غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟

 ما هرگز گوشت فاسد را نمی‌خوریم. به غذایی بدبو و گندیده لب نمی‌زنیم.

حتی دیدن یک مو در غذایی لذیذ و سالم‌، حالمان را بد می‌کند یا اگر احساس کنیم آشپزی که این غذای خوشمزه را پخته اصولاً آدم بی‌سلیقه‌ای است که اهمیتی به بهداشت خود نمی‌دهد‌، باز هم حاضر به خوردن آن غذا نیستیم.

ما به شدت مراقب هستیم تا غذایی سالم و مورد تإیید را وارد بدن‌مان نماییم. چون می‌خواهیم جسم سالمتری داشته‌باشیم.

اما نوبت به تغذیه ذهن که می‌شود‌، هیچ اهمیتی نمی‌دهیم. در حالیکه تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا‌ء نتیجه کانون توجه و ورودی‌هایی است که به ذهن‌مان راه داده‌ایم.

اما درباره ورودی های ذهن‌مان وسواس چندانی به خرج نمی‌دهیم. ساعت‌ها پای اخبار می‌نشینیم تا از تک تک فجایعی آگاه شویم که ممکن است در گوشه و کنار جهان رخ داده باشد.

ساعت ها درباره ناخواسته‌های زندگی‌مان‌، درباره رابطه‌ای که از آن رضایت نداریم و مسائل مالی‌ای که درگیر آن شده‌ایم‌، لب به گله و شکایت می‌نشینیم. مرتباً با دوست و آشنایی که از اوضاع بد اقصادی می‌نالد‌، همراه و همداستان می‌شویم و گفته‌هایش را تأیید می‌کنیم.

ساعت‌ها پای فیلم‌هایی می‌نشینیم که تمرکز آن بر کمبود است و غافلیم از اینکه تمام این گله و شکایت‌ها‌‌، شنیدن این درد و دلها و تأیید کردن آنها‌، یک غذای مسموم و بدبو است که به ذهن خود می‌خورانیم.

چرا با اینکه تا این حد به تغذیه جسم‌مان اهمیت می‌دهیم‌، از تغذیه ذهن غافلیم؟!

چرا نمی‌توانیم درک کنیم که هر موضوعی که آرامش ما را مختل می‌کند‌، هر تصویری که احساس‌مان را بد می‌کند‌، هر اخباری که ما را نگران‌تر می‌کند و هر توجهی که ترس‌‌، تردید و اضطراب را در وجودمان می‌کارد‌، همان غذای مسمومی است که ذهن‌مان را بیمارتر و باورهای‌مان را محدود کننده‌تر می‌گرداند و سپس خودش را در قالب بدهی‌، نگرانی‌های تمام نشدنی مالی‌، روابط پرتنش‌، جسم بیمار‌ و… نشان می‌دهد.

توجه به هر ورودی مسموم‌، یعنی ارسال فرکانس یک ناخواسته‌ی دیگر که نتیجه‌ی آن ورود اتفاقات ناخواسته‌ی بیشتری است که راه را برای گله و شکایت ها‌‌، ترس‌ها و نگرانی‌های بیشتر باز می‌کند.

اتفاقات ناخواسته‌ی بیشتری را به زندگی‌ات جذب می‌کند تا دوباره موضوعات بیشتری برای گله و شکایت‌ و نگرانی داشته باشی.

تنها راه خروج از این حلقه معیوب‌، تغذیه ذهن با غذایی مناسب است.

به همین دلیل لازم است همانگونه که با وسواس‌، غذاهای سالم‌، خوشرنگ و بو و خوشمزه را وارد بدنت می‌کنی‌، درباره غذای ذهنت هم وسواس به خرج دهی و تنها ذهنت را در معرض ورودی‌هایی قرار دهی که احساس بهتری به تو می‌بخشد و تو را سپاس‌گزارتر می‌نماید.

یکی از بهترین راه‌ها برای تغذیه ذهن‌، شروع کار با دوره کشف قوانین زندگی‌، است.

دوره کشف قوانین زندگی‌، یک راهنمای تمام عیار برای مسیر زندگی شما در تمام جنبه‌هاست و  با زبانی ساده و با فرمولی ۱۰۰٪ عملی‌، قوانین زندگی را به شما یاد می‌دهد. همان قوانینی که راه ورود نعمت و ثروتهایی بی انتها را به زندگی‌ات باز می‌کند و به شما کمک می‌کند تا خالق شایسته‌ای برای زندگی‌ات باشی و فارغ از اینکه الان در چه شرایطی هستی‌، بتوانی با هماهنگ شدن با قوانین زندگی‌، همان شرایطی را خلق کنی که دوست داری داشته باشی.


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

باید همیشه این سوالو از خودم بپرسم که همیشه که اینقدر به غذای جسمم اهمیت میدم آیا به همون اندازه به غذای روحم هم اهمیت میدم⁉️

برای غذای جسمم خیلی وسواس بخرج میدم و حواسم هست که این غذا سالم باشه و خیلی مراقبم که چی میخورم آیا در مورد ورودی های ذهنم هم مراقبم که:

چه آهنگی گوش میکنم؛ چه صدایی میشنوم؛ چه کتابی میخونم؛ چه فیلمی نگاه میکنم؛ چه سریالی میبینم؛ با چه آدمایی صحبت میکنم؛

اصلاً دارم به چی توجه میکنم؟! به بیماری یا به سلامتی؛ به فقر یا ثروت‍️؛

اونایی که ورودی های ذهنم هستن، چرا اصلا بهشون توجه نمیکنم؟؟؟

چرا خیلی راحت حرف های چرت و پرت میشنوم؟؟

چرا اخباری که همش در مورد مشکلات و بدبختی و گرونی و جنگ و تروریسمه رو به راحتی گوش میکنم؟؟

چرا اجازه میدم که این ورودی ها رو دریافت کنم؟؟

چرا در مورد مهمترین موضوع زندگیم که داره زندگیمو رقم میزنه اهمیتی نمیدم؟؟

وقتی به چیزی توجه میکنم، فرکانسی رو در مورد همون موضوع به جهان ارسال میکنم، جهان هم اتفاقات، شرایط و موقعیت هایی رو برام به وجود میاره که بر اساس فرکانس های ارسالی خودمه

اگه غذای سالم و تمیز رو انتخاب کنم که به ذائقم خوش نمیاد و اون غذا رو بخورم، همون لحظه از اون غذا بدم میاد و برام خوشایند نیست و همون لحظه تاثیرشو میبینم

اگه یه غذای فاسد بخورم، زود دل پیچه میگیرم و تاثیرش خیلی سریعِ

اما وقتی به موضوع نامناسب توجه میکنم، یه غذای نامناسب به ذهنم میدم، همون موقع تاثیرشو نمیبینم، هفته های بعد، ماه های بعد تاثیرش رو میبینم

چون یه فاصله زمانیه، بین اون موقعی که دارم به موضوعات نامناسب توجه میکنم فیلم نامناسب میبینم

اخبار نامناسب گوش میکنم

“حرف های نامناسب، بحث های بیهوده با همدیگه

این کارها رو انجام میدم

همون موقع که بلا سرم نمیاد

یواش یواش کانون توجهم، اتفاق های مشابه با اونو برام میاره

اخبار بیشتر وارد زندگیم میکنه

بحث های بیهوده بیشتر

حرف های نامناسب بیشتر

وقتی به یه موضوع مناسب یا نامناسب توجه میکنم، خیلی زود توی مدارش قرار میگیرم، اونوقت از در و دیوار اساس اون موضوع بیشتر و بیشتر بهم نشون داده میشه

بعد از مدتی هم آثار عینی اونو تو زندگیم میبینم

این فاصله زمانی باعث میشه که نتونم ارتباط دقیقی بین ورودی های ذهنم و نتایج و اتفاقات و شرایط و بلاهایی که سرم میاد رو درک کنم

چون این فاصله زمانی زیاده

به خاطر این فاصله زمانی، میام تعبیرهای مختلفی میکنم

میگم بدشانسیه، خدا خواسته، شاید اینجوری بوده، دیگه سرنوشت منم همینه،و هزارتا دلیل دیگه

دلیل اصلی این اتفاقات اینه که خودم دارم غذای نامناسب به ذهنم میدم

خودم دارم به چیزهای نامناسب توجه میکنم

خودم دارم یه مشت آشغال و چرت و پرت وارد مغزم میکنم

خودم دارم به چیزهایی توجه میکنم که اصلا

نمیخوامشون

برام مناسب نیستن

احساسمو بد میکنن

گریه ام رو در میارن

اوقاتم رو تلخ میکنن

خودم این فرکانسا رو ارسال میکنم، جهان هم اتفاقات، شرایط، موقعیت‌ها افرادی رو برام توی زندگی میاره که هم مدار با کانون توجه خودمه

پس همون طور که مواظب غذای جسمم هستم و غذای جاهای نامناسب رو نمیخورم به همون اندازه هم باید مواظب باشم که

دارم به ذهنم چی میدم؟

چه خوراکی رو دارم به خودم میدم؟

چه افکاری رو دارم توی ذهنم میسازم؟

چه باورهایی رو دارم ایجاد می کنم؟

“خدا هم توی قران میگه اونچه که بهش توجه میکنم و بهش فکر میکنم، همون چیزیه که توی زندگیم رخ میده

پس تموم اتفاقایی که توی زندگیم میفته به خاطر اونچه هست که خودم انجام دادم

خدا که به بنده هاش ظلم نمیکنه

اگه میخوام خوشبخت زندگی کنم، باید تموم تمرکزمو بزارم روی توجه به نکات مثبت توجه به اونچه که بهم قدرت میده

سعی کنم کانون توجهم رو به سمت خواسته هام ببرم

باورهای محرک و محدود کننده گذشته، میتونن با تغییر افکارم، با تغییر کانون توجهم، اونها هم تغییر کنن

اونوقت اتفاقات زندگیم تغییر میکنه

پس ارزشش رو داره که هر روز روی خودم و ذهنم کار کنم، چون هرچی که بخوام بهم داده میشه.

پس به دنبال افکار مناسبی باشم که احساس بهتری بهم میده و متعهد باشم که فقط اون افکارو به ذهنم بدم

اونوقت زندگیم به سمتی میره که از در و دیوار ثروت و سلامتی و خوشبختی و سعادت وارد زندگیم میشه

بدون اینکه بخوام کار خاصی انجام بدم چون ساز و کار جهان اینه

پس براش زمان و وقت بزارم، برام مهم باشه، چون تموم اتفاقات زندگیم رو داره کانون توجهم به وجود میاره

باید همون وسواسی که برای غذا خوردن دارم، در مورد کانون توجهم هم داشته باشم

پس حواسم باشه که ذهنمو دارم با چی تغذیه میکنم؟؟

چون در هر لحظه به وسیله اونچه که میگم،

میشنوم،میبینم،

به یاد میارم،یا بهش فکر میکنم،

دارم به ذهنم غذا میدم و اینا باورهای من هستن

پس یا در حال قدرتمند تر کردن یه باور قدرتمندم

یا درحال محدود کننده تر کردن یه باور محدود کننده

پس یه ایستگاه بازرسی قوی برای ورودی ذهنم درست کنم

ذهنمو شرطی کنم که:

هر ورودی که منو غمگین یا نگران میکنه

میترسونه

بهم احساس بدی میده

“مثل همون غذای گندیده و سمیِ که حاضر نیستم بهش نگاه کنم

چه برسه که بخوام اونو بخورم

هر وقت به غذای گندیده و سمی اجازه عبور از این ایستگاه رو دادم و خوردمش

اون وقت اجازه دارم تا ذهنمو با ورودی های نامناسب مثل

اخبار

نگرانی درباره مشکلات

موندن توی احساس بد، که هزاران دلیل هم براش دارم تغذیه کنم

تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه کانون توجه و ورودی هایه که به ذهنم میدم پس

چرا در مورد ورودی های ذهنم اهمیت

نمیدم

چرا ساعت ها پای اخباری میشینم تا از مشکلاتی که اتفاق افتاده خبر دار بشم

چرا در مورد ناخواسته های زندگیم صحبت

میکنم؟

چرا درباره رابطه ای که از اون رضایت ندارم حرف میزنم

چرا در مورد مسائل مالی که درگیرش شدم گله و شکایت میکنم؟

چرا با دوست و آشنایی که مرتب از اوضاع بد اقتصادی ناله میکنه، همراه میشم و گفته‌هاشوتایید میکنم؟؟

چرا ساعت ها پای فیلم هایی میشینم

که تمرکزشون روی کمبوده؟؟

تموم این گله و شکایت ها

شنیدن این درد و دل ها و تایید کردن اونها یه غذای مسموم و بدبوییه که به ذهنم

میدم

چرا اینقدر که به غذای جسمم اهمیت میدم از غذای روحم غافلم؟؟

چرا نمیتونم درک کنم که هر موضوعی که آرامشمو بهم میریزه

هر تصویری که احساسمو بد میکنه

هر خبری که منو نگران تر میکنه

هر توجهی که ترس و تردید و اضطراب رو در وجودم بیشتر میکنه

همون غذای سمیِ که ذهنمو بیمارتر و باورهامو محدود کننده تر میکنه

بعد هم خودشو تو قالب بدهی، نگرانی‌های مالی تموم نشدنی

رابطه های پر تنش و ناراحت کننده

و جسم بیمار نشون میده

وقتی به هر ورودی مسمومی توجه میکنم دارم یه فرکانس ناخواسته رو ارسال میکنم که نتیجش ورود اتفاق ناخواسته بیشتره

اونوقت با این کار راه گله و شکایت و ترس و نگرانی بیشتری به زندگیم باز میشه

اتفاقات ناخواسته بیشتری به زندگیم جذب میشه تا موضوعات بیشتری برای گله و شکایت و نگرانی داشته باشم

تنها راه خارج شدن از این گرفتاری ها

و مشکلات، تغذیه ذهنم با غذای مناسبه

پس همونطور که با وسواس غذا های سالم رو وارد بدنم میکنم

برای غذای ذهنم هم وسواس به خرج بدم و ورودی هایی رو وارد ذهنم کنم که احساسمو بهتر میکنه و منو سپاسگزار تر میکنه

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن این فایل در قسمت نظرات.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    146MB
    12 دقیقه
  • فایل صوتی غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟
    11MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ماریا اکبری» در این صفحه: 8
  1. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    به نام الله مهربان که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی که سعادت دنیا و آخرت رو تجربه کنم

    «من در حال ساخت نسخه باشکوه‌تری از خودم هستم و جهان در مقابل این حرکت بزرگم چاره‌ای جز کرنش کردن و بهترین‌ها را تقدیمم کردن ندارد ومن

    این کار را با وسواسی که روی کانون توجهم دارم انجام می‌دهم

    و چون جهان بر پایه هدایت کار می‌کند در این مسیر نیز هدایتم میکند

    من می‌دانم که تمام اتفاقات بدون استثنا به واسطه آن چیزی است که بهش توجه می‌کنم و میدانم همه چیزی که در اطرافم است نمود باورهای من است که تحت سیطره کانون توجه هم است.

    پس نسبت به ورودی‌های ذهنم دقت نظر به خرج می‌دهم و با وسواس زیاااااد مراقب ورودی های ذهنم هستم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم رو بر خودش واجب کرده

    به نام مهربان پروردگارِ بخشنده که منو در این مسیر توحیدی قرار داده تا تنها اورا بپرستم و تنها از او یاری بجویم

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    انگار تمام داستان اینه که من به هر طریقی مراقب ورودی های ذهنم باشم

    چیا میبینم ، چیا میشنوم، راجب چه چیزهایی حرف میزنم، چه فیلمی ،یه ویدیویی چه کلیپی میبینم ، تو دنیای واقعی با چه افرادی در ارتباطم و عمدا راجب چه موضوعاتی باهاشون صحبت میکنم ، تو دنیای مجازی به چی توجه میکنم و چه چیزهایی به خورد ذهنم میدم ، چه مطالبی میخونم ، با خودم چه گفتگو هایی دارم ، پشت تلفن راجب چیا حرف میزنم ، تو مهمونی و دیدار با دوستان محتوای حرفامون راجب چیه ، کامنت های که می‌نویسم پیام های که ردوبدل میکنم و…. هزاران مثال دیگری که در طول روز داره کانون توجهمو به خودش به هزاران طریق جلب می‌کنه، محتویات این کانون توجه راجب چیه ؟؟

    آیا هماهنگ و همسو با خواسته هامه؟؟

    آیا مطابق قانون هست؟؟

    آیا به ساختن باورهای قدرتمند کننده در من کمکم می‌کنه ؟

    آیا به بهتر شدن احساسم کمک می‌کنه ؟

    آیا من، تونستم رابطه ی بین تغذیه شدن با اون محتوا و اتفاقاتی که برام میوفته رو درک کنم ؟

    آیا این درک کمکی بهم کرده تا با وسواس بیشتری مراقب کانون توجهم باشم؟

    آیا درک کردم که مهمتر از غذای جسم ، غذای روحه؟

    آیا رابطه ی بین فشار عصبی و بیماری رو درک کردم و به همین دلیل منطقی ، متوجه شدم که غذای روح مهمتره؟

    خدایا کمکم کن ، هدایتم کن به مسیر درست راه راست ،راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب ورزیدی و نه گمراهان ، مهربان پروردگارِ سخاوتمندم من به هر خیری از جانب تو فقیرم ،

    کمکم کن که تنها ترا بپرستم و تنها از تو یاری بجویم.

    خیلی دلم میخوادهدایت بشم به دوستان عباس منشی تابا گفتگو با هاشون و زندگی کردن باهاشون، مدت زمان بیشتر و بیشتر و بیشتری در فضای قوانین باشم ، راجب قوانین حرف بزنیم ، مدت زمان بیشتری با کسانی زندگی کنم که از قوانین باخبرندو به اصلاح زبون همو بهتر میفهمیم.

    خداروشکر میکنم که دراین سایت ، دیدگاه های بچها هست ، گفتگو با استاد هست ، نتایجشون هست که بتونم ازشون بهرمند بشم تا ازاین طریق بیشتر و بیشتر خوراک مفید به ذهنم بدم ، خوراکی خالص وسالم و درست مطابق نیاز ذهنم .

    دوستتون دارم وعششششششق برای همه‌ی خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین.

    استاد عباس منش عزیزم یادمه روزهای اول که این آموزشهارو می‌شنیدم اصلا باورم نمیشد که این قوانین ،انقدر بی نقص کار کنن.

    واقعا هزاران بار ازتون سپاسگزارم که این آگاهی ها رو اینقدر سخاوتمندانه دراختیار ما قرار میدین

    حق با شماست این قوانین کار میکنن، من واقعا دارم زندگیشون میکنم ، خدایا باچه زبانی ازت سپاسگزاری کنم که هدایتم کردی به این مسیر توحیدی، با بکار بردن این اصول چرررررخ زندگیم داره روان‌تر می‌چرخه جوری که خودم متعجب از نتایجش، خدایا زندگی انقدر زیبا و لذت بخش بود و من نمی‌دونستم ؟!!

    کنترل کانون توجه ، کنترل ورودی ها ، ساختن باورهای قدرتمند کننده و ماندن دراحساس خوب، تمام کاریه که من به عنوان موجودفرکانسی باید انجام بدم

    و زمانی که با تعهد انجامش دادم نتایج سرازیر شدن

    مهربان پروردگارم سپاسگزارم، استاد عباس منش عزیزم سپاسگزارم.

    و از خود مقدسمم سپاسگزارم که متعهدانه به این آگاهی ها گوش می‌کنه و انجامشون میده .

    دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این آگاهی ها تا با درک قوانین جهان هستی خالق عامدانه ی تمااااام خواسته هام باشم

    «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا‌ء نتیجه کانون توجه و ورودی‌هایی است که به ذهن‌مان راه داده‌ایم،به همین دلیل لازم است همانگونه که با وسواس‌، غذاهای سالم‌، خوشرنگ و خوشبو و خوشمزه را وارد بدنت می‌کنی‌، درباره غذای ذهنت هم وسواس به خرج دهی و تنها ذهنت را در معرض ورودی‌های قرار دهی که احساس بهتری به تو می‌بخشد و تو را سپاس‌گزارتر می‌نماید ،به همین دلیل توجه به هر ورودی مسموم‌، یعنی ارسال فرکانس یک ناخواسته‌ی دیگر»

    حالا که من اینارو می‌دونم پس باید خیلی مراقب ورودی هام باشم ،اما باز یادم می‌ره ،باز میوفتم تو زندگی روزمره و زندگی بدون قانون ،باز توجهم می‌ره رو ناخواسته‌ هایی که اصلا نمیخوام تجربشون کنم

    واقعا همینکه کمی از تمرین و تکرار فاصله میگیری درگوشی حسابی از طبیعت میخوری ،قبلا که کمتر رو خودم کار میکردم آنقدر زود متوجه درگوشی طبیعت نمی‌شدم ،حالا که سالهابا وسواس دارم رو خودم کارمیکنم به محض انحراف از مسیر حالم بدمیشه وبقول استاد اون کاشی های سیاه دیده میشن ،این رنگ زدن باید مستدام و همیشگی باشه ،استپی وجود نداره یا با کار کردن رو خودت داری بالا میری ،یااگه کارنمیکنی باید سقوط رو تجربه کنی…

    از خداوند می‌خوام تو این مسیر حساااابی هوامو داشته باشه و کمکم کنه تا با قدرت و اعتماد بیشتری به مسیرم ادامه بدم .

    چون دراین مسیر آرامش دارم و لذت بیشتری از زندگی میبرم

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنشیم در سراسر جهانِ پراز شگفتی و شکوه و زیبایی🤩👍

    روز هفتم وردپای امروزم👣😊

    من باید بدونم که تجربه های زندگی من به واسته ی کانون توجهم داره رقم میخوره امااین فاصله زمانی بین ورودی ها ونتایج باعث میشه که ما این تجربیات رو به شانس ویاهرچیز دیگری ربطش بدیم

    من باید همونقدر که به غذای جسمم اهمیت میدم وبدبو ومسموم و حتی مطابق سلیقم رو نمیخورم

    باید حداقل همونقدر ،که اگه بتونم خیلی بیشترحتی…

    به غذای روحم به ورودی هام وبه کانون توجهم اهمیت بدم👌

    من میتونم روی داشبورد ماشینم یاروی کابینت آشپز خونم یا حتی توی سرویس بهداشتی خونم این جمله روبنویسم که…

    ماریای من الان داری به چی فکرمیکنی وچه احساسی داری؟

    من باید بدونم که جهان هستی اتفاقات، ایده ها ،شرایط وافرادی رو برای من میاره که همسنگ با کانون توجهم هستن پس تنهاراه رسیدن به خواستها ،کنترل کانون توجه به گونه ای هست که احساس بهتری درمن ایجاد میکنه 💪💪💪

    خود خداهم که جهان رو خلق کرده بارها به صدها شکل مختلف میگه ،توبا چیزی که پیشاپیش به جهان هستی ارسال میکنی ،تجربیایت رو خلق میکنی

    🚫پس متوجه باش که داری چی میفرستی🚫

    اجازه بده که افکارمخرب گذشته با تغییر کانون توجهت تغییرکنه ،تا هرآنچه که بخواهی بهت داده بشه

    امااین پاداش درامتداد تعهد درانتخاب افکار ی هست که بهت احساس بهترمیده چون سازوکارجهان هستی همینه✅

    پس منم براش زمان میذارم وبرام مهمه ومتعهدم به انجامش 💪💪💪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    آخ جون روزهفتم🤩

    این یکی ازنابترین وبینظیرترین هدایت های زندگیم هست،هدایت شدن به گوش کردن وعمل کردن به روز شمار تحول زندگی من💪

    حتی اسمشم منوبه وجدمیاره،خدامیدونه چه کنفیکونی بشه زندگیم با این تعهدی که من به خودم دادم برای انتخاب وروودی های ذهنم

    چقدرمحشره هرروزی که باشنیدن آگاهی های ناب استاد شروع بشه،وعمل بشه،واااااااای چقد درحال لذت بردن هستم از مسیری که هدایت شدم به طی کردنش☺☺☺☺☺

    سپاس گزارم مهربان پروردگارم،چقدر جهان قانون مندت زیباست وزیبا زندگی کردن ولذت بردن از لحظه به لحظش سادست…

    چقدر سعادتمندم که بااستادآشناشدم وآگاهی هایی که بهمون تزریق میکنه روجدی گرفتم تاجهانم رو به بهشت تبدیل کنم

    چقدر زیبا زندگی کردن سادس

    من خودموبافایلهای استادبمب باران میکنم،هروقت که میخوام کتابی بخونم میام سراغ فایلهای دانلودی،هروقت که دستم میره سمت اینستا میام توسایت استاد،هروقت میخوام موسیقی گوش کنم میام،فایلهای صوتی استاد رو گوش میکنم

    اگر دلم تماشای چیزی بخواد سریال زندگی در بهشت رو میبینم

    خلاصه حسااااابی حواسم به ورودی هام هست،چون حالادیگه یقین دارم که ورودی های مناسب اتفاقات زندگیم رو رقم میزنه وبه اندازه ای که بتونم ورای شرایط موجود ذهنموکنترل کنموتوجهموبه زیبایی های زندگیم ببرم

    جهان هم طبق قانون زیبایی های بیشتری روبهم عرضه میکنه واین یک قانونه و من عاشق قوانین جهان هستی هستم که همشون ساخته شدن تامنوبه تجربه های زیبایی برسونن که بخاطرش به این جهان هدایت شدم

    ودرآخرازخودم سپاسگزارم که عصری رو برای زیستن انتخاب کردم که استادعباسمنش هم همون عصر رو برای زیستن برگزیده تاهم خودش خوب زندگی کنه هم بما مسیر زیبازیستن رویاد بده تاماهم با آموزهای ارزشمندشون جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم💃💃💃💃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام آقا بهمن گرامی

    خیلی ممنونم از دیدگاه بلند بالا و جذابت،امیدوارم همچنان پرقدرت و پر آگاهی درمسیر خودشانسی باشی و نتایج عالی گرفته باشی

    خیلی دوستدارم الان بعد از هشت سال ازتون بپرسم که زندگیتون چجوریه و از کلیات کارو حرفه و دیدگاهت باخبر باشم

    لطفا اگر دیدگاهمو میبینی برام بنویس،سپاسگزارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام به دوست عزیزم آقا سعید

    برام جالبه که هرجور که به قوانین نگاه میکنم میبینم درحدکمال داره بی نقص کار میکنه،

    بقول استادعباسمنش عزیز به نقل از حضرت مولانا :

    در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

    گرم گرمی را کشید و سرد سرد

    قسم باطل باطلان را می‌کشند

    باقیان از باقیان هم سرخوشند

    ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

    نوریان مر نوریان را طالب‌اند

    می‌خوام بگم حتما نوع نگرش شما به نگرش من نزدیکه که ،درهرصورت کامنت بنده میاد جلو چشمتون،

    راستش من هوش مصنوعی که اینستا گرام رو هندل می‌کنه به جهان تشبیه میکنم.

    کافیه تو اینستا چندبار به چیزی توجه کنی ، لایکش کنی ، کامنت بذاری یا هر نوع توجه دیگری ،اونوقت اینستا مییییره میگرده و ویدئو های هم سنگ و هم اساس با توجه شما رو تو اکسپلور براتون میاره….

    جهانم کارش همینه ، «توجه مساوی با تجربه»

    حالا که جهان بااین نشانه ها،به این وضوح ،داره با منو شما حرف میزنه ، پس بیایدازاین قانون،بیشتر به نفع خودمون استفاده کنیم

    بیایدبیشتر کانون توجهمونو کنترل کنیم وآگاهانه روی خواسته هامون بذاریم،وبا ترازوی احساس ،بسنجیمش که این توجه سازندس یا مخرب…

    که روی خواسته هامونه یاناخواسته.

    اینکه شما تو هر فایلی باشید بین صدها کامنت ،به کامنت من می‌رسید و مهم نیست صفحه چندم باشه ،انقدر دیدید که براتون طبیعی شده ،این یک نشانه بزرگه برای من ، که ماریا توجه می‌تونه نتایج عجیب برات رقم بزنه ، ماریا تو به چگونگیش کاری نداشته باش ، چگونگیش دیگه کار جهانه، کار تو فقط توجهِ،

    توجه به چیزی که میخوای ، همراه بااحساس خوب.

    سپاسگزارم از شما سعید عزیز که کامنتتون باعث یادآوری های سازنده ای برام شد.

    تحسینتون میکنم که در مسیررشد هستید که متعهدبه بهبودخودتونید و با گذشتتون حسابی تفاوت دارید،آفرین بشما…

    بقول استادعباسمنش عزیز ،شاد ،سالم ،ثروتمندو‌سعادتمند باشی ،هم در دنیا و هم درآخرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: