مهارت در اجرای قوانین و تنظیم فرکانس ها

سلام به همگی

وقتی یه نفر حرفای قشنگی میزنه من نمیام بگم چه حرفای جالبی میزنه این همونیه که درسته میام میگم قانون چی میگه وقتی ما قانون رو میفهمیم خصوصا قانون فرکانس رو که میفهمیم میبینیم که نه واقعا اینطور نیست یعنی در مورد هر موضوعی که اتفاق میفته من به جای اینکه ببینم بقیه چی میگن سعی میکنم ببینم قانون چی میگه سعی میکنم ببینم اون چیزی که به نظرم درسته چیه؟

من خودم همیشه وقتی کامنت مینویسم پای فایل ها اون چیزی که استاد عباسمنش میاد میگه رو در فیلتر تجربیات خودم میبرم و با دیدگاه خودم مینویسم بخاطر همینه که اصلا مدل بیان کلماتم و مدل نوشتارم یونیک یونیکه یعنی نمیام ببینم بقیه چی نوشتن منم همونارو بنویسم یا استاد چی گفتن منم همون حرفا رو بنویسم نه. من همیشه غالب کامنتام اون چیزایی بودش که از قلبم بر میومد و هر چیزی که خودم بهش اعتقاد دارم رو مینویسم و همین شده که نتایجم متفاوت شده و من از همون نتایجم تو کامنت ها نوشتم.

این همون رویکردیه که ایلان ماسک داره تو کارخونه تولیداتش. ایلان ماسک میاد میگه من اصلا کاری ندارم که بقیه چی کار میکنن من سوالم اینه که آیا این کاری که میخوایم بکنیم قانون فیزیک تاییدش میکنه یا نه؟ آیا قابل انجام هست یا نه؟ این که قبلاً کسی انجامش داده یا نداده یا شبیهشو انجام داده یا اصلا بهش فکر نکرده اینا اصلا مهم نیست مهم اینه که قانون چی میگه ؟

دلیل اینکه کارایی رو ایلان ماسک انجام داده که تا حالا هیچکس بهش فکر نکرده اینه که ایلان ماسک کارایی که انجام میده اونا رو با قانون میسنجه بقیه همه با گذشتگانشون میسنجیدن. یعنی طرف میاد الگو برداری میکنه میگه اونها چه کاری انجام دادن منم بیام همون کارو بکنم ایلان ماسک میگه نه میگه من ببینم فیزیک چی میگه؟ اگه طبق قانون فیزیک یه اتفاقی میتونه بیفته یعنی میتونه بیفته اگه میفته باید یه راهی براش پیدا کنیم اگه نمیتونیم انجامش بدیم یعنی ما راهی برای انجامش نداریم نه بدلیل اینکه کار غیر ممکنیه.

ولی چرا بقیه انجامش ندادن؟ چرا بقیه اون کارایی که تسلا انجام داده بود رو انجام ندادن بخاطر تفاوت نگاهی که تسلا داشته. بخاطر اینکه تسلا اومده گفته ما نمیایم به گذشتگان مون نگاه کنیم چیکار کردن ما بیایم ببینیم این کاری که میخوایم بکنیم قانون جواب میدهد یا نمیدهد

من خودم به شخصه اون اوایل که با این آگاهی ها آشنا شده بودم خیلی خیال پردازی میکردم و با توجه به اینکه هنوز درک نکرده بودم این آگاهی ها رو میومدم حرفهای عجیب غریب میزدم با پدر و مادرم ایده های عجیب و غریبی تو‌ ذهنم بود که همشون غیر قابل انجام بودن و وقتی اینارو میگفتم سرم خنده میکردن و خب از سر دلسوزی برای اینکه هشدار بدن که این کار تو منطقی نیست و این مسیری که داری میری مسیر درستی نیست گوشزد میکردن منو و منو آگاه میکردن که این راهی که تو داری میری راه اشتباهیه.

حرف والدینم اون اوایل که من هیچی نمیدونستم و هنوز اونقدری پخته نشده بودم تو درک قوانین حرف کاملا درستی بود ولی الآن که یه 3 4 سالی گذشته و من این توانایی رو پیدا کردم که سبک شخصی خودمو بسازم و نگاه نکنم به اطرافیان که چی کار دارن میکنن و فقط بیام رو خودم کار کنم دیگه کاری ندارم به والدینم‌ که اونا چی میگن هرچند که احترامشون‌ سر جاست ولی خب این مسئله مسئله ایه که به عرزه ی طرف بستگی داره به عرزه خودت بستگی داره کسی نمیتونه دخالت کنه تو کار تو و به تو بگه که تو این روشو باید انجام بدی. چون مسئله پول ساختن یه مسئله ایه که به خود شخص بستگی داره و هر کسی یه جور داره پول در میاره هزاران هزار شیوه پولسازی در دنیا وجود داره بنابراین نمیشه برای کسی نسخه پیچید که تو این روش رو امتحان کن هر چند کسایی که برای مشاوره رفتن پیش مشاورین کسب و کار برای اینکه راهی پیش پای اونها بذاره که پول در بیارن هیچکس به اون نتیجه دلخواهش نرسیده و حتی اون کاری که گفته رو انجام داده ولی شکست خورده بنابراین نمیشه راجع به پول درآوردن از کسی مشورت گرفت ولی میشه با کار کردن روی خودت با شناخت روحیات خودت و شناخت و درک بیشتر از قوانین به پاسخ سوالاتت درباره پول درآوردن برسی و در همون راستا اقدام کنی و به نتیجه ای که میخوای برسی ولی بنظرم از کسی مشورت نگیر خودت راهشو پیدا کن با گوش کردن به همین آگاهی ها.

وقتی من بیام دونه دونه از فایل های رایگان شروع کنم به گوش کردن و هر فایلی رو که دارم گوش میدم اون قسمت هایی رو که باهاش خیلی ارتباط برقرار کردم بزنم رو استپ و اون قسمت رو دوباره و سه باره گوش بدم و بعد این مطالبو توی دفترم بنویسم و پشتبندش برداشت شخصی خودم رو از اون حرف ها بنویسم و تجربیاتی که در زندگیم داشتم که مرتبط به این موضوع بوده رو هم بنویسم و اونها رو سر جمع بیام تو کامنت ها بنویسم این باعث میشه که من هم روی خودم کار کنم هم‌‌ از بین این نوشته ها بیام ایده و ″راه حل عملی″ توی زندگیم پیدا کنم و وقتی که پیدا کردم تنبلی رو بذارم کنار و اون کارها رو انجام بدم آخرش می رسم به جایی که ثروت وارد زندگی من میشه روابط عاشقانه خیلی خوبی رو تجربه میکنم از عزت نفس و احترام بسیار زیادی برخوردار میشم و به هر آنچیزی که میخوام میرسم

این طریقه گوش کردن من به فایل های مختلفه یعنی من می چلونم فایل هارو به هرجایی که میرسم استپ میکنم چرا جویی میکنم حالت های مختلفش رو در نظر میگیرم تا در نهایت برسم به اون نتیجه گیری و بعد اون چیزی که بهش رسیدم رو در زندگیم به صورت عملی پیاده میکنم تا برسم به نتایج مختلف.

این و هر کی بگیره بُرد کرده

هر کی بگیره برد کرده چون من خودم نشونه هاشو دارم میبینم و میدونم که برای همه ی ما این اتفاق میفته

خیلی دلم میخواد با گوش دادن فایل های رایگان برسم به اون مدار پولی که بتونم بسته های آموزشی رو بخرم یعنی برسم به جایگاهی که هم پول همینجور گردش داشته باشه تو حسابم ورودی های مالی بزرگی داشته باشم و هم اینکه هزینه ای که برای خرید دوره ها انجام میدم یه قسمت کوچکی از ثروتی که دارم رو به خودش اختصاص بده انشاالله.

بارها

گفته ام و

بار دگر

میگویم

″دیوانگی ما به کسی ربط ندارد″