اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-21 07:42:342024-05-10 05:52:37اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بانام خدواندرزاق وهستی بخش
وباسلام ودرودفراوان براستادگرانقدرمان وخانم شایسته به حق شایسته وهمه دوستان وهمراهان سایت توحیدی وبی نظیرعباسمنش
خداوندرابسیارشاکرم که یکباردیگر به من فرصت داد تا یک فایل فوفق العاده روازاستادنازنین ببینم وگوش کنم وکلی اگاهی تازه در یافت کنم
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم
استادگلم خیلی دلم براتون تنگ شده بود دقیقا یکی دوروز پیش که داشتیم قسمتی ازسریال زندگی دربهشتو باهمسرنازنینم تماشا میکردیم این خواسته درمن شکل گرفت که ای کاش استاد عزیز یه فایل جدید ازپارادایس می گذااشت وامروز که بلافاصله ازخواب نازبیدار شدم سریع رفتم سایت وصفحه اصلی روکه مشاهده کردم پیش خودگفتم امروز میهمان پارادایس هستیم
بلافاصله فایل رو دانلود کردم وباعشقم همسرگلم فایل روتماشا کردیم وکلی هم سپاسگزارخدواند هستم که اینقدرسریع خواسته من رو براورده کرد
خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم بابت همه نعمتهای که هرروز برزندگی ماجاری میکنی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
امامحتوای فایل امروز که استاد عزبزموضوع اتفاقات “مشابه ونتایج متفاوت” رو مورد بررسی قراردادند خیلی جالب وروشنگرانه بود ومن درابتدا بسیارتحسبن کردم کمپانی اسپیس اکس اقای ایلان ماسک رو که درزمان خیلی کوتاه وطی چندین سال به چنین موفقیتهای عظیمی در صنعت فضا وهواوخودرو سازی وسایرصنایع دیگر داشته است وچقدرایشان دارن به گسترش جهان کمک میکنین وجهان راجای بهتری برای زندگی کردن برای خود ودیگران میکند
فقط دریک لحظه تفاوت دیدگاههای ادما وحکومتها درذهنم رژه رفت که ببین انطرف ابهای خلیج فارس ودربلاد کفر چه خبره ودنیا داره به چه سمتی پیش میره وازتکنولوژی وفن اوری چه استفاده های میکنن وانوقت درکشورعزیزمون ایران انقلاب اسلامی دردهه پنجم حکومتش داره ازفن اوری برای تشخیص چهره بانوان سرافراز کشورمون برای مقابله بابی حجابی استفاده میکند
خدایاازت درخواست میکنم که همه ماروبه جاهای زیباتر ،ازادتر،شادتر وباامکانات بهتری هدایت فرما
امین یارب العالمین
استادگلم اما درمورد سوال فایل که گفتین ازتجربه خودمون درباره تضادهای به ظاهربد ونگاه ما به ان تضادها بنویسیم باید بگویم که من شخصاازاوایل سال 98 که خداخیلی دوستم داشت وبه این مسبرزیبا وپرخیربرکت تقیر هدایتم کرد واززبان شما وارطریق سایت بافایلهای رایگان ومحصولات ثروت 1 ودوازده قدم باقوانین اشناشدم
به لطف الله مهربان خوشبختانه تاکنون باتضاد خیلی سختی برنخوردم که بخواهم راجع به ان بنویسم ودراین مدت اتفاقات روزمره زندگی بوده که من سعی کردم به همین اتفاقات کوچک به ظاهربد زندگی ام دید مثبتی داشته باشم ونگاهم همان جمله معروف شماهست”الخیر فی ماوقع” هراتفاقی برای من رخ دهد خیرمن درهمان است واین دیگاه باعث شده خیلی نسبت به قبل ارام تر باشم گرچه هنوز باید دربحث کنترل ذهن خیلی زیاد روی خودم کارکنم
وسپاسگزارخداوند هستم که همچنان بیشتراوقات خودم راصرف گوش کردن وتماشاکردن فایلها ،خوندن کامنتهای سایت وا نجام تمرینهای زیبا وتاثیر گذار ستاره قطبی وفانوس دریایی میکنم که خوشبختانه تاکنون درحوزه سلامتی ،ارامش ،روابط وحتی مالی ازنظرخودم نتابج قابل قبولی گرفته ام وشک ندارم که بااستمرار،تلاش،تکرارتمرینات وجدیت بیشتر ازدرک قوانین نتایج فوق العاده ای درانتظارمن خواهد بود.
ضمناپیشاپیش عیدسعیدفطررابه همه شماعزیزان تبریک وتهنینت عرض میکنم
همچنین باتاخیرتقریبایکماه سالگرد تولد استادنازنین راکه دراسفند ماه بوده تبریک عرض میکنم وامیدوارم سالیان سال درپناه الله یکتا شاد سلامت وپیروز باشید.
ودرپایان باتشکر ازشمانازنینها که وقت گذاشتین و نوشته بنده رو خوندین
امیدوارم همواره درپناه خداوند مهربان شاد،سلامت،سعادتمندوثروتنمد دردنیا واخرت باشید
دوستتون دارم وعاشقتونم خیلی زیاد.
سلام وقت بخیر استاد عزیز و خانوم شایسته عاشقتونم
.
عجب فایلی به به کیف کردم خدایی عشق کردم و با لذت و احساس سپاس گذاری درک کردم همه ی آگاهی هایی رو که آماده بودم برایه شنیدنشون .
.
خب قبلا همیشه بعدِ منفی رو میدیدم ولی الان نه
.
من فوتبالیستم و در سطح حرفه ای بازی میکنم
در حال آماده سازی هستم برای رفتن به اولین تیم رسمی و خیلی برام اهمیت داره که خوب تمرین کنم و زندگی حرفه ای داشته باشم .
چند روز پیش با دوستان بازی میکردیم و من زمان شوت زدن زانویه راستم یه کوچولو آسیب دید و مصدوم شدم
اولش ناراحت بودم اومدم خونه و فک کردم ،قبل از این که این فایل روببینم ،فک کردم چرا این اتفاق افتادنشونش چیه خدا چی میخواد بهم بگه؟؟
.
اولین درسی که گرفتم :
آنالیز کنم ،من کیم ،چی میخوام ،چه باروی نسبط بهش دارم
چطور میتونم بهتر عمل کنم ،چه کارایی باید انجام بدم و…
آنالیز کنم رفتارم رو ،حرف هایی که میزنم ،فکر هایی که دارم در طول روز مثبت هستن یا نه،
آنالیز کنم انگیزه و تعهدی که به کار و زندگی ام دارم
در کل یه آنالیز خوب داشته باشم برایه: لذت بردن بیشتر
راحت انجام دادن کار ها،نتیجه بهتر،و آرامش و خوشبختی بیشتر
.
دومین درس:
من کلی پرونده ی باز داشتم که وقت نمیکردم به همه ی آن ها رسیدگی کنم مثله:
افزایش تمرکز ، دوره ی عزت نفس استاد، تمرین فوتبال،کتاب هایه فوتبالی ،بدنسازی ،و آنالیز قران ک درک کنم قوانین خدا رو .
خب باعث شد به خوبی الویت بندی کنم و یه برنامه راحت و پر از نتیجه طراحی کنم و به کارام رسیدگی کنم.
.
سومین درس :
آنالیز نقات قوت و ضعف فوتبالی ام ،این که بشینم طراحی کنم و بهتر و سریع تر رشد کنم
آنالیز بدنسازی که بدن آماده و قوی تری داشته باشم
.
چهارمین درس :
خب من وقتی مصدوم شدم اتشباه شوت زدم به جایه درست توپ ضربه نزدم ،یاد گرفتم تو فشار چطور شوت بهتری بزنم، چطور تعادل بهتری داشته باشمو…
.
پنجمین درس:
خب مدتی بود بی وقفه تلاش میکردم و در لحضه زندگی کردن رو فراموش کرده بودم چون همش تلاش تلاش وتلاش میکردم بدون استراحت .
خدا با این نشونه بهم گفت که در لحضه زندگی کنم ،[درست مثل استرهیکس ک مگه دستت رو از رو پا رو ها بردار اجازه بده جریان تورو به اقانوس برسونه].
.
واقعا این که چه نگاهی به مسائل چالش ها داشته باشیم ،چه باوری راجب خدا داشته باشیم که با نشانه ها با ما حرف میزنه و مسیر میگه خیلیییی اهمیت داره ،چون باعث میشه جا بزنی یا حرکت کنی .
خدایا شکرت بابت این قدرت انتخابی که به ما دادی قدرت اختیاری که دادی سپاس گذارم.
استاد کیف کردم با بدنی که ساختی به به واقعا افتخار میکنم بهت که این بدن عالی رو ساختی
جلو بازو و پشت بازو فوق العاده
عضلات شکم و سینه فوق العاده
عضلات کول عالی
عضلات چهار سر ران عالی
تحسین میکنم این موفقیت عالی رو
و ممنون از این فایل عالی
.
تحسین میکنم عشق و تعهدی که خانوم شایته محترم به کارهایه سایت داره و با که کیفیت عالی از استاد فیلم میگیره
سپاس از شما
.
تحسین میکنم موفقیت آقایه ایلان ماسک رو که اینقدر موفق شده و به رشد جهان کمک کرده و چه درس هایی که میشه ازش گرفت در حالی که خیلی ها میگن نمیشه کار کرد و هیچ امیدی ندارن
.
از خدا ممنونم سپاس گذارم که هر روز و هر ثانیه در هایه نعمت و برکت الهی رو به زندگی ام باز میکنه و منو هدایت میکنه به سمت خوشبختی عشق آرامش و ثروت بیشتر خدا جونم عاشقتم
.
هر جا هستین در پناه الله یکتی شاد،خوشبخت ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
بهترین ها رو براتون میخوام برایه همه همه ی آدم هایی که رویه این کره ی خاکی زندگی میکنن 🫵
به نام خداوند100درصدبخشنده و100درصد مهربانم
سلام عرض میکنم خدمت استاد گرامی وعزیز دلشون وهمچنین دوستان عزیز
این اولین کامنتی هست که مینویسم خداروصد هزار بار شکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم.
چند ماه پیش در اوج بدهکاری، همسرم با یکی از دوستانش تصمیم گرفتن که با مشارکت هم بیزینسی رو راه بندازن وهمسرم از شغل خودش بیرون اومد ،هنوز اون بیزینس به راه نیوفتاده شراکت بهم خورد وعملا همسرم بیکار شد وقتی این خبر رو شنیدم اولش جا خوردم ترسها ونجواها به سمتم سرازیر شدن ولی خیلی زود یاد حرف استاد افتادم که((الخیر فی ما وقع))به خودم گفتم آهان حالا وقت عمله !کلی تو فایل گوش کردی ببینم مرد عمل هستی یا نه؟!
به همسرم زنگ زدم گفتم من مطمئنم که خدا میخواد که ی در بهتری رو برامون باز کنه گفت صبر میکنیم ببینیم چی میشه؛تو این دو هفته من فقط سپاسگزاری میکردم به خاطر داشته هام وهمسرم که با این قوانین آشنایی خاصی نداره ولی خیلی خوب حال خودش رو خوب نگه داشت وبیشتر تیپ میزد وبه خودش میرسید که اینجوری حالشو خوب نگه داره .حدود دو هفته همسرم بیکار بود وقت چکا وبدهی ها داشت میرسید سه تا بچه هم ما داریم که نگرانی اونها هم هست…
باورتون نمیشه بعد از این دوهفته به همسرم پیشنهاد شغل شد تو این شغل درآمد ما چندین برابر شد نه تنها بدهیارو پرداخت کردیم کلی هم پس انداز کردیم اونم تو چند ماه خدای من هر چقدر هم که شکر گزاری کنم در توانم نیست که شکر تورو بجا بیارم این اتفاق به ظاهر ناجالب با نگه داشتن حس خوب وبا توکل وایمان وطرز دید ما به اتفاق باعث شد چنین تجربه ای کسب کنیم وبه قول استاد این ما هستیم که به اتفاقات معنا می دهیم امیدوارم که این تجربه هم واسه من وهم دوستان در ذهنمون بشینه که کنترل کردن ذهن در شرایط به ظاهر ناجالب ونگه داشتن حال خوب باعث به وجود اومدن بهترین اتفاق ها در زندگیمون میشه از شما استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم خدا قوت
سلامی گرم وصمیمی خدمت استادعزیزومریم خانم گل ودوستای خوبم
استادجانم همونطورکه شماخواسته بودیداومدم ومیخوام ازاتفاقی که برام رخ دادوتغییرنگرشم بگم.اتفاقی که درظاهرناجالب بودولی باتغییرنگرشم بسیارمتفاوت شد.
من سالهاقبل ازطریق دوستان مشترکمون باآقایی آشناشدم بابت ازدواج.طبق خواسته خودمون وخانواده هامون قبل هرمراسمی ترجیح دادیم اول به شناخت وآشنایی بیشتربرسیم بعداگربه نتیجه مطلوب رسیدیم بریم برای الباقی مراسمات مرسوم.
6ماه باهم درارتباط بودیم وازکوچکترین فرصتی برای دیدارهم وصحبت استفاده میکردیم.طی این رفت وآمدهاعلاقه ای هم بین ماایجادشده بود.درهرصورت بعدازاینکه من وایشون جواب مثبت خودمون روبرای ازدواج اعلام کردیم من طبق حدسهایی که طی این مدت زده بودم بامخالفت خانواده ایشون مواجه شدیم.دلیلش رونمیدونستم ایشون هم برای اینکه نمیخواستن منوازدست بدن وکدورتی ازخانواده شون دردل من ایجادنشه منکرمخالفت خانوادشون میشدن.
بهرحال یک روز بعدکلی حرف وسخن ایشون باحال نزاروداغونی اعلام کردن که این داستان ازدواج ماکنسله.البته ناگفته نماندقبل جدایی زمانی که حس کردم خانوادشون دارن تعمدا مسئله روکش میدن حدس میزدم که ی همچین اتفاقی بیفته درصورتی که اونموقع نه باشماآشنابودم نه خیلی ازقانون سردرمیاوردم ولی بابت اعتقادشدیدم به خداواون تم نسبتامذهبی به خداگفتم خدایامن نمیدونم چه اتفاقی قراره بیفته توبه دل مادونفرنگاه نکن به صلاح مانگاه کن.من دوست ندارم بدبخت شم ودوستم ندارم اونم بدبخت شه هرچی اتفاق میفته خیرباشه.
بهرحال روزای اول خیلی بمن سخت گذشت ووقتی بعدهامتوجه شدم بخاطراینکه من دخترپولداری نبودم وخانواده اون آقاازاولم نظرشون این بوده که پسرشون حتمابادخترپولدارازدواج کنه خیلی دلم شکست اززمین وزمان بریده بودم.تااینکه چندماه بعداون آقابا ی دخترخیلی پولدارازدواج کردوبه یک سال نکشیدکه ازطریق دوستم وطبق گفته های همسرهمون آقاشنیدم که خیلی ازدواج ناموفقی داشته واینکه اون خانم هم مدام باخانواده همسرش درگیری دارن.اصلا برام تعجب برانگیزه که درحال حاضر هم باوجوداینکه دو سه سال گذشته ویک بچه ام به اون زندگی اضافه شده ولی مدام درگیری دارن وبحث طلاق واین حرفابینشونه.
حقیقتابراش خیلی ناراحت شدم وواقعاهمیشه دعاش میکردم که خوشبخت وموفق شه ولی استادبه بزرگی خداواینکه بقول شمادیدت وقتی به مسائل متفاوت باشه همه چی به نفع توپیش میره خیلی اعتقادپیداکردم.روزی هزاربارخداروشکرمیکنم که من وارداون زندگی نشدم وارداون خانواده نشدم.همش درخواستی که ازخداکردم رومرورمیکنم وباخودم میگم قربونت برم خدای من چقدرتوعزیزی اخه؟توبهترین روبرای من خواستی ومن اولش متوجه نبودم ببخشیدکه خیلی غرزدم وگریه زاری کردم.
استادجان بعدشم که باشماودیدگاه هاوآموزشاتون آشناشدم تبدیل شدم به ی دخترقوی که هیچ چیزی نمیتونه خردش کنه ودرهم بشکنتش.شدیدا به (الخیروفی ماوقع) اعتقادپیداکردم.وبا هرمسئله ای که برای خودم یادیگران بوجودمیادهمین جمله روباآرامش تکرارمیکنم ونتایج پربارش رومیبینم.
خیلی خیلی سپاسگزارشماهستم استادعزیزم الهی دلتون شادوتنتون سلامت باشه که چراغ راه ماشدید.دستتون رومیبوسم وازخداوندعزیزترازجانم هم بسیارسپاسگزارم که شماروخلق کردوبامن آشناکرد.سپاسگزارم که همه جاهواموداره ومیخوادکه من شادوموفق باشم وهدایتم میکنه به مسیرهای عالی وزیبا.
درپناه خداباشیدآمین
وای استاد مغزم
استاددد استاددد
چه کردین با من؟؟
چه کردین با من؟؟
خدای من تو صدای منو میشنوی پس
تو دست منو گرفتی پس من نمی بینم
تو همین الانم داری طبق پلنت پیش میری که زندگی منو هی و هی زیباتر کنی
که روابطم رو قشنگ تر کنی عاشقانه تر کنی لذت بخش تر کنی
خدای من
این شرکت بزرگ که این ابر هیولارو ساخته
به جایی که بهش بگه شکست
میگه عملیات جداسازی سریع و برنامه ریزی نشده قطعات!!
خدا بهم گفت ببین
امروز به یه تضاد سخت خوردی تو روابطت
به جایی که بهش بگی •شکست•
به جایی که بهش بگی له و آورده شدن رابطت
بهش بگو مسئله ای که قراره صدمیلیارد برابر به نفعت بشه نه فقط تو روابط بلکه تو همههه چی
قراره روابطت رو التیام و خوشبختی ببخشه
قراره برات لذت بشه
برات راحتی بشه
برات بشه مسئله ای که بعدا سجده کنی
بگی خدایااااااااا اخهه چقدررررررررررر مشرک بودم
ندیدم این با این مسئله اومدی دستمو بگیری و بلندم کنی تا روابط خیلییی قشنگ تری تجربه کنم
فک کردم اینا اشتباهه
فک کردم بده
فک کردم آخر خطه
فکر کردم دقیقااا همون چیزیه که زندگی منو نابود و له میکنه
اما اینطوری نبود :)
فقط خیریت بود
فقط خیریت بود
فقط خیریت بود
خدایا شکرت
خدایا شکرت
وایییی
چه جمله طلایی!
اتفاقات به خودی خود معنایی ندارند اون تعبیر و برداشت ما ازشون نشون میده که قرارها چه تاثیری تو زندگیمون بزارن
یعنی صبا
اگه تو به این اتفاق
میگی بدبختی
پس بدبختیه
اگه میگی نههه
فرصتتتتتت
فرصت برای تجربه یه رابطه عالی تر
پسسس فرسته برای تجربه یه رابطه عالی تر :)
یعنی برداشتی که تو از روش داری
کاملااااا مشخص ارتباط مستقیمی با تاثیری که رو زندگیت میزاره داره
وایییییییی
دیگه دارم فریاددددددد میزنم
مثال از روابط عاطفی؟؟؟
خدایاااا چطور هدایت میکنی منو آخه قربونت بشم
خدای من ..
تو بهم گفتی مشکلم چیه
بهم گفتی که آقا تو مثل کک چسبید به طرف
فکر میکنی اگه بره دیگه وایییییی
تو بدبخت شدی
چقدر بیچاره ای
یه رابطه ناموفق داشتی
تو تنها و درمونده ای و …
اما هیچکدوم از اینا نیست!
مثل دختر عمم که ده ساللللل یه زندگی افتضاح و نادلخواه رو تجربه کرد و چسبید بهش و ولش نکرد
و طرف دیگه آخرش بهش خیانت کرد
اما کمتر از یک سال بعد با یه آقایی آشنا شد
فوق العادهههه
با شخصیت
پولدار
خانواده دار
بعدم خیلی زود بچه دار شد
و واقعا داره از زندگیش تو بهترین نقطه آمریکا لذت میبره
خدایا شکرت
الان اگه دختر عمم به خودش میگفت وای من یه رابطه ما موفق داشتم ال بودم بل بودم
هیچ وقت این رابطه فوق العاده روو تجربه نمی کرد!
الهی شکرت بابت این هدایت
خدایا
ممنونم که دستمو میگیری
ممنونم که ولم نمی کنی
ممنونم که حتی اگه دور بشم تو بازم هستی
آخه عاشقتم من خدایا
..
خدایا شکرت یه درک جدید
فارق از اینک اون اتفاق ظاهرش خوبه یا نه،دیدگاه ما و برداشت ما میگه که به نفعمون باشه یا ضررمون
قرار نیست توی رابطه همیشه کار درستو انجام بدم!
هنوز خیلی از تجربه هارو ندارم
هنوز خیلی از مسائل رو نمیدونم!
عیب نداره
میرم جلو و درس هامو یاد میگیرم !
و پیشرفت میکنم به وسیلش خدایا صد هزار مرتبه شکرتت
آفرین صبا جون واقعا برای این درک و آگاهی تحسینت کردم..
آفرین همینه..
همینه که تو و ما و همه مون اینجا هدایت شدیم..
مطمعن هستم با این درک و آگاهی یک پله به مدار بالاتر هدایت شدی و این یعنی رشد و پیشرفت..
با همین فرمون برو جلو که موفقیت از آن توست
بقول یکی از دوستان اینجا تنها جایی هستش که می تونیم موفقیت هامون رو جشن بگیریم
به امید موفقیت و آگاهی روزافزونتر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود و تحیت
امیدوارم که همیشه نگرش هاتون به زندگی خوب باشه تا حالتون هم به طبع خوب باشه
اینبار وقتی که این فایل رو دیدم خیلی بهتر درکش کردم.
من تقریبا شش ماه پیش از شغل قبلی ام که میوه فروشی بود به سمت علاقه ام که آموزش و سخنرانی بود تغییر فعالیت دادم. طبیعتا ورودی مالی خودم رو تا حد بسیار زیادی کم کردم به این امید که با تمرکز تمام در مسیر آموزش و سخنرانی صرف کنم. خیلی از قدم های عملی را در این مسیر گرفتم، مثل آموزش فن بیان، وارد شدن به دل ترس هام مخصوصا صحبت کردن در جمع و افزایش اعتماد به نفس و مهم نبودن حرف مردم و بریدن وابستگی ها و … که همه و همه در مسیر رشد من لازم بودند و من با اشتیاق همه رو برداشتم.
من در موضوع آموزش آزاد هیچ تجربه قبلی نداشتم لذا اولین تلاشم برای دوره آموزشی بدون هیچ ثبت نامی بود. بنر رو طراحی کردم و در گروه ها و افرادی که می شناختم گذاشتم ولی هیچ ثبت نامی نگرفتم. دلایلش رو بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که باید واضح تر و مسولیت پذیر تر عمل کنم.(البته ناگفته نمونه که نجواهای نگران کننده هم کارشان را می کردند ولی من کنترلشان کردم و ادامه دادم)
دومین تلاشم نتیجه داد و بالاخره به جلسه معارفه رسیدم که در بعضی از کامنت های سایت با ذوق و شوق در مورد مسیرش هم نوشتم.
باز در این جلسه به موضوعاتی برخورد کردم که نشان از ایرادات اساسی شخصیتی من و کمبود تجربه و مهارتهای مدرسی و کلاس داری ام می داد. دوره با سه نفر از دوستان و اطرافیان شروع شد و تا جلسه سوم هم ادامه پیدا کرد و خلاصه که به این نتیجه رسیدم که واقعیت این شرایط را بپذیرم و رهایش کنم. چون برای دوستان نزدیکم می خواستم حرف هایم را بزنم و دیگر لزومی نداشت که اینچنین تشریفات و جا و مکانی درگیر ما شود.
این روزها آرام آرام مرا با حقیقت مواجه ساخت و بدون کمترین ناراحتی و مقاومتی پذیرفتم که باید مهارتهای عملی ام را در موضوع آموزش و مدیریت و رهبری افراد افزایش دهم. لذا با آرامشی که سرشار از تجربه بود این پیام را برای فردی که مسول هماهنگی مکان سالن جلسات برای برگزاری دوره بود نوشتم:
سلام خانم صفری عزیز
خدا قوت
با اجازتون امروز آخرین جلسه از این دوره شد. البته همین هم لطف خداست.
چون دوستانم برای این چند جلسه یاری دادند و اصلا موضوع آموزش و هزینه مطرح نشد.
برای خودم یک تجربه و یک قدم بزرگ در مسیر خواسته هام بود البته با همت شما.
خیلی باید در این مسیر مهارت کسب کنم
و این تجربه برای من پر از درس بود و از سال قبل خیلی بهتر شدم
در هر صورت قصه این دوره هم به اینجا رسید که برای خودم یک پیشرفت محسوب میشه.
خانم صفری هزینه بابت این چند جلسه که باید پرداخت بشه رو بفرمایید، بنده در خدمتم
در این مسیر شما با حلم و بردباری خواهرانه بنده رو راهنمایی کردید که بینهایت از شما ممنونم. امیدوارم که بتونم زحمات شما رو جبران کنم.
به امید دیدار
و ایشان هم با بزرگواری این پاسخ رو دادن بدون اینکه از هزینه سالن برای این چند جلسه حرفی بزنند:
سلام شب بخیر آقای قادری
خواهش میکنم ما کار خاصی نکردیم
کتابخانه عمومی متعلق به شما و تمام مردم هست
دنیا محل آموزش و یادگیری و آزمون دادنهاست
ما هم داریم یاد میگیریم و حین این یادگرفتن ها حال مون خوبه
حالا بعضی وقتها آزمون ها سخته که تجربه میشه و پیگیری نقاط ضعف بایستی باشه از طرف ما تا با قدرت
بیشتر بتونیم ازین آزمون های سخت و پر پیچ و خم گذر کنیم
به هرحال ما آنچه که در توان داریم
در خدمتگزاری حاضریم .
کتابی هست به نام 90 روز اول در بازاریابی شبکه ای
مطالعه بفرمائید حتما .
این 90 روز تمام شد چه به هدف برسی چه نرسی مجدد یک 90 روز دیگه را شروع میکنی و ….
آرزوی موفقیت و سلامتی براتون دارم
این که استاد در مورد نگرش صحیح به موضوع داشتن صحبت می کنه و اتفاقا تذکر هم دادند که اصلا موضوع تفکر به ظاهر مثبت در میان نیست و اینکه بخواهی به زبان حرفی را بزنی اما در درون احساست بد باشد
نننننننننننهههههههههه
واقعا نگرشت این باشد که شکست یعنی چه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصلا موضوع چیز دیگری است، اصلا موضوع یادگیری و رشد و پیشرفت است. همان جمله حضرت زینب:ما رایت الا جمیلا
الآن که دارم این متن را می نویسم خدا را شاهد می گیرم که سر سوزن از اینکه نتوانستم دوره ام را با آن انتظاراتی که داشتم به پایان برسانم ناراحت نیستم. چون این نگرشی که استاد در موردش صحبت می کند را بهتر درک کردم و به راحتی و شجاعت و (اتفاقا خوشحالی از اینکه ایراد اصلی را یافتم) پذیرفتم و تا همینجا رهایش کردم و خواسته ای را که در این مسیر برایم واضح شد را بهتر فهمیدم.”جالبه که به محض واضح شدن خواسته و گرفتن اولین قدم عملی جدی هدایتها و نشانه ها از راه رسیدن :))”
در این مسیر بهتر فهمیدم که: باید عملگرا بشوم باید با کسب مهارت و تجربه پُر بشوم، لایق بشوم، نه فقط با در خانه نشستن و فایل گوش دادن بلکه با عمل کردن
به قول قرآن فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿قارعه6﴾
خدا را شکر می کنم که اینقدر به من پذیرش و رشد ذهنی عطا کرده که از تجربه های به ظاهر ناموفقم درس بگیرم و آنها را با کسانی که در مسیر رشد و پیشرفت هستند به اشتراک بگذارم.
امیدوارم که کمتر تجربه دیگران را تجربه کنم و بیشتر از تجربه دیگران درس بگیرم و از آنها در جهت رشد بهتر و سریعتر استفاده کنم.( اما باور باید کرد که درس روزگار برای ما جانانه تر است و به جان می نشنید)
امیدوارم که این خبر خوبی که به شما دادم برای شما کارگشا و کارآمد باشد.
خدایا برای اینهمه حمایت و هدایتهایت ممنونم
افتخار می کنم که تو رب من هستی و همیشه هادی منی
عزتمند هستم که سعی می کنم که بنده خوبی برای تو باشم
یا حق
به نام خالق زیبایی ها سلام به همگی و استاد عزیزم
روزشمار فصل 6 قسمت 155
چند نمونه تو زندگیم که خیلی بولد هست میخوام بگم
استاد اصلا اومدن من تو این مسیر خودشناسی و خداشناسی برمیگرده به همچین تضاد های.
اون سالی که این بیماری پندمیک اومده بوده از یه جایی دیگه کنترلم از دست دادم نگاهم اوایل اتفاقاتی که می افتاد چه در این مثال چه مثال دیگ اصلا خیر نبود در واقع از یک تایمی تسلیم خدا شدم گفتم خدایا من دیگه نمیکشم دیگه کاری از دستم بر نمیاد ذهنم شده بود مرگ عزیزانم و خودم .از لحاظ روحی صفر شدم با دو تا بچه کوچیک و همسری که شغلش مکانیکی بود اصلا مراعات نمیکرد و ارتباطش با دیگران زیاد و در عین حال تمیز نبودن .
دیگه تسلیم خدا شدم که تو همون روزا با استاد عرشیانفر آشنا شدم حدود یک سال و نیم باهاشون بودم کلی از آموزه هاشون گوش دادم دوره خریدیم هم من هم خواهرم .
از اون سال ارتباطم با افراد منفی قطع کروم تلویزیون و اخبار قطع .کم کم اوضاع بهتر شد در واقع چون خبری نداشتم از اطراف آرامشم بیشتر شد حتی اتفاقات دیگه ای که سال های بعدش میافتاد من از همه بی خبر بودم یهو یکی میگفت تو ایران جنگ .
بعدش با شما آشنا شدم و اون بیماری پندمیک برای من الخیر ما وقع شد .
شد آشنایی من با خودم با خدام .
الان بهم بگن برگردی دوباره این مسیر انتخاب میکنی صددرصد جوابم آره .
دومین مثال همین پارسال مهر ماه بود البته این الگو برام یه مقدار تکرار میشد ولی این آخرین بار درجه خورد شدنم زیاد بود .
تو یک رابطه عاطفی با یکی از دوستانم که از اول خودش بهم ابراز علاقه کرده بود شروع شد و من به شدن کمبود اعتماد به نفس داشتم در واقع اون شخص بت کرده بودم دوست داشتم دائم با هم حرف بزنیم در مورد مسائل زندگی ،قانون و… خیلی قبولش داشتم هر دفع تحقیرم میکرد ولی من به بهونه اینکه مهربونم میبخشمش چیزی نمیگفتم ولی از درون ناراحت بودم دوست نداشتم از دستش بدم تا یک روز بدون دلیل برگشت گفت ازت بدم میاد متنفرم دیگه نمیخوام ببینمت حرفات بشنوم هر چی هم گفتم دلیلش بگو هیچی نگفت .
راستش اون روزا نتونستم خودم کنترل کنم اصلا مغزم اجازه نمیداد افسرده شده بودم با اینکه تو سایت بودم تو همون تایم شغل پخش دی جی کالا بهم معرفی شد منم یک فرصت دیدم و به حرف استاد گوش دادم که تو این تایم ها فقط یه ذره آروم تر باشید خودتون سرگرم کار دیگه کنید به اون موضوع فکر نکنید
این شغل هم به شدن آدم درگیر میکنه طوری که من از 7صبح تا بعضی روزا 6 غروب در حال پخش بودم و شب خسته برمیگشتم خونه .کار خونه نگهداری بچه ها .
واقعا وقت نداشتم فکر کنم یک ماه بعد دیگه از این شغل اومدم بیرون چون مورد علاقه ام نبود و وقتم کلا گرفته میشد دیگه آرومتر شده بودم خودم تو سایت مشغول کردم از خدا کمک خواستم بهش گفتم بهم بگو باید چیکار کنم ایراد کارم کجا بود چی رو باید متوجه بشم
که تو نشانه ها عزت نفس میومد یک بارم هم دوره 12 قدم جلسه 3 اومده بود که من دوره 12 قدم داشتم باورتون نمیشه یک ماه فقط روی همین دوره عزت نفس بودم کامنت میخوندم پول دستم بود و یک روز دل زدم به دریا دوره عزت نفس خریدم و شد شروع معجزه ها شروع آرامشم شروع شناخت خودم
من رویا عاشق خودم شدم بچه ها دوره عزت نفس طلای ناب .من تازه جلسه دومش هستم 3 ماه تو جلسه یک و دو موندم دل ندارم برم جلسه بعد بس دارم نتیجه میبینم بس اتفاقات عالی افتاده
من با عزت نفس فهمیدی من ارزش خودم نمیدونستم من خودم لایق بودن آدم های قوی تو زندگیم نمیدونستم با این بی لرزشی اگه آدم های فرکانس بالا میومدن خودم ردشون میکردم و بجاش آدم های غر غرو و کسای که به کمک نیاز داشتن فراوون تو زندگیم جذب میکردم
فهمیدم من دنبال جلب توجه دیگران
فهمیدم من از تنهایی میترسم
فهمیدم من دیگران بت کروم
فهمیدم من خودم قربانی شرایط و آدمها دونستم
من فهمیدم عاشق خودم نیستم ….
الان متوجه ام که اون شکست عاطفی چه منفعتی برام داشته
حالا منه رویا برای اتفاقات کوچولو مثل برگزار نشدن کلاس باشگاه میگم خیر و بعدش هدایت شدم به کلاس شنا که تو کامنت های قبلیم توضیح دادم.
همسرم یک اشتباهی کرده گفتم خیر هنوز نتیجه نمیدونم ولی میدونم خیر .
اگه رویای قبل بودم به هم میریختم توضیح میخواستم چند روز قهر و دعوا بود
استاد بزرگترین دستاورد من از اون سال تا الان آرامش من بود شناخت خودم و خدام بود .
استاد من دارم میبینم ظرف وجودم کوچولو داره بزرگتر میشه به خودم افتخار میکنم آنقدر خودم دوست دارم که نگو .
سعی میکنم خودم سرزنش نکنم بجاش درسم بگیرم
وقتی بچه ام اشتباه میکنه من بیخیالشم برای خودمم همینطور.
آنقدر لذت میبرم تو این مسیر تو این سایت حاضرم ساعت ها همین حا بمونم .
خدایا شکرت که قدرت همه اینا رو فقط فقط به تو میدم اگه تو هدایتم نمیکردی دستم نمیگرفتم من الان مرده بودم
از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که از اون اتفاق آتیش سوزی تو بندرعباس درستون گرفتید باعث شد الان این همه آدم تغییر کنن زندگی براشون بهشت بشه .
نور الهی به زندگیتون بباره .
در پناه حق شاد و پیروز باشید.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته عزیزم و سلام به تمام دوستان عزیزم
اول من تحسین کنم شما رو استاد عزیزم بخاطر این بدن زیبا و عضلانی و دلنشین و این برام بیشتر قابل تحسین تر هست که میدونم شما از چه شرایط بدنی از نظر ظاهری به چه شرایطی رسیدید و خودتون تصمیم گرفتید و با روش صحیح انجامش دادید مثل خیلی دیگه از کارهاتون و این برام قابل تحسین و قابل تصدیق است آفرین آفرین!
در مورد موضوع امروز جالبه بدونید که من دارم یک دوره به غیر از دوره های شما در مورد کارکرد ذهن میبینم که توی اون دوره هم دقیقا حرف شما رو زد که این ما هستیم که داریم به افکار و به احساساتمون با توجه به اینکه ما چه تعریفی از اون فکر یا احساس داریم توی ذهنمون و نسبت به اون فکر و احساس و اتفاق و یا حتی کلمه واکنش میدیم و این همزمانی خیلی برام قابل تامل هست که خداوند داره کارارو درست رهبری میکنه و قابل تحسین هست برام این قدرت!
منم با شما کاملا و با گوشت و پوستم موافقم که این انسان هست که تصمیم میگیره از یک اتفاق یا احساس چه برداشتی بکنه و نسبت به اون برداشت واکنش بده ما اول باید متوجه این موضوع بشویم و به این آگاهی برسیم که این ذهن انسان است که تصمیم میگیره نسبت به اون فکر یا احساس یا اتفاق چه واکنشی بده نسبت به تعریفش از اون فکر یا اتفاق یا احساس و یا حتی اصلا تصمیم بگیره که واکنش نده چرا چون میدونه که اتفاقات همواره در حال رخ دادن هستند و برای کسی یا بر علیه کسی رخ نمیدن و این ماهیت جهان است!
و سعی کنیم اتفاقات رو همونجوری که رخ میدن بپذیریم و با دیدگاه و باور الخیر فی ما وقع بهشون نگاه کنیم و انتخاب درست و تصمیم درست رو با توجه به شرایط بگیریم و توی مسیر درست آگاهانه و بعد با تکرار این باور و دیدگاه به صورت اتوماتیک انجامش بدیم!
من خودم 3سال پیش از نظر مالی یجورایی ورشکست شدم اما کاری که کردم تصمیم گرفتم ایمانم رو به خداوند حفظ کنم و ادامه بدم شکر خداوند الان تو شرایط بسیار خوبی هستم مخصوصا از لحاظ شخصیتی و روحی و احساس خوب نسبت به گذشته ام !
با توجه به اینکه ورشکست شدم اما الان شرایط مالیم از گذشته بهتر شده خدارو شکر و الان کلی باور های درست و قدرتمند دارم کلی آگاهی های جدید و نو دارم به لطف الله مهربان و آموزش های شما !
الان یه مهارت بی نظیر رو یاد گرفتم و به زودی شروع میشه به خلق نتایج فوق العاده در زمان مناسب به میوه دادن و در کل باتوجه به اینکه یه سری اتفاقات به ظاهر بد از نظر اطرافیانم برام افتاده اما خودم بسیار راضی هستم و دارم از زندگی که خداوند در اختیارم گذاشته دارم لذت میبرم و با عشق و ایمان دارم این مسیر طبیعی و فوق العاده رو ادامه میدم و کاملا هم به غیب ایمان و باور دارم و میدونم که نتیجه این مسیر چیه و عاشقشم و همینجور عاشق شما و خانم شایسته عزیزم و خیلی خیلی بابت وجودتون از الله یکتا سپاسگذارم!
بازهم بابت این فایل آگاهی بخش که خودش بنظرم به اندازه یک دوره کامل و ارزشمند آگاهی و مثال داخلش بود سپاسگزارم!
همیشه به یاد خدا باشید
سلام استاد عزیز و گرانقدرم و مریم بانوی مهربان
عجب سخنان نافذ و کاربردی در این فایل موجود بود
آفرین به ایلان ماسک که همیشه سعی کرده مسائل بزرگ و مسائلی که از نظر دیگران غیر قابل حل هست و حل کنه و بقول استاد در شیوه حل مسائل زمانیکه شما یک مسئله بزرگی رو حل میکنید پاداش بزرگی دریافت میکنی و بی دلیل نیست این همه ثروت ایلان ماسک
من خیلی پیگیر این پروژه ایلان ماسک بودم و بعد از اینکه قطعات جدا نشد دوست داشتم ری اکشن ایشون رو ببینم که امروز شما به این زیبایی توضیح دادید و تفسیر کردید و من از داشتن استادی مثل شما سپاسگزار خدا هستم .
در ابتدای سال 99 که من تصمیم گرفتم کسب و کار خودم رو راه اندازی کنم خیلی از افراد و شرکتها بعد کلی به به و چه چه کلی قول حمایت و پشتیبانی و دادن کالا را بمن دادند ((( البته در آن زمان بعلت نداشتن درک از توحید من اشتباها از افراد درخواست داشتم بجای خدای خودم ))))) و امــــــا اتفاقی که افتاد در تیرماه 99 زمانی که همه کارها انجام شد و برای خودم نیرو گرفتم و انبار گرفتم تمام آنهـــــــــــــــــــا زدن زیر قولشون و من موندم با یک چـــــــکنم بزرگ یکدفعه خالی شدم یکدفعه موندم حالا چی ؟؟؟؟
اما از اونجا که وقتی تصمیم میگیری کاری را انجام دهی جهان ترا حمایت میکند بقول استاد در روانشناسی ثروت وقتی میگن نمیشه یاید ی غدی خاصی داشته باشی و بگی من انجام میدم من میتونم و خوشبختانه این غدی در من وجود داشته و داره و گفتم حالا که اینجوری هست کار میکنم و ثابت میکنم که بدون اونها و کالاهای اونها که در بازار بسیار مهم هم بودند موفق میشوم .
و بعدها متوجه شدم که چقدر برکت در این اتفاق ی که بظاهر بسیار ناجالب بوده وجود داشته :
* توحیدی تر شدم و فهمیدم که در هرکاری فقط باید بخودش تکیه کنم و از خودش بخوام
* اعتماد بنفسم بالاتر رفت و بیشتر به توانایی هام اعتماد پیدا کردم
* و ثابت کردم که کار نشد ندارد
* فهمیدم که میشه جلو رفت میشه پیشرفت کرد
* اسیر و برده دیگران نیستم بله قربان گوی کسی نیستم
* میتونم واستم و بگم خودم دلیل موفقیتهام بودم نه افراد و این خیلی حس خوبی به آدم میده
* ظرفم آماده شد برای دریافت این آگاهی ها
مهم ترین جریان این بود که تقریبا یکسال و نیم بعد از شروع کارم با استاد آشنا شدم که خودش شد یک راهنما صحبتها و گفتگوهای استاد مثل یک چراغ راهنما تو تاریکی بود که ی کورسوی کوچیکی مینداخت و ادامه دادم و یاد گرفتم بیزینس رو ی جور دیگه و به ی شکل جدیدتر یاد گرفتم و نقصهای تجربه من رو نشونم داد و شروع کردم به اصلاح آنها
الان هر زمان که به آن روزها فکر میکنم میگم چقد خوب شد که اونها بمن پشت کردن خدا خیرشون بده چقد عوض شدم ، چقد بهتر شدم چقد قویتر و محکمترشدم ، مثل ی نهال تازه ای شدم که جوونه زده و داره رشد میکنه الان بخودم میبالم شرایطم نسبت به قبل خیلی بهتر شده آرامش ذهنی خیلی خیلی بهتری دارم و این آرامش و راحتی خواب رو برای همتون آرزومندم حس فوق العاده ای هست
این فایل باعث شد برگردم و نگاهی به پشت سر بندازم و با ایمان بیشتر جلو برم
خدایا سپاسگزارم که با این یادآوری بمن مسیرم رو تایید کردی
زندگیتون سرشار از اتفاقات زیبا و جذاب و جالب
سلام به استاد عباس منش
سلام به خانم شایسته
سلام به دوستان عزیزم
موضوع : کنترل ذهن، اتفاقات مشابه و نتایج متفاوت.
ابتدای فایل استاد بخوبی توضیح دادن که شرکت آقای ایلان ماسک که موشک موسوم به استار شیب را به فضا پرتاب کرد، در حالی که از اکثر شبکههای ماهوارهای بطور زنده پخش میشد، و شمارش معکوس شروع شد و بعد با موفقیت پرتاب اولیه انجام میشه و تا نزدیکی جو میرسه ولی ناگهان منفجر میشه و همه چی ازبین میره.
اما نکته مهم اینکه تیم ویژه ساخت و پرتاب موشک اینطوری تعبیر کرد: عملیات سریع غیر برنامه ریزی جدا سازی پوستر از موشک اتقاق افتاد.
واقعا انسانهای موفق حتی کلمات و واژه های مثبت و تاثیر گذار استفاده می کنند حتی در شرایطی که اتفاق ناجالب افتاده .
دیدگاه و اندیشه متفاوت انسان موفق ، نتایج متفاوت از بدنه جامعه ایجاد میکنه .
این مطالب درس ارزشمندی برای ما که قراره زندگی را خودمان خلق کنیم داره.
تاثیر کلمات در رفتار و اندیشه ما شگفت انگیزه در شرایطی که ظاهرا اتفاق ناجالب افتاده ، یک تضاد رخ داده و اوضاع در مسیر دلخواه ما نشده ، در این وضعیت با نگاهی مثبت و حل مسأله چیدن پازل بازی به قضیه داشته باشیم.
اعتقاد به اصل الخیر فی ما الوقع.
مثال از خودم:
من مغازه دار هستم و لامپ های مغازه را هر روز می بستم و آخر شی باز میکردم و ارتفاع بالا بود و افتادم ،ولی به حل مساله فکر کردم و فورا رفتم 5 تا نور افکن قوی گرفتم و خیالم راحت شد و لازم نبود هرروز باز کنم.
مثال دوم : چارپایه داشتم که دم در مغازه می گذاشتم و اگه لازم بود از قفسه های بالا استفاده کنم بر می داشتم .
اما سارق آن را دزدید و مشکل پیش آمد ولی من حل مساله کردم و کنترل ذهن کردم و انرژی خودم را گذاشتم در حل مساله، و رفتم یک نردبان آلومینیومی کوچک عالی گرفتم که داخل مغازه جا میشد و نیازی نبود بیرون از مغازه بذارم و این مساله هم برای همیشه حل شد که اصلا بهش فکر نمی کنم.
وکلی مثال دارم ازین موضوع که مجال نیست.
ود پناه الله یکتا شاد سلامت و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.
دوستتان دارم فراوان .