به جای فرار از مسائل، از حلّ آنها پول بساز - صفحه 7

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 3263 روز

    به نام خدایی که از رگ گردن به مانزدیکتر و فرمانروای جهانیان است …

    یادم میاد کمتر از دو سال پیش خواستم و اراده کردم که تغییراتی را در وضعیت مالی و زندگی ام ایجاد کنم ، اون موقع هنوز به سمت سایت هدایت نشده بودم و باورهای غلط بسیار زیادی داشتم اما عزم تغییر داشتم و با پیگیری کردن مباحث آموزشی در حوزه تخصصم ( مالی و مالیاتی ) و همچنین مطالعه چند کتاب موفقیت و انگیزشی به مسیری هدایت شدم ، مدام در حال افزایش دانش تخصصی ام بودم و جهت افزایش اعتماد به نفس در تخصصم ،در یک دوره آموزشی کوتاه مدت هم شرکت کردم ، کارمند شرکتی بودم که کارم نزدیکی چندانی به تخصصم نداشت و میدانستم که باید پریدن از این لانه تنگ و تاریک را آغاز کنم ، مدام در ماشین و در مسیر رفت و آمدم فایل های صوتی و آموزشی گوش میکردم و مطالعه هم داشتم ، هدف گذاری هم کرده بودم و موارد را نوشته بودم و هرروز آن اهداف و آرزوها را در برگه ای مینوشتم و این کار را تکرار می کردم ( یکی از اهدافم این بود که درآمدم را که در آن زمان ، زیاد بد هم نبود ، سه برابر کنم و هیچ ایده ای نداشتم ) به الهاماتم عمل کردم و خود به خود به سمت مسیری هدایت شدم که دستان خدا را در آن مسیر حس میکردم و شکرگزار آن بودم ، یک کار پاره وقت را جهت مجموعه استارت آپی که تازه تاسیس شده بود شروع کردم ، آن مجموعه مدیر مالی و گروه حسابداری نداشت و هیچ گونه سازمان و تشکیلات استانداردی نداشت و من طی مصاحبه ای کار را شروع کردم ومسئولیت کامل تمام امور مالی آن مجموعه را به تنهایی پذیرفتم ، چندروز در هفته را بصورت پارتایم بعد از کار اولم در مجموعه دوم شروع به کار کردم و با عشق و مسئولیت پذیری کار میکردم ، بعد از ظهرها به آنجا میرفتم و تا شب دیروقت در آنجا کار میکردم تا وضعیت را ساماندهی کردم و چارچوب های استاندارد مالی را تدوین و استراتژی ها را تنظیم و به کار گیری میکردم ، اوایل خودم تنها بودم و بعد یک نیرو هم گرفتم، واقعا بصورت عملی تجربه زیادی نداشتم و اوایل استرس داشتم ولی در همه مسائل با توکل به خدا کار را پیش میبردم چون ایمان داشتم که راه ها برایم باز خواهد شد ، همه چیز خوب بود و بهتر میشد و در هر مرحله دستی از دستان خداوند می آمد و جواب سوالات و دغدغه هایم را می داد ، غرق کار شده بودم و از کارم لذت میبردم ، درآمدم کمی افزایش پیدا کرده بود و باز هم ایده ای برای سه برابر شدنش نداشتم تا اینکه بعد از این که دوماه بعنوان شغل دوم در آن مجموعه کار میکردم یک روز مدیر همان مجموعه با من تماس گرفت و گفت در همین حوزه مالی جهت تعداد بالقوه 15مرکز زیرمجموعه آنجا نیاز به خدمات مالی هست و پرسید که تو میتوانی انجام دهی ؟ ( به جهت عملکرد خوبم مشتاق بود که آن کارهای مراکز دیگر زیرمجموعه را هم من انجام دهم ) ، اول دغدغه بزرگی داشتم که آخه من ممکنه وقت کم بیارم و کار بزرگی هست و … ، تا یک لحظه در همان تماس تلفنی به خودم اومدم و گفتم باشه انجامش میدم ، نیرو میگیرم و با مدیریت خودم انجامش میدم ، از اون تماس به بعد دوباره دغدغه های زیادی شروع شد که نجواهایی میگفت شاید نشه و گیر کنی و مشکل پیش بیاد و همون کار دوم هم ازدست بدی و از این موارد منفی ، تا اینکه باز با توکل به خدا شروع کردم و ظرف مدت زمان کوتاهی خودم رو به هر اطلاعاتی که نیاز بود مسلح کردم و رفتم در دل کار ، خدا من رو خیلی دوست داشت و اون 15مرکز به مرور با من همکاری میکردند یعنی اول 5 مرکز بود و بعد از دوماه شد 10 مرکز و بعد از دوماه دیگر به تعداد واقعی 15 مرکز رسید تا من تکاملم رو در همون چند ماه طی کنم ، یادم هست اون اوایل که کار رو شروع کرده بودم به مشکلی سیستمی برخوردم که مربوط به بیمه بود و قابل حل نبود ، کلی کلنجار رفتم و حل نمیشد یادم هست آن روز عرق سردی روی پیشونی من نشسته بود و فشاری سنگین روی سینه ام احساس میکردم و واقعا ناامید شده بودم و میخواستم کار رو رها کنم ولی یک چیزی به من میگفت نترس و ادامه بده ، راه حل رو پیدا میکنی و با این نیرو دوباره ادامه دادم و موضوع حل شد ، چند بار هم در اوایل کار چیزی شبیه به این پیش اومد ولی میگفتم من میتونم و انجامش دادم و الان واقعا برای من اون مسائل خنده دار شده و مثل آب خوردن موضوعات این کسب و کار رو حل میکنم ،همه اینها در مسیری کمتر از 6 ماه رخ داد و وقتی خودم رو با شش ماه قبلش مقایسه میکردم میدیدم که کلی رشد کرده بودم ، یک روز در همان روزها شروع کردم به محاسبه درآمدم و دیدم که چقدر زود دارم به درآمد دلخواهم میرسم و به لطف خدای متعال ظرف شش ماه درآمدم رو سه برابر کردم و به اون ایستگاه از اهداف درآمدی رسیدم و ماه های بعد هم بیشتر شد و همچنان این مسیر با آموزه های این سایت ادامه داره

    این مسیری بود که در کمتر از یکسال طی کردم و هربار با حل مشکلات رشد بیشتری رو تجربه میکردم و باز هم هدفگذاری کردم که درآمد افزایش یافته خودم رو هم دوباره سه برابر کنم و در مسیرش هستم و یقین دارم که با همون فرمول و تجهیزم به اصلاح باورها که از استاد عباس منش یاد گرفتم این امر هم محقق میشه و باز هم قله های بعدی را هدف خواهم گرفت

    در موقع روبرو شدن با مسائلم در دل کار واقعا این باور را داشتم که مشکلات را حل خواهم کرد و تمرکزم روی حل مسئله بود و نه خود مسئله ، میدونستم که راهی هست ، خودم رو توانمند میدیدم ، خودم رو لایق حل مسئله میدیدم ، انگیزه داشتم که از دل حل مسئله به اهداف مالی ام میرسم ، به خدا توکل میکردم ، کارم رو دوست داشتم ، شور و اشتیاق برای کارم داشتم و مسائلش رو پذیرفته بودم و همه این ها و حل مسائلم تحقق درآمد بیشترم را حاصل کرد و هم اعتماد به نفسم را افزایش داد به گونه ای که الان واقعا ایمان دارم که هر مسئله ای را در کارم حل خواهم کرد

    از این که وقت گذاشتید و مطلب من رو خوندید ممنونم ،

    از استاد عزیزم هم سپاسگزارم که درهای جدیدی رو با باورهای قدرتمند کننده به روی من باز کرد و از آرزوهایم این هست که تا آخر عمر این آموزه های استاد را رها نکنم و همیشه در مسیر باورسازی صحیح باشم و قطعا مسیر سعادت و خوشبختی همین است و بس …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    قدرت انسان گفته:
    مدت عضویت: 2869 روز

    آقای عباس منش ، این سایت طوری هست که من هر سری که میرم و هر دوره و کارگاهی که میرم دوباره بر میگردم همین جا کاملا تابلو هست که اموزش ها ی شما رو یادگرفتن در قالب ضعیفتر دارن تحویل ما میدن ، شما سیستم آموزشی عالی و قویی دارین ، و جسارت من و ببخشید از خدا میخوام امسال به شما یک دختر بده تا یک شیر زن و یک بانو نمونه تحویل جامعه بدید تا الگویی باشه برای زنان نسل های آینده ، نمیدونم چرا امشب این آرزو به دلم افتاد و خواستم به شما بگم ،، لطفا موقع تهیه ی فیلم ها مکان ها یا چیز هایی و انتخاب کنید که انگیزشی تر باشند نمیدونم مثلا من خودم دارایی ، ثروت افراد و ببینم انگیزه میگیرم ،،،،، فیلم هااا عالی هستند هااا، فیلم برداری تو طبیعت هم خوبه ، ممنونم که هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    تولد دوباره گفته:
    مدت عضویت: 2867 روز

    با سلام خدمت استاد عباسمنش

    و دوستان عزیز:

    همیشه یکی از مشکلاتی که توی زندگی داشتم این بود که به شدت از انجام هرکاری میترسیدم،اعتماد به نفس خیلی پایینی داشتم و خجالتی بودم.

    ?و این موضوع همیشه باعث میشد هیچکاری رو شروع نکنم،مدام با خودم میگفتم اگه نتونم تو فلان کار موفق باشم چی،اگه ازعهدش برنیام چی.یا اگ فلان کار رو انجام بدم اگ مردم مسخرم کنن چی.و من هیچوقت هیچکاری. رو انجام نمیدادم و توی محیط های آموزشی و دورهمی های خونوادگی همیشه خجالتی بودم و در هیچ کاری مشارکت نمیکردم.

    ?اما هیچوقت روزهای اول دانشگا رو فراموش نمیکنم،همیشه در هرشرایطی آروم و ساکت بودم،این موضوع باعث ناراحتیم میشد که نمیتونم مثل بقیه باشم،چندین روز ذهنم به شدت درگیر این موضوع بود،باید یکاری میکردم وگرنه در این نارحتی میموندم و نمیتونستم هیچکاری رو انجام بدم.یکی از همان روزها،در یکی از کلاس ها یکی ازدانشجویان باید درمورد موضوعی صحبت میکرد،جالب بود که هیچکس داوطلب نمیشد،من به شدت توی ذهنم با خودم درگیر بودم اگه قبول کنم میتونم انجامش بدم یا نه،نکنه مورد تمسخربقیه قراربگیرم،و یک طرف ذهنمم مدام این حرف بود که اگ انجام ندم نمیتونم هیچکاری رو انجام بدم و خودم رو ازاین ناراحتی نجات بدم.وبالاخره بعد از چند دقیقه بلند شدم،حال عجیبی داشتم،احساس میکردم همه صدای ضربان قلبم رو میشنون،خیلی خوب نمیتونستم نفس بکشم ولی با هر جان کندنی بود انجامش دادم و بعد ازاون روز مدام برای کارهای مختلف داوطلب میشدم.اون زمان آشنایی با استاد عزیز نداشتم اما همین حالا که دارم متن رو تایپ میکنم یاد حرف استاد در یکی از فایل های رایگان میوفتم که میگفتن آدم وقتی ترسش میریزه باخودش میگ من احمق بودم این همه مدت ازاین موضوع میترسیدم.

    ?البته بعداز آشنایی با استاد عباسمنش خیلی بیشتر تونستم تقویت کنم اعتماد به نفسم رو و ببینم من هم توانایی های زیادی برای انجام دادن دارم.

    ?مثلا من چندین سال قبل خیلی علاقه داشتم زبان انگلیسی رو یاد بگیرم چون میدونستم برای آینده به شدت موردنیاز هست درهمه زمینه ها.اما مدام توی ذهنم این بود که زبان خیلی سخته،من نمیتونم انجامش بدم و باتوجه به تجربه های قبلیم با خودم میگفتم من هرکاری رو که بتونم انجام بدم ازعهده این کار برنخواهم آمد و به همین دلیل بعد از چندین ماه آموزش زبان رو رها کردم،همیشه هرفردی درمورد زبان صحبت میکرد تفره میرفتم و چیزی نمیگفتم.اما زمانی که تونستم با کمک استاد باورهای نادرستم رو تا حدی ازبین ببرم تصمیم گرفتم دوباره برم دنبال آموزش زبان و با اینکه به شدت میترسیدم اما خودم رو مجبور به انجامش کردم.والان خیلی راضی هستم و نه تنها دگه حاظر نیستم به هیچ عنوان دست از این آموزش بردارم بلکه به این نتیجه رسیدم که نوع نگاه من و باورهای محدودکنندم باعث میشد من در اون زمینه موفق نباشم.به قول استاد من همون آدم هستم باهمون توانایی ها چطور الان تونستم انجامش بدم و اون موقع نمیتونستم و همه ی این ها ناشی میشه از اعتماد به نفس پایین و ندیدن توانایی هایی که داریم و در یک کلام دلیل همه مسائل ما باورهای نادرستی ست که در ذهنمان داریم.

    استاد مهربانم ازشما تشکر میکنم که وقت میگذارید و کمک میکنید ما هم بتونیم زندگی بهتری داشته باشیم.

    ?امیدوارم همیشه شاد وسلامت و ثروتمند تر باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    شادان خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2842 روز

    سلام دوستان من چند تا سوال توی قسمت عقل کل پرسیدم ولی جوابی نگرفتم. ممنون میشم اینجا کسی جوابم را بده برام خیلی مهمه.

    سلام دوستان من چند تا سوال دارم.

    مگه قانون یک چیز نیست و برای همه مسائل هم صدق میکنه پس این همه دوره ی متفاوتی که استاد دارند شامل مطالب خیلی متفاوتی میشه؟اخه قانون یک چیزه و در مورد همه چیز باید از یک راه رفت! من برام سواله تو این دوره ها استاد چی میگن که اینقدر زیادن و چطوری این همه مطلب هست وقتی قانون فقط یک چیزه و در مورد همه چیز صدق میکنه!

    من گاهی نمی تونم باور کنم که همه چیز به باورهای من بستگی داره.چون خود استاد گفتن که وقتی فهمیدن شغلشون اینده ای نداره شغل رو عوض کردن خب چرا باوهاشونو تقویت نکردن بدون تغییر شغل یعنی عوامل بیرونی دخیل بوده توی موفقیتشون توی اون شغل؟مثلا تصور کنید یک مانتو فروشی مانتوهای کاملا دمده و قدیمی داره ولی باورهای خوبی داره و مانتو فروشی دیگه ای مانتوهای خیلی شیک و زیبایی داره ولی باورهای درستی نداره ایا باز هم اون فروشنده با باورهای درست موفقه؟ یا وقتی باور درست باشه عوامل بیرونی هم دست به دست هم میدن و درست میشن؟

    چرا توی قرآن گفته انسان در رنج افریده شده! این ایه با حرفهایی که استاد می زنند ما میتوانیم زندگی کاملا کامل و بی نقصی داشته باشیم در تضاد هست.خیلی برای من سوال هست این موضوع.من دقیقا بخاطر این مسئله هست که همیشه فکر میکنم باید مشکلی توی زندگیم وجود داشته باشه و گر نباشه عجیبه!یادمه یک بار از یک نفر پرسیدم بهم دقیقا همینو گفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    سلام

    من واقعا امتیاز به دوستان را می خواهم 5 بدهم برای همه چیز واقعا تک تک دیدگاهها زیباست و این را واقعا از ته قلبم می گویم

    همیشه این منظره را از استاد بسیار دوست دارم آن حرکت آرام آب و موجهای کوچک کوچکش به من ارامش عجیبی می دهد خیلی خیلی زیباست و متشکرم

    عاشق فایل رایگان استاد هستم به نام دلسوزی بی جا … واقعا این قدر مواردی برایم پیش می آید که این مسئله را بیشتر برایم ثابت می کند ، احتیاج به دلسوزی ما به دیگران نیست چون واقعا وضع آنها را بدتر می کنه بارها و بارها این را از نزدیک دیدم.

    خدای من وکیل من شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهام رحماني گفته:
    مدت عضویت: 2737 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز وهمه دوستانی که این سایت رو دنبال میکنند

    من مدت کوتاهی ک با این سایت آشنا شدم وتو همین مدت کوتاه هم مشتاق وشیفته نظراتتون وفایلهاتون شدم وبا اینکه فعلا نتونستم که همه فایلهای رایگانتون رو نگاه کنم اما تا همینجایی هم ک دیدم خیلی زیاد لذت بردم از صحبتهاتون وقصد دارم ک سال جدید برنامه کاری ام رو تغییراتی بدم وتایم برای آموزش خودم وتغییر هرچه بیشتر باورهای خودم بزارم .

    و تو این مسیر اول از خدای خودم و بعد شما استاد عزیز سپاسگزارم ک زمان میزارید و این مسایل رو بهمون توضیح میدید ،خیلی خیلی ممنونم

    میخاستم فقط یه سوال ازتون بپرسم ک شاید بنظر شما خنده دار باشه ولی ذهن منو مشغول کرد، مگه زمینی ک توش دریاچه داشت وخانه ای روی آب شصت هکتار نبود؟!چرا تو این فایل گفتید ٢٠هکتار؟! این یه زمین دیگس؟!

    با تشکر فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      گروه تحقیقاتی عباس منش گفته:
      مدت عضویت: 3909 روز

      سلام دوست عزیز من دقیقا سوال شما رو از استاد پرسیدم و استاد بهمن این پاسخ رو دادند.

      زمین 60 هکتاری یک حوضچه کوچک داره که در چند تا از فایلهای استاد عکس آن هست. ولی این زمین 20 هکتاری حدود 5 هکتار دریاچه و یک چشمه آب دارد که دریاچه را تغذیه می کند که استاد برای تفریح بیشتر به ملک 20 هکتاری می آیند هم به خاطر دریاچه و هم به خاطر حیوانات مثل بز و گوسفند و گاوها. البته برنامه هایی هم برای زمین 60 هکتاری دارند.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    حسن توکلی گفته:
    مدت عضویت: 3462 روز

    سلام و درود

    آدینه دوستان بخیر و شادی

    من در در برخورد به مشکلات یا مسائل، این مشکلات را مشکل نمی دانم، بلکه آنها را مسئله میدانم، چون مسئله از لحاظ ذهنی قابل حل است اما تا میگیم مشکل، ذهن مقاومت می کنه و شروع میکنه بزرگش کنه و کاری می کنه که فکر کنیم دیگه نمیشه اونو حل کرد… من اول از همه کار، اون مشکلات یا چالش ها که با انها مواجه شده ام، را در ذهن خودم به مسئله ای قابل حل تبدیل می کنم، و برای ذهنم آسان سازیش می کنم، بعد این باور که من می تونم این مسئله را حل و فصل کنم تقویت می کنم و سپس اقدام می کنم…

    نمونه اش انجام پایان نامه ام بود که اول به مشکل برخورده بود، بعد تبدیلش کردم به مسئله، بعد اسان سازیش کردم، باور اینکه می تونم به خوبی و بهترین نحو ممکن انجامش بدم را در خودم تقویت کردم و سپس اقدام و به لطف خدا خوب پیشر فته و خواهد رفت ان شاءلله…

    وقتی که این باور که میتونیم مسائل را خودمون حلش کنیم، را ب خودمون القا کنیم، بعد یه مدت تبدیل به یک باور دائم در ما میشه و خود بخود دیگه تمام مسائل یا مشکلات را حل می کنیم> به لطف خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3381 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستای خوبم این شعر از سیمین بهبهانی خوندم دوست داشتم تو نظر این فایل باهاتون به اشتراک بزارم

    دوستون دارم، زندگی‎‌تون پر از لبخندو شادی و عشق.

    ‎خنده باید زد به ریش روزگار

    ‎ورنه دیر یا زود پیرت می کند

    ‎سنگ اگر باشی خمیرت می کند

    ‎شیر اگر باشی پنیرت می کند

    ‎باغ اگر باشی کویرت می کند

    ‎شاه اگر باشی حقیرت می کند

    ‎ثروت ار داری فقیرت می کند

    ‎گاز را بگرفته زیرت می کند

    ‎عاقبت از عمر سیرت می کند

    ‎گر زدی قهقه به ریش روزگار

    ‎ریش را چرخانده شیرت می کند

    ‎دل به تو داده دلیرت می کند

    ‎خویشتن فرش مسیرت می کند

    ‎عشق را نور ضمیرت می کند

    ‎خاک اگر باشی حریرت می کند

    ‎شاه اگر باشی کبیرت می کند

    ‎رستم ار باشی امیرت می کند

    ‎آشپز باشی وزیرت می کند

    ‎پس بخندید و بخندانید هم

    ‎خنده دنیا را اسیرت می کند. ..

    سیمین بهبهانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 3114 روز

    خدایا سلام

    خالق زیبایی ها سلام

    .

    چقدر عاشقانه هایم با تو خاص و واقعی است

    چقدر قدرتمند میشوم و این انرژی را تاب نیاورم و میشود دانه های اشک به پهنای صورتم

    خدایا تنها ماندم….

    تنهای تنها در دل شب جمعه

    ساعت به وقت قرار عاشقیمان تنظیم شد

    ساعت 3 نصفه شب

    وقتی همه خوابند تا جانشان آرام گیرد من با تو قرار گذاشتم

    .

    ? تو شب را قرار دادی تا آرامش گیرم

    به خودت قسم آرام ترینم وقتی با توام،.چقدر بخوابم؟؟؟

    هر یک دقیقه خواب شصت ثانیه نور از دست میدهم ، چطور بخوابم وقتی تنها با من ربرو صحبت میکنی ؟

    معنای زندگی من ،

    به زمانت قسم (والعصر)

    به عدالت و رزاقیت و نوازش هایت بر قلب من قسم ، بیشتر از همیشه درکت میکنم….

    .

    ? خدایا تو تک تک ذرات هستی ، هستی

    خدایا یه دانه ی گندم برای اثبات وجود تو کافیست

    سبز های گوشه اتاقم جوانه زدند

    آهویی بچه آورد

    پروانه ها پیله دریدند

    زمین نفس میکشد

    خدایااااا با بهار چه میکنی؟؟؟

    .

    ? همه ی مخالفت ها و تایید های و خنده ها و گریه های من

    به دنبال چه میگردم وقتی تو همه چیز تمامی و تو برای من کافی شده ای….

    مرا میبخشی که نمیتوانم بیشتر از این درکت کنم؟

    به من لبخند میزنی و میگویی اشکم را پاک کنم ،

    ? مگر خدا را نداری ؟

    ? مگر به من ایمان نداری ؟

    ? مگر من برایت کافی نیستم ؟.

    و من محکم در آغوشت جای میگیرم ، مرا نوازش میکنی

    .

    در گوشم میگویی « ? مگر ایمان نداری به چیزی که میبینی؟ ?»

    .

    به خودت قسم اشک هایم ارادی نیست ، این ها مروارید های قدرت مند وجودم تقدیم توست

    لالایی ات آرامشم میدهد ،

    میگویی : بر من توکل کن

    من تصویر بزرگ زندگی تو هستم ،

    من زیباتربن ها را برایت نقش میزنم به شرط عمل به الهاماتم

    .

    ? خدا یا کدام الهام ؟؟ !! ؟؟ !!

    .

    به خورشید و ماه و ستارگان قسم،

    به شب و روز قسم،

    به زمین و آسمان ها قسم ،

    به کوه ها و دریا ها قسم ،

    سوگند به نفس وجودت ،

    هر لحظه بد و خوب تو به تو الهام میشود بنده ی من…

    .

    سکوتم که معنایش تو شدی …

    لبخند میزنی و آغوش وا میکنی

    ….

    ناگهان بر لبم جای میشود :

    ??

    شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

    فریبنده زاد و فریبا بمیرد

    شب مرگ تنها نشیند به موجی

    رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

    در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

    که خود در میان غزلها بمیرد

    گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا

    کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

    شب مرگ از بیم آنجا شتابد

    که از مرگ غافل شود تا بمیرد

    من این نکته گیرم که باور نکردم

    ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

    چو روزی ز آغوش دریا برآمد

    شبی هم در آغوش دریا بمیرد

    تو دریای من بودی آغوش وا کن

    که می خواهد این قوی ، زیبا بمیرد

    ??

    ….

    باز هم نگاهم میکنی ….

    آرام زمزمه میکنی امروز هدیه ام برای توست آن را بپذیر و سپاس گزار باش ،

    تو لایق زندگی هستی ،

    تو باید کارهای بزرگی را انجام دهی ،

    تو مرا فهمیدی ، مرا به دیگران با موفقیت هایت نشان بده ،

    مرا در صحبت هایت در رفتارت در عشقت بگستران…

    من همه چیز میشوم ،

    من باور توام…

    آری ،

    خدا ثروت میشود ، خدا نوازش میشود ، خدا آگاهی میشود ، خدا دوست میشود ،

    خدا کار و حرفه و شغل میشود ، خدا لبخند میشود در صورت بچه ها ،

    خدا گریه میشود در چشمان درخشانت ، انگیزه میشود ، محبت میشود .

    _

    خدایا ؛

    ? خودت گفتی به من «حب » داری

    ? خودت گفتی «لاتقنطوا : امیدوار باشم »

    ? خودت گفتی « اجیب الدعوه اذا دعان : تو را بخوانن تا اجابتم کنی»

    ? خودت گفتی « اقرب من حب الورید : نزدیکی ، و درونم نبض میزنی»

    ? خودت گفتی «به کس که بخواهی از عشقت میدهی»

    ? خودت گفتی «من لایق صحبت با توام و به من وحی میکنی»

    ? خودت گفتی « قسم به این قلم و آنچه می نگارد »

    ? خودت گفتی «اقراء : بخوان»

    ? خودت گفتی «مرا سپاس گویید تا برای شما زیاد کنم»

    ? خودت گفتی«لیس کمثله شی : مانند تو نیست»

    ? خودت گفتی«وهاب :بخشنده ترینی »

    ? خودت گفتی «الیس الله بکاف عبده : تو برای من کافی هستی »

    ? خودت گفتی «یهدی الیکم :من هدایت میشوم »

    ? خودت گفتی« من نماینده تو روی زمینم»

    ? خودت گفتی«من خالق زندگیم خودم هستم»

    ? خودت گفتی «کون فیکون میکنم وقتی با تو هماهنگم »

    ? خودت گفتی «همه جا هستم و هیچ وقت تمهایت نمیگذارم»

    ? خودت گفتی « خانه ی من قلب هاست و با نام تو تطمئن القلوب»

    ? خودت گفتی«فقط روی من حساب کنید»

    ? خودت گفتی «جهان را مسخر اراده ی من کردی»

    ? خودت گفتی«جهانیان به خدتب درونم تعظیم کنند»

    ? خودت گفتی « احسن الخالقین»

    ? خودت گفتی« با خدا بی نیاز می شوی و فقط وقتی خدا (صمد :بی نیاز ) میشوی اجازه ی جذب ثروت و آرامش و آگاهی را میدهی»

    .

    آرام بگیر و خوشحال باش که چون منی را داری…

    خدایا ، خداحافظی بلند نیستم

    خدا کنار قلب مهربونمون بمون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      صفورا ساعدی گفته:
      مدت عضویت: 2863 روز

      سلام عاشقانه زیبایی با خداوند دارید و همیشه برکت پیدا کنه این عاشقانه هاتون …. و زیباتر این خودت گفتنی ها بود ک با اینکه میدونیم اما با مرورشون تو وجودمون ب جوشش تبدیل میشه و محکم بگیم خدایا شکرت و آرامشی بینظیر بهمون میده …

      عاشقانه هاتون با خداوند مانا باد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 3114 روز

        صفورا ساعدی عزیز و خوش نام

        درود بر مهروری شما

        سپاس گزارم که متن را با عشق و توجه تمام میخوانید

        از این منبع بی پایان سیراب نخواهیم شد

        عشق خدا را پایانی نیست وقتی درکش میکنی و تصمیم میگیری چشمانت را بشویی و سبک بال پرواز کنی

        بی شک شما قرین با این پرتو زیبا هستد که روشن میکنید حضور آرامش بخش خود را

        در این عشق خوش آهنگ مشتاقانه نفس بکشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ستاره بنی نجاریان گفته:
      مدت عضویت: 3901 روز

      دوست و برادر ارجمندم جناب همتی نازنین. چقدرررررر دلنوشته تان زیباست چقدر به روح و جانم نشست. زیباترین زندگی نصیب تک تک لحظه هایتان باد.

      با خدایی پس پادشاهی کن??????????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • ناشناس گفته:
        مدت عضویت: 3114 روز

        ستاره بنی نجاری خوش قلب و مهرورز

        آرامش در تک تک جملات شما موج میزند و گام های موفقیت های شما قابل ستایش و تحسین است

        بی شک این عشق را خوب درک کردید که از این سرچشمه ، نوید زلال ترین سخنان را به عشاق میدهید

        جام جان شما ظرفیت بهترین ها را دارد و این نوشته قطعا تاییدی بر این نشانه هاست

        سپاس از اینکه با پیام های زیبای مشابه قلب های میلیون ها نفر را منقلب میکنید

        در خدا عاشق بمانید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سید علی فخری گفته:
    مدت عضویت: 3787 روز

    سلام استاد

    میخواستم تشکر کنم بابت فایل صوتی که در کانال تلگرام گذاشته بودید که یک آهنگ پس زمینه ملایم داشت و جملات شما رو درباره خدا و شرک از فایل های مختلف جدا کرده بود. واقعا تاثیر گذار بود. تلفیق این عبارات با موزیکی زیبا خیلی به سرعت تغییر باور ها اضافه میکنه. لطفا باز هم از این فایل ها برامون بذارید. ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: