می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
با سلام خدمت استاد عزیز
مورد اول برمیگرده به حدود سه چهارسال قبل که البته اون موقع باقانون آشنا نبودم
توی یه خونه حدود چهل متری زندگی میکردیم که صاحبخونه خوبی هم داشتیم فکرکنم حدوددوسه سالی مستاجربودیم تااینکه حدود دوماهی مونده بودبه تمدید قرارداد جدید صاحبخونه گفت میخوام کابینتای خونه رو تعویض کنم به خاطرشما چون کابینتای قبلی کهنه وقدیمی شده، ماهم خوشحال شدیم خلاصه باهر سختی بود توی خونه چهل متری نجار آوردن و کابینتارو تعویض کردن و من وخانمم خوشحال بودیم تااینکه شاید دوسه هفته ای مونده بود به تمدید اجاره که صاحبخونه تماس گرفت که من میخوام خونه رو بفروشم به صاحبخونه جدید میگم بامستاجرمیفروشم
من وخانمم خیلی ناراحت شدیم که البته خانمم خیلیی بیشتر ازمن ناراحت شد اماخب نمیدونم باوجوداینکه قانون نمیدونستم یه جورایی خیالم راحت بود ومیشه گفت حالم خوب بود،بنگاهی هم گفت که صاحبخونه جدید میگه خودم میخوام بیام بشینم به فکرخونه باشید
شاید باور کردنی نباشه که پول پیش کمی داشتیم اما خب توی دومین یاسومین بنگاهی که رفتیم خونه ای پیدا کردیم که الانم توی همین خونه میشینیم که حدود هفتاد متره وازنظر منطقه ای خیلی بهتر هم دسترسی عالی هم ساختمون خیلیییی عالیترر از ساختمون قبل هم صاحبخونه چقدرررر انسان عالی هم همسایه ها چقدرررر بهتر از همسایه های قبلی
باخانمم گاهی به یاداین موضوع میفتیم میگیم یعنی اگر قراربود خودمون بگردیم وهمچین جایی پیدا کنیم شاید نمیشد فقط وفقط کار خداست
مورد دوم هم مربوط به ماشین میشه که ازقبل در سمت راننده مقداری رفته بود داخل که به خاطر هزینش درستش نکرده بودم تا حدوددوماه قبل توی کوچه ای درحال رانندگی بودم که یه شاسی بلند از توی پارک میخواست دربیاد که خورد به ماشین
که من همون موقع خیلیی ناراحت شدم پیاده شدم دیدم خورده به همون دری که مشکل داشت و در کلا رفته داخل وبنده خدا چقدر آدم خوب وبااخلاقی بود گفت هرچقدر که هزینش بشه من پرداخت میکنم که این شد یه اتفاقی که در ماشین بعد چندسال درست بشه
الان دیدم به مسائل با گذشته خیلی فرق کرده وهمیشه سعیم اینه که همه اتفاقات با دید الخیر فی ما وقع ببینم