می توانید در بخش نظرات، درباره آگاهی های کلیدی ای بنویسید که از این فایل دریافت کردید. نوشته شما می تواند شامل چنین نکاتی باشد:
- موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
- کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
- چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
- برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD571MB38 دقیقه
- فایل صوتی اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت36MB38 دقیقه
به نام خداوند بخشنده مهربان ..
سلام استاد عزیزم ومریم بانو.وبچهای عزیز سایت ..
خیلی اتفاقی وهدایتی من این فایل رو دیدم ..واینو یه نشونه میبینم واسه اینکه دارم تومسیردرست قدم برمیدارم ..
چون دیروز به خاطر الرژی شدیدی که بعد سه سال دوباره به سراغم آمد وخیلی اذیتم میکرد ..رفتم توقسمت عقل کل وسعی کردم از راهکارهای بچه های دیگه استفاده کنم ..
ولی خوب چون خیلی فکرم رو این بیماری بود .اصلا تمرکززیادی نداشتم ..بعد آمدم توقسمت سوالات عقل کل سوال خودم رو مطرح کردم ..
وبعد بلافاصله با کامنت خوب یکی از بچها برخوردم ..
که خیلی جواب خوبی در مورد این سوال من داده بودن،
البته این جواب ایشون برای چند سال پیش بود .ولی خیلی با شرایط العان من یکی بود .ودقیقا جواب سوال من بود ..
بعد ازخوندنش چند بار البته ..
به خودم آمدم انگار که اون جملات وکلمه ها یه تلنگری بهم زد ..
واقعا انسان فراموش کاره ومنم وقتی خیلی بهم سخت گذشت همه چیز رو فراموش کردم ..
ولی بازم خدارو شکر که هدایتم میکنه و سریع متوجه شدم ..
همون دیروز عصر باخودم گفتم ونوشتم که خدایا من میدونم هیچ اتفاقی بی دلیل برای من رخ نمیده ..
قطعا چیزی هست که من باید اونو یادبگیرم وبفهمم ..
چیزی که درون منه ،وداره بهم هشدار میده که این کار ،یااین فکر ی که داری درست نیست ،درسی دراین بیماری برای من وجود داره ،ومن باید آوند یادبگیرم واین مسعله رو حلش کنم ……
بعد یاد خانم شایسته افتادم تویکی ازفایلها که زنبور نیششون زده بود .وگفته بودن که حتما این نیش زنبور برای ایشون یعنی برای بدنشون لازم بوده ..
بعد باخودم گفتم .مریم .این بیماری هم همینه حتما این حساسیت پوستی برات لازم بوده ..چون من باید چیزی رو یادبگیرم بفهمم ..
وهیچ اتفاقی بیخود برای من رخ نمیده ..
من هر اتفاقی که دراطرافم وبرام رخ میده نتیجه فرکانس وباورهای خودمه ..
قطعا که این اتفاق به ظاهر بد درسی درخودش برای من داره ومن آمدم این اتفاق رو به خیریت بهش نگاه کردم ..وگفتم خدایا شکرت من تمام اعضای بدنم همشون خیلی عالی دارن برام کارمیکنن ومن خدارو شکر هیچ مشکلی ندارم ..
حتی درد معده ی من بااون شرایط واون همه برو بیا ودکتر العان من در بهترین شرایطم انگار نه انگار من سالها داشتم ازاین موضوع رنج میبردم ..
پس این چیزی نیست .به خدا میسپارم ومیدونم خیریتی دراین هست برام ..
حالم بهتر شد وسعی کردم به کارام ادامه بدم واحساس خوبی داشته باشم ..
چون بالاخره وقتی تواین مسیر قرار گرفتم وباتکرار وتمرین به اندازه ای که قانون رو دارم درک میکنم دارم نتیجه هم میگیرم ..
وخدارو شکر کردم که اینجوری به این بیماری نگاه کردم وامروز حالم بهتره ..
وبعد هم که به این فایل هدایت شدم .دیدم استاد هم دقیقا دارن درمورد همین موضوع صحبت میکنن ..
بازم گفتم خدارو شکر که ببین تومسیر درستم ودارم قانون رو درک میکنم ..که نگاهم نسبت به یکسری ازمساعل اینقدر خوب تغییر کرده واصلا من این توانایی رو دارم که اتفاقات به ظاهر بد اطرافم وزندگیم وخودم رو جور دیگه ببینم ..خدایا شکرت ..
که یادگرفتم
الخیرو فی ما وقع …یعنی چی …
یعنی هر اتفاقی بیوفته یه خیری برای من توش هست …
خیلی واقعا خوشحال میشم وقتی حتی یک جمله رو درک میکنم .خیلی حس خوبیه ..
ولی باید اینو یاد م باشه که همیشه باید اینطور باشم ..واگر هراتفاقی چه بظاهر بد یا خوب رو یه خیریت ببینم برای خودم …
واین که درمورد هراتفاقی که توزندگی مارخ میده ..
این ماهستیم که تصمیم میگیریم چه معنایی به اون اتفاق بدیم …
این ماهستیم که مشخص میکنیم،که اون اتفاق درنهایت نتیجش برای ما خوبه یانه …
فارغ از اینکه اون اتفاق ظاهرش خوبه یابد …
مثل همین استار شیب که بوسترش ازش جداشد واین اتفاق به ظاهر بد بودولی تعبیر اونها ازاین اتفاق یه نگاه متفاوته بجای شکسته که میگه بهبود…..
ومن باید بشینم فکرکنم که اتفاقات زندگی من چطور میتونن بهتر باشن. ونتیجه ی بهتری بدن ..
که اگر نگاه متفاوتی به اتفاقات داشته باشم ….وازیک منظر دیگه اتفاقات رو ببینم .مثل همین مسعله ی بظاهر بدی که بهش برخوردم….
ازاین دست اتفاقات برای من بازم رخ داده ..
توهمون زمان کرونا که همه نگران بودن ومیترسیدن من همه جامیرفتم هم خودم هم بچهام هم همسرم بدون ماسک ..تازه اونموقع خیلی این قوانین رو به این صورت نمیدونستم ولی باور داشتم که اتفاقی برامون نمیوفته همسر وپسرم که اصلا بیمار نشدن خودبا دخترم هم خیلی سبک این اتفاق رو رد کردیم ..وخداروشکر چقدر تواین دوران کرونا برای من بهتر شد که موندم خونه ..وشروع یک آغاز جدید وتحول جدید توزندگیم بود ،،
باعث شد باورزش آشنا بشم ..وباعث شد که اصلا به همه چیز این دنیا شککنم حتی به خدا وقران ..
که من میخواستم حقیقت رو بدونم ،بفهمم …
که اصلا اگر این اتفاق به ظاهر بد دراون سال اتفاق نمی افتاد ،شاید همچنان من داشتم تواون مهد کودک کارمیکردم وهمچنان از حقوق کمش وشرایط نادلخواه زندگیم وروابطم داشتم گله وناله میکردم وچه وچه……..
ولی این اتفاق برای من ازتمام جهات خوب بود ..
باورزش آشنا شدم ..
بااستاد آشنا شدم .
خدارو توزندگیم پیدا کردم ..باخدا دوست شدم راحت تر شدم ..
خودم به آرامش رسیدم .روابطم بهتر شدن ..
درآمد خودمون رو داریم .
وتازه ما کلی راحتر و بهتر از گذشته زندگی کردیم .درصورتی خیلیها بااین موضوع درگیر بودن ..
واقعا خداروشکر میکنم ..اینها همه لطف و عنایت خدابه من توزندگیم بود ..
به خدا قسم که انگار تودستهای خدابودیم ما ..یعنی این قشنگترین تعبیری بود که به ذهنم آمد….
وواقعا هم همینطور بوده و هست ..
زندگی من ازاون دوران متحول شد .
خدارو هزاران بارشاکرم ..
بینهایت ازشما سپاسگذارم استاد که واقعا دستی هستین ازدستان خداوند توزندگی من ..
من هم بی نهایت دوستتون دارم عاشقتونم ..
وازخداوند میخوام مارو به راه راست هدایت کنه ،راه کسانیکه به آنها نعمت داده ،نه گمراهان وغضب شدگان …
خدایا تنها ترو میپرستم وتنها ترو میجویم …
در پناه خداوند یکتا شاد و تندرست وثروتمند سعادتمند و خوشبخت باشید ..
عاشقتم استاد️️