اتفاقات مشابه، اما نتایج متفاوت - صفحه 37

634 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 1583 روز

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز و سایر دوستان عزیز

    چقدر این فایل زیبا بود و پر از آگاهی های ناب بود.

    دقیقا یادم می اید که تابستان سال گذشته تازه در یکی از شرکت های بزرگ استخدام شده بودم با اینکه هنوز زمان زیادی از مهاجرتم به این کشور نگذشته بود اینکه تونسته بودم در یکی از شرکت های بزرگ استخدام بشم به خودم افتخار میگردم و اما خیلی استرس بابت محیط کار جدید و اینکه زبانم هنوز به اون حد قوی نیست که در چنین محیطی بتونم کار کنم. اما همیشه سعی میکردم ذهنیتم را مثبت نگه دارم چرا که به حس خوب و اتفاقات خوب باور داشتم.

    اما بعد از حدود یک ماه که انجام بودم عذرم را خواستن و یک جورایی اخراج شدم اولش یک حس نسبتا منفی گرفتم و گمی از خودم نا امید شدم اما به قول استاد همیشه این جمله را میگفتم که حتما در این خیریتی است- بعد از چند ساعت که گذشت تونستم ذهنمو کنترول کنم و نگذارم که خیلی حال منو خراب کنه

    خیلی جالبه بعد از زمانُ فرصت های زیادی برام فراهم شد که منو توی یک مسیر شغلی دیگه گذاشت و الان در آمدم خیلی بهتر از زمانی است که در انجا کار میکردم- الان خدا را همیشه و همیشه شکر میکنم که این اتفاق افتاد و من اخراج شدم چون اگر اخراج نمیشدم احتمالا شجاعت تغییر شغلی که در راستای علایقم نبود را نمیداشتم. و همیشه بابت چنین اتفاقی در زندگی خدا را هزاران مرتبه شکر میکنم – الان در کار بهتر و با درآمد بهتر که اصلا نمیشه با کار که در اون شرکت داشتم مقایسه کرد.

    اون اخراج از اون شرکت بعنوان یکی از نقاط مهم زندگی ام همیشه بخاطر میسپارم و خدا را بابت آن هزاران مرتبه شکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 617 روز

    سلام به استاد عزیزم

    و همه دوستان خوب و پرانرژیم .‌‌..

    تجربه ای که من در این موضوع داشتم من سن خیلی کم ازدواج کردم و تا دوسال اولی که ازدواج کرده بودیم تقریبا و به ظاهر اوضاع خوب بود که به خاطر باورهای من که فکر میکردم هرچقدر مطیع تر و هرچیزیو قبول کنم من آدم بهتری هستم و همه میگن که چقدر این دختر خوبه و جلب رضایت دیگران برام راس همه چی بود طوری که خودم رو فراموش کرده بودم اینکه من چی میخوام محدثه چی دلش میخواد اینارو گذاشته بودم کنار و به خاطر اون باور غلط و اشتباهی که از بچگی درسرم و در درونم پرورونده بودن که هرچقدر حرف نزنی تو بهتری من راجع به هیچ مسئله ای نظر نمیدادم و فقط دنبال رضایت دیگران بودم تا اینکه بعد از 3 سال یه اتفاق به ظاهر نازیباکه نمیخوام خیلی راجع بهش حرف بزنم فقط اون اتفاق باعث شد من برم خونه مادرم اینا و اون خونه رو ترک کردم و همه و خودم اینطوری بودیم که وای محدثه بیچاره شدو اینم زندگیش داره به ظاهر خراب میشه…. اما در گذر 6 ماه که ما کارهای جداییمون رو انجام میدادیم انقدر اتفاقات بزرگ برای من افتاد که یکیشون آشنایی باهمین سایت بود که من الان به هرکدومشون فکر میکنم میفهمم اون اتفاق به ظاهر نازیبا چقدر برای من منفعت و حس و حال های خوب و دری از درهای بهشت بود

    بکی از اون اتفاقات این بود که من به خاطر باورهای اشتباهی که داشتم نمیتونستم یه کسب و کاریو برای خودم شروع کنم و با این حرف که همسرم اجازه نمیده نشسته بودم و تماما تو خونه بودم و عملا درآمد من منفی صفر بود و این اتفاق باعث شد من برم و کسب وکار خودم رو شروع کنم ماه ها براش زحمت کشیدم که الان دیگه یک سال شده و من از درآمد صفر الان به درآمد میانگین ماهی 600 ،700تومان رسیدم و تونستم با درآمد خودم یه گوشواره و انگشتر طلا بخرم و منی که برای خرید یه دونه قاب هم پول نداشتم حالا 30،40 تا قاب و یه جا میخرم و میارم و اون هدایت هایی که شدم و هرروز دارم محصولات جدیدی رو به شاپ خودم اضافه میکنم و هرروز مشتری های واقعا عالی خوش حساب آدم حسابی و این رشدی که تو این موضوع هرروز دارم میکنم یک مسئله اینکه من از بچگیم هم اینطوری بودم که دوست نداشتم تخفیف بگیرم و از تخفیف دادن هم خوشم نمیاد و اوایل شاید این موضوع پیش میومد که ازم تخفیف میگرفتن ولی الان خداروشکر هیچ کدوم از مشتری های من اصلا فکر تخفیف نه تنها نیستن بلکه یه سری هاشون میگن ما پول بیشتری هم پرداخت میکنیم فقط اون کیفیت کار برامون مهم هست و این مسئله تنها یه گوشه کوچیک خیلی کوچیک از اون خیرو خوبی هایی هست که از اون اتفاق به ظاهر نازیبا برای من افتاده و هنوز هم شاید اطرافیان من اون اتفاق رو نازیبا یا ناخوشایند میدونن ولی من اونو به عنوان بهترین اتفاق زندگیم گذاشتم چون خوبی هایی و اتفاق های فوق العاده ایی از سمت اون به من رسیده که اصلا باور نکردنیه .

    الخیروفی ماوَقَع .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    روز 155 فصل ششم از روز شمار تحول زندگی من:

    الان که دارم این کامنت رو می‌نویسم تو سفر هستم

    سفر به کرمانشاه زیبا شهر صحنه و کرمانشاه

    به لطف الله شرایط فراهم شده تا در نعمت و آرامش و سکوت بیشتر روی خودم کار کنم

    قدم نهم رو تموم کردم اما باید دوباره مرورش کنم

    در مورد موضوع این فایل خود من به شخصه در دوران پندمیک دوره های آموزشی بیشتر کتابهای بیشتر و فایلهای بیشتری گوش دادم خوندم

    و واقعا هیچ خبری هیچ مطلبی رو نخوندم

    و نتایجم نسبت به اطرافیان بهتر بود حتی وقتی مریض شدم تقریبا سه تاهفت روز بهبود پیدا کردم ترس و نگرانی نداشتم

    و در آرامش بودم خدارو هزاران مرتبه شکر

    خدایا شکرت که الان هم در بهترین زمان و مکان ممکن هستم و کلی دارم لذت میبرم عشق میکنم

    و خوشحالم در کنار رفیق عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ماکان الیکایی گفته:
    مدت عضویت: 498 روز

    155مین تحول زندگی من

    موضوع فایل:اتفاقات مشابه اما نتایج متفاوت

    اتفاقات به تنهایی معنای خاصی ندارن آن معنی و مفهومی که ما به آن معنا میدهیم و تعبیرش میکنیم و تصمیم گیری میکنیم که آن اتفاق اگرچه ظاهر بدی داشته،اما تعبیرآن معنای واقعی و بار مثبت و درک از روند تکامل و موفقیت های چشمگیری از جمله تجربیات عالی با خودش بهمراه داشته است،

    همانند راکد ایلان ماسک،که اولین شرکت تازه تاسیس با این ارتفاع از زمین بلند شد و نزدیک جو شد علاوه بر سرنگونی راکد،عملیات رو موفقیت آمیز دانستن و مرحله جداسازی خللی ایجاد شد که بجای انفجار یا شکست، میگن عملیات غیر برنامه ریزی شده جداسازی قطعات،که این اتفاق رو برای بهبود شرایط و تجربیات و فرصتی برای مراحل عملیات‌های بعدی معرفی میکنه،

    اتفاقات بیماری کرونا که فوتبال تعطیل شد ورزشگاه سانتیاگو برنابئو در بهترین زمان و بهترین مکان قرار گرفتن تا استادیوم نوسازی و بازسازی کنند،و خیلی ها کسب وکارشون نابود شد و خیلی های دیگه علاوه بر بیماری همه گیرو پاندامیک،پیشرفت فوق العاده ای داشتن و درآمد بالا داشتن،تفسیر یک اتفاق در زندگی و کلماتی که از آن نامبرده میشه ،نتایج را رقم میزنه،وقتی اتفاقی در زندگیت پیش میاد چگونه تعبیرش میکنی،آیا اون اتفاق داغونت می‌کنه و نابود میشی،؟یا اون اتفاق یک مسیر جدید یا تصمیم و و دیدوپیشرفت جدیدی منبع خیر و موفقیتت میشه،بجای احساس بدبختی و شکست و یادآوری اتفاقات بظاهر بد،اتفاقات را با احساس پیشرفت و یادگیری و تجربیات جدید با هدایت به مسیر بهتر و عالیتر رقم بخورد،

    الخیر فی ما وقع(هرچه پیش بیاد خوش میادو با خیر همراهه)

    در حقیقت اتفاقات بظاهر بد با تغییر در باورها و عملکردها و فعالیت فیزیکی بسیار کمتر به موفقیت روزافزون دست پیدا میکنیم،و باید از این اتفاقات با کنترل فکر و ذهنیت مثبت مسیر و راه پیشرفت را تجربه کنیم با نگاه متفاوت بجای دیدگاه غم و اندوه، نگرش مثبت و ساختار جدیدی را در اذهان طرح ریزی کنیم و مثبت اندیش امیدوار و سپاسگزار باشیم.

    سپاسگزار و شکرگزار پروردگار و رب و الله فرمانروای جهان بخاطر دریافت آگاهی های امروز سایت استاد عباس منش و بانو شایسته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1606 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 155: خداای من چقدر جهان هر روز داره پیشرفت می‌کنه که بزرگ ازین راکت هم تونستن شلیک کنن ، صحنه خوشحالی افراد حاضر در اونجا چقدر زیباست ،تعلیری که ما واسه اتفاقات قائل میشیم نشون میده که اون اتفاق چه تاثیری توی زندگی ما داره ، اتفاقات به تنهایی هیچ معنی خاصی ندارن ، اپن تعبیر ما نشون میده که اون اتفاق چه تغیری میخواد تو زندگی ما ایجاد کنه ، ممکنه یه نفر بعد چند سال تو زندگی عاطفی از هم جدا بشن و تعبیرش از این اتفاق باشه که شکست خوردم ، چقد سخته و می‌تونه این اتفاق برای یکی بیفته و بگه تجربه خوبی بود و تو رابطه جدید باید از تجربیاتم استفاده کنم حالا به جز این هر اتفاقی باشه مثن یه اتفاق مالی میفته دو نفر یه جایی مقداری پول از دست میدم یکی میگه الخیر فی ما وقع و تجربه کسب می‌کنه و دیگری هی غر میزنه و عصبی میشه و شروع به ناشکری می‌کنه و از این جنس اتفاقات بیشتر براش رخ میده ، الان چقدر کیف کردن به خاطر این نوع نگاه ایلان ماسک و شرکتش که طوری به شکست نگاه کرد که احساس بهتری بگیرن و بشه تجربه واسه آزمایشات بعدی و درک قانون تکامل ، تا درسانون رو یاد نگیریم پیشرفت نمی‌کنیم ، من خیلی دارم سعی میکنم که هر اتفاقی میوفته تمرکزم رو روی زیبایی ها بزارم چون می‌دونم احساس خوب یعنی اتفاقات خوب نگاه متفاوت می‌تونه زندگی یک انسان رو تغییر بدهد . من چند هفتی که دارم تمرین میکنم فوتبال و اینکه دو هفتس که عالی دارم رو خودم کار میکنم یه چند روزه که کمرم گرفته عضلاتش و تمرین نمیرم و این چند روز حالم عالیه و کلی اتفاقات خوب افتاده طوری که اصن کمر درد یادم رفته و رفاه رفتن دارم بهتر میشم و پر قدرت دوباره تمریناتو بهتر شروع میکنم ‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1005 روز

    بنام خدا

    این فایل پیام هدایتی امروز من بود

    دلیل موفقیت بعضی ادمها توی نحوه برخوردشون باوقایع وباوراشونه

    اینکه انقدر خودتو قبول داری ،انقدر برای وقت وانرژی که گذاشتی ارزش قائل هستی که فارغ ازاینکه نتیجه چیه اسم اون کار بزاری تجربه متفاوت

    وهمچین ادمی بااین دیدگاه میشه ایلان ماسک که جهان رو به تحسین وامیداره

    چون اول خودش ،خودشو باور کرده وروی این اتفاق یه اسم گذاشته که حتی اگر موفق امیز بود انقدر برای من معنا نداشت

    مهم اینه توی این شرایط بتونی ذهنتو کنترل کنی واعتماد به نفستو ازدست ندی

    واقعاً تحسین برانگیزه

    استاد ممنونم که این موضوع رو انتخاب کردی وراجبش برامون حرف زدی

    کلی تجربه وآگاهی کسب کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    به نام تنها فرمانروایی کیهان

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم

    روز 155

    خداوند را هزاران مرتبه شکر

    درک همه افراد از اتفاقات که می‌افتد فرق می کند و من چقدر تحسین میکنم این شکرت را با این که موشک منفجر میشه نمی گویید شکست می گویند و یک تعریف دیگر دارند و به همین خاطر است که این شرکت به این حجم از پیشرفت رسیده است خدایا شکرت

    یکی ورشکست می شود می تواند این را یک شروع جدید بداند و یکی ورشکست نی شود و همان طور سقوط می کند

    بعضی وخت که درست نتیجه نمی گیرم میقهمم مشکل فقط در باور های من است نه هیچ عامل دیگر

    فلان هم در حال طی کردن تکامل هستم که بهبود بیافم و در این نزدیکی ها خییلی خبر های خوب دارم و انشالله به زودی برای خودم و دوستانم مکتوب اش میکنم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 155

    سلام استاد قشنگم و سلام مریم ناز

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    استاد عزیزم ی دنیا ازتون سپاس گذارم که از دل این رویداد ها بازم ردپای قانون رو میکشین بیرون و هی به ما آگاهی میدین

    و دنیا دنیا تشکر از علم و درک شما از قانون جهان هستی

    انصافا همه چیز به نوع نگرش ما ربط داره

    همه چیز

    و هر چیزی که در این جهان پدیدار شده چه فیریکی و چه روحی دقیقا بر اساس نوع تفکر ما رخ داده

    و چقدر دلم حال اومد با این فایل که ببینم منی که در این نقطه زندگیم هستم چه خوب و یا چه بد

    دقیقا نوع نگرش من نوع تفکر من نوع منطق من از وقایع این نقطه زندگیم رو باعث شده

    و چقدر این روزها خوش حالم به هر فایلی که سر میزنم استاد از نشتی های رابطه میگن

    و از اونجایی که من امسال رو سال روابط عاطفی هدف گذاری کردم انگاری این مباحث ی جورایی برای من پر رنگتر میشن

    و خدارو شاکرم که هی ترمز های من بیرون کشیده میشه

    و ی جورایی حس میکنم استاد داره پلن میچینه که دوره عشق و مودت رو ابدیت کنه

    خدایا هزاران بار شکرت

    داشتم به این فکر میکردم من از رابطه سابقم چه درسی گرفتم؟

    ایا تونستم ترمزهای اصلی رو پیدا کنم؟

    ایا تونستم فارغ از هر چیزی این اتفاق رو ی نعمت بدونم و درسشو بگیرم؟

    ایا تونستم با منطقی بهش فکر کنم که ماسوا از منطق عوام و جامعه باشه؟

    ایا تونستم به خودم مراجعه کنم و عیب و ایراد ها رو درمان کنم؟

    ایا تونستم خودمو تشریح کنم و ضعف های شخصیتمو برطرف کنم؟

    ایا تونستم به راحتی از اون شخص بگذرم و برای خودم باورهای قوی رابطه بسازم؟

    ایا تونستم اینقدر به احساس لیاقت برسم که حق من هست بهترین روابط رو از هر جنبه ای داشته باشم؟

    ایا تونستم عزت نفسمو رشد بدم؟

    ایا تونستم اعتماد به نفسمو رشد بدم؟

    ایا تونستم رفتارهای بچه گانمو تغییر بدم و عاقلانه برخورد کنم؟

    ایا تونستم بخش وابستگی خودمو درمان کنم و خودمو از ضعیف بودن نجات بدم؟

    ایا تونستم فارغ از هر اتفاقی که رخ داد از اون شخص سپاس گذار باشم به خاطر لحظه های خوبی که کنار هم ساختیم؟

    ایا تونستم جایگاه اصلی خودمو در ی رابطه عاطفی پیدا کنم؟

    و هزاران ترمز دیگه

    من اگه تونسته باشم حداقل ده مورد رو درمان کرده باشم یعنی رشد کردم یعنی برای هدفم دارم قدم برمیدارم یعنی خواسته من برام مهمه

    نکه از سر ناچاری از سر تنهایی یا از سر وابستگی و‌کمبود عزت نفس وارد رابطه شم

    و اگر در روابط گذشته هر اتفاقی که رخ داده

    هر رویدادی که بوده

    هر تضادی که پیش اومده

    هیچکدام مسیری برای پیشرفت من نمیشن

    من باید از همین لحظه

    از همینجا طوری فرکانس بفرستم

    طوری حالمو خوب کنم

    طوری با ایمان و توکل پیش برم که ایندمو اونجوری که دوست دارم بسازم

    و اصلا مهم نیست در گذشته چی شده یا چه سرگذشتی بوده

    از همینجا

    دقیقا همین لحظه

    اگه چیزی فراتر از گذشته میخوای باید قدم برداری

    باید کنترل ورودی داشته باشی

    باید در راستای خواسته ات مطالب ببینی ولاغیر

    باید از همین لحظه فرکانس عالی بفرستی و وقتی تو باورهاتو درست کردی و قدم برداشتی جهان مسخر توست و وظیفشه به قدم های تو پاسخ بده و ایمان داشته باش که پاسخ جهان تصاعدی هست و خیلی خیلی بیشتر از خواسته برات میچینه

    اینو ایمان داشته باش

    خدایا دمت گرم بابت این قانون خلق فوق العاده ای که راحت به ما هدیه کردی

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مرضیه رحیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 409 روز

    سلام خدمت استاد عزیز

    من از سن سی سالگی مت جه شدم چشم هام وا ه ضعیف میشه و دیدم رو دارم از دست میدم لول تو شب دیدم کم میشد و کم کم یه روز هم کشیده شده هرچی سنم بالاتر میره دید من تر میشه دکتر هم رفتم گفتن ارثیه و فعلا هیچ درمانی ن ا ه ولی من هیچ وقت نا امید نشدم همیشه گفتم من خوب میم این ی مرحله برای منه خدا میخواد ی چیزی به من بگه

    همه دکترا گفتن ارثیه و رمان نداره بعد با فایل هایی آشنا شدم که میگفتن چیز ارثی وجود نداره همه چیز حاصل دهنه از جمله بیماری و همه بیماری‌ها قابل درمان هستن و شفا درون خود بدن هست

    من برای آرامش و امید بیتر می فتم سراغ اینجور فایلها بخصوص فایلهای شما و کم کم خیلی دهنم رشد کرد و آگاهیم بهتر و زندگیم در مسیر بهتری قرار گرفت الان چند ساله فایلتون گوش میدم تازگی ار سایتتون شدم و با دنیایی از قایلهایی که من عاشقشان هستم روبرو شدم روزی یک یا دو یا سه فایل شما گ ش میدم دوره عزت نفس خریدم و دارم تمریناتش انجام میدم خیلی خودم و زندگیمو بیشتر دوست ارم بیتر به نکات مثبت ت جه میکنم بیشتر حواسم به ورودی هام هست

    آن شاءالله دوست دارم دوره روانشناسی ثروت و قانون سلامتی و بگیرم ریسه شفای کامل جسمی دهنی ممن انجام بشه و من مثل درخت بامبو رشد کنم و برم بالا

    این اتفاق به طاهر بد دید ضعیف باعث نشد من نابود بشم بلکه داره باعث رشد و آگاهی من میشه

    نازکی کلاس یوگا میرم و همین کا باعث انگیزه و روحیه خانواده و دوستانم شده

    و مطمئن هستم بزودی شفای کامل برای من حاصل میشه اگر نشه هم زیاد ناراحت نمیشم حتما نقش من در این میهمانی دنیا همین بوده ومن سعی میکنم نقشم رو خوب با ی کنم

    خدایا شکرت

    سپاس برای بودنتون استاد که مثل برادر بزرگم هستین و ثابت هاتون مثل برادر بزرگم به دلم میشینه

    ببخشید که احتمالا بعضی کلمات نادرست نوشتم چون خوب نمی بینم شاید درست تایپ نشده باشن بازم سپاس از بودنتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    زهرا رجبی گفته:
    مدت عضویت: 1233 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون

    و سلام به دوستانم در این سایت فوق العاده

    چقدر این فایلتون رو به موقع گوش دادم واقعا خدارو شکر میکنم:))))

    امروز صبح وقتی بیدار شدم انرژیم مثل همیشه نبود و حتی توی خابم متوجه این موضوع بودم خلاصه گفتم پاشو امروز بیشترم خابیدی رفتم که دست و صورتمو بشورم هی میگفتم چیزی نیست اومدم ک مسواک بزنم دیدم نه نمیشه دیگه تحملش کرد و نشستم و زیاد حال جسمیم رو روال نبود خلاصه مامانم دیدم و صدام کرد بذار عسل بیارم بذار اب قند بیارم گفتم ی خرماهم بم بدی خوب میشم چیزی نیست پاشدم به زور مسواکمو زدم صبحونه خوردم یکم بهتر شدم هی میگفتم این نتیجه ی کدوم افکارمه هی تو ذهنم مرور میکردم ی چیز هایی هم فهمیدم و گفتم طوری نیست یکم استراحت کن بعد پا میشیم فایل گوش میدیدم رو تختم دراز کشیدم و میگفتم ذهنمو کنترل کنم هی سپاسگزاری کردم هی میگفتم من در این لحظه برای چه چیزی از خداوند سپاسگزارم هی سپاسگزاری میکردم تو پینترست خواسته هامو نیگا میکردم خالاصه یکم خابیدم بیدار شدم دیدم وای باز شروع شد اون حالتا گفتم بسه زهرا پاشو فایلاتو گوش کن پاشو روتین امروزت رو برو حالت خوب میشه خلاصه ذهنمو کنترل کردم دفتر شکرگذاریمو اوردم و نوشتم:

    خدایاشکرت برای بدن سالمی که بهم هدیه دادی

    خدایاشکرت برای دستام برای چشمانم که همه چیز رو میبینم

    خدایاشکرت برای اندام های داخل بدنم که منو زنده نگه میدارم….

    شروع کردم با بدنم حرف زدم و ازش سپاسگزاری کردم و گفتم استاد گفته بدن ما خودش خودشو ترمیم میکنه خودش خودشو خوب میکنه دیگه فایلامو گوش کردم و درمورد این موضع نه به دوستم گفتم نه به خاهرم و خووووب کنترل کردم ذهنمو و من حالم خوب شد به طرز عجیبی انرژیم برگشت و حالم خیلی خوب شد دیگه اون علائم نبود واقعا خدایاشکرت

    و بعد همین امروز که این فایل رو دیدم به خودم گفتم امروز اینجوری شد که تمرینی بشه برای من که بتونم ذهنمو کنترل کنم و چقدر خوب از پسش بر اومدم افرین زهرا چقدر خوب داری یاد میگیری ذهنتو کنترل کنی و گفتم ببین یه اتفاق به ظاهر بد این تمرین رو برا من داشت که ذهنمو خیلی بهتر بتونم بگیرم تو دستم

    واقعا لذت بردم از این نوع فکرم و واقعا هم همین بود

    خداروشکر میکنم که داخل این مسیر درست هستم و هرلحظه بیشتر به این قوانین ایمان میارم

    خدایاشکرتتتت

    از شما استاد عزیزم سپاسگزارم برای این فایل های عالیتون:)))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: