می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
سلام به دوستان
چه آرامشی منو فرا گرفت وقتی این فایل رو نگاه کردم
به خودم گفتم! ببین !!! فقط کافیه بخوای و سوال کنی خدا بهت میگه کجا بری کدوم فایل رو ببینی که جواب سوالت باشه، من جدیدا بعضی اوقات صدای درون ام رو میشنوم خیلی خوشحالم که این کار کردن روی خودم داره جواب میده و نگاهم به زندگی داره تغییر میکنه،
ی اتفاقی که برای من افتاده مربوط به همین پندمیک بود، من از زمانی که خودم رو شناختم طراحی میکردم علاقه خاصی به کرافیک کامپیوتری و طراحی دارم تا اینکه چند ماه قبل ار پندمیک به صورت خیلی اتفاقی ( البته میدونم که هیچ چیزی تو زندگی ما اتفاقی نیست) با خانومی آشنا شدم که کار خیاطی میکردن و چون پدر من کارشون مرتبط با چرخ های خیاطی این خانم به من گفت چرا شروع نمیکنی و ی فروشگاه اینترنتی برای پدرت نمیزنی من که تا حالا کار فروش نکرده بودم و هیچ آشنایی هم با قطعات و وسایل چرخ خیاطی نداشتم گفتم من هیچی نمیدونم و این فکر. و با پدرم در میون گذاشتم و به صورت خیلی معجزه اساسی کم کم شروع به راه اندازی ی سایت کردم!! همون روز اول دیدم بازدید خوبی داره و بیزنس خیلی عجیب و غریب راه افتاد و بعدش پندمیک شروع شد!! و اون زمان همه دنبال دوختن ماسک و گان های بیمارستانی بودن! دنبال سوزن و نخ و پایه های چرخ و خود چرخ و قیچی!!!! باورم نمیشد !!! تو بهترین زمان ( زمانی که نمیشد خرید حضوری کرد و همه فروشگاه تا تعطیل بودن) تو بهترین مکان ( اینترنت) من میفروختم!!! هر روز به فروشگاه پدرم میرفتیم و سفارش ها رو آماده میکردیم و میفرستادیم !!! من اگه کار طراحی میکردم کاملا بیکار میشدم! ولی این کار مثل معجزه بود! و من پولی. و دراوردم توی اون زمان که هیچوقت تو زندگیم تجربه اش رو نداشتم!!! رابطه ام با پدرم بهتر و بهتر شد به دلیل اینکه ی کار مشترکی باهاش داشتم انجام میدادم و من همیشه عاشق پدرم بودم و این کار منو بیشتر بهش نزدیک کرده بود! تو زمانی که اکثریت نگران بیماری و بی پولی بودن من هر روز درآمد بیشتر میشد!!! چون کاری که من توش افتاده بودم نیاز هر روز مردم شده بود! بدون اینکه من حتی بهش فکر کرده باشم!!! خدااااا چه جوری میچینه!! وقتی اون بخواد حرفه ای ترین پلن ها رو میریزه برات!! این رو خوب فهمیدم که درسته که باید روی خودت کار کنی و مشکلاتت رو حل کنی! ولی توکل به خدا اصل مساله است!!! خدا میتونه حل مسیله ات رو هم بهت بگه ، بهت بگه قدمت رو کجا بذاری! الان چیکار کنی! خدا جوووونم دوست دارم میدونم که همیشه حرف هام و گوش میکنی خواستم اینجا هم ازت تشکر کنم میدونی که نگاهم همیشه یه دست های توعه! پس مثل همیشه راهنمای من باش! به راه راست! یه راه کسانی که بهشون نعمت دادی! ️