چقدر شنیده ای که می گویند:
شکست پایه موفقیت است… نابرده رنج گنج میسر نمی شود یا جاده ای که هیچ دست اندازی ندارد، احتمالا به جایی نمی رسد!
چقدر کتاب، فیلم و داستان درباره زندگی نامه افراد موفق خوانده ای که ۹۹% آن، توضیح جزئیات کامل سختی ها و شکست هایشان و کمتر از ۱% آن، درباره نتیجه ای است که در نهایت به آن رسیده اند.
و سوال مهم تر این است که: چقدر با این نوع از حرف ها موافقی؟!
زیرا به اندازه سختی هایی که تحمل می کنی، موفقیت کسب نمی کنی، بلکه باورهایت تعیین کننده مسیری هستند که برای رسیدن به خواسته ها، طی می کنی. باورهای قدرتمند کننده، مسیر صاف، هموار و آسان و باورهای محدود کننده، مسیر پر از سختی و مشکل را برایت رقم می زند.
حال اگر آن بخش از تجارب افراد موفق را بپذیری که باورهای محدود کننده ای برایت می سازد، آنوقت حجمی از تجارب طاقت فرسا را به زندگی ات دعوت می کنی.
یعنی این باورها سبب می شود یا از آنجا که تحمل این مسیر سخت را نداری، در همان ابتدای راه ناامیدشده و عطای آن موفقیت را به لقایش می بخشی.
و یا اگر دستیابی به آن موفقیت برایت بسیار مهم باشد، با این باورها، وارد مسیری دشوار شده و جهان هستی، شکلی دشوار از خودش را به تو نشان می دهد که برای داشتن آن موفقیت، باید زجرها، ورشکستگی ها و ناملایمات بسیاری را تحمل نمایی. نه به این دلیل که قانونش این است، بلکه به این دلیل که با باورهایت این مسیر را انتخاب نموده ای!
انتخاب با خودت است. می توانی مسیر ناهموار و سخت را انتخاب کنی، یا می توانی ایمانی به اندازه سلیمان بسازی که فضل خدا را باور می کند، درخواست می کند و به اندازه باورش برکت خداوند را دریافت می کند!
زیرا حقیقت این است که خداوند به اندازه زجرهایت به تو نعمت نمی بخشد، بلکه به اندازه باورها و ایمان تو، هدایت ها و برکاتش را فرو می فرستد. حال هرچه باورهایت قدرتمند کننده تر باشد، مسیری که طی می شود، راحت تر و برکت ها و نعمت ها نیز بیشتر است.
این موضوع اساس دوره های روانشناسی ثروت۱ و ۲ و ۳ است. این دوره ها به شما روش شناسایی باورهای قدرتمند کننده تر و نحوه ساختن آن باورها را می آموزد. زیرا باورهایت تعیین می کند که چه بخشی از جهان را تجربه کنی، ثروت یا فقر… موفقیت یا شکست… عشق یا نفرت!
تنها کار تو، کنترل ورودی های ذهنت است. یعنی اجازه ورود به نگاه ها، حرف ها و تجاربی که نگرانی هایت را کمتر و ایمان و آرامش ات را بیشتر می کند. این یعنی ساختن باور!
مراقب حرف هایی که می شنوی، کتابهایی که می خوانی و الگوهایی که انتخاب می کنی باش. مهم تر از همه، فارغ از اینکه آن فرد چقدر موفق است، مراقب باش چه بخشی از باورهایش را می خواهی بپذیری؟؟
زیرا هیچ فردی باورهای ۱۰۰% قدرتمند کننده ای ندارد، پس اگر آن بخش از تجاربش را بپذیری که به نگرانی ها و ترس هایت بیافزاید، محدودیت هایت را بیشتر کند و در یک کلام، آرامشت را کمتر نماید، یعنی این باور را ساخته ای که برای رسیدن به موفقیت باید هفت خوان رستم را پیمود!
جلسه ۳۴ روانشناسی ثروت۱ ، تیزبینی و هوشیاری در شیوه الگوبرداری را به تو می آموزد. تا بدانی حتی وقتی دستاوردهای افراد موفق را مرور می کنی، مراقب باشی از کدام بخش از باورهایشان الگوبرداری می کنی.
من این دوره ها را بزرگترین دستاورد زندگی خود می دانم زیرا نه تنها به شما یاد می دهد تا باورهای قدرتمند کننده ای بسازی که موجب هدایت ات به سمت ایده ها، راهکارها و شرایطی بشود که نتیجه اش قطعا موفقیت مالی است، بلکه از هزاران ضرر و زیانی محفوظ می مانی که باورهای محدود کننده قبلی، قطعا شما را به سمت آنها می برد.
به همین دلیل، اگر قصد سرمایه گذاری، راه اندازی یک کسب یا انجام هر راهکاری برای کسب موفقیت مالی داری، با کمک آموزش های روانشناسی ثروت، اول از همه، آن باورهای قدرتمند کننده را بساز و اجازه بده آن باورها مسیر را برایت انتخاب نمایند.
خیلی فرق می کند که با باور قدرتمند کننده ای مثل فراوانی ثروت، اقدام به سرمایه گذاری می نمایی یا با باور کمبود ثروت!
خیلی فرق می کند که با باور احساس داشتن لیاقت ثروت، کسب وکارت را راه می اندازی با باور عدم داشتن لیاقت ثروتمند بودن!
خیلی فرق می کند که با این باور که خداوند بیشتر از من می خواهد ثروتمند شوم، محصولت را به فروش می رسانی، یا با این باور که ثروت من را از خداوند دور می کند!!!
به دو مسیر کاملاً متفاوت هدایت می شوی و فرصت ها، شرایط و بازارهایی را تجربه می کنی و نتیجه ای کاملا متفاوت برایت رقم زده خواهد شد که تفاوت اش به اندازه تفاوت موفقیت و ورشکستگی است. به اندازه ثروت و فقر است.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!304MB29 دقیقه
- فایل صوتی کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!26MB29 دقیقه
به نام خدای مهربانم
فایل نشانه من: کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟!
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
استاد بارها و بارها گفتن که ما باید همه چیز رو زمانی بپذیریم، که:
پذیرفتنشون ما کمک کنه….
به پیشرفت ما کمک کنه….
به باورهای تقویت کنندهمون کمک کنه.
یعنی هر باوری و هر جملهای…. اصلاً مهم نیست که گویندش کیه، یا چقدر آدم معروفیه، یا حتی چقدر کتاب نوشته یا چقدر جایزه برده، درصورتی اون رو بپذیر که بهت کمک میکنه.
🟦 مثلاً در فیلمهایی که در مورد موفقیت افراد مختلف ساخته میشه، به صورت اغراق آمیز، یه عالمه از مشکلات و دردسرهای اون فرد رو نشون میدن، که بگه اون فرد بعد از گذروندن اون مشکلات موفق شده! یعنی انگار اون مشکلات دلیل موفقیتش بوده!
و اینجور فیلمها و کتابها و مطالب، تمرکزشون روی اون پارت از زندگی اون فرده که خیلی بدبختی کشیده. نهایتاً آخر فیلم، توی یکی دو صحنه خیلی کوتاه، موفقیت یا جایزه گرفتن اون فرد رو نشون میده؛ یعنی روی نیمه مثبت ماجرا هیچ تمرکزی ندارن!
🟦 خیلی از ماها هم اینجوری باور کردیم، که برای رسیدن به موفقیت باید خیلی زجر و بدبختی کشید!
استاد توی بسته روانشناسی ثروت 1 خیلی در این مورد صحبت کردن که، این باور چه ضربهای میتونه به افراد بزنه. (یا باورهای شبیه به این: اگر میخوای توی زندگیت پیشرفت کنی، باید خیلی رشوه بدی).
اصلاً هر عقل سلیمی به چنین جملاتی میخنده. اتفاقاً جادههایی که به جادههای درست حسابی میرسن، خیلی سالمتر و تمیزتر از جادههای دیگه ان.
بعضی از این صحبتها هم خیلی تکرار میشن توسط فیلمها و کتابها و خانواده. مثلاً:
این باور که نابرده رنج گنج میسر نمیشود!
و کلاً باورهایی که مفهومش اینه که تو باید پدرت در بیاد تا به جایی برسی… یه وقت فکر نکنی که همه چی همینجوری راحت میتونه به دست بیاد!
یعنی اصلاً موضوع اینه که ممکنه زندگی اون آدم موفق که داره فیلمش ساخته میشه، خیلی هم مشکل و دردسر خاصی نداشته باشه، ولی مردم دوست دارن همچین چیزایی ببینن. مثالشم سریال اوشین که انقدر محبوب و پرطرفدار بود!
به همین دلیل، فیلمها اینجوری ساخته میشن، و کتابها اینجوری نوشته میشن. به همین دلیل سایرین، مثلاً خانوادهمون هم این حرفها رو به ما میزنن.
…………………………………………………………………………….
حالا وقتی شما این حرفها رو باور میکنید، چه اتفاقی میافته؟
شما به مسیرهایی هدایت میشید، که باید زجر بکشید تا به نتیجه برسید. مثلاً اینکه بخوای بری از یخچال آب برداری بخوری چقدر فرق داره با اینکه بری از یه جایی توی کوه، آب برداری بخوری….
زندگی شما مصداقی میشه از تلاش کردن، زمین خوردن، دریوری شنیدن و شکست خوردن و یه کوچولو نتیجه گرفتن…. بعد دوباره یه سری مشکلات، بعد دوباره یه کوچولو نتیجه گرفتن.
چرا افراد دارن اینجوری زندگی میکنن؟
به خاطر اینکه اینجوری باور کردن. یعنی باور دارن که غیر از این راهی نیست.
اصلاً خیلیا وقتی یه چیزیو راحت به دست میارن، شک میکنن بهش. یعنی نگران میشن که نکنه چون خیلی آسون به دست اومده، حروم باشه؟! نکنه این موفقیت یه اشکالی داره؟! نکنه خدا دوست نداره؟! نکنه خدا ناراضی باشه؟!
…………………………………………………………………………….
در واقع جهان آینه باورهای شماست.
هر چیزیو که بشنوی، هر چیزیو که ببینی، هر چیزیو که در موردش صحبت کنی، هر چیزی رو که تجسم کنی و هرچی رو که به خاطر بیاری، وقتی تکرارش میکنی، باورها شکل میگیرن. وقتی باورها شکل بگیرن، جهان اون باورها رو به تو ثابت میکنه.
یعنی توی این مثالی که گفته شد، زندگی شما میشه تلاش و تلاش و تلاش و سختی و زجر و نتایج خیلی کوچیک!
اما استاد اومدن باورهاشونو عوض کردن. یعنی اومدن روی باورهاشون کار کردن. و اون چیزی که از قبل در درونشون بود، (از زمان بچگی که همه چیز توی ذهنشون راحت بود)، اومدن روش کار کردن و بعدش، همه چیز خیلی راحت اتفاق افتاد.
تنها سختی که برای ایشون (و برای هر کسی که بخواد تو این مسیر حرکت کنه) وجود داره، کنترل ورودیهاست… کار کردن روی باورهاست. (تازه اگر اسمش رو سختی بزاریم) نه کوه کندن و تلاش کردن…. نه از جاده سنگلاخی رفتن.
جادهای که اتفاقاً خیلی هم هموار و صافه، و خیلی هم خوش میگذره. هم اولش، هم وسطش، و هم آخرش، عالیه.
…………………………………………………………………………….
🟦 پس ما بیایم توی خانواده صمیمیمون، چیزهایی رو قبول کنیم، چیزهایی رو باور کنیم، چیزهایی رو بپذیریم که:
به رشدمون کمک میکنه….
به سلامتیمون کمک میکنه….
به موفقیتمون کمک میکنه….
به ثروتمون کمک میکنه.
…………………………………………………………………………….
استاد بارها و بارها گفتن هیچکس کامل نیست. هیچ انسانی کامل نیست. هر انسانی ممکنه باورهای اشتباهی داشته باشه. هر انسانی، و توی هر موقعیتی که هست. حالا ما باید سعی کنیم حرفهایی را از افراد بپذیریم:
که به ما کمک میکنه که پیشرفت کنیم…
که به ما کمک میکنه…
که شادتر باشیم….
که آرامش بیشتری به ما میده.
وقتی که شما میشنوی که جادهای که بدون دست اندازه، به جایی نمیرسه، ناخودآگاه استرس میگیری. ناخودآگاه به خودت میگی پس من باید حسابی پدرم در بیاد تا به جایی برسم.
ولی واقعیت اینه که جهان و خداوند نیاز نداره که شما زجر بکشی تا به جایی برسی.
ما حضرت سلیمانها رو داریم… درخواست کرد، خدا هم بهش داد. به راحتی، به بینهایت قدرت و ثروت و نعمت رسید.
سوره ص:
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد، که تو بسیار بخشنده ای.
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او میخواهد برود.
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و شیاطین را مسخر او ساختیم، هر بناء و غواصی از آنها.
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و گروه دیگری را در غل و زنجیر قرار دادیم.
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
این عطای ماست به هر کس میخواهی ببخش و از هر کس میخواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست.
به راحتی…. هیچ زجری هم نکشید، هیچ کوهی هم نکند، هیچ دربدری هم نداشت.
خداوند برای اینکه نعمتها را به شما بده، نیاز نداره که شما زجر بکشید. شما اگر باورهای درستی داشته باشید، اگر فرکانسهای درستی به جهان هستی ارسال کنی، نعمتهای همسنگ و هم فرکانس با اون باورهاتو حتماً دریافت خواهی کرد.
بشین باورهای خوب برای خودت بساز
بشین الگوهای خوب انتخاب کن
بشین افرادی رو پیدا کن که بهت الگوهای خوبی میدن
🟦 مثلاً استاد اولین الگوی مناسبی که برای خودشون انتخاب کردن، Sir Richard Branson بود که توی مصاحبهای گفته بود من از همون اول همه چیز رو خیلی راحت به دست آوردم.
و شنیدن این حرف خیلی به استاد آرامش داد. چون تا قبل از این مستند، هرچی فیلم و کتاب درباره زندگی افراد موفق بود، درباره این بود که چقدر بدبختی کشیدن. و ایشون هم دیگه یه جورایی داشت میپذیرفت که اگر میخوای به جایی برسی حتماً باید این بلاها سرت بیاد.
یا مثلاً بازی توی زمینهای خاکی یا اخراج شدن از کار، برای میلیاردها نفر پیش میاد اما فقط بعضیاشون پیشرفت میکنن. چرا؟
یعنی همه آدمها از نظر مسائل و مشکلاتی که توی زندگیشون هست، یه جورایی برابرن. حالا اگر اینا دلیل موفقیت بود که همه باید موفق میشدن، چون همه از این داستانا دارن.
نه………. دلیل موفقیت، بدبختی کشیدن و زجر کشیدن و زمین خوردن و شکست خوردن نیست.
بعضیا هم باورشون اینه که تا شکست نخوری، موفق نمیشی! توی هزاران کتاب هم نوشته شده!
کی گفته این حرف درسته؟!
نه… اتفاقاً استاد از اون زمانی که از قانون استفاده کردن، تا حالا شکستی که منظور بلای سخت و تجربه ناخوشایندی باشه رو نداشتن.
تقریباً هر کاری که کردن نتیجه داده… نتیجهاش بعضی موقعها کمتر بوده، بعضی وقتها هم بیشتر بوده.
اما از وقتی که قانون رو شناختن و بهش عمل کردن، تقریباً همه کارهاشون نتیجه داده. همه کارهاشون… هر کاری که خواستن، تا هر مسیری که رفتن.
یعنی این نبود که اولش شکست بخورن بعد، از شکستهاشون درس بگیرن.
یعنی خیلی موقعها میشه که وقتی که شما در مسیر درست هستی، با باورهای درست، مسیرهای درست بهت الهام میشه.
یعنی لازم نیست اول بخوری زمین، بعد از شکسهات درس بگیری، بعد مسیر درست رو پیدا کنی.
از همون اول مسیر درست بهت الهام میشه.
بهت گفته میشه.
هدایت میشی.
انسان هدایت میشود.
خداوند هدایت میکنه انسان رو… همونجوری که توی قرآن گفته هدایت میکنه انسان رو.
انسان درستکار و انسان با ایمان رو هدایت میکنه به مسیرهای درست
و انسان بیایمان و انسان ناصادق و ناپاک رو هدایت میکنه به مسیرهای نادرست.
سوره اسراء
کُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿20﴾
هر دو اینان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مى بخشیم و عطاى پروردگارت منع نشده است.
وقتی که شما در مسیر درست، با باورهای درست هستی، هر کاری که میکنی تهش درست میشه… نتیجهاش نتیجه خوبی میشه. هر قدمی برمیداری، هر مسیری که میری، هر کاری رو که شروع میکنی، هر بیزینسی رو که ران میکنی…. هرچی…. توی هر حوزهای.
به چه شرط؟
به شرطی که باورهات درست باشه. نه اینکه هر کسی که میخواد به جایی برسه باید پدرش در بیاد! باید سختی و زجر بکشه!
این یه دروغ بزرگه….
این یک دروغ بزرگه.
اگر بلایی سرمون میاد، به خاطر باورهای خودمونه. باورهات رو درست کن.
🟦 استاد بارها و بارها گفتن از وقتی که دارن روی خودشون کار میکنن، هیچ موضوع عجیب غریبی براشون پیش نیومده. یعنی همه چی در و در همه حوزهها خوب بوده. اون جاهایی هم که ایمانشون ضعیف بوده، نتایج هم ضعیف بوده. و قشنگ میدونن و میفهمن که نتایجشون داره از کجا آب میخوره. ولی از اونجایی که سعی کردن در بیشتر مواقع روی قانون کار کنن و باورهاشونو درست کنن و فرکانسهای درست ارسال کنن، در 97 درصد مواقع، همه چیز عالی پیش رفته… عالی…. فوق العاده پیش رفته… فوق العاده… فوق تصور خیلیا پیش رفته.
این حرف رو بپذیرید که برای موفق شدن، نیاز نیست که حتماً شکست بخورید… نیاز نیست که پدرتون در بیاد…. نیاز نیست که زجر بکشید.
مثلاً در مورد مسیر موفقیت مسی، که از 13 سالگی اومد بارسلونا و جا و مکان داشت و داشت حقوق هم دریافت میکرد، با این حال توی فیلمی که در موردش ساختن، سعی میکردن همون مسائلی که ممکنه توی زندگی همه ماها بوده باشه رو خیلی اگزجره و اغراق آمیز و ناراحت کننده نشون بدن!
این دقیقاً یک نمونه از همون افرادیه که هیچ زجری نکشیده و شده بهترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان.
یعنی همین یه دونه الگو…. همین یه دونه الگو ،کافیه برای شما که باور کنید که میشه بدون زجر و بدبختی و زمین خاکی و فلان و اینا بشی مسی.
وقتی از 13 سالگی رفتی بارسلونا، عملاً زمین خاکی زیادی تجربه نکردی. که اون رو هم همه تجربه کردن! و با عشق هم بازی کرده و لذت هم برده و همیشه هم در زمان مناسب، در مکان مناسب بوده (حتی توی مستندشم نشون داد).
در زمان مناسب یعنی این همون هدایت خداونده. به خاطر باورهای درست، به خاطر ذهن پاک، نتیجهاش هم همینه.
همین الانم که اینقدر موفقه، هیچ وقت حاشیه جدی (مثل دعوا و مواد و مسائل خانوادگی) نداشته. همین الانشم همه چی براش خوب پیش میره.
…………………………………………………………………………….
بیاید از این الگوها استفاده کنید.
بیاید افرادی رو الگو قرار بدید که خیلی راحت به خواستههاشون رسیدن.
اگر بتونید اینا رو باور کنید، همین که اینا رو باور میکنید، به مسیرهای راحت هدایت میشید.
…………………………………………………………………………….
فرض کنید برای رسیدن به قله، بینهایت مسیر هست… مسیرهای پرسنگلاخ، مسیرهایی از درهها، مسیرهایی از صحراهای سرد یا مسیرهایی از صحراهای سوزان….
یه مسیر هم هست که از پشت بوم خونه ات سوار هلیکوپتر میشی و قله پیاده میشی… اونم توی هوای مطبوع و با کلی دسر و تشکیلات. اینم یه مسیره رسیدن به قله است.
چرا اینو قبول نکنیم؟!
خیلیا اینو قبول نمیکنن…
فکر میکنی چرا قبول نمیکنن؟
قبول نمیکنن چون فکر میکنن که چیزی که خیلی راحت به دست بیاد، راحتم از دست میره. اینم یکی از اون باورهای مزخرفیه که خیلیا دارن. مثلاً میگن اصلاً حال نمیده اگر اینقدر راحت باشه! کل حالش به اون سختی است!
(من فکر میکنم کسی که اینجوری فکر میکنه، هدف خاصی توی زندگیش نداره. یعنی فکر میکنه اگر زود به اون خواسته برسه، دیگه بعدش هدف دیگهای نداره که دنبال کنه و یه جورایی به پوچی میرسه و بعدش نمیدونه که باید چیکار کنه).
در هر حال اونایی که میگن کل حالش به اون سختیها و بیپولی و بیخوابیهاست، برای اینکه به اون نقطه برسن، از همون مسیرها هم بُرده میشن. اونایی که میگن تا این بلاها سرمون نیاد قدرشو نمیدونیم، اونا هم باز به همون مسیرها هدایت میشن.
ولی استاد، اینجورین که هر چقدر راحتتر به دست بیاد، بیشتر قدرشو میدونن، و خدا رو هم سپاسگزار هستن به خاطرش.
یاد این شعر افتادم:
دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست
…………………………………………………………………………….
بیاید باورهامونو درست کنیم
بیایم هر حرفی رو قبول نکنیم
استاد در مورد تک تک این باورها توی دوره روانشناسی ثروت 1 و 2 و 3 گفتن. یعنی مطالبی که توی این سه دوره گفته شده، واقعاً Priceless هستن. واقعاً غیر قابل قیمت گذاری هستن، نتایجی که برای شما به وجود میاره، مسیرهایی که بهش هدایت میشید.
که خدا میدونه استاد چقدر ایمیل و نظر و کامنت دریافت میکنن در مورد نتایج فوقالعادهای که افراد گرفتن. هم از لحاظ مالی، هم از لحاظ عاطفی، هم از لحاظ سلامت جسمانی، هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ خداشناسی، از افرادی که زندگیشون با این آگاهیها متحول شده.
اینا همش به خاطر باورهای درسته. یعنی توی اون دورهها، استاد سعی کردن فقط باورهای درست بگن. سعی کردن باورهایی رو بگن که باعث شده انقدر سریع و راحت به هر چیزی که خواستن برسن. البته که زندگی فقط پول نیست و از لحاظ ثروت هم بینهایت انسان هست که از استاد ثروتمندترن؛ ولی استاد الان توی زندگیشون هم آرامش دارن… هم بیش از نیازشون پول دارن… هم سلامتی دارن… هم روابط خوب دارن… هم احساس خیلی خوبی به خدای خودش داره. در یک کلام همه چیه خوب رو دارن، همه چی خوب رو دارن. و همه چی خوب رو خیلی راحت به دست آوردن.
مثلاً داستان مهاجرتشون به آمریکا،
abasmanesh.com
داستان برگزاری سمینارهاشون، داستان ایدههایی که بهشون داده شده برای دورههای مختلف، داستان دستان خداوند که وارد زندگی استاد شدند و کارها رو براشون انجام دادن و همه چیز خیلی سریع و راحت پیش رفت.
که همه اینا رو توی فیلمهای مختلف برامون گفتن و دلیلشم این بود که ایشون باور دارن نیـــــــازه که روی خودمون کار کنیم…. این موضوع هستاااا…. فراموش نکنیم کار کردن روی باورهامون به شدت نیازه. اما نه زجر کشیدن…. نه زجر کشیدن.
اون کار کردن روی باورها لازمه، که ایشون با لذت و با عشق این کارو انجام میدن.
چون اعتقاد دارن که جواب میده، با عشق این کارو انجام میدن.
چون هر وقت روی باورهاشون دارن کار میکنن، نتیجهاش اینه که همون لحظهای که دارن اون کار را انجام میدن، حالشون خوب میشه…. حالشون خوبتر میشه… آرامششون بیشتر میشه… شادیشون بیشتر میشه…. دریچههای قلبشون بازتر میشه.
همون لحظه… اصلاً کاری نداریم به اینکه نتایج مادی یا معنوی یا هر نتیجه دیگهای که بیاره… همون لحظه، همون لحظه، تاثیرش روی جسم و ذهن و روی روح، همون لحظه نشون داده میشه.
و بعدش هم که نتایج خیلی بزرگ و سایر اتفاقات.
🟦همه این حرفها گفته شد برای اینکه، یادت باشه همه چیز، هر چیزی که وارد زندگیت میشه، به خاطر باورها و اعتقاداتته و باورها و اعتقادات رو یه شبه نمیشه تغییر داد.
چرا؟
چون یه شبه به وجود نیومدن… باید کار کنیم. اما نتیجه این کار کردن، برات غیر قابل باوره. از همه لحاظ: از لحاظ ثروت، از لحاظ آرامش، از لحاظ سلامتی، از لحاظ ارتباطات و از لحاظ معنویت.
استاد من حس میکنم در مورد این موضوع، به خصوص برای امور جاری و روزمره، درک نسبتاً خوبی پیدا کردم.
دیگه میدونم هرجا مسیر سخت شد، یعنی مسیر نادرسته… راه هدایت راه آسونیه.
البته دوره شیوه حل مسائل خیلی در درک این موضوع بهم کمک کرد.
خدایا شکرت
استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان، سپاسگزارم.