مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چندین سال پیش، وقتی فهمیدم می توان با تغییر باورها به هر خواسته ای رسید، پاورپوینتی از تصاویر رویایی ترین خواسته های زندگی ام ساختم. تا مدتها اولین کارم به محض بیدار شدن، تماشای آن فیلم با پسرم بود که آن روزها یک کودک ۴ ساله بود تا خواسته هایم را به خودم یادآور شوم، آن هم در شرایطی که حتی توان اجاره یک خانه معمولی برای زندگی را نداشتم.

چندین سال گذشت. هر چند به کلی این پاورپوینت را فراموش کرده بودم اما رویاهایم را هرگز! زیرا ذره ای تردید به قوانین بدون تغییر  خداوند نداشته ام و همواره تلاشم اجرای بهتر این قوانین در زندگی ام بوده و بزرگترین سرمایه ام را ساختن باورهای قدرتمند کننده تر، دانسته ام.

امروز که عکسهای این پاورپوینت را با واقعیت زندگی ام مقایسه می کنم، دوست دارم با تمام وجود بگویم:

هیچ شانسی در کار نیست. داستان فقط داستان باور به قوانین این جهان و اجرای بی چون و چرای آنهاست.

شما خواسته هایی داری و خداوند نیز قوانینی بدون تغییر برای رساندن شما به خواسته ات. مهم نیست آن خواسته چقدر بزرگ است یا شرایط تو چقدر نامناسب است، چه سن و سالی داری و در چه مکان جغرافیایی زندگی می کنی یا نظر دیگران درباره تو و توانایی هایت چیست یا قوانین مملکتی که در آن هستی، چقدر ممکن است اوضاع را سخت نماید.

تنها مهم این است که تو چقدر می توانی این قوانین را باور و آنها را اجرا نمایی؟!

زیرا چه این قوانین را باور و اجرا نمایی، چه آنها را نادیده بگیری، در هر صورت، آنها در کارند و تو در هر لحظه در حال خلق وضعیت سلامتی، میزان موفقیت مالی، تجربه ات از روابط، میزان آرامش و رضایت ات ات از زندگی، با ارسال فرکانس هایت هستی.

اگر سالهاست که همان شرایط همیشگی را داری، یعنی سالهاست که همان باورها و فرکانس های همیشگی را داشته ای و اگر اکنون نتایج دیگری می خواهی، باید برای ساختن باورهای قدرتمند کننده جدید، جهادی اکبر به راه انداخته و باورهایت را به صورت بنیادین تغییر دهی.

من چنین جهادی را به راه انداختم، و به کمک تغییر باورهایم، به دستاوردهای بزرگی در همه جنبه های زندگی از ثروت تا سلامتی و روابط عالی رسیده ام. اما بزرگترین دستاورد زندگی ام را محصولات و دوره هایی می دانم که حاوی قوانینی است که خداوند به من آموخت و مسیری است که مرا به آن هدایت نموده و از من حمایت نموده تا چنین زندگی ای برای خود بسازم.

بزرگترین دستاورد زندگی من اشاعه نقش توحید عملی در تجربه زندگی ای سراسر ثروت و رحمت است.

هر کدام از این دوره ها به هر فردی که آنها را بپذیرد و با یقین اجرا نماید، کمک می کند حتی موفق تر از من باشد. حتی سریع تر از من زندگی اش را متحول نماید زیرا از همان ابتدا او را به مسیر اصلی هدایت می نماید.

در تک تک دوره ها و محصولاتم، تمام آنچه را آموخته ام که موجب تغییر وضعیت زندگی ام در آن جنبه گردیده از روابط ام تا سلامتی و عزت نفسم. از شناسایی اهدافم تا راههایی رسیدن به آنها، از تغییر وضعیت مالی ام تا جاری ساختن رونق بسیار در کسب و کارم را آموزش داده ام.

اگر خواسته ات رسیدن به استقلال مالی است، باید باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرینی را بسازی که در دوره روانشناسی ثروت۱ آموزش داده ام. آنچه زندگی مالی مرا از فقر به ثروت تغییر داد، اجرای بی چون چرای آنچه بوده که در این دوره به شما گفته ام. پس آنها را مثل یک گنج دائمی و همیشگی و مثل وحی منزل در زندگی خود اجرا نمایید.

اگر یک مشاور زبده برای ساختن کسب و کاری سودآور می خواهی به گونه ای که هر روز با هزینه های کمتر، سود بیشتری بسازد، یا به تو روش مدیریت کارکنان، بازاریابی و فروش و هر آنچه که یک کسب و کار را سودآور می نماید، دوره روانشناسی ثروت ۲ و ۳ یک ضرورت و یک سرمایه اولیه مهم برای رونق و رشد یک کسب و کار است.

دوره ای مثل راهنمای عملی دستیابی به آرزوها، شیوه سرمایه گذاری روی خودت و باورهایت را به تو می آموزد. سرمایه گذاری روی شناخت خداوند و دریافت هدایتش به سوی زندگی در نهایت ثروت و نعمت و این بزرگترین سرمایه گذاری است که بشر می تواند انجام دهد.

دوره ای مثل عشق و مودت در روابط به شما قوانین تجربه عشق و مودت و چگونگی ساختن باورهایی را می آموزد که موجب تجربه روابطی توام با عشق و مودت می گردد.

همچنین وقتی تصمیم می‌گیری فراتر از نگاه آدمهای معمولی پیش رفته و به موفقیتی که حق طبیعی ات است برسی، اولین قدم را از ساختن عزت نفس شروع نما زیرا کمبود عزت نفس عینکی از احساس عدم لیاقت و عدم ارزشمندی بر چشم فرد می زند که دیگر قادر نخواهد بود خود را لایق زندگی در خانه ای بهتر، خودرویی بهتر، درآمدی بیشتر و تجربه نعمت های بیشتر بداند. چه برسد به اینکه برای داشتنشان اقدام نماید.

هر کدام از این دوره ها نه تنها شما را از هزاران تجربه ناخواسته محافظت می نماید، ناخواسته هایی مثل ورشکستگی، روابط نامناسب، بیماری های متعدد و هزاران تجربه نامناسب دیگر…، بلکه کنترل زندگی ات را در دست خودت قرار داده و زندگی در نهایت ثروت، سلامت، آرامش و برکت را به شما هدیه می کند که طبیعی ترین نوع زندگی است.

مأموریت این دوره ها، ماموریتی معنوی است.  هیچ چیز در جهان معنوی تراز این نیست که کمک کنیم رویای فردی زنده شود و انگیزه اش برای تحقق رویایش بارور شود و مهم تر از آن ایمانش به این که خداوند بیشتر از او می خواهد به هدفش برسد، راسخ تر شود و با رسیدن به هدفش نه تنها به رشد جهان کمک کند، بلکه با انگیزه بخشیدن به چند نفر دیگر در اطرافش، موجب شود این امید در دل آنها نیز زنده شود که: اگر این فرد توانست، پس من هم می توانم!

تعطیلات نوروز فرصت خوبی است برای سرمایه گذاری روی خودت و باورهایت. از این فرصت استفاده نما، خلوتی ایجاد کن و با کمک آموزه های هر کدام از این دوره ها، باورهایی را برای ساختن زندگی ای سرشار از نعمت و خوشبختی، در سال ۹۷ بساز.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    1300MB
    60 دقیقه
  • فایل صوتی مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها
    57MB
    60 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

458 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا عطارروشن» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3796 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام دوستان هم خانواده ای

    ایام به کام و افکار به دامتون باشه، چون کنترلش خیلی مهمه

    برای اولین بار در طول سه سال آشنای با استاد عباس منش من فایلی که استاد میذاره رو هنوز ندیدم

    فکر کنم دو سه روز میشه که گذاشته شده

    هنوزم ندیدم ولی عنوان فایل جدید استاد چنان احساسی در من ایجاد کرد که لازم دونستم با شما دوستانم درباره اون صحبت کنم

    داشتم اسباب اثاثیه خونه جدید رو مرتب میکردم و واسه ایام نوروز آماده میشدم که پیام فایل جدید استاد اومد

    “راهکارهای فوق العاده برای تحول در سال جدید”

    این پیام رو که خوندم سال روند تغییراتم عین یک فیلم برام مرور شد

    بهمن 1393 بود که با استاد آشنا شدم، و از همون روزهای اول عاشق گفته ها و آموزشهای استاد شدم

    اسفند 93 استاد فایلی گذاشتن برا برنامه ریزی سال جدید و توصیح کردند که از طبیعت استفاده کنیم و بریم یه گوشه خلوت درباره خواسته هامون بنویسیم و فکر کنیم

    چند روز در ایام نوروز اینکار رو کردم، میرفتم زیر درختی که اسمش رو گذاشته بودم خلوتگاه، و فایلهای استاد رو گوش میدادم و درباره خواسته هام مینوشتم

    خیلی قاطی پاتی مینوشتم، عین آدمی بودم که از تاریکی و گمراهی رها شده بود، نور امیدی در قلبم تابیده شده بود

    سراسیمه مینوشتم، خواسته هام رو، آرزوهام رو، برنامه هام رو و با خدا حرف میزدم

    تازه خدا رو پیدا کرده بودم و میخواستم سی سال جهل و گمراهی رو جبران کنم

    یه وقتهایی از نوشته هام خندم میگرفت ، با خودم میگفتم بابا چه خبره خوب فرصت بده لااقل خدا دسته بندی کنه خواسته های قبلیت رو و بعد ادامه بده

    خلاصه حال و هوای خاصی داشتم، روز ها میگذشت و من هر روز در پی تغییر بودم، گوش به حرفهای استاد بودم، دست به قلم برای نوشتن بودم

    حدود سه ما گذشته بود و نتیجه مالی یا شگفتی خاصی کسب نکرده بودم ولی از این روش خوشم میومد، از اینکه به قول همسرم الکی خوشم راضی بودم، در عین حالی که غرق بدهی و مشکلات زندگی بودم ولی واسه خودم دنیای ساخته بودم که همش امید بود، انتظار موفیت بود، اشتیاق برای ادامه دادن بود

    با تلاش فراوان یکی یکی جلسات قانون آفرینش رو تهیه میکردم، بارها گوش میدادم، تمرین میکردم، تمرینات نوشتاری و تمرینات عملی رو انجام میدادم و از بس حال دلم خوب بود انگار هیچی از دنیا نمیخواستم، آرامش پیدا کرده بودم، به طرز عجیبی تغییردر اخلاقم ایجاد شده بود، انقدر واضح بود که همه اطرافیانم از حال و احوالم پرس و جو میکردند و خیلی ها میگفتد ادای آدم مثبت ها رو در میاری

    پیامک های تاخیر در پرداحت اقساط میومد، طلبکارها تلفن میزند و پیگیر بودند، دوستانی که بهم پول قرض داده بودند دیگه صداشون در اومده بود، سرمایه گذاریم برای دریافت سود در شرکتی که ساخت و ساز میکرد به باد رفته بود و طرف راهی زندان شده بود، همیشه پریشون بودم، نگران بودم، درگیر بودم و کلی مسائل دیگه که هر کدوم از ما تجربه کرده

    همه اینها رو گفتم که از اینجاش رو بتونم بهتر توضیح بدم

    الان اسفند 96 هست که باز فایل استاد برای نوروز اومده، وقتی پیامش رو دیدم داشتم وسایلی که خونه قبلی با خودم به خونه جدید آورده بودم سرجاش قرار میدادم

    غرق افکارم شدم، که کجا بودم و الان کجا هستم، همش سه ساله، سه سالی که به اندازه کل عمرم برام لذت بخش بوده، سه سالی که هر روزش به فکر خودم و تغییر کردن بودم

    دست از کار کشیدم و نگاهی به دور و برم کردم

    گفتم رضا به کجا رسیدی، خداوکیلی فکرش رو مکردی؟؟؟

    اصلا نمیکردم

    من، بتونم اساس خونه خودم رو رها کنم، چطور ممکن بود!!

    من، بتونم واحد 50 متر بزرگتر، در بهترین منطقه شهر بگیرم!!

    من، بتونم بدون وام همچین خونه ای بخرم، اونم با تمام وسایل!!

    من، بتونم کسب و کاری داشته باشم که هر جایی بشه انجامش داد!

    واقعا اگه هنوز مغازه داشتم، چطور میتونستم با خیال راحت و با لذت بیام کارهای خونه رو انجام بدم!

    منی که باورم این بود تا مغازه نباشم رزق و روزی ندارم، حالا مغازه ندارم، کار ثابت ندارم، رئیس و ارباب رجوع ندارم، با عشق دارم از انجام کارهای خونه لذت میبرم و صدای پیامک واریز وجه ثبت نام رو میشنوم!!

    منی که وقتی خونه قبلی رو با کلی وام و قرض خریدم، واسه خرید بند رخت تراس کلی عزا میگرفتم که چقدر خرج خونه داره زیاد میشه الان هرچی نیازباشه رو به راحتی تهیه میکنم!

    خونه قبلی رو که خریدم تا سالها زندگی نداشتم، هیچی نمیخریدم که بتونم اقساط و بدهی ها رو پرداخت کنم و الان با آرامش و لذت بهترین لوازم رو برای تکمیل خونه دارم تهیه میکنم!

    الان که دارم مینویسم حس اصحاب کهف رو دارم که وقتی بیدار شدند جهان اونها به کلی عوض شده بود، جهان امروز من به گونه ای عوض شده که من گویی جزء اصحاب کهف هستم

    این همه تغییر فقط در سه سال، دقیقا سه سال شده که من با استاد شروع کردم

    سه سالی که شاید به اندازه 300 سال زندگی قبلیم تغییر کرده ام

    سه سالی که برای هر روزش بها پرداخت کردم، زمان صرف کردم، سعی کردم، استمرار داشتم و هر روز این سه سال رو زندگی کردم

    وقتی پیام استاد رو دیدم با خودم گفتم رضا، چی فکر میکردی و چی شد!!!!!

    وقتی خواسته های سه سال قبلم رو مرور میکنم اصلا این چیزی که الان هستم به ذهن اون روزهای من هم نیومده بود، همش هوس های بود که ناشی از هیجان های خودنمایی بود

    اما چیزی که الان دارم واقعیتی است که دارم اون رو زندگی میکنم

    واقعیتی است که سه ساله برای ساختن اون دارم سعی میکنم،

    واقعیتی است که از روزی که راه و رسم زندگی رو از استاد یاد گرفتم به راحتی همش رقم خورده

    راحتی منظورم بیکار بودن نیست، لذت بردن است، عشق کردن است، امید داشتن است، ایمان به خداوند است

    سالها به سختی کار میکردم

    سه سال شبانه روز تایپ میکردم، صفحه ای 50 تومن و به زور کرایه مغازم رو در می آوردم

    8 سال کارمند رسمی دولت شدم، شاغل در کارخانه ای در اهواز و خارج از شهر، البته بیمه هم داشتم که اون روزها نعمتی گهربار بود ، سالهایی که هر روزش برام عین زندان انفرادی بود و امروز متوجه میشم که چرا انقدر جهان به من فشار می آورد که کارم رو رها کنم و من جرات نداشتم

    بعد از اون 2 سال شاگردی نجاری کردم، با شرایطی سخت و طاقت فرسا در گرمای بالای 50 درجه دزفول

    و شغل بعدی من ابزار و یراق بود، مغازه ای که تمام رویای من بود و میخواستم از آن زندگی خودم و خانواده ام را بسازم

    سال چهارم مغازه داریم بود که با استاد آشنا شدم و سال 5 تصمیم به رها کردن آن گرفتم و شجاعانه همه اجناس رو حراج کردم و از اون کار خارج شدم و به کسب و کاری که عاشقش بودم و الهامی از سوی الله بود پرداختم و به لطف خدا و آموزشهای عالی استاد عزیزم امروز زندگی را دارم که روزی در رویای خودم آن را ساختم

    من و لب تابم و یک ارتباط اینترنت

    تمام کسب و کارم ما سه نفر هستیم، من و لب تابم و ارتباط اینترنت

    مدتی است که معنی عشق ورزیدن را درک میکنم، عاشقانه کار کردن را تجربه میکنم و آزادی در زندگی را احساس میکنم

    چیزی که الان دارم، شگفتی من در سه سال بود و خدا میدونه که در ادامه چه خواهد شد

    فقط میدونم که نمیخوام یک روز بدون روش جدیدم زندگی کنم

    خدا رو شکر میکنم که مرا به سوی استادم هدایت کرد، استادی که هرآنچه تجربه کرده است را ارائه میکند

    استادی که جملاتش خط و مش زندگی من است

    قادر به بیان احساسم بیش از این نیستم،

    وقتی پیام استاد رو برای فایل نوروز دیدم، تمام سه سال زندگیم مثل فیلم برام مرور شد، به هرچیزی از زندگیم نگاه کردم اثری از زندگی قبلی نبود

    خودم، رضای قبلی نیستم، خانه ام تغییر کرده، درآمدم شاید 100 برابر شده، ماشینم تغییر کرده، کسب و کارم تغییر کرده، وسایل زندگیم تغییر کرده، احساسم تغییر کرده، خدایم تغییر کرده

    و این تغیرات را مدیون لطف الله هستم و آموزشهای بی مانند استادم و همراهی شما دوستان خوبم

    خدا رو شکر میکنم که شرایط رو برای تغییرهمه انسانها فراهم کرده و هرکه بخواهد میتواند زندگی را آنگونه که میخواهد زندگی کند

    دوستان خوبم، فقط ادامه بدید، روزهای به ظاهر بد رو هم زندگی کنید و ادامه بدید، دلسرد نشید که راهی که در حال سپری کردن هستیم جز مقصدهای شگفت انگیز راه به جایی نداره

    به اشتیاق و با احساس تشنگی برای دریافت آگاهی از مطالب استاد استفاده کنید، هر روز گوش کنید، هر روز برای سعی کنید از زندگی لذت ببرید

    حتی اگه موارد لذت بخش زیادی وجود نداره از همون یکی دوتایی که لذت بخشه شروع کنید

    و یک جمله طلایی که خیلی دلم بهش خوشه و قلبم رو آروم میکنه از ناپنئون هیل

    در نهایت هیچ چیز اهمیت ندارد

    نهایت همین لحظه است، هیچ تاثیری از گذشته ندارد و هیچ تاثیری در آینده ندارد

    همین لحظه بتوانیم خوب زندگی کنیم لحظات بعدی را خداوند خوب تر برای ما مهیا میکند

    خیلی خوشحالم که با شما هستم و میتونم برای شما بنویسم

    چون یه حرفهایی رو فقط میشه اینجا زد و بس

    خوب حالا برم شگفتی جدید استادم رو ببینم و در جستجوی نکات آموزنده اش باشم

    در پناه خداوند، بی عقل باشید و از عقل خدا بهره ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 252 رای: