می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام به استاد عزیزم، مریم بانو و دوستان ارزشمندم
چـــــــقدر کیف میکنم از این جنس فایل های نابی که سوالی مطرح میکنید
خرداد سال قبل بود که من رفتم در بزرگترین سازمان ورزشی استانمون مشغول به کار شدم، جایی که خیلی دوست داشتم برم و به لطف الله و آگاهی هایی که اینجا به وسیله فایل های رایگان و دوره هایی که تا حالا خریدم، این اتفاق افتاد خیلی راحت هم اتفاق افتاد و من رفتم مشغول به کار شدم اونجا که کلی درسها گرفتم تا اینگه رسید به تقریبا دی ماه و من به خاطر مشکلی که تو بحث مالی پیش اومد تصمیم گرفتم بیام بیرون؛ اونجا بود که دیدم خیلی از اطرافیانم این چیز شده یه جورایی دغدغه شون و هر وقت باهام صحبت میکنند میخوام یه جوری دلداری ام بدن چون شاید خودشون از همین جنس بودند مثلا یکی از خانم های فامیل نزدیک مون که سالهاست تو شهرداری کار میکنه کسی که از نظر مالی در وضعیت خوبی هست ماشین خودش خونه خودش و خیلی امکانات دیگه رو داره ولی وقتی یک روز مسأله ای پیش اومد که نمی تونست بره اون روز یک روز وحشتناکی بود واسش که وقتی شنیدم تعجب کردم، ذهنم قبولش نیم کرد چون تغییر کرده بود ولی خودم وقتی باید بیرون می اومدم حس خوبی تو درونم بود اگر هم کسی بنده خدا سعی میکرد دلداری بده میکفتم کلی درس گرفتم تجربه خیلی خوبی بود واسم حتما حــــــــتما خیریتی در این هست که نمی دونم شاید مثلا من قراره از فضای خشک اداری بیام بیرون یا هر خیریت دیگه ای؛ نمی دونم دقیقا چی ولی هر چی هست خیره؛ من کلی تجربه کسب کردم مثلا همین که وارد اون مجموعه شدم با علم به اینکه من عکاس نیستم و این رو بهشون گفته بودم ولی دوربین خریدن و در اختیار من گذاشتن اونم فول تایم بهم میگفتن دوست داشتی با خودت ببر خونه ازش استفاده کن و من به این راحتی و زیبایی وارد حوزه ای شدم که الان وارد بخش درامدزایی از اون شدم؛ هر بار که عکسی میگیرم لذت میبرم الان هم دوربین خودم رو خریدم؛ همه این ها در حالی بود که روزای اولی که از اون مجموعه اومدم بیرون یکی از دوستان نزدیکم بهم میگفت زینب اشتباه کردی هر اتفاقی افتاده بود نباید میومدی بیرون حتی اگر چند ماه بهت پول نمی دادن نباید میومدی بیرون ولی یه حسی درون من میگفت نه با خیال راحت بیا بیرون زینب کلی تجارب بزرگتر و پربرکت جدیدی در انتظارت هست و الان همون مجموعه با اینکه با کلی عکاس و قیلمبردار خیلی قدیمی سر و کار دارند برای برنامه ای که این هفته دارند و قراره رئیس جمهور و وزیر ورزش بیان استانمون از من بخوان که کلیپ برنامه رو درست کنم
یه اتفاق دیگه هم که در خصوص سلامتی ام هست قبل اینکه اتفاق بیفته با توجه به اینکه به تازگی مادرم از این دنیا رفت با سرعت قابل توجهی داشتم وارد فازی میشدم که هر چی جلوتر میرفتم توجه کمتری به خودم میکردم و فکر میکردم که من مسئولیت خیلی زیادی در قبال خانواده ام دارم الان و هر روز در همین راستا فشار بیشتری به خودم وارد میکردم و داشت یادم میرفت که من مسئول دیگران نیستم نه اینکه بی توجه باشم به خانواده ام ولی خودم رو فراموش نکنم که با مساله ای که برای سلامتی ام اتفاق افتاد به خودم اومدم و گفتم خدایا شکرت و بعد این به خودم اومدنه داره هر روز بهتر میشه
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین