واضح ترین حرکت من از “به سختی پول درآوردن” به سمت ” راحت پول ساختن از کار مورد علاقه ام” و تجربه آزادی مالی، در نقطه ای رخ داد که توانستم اصلی ترین مسئله ی زندگی امدر آن برهه را شناساسی کنم و آن را از ریشه حل کنم.
در ظاهر آن مسئله هیچ ارتباطی به بهبود وضیعت مالی من نداشت امّا وقتی بدانی تنها راه برای ایجاد تغییرات اساسی(در هر جنبه ای)، حلّ ریشه ی اصلی ترین مسئله ی آن برهه از زندگی است، به خوبی این ارتباط را تشخیص می دهی و جدّی می گیری.
اجرای این اصل، خود به خود درهایی از رحمت و برکت را به رویم باز کرد که قبلاً با هیچ میزان از تقلا و سخت کوشی، بدست نیامده بود. به نحوی که رفتار پول و ثروت با من تغییر کرد و به جای اینکه من به دنبال پول باشم، پول و ثروت از هر سو به زندگی ام روانه شد.
این قانون به من فهماند تغییرات مورد انتظار من در وضعیت مالی ام یا هر جنبه ی دیگری از زندگی، فقط و فقط وقتی رخ می دهد که اصلی ترین مسئله زندگی ام را بشناسم و آن را از ریشه حل کنم. چون وقتی مسئله اساسی زندگی شما از ریشه حل نشود، آن مسئله به صورت مخفی زنجیره ای از مسائل ریز و درشت را تولید می کند و آنچنان انرژی شما را می بلعد که فرصتی برای تمرکز بر خواسته ات و تحقق آن نمی ماند.
بر این اساس، واضح ترین تغییر در شرایط زندگی هر فرد در هر جنبه ای، وقتی رخ می دهد که بتواند مسئله ی اساسی زندگی اش را در آن برهه بشناسد و آن را از ریشه حل کند.
بر این اساس، “توانایی حل مسئله”، حیاتی ترین توانایی ای است که هر فرد باید در خود بسازد و این توانایی باید هر بار بهبود داده بشود تا مسیر رشد و پیشرفت برایش روان باشد.
بنابراین، این کلید رو به خوبی بشناس که:
در هر نقطه ای از زندگی اگر مسیر برایت پیچیده شده؛
اگر با اینکه مصمم هستی و انرژی صرف می کنی اما تلاش هایت بی ثمر به نظر می رسد؛
یعنی ، قطعاً دوباره مسئله ای اساسی هست که باید از ریشه حل کنی تا چرخ زندگی ات دوباره روان شود.زیرا مسیر موفقیت، مسیری روان و هموار است. زیرا قانون خداوند برای پیشرفت، آسان است و راهکاری او ساده است. پس اگر این مسیر برای شما هموار نیست یعنی شما در مسیر دیگری هستی. آنچه شما را دوباره به مسیر هموار بر می گرداند، توانایی تشخیص مسئله اصلی و حل آن است برای اینکه، به مدار بالاتر بروی و با نتایج باکیفیت تر احاطه بشوی.
از آنجا که این نیاز را در اکثریت دانشجویانم نیز بارها دیده ام، تصمیم گرفتیم دوره شیوه حل مسائل را به صورت کامل بروزرسانی کنیم و مجدداً در بخش محصولات قرار دهیم.
دوره شیوه حل مسائل زندگی، مبانی تشخیص اصل از فرع است.
آموزش های این دوره بر این اصل تمرکز دارد که:
هر مسئله ای، راه حلی ساده و ممکن دارد. مهم نیست در اولین لحظات، چقدر چالش برانگیز، پیچیده و ترسناک به نظر می رسد، در هر صورت همیشه راهی ساده برای حل آن وجود دارد زیرا وعده ی خداوند ان مع العسر یسری است و راهکارهای خداوند همیشه آسان است. زیرا خداوند استاد آسان کردن مومنان برای آسانی هاست.
بنابراین اگر مسئله ای پیچیده شده یا به نظر می رسد باید با سختی بسیار حل شود، یعنی در مسیر اشتباه در حال حرکت هستی.
اگر از عهده ی حل مسئله ای بر نیامده ای یا هر راهکاری که اجرا کردی فقط برای مدتی مسئله را حل کرده و دوباره آن مسئله به شکل دیگری تو را درگیر کرده، یعنی نتوانسته ای مسئله ی اساسی به درستی بشناسی و حل کنی.
دوره شیوه حل مسائل، تمرکز دارد بر شناختن اساسی ترین مسئله ای که حل آن بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی ات می گذارد.
تمرکز بر نحوه ی اجرای این اصل در عمل دارد که اگر می خواهی مولد ثروت باشی، باید توانایی حل مسئله را در خود بسازی.
زیرا ثروت = توانایی حل مسئله؛
هرچه مسائل بیشتری را حل کنی، بیشتر رشد می کنی و بیشتر ثروت می سازی و مولدتر می شوی
هرچه مسائل جدی تری را حل کنی، پاداش های جدی تری از جهان دریافت می کنی و رشد چشمگیرتری داری.
آگاهی های دوره شیوه حل مسائل زندگی این باور و ایمان را از پایه و اساس در قلب شما می سازد که:
همه مسائلی که با آنها مواجه شده ای، موهبت هایی هستند برای رشد و پیشرفت تو. فرصتی هایی هستند برای رساندن تو به خواسته هایت
قرار است با کمک آگاهی های این دوره و ورودی های قدرتمندکننده این دوره، مسئولیت حل مسائل خود را بپذیری، این کار را وظیفه ی خودت بدانی، حمایت خداوند را در مسیر حل مسئله باور کنی و به کمک هدایت ها او، به جای فرار از مسائل، آنها را حل کنی و از حل آنها پول بسازی.
آموزش های این دوره برنامه ریزی ذهنی ات را به گونه ای تغییر می دهد که از تو فردی با ایمان و عزت نفس بسازد که همواره از مسائل اش بزرگتر است.
جمله به جمله ی آگاهی های ارائه شده در این دوره یک ضرورت برای هر فردی است که تصمیم گرفته:
از حل مسائل خود، کسب و کاری پرسود بسازد.
از دل برخورد با تضادها، بخش دیگری از توانمندی هایش را بشناسد و ببیند که تا کنون هیچ شناختی از آن نداشته در نتیجه از آن توانایی بهره برداری نکرده است.
و در یک کلام می خواهد به کمک برکت و هدایتی که در دل آن مسئله قرار گرفته، و دریافت این برکت، هم خودش خوب زندگی کند و هم کمک کند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
وقتی این قدم های عملی را بردای و مسائلی را حل می کنی که سالها از آنها فرار می کردی و روی آنها سرپوش های موقتی می گذاشتی، می فهمی مسائل زندگی، بزرگترین برکت هایی بود که اعتماد به نفس و احساس لیاقت تو را برای تحقق سایر خواسته هایت ساخت.
آموزش های این دوره، این فرصت را در اختیار شما قرار می دهد تا اولین قدم را همین امروز برای ساختن این نگاه برداری و با ایمان آماده ی روبرو شدن با مسائل زندگی ات و حل آنها شوی.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره شیوه حل مسائل زندگی
مطالعه نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD580MB14 دقیقه
- فایل صوتی به جای فرار از مسائل، از حلّ آنها پول بساز12MB14 دقیقه
به نام خدایی که از رگ گردن به مانزدیکتر و فرمانروای جهانیان است …
یادم میاد کمتر از دو سال پیش خواستم و اراده کردم که تغییراتی را در وضعیت مالی و زندگی ام ایجاد کنم ، اون موقع هنوز به سمت سایت هدایت نشده بودم و باورهای غلط بسیار زیادی داشتم اما عزم تغییر داشتم و با پیگیری کردن مباحث آموزشی در حوزه تخصصم ( مالی و مالیاتی ) و همچنین مطالعه چند کتاب موفقیت و انگیزشی به مسیری هدایت شدم ، مدام در حال افزایش دانش تخصصی ام بودم و جهت افزایش اعتماد به نفس در تخصصم ،در یک دوره آموزشی کوتاه مدت هم شرکت کردم ، کارمند شرکتی بودم که کارم نزدیکی چندانی به تخصصم نداشت و میدانستم که باید پریدن از این لانه تنگ و تاریک را آغاز کنم ، مدام در ماشین و در مسیر رفت و آمدم فایل های صوتی و آموزشی گوش میکردم و مطالعه هم داشتم ، هدف گذاری هم کرده بودم و موارد را نوشته بودم و هرروز آن اهداف و آرزوها را در برگه ای مینوشتم و این کار را تکرار می کردم ( یکی از اهدافم این بود که درآمدم را که در آن زمان ، زیاد بد هم نبود ، سه برابر کنم و هیچ ایده ای نداشتم ) به الهاماتم عمل کردم و خود به خود به سمت مسیری هدایت شدم که دستان خدا را در آن مسیر حس میکردم و شکرگزار آن بودم ، یک کار پاره وقت را جهت مجموعه استارت آپی که تازه تاسیس شده بود شروع کردم ، آن مجموعه مدیر مالی و گروه حسابداری نداشت و هیچ گونه سازمان و تشکیلات استانداردی نداشت و من طی مصاحبه ای کار را شروع کردم ومسئولیت کامل تمام امور مالی آن مجموعه را به تنهایی پذیرفتم ، چندروز در هفته را بصورت پارتایم بعد از کار اولم در مجموعه دوم شروع به کار کردم و با عشق و مسئولیت پذیری کار میکردم ، بعد از ظهرها به آنجا میرفتم و تا شب دیروقت در آنجا کار میکردم تا وضعیت را ساماندهی کردم و چارچوب های استاندارد مالی را تدوین و استراتژی ها را تنظیم و به کار گیری میکردم ، اوایل خودم تنها بودم و بعد یک نیرو هم گرفتم، واقعا بصورت عملی تجربه زیادی نداشتم و اوایل استرس داشتم ولی در همه مسائل با توکل به خدا کار را پیش میبردم چون ایمان داشتم که راه ها برایم باز خواهد شد ، همه چیز خوب بود و بهتر میشد و در هر مرحله دستی از دستان خداوند می آمد و جواب سوالات و دغدغه هایم را می داد ، غرق کار شده بودم و از کارم لذت میبردم ، درآمدم کمی افزایش پیدا کرده بود و باز هم ایده ای برای سه برابر شدنش نداشتم تا اینکه بعد از این که دوماه بعنوان شغل دوم در آن مجموعه کار میکردم یک روز مدیر همان مجموعه با من تماس گرفت و گفت در همین حوزه مالی جهت تعداد بالقوه 15مرکز زیرمجموعه آنجا نیاز به خدمات مالی هست و پرسید که تو میتوانی انجام دهی ؟ ( به جهت عملکرد خوبم مشتاق بود که آن کارهای مراکز دیگر زیرمجموعه را هم من انجام دهم ) ، اول دغدغه بزرگی داشتم که آخه من ممکنه وقت کم بیارم و کار بزرگی هست و … ، تا یک لحظه در همان تماس تلفنی به خودم اومدم و گفتم باشه انجامش میدم ، نیرو میگیرم و با مدیریت خودم انجامش میدم ، از اون تماس به بعد دوباره دغدغه های زیادی شروع شد که نجواهایی میگفت شاید نشه و گیر کنی و مشکل پیش بیاد و همون کار دوم هم ازدست بدی و از این موارد منفی ، تا اینکه باز با توکل به خدا شروع کردم و ظرف مدت زمان کوتاهی خودم رو به هر اطلاعاتی که نیاز بود مسلح کردم و رفتم در دل کار ، خدا من رو خیلی دوست داشت و اون 15مرکز به مرور با من همکاری میکردند یعنی اول 5 مرکز بود و بعد از دوماه شد 10 مرکز و بعد از دوماه دیگر به تعداد واقعی 15 مرکز رسید تا من تکاملم رو در همون چند ماه طی کنم ، یادم هست اون اوایل که کار رو شروع کرده بودم به مشکلی سیستمی برخوردم که مربوط به بیمه بود و قابل حل نبود ، کلی کلنجار رفتم و حل نمیشد یادم هست آن روز عرق سردی روی پیشونی من نشسته بود و فشاری سنگین روی سینه ام احساس میکردم و واقعا ناامید شده بودم و میخواستم کار رو رها کنم ولی یک چیزی به من میگفت نترس و ادامه بده ، راه حل رو پیدا میکنی و با این نیرو دوباره ادامه دادم و موضوع حل شد ، چند بار هم در اوایل کار چیزی شبیه به این پیش اومد ولی میگفتم من میتونم و انجامش دادم و الان واقعا برای من اون مسائل خنده دار شده و مثل آب خوردن موضوعات این کسب و کار رو حل میکنم ،همه اینها در مسیری کمتر از 6 ماه رخ داد و وقتی خودم رو با شش ماه قبلش مقایسه میکردم میدیدم که کلی رشد کرده بودم ، یک روز در همان روزها شروع کردم به محاسبه درآمدم و دیدم که چقدر زود دارم به درآمد دلخواهم میرسم و به لطف خدای متعال ظرف شش ماه درآمدم رو سه برابر کردم و به اون ایستگاه از اهداف درآمدی رسیدم و ماه های بعد هم بیشتر شد و همچنان این مسیر با آموزه های این سایت ادامه داره
این مسیری بود که در کمتر از یکسال طی کردم و هربار با حل مشکلات رشد بیشتری رو تجربه میکردم و باز هم هدفگذاری کردم که درآمد افزایش یافته خودم رو هم دوباره سه برابر کنم و در مسیرش هستم و یقین دارم که با همون فرمول و تجهیزم به اصلاح باورها که از استاد عباس منش یاد گرفتم این امر هم محقق میشه و باز هم قله های بعدی را هدف خواهم گرفت
در موقع روبرو شدن با مسائلم در دل کار واقعا این باور را داشتم که مشکلات را حل خواهم کرد و تمرکزم روی حل مسئله بود و نه خود مسئله ، میدونستم که راهی هست ، خودم رو توانمند میدیدم ، خودم رو لایق حل مسئله میدیدم ، انگیزه داشتم که از دل حل مسئله به اهداف مالی ام میرسم ، به خدا توکل میکردم ، کارم رو دوست داشتم ، شور و اشتیاق برای کارم داشتم و مسائلش رو پذیرفته بودم و همه این ها و حل مسائلم تحقق درآمد بیشترم را حاصل کرد و هم اعتماد به نفسم را افزایش داد به گونه ای که الان واقعا ایمان دارم که هر مسئله ای را در کارم حل خواهم کرد
از این که وقت گذاشتید و مطلب من رو خوندید ممنونم ،
از استاد عزیزم هم سپاسگزارم که درهای جدیدی رو با باورهای قدرتمند کننده به روی من باز کرد و از آرزوهایم این هست که تا آخر عمر این آموزه های استاد را رها نکنم و همیشه در مسیر باورسازی صحیح باشم و قطعا مسیر سعادت و خوشبختی همین است و بس …