اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت

می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:

  • موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
  • کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
  • چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
  • برنامه‌ی شخصی‌ِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    571MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت
    36MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بهار بختیاری» در این صفحه: 1
  1. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    سلام استاد جانم

    این فایل را دیدم و پاشنه ی کفش را کشیدم و اومدم سفر، جایی هستم مثل اون قسمت از سفر به آمریکا که کنار یه رودخانه کمپ کردید، فارغ از همه چیز با آف وان فیفتی درجه یک.

    راه میرم و یاد شما میکنم.

    استاد تحسین میکنم آزادی مالی و زمانی و مکانی شما را که یعنی انگار این آزادی ها در همه جهت منو به خودم آورد که میشه تا این حد هم خواست.

    استاد تحسین میکنم تعهدتون را در کارکردن روی خودتون.

    استاد تحسین میکنم این حد والای از توحید شما را

    استاد تحسین میکنم رابطه ی عاشقانه تون را و درکتون از فردیت و رابطه توامان با هم را.

    استاد زیبا و خوش هیکل تحسین میکنم اندام زیبا و ورزیده تون را

    استاد تحسین میکنم کشوری که درش زندگی میکنید را

    استاد بهشتی که دارید را تحسین میکنم.

    استاد به لطف دوره های شما اوضاع مالی ام خیلی تغییر کرده و در حد خودم سعی میکنم آزادی مالی را تجربه کنم. میدونستم سفر الآنم را دریک هتل خوب باشم ولی دوست داشتم از ترس هام بگذرم، طبیعت را تجربه کنم و بودن با انسان های جدید را.

    به لطف فراوان محل برای کمپ الان نزدیک یک آبشار و در کنار یک رودخانه و فراااااااااوان درخت و فراااااااااوان برگ و فراااااااااوان گل‌های خودرو هستم.

    استاد خدا دست منو گرفت و سوار قالی حضرت سلیمان کرد و تو تکه ای از بهشت فرود آورد. نمیدانم اینجا بهشت هست یا من چشمانم همه چیز را بهشتی میبیند.

    استاد این فایل منو به خودم آورد و احساس لیاقت منو که مثل یک بچه ی بازیگوش و خجالتی همیشه سعی داره خودش را پشت پرده و مبل قایم کنه، کشید بیرون.

    به یاد آوردم کجاها تونستم این طرز تفکر توحیدی را داشته باشم. بگذارید بشمارم.

    1. قبول شدنم تو شهرستان برای لیسانس: گفتم آخ جون فرصت دارم تنها باشم و از مرزهایم فراتر برم.

    2.جدا شدن مسیرم از همسر سابقم: گفتم میتونم استقلالم را تجربه کنم و اصلا میشم الگو برای زن ها

    3.شروع پاندمی: گفتم پاندمی برای من میشه خیر و برکت و شد واقعا شد یعنی بیزنس الآنم را مدیون پاندمی هستم، چون تمام شرکت ها و کارخانه بسته شد و من برای کار شروع کردم کوچه کوچه و مغازه مغازه بگردم و بعد هدایت شدم به کار تو یه خونه به عنوان خدمتکار و پرستار که باید با بچه های صاحبخانه و صاحب کارم انگلیسی حرف بزنم، انگلیسی بازی کنم و بوووووم. من الان معلم زبان مهدکودک هستم و به بالای ده تا مهد کودک در استانبول معلم زبان میفرستم.

    4.اخراج از کارم: بعد از خدمتکاری وارد یه شرکت شدم به عنوان مدیر صادرات و چون نتیجه ای نگرفتم اخراج شدم وقتی شنیدم گفتم تو خودت جرات نداشتی خدا برات این قدم را برداشت و این برای تو فقط خیر و برکت هست و بعد از اون اخراج گفتم باید از توانایی هات پول بسازی و الان نزدیک به دو سال هست که خدا کارفرماست و من مجری. الهی شکر.

    5. خروج بی برنامه ی معلمانم: گفتم این داره به تو باور لیاقت دفن شده ات را نشان میده، بکش بیرون و روش قشنگ کار کن.

    6. کنسل شدن خونه ی دوستم جهت اقامت من: گفتم قراره به جای بهتری هدایت بشی و خانه ی الآنم که صد در صد هدایت خدا بود آغاز فعالیت رسمی من شد.

    استاد این دید الخیر فی ما وقع را سعی میکنم خیلی داشته باشم.

    حتی اگر تو رانندگی یک آن مسیر را اشتباه برم هم میگم: باید از این ور می آمدم اینجا زیبایی های داره که منو در مسیر خواسته ام هدایت می‌کنه.

    مسیله که میاد میگم درسش را بگیر و بکن توشه ی راهت. اگر آزادی مالی میخای اگر آزادی مکانی و زمانی میخای اگر همراهت را میخای با همین توشه ها بهترین ها برات اتفاق میوفته.

    مثلا الان دارم به سمت رابطه ی رویایی ام حرکت میکنم و همش میگم بهار در بهترین وقت اتفاق میوفته ببین این گوشه از شخصیتت هم بهبود پیدا کرد. صد در صد رابطه آت بعد از این بهبود بهتر خواهد شد.

    یا برای داشتن خونه، میگم الان بهتر فهمیدی چه خونه ای میخای پس اجازه بده در بهترین زمان خونه آت وارد زندگی آت بشه و دایم به خودم یادآوری میکنم که تو فقط لذت ببر بقیه با اون.

    استاد دوستتون دارم.

    چون تعهد دادم که کامنت ها را انگلیسی بنویسم با اجازه تون ادامه را انگلیسی بنویسم.

    My dear master

    My best friend ever I had.

    Your farm woke up me.

    New trees and small trees told me our universe is based on aboundence because your master had cleaned these farm but after around two years here is full of new trees.

    So don’t worry this universe will grow. You grow yourself your world will grow also.

    I love you up to moon.

    Sincerely

    Bahar

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: