علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 7

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم

    استاد این روزا واقعا حالم عالیه احساس میکنم خوشبخت ترین انسان رو کره زمین هستم

    به لطف قانون سلامتی صبح ها قبل از طلوع خورشید بیدار میشم و شروع میکنم به نوشتن و سپاسگزاری کردن و تمرین ستاره قطبی و با تمام وجودم سپاسگزار خداوند میشم که در مدار دیدن طلوع خورشید هستم

    واقعا انرژی و حال و هوای اول صبح یه چیز دیگست

    واقعا بزرگترین سپاسگزاریم اینه که فرکانسم رو با زیبایی های خداوند تنظیم میکنم

    و روزم رو با گوش دادن به فایل های شما شروع میکنم

    و خدارو بینهایت سپاسگزارم که با دوره حل مسائل تونستم به آزادی زمانی برسم و بهتر رو دوره ها و فایل ها تمرکز کنم

    واقعا این احساس خوبم رو با هیچ چیز عوض نمیکنم

    خدایا شکرت

    من هنوز وارد دوره احساس لیاقت نشدم ولی به قول سعیده عزیز هر وقت در مدار دریافت آگاهی های این دوره قرار بگیرم در زمان مناسب وارد دوره میشم

    اصلا هم از بابت اینکه مبلغ دوره بالا میره ناراحت نیستم

    اتفاقا دیروز که دیدم مبلغ دوره بیشتر شده گفتم چه خوب خدایا شکرت من مبلغ بیشتری پرداخت میکنم و کیف پولم مبلغ بیشتری شارژ میشه

    استاد با اینکه من هنوز دوره رو نخریدم ولی دارم رو همین فایلهای رایگان که در مورد احساس لیاقت میزارین کار میکنم و کامنت های بینظیر بچه ها رو که دوره رو خریدن و کپشن های بینظیر خانم شایسته که تو صفحه دوره نوشتن رو میخونم و کلی درس میگیرم

    با اینکه هنوز وارد دوره نشدم ولی با همین آگاهی ها تو همین چند روز برام کلی اتفاقات عالی افتاده

    و دارم کم کم وارد مدار دریافت آگاهی های دوره میشم به امید الله

    من میدونم که احساس عدم لیاقت مخصوصا تو کارم و مهارت هام پاشنه آشیل من هست

    اینو با دوره حل مسائل فهمیدم مخصوصا با دریافت آگاهی های مربوط به کمال گرایی

    به خاطر همین خیلی دارم روش کار میکنم

    خیلی دارم رو این کار میکنم که توانایی هام و استعداد هام رو ببینم و به قول استاد به جای تمرکز رو نقص هام بیام تمرکز کنم رو مهارت هام

    و دیروز صبح از خدا درخواست کردم که خدایا امروز بهم یه نشانه بده در مورد اینکه کار من ارزشمنده و انگیزه هام برای ادامه مسیر بیشتر بشه و درستی مسیر و بهم نشون بده

    اتفاقی که افتاد این بود که من برای یکی از مشتری هامون چند روز قبل یه کار زده بودم و تو تلگرام براش ارسال کرده بودم و مشتری مون پیام من و ندیده بود

    دقیقا همون روزی که من از خدا نشانه خواستم اون مشتری پیام من و کاری که براش ارسال کرده بودم و دید

    اونم یه پیام داد و تشکر کرد

    بعد دیدم شب بهم زنگ زد و بهم گفت

    انقدر از کارراضی بودم انقدر دوسش داشتم که گفتم درست نیست فقط یه پیام بدم و تشکر کنم

    باید زنگ بزنم و سپاسگزاری کنم و به مونا بگم که چقدر این کار و برام عالی و حرفه ای انجام دادی

    و کلی تحسین و تشکر کرد از من

    و گفت کاری که برام انجام دادی خیلی ارزش داشت برام

    و واقعا خدارو شکر میکنم که همیشه با نشانه هایی که برام میفرسته چراغ راه من میشه و باعث میشه من احساس ارزشمندیم و عزت نفسم بره بالاتر

    استاد اینکه شما گفتین طرف دستاوردها و توانایی هاش و پررنگ نمیبینه ولی اگه تو کارش یه نقصی داشته باشه اونو میبینه و روش تمرکز میکنه

    دقیقا من بودم

    من تو دوره حل مسائل هم گفتم این پاشنه آشیل منه که باید روش کار کنم

    و دیروز وقتی داشتم رو فایل مربوط به کمالگرایی کار میکردم از خودم پرسیدم

    من که فهمیدم پاشنه آشیلم چیه و دارم روش کار میکنم و خیلی سعی کردم که با درمان کمال گرایی احساس لیاقتم رو ببرم بالا

    من که سعی میکنم مهارت هام رو ببینم و توانایی هام رو ببینم

    من که سعی میکنم اعتماد به نفسم رو تو کارم ببرم بالا

    ولی انگار این چرخ نمیچرخه و دارم میبینم یه جای کار ایراد داره

    چون نتیجه اون چیزی که میخوام نیست

    خیلی با خودم حرف زدم و از خودم پرسیدم و از خدا هدایت خواستم که ترمز من چیه ؟

    ناخودآگاه این جواب و به خودم دادم

    من خیلی دارم رو احساس ارزشمندی و درمان کمالگرایی کار میکنم و خیلی سعی میکنم ترکز کنم رو توانایی هام من خیلی سعی میکنم خودم و تحسین کنم و ببینم موفقیت هام رو و …………….

    ولی

    من هرکاری میکنم ولی بازم همسرم تو کار سختگیری میکنه

    من هرچقدر سعی میکنم کمال گرا نباشم ولی همسرم میخواد که کار عالی انجام بشه

    اصلا همسرم باعث میشه اعتماد به نفس من تو کار بیاد پایین

    اینجا بود که ترمزم رو پیدا کردم

    گفتم آهان ترمز من اینه که من دلیل عدم لیاقتم و عدم موفقیتم رو یه عامل بیرونی میدونم

    و اون عامل بیرونی همسرم هست

    و از اونجایی که من توانایی تغییر عوامل بیرونی رو ندارم

    پس یا تلاشی نمیکنم برای بهبود خودم یا اگر تلاشی میکنم مثل این میمونه که دارم رو تردمیل میدوم

    و خودم رو ناتوان میبینم در ساختن احساس لیاقت

    من به جای تمرکز رو خودم رو همسرم تمرکز کردم

    و این باور و دارم که

    همسرم هست که سخت گیری میکنه از من و میخواد کار خوب دربیاد و این رفتارهای اون باعث شده من تو کار کمال گرا باشم

    اون باعث شده من احساس عدم لیاقت داشته باشم

    اون باعث شده من توانایی هام رو نبینم

    من هرچقدر هم که بخوام کمال گرا نباشم نمیشه

    من با این صحبت ها فهمیدم که ترمزم چیه و به خودم گفتم اصلا تعجبی نداره که تو هرچی تلاش میکنی به جایی نمیرسی

    اصلا تعجبی نداره که ماشین حرکت نکنه وقتی پات محکم رو ترمزه

    اصلا تعجبی نداره که تو میخوای طلوع و ببینی و با سرعت هرچه تمام تر داری میری به سمت غرب

    خوب معلومه نمیرسی

    هرچقدر بخوای توانایی هات رو ببینی نمیتونی

    چون تو به جای اینکه خودت و درست کنی میخوای همسرت و درست کنی و نمیشه

    این همه استاد میگن ما مسئول تمام اتفاقات زندگی مون هستیم و هیچ عامل بیرونی در موفقیت یا عدم موفقیت ما تاثیر نداره

    مگر اینکه تو بهش قدرت بدی

    ولی من تا الان نفهمیده بودم این ترمز و دارم

    استاد حتما اینم از احساس عدم لیاقت میاد که اصلا نمیتونم ببینم تو کار همسرم از من ایراد بگیره

    در صورتی که این به نفع منه خوب من باید ایرادم رو برطرف کنم که پیشرفت کنم

    دقیقا همون مثالی که گفتین طرف تو مهمونی این همه زیبایی و برخورد خوب رو نمیبینه ولی اگه کسی ازش یه ایرادی بگیره یا یه برخورد نامناسب داشته باشه اون رو بولد میکنه

    ولی بازم به لطف آگاهی های دوره عشق و مودت خیلی بهتر شدم تو این زمینه

    خیلی رو خودم کار میکنم که سپاسگزار باشم به خاطر این همه مهارتی که همسرم بهم یاد داد

    استاد ازتون سپاسگزارم برای آموزشهای بینظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 70 رای:
  2. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1869 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    آقا چند روز پیش دیدم بی پولی داره اذیتم میکنه. ورودیهای مالییم به خاطر سورپرایزهای زیبا و لذت بخش زندگی، داره نحیف به نظر میاد و سورپرایزم کرده و هیکل این تورم عزیز هم روز به روز داره متورم تر میشه، خدا رو صدهزار بار شکر، به خاطر این زندگی معرکه و این هیکل زیبای تورم مهربان دوست داشتنی.

    تمام تمرکز و تلاشم هم برای انتشاراتی معرکه مان، دارد صرف میشود، ولی دختر و پسرم هم احتیاجات خودشان رادارند و زندگی‌شان نمی‌شود معطل پروسه ی کارهای من بماند.

    اینجور شد که به یاد وصایای استاد افتادم و گفتم: خب، چه جوری میتونم همینجوری از چیزایی که دارم پول بسازم؟

    آقا رفتم وبه عنوان درآمد سوم، به شغل شریف رانندگی اسنپ مشغول شدم و..‌‌..

    دمش گررررم!فهمیدم اونهمه سال توی کارخانه صنعتی ما، با گفتن آقای مهندس، آقای مهندس، خرم کرده بودند! همین امروز، دو برابر آخرین حقوق روزانه ام در کارخانه کار کردم! خدا رو شکر!

    حالا اینکه احساس لیاقتم چقدر زیر قالی مونده و بنده خدا خاک خورده، بماند .

    امروز، حین کار، شمال و جنوب شهرمان را با ماشین عزیز فوق العاده ام، ماشین گجت!! ، طی کردم و از کثیف ترین محله ها تا لاکچری ترینها را رفتم و 17 فقره مسافرت جور واجور رفتم و دیدن آدمای بسیار متفاوت، چیزهای زیادی یادم داد.

    یکی اینکه اول صبحی، هر کی رو از شمال شهر و جنوب شهر سوار کردم، از مراسم استعمال مواد مخدر دیشب بر می‌گشت!! همشون هم مهربون و لایت و بسیار دوست داشتنی بودند…چون بالا بودند!!

    فکر کردم: چی باعث میشه آدمها اینجور به این مراسم آیینی برای رفتن به هپروت اینقدر اهمیت بدهند؟! چرا اینا نرفته بودن به شکم چرونی، مثلا؟! یا مشروب بوده، یا مواد، یا هردوشون دیگه!

    خب احتیاج! ذهن احتیاج داره یه جوری مشغول بشه . یکی میره کلیسا، یکی نماز جمعه و ….یکی هم به قول سعیده فلورانس نایتینگل، مثه ماها ساکن غار حرا میشه…

    هر چی فکر میکنم، بیشتر به این نتیجه میرسم که هرچی خرج این روح و روان بکنی، بازم کمه!

    چه خوبه یه اعتیاد مشتی واسه روح وروانت جور کنی، مدل بچه های این سایت: تمرکز بر نکات مثبت….اونوقت نشئه گی اونقدر بالاست که توپ هم نمیترکونتت! مثل امروز اول صبح که پسر مهربان کارگر افغانی که مسافر اولم بود، از ادا و اطوارم حین رسیدن به چراغهای راهنمایی که همه شان به درخواست من تا آخر سبز شدند، از خنده داشت بیهوش میشد و میگفت: آقا جان، چقدر شما راننده باحالی هستی، چطور اینکار را میکنی؟!!

    اینگونه بود که فهمیدم هرآنچه از محصولات این سایت خریدم، نوش جونم! جنس عالی بوده و برای ابد معتادم کرده و تامام! به قول دوستان اهل عمل: جنس خوب موتوری بوده!! سالهاست دارم همین چند تا فایلی رو که خریدم رو هی نشخوار میکنم و هی نشخوار میکنم و مزه ش کم نشده.

    خب، به زودی پولشو جور میکنم و منم میام تو مدار احساس لیاقت! حس میکنم این جنس، حسابی منو ببره بالا!

    حرفای سید حسین عباسمنش، ردخور نداره، کسی که امروز هم به مسافرکشیش تو بندرعباس با پیکان دنده آرژانتینی اقتدا کردم!

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      اصغر و پرسیلا گفته:
      مدت عضویت: 1500 روز

      بانام خدواند مهربان

      وباسلام وعرض ارادت حضورشمادوست ویارهمراه جناب بردبارعزیز واساتیدگرانقدروسایردوستان نازنین

      واقعا نمیدونم ازاین همزمانیها چی بگم

      علی آقای عزیز دقیقا شرایط زندگی من وجنابعالی به طرز عجیبی مشابهت داره

      خدمتتون عرض میکنم

      من کارمند بازنشسته

      شماکارمندبازنشسته

      من دارای حقوق ثابت بازنشستگی به عنوان درآمد اصلی

      شماهم اشتباه نکنم کارمندبازنشسته باحقوق ثابت

      من وخانواده ام دارای یک موسسه برای تقویت نیمکره راست بچه های 3تا12سال

      به عنوان شغل دوم

      شمادارای انتشاراتی به عنوان شغل دوم

      شمادارای یک پسرودخترخوشکل ومامانی

      من هم دارای یک دخترخوشکل که ازدواج کرده ودوپسرماه یکی درحال گذراندن خدمت مقدس سربازی بادرجه ستوان سه(ارشدحقوق محیط زیست دانشگاه شهیدبهشتی تهران) ودیگری پذیرفته شده دردانشگاه صنعتی امیرکبیرتهران بارتبه 1300درسالجاری

      طرز فکرمن هم همینطوره چندین بارباهمسرعزیزم که باهم دراین مسیرزیباوالهی هستیم صحبت کردم البته با کمی تندی وبه صورت گلایه ازخداوند که این چه وضعیتی است آخه به قول شما این تورم خوشکل ومامانی امان همه روبریده واین ورودی مالی ما جواب هزینه های زندگی رونمیده باید فکری کنیم

      تااینکه شب گذشته ساعت 11 شب هدایت شدم به کامنت زیبا وتاثیرگذارتون بعدازخوندن چندباره بلافاصله رفتم پیاده روی باخودم خیلی فکرکردم وصحبت کردم گفتم آقا دیگه چی میخواید خداباید چطوری بهت بگه بلند شو تکونی به خودت بده حرکت کن اگه 4ساله که به قول خودت دراین مسیرزیبا هستی پس کوعمل؟

      استادچقدربایدتکرارکنه دادبزنه “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”

      اینجابود که به خودم گفتم اگرکامنت علی اقاهدایت نیست ازطرف خدا؟ پس چیست؟

      وازدیشب دارم به این موضوع فکرمیکنم وصبح امروزه به همسرم گفتم تصمیمم راگرفته ام ومیخوام برم اسنپ ایشون باتعجب گفت بری اسنپ؟ ول کن بابا دنبال یه کاربهترباش گفتم درحال حاضرتنها کاری که میتونم باداشته هام انجام بدم وپول بیشتری بسازم همینه هم برام سرگرمی است هم خدمتی ارائه می دهم وهم درآمدی دارم

      ایشون مثالی برام زد ومتوجه شدم که نگران حرف مردم است که بگن ببین چه وضعی شده بخشدارسابق کشور داره رانندگی میکنه !!!

      واما من تصمیم روگرفته ام اگرشاگردمکتب استادعباسمنش هستم حرف مردم هیچ اهمیتی برام نداره

      توکل برخدافرداعازم تهران هستیم برای ثبت نام آرمین گلم دردانشگاه امیرکبیر وبعدازبرگشت می‌خواهم تصمیمم رو اجرایی کنم

      به حول قوه الهی

      درپایان بازم بی نهایت ازشمادوست عزیزم تشکرمیکنم وبهترینها رابراتون ارزودارم

      درپناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1869 روز

        سلام به آقای ابراهیمی عزیزم

        آقا خیلی مخلصیم!

        بقیه ی تشابهات: کار انتشاراتی ما هم تمرکز داره بر گروه سنی 1 تا 12 سال!! البته فعلا.

        خیلی خیلی خوشحال شدم از کامنت شما.

        آقا دیروز خانمم میگفت: بزنم به تخته، دیگه اخمات تو هم نیست!

        گفتم: آخه به خاطر کار جدید، دیگه افسار جیبم دست خودمه! حداقل فعلا با این پوله، یخچال رو تند و تند پر میکنم!

        آقا امان از این حرف مردم! ولش کن…آی گفتی!

        یه چیز دیگه: انقدر خسته میشم از این کاری که به نظرش نمیاوردم، حالا یک خواب عمیق عالی دارم شبها. خوابی که با 8 کیلومتر پیاده روی روزانه هم نصیبم نمیشد!

        دیروز هم از صبح تا شب، هرچی مسافر بهم خورد، آدمهای باحال هم مداری بودند که فقط گل گفتیم و لذت بردیم. خیلی خوشحالم که چیزهایی که سید حسین عباسمنش یادم داده، حالا در پوزیشن یک راننده به مردم مهربان شهرم تسری میدم….شاید عشق و لذت و عاقبت به خیری، همین باشد!

        خداوند بچه های عزیزتان را در پناه لطف خودش سالم و خوشبخت بدارد.

        خیلی خوشحالم کردید با کامنت معرکه تان.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 3046 روز

    سلام و درود به شما استاد گرامی

    اکثر وقتهایی که فرصت کافی برای مطالعه پیدا می کنم فقط فایلهای شما رو گوش میدم شما الگو مناسبی برای من شدید کلی ازتون یاد گرفتم از شما بسیار ممنونم امروز سر موضوع ناخواسته ای ذهنم در حال سرزنش کردن خودم و اطرافیانم بود به خودم آمدم دیدم احساسم خیلی بد شد یاد حرف شما افتادم که از خودم سوالهای مناسب بپرسم توی قلب و ذهنم غوغا بود ولی از خودم سوال پرسیدم جواب دادم پرسیدم جواب دادم حتی رفتم جای خلوت و بلند با خودم حرف زدم و در دفترم سوالات را پرسیدم و جوابها را نوشتم آرام آرام نمرگزم بر روی خواسته ها رفت و احساسم بهتر شد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    به نام فرمانروای کیهان که تمام قدرتها به دستشه

    سلام استاد جانم و همه ی هم خانواده ای های دوست داشتنی من

    استاد عزیزم ازتون خیلی خیلی ممنونم که بی دریغ و خالصانه این آگاهی هارو در اختیار ما قرار میدید آگاهی هایی که واقعا ارزشمنده و اگر حتی به یک هزارمش هم عمل کنیم زندگیمون زیر و رو میشه

    ممنونم که با این سلسله فایلها بستری رو مهیا میکنید تا کسی مثل من که هنوز در مدار دریافت دوره نیستم با استفاده از این آموزشها خودمو رشد بدم و به مدار دریافتش برسم

    چقدر احساس بی لیاقتی در درون ما ریشه داره و در تک تک رفتارهای ما حتی کوچکترینش هم خودشو نمایان میکنه تو این دو فایل مثالهایی زدید مخصوصا در فایل قبلی که درمورد روابط بود که من واقعا تعجب میکردم که این موضوع تا چه حد تو وجود ما ریشه داره

    فایل امروز باعث شد من به گذشته نه چندان دور خودم نگاهی بکنم و اینهمه رشد و سیر تکاملی که طی شده ببینم اینهمه رشد درونی که منهم دقیقا مثل مثالهای شما تمام تمرکزم روی نکات منفی خودم بود و فقط خودمو سرزنش میکردم به خودم توهین میکردم و….

    اما الان چقدر رشد کردم که دیگه نه تنها خبری از این موضوعات نیست بلکه اعتماد به نفس و عزت نفسم خیلی بالا رفته

    به قول شما اگر بتونیم کار کنیم روی خودمون زندگی ما در تمام ابعاد عوض میشه

    و چقدر از زمانی که من رو خودم کار میکنم همه چیز عوض شده شاید خیلی کم و هنوز خیلی جای کار دارم ولی همینکه الان عاشق خودمم و آرامش دارم خودش کافیه و همینطور که به اینجا رسیدم به بالاترش هم میرسم با توکل به خدا

    امیدوارم بتونم خیلی زود دوره رو تهیه کنم چون خیلی خیلی این آگاهی ها به رشدم کمک میکنه

    چقدر خوبه که بتونیم تمرکز بر نکات مثبتو چاشنی همه چیز بکنیم و نیمه پر لیوانو ببینیم

    افراد معلولی مثل فاطمه حمامی چقدر تمرکز کردن روی تواناییهاشون که تبدیل شدن به هنرمندهایی که در جهان اسمشون میپیچه

    اونا نقصهاشونو نادیده گرفتن و ارزش ذاتی خودشونو دیدن اون تکه الهی جاری در درونشونو دیدن و چقدر باعث رشد و بالندگی خودشون شدن

    خدایا شکرت که هیچ محدودیتی در جهان وجود نداره

    خدایا شکرت که راه رسیدن به موفقیت خیلی راحته و فقط باید به مسیرمون ایمان داشته باشیم

    و استاد چقدر این دیدن موفقیتها کمک کنندس

    اصلا چقدر به موفقیت رسیدن کمک کنندس واسه رسیدن به اهداف بعدی و فتح قله های بعدی

    امروز داشتم رو ایده ای که خدا بهم گفته کار میکردم که چطور میتونم عملیش کنم و ترمزهامو میکشیدم بیرون و دقیقا واسه هر ترمزی یه جواب دندون شکن داشتم

    چون من قبلا تو کار خودم تونستم بدون هیچ سرمایه و امکاناتی از صفر صفر و با یه اعتماد به نفس داغون شروع کردم و ذره ذره رشد کردم ادامه دادم و کم کم مهارتم رفت بالا اعتماد به نفسم رفت بالا امکاناتم از راه های بی نهایت رسید و…‌‌…

    و الان به شدت تو کار خودم مهارت بالایی دارم و کارهایی انجام میدم و قبول میکنم که اشخاصی که شاید 20 سال سابقه کار دارن انجام نمیدن و مشتری هاشونو میفرستن پیش منی که تقریبا یک سال و نیمه که شروع کردم و تنها ایراد اینه که از لحاظ مالی چندان رشدی نداشتم و الان که دارم رو خودم کار میکنم ایده ها اومدن و واسه عملی کردنشون کارم نسبت به قبل خیلی راحت تره چون من قبلا تونستم به موفقیت برسم و واسه هر ترمزی یه دلیل قانع کننده دارم

    قبلا تو فایلها شنیده بودم که گفته بودین نتایج قبلیتونو اهرم کنید واسه خودتون چون شما از همون مسیری که قبلا رفتید باید برید و همون مسیر تکرار میشه و اینکه الان دارم به عینه تو زندگیم از این آموزه ها استفاده میکنم و نتایجشو میبینم خیلی خوشحالم

    استاد جانم یه ماچ آبدار به کف سر مبارکتون که راه زندگی کردنو آسان و ساده و روان بهمون آموزش میدین و یه ماچ آبدار دیگه به لپای خوشکل خودم که این آموزه هارو انجام میدم و نتایجشو میبینم

    خدایا شکرت واسه این مسیری که سوت زنان طی میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1803 روز

    به نام خدایی که منو به آسان‌ترین روش به سوی آسانی ها هدایت می کند…

    سلام به استاد عباسمنش عزیز، و مریم خانم شایسته ام …

    واقعا از اینکه چنین محصول با ارزشی رو آماده کردید، خوشحالم، و از خداوندم می خواهم که منو در مسیر دریافت این آگاهی ها قرار بدهد، هرچند که هزاران راه هست برای دریافت آگاهی های ناب خداوند، و از خدا هرچه بخواهی ، به هزاران روش به تو نعمت هایش رو می دهد…

    استادم ، از وقتی گفتید این فایل رو آماده کردید، من چقدر دارم درباره اش فکر می کنم …

    به واژه ی احساس لیاقت داشتن …

    به نکته ی مهمی که رسیدم این بود که خیلی زمان ها من ، ارزشم، را به اتفاقات و شرایط گره می زنم، مثلا داشتن ثروت، داشتن رابطه ی خوب ، داشتن باور درست در زمینه ی سلامتی …

    و گاهی خودم رو مثلا سرکوب می کنم، که مثلا من به اندازه ی کافی خوب نبودم، چرا که مثلا نتوانستم، در زمینه ی کاری پیشرفت کنم، و یا مثل نکته ای که در این فایل گفتید، موفقیتم رو در زمینه ای کوچک می دانم …

    چیزی که منو عاشق آموزه های شما و گفته های شما و عاشق سایت می کند … نگاه فراتر به زندگی و در اصل به خودمان هست …

    اینکه هیچ چیزی قرار نیست، به من مفهوم بدهد، من در مقایسه با هیچ کس و فردی قرار نیست،بهتر و یا بد تر قرار بگیرم …

    گوهر وجودی من هست که مهم هست ‌‌‌… خوشبختی من و آرامش من و ثروت من این هست که در صلح با خودم قرار بگیرم و احساس خوشبختی بکنم، آرامشی رو در وجودم گسترش بدهم …

    و هرچقدر با خودم بیشتر به صلح برسم ، به آرامش بیشتری برسم، گسترش پیدا می کنم…

    لایق بودنم ، به دنبال میزان داشتن ثروت نیست، و یا داشتن رابطه ی خوب …

    من بسیار فراتر و گسترده تر هستم، هرچند که اینها پوسته ی بیرونی من هست …

    گاهی فکر می کنیم،اگر به مسئله ی بیرونی، مثلا یک رابطه ی خاص اگر برسم، و یا استاد این مدت فکر می کردم اگر مثلا من این دوره رو داشته باشم ، حالم خوب می شود …

    و بعد به خودم گفتم نه مهدیه ی من لایق بودنت ، و داشتن احساس ارزشمندیت و صلح بودن با خودت و داشتن آرتمشت به هیچ چیزی وابسته نیست …

    فقط باید بفهمی چقدر منبع وجودی ارزشمنده،و اونو گرامی بداری…

    فقط مهم این هست که خداوند رو در قلبت احساس کنی و بدانی که او در وجودت گسترده هست …

    بله ما قوی بزرگ ارزشمندیم …

    باید به صورت آگاهانه به افکارمون نظارت کنیم و باید به صورت آگاهانه به صلح با خودمان برسیم ….

    نکته ی دیگری که دوست دارم درباره اش بنویسم …

    من دارم یک کاری رو انجام می دهم، وقت زیاد و تمرکز زیادی رو روش گذاشتم و هنوز دیده نشده ….خوب من لیاقت خودمو به دیده شدن محصولم توسط مردم گره زدم …

    در حالی که خود ارزشی من خیلی خیلی فراتر هست … گسترش پیدا کردن من خیلی فرا تر هست …

    و این رو با خودم مرور کردم، شجاعت من، بی مهابا بودنم ، در خلق اثر به اندازه ی خودم ، به اندازه ی توانایی ام . مهمه ، آیا مردم ببینند و یا نبینند مهمه؟؟ باید به این حقیقت برسیم نه مهم نیست، من خودم رو تجربه کردم، من زندگی رو تجربه کردم، من کاری رو انتخاب کردم، که احساس کردم روحم رو گسترش می دهد، من به جای غرق شدن در حاشیه ها و سپردن در نقطه ای امن، خودمو به جریانات طبیعی زندگی سپردم …

    خودم رو به خداوند سپردن و تجربه کردن خودم اصلا اشتباه نبوده، قلبم رو فراخ و فراختر کردم …

    گرچه باید این ایمانو در خودمون گسترش یدهیم، جهان و در اصل خداوند قرار نیست، بنده هایش رو بدون پاداش قرار بدهد…

    لایق بودن من ، از من آغاز می شود، از قلبم، نه از احساس و حرف دیگری…از موفقیتی که دیگران برای من تعریف کنند … از میزان توحیدی بودنم، آغاز می شود …

    لایق بودنم ، از احساسات عشقی که در قلبم پرورش می دهم، از احساسات سپاسگزاری من ، آغاز می شود و نه عملکرد من حتی .‌‌..

    چرا که احساسات ما بیشتر از کارهای ما نتیجه می دهد …

    استادم درس بزرگی هست که به گفت و گوهای ذهنی توجه کنیم،و به چیزی که ذهنمان به ما می گوید …

    درس بزرگی هست که وقتی مشکلی در مقابلمان قرار می گیرد و تضادی ، اجازه ندهیم او ما رو معنی کند …

    درس بزرگی هست که خودمونو فراتر از یک جسم بدانیم، و حتی خودمون رو از زمان و مکانی که درش قرار گرفتیم فرا تر بدانیم …

    و خودمونو با تعلقاتمان تعریف نکنیم ، و بدانیم روح ما مهم هست ، قلب ما مهم هست … و انرژی هایی که از خود ساطع می کنیم …

    و اینو درک کنیم ، بله می توانیم گسترش پیدا کنیم، وقتی اعتماد کنیم، وقتی نگرانی رو از خودمان دور کنیم …

    (گاهی ذهنمان پر از نکند جواب ندهد، می شود، قانون جواب می دهد، مگر قانون جاذبه ی زمین تغییر می کند، )

    وقتی مرتب دچار احساسات سطح پایین بشیم، قلبمان کوچک و مچاله می شود, نگرانی، ترس ، غرور،،نا سپاسی …

    خودلایق بودنمون نه کسی می تواند پائین میارد و نه چیزی، خودمان پائین میاریم …

    اما کنترل ذهن ما به ما کمک می کند …

    دوست دارم درباره ی این نکته بازم بنویسم, نگاه دیگران به نیست که ما رو معنی می دهد، اینکه چقدر از نظر دیگران خوبم ! خودم مهم هستم، خودم مهم هستم …نگاه من به دنیا و به منبع وجودیم مهم هست …

    و اینکه آیا توانایی من ، و گوهر وجودی من توسط دیگران باید معنا بخشیده بشود، نه این من هستم که خودم روی خودم ارزش می گذارم ، از چه طریق ، از طریق احساسی که به خودم دارم …

    بله جهان من در حال گسترش هست، و گستردگی جهان من ، به اندازه ای هست که دیگران برای من معنی می کنند،و یا به اندازه ی ثروتم، نه به اندازه روح و قلب بزرگ من هست ‌…

    بله به خودمان نه به اندازه ی یک جز کوچک نباید نگاه کنیم‌.. به اندازی جهانی قدرتمند که منبع عظیمی از انرژی هاست …

    به عنوان جهانی که جهان های بزرگ تر از خودش رو می تواند حل کند …

    و این قدرت و این عظمت فقط توسط خودمان قابل کشف هست …

    لیاقت داشتن من ، از اینکه در چه خانواده بزرگ شدم، در چه شهری ، و در چه کشوری آغاز نشد… از لحظه ی دنیا آمدن ، آغاز شد … اینکه خواستم به عنوان اشرف مخلوقات پا روی خاک بگذارم … خواستم اسرار پروردگار رو کشف کنم …

    خواستم با پا گذاشتنم در این جهان ، جهان های دیگرو رو هم تجربه کنم …

    من جهان معنوی بزرگی درونم دارم ‌…

    چقدر مطلب مهم و با ارزشی هست ، که احساسات منفی بر من حرام هست، اینکه به خودم انرژی منفی ای بدهم …

    احساسم از عملکردم مهم تره، کاری نمی کنم، که احساس منفی داشته باشم و اگر انجام دادم، خودمو رو باز می سپارم دست خدا و ایمان دارم که او من رو هدایت می کند، در رحمتش هیچ وقت بر من بسته نیست…

    یک جله ی خیلی خوب در دوره ی صلح با خو. گفتید.‌‌..به خداوند می گوییم ببخشید و خدا ما رو می بخشد ، تمام ، چون ارزشمندم، چون لایق تجربه کردن بودم ، چون اصلا اومدم تجربه کنم …

    و ارتباطات …. من لایق عشقم … و آیا این مقدار عق باید توسط کسی دیگر برای من تعیین بشود، مقدار آزادی من ، گستردگی من، مقدار لیاقت من در دریافت عشق رو کسی دیگر باید تعیین کند ‌..

    من لایق هستم ، و خودم منبع عشقم، منبع عشق برای خودم، چشمه ی عشق در وجود خودم هست …

    باید به گستردگی خودم پی ببرم تا محتاج چیزی بیرون خودم نباشم …

    در زمینه ی ثروت ، آیا ثروتمندی من رو پول تعیین می کند، من باید خودم رو به اندازی پول بزرگ کنم . من باید لایق کار خاص باشم،و استعدادی خاص ممکنه معنو معنا ببخشد‌‌‌‌..

    چقدر خوبه که بدانم، من برای اینکه کار خاصی بکنم ، دنیا نیامدم، خداوند برای من کار خاص می کند, دنیا آمدم ، که زندگی کنم،و مثل هرچیزی در این جهان جریان پیدا کنم، تجربه کنم، آگاهی باشم ، گسترده بشم ‌…

    به این فکر کنم، لایق بودنم در امتداد انجام کاری خاص نیست … به هیچ وجه …

    فقط و فقط باید بفهمم چقدر ذهنم گسترده هست .‌‌..

    چه اتفاقات بی نظیری می تواند انجام بدهد و چه انرژی بی نظیری دارد …

    گاهی فقط سکوت کنیم، درگیر اتفاقات روزمره نشیم، گاهی باید پارو نزنیم، و فقط تماشا کنیم…

    بهتره خودمونو به جسمی، محدود نکنیم، به زمان خاصی محدود نکنیم، به اتفاقی گذرا محدود نکنیم …

    بفهمیم ، باور کنیم، که لایقیم ، و منبع قدرتمند وصلیم …

    و الهامات و هدایت ها ….

    من در همه حال لایق دریافت حرف خداوندم …

    و این میزان بسته به شرایطی که درش هستم، گناه کار هستم و یا نیستم ندارم …

    بسته به آگاهی من دارد ، به اینکه خداوند در من جریان دارد …خداوند درون منه …

    خود لایق بودنم یعنی بفهمم که نعمات ها واقعا واقعا در هرزمان که بخواهم در دسترس من قرار می گیرد، در زمانی که باورش کنم ، لایق بودنش هستم، نیاز به شرایط خاص ندارم ،،اتفاقی خاص ندارم ، من لایقش هستم …

    سطح انرژی من ، شناخت خودم اینکه منبع اش خودم هستم، نعمت هایی که در اختیارم قرار می گیرد ، منبعش خودم هستم، نه اتفاقی بیرونی…

    به صلح رسیدن، اینکه بفهمم ، در این جهان ، من موجودی ضعیف نیستم که کسی باید بهش رحم کند …من خداوندم … من خود خداوندم ، من متصلم به خداوند‌….

    روح خدا در من جریان دارد ، خدا چیزی جدا از من ، و جهان نیست …

    نمی دونم چطور منظورمو برسونم … اما چون اعتقاد دارم روح خدا در من هست …

    من لایقم، من ارزشمندم، چون هرچه بخواهم از من شروع می شود …

    استادم از شما سپاس گزارم که باعث شدید ، تفکر کنم، من ارزشمندم چون به عمق جهان فکر می کنم، به جای اینکه در پوسته ی آن به دنبال درک خودم باشم ‌…

    سپاس گزارم از خدایی که به آسانی ها منو هدایت مب کند …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1297 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام مجدد خدمت اساتید بزرگم

    جهان آیینه ی افکار ماست

    استاد حرفای شما منو یاد نوشتن ویژگی ها و صفات خوب و عالی خودمون با حس خوب میندازه که بشینیم ویژگی ها و صفات عالی و خوبمون رو بنویسیم و واقعا اتفاقات عالی و بینظیر بعدش میفته چون جهان این حس لیاقت رو این حس عزت نفس رو به خودمون برمیگردونه از طریق روابط از طریق ثروت نعمت برکت تو زندگیمون به نظرم این نوشتن صفات خوب خودمون هر روز اگاهانه بی نهایت به بالا بردن احساس لیاقتمون کمک میکنه

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    نرگس و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 788 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    احساس لیاقت واقعا یکی از اصلی ترین چیزهایی است که باید هر روز روش کار کنیم

    میخوام از کار خودم و رعایت این قانون در کارم بگم

    من معلم زبان هستم

    توی کارم از همون اول هیچ نمره ای به بچها نمیدادم و کلا قانون کلاسام اینجوری گذاشتم که اصلا بچها نباید برای نمره درس بخونن

    از نظر من نمره دادن به بچها عزت نفسشون رو داغون میکنه چون برای رقابت درس میخونن و هیچ لذتی توی اون درس نیست و اگر به قول شما نمره ی پایین تری بگیرن فکر میکنن ناتوانن و نمیتونن مثل بقیه باشن

    من خودم به وضوح میبینم بچهایی که توی کلاسام هستن خود خودشون بخاطر جلب توجه کسی چیزی یاد نمیگیرن

    برای جلب توجه کسی درس نمیخونن

    بچهایی که میان کلاس توی سنین مختلفن و همشونم میرن مدرسه

    خدا شاهده وقتی شنبه میشه همشون میگن أه دوباره مدرسه شروع شد حالا همین بچها برای اومدن به کلاسهای من سر پنجشنبه و جمعه و تعطیلات باهم برنامه ریزی میکنن که ساعت چند بیان اونم با چه اشتیاق و لذتی

    میدونید من برای شخصیتشون ارزش قائلم و این ارزشمند دونستنشون باعث شده که با عشق بیان و یاد بیگیرن

    ناخوداگاه شون این احساس ارزشمندی رو درک میکنه و توی کلاسهای من احساس آرامش و شوق دارن و از لحظه به لحظه شون لذت میبرن

    استاد من از زندگی شما خیلی چیزا یاد گرفتم و یاد میگیرم و دارم با قانون زندگی میکنم

    سپاسگزارم خداوندم بخاطر وجود ارزشمندتون در زندگیم که تنها الگوی زندگیم شما هستین

    بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که چنان غرق در شادی و لذت، ثروت، سلامتی باشید که هیچ راه نجاتی پیدا نکنید

    عاشقتونم بینهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1297 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    ممنونم استاد عزیزم و بزرگم بابت این فایلهای بهشتی

    بعد این همه مدت کار کردن روی خودم با دوره هاتون واقعا خدارومیلیاردها بار شکرت برای این حس عدم وابستگی به ادمها که از احساس لیاقت و عزت نفس بالام با کار کردن روی خودم میاد خدارو میلیاردها بار شکرت قبلش اصلا اینطوری نبودم و بازهم باید کار کنم تا ابد تا این باورها در من نهادینه بشن و جزیی از من بشن خدارو میلیاردها بار شکرت

    تو دوره ی عزت نفس هم همیشه بهم گفتین که اگر موفقیت های یک فرد رو یه ترازو بزارن و عزت نفس رو روی یه ترازو دیگه اون عزت نفس هس که سنگینی میکنه همیشه البته که گفتین احساس لیاقت با عزت نفس دوتا بحث جدا هستن

    واقعا این دوره هم بینظیره من حتما بزودی خیلی زود میام تو این دوره خدارو میلیاردها بارشکرت

    عاشقتونم و ممنونم بابت همه چی

    عاشقانه و مشتاقانه منتظر فایل بهشتی بعدی تون هستم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام و درود فراوان به دو استاد عزیزم و همه دوستان خوبم در این سرزمین توحیدی

    خدا رو شکر که شنیدن و دریافت آگاهیهای این فایل عالی رو روزی من کرد

    من دوبار این فایلو گوش کردم ومتنش رو کامل توی دفترم نوشتم، بار بعدی هم خلاصه نویسی کردم که همونو اینجا میارم

    شاید مهمترین احساسی که میتونیم در خودمون ایجاد کنیم و بیشترین تاثیرو داشته باشه توی احساس خوب احساس لیاقته احساس ارزشمندیه

    جهان به اندازه ای که ما برای خودمون ارزش قائل هستیم برای ما ارزش قائله

    به اندازه ای که خودمونو لایق آدمای خوب، ثروت، احترام و خوشبختی میدونیم به همون اندازه خوشبختی و احترام و ثروت و آدمای خوب وارد زندگیمون میشه

    جهان پاسخ میده به افکارمون

    احساس لیاقت ما بدلایل خیلی زیادی ممکنه از بین رفته باشه و احساس بی ارزشی کنیم ولی اگه بتونیم اینو تغییر بدیم اگه بتونیم روی خودمون کار کنیم زندگی ما در تمام ابعاد عوض میشه

    یکی از نشانه های احساس عدم لیاقت اینه که افراد استعدادها و دستاوردها و موفقیتهاشونو خیلی با ارزش نمیدونن ولی بالعکس ناتواناییها و شکستها و ایراداتشونو بسیار بسیار پر رنگ بش توجه می کنن

    ویژگی مشترک تمام افرادی که احساس بی لیاقتی می کنن اینه که استعدادی که داره و موفقیتی که کسب کرده رو خیلی راحت به شانس ربطش میده و بش بی توجهی می کنه ولی کافیه یکبار اشتباه کنه یا یک نقصی رو تو خودش پیدا کنه همه اون ویژگیهای قشنگ رو نادیده میگیره و هر بار فقط توجه می کنه به اون مشکلی که داره

    بجای اینکه تمرکز کنه بر قسمتهایی از کارش که تونسته خوب انجام بده و خوشحال باشه و بخودش افتخار کنه تمرکز می کنه روی اون یه قسمتی که نتونسته خوب انجام بده و بارها و بارها تو ذهنش مرور می کنه چرا من دقت نکردم چرا کارمو درست انجام ندادم

    خیلی از افراد رو می بینیم که اگر یک استعداد خوبی دارن، براحتی انگار که این هیچ ارزشی نداره ولی اگر یک نقصی رو داشته باشن که همه ما بدون استثنا تواناییهامون استعدادهامون بمراتب بیشتر از ناتواناییها و کمبودهامونه، ولی تمرکز می کنیم رو اون چیزی که توش خوب نیستیم

    طرف حتی وقتی که بقیه از کارش تعریف می کنن، ولی در جواب چه به زبان بیاره چه تو ذهنش مرور کنه، تمرکزش اینه که چه فایده من اون یک جا کارم خوب نبود دستپاچه شدم اشتباه کردم منظورمو درست نفهموندم

    باید یاد بگیریم که تمرکزمونو داریم کجا خرج می کنیم؟

    اونجاهایی که خوب داریم عمل می کنیم؟

    یا اونجاهایی که خوب عمل نکردیم؟

    اون کسی که احساس لیاقت داره اینجوری با خودش صحبت نمی کنه

    دستاوردها و استعدادها و تواناییهاشو پر رنگتر می بینه تا ناتواناییها و شکستهاشو

    وقتی کاری یا مهارتی رومیخوایم  یاد بگیریم و تمرین می کنیم، بعد کلی پیشرفت کردیم و بهتر شدیم، بجای اینکه خودمونو تحسین کنیم بخاطر پیشرفتی که ایجاد شده توی مهارتمون تمرکز می کنیم روی موردی که نتونستیم درست انجام بدیم و خودمونو سرزنش می کنیم

    استاد میگه: این درمورد منم بوده ها! و درمورد منم هست همین الان

    من دارم تلاش می کنم اگر یک کاری رو 80 در صد 90 در صد خوب انجامش دادم و 10 در صد خوب انجامش ندادم، تمرکز کنم روی اون 80_90 در صد، ذهن من میخواد که بره تمرکز کنه روی اون 10 در صدی که ایراد داشته، و سرزنش کنه، ولی من بخاطر ایجاد احساس لیاقت در خودم آگاهانه سعی می کنم جهت بدم به ذهنم و تمرکزمو بیارم روی اون جاهایی که خوب عمل کردم

    چقدر زیاد ما اشتباهات خودمونو پر رنگ می کنیم دستاوردهای خودمونو کمرنگ می کنیم

    چقدر یه جایی که یه استعدادی نداریم یه ناتوانایی داریم اونو تو سر خودمون می کوبیم ولی اون جایی که بارها و بارها استعداد بالایی از خودمون نشون دادیم توانایی خیلی خوبی داشتیم، اونو اصلاً بدیهی میدونیم، اصلاً انگار که نه انگار، انگار که اصلاً ارزشی نداره

    بارها و بارها در مورد همه ما این اتفاق افتاده

    وقتی که این افکار تبدیل میشه به افکار غالب، وقتی این عادت میشه که ما تو هر موقعیتی تمرکز می کنیم روی کمبود روی اون تیکه هایی که خوب انجام ندادیم بجای اینکه تمرکز کنیم رو اون چیزهایی که خوب انجام دادیم، جهان از اون مشکلات و کمبودها و اشتباهات بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون می کنه

    چون زندگی ما بواسطه کانون تمرکزمون ایجاد میشه

    اگر تمرکز من بر روی اون جاهاییه که خوب عمل نمی کنم، دارم به جهان میگم که از همون جاها بیشتر وارد زندگیم کن

    اگه تمرکزم رو اون جاهاییه که خوب عمل می کنم خوب نمره میگیرم، جهان نمره های بهتری بمن میده

    این کار جهانه که واکنش نشون میده به اون چیزی که ما داریم روش توجه می کنیم

    ============================================

    این ایراد رو من هم بیشتر در گذشته داشتم که کارهای خوب خودم و یا فرزندانم رو بدیهی میدونستم که خب اینا باید باشه اینا که شاهکار نیست، و تمرکزم میرفت روی مواردی که خوب و کامل نیست

    خدا رو شکر که با آموزشهای استاد و بخصوص توی دوره احساس لیاقت قدم به قدم روی خودمون و احساس لیاقتمون کار می کنیم و خودمونو بهبود میدیم

    ایام به کام و همواره شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      ارمغان رضوی گفته:
      مدت عضویت: 1297 روز

      سلام فاطمه ی عزیزم

      خواستم تشکر کنم بابت این اگاهی های استاد عزیزمون رو پر رنگ دوباره نوشتین و منم اسکرین گرفتم ازش برای خودم تکرار کنم

      واقعا فوق العاده س ممنونم دختر خوب ازت واقعا ما مدام باید کارها و رفتارها ویژگی ها و صفات خوب و عالیمون‌رو مدام برای خودمون تکرار و تکرار کنیم تا بفهمیم چقدر ارزشمندیم چقدر لیاقتمندیم چقدر قدرتمندیم در خلق زندگیمون در تمام ابعاد الهی میلیاردها بار شکرت بابت تموم آگاهی های دوره های استاد بزرگوارم و نجیبم و بزرگم عاشقتونم

      در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سالم خوشبخت سعادتمند و لیاقتمند در دنیا و آخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1771 روز

        ارمغان جان سلام

        من هم از شما تشکر می کنم که به کامنتم توجه کردی و برام پاسخ نوشتی قدردان وقت ارزشمندی هستم که گذاشتی

        وقتی که فایلهای استاد رو چند مرتبه گوش میدم خیلی حس خوبی بمن میده ولی بعد وقتی که مینویسم و نت برداری می کنم حس و درک عمیقتری ازش می گیرم و بیشتر بمن کمک می کنه

        خوشحالم که برای شما مفید بوده

        سراسر در نور و آرامش الهی باشی و آرزوهاتو زندگی کنی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    سلام بر عزیزانم

    استاد عزیز من خیلی اینطوری هستم و اصلا نمیدونستم که این مشکل مربوط میشه به احساس عدم لیاقت

    مثلهای خیلی زیادی میتونم بزنم در مورد این موضوع

    مثلا من میام غذا درست میکنم همه چی عالی و اندازه میشه مثلا برنج عالی میشه ، خورش عالی میشه ، سالاد عالی میشه ولی مثلا سیب زمینیها اونطور که میخوام خوب سرخ نمیشه و من به طور ناخودآگاه ففط به سیب زمینی ها تمرکز میکنم البته که میدونم باید به موارد دیگه توجه کنم اما ذهنم ناخودآگاه میره سمتش

    یا مثلا میرم خرید میکنم ، حالا خرید هرچیزی فرقی نمیکنه، بعد میام از خریدام استفاده میکنم و میبینم همه شون عالین اما مثلا یکیش اونطور که من میخواستم نبوده و دوباره به صورت ناخودآگاه به همون یه دونه توجه میکنم

    یا مثلا میشینم درمورد خواسته هام مینویسم مثلا 7 تا خواسته مینویسم 5 تاش برآورده میشه 2 تاش نمیشه و من دوباره به همون دوتا توجه میکنم

    و………

    هرچند که واقعا این قانونو میدونم که باید شکرگذار داشته هات باشی اما در اون شرابط انگار که شیطان در ذهنم قدرتمند عمل میکنه

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی از شما سپاسگذلرم برای این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: