غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 27

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1944 روز

    سلام استاد عزیزم، حدود 4 ماهه که عضو سایت شما هستم و در طول شبانه روز هر فرصتی پیدا می کنم آموزش‌های شما را گوش می کنم. نتایج فوق العاده ای برام داشته. خدا رو هزاران مرتبه شکر. من به تک تک کلماتی که شما بیان می کنید ایمان کامل دارم وبدون هیچ مقاومتی همه ی اونها را پذیرا هستم. هر روز صبح به محض بیدار شدن به سراغ نشانه ای برای هدایتم میرم وهر روز خیلی زیبا وبه جا هدایت می شم. خدا رو شکر از این همه آگاهی، ونکات آموزنده وزندگی ساز که هر روز از صحبت های شما دریافت می کنم. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1892 روز

    به نام خدای مهربان سلام به خانواده ی بزرگ عباس منش.اول خداروشکرمیکنم که خیلی اتفاقی ازاعضای خانواده عباس منش شدم.خب امروز روزهفتم سفرمو بررسی میکنم استادعزیزم ممنونم که انقدباانرژی وباحوصله برای ما حرف میزنین ممنون که انقدلباسهای زیبا بارنگهای شاد میپوشین.ممنون که منوی غذای روح بهمون دادین حالابهترمیتونیم انتخاب کنیم که چی به خورد روحمون بدیم.اینجوری آگاهی داریم به تغذیه روحمون.همونطورکه شخصی بعدازاینکه مدتی غذاهای ناجورخورده یهو میره یه غذای خوشمزه ومقوی میخوره به اصطلاح میگن معده اش تعجب کرده منم مدتیه باتغییردربرنامه ی غذایی روحم اونو دچارتغییرکردم وروحموشگفت زده کردم.پرهیزازهرگونه غیبت وقضاوت پرهیزاززدن هر حرفی یادیدن هرچیزی البته ایناهمه نسبیه وبه راحتی نمیتونم همشون رو یهوکناربذارم اما دارم تمام تلاشمو میکنم .من چون فیلما وسریالای ماهواره رو نگاه نمیکردم همیشه فک میکردم خیلی کارشاقی انجام میدم ودارم به خودم کمک میکنم ومدام مینشستم پای شبکه های وطنی وفیلمای جدید وتکراری وچندبارپخش شده رو نگاه میکردم حالا که دقت میکنم میبنم چقد ورودی نامناسب دادم به ضمیرناخودآگاهم چقد ظلم کردم درحق خودم. الان دیگه مدتهاست سریال نمیبنم همش یا پولدارای کلاهبردار رونشون میده یا فقیربیچاره های مستاجر رونشون میده اینا همه منو ازمدارثروت وموفقیت دورمیکنه دیگه اخبارگوش نمیدم وآمارمبتلایان کرونا رونمیگیرم چکاردارم که به بیماری فک کنم من چکار دارم که دلار وطلا فلان قیمت شده من مطمئنم که فراوانی که درزمان دلارباقیمت پایین بود الان هم هست فقط من باید اجازه ورود اون فراوونی رو به زندگیم بدم.اینروزا من سریال سفربه دورآمریکارو دان کردم وباپسرم میشینیم تماشا میکنیم وحسابی لذت میبریم چقدنظرم نسبت به آمریکا تغییرکردچقداین کشورزیبا وافسونگره.پسرم که عاشقrv استاد شده ومیگه مامان منم میخوام یه RVبخرم وشما رو ببرم دور دنیا.آخه من همیشه دوست داشتم بادوچرخه برم دوردنیا روبگردم که پسرم پیشنهاد داده تغییرعقیده بدم وباRV برم.هرشب که میخوام بخوابم به خواسته هام فک میکنم وتوذهنم مرورشون میکنم و رهاشون میکنم دیگه مث قدیما شب موقع خواب به افرادی که درطی روز ازشون دلخورمیشدم فک نمیکنم یا به نگرانیهام وترسهام فک نمیکنم وبا این فکرنکردن به این موضوعات راه ورودشون به روحم رو میبندم.امیدوارم روزی برسه که حساب کوچکترین ورودی روحمون رو هم داشته باشیم.همتون رو دوست دارم خانواده ی موفق ودرمسیررشدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Jasmin گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    غذای روح

    یک.. کسی که میره یه کشورخارجی یه فرهنگ جدیدبایدحواسش باشه که چه ورودی هایی واردمغزش میکنه چون اونجایه محیط جدیدهست وکلی باورجدید هست واتفاقا خیلی خوبه که اوناروبررسی کنی وباورای خوبشونو برداری

    دو.. همونطورکه اگه اشپز ادم تمیزی نیست غذاشونمیخوریم پس

    یکی از راه های ورودی دوستانه بنابراین باید ازدوستایی که ورودی های منفی میدن هم فاصله بگیریم

    سه.. این درمورداشپزخونه هم صدق میکنه همونطورکه ما توی یه رستوران کثیف غذانمیخوریم پس نبایدواردجایی بشیم که میدونیم توش همش ورودی منفی هست

    اهنگ.. صدایی که میشنویم کتابی که میخونیم فیلم که میبینیم چیزی که بهش توجه میکنیم هم ورودی هست ینی چیزی که بهش نگاه میکنیم اخبار..

    ورودی چی هست؟ چیزی که توذهن مامیره وبعدما اونوتحلیل میکنیم و بعدبه یه احساسی میرسیم

    واون احساس که اصالتش انرژی هست باعث خلق اتفاق درزندگی مامیشه

    چهار… دلیل اینکه ما ورودی های روحمون رودقت نمیکنیم وهرچیزی به خوردذهنمون میدیم

    اول اینکه خوب خیلی ازماصدردرصد باورنکردیم که فکرمن وچیزی که دارم تکرارمیکنم توی ذهنم داره تبدیل به اتفاقات مشابه درزندگی من میشه

    دوم فاصله زمانی هست چون مابعدخوردن غذا سریع دچاردل پیچه ودل دردمیشیم اما بعداز توجه به یه موضوع حالابه هرروشی خیلی سریع نتیجه واردنمیشه ینی چی؟

    ینی یه مدت زمانی بین فرستادن فرکانس وافتادن اتفاق وجودداره این برای اینکه بعضی وقتا که ناامیدشدیم چیز خوبیه چرا؟ چون توورودی رومیفرستی اما ناامیدی که چرانتیجه نگرفتی خوب بایدیکم زمان بگذره

    پنج.. حالا ماواردمدارمیشیم ینی چی این مدارام طول میکشه که واردش بشی پس میشه گفت ماهی بین مدارادرحال حرکتیم این اصل جهانه که دنیاثابت نیس اگه توحرکت نکنی ینی داری میری مدارپایین تر اگه روباورات کارکنی ینی داری میری مداربالاتر

    شش… حالااساس اون واردمیشه ینی مثلاتودرباره بیماری کروناحرف میزنی شایدکرونانیاد اما سرماخوردگی میاد وغیره

    این اساس باشرایط اتفاقات وافرادهست ینی تودرموردبیماری کروناحرف بزنی یهویی بایکی برخوردمیکنی که مریضه واون اتفاق بیماری روروارد زندگی تومیکنه

    هفت.. خوب قانون خداتوقران بماقدمت ایدیهم ینی ازهمین یه ایه میشه فهمیداین فاصله زمانی چقدرهست بادراوردن ریشه این کلمه درقران

    هشت.. خداهیچ ظلمی نداره ینی عدالت محض. حتی یه بچه ام خودش فرکانس داره و داره این ینی چی ینی به هرحال مغزاونم دائم درحال تحلیل هست اما اما پدرمادرای عزیز. اینچانقشی که پدرمادردارن اینه که پدرمادری که ورودی خوب بدن باعث خلق اتفاق خوب برای فرزندشون میشن مثلابچه ای که مریض میشه چون مامان باباش ورودی منفی براش گذاشتن

    مثلااستاداصلاتلوزیونوحتی توخونه ام نیاورده چرا؟ چون نمیخاسته بچش ورودی منفی بگیره

    نه.. نکته بعدما بااین قوانین ثابت میتونیم توی همه چی موفق بشیم ینی اصالت ماجرا یه قانون ثابت باوراتفاقه!

    ده.. کانون توجه!

    ینی یه مرکزتوجه وجودداره ینی ممکنه اتفاق بیفته توازمسیرخارج بشی وبری توحاشیه اما اگه حواست جم باشه و مرکزت روخاسته هات بزاری اونقدرسریع این اتفاق نمیفته

    یازده.. نکته بعدی اینه که با توجه به خاسته هات باورای محدودکننده قبلیت ازبین میرن

    دوازده.. چرا کنترل ورودی اینقدرمهمه؟ چون یه جمله به نظرماناچیزه اما اتفاقی که میفته اینه که اون تبدیل به یه ترمزبزرگ درراه رسیدن به خاسته مون میشع

    سیزده.. درموردکانون توجه بایدوسواسی بشیم!

    اگه یه ادم وسواسی مدام داره همه چیزوتمیزمیکنه مثلا! ماهم بایدهمش باورای مخربو تصحیح کنیم

    این بعداینه که ورودی های منفی رواگاهانه بستیم برای اوناییه که دیگه ازکنترل ماخارجه ورودش اماتحلیلش باماست

    سیزده.. نکته دیگه اما اینکه اگه اتفاق توزندگی ماافتادنباید بقیه رومقصربدونیم واونارو سرزنش کنیم چرا؟ چون این نتیجه این بوده که ماورودی هامون روخودمونم اگاهانه کنترل نکردیم وبه زیبایی هاتوجه نکردیم

    چون اگه اینکاروکرده بودیم حتما محیطمون ویاادمای اطرافمون هم تغییرمیکردن چون همونطورکه عباس منش گفته وقتی ماتغییرکنیم ادمای اطرافمون هم تغییرمیکنن ینی مسئولیت خودمو بپذیرم

    پایان نکته برداری من ازفایل غذای روح که ازاین به بعدمیخام ازخودم ردپابزارم..

    تامتعهدترتواین مسیرباشم

    خدایامرسی💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ساناز آریازاده گفته:
    مدت عضویت: 2132 روز

    به نام الله یکتا.

    سلاااااام به استاد عزیزم و همه ی خانواده ی دوست داشتنیم.💜

    هفتمین برگ سفرنامه:غذای روح💛

    من سانازم و در هفتمین روز سفر نامه ی عزیزم یاد گرفتم که اگه ورودی ذهنمو کنترل نکنم باید قید تمااام آرزو هام و رویاهام رو بزنم یاد گرفتم که کنترل نکردن ذهنم و اجازه دادن به اینکه هر آشغالی وارد ذهنم بشه چه گندی میزنه به همه چیز…من نیومدم تو دنیا که معمولی باشم نیومدم که بدبخت باشم نیومدم که ضعیف باشم پس این یک اجباره. یک جبره کنترل ذهنم کنترل ورودی های ذهنم دادن بهتریییین غذا به روحم یک اجبار و تنها راه برای فقیر نبودن ضعیف نبودن و بدبخت نبودنه…این یک انتخابه…منننن با افتخار انتخاب میکنم که خوشبخت باشم که عااالی باشم که موفق باشم پس باید انتخاب کنم که بهترین ورودی هارو به ذهن زیبام بدم چون ذهن من لایق اینه که بهتریین ورودی هارو بهش بدم بهترییین ها حقشه چون بسیار با ارزشه….خدایا شکرت به خاطر آگاهی امروزم خدایا کمکم کن ثابت قدم باشم تو این راه و بیام با افتخار در موردش حرف بزنم.الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Ali reza nasabi گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    غذای روح

    سلام به فرمانروای کل عالم، ربّ العالمین

    سلام به استاد و خانم شایسته

    سلام به دوستانم در سایت بینظیر عباسمنش

    خدایا این استاد در چه سطحی از آگاهی قرار دارد که حتی از غذا خوردن خودش هم درس می گیرد و برای دانشجویانش فایل ضبط میکند و آموزش میدهد ، که همانطور که به غذای جسم اهمیت میدهید به غذای روح خود هم اهمیت بدهید .دقیقا یادم نیست کی چه درخواستی از خدا داشتم که من رو با استادم هم فرکانس کرد و در مدار این استاد قرار داد (اما یادم می آید داستانی شنیدم در مورد شاگردی که می خواست درست زندگی کردن را بیاموزد و به سختی خود را به استادی رساند ، مدتی گذشت اما احساس میکرد با در کنار استاد بودن چیزی یاد نگرفته ، یک روز با حالت گلایه از استاد پرسید ، پس کِی رمز و راز زندگی کردن را به من یاد میدهی ؟ استاد شاگرد را به کنار رودخانه برد و سرش را زیر آب کرد ، هرچه شاگرد دست و پا زد استاد توجهی نکرد و در لحظات آخر سر او را زیر آب بیرون کشید و به شاگرد گفت: نفس بکش؛ . استاد پرسید موقعی که سر تو زیر آب بود چه چیزی را بیشتر از همه می خواستی ؟ شاگرد گفت میخواستم نفس بکشم ، فقط نفس بکشم . استاد گفت برای درک رمز و راز زندگی باید مانند موقعی که می خواستی نفس بکشی و هیچ چیز دیگری نمی خواستی ، لَه لَه بزنی و تشنه آموختن باشی ).زمانی که این داستان را شنیدم به خدا گفتم : خدایا من هم تشنه ی شنیدن و آموختن قوانینی هستم که در عالم روح و ضمیر ناخودآگاه اتفاق می افتد و زندگی ما را رقم می زند و میخواهم خوب و ثروتمند و در آرامش زندگی کنم .نمی دانم چقدر طول کشید که با این استاد محشر آشنا شدم که هر لحظه ی زندگی اش درس و آموزش است ، اما میدانم که تکامل را طی کردم تا لیاقت ورود پیدا کردم . در فایل امروز در مورد غذای روح صحبت شد و شباهت با غذای جسم و این که چه غذاهایی برای روح خوب است و چه غذاهایی بد . داشتم فکر میکردم که تنها ورودی غذای جسم ، دهان است ، که حتی ما برای این ورودی فعل خوردن و آشامیدن را به کار میبریم ، یعنی ما هیچ وقت نمی گوییم آب و غذا را بو کردم سیر شدم ، یا صدای آب و غذا را شنیدم سیر شدم ، یا آب و غذا را دیدم سیر شدم ، فقط باید خورده یا نوشیده شود تا مواد غذایی به بدن برسند یعنی تنها ورودی اصلی غذای بدن دهان است و حال بینایی ، بویایی و چشایی به کمک دهان می آیند تا ما ورودی خوب و سالمی برای بدن داشته باشیم تا از خیلی از بیماری ها در آینده جلوگیری شود و اگر بی توجه به اخطارهای داده شده غذای نامناسب را بخوریم ، بدن خیلی سریع واکنش نشان میدهد و نتیجه ی انتخاب اشتباه و بی توجهی به اخطارها را با دل درد ، حالت تهوع و … نشان میدهد این اتفاقات و واکنش های سریع در دنیای فیزیکی و جسم فیزیکی ما رخ میدهد (قانون کنش و واکنش).

    اما غذای روح و ذهن یا به عبارتی ضمیر ناخودآگاه از کجا تامین میشود ؟ استدلال من این است که چون روح بزرگتر و قوی تر است پس باید ورودی های بیشتری برای خوراک رساندن داشته باشد . بله واقعیت همین است روح از چند ورودی مختلف تغذیه می شود . یکی از ورودی های بزرگ ، چشم ها هستند . هر چیزی را که می بینیم چه خوشایند و چه ناخوشایند همگی جزء غذای روح محسوب می شوند که حتی شاعر هم در مورد چشم ها این را گفته که (ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بینه دل کنه یاد ) و مثالی که برای این ادعا می توانم بزنم این است که اگر من در مورد کوه های پوشیده از درخت و سرسبزی صحبت کنم شما در ذهن خود این تصاویر را میبینید با وجود اینکه الان در آن مکان نیستید و در واقعیت آن منظره را نمی بینید .

    دومین ورودی روح گوشها هستند . ما ، هر صدایی که می شنویم و به هر مطلبی گوش میدهیم با این کار به روح و ذهن خود خوراک می رسانیم و شنیده های ما بارها و بارها در ذهن مرور می شود ، تجزیه و تحلیل می شود و در موردش فکر می شود ، مثالی که برای این مورد می توانم بزنم این است که اگر من بگویم صدای خوش اذان استاد موذن زاده یا صدای خوش ربنای استاد شجریان قبل از افطار ماه رمضان ، آن صدا ها در گوش شنیده می شود با وجود این که همین الان آن صداها پخش نمی شود .

    سومین ورودی بینی است ، زمانی که ما چیزی را که بوی خوشی دارد را بو می کنیم و حس خوبی داریم ، یعنی داریم به روح غذای مناسب میدهیم و مثال این مورد هم اگر من بگویم عطر دلپذیر گلاب همه بوی خوش گلاب را حس می کنند . حتی شنیدم که حضرت محمد (ص)همیشه خوش بو و عطر زده بوده اند و مبلغی را برای خرید عطر در نظر میگرفتند.

    چهارمین ورودی زبان است ، زمانی که غذای خوشمزه ایی را می خوریم و می چشیم و لذت می بریم از طعم فوق العاده آن ، یعنی غذای خوب برای روح و مثال این مورد اگر من بگویم طعم تُرش و فوق العاده لیمو ترش ،همه این طعم را در دهان حس می کنند و حتی دهان پر از آب می شود ‌.

    پنجمین ورودی روح ، قدرت لمس و پوست انسان است. اگر چیز لطیف و خوشایندی را لمس کنیم و حس خوشی داشته باشیم یعنی غذای خوب ، برای روح ، و مثال این مورد اگر من در مورد نرمی و لطافت پنبه صحبت کنم ، همه آن لطافت و نرمی را حس می کنند . قطعا این مثالهایی که زده شد در جسم و بدن ذخیره نشده بلکه در حافظه ی روح ذخیره شده است . حالا با این همه ورودی که برای غذا رساندن به روح و ذهن خدا در اختیار ما گذاشته ، چه نوع غذایی برای روح تهیه می کنیم؟ و به خوردش میدهیم ، و انتظار چه خروجی داریم؟ دوست بزرگی مثال جالبی در این مورد میزد ، میگفت : تصور کن شما صاحب بزرگترین و مدرن ترین و به روز ترین کارخانه ساخت کنسرو لوبیا در دنیا هستی و خود شما هم مسئول خرید مواد اولیه برای این کارخانه ، حالا شما لوبیاهای خراب و کرم خورده و نا مرغوب تهیه کنی و یا هرچیزی باشد ، جز لوبیا . به نظر شما خروجی و محصول این کارخانه چه چیزی از آب در می آید؟ قطعاً آن محصولی که دوست داشتی تحویل نمی دهد با وجود اینکه بهترین و مجهزترین ماشین آلات را در اختیار داری ، پس مشکل کجاست ؟ بله درست است از ورودی و مواد اولیه ی نامرغوب است . در مورد بدن و جسم و ورودی آن که دهان بود خدا سیستمی قرار داده که به کمک ، رنگ و جلوه غذا ، بوی غذا و طعم آن می توانیم به این تشخیص برسیم که غذا احتمالاً خوب است یا نه ، اما برای روح با این همه ورودی و وسعت چطور متوجه شویم؟ خدا برای کنترل کیفیت غذای روح هم سیستم احساسات را قرار داده ، که هر چه که میبینیم ،می شنویم ، بو می کنیم ، مزه و لمس می کنیم اگر احساس خوبی برای ما داشت ، یعنی ورودی خوب و اگر حس بدی داشت یعنی ورودی نامناسب . احساس خوب و مثبت شامل: امید ، شادی ، اشتیاق ، عشق و ایمان است . و احساس بد و منفی شامل : ترس ، نگرانی ، خشم ، اضطراب و ناامیدی است و بقیه ی احساسات مثبت یا منفی به نوعی زیر مجموعه ی این احساسات هستند . واقعا در طول روز ما چه نوع غذایی برای روح و ذهن تامین می کنیم ؟ من روش ساده ایی را از استاد یاد گرفتم ، هر چیز خوب و خوشایندی که می بینم ، می شنوم ، بو می کنم و لمس می کنم ، اولین چیزی که در دلم می گویم یا به زبان می آورم شکر خداست یا می‌گویم بَه بَه چه زیباست ،چه مطلب خوبی شنیدم ، چه بوی خوشی ، چه مزه ی خوبی و چه لطیف و دوست داشتنی و هر طور بتوانم تحسین می کنم ومی گویم خدایا من تصدیق می کنم این نعمت ، ثروت و برکت را ، خدایا شکر ، الحمد لله ربّ العالمین . یا اگر ماشین مدل بالایی ببینم یا خانه زیبایی می بینم یا کسب و کار موفقی می بینم یا حتی بدن زیبایی را می بینم به همان صورت عمل می کنم ؛ گاهی چند ورودی برای غذای ذهن و روح با هم کار می کنند ، مثلا زمانی که گل سرخ ( گل محمدی ) میبینم ، رنگ صورتی فوق العاده اش ، عطر بینظیر گلاب و لطافت گلبرگهایش من را به وجد می آورد ، فقط می گویم خدایا شکر بابت آفرینش این گل زیبا و تصدیق میکنم این زیبایی و بوی خوش و لطافت را ، خدایا شکر . بله این روش ساده ایی است که من یاد گرفتم ، و واقعا احساس خوبی دارم خدایا شکر .

    و زمانی که نسبت به چیزی حس بدی دارم ، به آن توجه نمی کنم و اینجاست که دوباره آگاهانه سعی می کنم توجه ام را به سمت زیبایی ها جلب کنم . حال با توجه به دنیای فیزیکی و واکنش سریع بدن ، دردنیای متافیزیکی و نا مرئی واکنش ها به سرعت دنیای فیزیکی نیست و نتیجه ورودی ها و کانون توجه ما در روزها ، هفته ها یا ماههای بعد به صورت اتفاقات خوشایند و نا خوشایند در زندگی رخ میدهد ولی چون بین افکار و ورودی ها با اتفاقات فاصله زمانی است اکثرا تشخیص داده نمی شود که این اتفاق دقیقا بخاطر همان کانون توجه و فرکانس ارسالی خودمان است . و این است که اکثر انسانها به سمت شرک و خرافه پرستی کشیده می شوند و متوسل به جادو و جَنبل می شوند ، اما اصل مطلب که همان ( به هر چیز توجه و تمرکز کنی در زندگی اتفاق می افتد ) را درک نمی کنند . با توجه به آموزشهای استاد ، برداشتهای خودم را از غذای روح و غذای جسم بیان کردم و این که تلویزیون ، اخبار ، مجلات ، روزنامه ، حرف مردم کوچه و بازار ، شبکه های اجتماعی و …. جزء بدترین ورودی ها و غذاها برای روح و ذهن هستند .

    اما سئوال اینجاست که ما وقتی این ورودی ها را حذف می کنیم چه چیزی جایگزین این ورودی ها کنیم ؟ اجازه دهید در این مورد مثالی بزنم . زمانی که ما سر سفره هستیم و انواع و اقسام غذاهای خوشمزه سر سفره هست ، ما از هر کدام هر چقدر که دوست داریم می خوریم و سیر می شویم ، اما اگر در سفره غذای کمی باشد و ما را سیر نکند به ناچار به یخچال سَرَک می کشیم و هر چیزی که پیدا شود می خوریم تا احساس سیری کنیم . در مورد روح و ذهن هم داستان به همین شکل است وقتی که ما ورودی و غذاهای نامناسب را حذف میکنیم باید روح و ذهن را تغذیه کنیم تا مثل جسم ، سالم و سرزنده باشد . استاد با توجه به لزوم خوراک رساندن به روح و ذهن در سایت عباسمنش صدها فایل هدیه و صدها محصول فوق العاده را قرار داده اند که به نظر من در فایلهای دانلودی یکی از قوی ترین و خوشمزه ترین و عالی ترین غذاهای روح فایلهای توحید عملی است که حداقل چندین ماه غذایی عالی برای روح است ، بعد فایلهای سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت که تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت دارد و تمام فایلهای دانلودی دیگر که هر کدام رنگ و بویی خاص خود را دارد . تازه اینها فقط فایلهای هدیه استاد به ما دانشجویان بوده ، محصولات که دیگر شاهکاری برای خودش است . البته من فعلا فقط از کتابهای استاد و فایلهای هدیه استفاده کردم . و وقتی استاد به صراحت اعلام میکند که من بعد از امتحان هزار راه ، به این راه که بهترین و زیباترین است رسیدم ، پس دیگر بحثی ندارد و باید اجرا شود. این زیبا و دوست داشتنی نیست که به هر چیزی که برایت خوشایند است توجه و تمرکز کنی بیشتر در زندگیت وارد می شود؟ هر چیزی را که دوست نداری اصلا ولش کن بهش توجه نکن.

    در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2692 روز

      سلام به آقا علیرضا فوق العاده

      بسیار نکات زیبا و عالی ای رو گفتی. به خصوص در مورد اون کارخونه که اگر کارخانه دار مواد اولیه کرم خورده تهیه کند با بهترین ابزار کارخانه هم خروجی محصول فاجعه هست. بنابراین مهمترین چیز دادن ورودی مناسب به کارخانه زندگی یعنی ذهن هست.

      ماشاالله. آن قستی که گفتی که وقتی نازیبایی ببینم توجه ام را از روی آن برداشته و به زیبایی ها توجه میکنم بسیار فوق العاده هست. آفرین به مهارت شما.

      در خصوص سیستم احساسات عالی گفتید که ورودی نامناسب حس بد (ترس نگرانی اضطراب شک تردید بی ارزشی و ..) و ورودی مناسب حس خوب ایجاد میکنه امیدواری شجاعت جسارت لیاقت آرامش شادی

      هر روز به سمت زیبایی های بیشتر و ورودی های بی نظیر تر هدایت بشی و زندگیت را عالی بسازی. خدانگهدار و راهگشای مسیر باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2692 روز

      سلام به علیرضا عزیزم. چقدر لذت بردم از کامنتت. اون قسمتی که ورودی های جسم و روح رو با هم مقایسه کردی و در مورد شنوایی بینایی بویایی و لامسه و کلام صحبت کردی و مثال زدی بسیار پند آموز هست که ورودی ها چطور دارن عمل میکنن. واقعا به خاطر اینکه خداوند به ما لطف داشته و لیاقت حضور در این سایت فوق العاده رو داده سپاسگزارم و از اینکه این فرصت رو در اختیار من قرار داده تا روی خودم کار کنم بی نهایت ممنونم. از شما سپاسگزارم که به خوبی به قوانین عمل میکنی و کامنت فوق العاده ات را برایمان گذاشتی. نکته زیبای بعدی کامنت شما مثالی هست که در خصوص درس استاد به شاگرد زدی که گفت پس کی دروس زندگی به من آموزش میدهی؟ و سرش را زیر آب کرد و نگه داشت و بعد سرش را بیرون آورد و گفت آن زیر به چه فکر میکردی و چه چیزی را میخواستی؟‌ گفت نفس. فقط میخواستم نفس بکشم و گفت برای درک و یادگیری قوانین زندگی هم باید همینقدر تشنه و طالب باشی. خدایا چنین تشنگی ای را در من ایجاد کن که لحظه به لحظه به دنبال درک و اجرای قوانین زندگی ات باشم زیرا ارزشش را دارد رنج ها را از من دور کرده و لذت و زیبایی و نعمت هایت را وارد زندگی میکند. زیبایی دیگر کامنت شما آن قسمتی بود که در خصوص کارخانه لوبیاسازی با بهترین تجهیزات صحبت کردی که اگر همان کارخانه مواد اولیه نامرغوب یا مواد نادلخواه دیگری را به عنوان ورودی به بهترین ابزار دنیا بدهد خروجی اش غیر دلخواه هست. پس اگر ما هم به بهترین ابزارهای خداوند یعنی ذهن و مغزمان ورودی نامناسب بدهیم همین بهترین ابزار خروجی نامناسب و نادلخواهی را ایجاد میکند پس باید ورودی های سالم و عالی و لذیذ و همجهت با خواسته هایمان بدهیم تا اتفاقات عالی و دلخواه برایمان رخ دهد. خدایا شکرت از شما دوست عزیزم سپاسگزارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Ali reza nasabi گفته:
        مدت عضویت: 2070 روز

        محمد صادق جان سلام

        خوشحالم که کامنت من رو خوندی و استفاده کردی من فقط قصد و نیتم گسترش آگاهی های این سایت الهی بوده و خود خدا هم کمکم کرد و داستان ها و مثالها رو به یادم آورد.

        در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      sara گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      سلام اقای علیرضا .. چقدر کامنت تاثیرگذار و فوق العاده ای نوشتید

      من تابحال کامنت کسی رو ریپلای نزده بودم (فقط لایک میکردم)

      درک شما از قانون (ورودی ها) و تحلیل قشنگ شما و مقایسه ای که بین ورودی های ذهن و غذاخوردن داشتید برای من شگفت انگیز بود

      بخصوص اونجاییکه گفتید وقتی ما به اندازه کافی از غذای سالم نخوریم بالاخره باید سیر بشیم و ممکنه با غذای ناسالم بخوایم معده رو پر کنیم

      و این تشبیه زیباتون ک دقیقا ذهن ما هم همینطوره و اگر اون رو با ورودی های خوب (درجهت اهدافمون) پر نکنیم با ورودی های نامناسب پر میشه

      درواقع ذهن مثل یک دستگاه مکنده قوی ، ورودی هایی که از گوش و چشم و بینی و حس لامسه و چشایی دریافت میکنه رو میکشه و جذب میکنه و ساعتها در حال تجزیه تحلیل اون ورودی هاست.

      یه صحبت کوچولو با استاد نازنینم دارم که اگر این کامنت رو میبینند بخونند

      شبکه های مجازی خیلی بستگی داره که ما چطور ازشون استفاده کنیم .. من برای تمرکز روی نکات مثبت سراغ پیج بلاگرهایی میرم که مقیم کشورهای خوب دنیان و آزادی مالی و روابط و عشق تو زندگیشون هست و واقعا از دیدن حس و حالشون لذت میبرم(بخصوص بلاگرهایی که شبیه تر به خودم هستن)

      وقتی جشن های سالگرد ازدواج و یا احساس خوبشون نسبت به بچه اشون و یا ثروت و ماشین عالی و حس خوب و دریافت میکنم لذت میبرم و تحسین میکنم

      اتفاقا از وقتی که روی ذهنم کار میکنم تو شبکه های اجتماعی هم احساس خوب رو جذب میکنم.

      درهرحال شاد باشید و مانا

      به شما دوست عزیزمم تبریک میگم سعادت مند باشید خدایارونگه دار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Ali reza nasabi گفته:
        مدت عضویت: 2070 روز

        سلام به همکلاسی خوبم

        ممنونم که افتخار این رو داشتم که اولین کسی باشم که براش کامنت میزاری و قطعن دوستان خوب زیادی هستند که درک فوق العاده تری نسبت به قوانین داشته باشند .

        حس خوب ، حس خوب و حس خوب نسبت به همه چیز معجزه ست

        فقط توی مسیر بمون و هر روز فایلهای استاد رو ببین .

        در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    سلام

    ضمن ستایش رب العالمین و تشکر از استاد عزیز و هرانکه دراین بزم در راستای رشد شخصیت فردی و گسترش زمین نقش دستی از دستان خداوند رو بازی میکنن

    شروع میکنم به مختصر تایپ برداشت شخصیم از فایل ارزشمند ” غذای روح ” در هفتمین مدار سفرنامه پربرکت:

    فکر سالم در بدن سالم یا بدن سالم با فکر سالم ؟؟؟؟

    ما برای خوراکمون خیلی ارزش قائلیم گاها کلی وسواس ، قبل خوردن خوراکی از چندین فیلتر ردش میکنم بعدش قورتش میدیم.

    این یک قانونه هرکسی که عقل درستی داشته باشه حتی اگه بر اثر گشنگی یا تشنگی رو به موت هم باشه هیچ وقت آشغال یا کثافت نمیخوره !

    چون میدونیم تحمل فشار گشنگی یا تشنگی به مراتب راحت تر از درد و رنج مسمومیت یا مریضی هست .

    ما برای وارد کردن مواد به داخل بدنمون بی نهایت مواظب هستیم و همیشه به دنبال دستچینی از محصولات یا بهترین قسمت غذاها هستیم.

    چون میدونیم اگه به کمتر از خوب یا عالی راضی بشیم بلافاصله بدنمون واکنش نشون میده و شاید در بعضی موارد مواد رو پس بزنه و از دهان به صورت ناخودآگاه بیرون بیریزه

    اما هیچ وقت به ورودی های ذهنمون یا کانون توجهمون دقتی نکرده بودم !

    ینی خیلیا اینجورین ، چون نتایج ورودی های ذهن در طول زمان خودشو نشون میده متوجه نمیشم که اینکه درامدم از یه حدی بالا تر نمیره بخاطر چک کردن دائم اخبارو مکالمه در مورد تورم و کمبوده

    هیچ وقت ذهن استدالی اینجوری برخورد نمیکنه

    میگه اینکه اوضاع مالی خرابه بخاطر رکود کشوره ، هیچ ارتباطیم با این حرفا نداره !

    در صورتی که این قانونه ، جهان یا کائنات شرایط و اتفاقی رو برای ما فراهم میکنه که ما پیش ازین بر اساس فرکانس ها یا کانون توجهمون یا فکر غالبمون بهش گفتیم .

    اعتراف میکنم کم کم دارم این دیالوگو میفهمم

    این مثال خیلی کمکم کرد :

    تو خیابون بیشتر ماشین های تمیز و مدل بالا تو چشمته یا ماشینای خرابو کثیف ؟

    ناخوداگاهت اگه روی فقر برنامه ریزی شده باشه و باور کمبود توی افکارت باشه نا خودآگاه چشمت روی ماشینای مدل پایینه!

    و هر جاییم میری دورت پر میشه از داغونا !!

    یک نکته ملموس تر برای خودم :

    مثلا قصد خرید ماشین جدیدی رو داری ، چون کانون توجه یا فکر قالبت در مورد اون ماشینه ، این کائنات تورو مکان تورو جوری با شرایط همسو و همزمان میکنه که دائم اون مدل ماشینو تو خیابون میبینی یا در موردش میشنوی !

    یادم میاد که پژو پارس رنگ خاکستری اونم حتما داشبورد و فرمون اپتیمایی دلم میخاست!

    اون زمان با قانون اشنا نبودم (۸/۹۸) تو خیابون هی ماشینای خاکستری میومد جلوم ، ینی جوری شده بود ردیفی یه پالت از شماره رنگ های مختلف خاکستری باهاش روبه رو میشدم.

    و در نهایتم به لطف خدا یکی از بی خط و خش ترینشو خریدم ، خداروشکر

    پس حواست باشه داری به چی فکر میکنی همون واست پدید میاد

    شاعر میگه

    تو آنی که در اندیشه آنی

    همین قدشو بلدم خخخخخخ

    پس همونطور که هیج جوره حاضر نیستم غذای مسموم یا اشتغال بخورم هیج جوره طرف ادمای آشغال یا مطالب زرد و کثیف نمیرم

    همونجوری که از رایحه خوب استقبال میکنم و بیشتر میخام بوش کنم سعی میکنم دنبال چیزای مثبت و هر لحظه به فکر افزایش حال خوبم هستم

    همیشه تو هر چیز نکات مثبت و خوبشو ببین دقیقا جوری لحظات خوبو شکار کن که انگار توی سلف غذا مشغول تست بهترین طعم ها هستی.

    در کل نگاهت درمورد افکار خوب یا بد دقیقا هموجوری باشه که در مورد غذا خوردنو خوراکی ها داری

    و یادت نره ذائقت چیه !! شاید یه غذایی به ظاهر خوشگله اما تو تندی رو بیشتر از ترشی دوس داری ، هرچقدرم زیبا بود تستش نکن چون بدنت پس میزنش !

    یا مثلا همونجوری که اسب یا خر مرده بد بو رو نمیخوری

    همونطورم افکار بد که میاد تو فکرت و تعارف میشه سریع به چیزای خوب فکر کن

    فکر کردن به افکار بد و منفی = جویدن دم موش با چاشنی لجن!

    خخخخخخ

    ینی اینجوری اهرم رنج میسازم

    خخخخخخخخ

    خخخخخخخخخ

    ——————————————————–

    مسئله اصلیم اینکه چطور حالمو خوب یا حسم خوب کنم و همنجوری نگهش دارم ؟

    چطور وقتی تو تضاد هستم و بد جور نیازش روم داره فشار میاره از یک نقطه نظر دیگه بهش نگاه کنم ؟؟

    همممم نمیدونم

    استاد گفت به چیزای مثبت و خوبیای هر چیزی نگا کن

    افکاری رو تو مغزت پرورش بده که بهت احساس قدرت میده

    احساس امید احساس پیشرفت

    فکر کردن در مورد وضعیت دلار و قیمت سکه و مذاکرات فقط استرس و حال بد میاره

    حالا میخام این حرف استادو با دستاورد خوب بودم میکس کنم ببینم چه معجونی میشه

    تا پیش از این برای ایجاد حال خوب :

    یه لیست از کارایی که میتونه حس خوب بده رو نوشتم

    بعد بر اساس میزان درستی و دسترسیم اولویت بندی کردمو انجامش میدادم

    مثلا :

    ۱. موتور سواری روی تبه ها و کوه

    ۲. ماشین سواری توی گل و لای یا خاکی

    ۳. پیاده روی و طبیعت گردی و پالخت راه رفتن رو زمین و غلط زدن و کثیف کردن لباسام

    ۴. شنا در ابهای گیر های بزرگ یا استخر

    ۵. خوابیدن

    ۶. با تبر یا چاقو چوبی رو قطعه قطعه کردن

    ۷. کوبیدن سنگ به بدنه سخره تا وقتی پودر بشه ( راه کار عالی برای تخیله انرژی یا زمانی که خیلی ناراحتم یا صبر کردنو طی تکامل اذیتم میکنه )

    که تا الان گزینه ۴ خیلی روم جواب مثبت داده و اوردمش در صدر انتخابام ، اینجوری وقتی افکار منفی و تضاد ها فشار میره میزنم به اب رفرش میشم

    اما باز کاملا راه کار کنترل ذهمنو نمیدونم چون توی آب هم گاهی میاد سراغم اما با دست پا زدن سعی میکنم خودمو خسته کنم تا شب زود خوابم ببره و هم اون لحظه نفس نفس زدنم باعث بشه یادم بره فکره رو !!!

    یا رب العالمین

    ای منتهای کمال من رو به تو میارمو تمایل دارم تمام تمرکزم روی تو باشه

    خدایا ازت متشکرم که اجابتم میکنی و منو هدایت میکنی به راه راست

    راه کسانی که میتونن خیلی راحت ذهنشونو کنترل کنن

    راهی که منتهی میشه به انعمت علهیم / سعادت در دنیا و اخرت

    کاری هم به کار کسانی که بادی به هر جهت هستن یا کسانی که منفی گرا هستن ندارم

    آمین

    /

    /

    ( ۹۱day )

    /

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    بهزاد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته و اعضای گروه با کنترل ورودیهای ذهن میتوان خوراک فکری خوب به مغز رساند بطوری که با دوری کردن از رسانه هم دیدن وهم گوش دادن و دوری کردن از بحث های بی فایده و دوری از محیط هایی که افراد منفی گرا قرار دارند و با کنترل روابط مان با دیگران و خواندن کتابهای خوب و آموزش دیدن از طریق همین دوره وعمل کردن به آن ذهن خود را از آلودگی ها پاک کنیم تا باورهای اشتباه گذشته پاک شوند و با ایجاد باورهای جدید زندگی زیبایی را تجربه کنیم باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    بهزاد حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی و خانم شایسته وهمه ی اعضای گروه کلام گران بهاء استاد گرانقدر کاملا درست است با توجه به اینکه در گدشته پرونده های باورهای اشتباه در ناخودآگاه ما تشکیل شده است و با توجه با همین باورها زندگی میکنیم با کنترل ورودیهای ذهنمان که از طریق رسانه و همنشینی با افراد منفی گرا و حتی بحث های بی فایده با دوستان و آشنایان بوجود می آید به فکر غذای عالی برای روح مان باشیم و آن هم امکان پذیر نیست مگر با داشتن آگاهی که من به این نتیجه رسیده ام که اگر میخواهیم زندگی خوبی داشته باشیم باید یک الگوی عملی داشته باشیم که این الگوی عزیز پیشاپیش در جلو ما در حرکت است اما برای اینکه یک خانه خوب داشته باشیم باید خانه ما شالوده و ستونهای خوبی داشته باشد که برای خوب زندگی کردن هم باید شالوده خوبی پایه ریزی شود و آن هم گذراندن دورهای عزت نفس و کشف قوانین است با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نسرین ویسی گفته:
    مدت عضویت: 2240 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    هفتمین  روز سفرنامه

    خدایا شکرت امروز یه روز عالی ودرجه یک داشتم واز صبح همینجور دارم آگاهی دریافت میکنم خدایا شکرت برای این لیاقت واین خوشبختی .خدایا برای سپاسگزاری از تو مینویسم وامید وارم مفید باشه .این اولین قسمت از سفرنامه هست که قبل ازشنیدن فایل وخوندن کامنت ها با گوشت وپوست واستخوان درکش کردم .یه نکته ای اینجا هست که استاد هم گفتن اینکه ما تا غذای بد میخوریم حالمون بد میشه ومیفهمیم که ازون غذا بوده ودفعه دیگه مواظبیم که اون اتفاق نیفته ،وحالا به لطف این آگاهی ها وهدایت خداوند جوری شده که من تا یه کار اشتباه میکنم نتیجه ش رو میبینم ومیفهمم وخدای من شکرت شکرت بابت این فهمیدن این یه نعمت بزرگه  که قبل از این آگاهی ها نداشتم قبلا نمی دونستم احساس گناه چه بلایی سرم میاره   قبلا نمی دونستم حرف زدن وهمدردی کردن با ادمهایی که ناله میکنن وغر میزنن ومایوسن چه عواقبی داره ولی حالا خووووب فهمیدم 😩وجالب اینجاست قبلا چون زیاد دچار این نتایج بد میشدم زیاد اذیت نمیشدم یا عادت کرده بودم  ولی الان اصلا برام این نتایج قابل تحمل نیست وبرام سخته که حتی یه ساعت حالم بد باشه خدایا شکرت ببین به کجا رسیدم  ،واین خیلی خوبه خدایا شکرت که تا یه ورودی بد به ذهنم میدم اینقدر زود میفهمم وبرام گرون تموم میشه این باعث میشه جدیتر باشم وهرلحظه مراقب ورودی ها باشم . استفاده از اهرم رنج ولذت یعنی همین یعنی تو بدونی (با گوشت وپوست واستخوان  )که اگه الان داری با زن داداشت در مورد گرونی خونه وپیدانشدنش همدردی میکنی یعنی در چند روز اینده اتفاقاتی برات میفته که این مطلب گرونی خونه رو بیشتر درک کنی ومایوس وناراحتتر بشی .واین رنج حالیت میکنه که دیگه ازین کارا نکنی واگه دوباره این موقعیت برات پیش  اومد بدونی که قانون شوخی بردار نیست وبدون توجه به حرفهای دیگران تو از فراوانی واینکه خیلی ها تونستن یه خونه خوب رو با قیمت مناسب وکمتر بخرن بگی .یا حتی در مورد بیماری که این روزها هرجا میشینیم حرفش هست باید اعراض کنم چون خوب فهمیدم با توجه بهش وحرف  زدن در موردش حتی اگه به شوخی وفان  باشه چه رنجی خواهم برد ومریض میشم .وبرعکسش وقتی ورودی های خوب به ذهنم میدم چقدر حالم خوب میشه چقدر لذت میبرم وهمین لذت هست که باعث میشه بیشتر وبیشتر فایل گوش کنم همین لذت هست که باعث میشه همش تو سایت باشم وکامنت های بی نظیر بچه ها رو بخونم وهمین لذت باعث خوندن قرآن میشه . اهرم رنج ولذت یعنی همین هرلحظه بدونی این غذایی که به روحت میدی  چه عواقبی داره .خدایا شکرت برای این درک واین آگاهی وسپاسگزارم بی نهایت از استاد عزیزو مرد خدا وخانم شایسته مهربان وبچه های آگاه سایت که با خوندن کامنتاشون آگاه تر وامیدوارتر میشم وخیلی بهم کمک میکنن .خدایا شکرت برای نوشتن این کامنت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فرهاد سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2048 روز

    سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان گرامی چند ماه پیش تصمیم گرفته بودم که فقط از تلویزیون فوتبال تماشا کنم اما امشب تصمیم گرفته بودم که فقط فوتبال تیم محبوبم رئال رو تماشا کنم که خدا منو به سمت این ویدیو هدایت کرد والان تصمیمم رو عوض کردم و تلاش میکنم که تلویزیون رو صددرصد از زندگیم بندازم بیرون مخصوصا الان که کلا اخبار بد اقتصادی و کرونا دارن پخش میکنن.

    استاد عزیز این ویدیو خیلی پیام دیگه داشت که به درد الانم میخورد که اگر بخوام بنویسم یه کتاب میشه.

    فقط میخوام از شما و خانوم شایسته عزیز سپاس گذار باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: