نیست چون من جیگرم

    اونها شاد میشن ومیگن چقدر اعتماد بنفس داری چقدر با نمکی ولی من در ذهنم میگن قانون همینه من لایق بهترین هایم

    حال این احساس لیاقت چه می‌کنه با من از فردا به هرچه برسم با احساس لیاقت بالا به آنها نگاه میکنم و با خودم این را مرور میکنم ومیگم من این احساسات را در خودم باید بوجود بیاورم من با احساسی ترین هستم ولایق همه ی آنچه که خدا آفریده هستم خداراشکر

    یک هدایت از خدا درخواست کردم که از قرآن برام احساس لیاقت بگوید

    پیش به سوی قرآن

    وای خدایا چه بیان می‌کنی برام

    سوره انسان آیه 1

    هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیا مذکورا

    آیا بر انسان روزگاری نگذشت که چیزی لایق ذکر هیچ نبود

    آیه 2

    انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا

    ما او را از آب نطفه مختلط خلق کردیم ودارای قوای چشم وگوش گردانیدیم

    آیه 3

    انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا

    ما به حقیقت راه حق و باطل را به انسان نمودیم حالی خواهد هدایت پذیرد وشکر این نعمت گوید وخواهد آن نعمت را کفران کند

    درست حرف استاد است ،ما یادمان می‌رود که چه دستاورد های را بدست آوردیم وچه کارهایی را به خوبی انجام دادیم این همان نعمت هایی هست که خدا در قرآن گفته

    واین که به معمول اینان را نمی‌بینیم و. احد میریم سراغ اون کارهایی که خوب انجام ندادیم

    وخدا در مورد این هم در همین سوره بیان کرده و گفته به عذابی گرفتار میشوید

    عذاب چیست همین که کلافه می‌شویم وبا خودمان در صلح نیستیم خدایا شکر

    دیگه بهم الهام شد که بسه کامنت امیدوارم شما هم مانند من به حس خوب رسیده باشین

    من کلی درونم متحول شد

    در پناه خدا میسپارمتون یا حق

    خدارا هزاران شکر که کامنت دلی نوشتم

    این هم یکی از استعداد های من هست که خدا بهم داده

    چه زیبا نوشتم این حق را خدا بهم داد خدارا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  8. -
    اسما گفته:
    مدت عضویت: 1999 روز

    سلام ب استاد عزیز و مریم جان شایسته و دوستان عزیز و لایقم ک در این محفل گرم دور هم جمع شدیم

    با جان و دل می‌نویسم برای خودم ک در جانم بنشیند

    من یک الماس هستم

    آیا الماس احساس کمبود و خود کم بینی دارد؟خیر

    آیا الماس چون کسی او را نخواسته ناراحت میشود؟خیر

    آیا الماس بی ارزش است؟خیرررر

    الماس بخاطر وجود با ارزش و گران قیمتش هیچ وقت نمیگه من کمم هیچوقت خودش رو سرزنش نمیکنه ک منو نخواستن هیچوقت خودش رو سرزنش نمیکنه ک من بی ارزشم

    الماس میگه من با ارزش و گرانم کسی ک منو نخواسته حتما خودش یک ایرادی تو وجودش داشته ک منو نخواسته حتما اون خودش رو لایق نمیدونسته ک منو داشته باشه حتما اوبوده ک در مقابل منِ ارزشمند احساس کمبود و خود کم بینی داشته من ایرادی ندارم من با ارزشم من گرانم هیچکسی نیست ک بگه منو نمی‌خواد همه منو می‌خوان اما فقط کسی می‌تونه منو داشته باشه ک لیاقت داشته باشه بهای داشتن منو پرداخت کنه

    من الماسم

    من گران بهاوباارزشم

    کسی اگ منو ترک کرده چرا نمیگم شاید مشکل و ایراد از او بوده ؟

    چرا من خودم رو سرزنش کنم ک یکی منو نخواسته ؟

    من در هر حالتی ارزشمندم من روح خدام من الماسم الماس اگر کثیف هم بشه(کار های اشتباه کنم و خصوصیات منفی داشته بشم)اما خدا نمیکنه دیگ اینو نمیخوام دیگ از من نیست بقول دوستمون

    قدر زر زرگر شناسد قدر من راخدا

    هیچوقت خدا بهم نمیگه بی ارزشی چون من الماسم من با تمام خصوصیات خوب و بدم باارزشم .من در هر حالتی دوست داشتنی و فوق العادم از کجا معلوم کسی ک منو ترک کرده لیاقت بودن با منو نداشته از کجا معلوم او خودش رو لایق بودن با من نمیدونسته !؟

    الماسو ب آدم فقیر نمیدن

    همه الماسو می‌خوان منم در همه حالت باارزش و خواستنی هستم

    یادت باشه الماس هیچوقت خودش رو سرزنش نمیکنه بخاطر نخواستن بقیه چون می‌دونه گرونه باارزشه همه میخوانش بحث بحث لیاقته

    الماس حتی اگر بشکنه هم ذاتش الماسه ذاتش باارزشه

    ارزش ما ب گوهر درون ماست گوهری ک هر لحظه با منه،من جزعی ازاو هستم خودت رو کم نبین

    من کسی بودم ک با یک اشتباه با یک تایید نشدن بهم میریختم حتی الان هم میریزم اما از لحظه ای ک گوش دادم این فایلو فهمیدم دلیل ب هم ریختن من احساس عدم لیاقت منه،من کسی بودم ک بخاطر نپذیرفته شدن وطرد شدن در رابطم احساس بی ارزشی کردم خودمو سرزنش کردم خودم رو ندیدم اما الان چیزهایی رو درک میکنم ک اون موقع قادر ب درکش نبودم

    خداروشکر بابت این فایل زیبا از خدا می‌خوام لیاقت داشتن دروه ارزشمند احساس لیاقت رو در من قرار بده و من رو ب راحت ترین شکل ممکن در مسیرخریدش قرار بده .

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  9. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    درودبه استادمهربانم ومریم نازنین

    وهمه دوستان عالیم

    خداروشکر بابت صحبت‌های ناب استاد.

    زمانی که یادگرفتم به خودم احترام بگذارم وبرای خودارزش قائل باشم ،بذراحساس لیاقت دروجودم کاشته شدوآرام آرام مریمی شدم که خودم رالایق عالی ترین داشته هامی دانستم وبه قول استادجهان هم پاداش های عالی عطامی کند،جاهایی هدایت می شوی که عالی ترین وباکیفیت ترین چیزهای راکه لازم داری خریداری می کنی،افرادی راملاقات می کنی که هم فرکانس باتوهستند،کنارکسی قرارمی گیری که نهایت ارزش واحترام رابرایت قائل است مثل روزهایی که می گذرندومن کنارعزیزدلم باعشق به همدیگراحترام گذاشته ودرتمام زمینه هاهمدل به جلومی رویم به لطف خداوندمهربان وآموزه های استادعشق.

    خدای عزیزم چقدرزیبااحساس لیاقت رادروجودم به ثمرنشاندی وزمانی که خودم خودم رادوست داشتم وگفتم من مگراشرف مخلوقات نیستم پس بایدبه خودم ثابت کنم که چنین است توهم یاریم کردی وثمره اش همین زندگی بهشتی است که دارم واین مستلزم هرروزبودن دراین سایت بود،وقتی متعهدشدم ودفترستاره قطبی ام همه چیزم شدوهرروزنوشتم وقسم به همان نوشتنی که درقرآنت فرمودی وایمان وتوکلی که همیشه احساسش می کردم باصدای استادم من تغییرکردم وحال واحساسم عالی شدوماندم تنهاجایی که ازماندن خسته نشدم بلکه خودرالایق گوش جان سپردن به راهکارهای جدیدباباورهای بی نهایت تاثیرگذاردیدم وعمل کردم به تمام فرامین های انسانی که الگوی تمام نمای زندگیم شد چه می شودکه سالهاباپدرومادرت ،هم خون هایت زندگی می کنی امامثل اسپندروی آتیش دست وپامی زنی وفراری هستی مکان دیگربرایت زجرآوراست حتی ازپاره تنت فرزندت خودراجدامی کنی وکناراستادی قرارت می دهدکه فقط ازطریق موبایل اورامی بینی ومی شنوی اماتمام زندگیت می شودودگرگون می کندزندگیت راخدایااگراینهالیاقت نیست نزدتوپس چیست تومرالایق این زندگی لبریزازآرامش،شادی،لذت،سلامتی، همسری عالی که دقیقه به دقیقه قربان صدقه ات می رودومی گودمن نوکرت هستم من کوچیکتم هرچندبه اومی گویم بزرگواری ومعجزه خداونددرزندگیم وخدایاتومرالایق این همه نعمت وبرکت کرده ای واین پاداش تغییرات وهرروزکارکردن روی خودم است هرروزوهرلحظه تمرکزروی مثبت ها،راهکارهای استادوتبعیت ازالهام های خداوندوآرام آرام فردی می شوی که خداوندتورالایق عالی ترین چیزهامی داندومن لبریزشدم ازداشتن احساس لیاقت درهرموردی.

    استادجان بابت همه چیزممنون وسپاس فراوان.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1362 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام

    خیلی خوبه که استاد با این فایلها، علایم احساسِ عدم لیاقت رو ریز به ریز توضیح میده و چقدر از این علایم رو در تمام جوانب زندگیمون داریم و درمان این زخم کهنه خیلی زمان می بره و به قول استاد باید تا آخر عمر روی این موضوع کار بشه و تمرین بشه. من هیچ وقت با خودم خوشحال نبودم و همیشه از خودم ایراد می گرفتم مخصوصا از جسمم و از خدا شاکی بودم که چرا بینی منو کوچیک نیافریدی و چرا این کارو نکردی و چرا اونکارو نکردی و… البته هنوز هم خیلی جواب خوبی برای این سوالاتم ندارم و هنوز هم گاهی جلوی آینه، احساس میکنم خودمو دوست ندارم. با وجودی که همیشه آگاهانه سعی میکنم به زور خودمو دوست داشته باشم و به ززززوووررر جلوی آینه به خودم عشق بدم ولی واقعا زورکی هست و آگاهانه است. امیدوارم اگر تکرار کنم با خودم بهتر بشم و احساسم خوب بشه.

    به امید خدای مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: