کدام مسیر را انتخاب کرده ای؟ هموار یا سنگلاخی؟! - صفحه 55

729 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه مختاری گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    ب نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ب استاد جانم و مریم گلم و همه دوستان

    میخاستم امروز کامنت رو توی قدم اول بنویسم ولی گفتم اینجا بنویسم ک اگر بچهایی ک دوره ای نخریدن شااید سر سوزن ایمانشون تقویت بشه.

    از اتفاقات این چند روزم میخام بگم.

    از اینکه استاد گفتن تعهد بدید ک درامدتونو بیشتر کنید و اگر ندارید شروع کنید بگید حداقل ماهی 1تومن میخام این ماه درامد داشته باشم، ک البته چند وقته ک فکر میکردم چکار کنم برا کسب درامد.

    و همسرم میگفت من ک شرکت کار میکنم دیگه وقت کار دوم ندارم و بخاطر کار سختش وقتیم خونس خستس و …

    خلاصه گفتم بابا من تمام عمرم ریاضی خوندم مدرسه و دانشگاه رشتم ریاضی بوده، قبلا بارها ب دیگران درس دادم حالا هزینه نگرفتم، بهانم این بود ک بچه کوچیک دارم نمیزاره تدریس منم اذیت میکنه و…. .گفتم خب من اگهی میزارم توی دیوار ،ساعت تدریسو میزارم وقتی همسر خونه بود و بچه رو نگه داره، همسرمم گفت من ک گچکاری بلدم، برق کاری بلدم منم اگهی میزارم دیوار ، خلاصه اگهی رو گذاشتیم و نشستیم ب کار کردن روی خودمون ک ی فایل از استاد رو گوش میدیم ک مثلا نیم ساعته ما بالا 2 ساعت هی قطع میکنیم درموردش صحبت میکنیم مثال میزنیم رفتارامونو تحلیل میکنیم و….. الان 10ماهه ک توی سایتیم میگفتیم خدایا بهمون بگو چکار کنیمو…… ک اتفاقی کامنت نتایج دوره احساس لیاقتو خوندم ک گفته بودن با اینکه ثروتو کار کردیم پروژه اومد برامون ولی پول نمیدادن تا اینکه دوره احساس لیاقت خریدیم و فهمیدیم اشکال کارمون اینجاست و من گفتم بابا احساس لیاقت چیه من ک فکر میکنم خیلی لایق ثروتم تحصیل کردم، خااانومم، خوش اخلاقم، از خوشحالی دیگران خوشحال میشم، برا همه خوب میخام ،همسرمم ک همه چی تمومه، خیلی لایقیمو…. .تا اینکه رفتم عقل کل زدم احساس لیاقت چیه و خوندمو خوندمو خوندم تا رسیدم ب مقاله خانوم شایسته ی گگگگگللللم. واااای ک چ طوفانی ب پا کرد پردهی از روی تمااااام ذهنم برداشت، تمااام رفتارای زندگیمون از عدم لیاقت بود و باهمسر شروع کردیم ب لیست کردن تماااااام کارامون ک از عدم لیاقت نشات میگرفت و مقایلش نوشتیم از این ب بعد چطور باید تغییرش بدیم، خلاصه همون روز بلدن شدیم ب اجرا کردن،وسیله ای ک سالها بود خریدن بودیم ولی پلمپشم باز نکرده بودیم ک خونهی خودمون ک خریدیم بازش کنیمو اوردیم نصب کردیم،لباسا و وسایل نامناسبو دور انداختیمو…. .فردا از خدا درخواست کردم زنگ بزنن برا اموزش بهمو از ی خانواده خیلی متشخص و … باشه و بگه ک میخام ثابت بیام پیشتونو…. وای خداااا، چند ساعت بعد گوشیم زنگ خورد و دقیقا ی خانوم بافرهنگ متشخص تماس گرفتن و خیلی محکم صحبت کردن ک اره دخترم میخا بفرستم پیشتونو میخام تا اخر سال فولش کنید و درمورد هزینه صحبت کردیمو …. . بماند ک بعد ازش خبری نشد ولی ب قول رزا خانم همین ک گوشیم زنگ خورد هزااار مرتبه شکر. و فردا گوشی همسرم ک نیم ساعت بود از سرکار اومده بود و حسابی خسته بود زنگ خوردو گفتن میاین برا گچکاری و همسرم گفت همین الان میام و طرف با ماشینش اومد سراغ همسرم و رفت و 5،6ساعت کارو تموم کردو 1میلیون 700دستمزد گرفتو با ی کیسه بادوم اومد خونه و گفت اییینقدر طرف خوششحال شده ک سریع رفتم ک هزینه رو گفتم،گفته اگر میگفتی 50میلیونم میشه با جوون میدادم و 10روزه دنبال گچکارم هیچکس نیومده،و… بعد گفتم قرار بود شاگرد بیا برا من 100تومن بگیرم ازش،اون نیومد و همسرم فت 1و700وارد زندگیمون شد. خلاصه فردا شد و همسرم دوباره زنگ زدن بهش و دقییییقا ی کوچه بالاتر از ما بود خونه طرف و خدا حواسش بهمون بود ک ماشین نداری نزدیک خونمون برامون کار گرفت و همسرم توی 3ساعت کارو تموم کرد و 1تومن گرفت. و فرداش از خدا خاستم امروز یکی زنگ بزنه و بیاااااد،دقیقا یکی زنگ زد و هماهنگ کردیمو و اومد و 100تومنم گرفتم.

    2روز بعد باز ب همسرم زنگ زدن بیا کارو ببین و قیمت بده ولی از خونمون دور بود و ماشین لازم بود، همسرم گفت زنگ بزنم داداشت اگر بیکاره هم باماشینش بیا هم کمک باشه و دستمزشو میدم، همین ک زنگ زد داداشم توی کوچمون بودو اومد ماشینو داد و قرار بود با دوستاش برن بیرون ماشینو گذاشت در خونمون و همسرم رفت کارو دیدو اومد وغروب داداشم اومد ماشینو برد،قرار شد فردا صب همسرم برن کارو بزنن و باید اسنپ میگرفت ک بره،

    حالا پسر یکی دیگه از داداشام خونمون بود و داشتم بهش ریاضی یاد میدادم ک مامانش زنگ زد و ازم پرسید اگر وقت میکنی درس بدی ،همکلاسهای دیگه ی پسرمم دنبال معلم خصوصین و منم گفتم اره وقت دارم و شمارمو دادو یکی زنگ زد برا فردا وقت بهش دادمو و حالا فکر کنید،فردا هم پدربزرگ و مادربزرگ از مکه میان و باید بریم استقبال و مهمونی، هم من شاگرد گرفتم و هم همسرم سفارش کار گرفته و هم بخاطر رفتن خونه مادر بزرگ ماشین لازم داشتیم، ک برادر بزرگم ک پسرشو داشتم اموزش میدادم، زنگ زد ک فردا شما کی میاید بریم روستا خونه پدربزرگ ؟؟ما میخا با یکی از ماشینا بریم، اون یکی ماشینمو بیاید ببرید دست شما باشه، فردا ما زودتر میریم،شما بچهامو از مدرسه بیارید و با خودتون بیارید روستا، و همسرم شب رفت ماشینو گرفت ک فردا صب هم با ماشین بره کارشو انجام بده و عصرم بریم روستا و هم دست همسرم 1میلیون و500میاد و دست من 100تومن دیگه و تااااازه شرووع شده حالا خدامی ونی چ اتفاقات قشنگی قراره برامون بیوفته، مایی ک بجز درامد همسرم از شرکت هیچ ورودی دیگه ای نداشتیم این ماه علاوه ب اون درامد توی 10روز 5میلیون دیگه وارد زندگیمون شده و زندگیمونو سپردیم دسته خدا.

    ی چیز دیگم بگم ،ی مسئله ای برای پسرم پیش اومد ک چند روز درگیرش بودم و سپردمش بخدا گفتم خدایا هروقت ی نشونه نشونم دادی دیگه یعنی مسئله حل شده من ک نمیتونم بفهمم کی حل شده، نشونمم میزارم هر وقت با گوشیم توی ساعت رند تماس برقرار شد (قبلا استاد گفته بودن ک اوایل باخدا اینطوری صحبت میکردم ک خدایا مثلا اگر قراره دانشگا برام بهتر باشه قبول بشم اگر ن برم سر کار دیگه،و منم برا خرید دوره گفتم خدایا من نمیدونم کی امادم هر وقت اماده شدم پول خرید دوره رو ب اندازه همون دوره ی جوری وارد زندگیم کن،ک نخام از همسرم پول بگیرم،ک داستان وارد شدن 1و700تومنو توی روز شمار 8فکر کنم گفتم و قدم اولو باهاش خریدم،) و بعد از 5روز از شروع این قرار و چندین تماسی ک داشتم، امروز گفتم نگا ساعت تماسام کنم ببینم نشونه اومد یا ن ک دیدم واااای ساعت21:21 با زنداداشم صحبت کرده بودم و نشونه رو خدا داد. و گفتم خدایا من میدونم ک هر لحظه داری هدایتم میکنی،

    دیگه بماند ک چقققدر امروز همه چیز عالی بود و همسرم دید من دارم ب پسر داداشم درس میدم بلند شد غذا گذاشت ی شام معرکه ک اندازشو بیشتر گذاشت و سر شام برادر کوچیکم اومد خونمون و همسرم گفت ببین خدا چقدر قشنگ هدایتمون میکنه اول کمتر ماکارانی گذاشتم بعد گفتم بزار ی کم دیگه اضافه کنم و حالا داداشت اومد و غذامون زیاد بود،بعد از شامم ک برادر و برادرزادم رفتن و خونه بهم ریخته بود، همسرم با اینکه وقتی ی بار غذا درست میکنه دیگه کار دیگه ای انجام نمیده،گفت من ظرفا رو میشورم تو برو خونه رو مرتب کن و … و همکاری عااالی داشتیم باهم و ی جمعه بی نظیر رو گذرونیم مخصوصا قسمت اول صبح ک شروع کردیم توی دفتر نو ی بار دیگه خواستهامونو ب ترتیب اولویت نوشتیمو در موردشون صحبت کردیمو…. ی ناهار خیییلی محشر و حاضری رو خوردیمو….

    بخا باز کنم اتفاقاتو حالا حالا ها باید بنویسم.

    فقط ایمان داشته باشید ک این مسسسیر مسیر سعادته اینقدر ادامه بدیم تا یادش بگیریم و 100درصد خالق زندگی عااالیمون باشیم.

    عااااشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    چقدر این فایل باور ساز هست که بارها و بارها گوشش دادم

    اینکه هر حرفی قبول نکنیم بیایم شروع کنیم به اصلاح باورهامون، و وقتی حرفی میشنویم بگیم ایا باور بهش چه تاثیری بر من دارد اگه تاثیرش منفیه پس چرا باورش کنم

    خدایا شکرت بابت این اگاهی ها

    مسیر موفقیت عالیع و راحته

    من هم مسیر راحت و اسان میبینم

    من هم هدایت میشم به مسیر راحت و اسان

    نیاز نیست زجر بکشیم

    فقط کافیه باور کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه مختاری گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    ب نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام ب استادجان و مریم گلمو همه ی دوستان.

    استااااااد عاااالی بود بی نظیر بود، قبلا این فایلتونو شنیده بودم و دیروز در روز شمار تحول زندگی من 53 باز شنیدم و تا اخر شب میخام ده ها بار گوشش کنم.

    استاد وااااقعا 99و9دهم مردم دنیا این باور ک نابرده رنج گنج میسر نمیشد رو دارن،تمااام فیلما و برنامه کودکا این باورو ب طور کامل شرح میدن.

    من خودم دیگه تلویزیون نگاه نمیکنم ولی پسر 3سالمو باید با ی چیز سرگرم کنم ک بزاره من برا خودم وقت بزارم ک بااااااز چقدر ثروت خوبه ک اگر موتور شارژی و ماشین شارژی و کللی اسباب بازی موزیکال داشت نیاز نبود با تلویزیون سرگرمش کنم.

    ولی ی وقتایی متوجه میشم داره چی میبینه میبینم باور غلط ک با سختی باید ب موفقیت برسی، ک البته انتن رو دراوردم براش پاندای کونگ‌فوکار ریختم ک روزی 10بار پشت سر هم نگاش میکنه،

    چون کمتر از بقیه برنامه کودکا منفی داره.

    و اتفاقا اونجا استاد پاندا بهش میگه فکر کردی 1 شبه میتونی کونگ فو یاد بگیری نابرده رنج گنج مسیر نمیشود وللللی،پاندا ب راااحتی با سن کم چنان پیش میره ک جایگاهش از استادش بالاتر میره.

    خلاصه استاد تممووم عمرم اینو شنیدم و دیدم. توی اقوامم تا میایم از یکی بگیم ک چ زندگی راحتی داره، شروع میکنن ک اره اینقدر توی زندگیش سختی کشیدن و بچگیش اینجوری بوده و یعنی همین الان داره مرور میشه توی سرم اساتیدمون از زندگی سختشون میگفتن خانواده و هممممه.

    اومدم نوشتم خب اگر فلانی این شرایط رو داشته ک ب موفقیت رسیده،خب فلانی هم دقیقا همین سختیا رو کشیده پس چرا الان زندگیش پر از سختیه؟؟؟اگر علت اینه ک پس هردو الان باید راحت میبود زندگیشون، و همین طوری مثال پیدا کردمو نوشتم.

    من چند روز پیش گفتم بلند شم ی کاری کنم برا کسب درامد، و با اینکه اموزش ریاضی رو بلدم ،میگفتم بچه کوچیک دارم و نمیشه و اذیت میکنه و شاگرد نمیگرفتم. گفتم خب چکار کنم، پیشنهاد زنجیربافی داده شد و رفتم و اوردمو منی ک از بدنم خیلی کار نکشیدم هیچ وقت، اومدم زنجیر بافی ک 2تا دم باریک باید دستت میگرفتی و حلقه های فولادی رو زنجیر میکردی 5 روز انجام دادم و روزی چند ساعت انجام دادم دستام تاول زدن برا ی پول خیییلی ناچیز، و رفتم تحویلش بدم، خانم گفت چقدر معلم خصوصی ها زیاد میگیرن پول و …..

    . بعد انگاری خدا بهم گفت برو دنبال تدریس خصوصی ،و قبلا بارها انجامش داده بودم ولی پول نمیگرفتم از بچهای اقوام. گفتم اره میرم برا اینکار و ساعتا رو هماهنگ میکنم ک همسر خونه باشه و باوجود پسرم میتونم، و از پول دستمزد زنجیر بافی ی اگهی گذاشتم دیوارو و شروع کردم گفتم اره خدا مشتریای خوبو ب سمتم هدایت میکنه مگه تا الان این همه اموزش ندادی ،مگه 3سال پیش ی شاگردی نداشتی التماستو میکرد ک فقط میخا با تو باشه و مگه ‌…. ..

    استاد همون روز اول زنگ زدن و قرار بر هماهنگی شد و امروز ک روز دومه اول صبح ساعت 8 باز تماس گرفتن برا هماهنگی و ….

    یا توی مسئله خونه دار شدن،ک اره باید تحمل کنید و سالها زحمت کشید و پس انداز کنید و ریز ریز پولاتونو بدید طلا و بعد بدید زمینو بعد زمینو بفروشید و کلی وام و قرض و بعد بدیش رهن و پول رهن بزاری رو پول خریدتو بعد باز کار کنی تا پول رهنو جور کنی و بعد بری توی خونه ی خودت.

    مثال از اینچنین افرادم ک الاماشاالله دورو برمون هست.

    ولللی ایا این لذت داره،یا افراد معدودی ک دوربرمون هستن ک خیییلی راحت اول زندگی قشنگ رفتن توی خونه شیک و باکلاس خودشون زندگی میکنن.

    ک باز اینجا بگم چقققدر اینستا ب من کمک کرد ، من فقط خودمونو دوربریامونو میدیدم انگار چشمم بسته بود ب روی دنیاااا تا ترم دوم دانشگا گوشی نداشتم و هیییچی از دنیای بیرون ندیده بودم، توی فامیل همممه تقریبا در یک سطح اونم پایین. و بعد از دانشگاه ینی حدودا 4ساله ک من اینستا دارم هرررربار با چشمای از حلقه بیرون زده نگا میکنم و میگم واااااای چ زیبا چ با شکوه ی چیزایی چ مدلای چ ……

    و ب بیشتر از خونه و خوندار شدنو و مدلای خونه و دیزاین خونه و … نگاه میکنم و میگم نگا تازه ازدواج کردن چ خونه ای داااارن و …

    حالا کدوم لذت بخش تره راحت خوندار بشی در زمان کوتاه و بدون بدبختی کشیدن یا با زجر؟؟

    راه لذت بخش راه خداست و من این راهو برای زندگی برگزیدم.

    و میخام بدونم برای ساختن این باور چطور احساس لیاقتمو بالا ببرم با چ رفتارهایی با چ تغییراتی در رفتارم در رابطه با احساس لیاقت؟

    استاااد عزیزم عاشششقتونم ک زندگیمو هدفمند کردید و فهمیدم میخام چطور زندگی کنم.

    مریم جان عزززیزم بی نهایت سپاسگزارتونم. خواهش میکنم مقاله خودتونو ابتدای هر روز شمارو بزارید ،میخا هم مقالتونو بخونم هم متن کامنت برگزیده. خوندن مقاله های شما 1000برابر میکنه فهم و درک منو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فاطمه مختاری گفته:
    مدت عضویت: 516 روز

    ب نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام ب استادجان و مریم گلمو همه ی دوستان.

    استااااااد عاااالی بود بی نظیر بود، قبلا این فایلتونو شنیده بودم و دیروز در روز شمار تحول زندگی من 53 باز شنیدم و تا اخر شب میخام ده ها بار گوشش کنم.

    استاد وااااقعا 99و9دهم مردم دنیا این باور ک نابرده رنج گنج میسر نمیشد رو دارن،تمااام فیلما و برنامه کودکا این باورو ب طور کامل شرح میدن.

    من خودم دیگه تلویزیون نگاه نمیکنم ولی پسر 3سالمو باید با ی چیز سرگرم کنم ک بزاره من برا خودم وقت بزارم ک بااااااز چقدر ثروت خوبه ک اگر موتور شارژی و ماشین شارژی و کللی اسباب بازی موزیکال داشت نیاز نبود با تلویزیون سرگرمش کنم.

    ولی ی وقتایی متوجه میشم داره چی میبینه میبینم باور غلط ک با سختی باید ب موفقیت برسی، ک البته انتن رو دراوردم براش پاندای کونگ‌فوکار ریختم ک روزی 10بار پشت سر هم نگاش میکنه،

    چون کمتر از بقیه برنامه کودکا منفی داره.

    و اتفاقا اونجا استاد پاندا بهش میگه فکر کردی 1 شبه میتونی کونگ فو یاد بگیری نابرده رنج گنج مسیر نمیشود وللللی،پاندا ب راااحتی با سن کم چنان پیش میره ک جایگاهش از استادش بالاتر میره.

    خلاصه استاد تممووم عمرم اینو شنیدم و دیدم. توی اقوامم تا میایم از یکی بگیم ک چ زندگی راحتی داره، شروع میکنن ک اره اینقدر توی زندگیش سختی کشیدن و بچگیش اینجوری بوده و یعنی همین الان داره مرور میشه توی سرم اساتیدمون از زندگی سختشون میگفتن خانواده و هممممه.

    اومدم نوشتم خب اگر فلانی این شرایط رو داشته ک ب موفقیت رسیده،خب فلانی هم دقیقا همین سختیا رو کشیده پس چرا الان زندگیش پر از سختیه؟؟؟اگر علت اینه ک پس هردو الان باید راحت میبود زندگیشون، و همین طوری مثال پیدا کردمو نوشتم.

    یا توی مسئله خونه دار شدن،ک اره باید تحمل کنید و سالها زحمت کشید و پس انداز کنید و ریز ریز پولاتونو بدید طلا و بعد بدید زمینو بعد زمینو بفروشید و کلی وام و قرض و بعد بدیش رهن و پول رهن بزاری رو پول خریدتو بعد باز کار کنی تا پول رهنو جور کنی و بعد بری توی خونه ی خودت.

    مثال از اینچنین افرادم ک الاماشاالله دورو برمون هست.

    ولللی ایا این لذت داره،یا افراد معدودی ک دوربرمون هستن ک خیییلی راحت اول زندگی قشنگ رفتن توی خونه شیک و باکلاس خودشون زندگی میکنن.

    ک باز اینجا بگم چقققدر اینستا ب من کمک کرد ، من فقط خودمونو دوربریامونو میدیدم انگار چشمم بسته بود ب روی دنیاااا تا ترم دوم دانشگا گوشی نداشتم و هیییچی از دنیای بیرون ندیده بودم، توی فامیل همممه تقریبا در یک سطح اونم پایین. و بعد از دانشگاه ینی حدودا 4ساله ک من اینستا دارم هرررربار با چشمای از حلقه بیرون زده نگا میکنم و میگم واااااای چ زیبا چ با شکوه ی چیزایی چ مدلای چ ……

    و ب بیشتر از خونه و خوندار شدنو و مدلای خونه و دیزاین خونه و … نگاه میکنم و میگم نگا تازه ازدواج کردن چ خونه ای داااارن و …

    حالا کدوم لذت بخش تره راحت خوندار بشی در زمان کوتاه و بدون بدبختی کشیدن یا با زجر؟؟

    راه لذت بخش راه خداست و من این راهو برای زندگی برگزیدم.

    و میخام بدونم برای ساختن این باور چطور احساس لیاقتمو بالا ببرم با چ رفتارهایی با چ تغییراتی در رفتارم در رابطه با احساس لیاقت؟

    استاااد عزیزم عاشششقتونم ک زندگیمو هدفمند کردید و فهمیدم میخام چطور زندگی کنم.

    مریم جان عزززیزم بی نهایت سپاسگزارتونم. خواهش میکنم مقاله خودتونو ابتدای هر روز شمارو بزارید ،میخا هم مقالتونو بخونم هم متن کامنت برگزیده. خوندن مقاله های شما 1000برابر میکنه فهم و درک منو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1031 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزارخداوندم بابت بودن درمسیر حق و حقیقت

    دیشب کامنت های قبلی خودمو زیر این فایل خوندم و عشق کردم از اون همه اگاهی و امروز صب کامنتهای دوستان رو‌خوندم و اصن سیر نمیشدم از این اگاهی ها و چقدر باید سپاس گزار خداوندی بود که اینقدر قشنگ مارو هدایت کرد و مارو محرم اسرار خودش دونست

    و اگر لطف و عنایت خداوند نباشه و اذن اون نباشه حتی واژه ی سپاس گزارم هم از زبانم من نمیتونه ادا بشه

    و اما مسیر هموار یا سنگلاخ ؟؟؟

    یکی از دوستان نوشته بود خدا خودش گفته که از من بخواه و خودش گفته هدایتت میکنم به مسیری که نعمت ها هست و راجب زجر کشیدن حرفی نزده

    یا به پیامبر اسلام بارها وقتی خدا میبینهدکه پیامبر مسیر رسالت رو بر خودش سخت کرده و داره حرص میزنه و به زور میخواد هدایت کنه ایه نازل میکنه که این راهش نیست ،سختش نکن تو مسئول اینا نیستی ،قانون اینه که اشخاصی هدایت بشن ک در مدار قران هستند نه همه یا میگه این قران هدی للمتقینه یعنی برای هدایت افرادیه که تقوا دارن و کنترل ذهن دارن و کلی مصال های فوق العاده که دوستان زده بودن

    و اما میخوام راجب یک ایده ای صحبت کنم که به ذهنم رسید

    مسیر هموار یا سنگلاخ ؟؟؟

    خب همه ی درخواست های ما از کوچکترین تا بزرگترین اونها قابل دست یابیه

    انگار ذهن من رسیدن به خواسته های کوچیک رو منطقی تر میدونه

    مثل اینکه مثلا ماشین خطی منو سوار کنه

    مثل اینکه برم باشگاه خب اینم یه درخواسته

    مثل اینکه برم فیله یا تخم مرغ بخرم

    همه ی اینها درخواستن از خداوند و هرروز دارن اجابت میشن و من حواسم نیست ، نکته ی جالب توجهش اینه که چون در مسیر قانونم خیلی راحت زندگی پیش میره و اتفاقات غیر منتظره صفره و خیلی اسون به این خواسته هام میرسم و هرروزم دارم بهشون میرسم چرا چون باورهام هم خیلی قویه راجب اینکه من برم وایسم لب جاده مطمئنم ماشین میفته اصن شک ندارم حتی در خلوت ترین موقع روز

    یا من میرم باشگاه و هرروز میرم باشگاه و اینکه روزایی که حتی حس تمرین ندارم و میرم باشگاه هم به خاطر کنترل ذهنه

    میخوام بگم من توی این خواسته ها انقد استمرار داشتم و انقد تکرار شده برام که باورهاش شکل گرفته و اسون به این خواسته هام میرسم ، یعنی برام من قابل باور و منطقی تره که راحت به این خواسته هام برسم

    اما راجب درخواست های کمی بزرگتر من میگم باید سختی بکشم یا ذهنم یه جورایی به دلیل دیدن الگوهایی که 99درصد عشق میکنن بیان بگن که اره سختی کشیدیم ،سخت میدونه رسیدن به خواسته های کمی بزرگتر رو

    حالا راهکارش چیه ؟؟؟اینه که به خودم یاد اوری کنم که اقا همین خواسته هایی که هرروز بهش میرسم هم خواستس و هیچ فرقی با اون خواسته های بزرگ نداره و فقط برای من منطقیه که به راحتی رخ بده

    مثلا من انتظار ندارم که توی مسیر باشگاه هفت خوان رستم‌رو رد کنم تا به سختی و زجر برسم به باشگاه ،اتفاقا برام کاملا بدیهیه که لذت ببرم از مسیر و برسم به باشگاه

    پس راجب خواسته های بزرگتر ،یعنی کمی بزرگتر من هر چقدر با گفتگو کردن با خودم دیدن الگوهای مناسب و بودن درمسیر و تکرار کنم این روند رو و منطقی بشه برام اونم با نشون دادن الگوهایی که راحت به ثروت افسانه ای رسیدن مثل سلیمان ،من راحتتر به خواسته هام میرسم

    یعنی من یادم میره که کل داستان تکراره اصله

    یادم میره که برای جهان خواسته کوچک و بزرگ نداریم و کوچیک و بزرگ توی ذهن منه و حتی برای منم کوچک و بزرگ نداره

    چرا چون من به خواسته هایی میرسم که برام منطقی باشه ،پس بحث کوچک و بزرگ مطرح نیست بحث باور پذیریه و منطقی کردن

    من یادم میره که مکانیزم جهان همینه و فقط باید در این مسیر بهتر و بهتر بشم

    من یادم میره که جهان بیرون بازتاب درون منه

    من یادم میره که هر موقع موفقیت و رسیدن به خواسته هارو سخت میدونم و ذهنم داره نجوا میکنه و ناامیدم میکنه به خاطر اینه که من کار کردن روی ذهنم رو رها کردم و اسیر باورهای محدود کننده شدم ، من یادم میره که هر باوری توی ذهنم حتی ضره ای اگه به من احساس بد بده ،یعنی من از اصل خودم دور شدم ،یعنی اون باور با اصل من با درون من سازگار نیست

    هر موقع که ذهن داره نجوا میکنه به این معناست که من از اصل خودم و از وعده ای که خداوند داده که میگه توی سوره حمد که هدایت کن به راه انان که به انان نعمت دادی

    دور افتادم ، خدا هیججا نگفته که با عذاب و سختی هدایتت میکنم .

    یه نکته ای هم بگم راجب تلاش و پشتکار و سخت کوشی که باز هم بد تعبیر شده برای ما

    طبق قانون خداوند و حتی هر وعده ای که خدا میده اینکه میگه هدایت میکنم اینکه میگه نگران نباش و نترس و همه ی اینا

    در صورتیه که میگه تو فرکانس هات درست باشه

    خداوند هیج جا نگفته که تو باید زجر بکشی ، فقط گفته که استقامت کنید

    قالو ربنالله ثم استقامو فلاخوف علیهم ولاهم یحزنون

    حالا منظور از استقامت چیه ؟؟؟

    همون تلاش ذهنیه

    استقامت ،تلاش ،پشتکار همون بودن در مسیر درست و استمرار در مسیر درسته

    استقامت ورزیدن یعنی کنترل همواره ی کانون توجه که این کار در شرایط به ظاهر نامناسب سخته واقعا و پاداش هارو اونایی میگیرن که استقامت میکنن زمانی که به ظاهر خبری از اتفاق خوب نیست و همه چی به هم ریخته

    استقامت درمسیر اهداف

    یعنی درک قانون تکامل

    یعنی انتظار بیجا نداشتن از خود و خداوند و جهان و تغییرات

    استقامت یعنی درک اینکه جهان داره به باورهای من پاسخ میده و هر باوری از جانب من تایید میشه ،پس اگر الان اوضاع خوب نیست و به ظاهر به هم ریختس ،اتفاقا به هم ریخته که از نوع همه چی سره جای خودش قرار بگیره

    استقامت یعنی مداومت در زیبا بینی

    یعنی توجه به نکات مثبت دائمی

    استقامت یعنی تلاش و پشتکار داشتن در فرستادن فرکانس های مناسب به جهان

    استقامت یعنی اصل دونستن موضوع باورها

    در واقع ما باید توی این مسیر استقامت کنیم و به اندازه ای که توی این مسیر لذت بخش تغییر باورها به صورت دائمی داریم استقامت میکنیم و کار میکنیم روی خودمون ما اسان میشیم برای اسانی ها

    استقامت یعنی درست کردن دنیای درون و نجنگیدن با عوامل بیرون

    درسته که همه چی راحت به دست میاد اما به شرطی که استقامت داشته باشیم در کنترل ورودی ها که مهم ترین عامل رسیدن به خواسته هاست

    استقامت یعنی عادت خوب کامنت نوشتن

    فایل گوش دادن ،کامنت خوندن ،نوت برداری ،

    عمل به دانسته ها ،تمرین تسلیم بودن ،تمرین رها بودن ،تمرین سپاس گزاری و روی مهارت ها و توانایی ها و استعدادهای خود کار کردن

    یعنی نگران نتیجه نبودن

    یعنی درک اینکه اگر من دارم روی خودم کار میکنم شرایط فقط میتونه بهتر و بهتر بشه و قانونش اینه

    الهی شکرت که درمدار دریافت این آگاهی ها هستم

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    درپناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 640 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    استادعزیزم منم با شما موافقم وهم فرکانس دراینکه همه چی روبایدبه راحتی بدست بیارم

    واینجاست که باقدرت میگم بنده هم فرکانس شما بودم وهستم بخاطرهمین وقتی که ازخدام درخواست کرده ام اولین نفری که میخوام برای الگوبرداری زندگیم توهمه ابعادش مربی عالی ای برام باشه بانتایج عالی وبه راحت ترین شکل وحتما حتما یک ایرانی باشه “شماروبهم معرفی کرد درسال1398اما چون من برای مدتی ازنداهای درونم دوربودم وشک کردم بازاکثراستادهای کشوررو تاسال 1399فایلهاشون روگوش میدادم یا توسمینارها میرفتم وبیش از500تاکتاب وفایل وسمینارخواندم ورفتم وگوش دادم/امابه قدرت میگم هیچ کدام هم جهت بافرکانس ومدارذهنی بنده نبودن چون بنده بازم میگم درخانواده ای بی نهایت باذهن فقیر درهمه لحاظ بوده ام وهنوزهم همیننداما”خودم روبه موفقیتهایی میرسوندم که حتی نزدیکترن افرادخانواده مثل :پدرومادرم مبهوت کارهام میشدن ومیگفتن توچجوری رسیدی وبااینکه من بهشون میگفتم فقط ازخداخواستم واون هدایتم کرده “میگفتن درسته اما بازچجوری/خخخخ/خلاصه استادعاشقتم بخدا

    بی نهایت ازخدام سپاسگزارم که شمابزرگوار”رو که برای من بهترین راهنماگرومربی درتمام ابعادزندگی هستید رو”جلوی راحم قراردادوالان بی نهایت مطمئن هستم که تمام نتایجی که تا به امروزگرفته ام وهمه روبه راحتی وفقط تو3سال گذشته تابه امروزدلیلش یک مربی بی نظیری همچواستادعباس منش عزیزدلم بوده/

    دوستون دارم وامیدوارم همگی به خواسته های قلبیتون به راحت ترین شکل ممکن دست پیدا کنید/یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1869 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    امیدوارم که حالتون عالییییی باشه

    چه فایلی

    چقدر این آگاهی ها خوبن

    استاد من خودم امروز توی 16 امین روز تغییرم هستم و نتایج مثل بشکن زدن دارن میان

    تازه من اگه بخوام از میزان تمرکزم بگم شاید از 10 4 بدم

    اما همین 4 تا قبلا صفر شده بود یه مدت

    همین 4 تا چنان زندگی منو عوض کرده تو 16 روز که به هرکی بگم باور نمیکنه

    فقط برای خودم قابل باوره

    دیروز طبق جلسه 4 قدم اول نشستم فایل صوتی 7 دقیقه ای ضبط کردم که توش 13 تا باور مالی هست اما اومدم براشون از دستاورد های خودم هم نوشتم و ضبط کردم بعد هر باور که با منطق باشن

    و استاد جان اصلا باورتون نمیشه

    هیچوقت این عبارت های تاکیدی اینجوری نتیجه نداشتن برام

    وقتی عبارت هارو با منطق هایی از زندگی خودم ضبط کردم همین امروز نتایج اومد

    و چقدر ساده چقدر آسون چقدر مثل بشکن زدن

    و جالبه

    دقیقا زندگیم مثل همین فایل شده

    من مسیر آسان رو انتخاب کردم و از خدا هدایت خواستم و خداوند هم هرروز بیشتر از دیروز منو آسون میکنه برای آسانی ها

    دیشب به خدا گفتم خدایا منو هدایت کن که بیشتر تو مسائل مالی وارد شم و همون لحظه که اینو گفتم

    گفت برو بخش دانلود ها باورهای ثروت ساز رو یکدوره گوش کن و برای همه کامنت بزار کل فایل ها

    نمیدونم چه معجزه ای قراره رخ بده برام اما منم گفتم چشم

    تو که تا اینجاشو اینجوری هدایتم گردی که درآمدم از درآمد خانوادم بیشتر شه اما من توی خونه نشستم و کار میکنم و اونا تو گرما و سرما میرن بیرون

    چشم

    من همه فایل های ثروت رایگان رو میبینم و بعدش هم گفتم

    من بندگی تو میکنم و تو منو هدایت کن

    به راه راست به راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    و میدونم که خداوند ایمان هیچ بنده ای رو ضایع نمیکنه و قانون هیچوقت اشتباه نمیکنه

    فرکانس های من میشن زندگیه آینده من

    پس با قدرت هرچه تمام تر و تمرکز بیشتر آینده مو به صورت واضح و دلخواه میسازم

    خدایا شکرت

    یه بارون فوق العاده ای هم میزنه

    هوای خنک

    واقعا نعمت ها دارن میبارن

    تو با چه سطلی رفتی زیر بارون ؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    به نام خدای آسانی ها

    ردپای من از روز پنجاه و سوم سفرنامه

    یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری. چقدر این موضوع به دوره از اون منبع و احساس خوب واقعی! کسی که برای خودش ارزش قائله، اتفاقا میخواد آسون ترین راه رو انتخاب کنه. چون میدونه لایق بهترین چیزها در جهانه. آخ که من چقدر دوست دارم این مسیر صاف و هموار رو. به کنکور فکر میکنم؛ ولی مثل همه‌ی هم کلاسی هام تن ‌‌و بدنم نمیلرزه. چون میدونم احساس خوب = اتفاقات خوب. میدونم اگه اجازه بدم ذهنم از کنکور یه غول بسازه، اونوقت این رو هم باور میکنم که انسان از پس غول برنمیاد. من حالم با درسام خوبه. چون میدونم میخوام و ایمان دارم که قبول میشم؛ از راه درست و تکاملی! به نویسندگی فکر میکنم. ولی هیچوقت به خودم نگفتم آخه تو کی هستی که بخوای بنویسی!؟ آخه مگه نویسنده بودن درآمدی هم داره!؟ آخه کی میاد نوشته های تو رو بخونه. اینا چیزایی ان که آدما باورش کردن؛ ولی من نمیخوام جزو اون نود و نه درصد باشم. من مینویسم و ادامه میدم و حالم خوبه. حالم خوبه و همینه که نشون میده تو مسیر درستم. به موفقیت فکر میکنم ولی این رو قبول ندارم که فقط مال یه عده‌ی خاصیه. میدونم که هرکس بخواهد، می‌تواند. من میخوام. هر خدا رو، هم خرما رو… من هم راه آسون رو میخوام، هم بالاترین موفقیت ها رو. میدونم که همه چیز باوره. باور میکنم که میتونم. چون من، جزوی از خداوندم. خدا مگه نشد داره!؟ نه! و تمام :)

    خدا جونم، خدای ممکن ها، دوست دارم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1219 روز

      سلام حدیث عزیز و زیبا

      چه نکته ای گفتی خانوم ،و چقدر سلول به سلول بدنم بهتر درک کرد این موضوع رو که منی که خودمو لایق نعمات خداوند میدونم و میدونم که این دنیا رو خداوند برای من آفریده کخ جانشینشم و مهتر از همه میدونم که خداوند در وجود منه و همیشه بهش وصلم چون جزئی از اونم و لایق دریافت الهامت و هدایت خداوندم ،پس باید آسون به همه چیزای خوب برسم

      ما خود خدایم مگه خداوند سخت به چیزاش میرسه مگه نگران میشه ،منی که از خداوندم باید آسون به همه چی برسم

      همیشه یه راه سخت یه راه اشتباه ،مسیری درسته که آسون باشه مسیری درسته که الهامت آسون دریافت کنه و آسون به همه چی برسه

      سپاسگزارم ازت دوست عزیزم و نویسنده نامبروان این سایت ‌‌

      همین الانشم تو یه نویسنده بزرگی عزیزم با همین فرمون پیش برو مطئنم به همه چیزا خوب میرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        کوروش گفته:
        مدت عضویت: 1869 روز

        سلام محمد جان

        امیدوارم که عالی باشی رفیق

        چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم

        و دوباره برام یاد آوری شد که اگه تو مسیر سختی هستی ، تو داری مسیر سخت رو میری نه اینکه راه آسونی نباشه

        هرمسیر سختی یک مسیر اشتباه هست

        چقدر چقدر این آگاهی ها خوبن

        چقدر کامنتت خوب بود محمد جان

        ما باید آسون بشیم برای آسونی ها

        باید آسون بشیم برای ساده ترین ایده های پولساز

        باید آسون بشیم برای مدار لذت بردن بیشتر

        امیدوارم که همیشه حالت عالی باشه محمد عزیز

        موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      کوروش گفته:
      مدت عضویت: 1869 روز

      سلام حدیث عزیز

      امیدوارم که حالت عالی باشه

      (( یه تله ای که نود و نه درصد مردم توش گیر کردن، اینه که میخوان بگن ما با سختی به موفقیت رسیدیم؛ اما چرا!؟ تمایل به مظلوم نمایی و لذت بردن از قربانی بودن! میخوان همه بگن آخی؛ چقدر سختی کشیدی؛ وای تو چقدر گناه داری ))

      چقدر زیبا نوشتی

      چقدر زیبا نوشتی

      دقیقا همینه

      این احساس قربونی بودن یکی از باورهای جالبی هست که تموم جنبه های زندگیت رو باهم تبدیل به جهنم میکنه

      روابط سلامتی رابطه با خدا و پول

      هر 4 بخش رو نابود میکنه

      و جالبه این آدم ها لذت میبرن واقعا

      تو ظاهر قضیه اینکه دارن زجر میکشن اما در باطن از اینکه توجه بقیه رو دارن میگیرن دارن کیف میکنن

      از اینکه بقیه یه نگاهی بهشون انداختن لذت میبرن

      و چقدر مشکل دارم به شخصه با این افراد

      یعنی نشد کسی رو که میگه بخاطر مادر پدرم کشورم و و و و هردلیلی دیگه ای که میگه من بدبخت موندم یا بدبخت شدم رو درجا حذف نکنم

      اصلا یه باور عجیبیه

      تو همه هست

      تو همه یه جورش هست

      با هرکی حرف میزنی تهش میرسی به این باور

      دمت گرم بابت درکت از قانون و نوشتن نظرت که چقدر بهم کمک کرد

      امیدوارم که هرجایی که هستی آسون بشی برای آسونی ها حدیث عزیز

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 53 سفر هستم …

    خداروشکر میکنم برای این 53 روزی که من فایل گوش دادم و سعی کردم با دقت گوش کنم و عمل کنم . رب من ازت برای هدایتی که به من دادی سپاسگزارم و برای این سایت عالی سپاسگزارم .

    خداروشکر واقعا این فایلها واقعا ارزشمنده واقعا زندگی ها رو تغییر میده فقط همین یک فایل چقدر ارزشمنده خدایی ؟

    میشه با همین یک فایل به تنهایی یک زندگی رو دگرگون کرد. به شرطی که با دقت گوش داد و واقعا با تمام وجود بهش عمل کرد .

    وقتی مثال سلیمان نبی رو زدید چقدر بهم لذت داد فکر بهش لذته افزایش اگاهی خیلی حس خوبی داره . یا مثال دقیق شما از مسی راههای نجوای ذهن رو میبنده کاری ک امروز برای من انجام شد و من مدتی بود که در این تله بودم و خودم خبر نداشتم که دارم این شکلی نگاه میکنم .

    این فایل یک یاد اوری خیلی به موقع بود واسم که من حواسم باشه که توی تله نیفتم . اهمیت تکرار فایلها برای همین موارد مهم میباشد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    وخداوندی که به تنهایی کافیست.

    سلام.

    روز 53.

    یکی از ترمزهایی که بعد از اومدن به سایت کشف کردم ودیدم حتی بهش افتخار می کردم وبرای بقیه تعریف می کردم همین گذشتن از سختی ها وسختی کشیدنها بود و تحمل من اینکه این همه سختی رو تحمل کردم و چطور تونستم بگذرم ازشون .

    وفهمیدم که همین ترمز باعث جذب سختی های بیشتر برای من می شه چون دوست دارم از سختی ها وتحمل کردنشون برای بقیه بگم.

    اما از وقتی فهمیدم سعی کردم این ترمز رو در خودم از بین ببرم من نمی خوام سختی داشته باشم من دوست ندارم زجر بکشم من دوست دارم همه کارهام به آسانی انجام بشه می خوام آب توی دلم تکون نخوره .

    دیگه حالا برای کسی از سختی ها از بیماریها از تحمل کردنم صحبت نمی کنم.

    هر وقت بخوام از سختی ها بگم به یاد خودم می یارم که فاطمه سختی های بیشتر رو جذب می کنه اصلا چه فایده ای برات داره صحبت کردن از سختی ها و همدلی کردن به ظاهر دیگران برای تو فایده ای نداره اون فقط جلو تو داره همدلی می کنه و بعد هر کسی سراغ زندگی خودش می ره تو می مونی ومشکلاتی که جذب کردی.

    پس سعی کن تمرکز کنی بر شادیها افرادی رو ببین که به راحتی کار وزندگیشون پیش می ره و ببین چه لذتی می برن وچی نصیب اونی می شه که از سختی ها می گه اصلا مردم هم حوصله افرادی که می نالند رو ندارند .

    باید با خودم رو راست باشم من خواستار سلامتی ثروت شادی هستم.

    اصلا از وقتی به سایت اومدم دارم لذت سالم بودن پولدار بودن وراحت خرج کردن شادی وخوشبختی رو می چشم وهر لحظه می خوام که بیشتر وبیشتر بشه.

    من می خوام از جاده هموار وراحت خیلی راحت واسان به مقصد برسم وهرگز از جاده سنگلاخ عبور نکنم.

    خدایا شکرت.

    استاد ومریم جان متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: