اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت

می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    571MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت
    36MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه کدخدا» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه کدخدا گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام به بهترین اساتید دنیاااا

    من کارم و حرفه و علاقه ام رو تو اوج پندمیک شروع کردم ،در حین یادگیری و اموزش همزمان داشتم درامد کسب میکردم به لطف فایل های استاد و تعهد که به این مسیر داشتم

    روزها با عشق میرفتم خرید وسایل ،چقدر روزهای خوبی بود ،چقدر شهر خلوت شده بود و هوای پاک بود و لذت بخش

    انگار فقط من بودم و کارم

    اون روزها ،داشتم کار میکردم با عشق ،هر چند درامدم اندک بود ولی چون تو این مسیر بودم عجیب حس خوبی داشتم

    مشتری هام هرروز بیشتر میشد و کارم هر روز بهتر و با کیفیت تر میشد

    تا هشت ماه پیش دیگه کارم به اوج خود رسید و تمرکز کمتری رو یادگیری داشتم و متوجه شدم درامدم داره کمتر و کمتر میشه

    با گوش دادن به فایل متوجه شدم باید یک حرکت جدیدی بزنم

    از مقدار درامدم راضی نبودم

    تا اینکه رفتم یک کافی شاپ مشغول به کارشدم احساس خوبی نداشتم چون به ظاهر فکر میکردم این اون چیزی نیست که من میخوام ،ولی ذهنمو کنترل کردم ،هر روز سعی کردم بیشتر احساسمو کنترل کنم و روی افکار و باورهام کار کنم

    احساسم خوب شد ،تا اینکه وارد قسمت پذیرایی رستوران شدم ،بزرگترین ترسم روبه رو شدن با مشتری های سالن بود ،ولی رفتم تو دلش ،با اعتماد به نفس بالا شروع به کار کردم

    بعد کمتر از یک ماه من یک ادم دیگه ای شدم

    منی که با گوش دادن به فایل خودمو ادم با اعتماد به نفس بالا میدونستم ،روزی که رفتم سالن داری متوجه شدم این بزرگترین نقطه ضعف منه ،باهاش کنار اومدم و روز به روز این ضعفمو بهبود بخشیدم ،

    با همکارام رابطه ام عالی و عالی تر شد

    جوری که همه میگفتن بهتر از تو تاحالا کسی رو ندیدیم ،واقعا هم بهترین بودم ،از لحاظ کار کردن ،از لحاظ ارتباط با مشتری ،از لحاظ صحبت کردن

    یه روزهای حس پرواز داشتم ،احساس اعتماد به نفس بالا ، احساس رفتن به مدارهای بالاتر

    حتی من اونجا باورهای قدرتمند مالی رو برای خودم هر روز میساختم

    میدیدم که افراد چقدر برای غذاخوردن دارن هزینه میکنن و پول پرداخت میکنن

    من باکار کردن اونجااز درامدم تونستم دوره دوازده قدم رو براحتی بخرم ،دوره عزت نفس و حل مسائل رو هم تهیه کنم

    چقدر احساس رضایت برام داشت

    در صورتی که روزهای اول ناامید بودم ،هر روز میگفتم چرا باید از کار خودم درامدم کمتر بشه ،چرا من باید اینجا کار کنم

    ولی باخوب کردن احساسم و تغییر زاویه دیدم

    متوجه شدم این مسیر برام پر از خیر و برکت بوده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: