کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چقدر شنیده ای که می گویند:

شکست پایه موفقیت است… نابرده رنج گنج میسر نمی شود یا جاده ای که هیچ دست اندازی ندارد، احتمالا به جایی نمی رسد!

چقدر کتاب، فیلم و داستان درباره زندگی نامه افراد موفق خوانده ای که ۹۹% آن، توضیح جزئیات کامل سختی ها و شکست هایشان و کمتر از ۱% آن، درباره نتیجه ای است که در نهایت به آن رسیده اند.

و سوال مهم تر این است که:  چقدر با این نوع از حرف ها موافقی؟!

زیرا به اندازه سختی هایی که تحمل می کنی، موفقیت کسب نمی کنی، بلکه باورهایت تعیین کننده مسیری هستند که برای رسیدن به خواسته ها، طی می کنی. باورهای قدرتمند کننده، مسیر صاف، هموار و آسان و باورهای محدود کننده، مسیر پر از سختی و مشکل را برایت رقم می زند.

حال اگر آن بخش از تجارب افراد موفق را بپذیری که باورهای محدود کننده ای برایت می سازد، آنوقت حجمی از تجارب طاقت فرسا را به زندگی ات دعوت می کنی.

یعنی این باورها سبب می شود یا از آنجا که تحمل این مسیر سخت را نداری، در همان ابتدای راه ناامیدشده  و عطای آن موفقیت را به لقایش می بخشی.

و یا اگر دستیابی به آن موفقیت برایت بسیار مهم باشد، با این باورها، وارد مسیری دشوار شده و جهان هستی، شکلی دشوار از خودش را به تو نشان می دهد که برای داشتن آن موفقیت، باید زجرها، ورشکستگی ها و ناملایمات بسیاری را تحمل نمایی. نه به این دلیل که قانونش این است، بلکه به این دلیل که با باورهایت این مسیر را انتخاب نموده ای!

 

انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!

زیرا حقیقت این است که خداوند به اندازه زجرهایت به تو نعمت نمی بخشد، بلکه به اندازه باورها و ایمان تو، هدایت ها و برکاتش را فرو می فرستد. حال هرچه باورهایت قدرتمند کننده تر باشد، مسیری که طی می شود، راحت تر و برکت ها و نعمت ها نیز بیشتر است.

این موضوع اساس دوره های روانشناسی ثروت۱ و ۲ و ۳ است. این دوره ها به شما روش شناسایی باورهای قدرتمند کننده تر و نحوه ساختن آن باورها را می آموزد. زیرا باورهایت تعیین می کند که چه بخشی از جهان را تجربه کنی، ثروت یا فقر… موفقیت یا شکست… عشق یا نفرت!

تنها کار تو، کنترل ورودی های ذهنت است. یعنی اجازه ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایت را کمتر و ایمان و آرامش ات را بیشتر می کند. این یعنی ساختن باور!

مراقب حرف هایی که می شنوی، کتابهایی که می خوانی و الگوهایی که انتخاب می کنی باش. مهم تر از همه، فارغ از اینکه آن فرد چقدر موفق است، مراقب باش چه بخشی از باورهایش را می خواهی بپذیری؟؟

زیرا هیچ فردی باورهای ۱۰۰% قدرتمند کننده ای ندارد، پس اگر آن بخش از تجاربش را بپذیری که به نگرانی ها و ترس هایت بیافزاید، محدودیت هایت را بیشتر کند و در یک کلام، آرامشت را کمتر نماید، یعنی این باور را ساخته ای که برای رسیدن به موفقیت باید هفت خوان رستم را پیمود!

جلسه ۳۴ روانشناسی ثروت۱ ، تیزبینی و هوشیاری در شیوه الگوبرداری را به تو می آموزد. تا بدانی حتی وقتی دستاوردهای افراد موفق را مرور می کنی، مراقب باشی از کدام بخش از باورهایشان الگوبرداری می کنی.

من این دوره ها را بزرگترین دستاورد زندگی خود می دانم زیرا نه تنها به شما یاد می دهد تا باورهای قدرتمند کننده ای بسازی که موجب هدایت ات به سمت  ایده ها، راهکارها و شرایطی بشود که نتیجه اش قطعا موفقیت مالی است، بلکه از هزاران ضرر و زیانی محفوظ می مانی که باورهای محدود کننده قبلی، قطعا شما را به سمت آنها می برد.

به همین دلیل، اگر قصد سرمایه گذاری، راه اندازی یک کسب یا انجام هر راهکاری برای کسب موفقیت مالی داری، با کمک آموزش های روانشناسی ثروت، اول از همه،  آن باورهای قدرتمند کننده را بساز و اجازه بده آن باورها مسیر را برایت انتخاب نمایند.

خیلی فرق می کند که با باور قدرتمند کننده ای مثل فراوانی ثروت، اقدام به سرمایه گذاری می نمایی یا با باور کمبود ثروت!

خیلی فرق می کند که با باور احساس داشتن لیاقت ثروت، کسب وکارت را راه می اندازی با باور عدم داشتن لیاقت ثروتمند بودن!

خیلی فرق می کند که با این باور که خداوند بیشتر از من می خواهد ثروتمند شوم، محصولت را به فروش می رسانی، یا با این باور که ثروت من را از خداوند دور می کند!!!

به دو مسیر کاملاً متفاوت هدایت می شوی و فرصت ها، شرایط و بازارهایی را تجربه می کنی و نتیجه ای کاملا متفاوت برایت رقم زده خواهد شد که تفاوت اش به اندازه تفاوت موفقیت و ورشکستگی است. به اندازه ثروت و فقر است.

سید حسین عباس منش

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    304MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
    26MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ستاره شو» در این صفحه: 1
  1. -
    ستاره شو گفته:
    مدت عضویت: 2323 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان که با عشق و علاقه ایده روز شماره تحویل زندگی من را ایجاد کردن، من هر روز دنبال میکنم و تا اینجا همه رو دیدم.

    سپاسگزار خدواندم که به این مسیر هدایت شدم.

    این هفته به مشکل ازدواج برخوردم.. اگر واقعا با آموزه‌های استاد آشنا نمیشدم به مسیر سنگلاخی می افتادم.. اونم اینکه من اکنون شرایط ازدواج ندارم، یعنی نه خونه دارم، نه ماشین دارم و خونه پدرم زندگی میکنم.و شغل هم دارم ولی هنوز توش حرفه ای نشدم و به درآمد دلخواهم نرسیدم.که با این شرایط اصلا دوست نداشتم ازدواج کنم،فعلا دوست دارم مدارم را ببرم بالاتر تا اینکه خودم را اسیر روزمرگی زندگی نکنم.

    با این حال از طریق دوستام شنیدم اون دختری که بهش نظر داشتم و دوست داشتم اگر به مرحله ازدواج رسیدم با ایشون ازدواج میکنم(یعنی پیشنهاد میدم) . براش خواستگار اومده، اولش که اینو شنیدم نجواهای ذهنی سرازیر شدن رو سرم و ذهنم مشغول شد و تصمیم گرفتم برم باهاش صحبت کنم و تا لب مرز هم رفتم شمارشو بدست آوردم ولی یک آن به خودم اومدم گفتم آقا مگه استاد نگفته احساس بد اتفاق بد! آیا من الان احساسم خوبه؟ نه! خیلی حسم بد بود و کاملا تن و بدنم میلرزید.آخر گفتم برم تویه عقل کل برگردم ببینم چه کنم، اومدم گشتم و به فایلهای خوبی هدایت شدم. اینکه ما ویژگی آدما ها رو دوست داریم ممکن نیست فرد خاص را جذب کنیم و و و اما مهمترین ترمزی که با برخورد به این تضاد متوجه شدم…

    باور کمبود دختر مورده علاقه

    و امروز هم این باور را متوجه شدم که باید برای بدست آوردن موفقیت سختی بکشم!

    نه تنها من بعد از این باور فراوانی دختر مورده علاقه را که متوجه شدم بلکه این نجوا هم به ذهنم می اومد که باید سختی بکشم تا با دختر مورده علاقم ازدواج کنم. این باور میگفت که برو خواستاگاریش همه چی که آسون بدست نمیاد باید بری اصرار کنی به قولی مخشو بزنی☺️برای بدست آوردن دختر مورده علاقه ات وعده وعیدبدی و و (که دیدم تو عموم قول اینا میدن که فقط بدست بیارن و همین میشه بعدا ب مشکل برمیخورن،من اسم اینو گذاشتم چنگ انداختن به مداری که هنوز شایستگیش را بدست نیاوردیم)

    و چون صرفا دوستش دارم بدستش بیارم هرطور شده،اگه اون ازدواج کنه از دستش میدم و دیگر دختر مورده علاقه ام پیدا نمیشه و و..

    این را متوجه شدم این نگاه عموم جامعه هست که به آدمها اینطور نگاه میکنن،. به خودم گفتم که من عباس منشیم مهم نیست فرد خاص بلکه ویژگی مهمه،و قشنگ به خودم گفتم چقدر فراوان دختری هست که ویژگی اون دختره را داره و من هر وقت آماده باشم دوباره دختری هست ویژگی که میخوام رو داره. اون موقعه میتونم ازش خواستگاری کنم و جواب رد هم نمیشنونم چون هم مدارم باهاش اما اینکه درسته الان اون فردی که ویژگی که من دوست دارم را داره(البته ظاهراً) اما من تو مدارش نیستم گیرم رفتم خواستاگاریش جواب مثبت هم داد اما الان نمیتونم حتی یک خونه هم بخرم، و من اون دختر را میشناسم نمیاد با خانواده ام زندگی کنه و اصلا خودمم دوست ندارم

    خوبه آدم بشینه آنالیز کنه و بدونه تویه چه مداری قرار داره و من درک کردم آدم تو هر مداری باشه احساس با اون مدار مچه یعنی من برم با دختری که تو مدار الانم قرار داره راحت جواب مثبت میشنوم اما من خودم مدارم را دوست ندارم و میخوام مدارم را ارتقا بدم _ به دیدگاهی رسیدم که نباید چنگ بندازم به مداری که هنوز توش قرار نگرفتم(اونطور که من متوجه شدم اگر چیزی که میخوام بدست بیارم احساس خوبی ندارم، احساس لیاقت نمی‌کنم، اعتماد بنفس ندارم یعنی دارم چنگ میندازم به مداری که شایستگیش را ندارم) باید اول اعتماد بنفسم را ببرم بالا، موفقیتی کسب کنم بعد برم به خواستگاری هم مدار با اون، اونوقت که تن و بدنم نمیلرزه و جواب رد نمیشنوم خیالم راحته که لایقش هستم و بدیهیه برام جواب مثبت بشنوم، مثل الانم نیست قبل از اینکه برم خواستاگاریش تن و بدم میلرزه و راحت نیستم.

    آدم میاد یک ترمزی را متوجه میشه بعد میبینه نه آقا باز یک جای گیر مخفی داره مثل پیچکهای که تو پرادیس بود.

    و این احساسه خیلی خوبه جواب میده ولی این حرفا رو زدم به خودم قشنگ تو همون لحظه حالم بهتر شد و خودم گفتم احنست این همون قوانین است که عباس منش حرفش را میزنه، باید به همه چیز نگاه انرژی داشت. فرد خواست یا یک شئی خواست نیست که منو خوشبخت میکنه بلکه به قول استاد تو تو مدارش قرار بگیر همه چیز به راحتی بدست میاد،مثلا استاد که خانم شایسته رو با وعد وعید با خودشون همراه نکردن بلکه به راحتی باهم همراه شدن بدون اینکه از این داستان ها داشته باشن

    خیلی دوستون دارم در پناه حق❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: