می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
به نام خداوندی که من را انسان آفرید و هدایتم کرد
سلامممم به استاد عشق خودممممم امیدوارم که حالتون عالیییییییییییییییییی باشه
وای استاد جانم واقعا تن ادم مور مور میشه خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت
عملیات جداسازی سریع برنامه ریزی نشده ی قطعات
یعنی از کلمه شکست استفاده نکردن چرا؟ چون ذاتن یه همچین چیزی وجود نداره ما تجربه کسب میکنیم الان تجربه کسب کردن که قطعات برنامه ریزی نشده بود
اتفاقات به تنهایی هیچ معنایی ندارد
اون تعریفی و تدبیری که ما به اتفاقات میدیم اون اتفاق معنا پیدا میکنه و مهمتر از همه ما باید به اون اتفاق از زاویه ای نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بده
چون میدونیم احساس خوب = اتفاقات خوب
هر اتفاقی که در زندگی ما رخ میده این ما هستیم که تصمیم که چه معنایی به اون اتفاق بدیم
فارق از اینکه اون اتفاق ظاهرش خوبه یا بده
که وقتی ما قوانین رو آگاهانه درک کنیم میفهمیم که ذاتن شکستی توی این جهان وجود نداره خب ما با اتفاقاتی که توی زندگیمون میوفته تجربه کسب میکنیم چه توی روابط ، چه توی کار و هرچیز دیگه ای
چندتا نکته مهم درمورد استار شیپ
1_استار شیپ کاری رو انجام داد که هیچکس تا به الان انجامش نداده بود یعنی باور داشت و داره که میتونه توی این کار موفق بشه با اینکه الگویی هم نداره
2_تکاملش رو طی میکنه منتظر این نیست که همون دفعه اول همه عالی پیش بره تجربه کسب میکنه تا قدم بعدی رو بهترو بهتر برداره
3_تا ما درسامونو نگیریم بزرگ نمیشیم پیشرفت نمیکنیم
4_ اصل بهبود گرایی رو سرلوحه ی کارشون قرار دادن همش دنبال بهبودن و کمال گرا نیستن
5_هرچیزی رو ممکن میدونن چون ذاتن غیر ممکنی وجود نداره
6_دارن خوب زندگی میکنن و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنن
پیشرفت ، پیشرفته هرچقدرم که کوچیک باشه
استار شیپ گفت که خیلی ماموریت موفقی بود یعنی همین که اون راکد از جاش بلند شد خودش یه پیشرفت بزرگه و این نوع دیدگاه استار شیپ باعث شده که انقدررررررر موفق بشه
دقیقا استاد جانم مثال توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی فوقالعاده ای زدین
خیلیییی ها اومدن توی اون زمان که کرونا اومد گفتن وایی کسب و کارم داغون شد فلان شد اینجوری شد
ولی خیلی های دیگه ای که دیدگاه متفاوتی داشتن اومدن گفتن این یه فرصته برای بهبود برای تغییر
یعنی استاد جانم به نظر من میشه کرونا رو یه اتفاق فوقالعاده دونست چرا؟ چون بی نهایت فرصت شغلی ایجاد شد بی نهایت بهبود پیدا کرد همه چی
اتفاق مشابه نتایج متفاوت
چرا؟ این اتفاق که برای کل جهان افتاد چرا یسری ها توی اون زمان موفق تر از قبل شدن و یسری ها کلا کسب کارشون نابود شد چرا؟
چون اون آدم هایی که موفق تر از قبل شدن این شرایط رو یه فرصت عالی دیدن برای خودشون و از این فرصت استفاده کردن و به این اتفاق از زاویه ای نگاه کردن که بهشون احساس بهتر داد
و شما استاد جانم اومدین پرادایس برای بهبود دادن پرادایس برای تمیز کردنش
یعنی این نوع نگاه کردن و این تعریفی که ما به مسائل و اتفاقات میدیم اون نتیجه خوب و بد رو برای ما به وجود میاره
هر اتفاقی که برای ما بیفته یه خیری توشه حتی اتفاقی که ظاهرش بده
وقتی اینو با تموم وجود بهش باور داشته باشیم و وقتی این رو میگیم به احساس بهتری برسیم اون اتفاق جوری تغییر میکنه که بهترین اتفاق زندگیت میشه مثل همون کرونا که یسری همون سال براشون ثروت ساز ترین سال بود چون اون رو برای خودشون یه فرصت دیدن چون تعریف مناسبی به اون اتفاق دادن
.
چقدرررررر این سوال فوقالعادس که
اگر من قراره فردا بمیرم این شیوه زندگی درسته؟
من که از خودم این سوال رو الان پرسیدم جوابم بله بود فردا چیه اگه قرار باشه من همین الان بمیرم انقدررررررر از این زندگی لذتتتتتتت بردم که اگه عزرائیل بیاد بگه بریم نمیگم حتی 1ثانیه هم صبر کن میگم بریم یعنی در این حد من تا الان از زندگی فوقالعاده لذتتتتتتتت بردم
یعنی استاد جانم پشت هر دوره ای یه داستانی هست که باعث شده متولد بشن
میبنید استاد جانم گفتن که زندگی مالی ما تمامن ربط داره به باور های ما
مثلا من یه دختر خاله داشتم برای اینکه ثروت مند بشه میخواست مهاجرت کنه یعنی با اون باورهای پوچش همینجا توی ایران اون چیزهای که میخواست رو به دست نیاورده بود و میگفت که من اگر برم یه کشور دیگه اون چیزی که میخوامو به دست میارم
درصورتی که نمیاورد چرا؟ چون اون اصل کاریه که باورهاش بود تغییری نکرده بود و فقط مکان جغرافیاییش داشت تغییر میکرد
و همچنین این رو هم ما میدونیم که ما باید
درشرایط عالی مهاجرت کنیم برای رشد
بیشتر یعنی یکی مثل استاد جانم که باورهاشو توی همین کشور یعنی ایران درست کرد به اون چیزهایی که میخواست رسید و در عالی ترین شرایط ممکن مهاجرت کرد
اصلا مهاجرت کردن باعث ثروت مند تر شدن ما میشه درصورتی که در عالی ترین شرایط ممکن مهاجرت کنیم چرا؟ چون تو وقتی عالی ترین شرایط رو داشته باشی یعنی باورهات خیلیییی خوبه و توی هرکشوری هم بری به هرچی که میخوای میرسی چون اون اصل کاریه درسته یعنی باورهامون
.
استاد جانم اگر اون اتفاق به ظاهر نامناسب هم باعث نابودی اون فرد شده بخاطر برچسبی و تعریفی هست که اون فرد به اون اتفاق داده
سوالی که استاد پرسیدن گفتن که چطور یه اتفاقی که یکسانه نتیجه متفاوتی داره؟؟؟
ببینید یه اتفاق یکسانه مثل همین کرونا ولی وقتی یه آدم میاد میگه که وای چه اتفاق بدی بدترین اتفاق زندگیم بود یعنی برچسب بد بهش میزنه و از کلماتی استفاده میکنه که بار منفی دارن و با کلامش فرکانس میفرسته جهان اون رو توی موقعیتی قرار میده که اون اتفاق به ظاهر بد برای اون آدم واقعا بشه بدترین اتفاق زندگیش چرا؟ چون اون آدم برچسب مناسبی روی اتفاق نذاشت و برعکس یعنی چی؟
یعنی اگر یه اتفاق به ظاهر بد برای یه نفر میوفته مثل همین کرونا وقتی طرف بیاد بگه این یه فرصته یه ایدس برای رشد و پیشرفت بیشتر برای بهبود و برچسب مناسبی روی اون اتفاق میزاره و از کلماتی استفاده میکنه که بار مثبت دارن و با کلامش فرکانس ارسال میکنه جهان اون اتفاق رو به نفع اون فرد برمیگردونه و اون اتفاق میشه بهترین اتفاق اون فرد چرا؟ چون اون فرد به اون اتفاق برچسب مناسبی زد
بخاطر همین هست که اتفاقات یکسانه ولی نتایج متفاوت چون نوع دیدگاه افراد به اون اتفاق متفاوته و وقتی متفاوت باشه تعریفی هم که به اتفاقات میدن متفاوته و اوت نوع دیدگاه نشئت میگیره از باورهاشون
یعنی استاد جانم من این رو با تموم وجودم درک میکنم که وقتی هدایت میشی اتفاقات که فقط ظاهرشون بده هم خیلیییییییییییییییییییییییییییی کم رخ میده من الان داشتم فکر میکردم که چه اتفاق به ظاهر بدی برای من رخ داده واقعا یادم نمیاد
یعنی من از زمانی که هدایت شدم یادم نمیاد که اتفاق به ظاهر بدی برای من رخ داده باشه که اگرم باشه من یادم نیست
با خاطر هیمن من این حرفتون رو با پوست و گوشت و خونم حسش میکنم
یعنی اینطوری نیست که اصلا نیوفته باشه ها چرا ولی انقدررررررر کوچیک بوده که من یادم نیست و همچنین من در اون موقعه ذهنم رو کنترل کردم که الان اینجا هستم
و یادمه یه بار سرویسمون سقفش خراب شده بود و با اینکه پدرم و مادرم از این اتفاق کوچیک و به ظاهر بد ناراحت بودن من هی پیش خودم میگفتم که حتما خیری توش هست و اینو هی با خودم تکرار میکردم و واقعا هم خیر توش بود و من احساس عالی بود اون زمان خدایییییی منننننننن توصیف نشدنییییییییییییییییییییییییییییی شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت
خدای مننننننننن یعنی یه اتفاق چقدرررررررررررررررررررررر میتونه برای آدم درس داشته باشه
و من توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی سپاسگزارم از مریم جونم که انقدررررررر زحمت کشیدن این فایل توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی عالی رو برای ما ظبط کردن و همچنین از استاد جانم که بازهم آگاهی های ناب به ما دادن هرچقدرررررررررررررررررر بگم سپاسگزارم کم گفتممممممم استاد جانم کمههههههههههههههههههههههههههه
عاشقتونمممممممممممممممم اونقدری که توصیف نمیشهههههههههه و خیلییییی پیاده روی عالی و لذت بخشی بود
دوست دارم توصیف نشدنییییییییییییییییییییییییییییی