می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز
در مورد در مورد این موضوع می خواستم بگم که من کشف قوانین را خریده بودم و توی قسمت ششم داشتم گوش میدادم که شما در مورد تضادهای سنگین حرف میزدین و دو مثال از خودتون هم زدین که شما در این مواقع تضاد برای اینکه تمرکزتون رو از اون اتفاق به ظاهر بد بردارید چکار میکنید که گفته بودین یا میخوابم یا بازی کامپیوتری انجام میدم و خواسته بودین که ما هم مثال بزنیم که دیگه به چه شکلهایی میشه تمرکزمون رو از اتفاقات برداشت که منم فکر کردم که مثلا پیاده روی و یا موتور سواری یا رانندگی رو براتون مثال بزنم ولی راسیتش اون جلسه بهم نچسبید و احساس میکردم که شما زیادی دارین روی بزرگ بودن تضادها و اینکه اگه ما ذهنمون رو کنترل نکنیم میتونن ما رو داغون کنن تاکید میکنید ولی تو دفترم نوشتم که باید همچین مواقعی مثلا موتور سواری کنم یا پیاده روی اون روزی که میخواستم جلسه شش رو نگاه کنم پیش خودم گفتم هنوز زوده برو تمرینات قسمت های قبل رو انجام بده بعد بیا سراغ جلسه ششم ولی چون ذوق داشتم جلسه شش رو نگاه کردم باورتون نمیشه استاد فردای همون روز به چنان تضادی برخوردم که داشتم داغون میشدم
من دوجا سرمایه گذاری کرده بودم فردای اون روز اون دونفر دیگه جواب تلفنمو نمیدادن و کار به فوش فوش کشی پیامکی رسید و من متطمئن شدم که پولم رو در هر دوجا باختم با اینکه قرار داد و سفته هم گرفته بودم و تا روز قبلش همه چی خوب بود وتنها چیزی که کمکم کرد من سر پا بمونم و از نظر ذهنی از هم نپاشم این بود که چطور من شب قبل جلسه ششم رو نگاه کردم و شما اینقدر تاکید میکردید به ورود تضاد در زندگیتون و اصلا من نمیتونستم اون تمریناتی که گفته بودم باید انجام بدم
هنگام ورود تضاد در زندگیم، رو انجام بدم مثل پیاده روی و موتور سواری من حتی نمیتونستم راه برم دهنم خشک شده بود ولی بجای اینکه افسرده بشم متعجب بودم متعجب بودم از محتوای اون جلسه که چطور من در بهترین زمان ممکن اون جلسه رو گوش دادم و انگار اون جلسه فقط و فقط برای من بود بعد از دو روز که تونستم خودمو پیدا کنم شروع کردم به انجام تمرینات و پیدا کردن احساس خوب و اینکه الخیر و فی ما وقع گفتم این اتفاق اومد تا من رو محک بزنه و نوشتم که دوست دارم چه اتفاقی برام بیوفته و اینکه پول من از بین نمیره و بهم برگشت داده میشه بعد از یه هفته جای اولی که سرمایه گذاشتم بهم پیام داد که شماره حساب بده تمام پولم همراه دیر کردش رو برام فرستاد و من میدونستم اینها نتیجه فرکانس منه و بعد نوشتم جای دیگه ای که سرمایه گذاری کردم بهم زنگ میزنن و معذرت خواهی میکنن و برام تو ضیح میدن که چرا جواب تلفنم رو نمیدن کمتر از یک هفته بهم زنگ زدن و معذرت خواهی کردن و گفتن که رییس شرکت سکته کرده و به کما رفته و تازه از کما خارج شده و ما یه فرست میخواییم که به تعهداتمون عمل کنیم و من خوشحال و متعجب از اینکه قوانین چطور دارن کار میکنن و اینکه با اینکه من خودم چند مثال زدم برای برخورد با تضادها باید چ کارهایی بکنیم نتونستم اون کارها رو انجام بدم و فقط و فقط اون حالت تعجب من رو از حالت افسردگی نجات داد و اعتماد به شما و ممنونم از شما استاد گرامی که چقد خوب قوانین زندگی رو کشف کردین