غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 70
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
از لحظه ای که متن مربدط به امروز رو خوندم به خودم نگاه انداختم و دیدم من به حدی مواظب غذای روحم نبودم که باعث شده بود من حتی متوحه غذای جسمم نباشم من یا روزی فقط یه وعده غذا میخوردم اونم از بیردن و ۹۰٪ مواقع فست فود
با دریافت آگاهی های این فایل نمیدونم چرا ولی یه آرامشی منو گرفته انگار یه قدرتی وارد من شده یا درونم فعال شده که واقعا کمتر چیزی میتونه منو نگران و درکیر کنه منی که کلا over thinking بودم همیشه و کوچکترین مسئله ای توی مسائل بی اهمیت منو کلی درگیر میکرد الان خیلی راحت میتونم کنار بیام با خیلی چیا و از کنارشون رد شم و رها کنم و بیشتر حواسم به خرج کردن انرژیم هس
خدایا شکرت برای این نسیر و این آگاهیای ناب و این استاد و عشق جانش مریم بانوی عشق که انقد قشنگ با اینکه خودفایل و توضیحاتش انقد واضحه بازم برامون راهکار و توضیح گذاشته
خدایا شکرت که ۷ روز با این سایت و آگاهیا جلو اومدم
روز هفتم
کرمان
سلام خدمت دوستان عزیز
بهمن سال ۹۹ بود که من در شرایط روحی بسیار سختی بودم و اینقدر خسته از زندگی، کلافه، و داغون بودم همه سختی ها و فشارهای زندگی دیگه تمام توانم را نابود کرده بود و یک لحظه با تمام قدرت گفتم خدایا لطفا منو کمک کن من واقعا میخوام که تغییر کنم. از همون روز کتاب های زیادی در زمینه شادی. تمرکز ذهن و اعتماد به نفس خریدم شروع کردم به خوندن کتاب ها و نت برداری کردن و هر ایده ای که داخل هر کتابی بود اجرا میکردم. کم کم هدایت شدم به سمت کتاب نیروی حال از اکهارت توله. بسیار بسیار کتاب بی نظیری بود واقعا کتاب فوق العاده است این کتاب زندگی منو متحول کرد سعی میکنم ماهی یک بار این کتاب را بخونم. در اردیبهشت ۱۴۰۰ به طور اتفاقی در اینستا با کلیپ های استاد آشنا شدم.اینقدر گفتگوهای ذهنی من زیاد بود که فکر نمیکنم شخصی در این دنیا وجود داشته باشه اینقدر صدای ذهنش زیاد باشه. ابتدا خواستم توجهم را به نکات مثبت زندگیم بدم اما ایقد ذهنم شلوغ بود که این کا ر برام واقعا سخت بود. به مدت ۳۰ روز تماما به ذهنی را تمرین کردم و هر لحظه تمام توجهم را به کاری که انجام میدادم معطوف میکردم و اصلا فکر نمیکردم و اجازه نمیدادم هیچ فکری تو ذهنم شکل بگیره وقتی این سکوت ذهنی را تمرین کردم چقدر احساس من عالی شده بود و تمرکز من زیاد شده بود من قبلا اینقدر حواس پرت بود و درگیری های ذهنیم اینقدر زیاد بود که اگر کتابی یا هر وسیله را چند ثانیه پیش جایی میذاشتم هر چی فکر میکردم یادم نمیومد کجا گذاشتم همیشه وسایلم گم بودند. و این حواس پرتی روی اعتماد به نفسم خیلی زیاد تاثیر گذاشته بود. بعد از اینکه ۳۰ روز بی ذهنی را تمرین کردم تازه احساس میکردم سلول های بدنم و ذهنم هوای تازه ای را استشمام میکنه و همه چیز در اطرافم یه حالتی دیگ داشت و من واقعا حس میکردم همه چیز تولدی دوباره گرفته. یه دوره ۳۰ روز دیگر برای خودم تمرین شکر گذاری گذاشتم در ابتدای تمرین شکر گذاری چون من از بی ذهنی حالا به تفکر به نکات مثبت ذهنی رسیده بودم دوباره ذهنم شروع به سر و صدا میکرد چون نمیتونستم بین بی ذهنی و شکر گذاری تعادل برقرار کنم کم کم با برنامه روی خودم تلاش کردم جاهایی که واقعا نیازی به فکر کردن ندارم ذهنم را کنار بزارم و فقط از آنچه وجود داره لذت ببرم.بعد کلاس ها شروع شد مهر من رفتم مدرسه. با اینکه معلم وسواسی بود و هیچ وقت سر کلاس روی صندلی نمینشستم به خاطر استرس زیاد مرتب کتابای بچه ها را چک میکردم اجازه نمیدادم هیچ دانش آموزی در کلاس صحبتی کنه هر مطلبی را خیلی زیاد توضیح میدادم و فکر میکردم چون یاد نمیگیرن باید دوباره بگم. دوباره با تلاش مضاعف شروع کردم به حفظ آرامش خودم. کم کم نشستن روی صندلی را تمرین کردم و کمک گرفتن از بچه ها برای تدریس. توضیح کمتر مطالب و باور به اینکه یاد میگیرند، ارتباط مناسبتر با بچه ها. بی توجهی به شلوغی بچه ها در کلاس. خداروشکر الان میتونم خیلی راحت بدون هیچ نگرانی کلاسم را مدیریت کنم و نسبت به رفتارهای نامناسب بچه ها بی تفاوت باشم. توجهم را روی نکات مثبتشون بزارم و تنها به قلب های پاکشون و دل مهربونشون فکر کنم. روابطم خیلی عالی شدم. تمرکزم در کارها خیلی عالی تر شده. کارهام با عشق و با حوصله انجام میدم اینقدر دیگه کارهام با حوصله انجام میدم که میبینم یک ساعت فقط دارمچند تا بشقاب میشورم تمام تمرکزم روی گلهای ظرف ها و لذت بردن از این کاره . که البته به نظرم لذت بردن از انجام کارها خیلی خوبه ولی باید کمی روی سرعت عملم هم کار کنم. خداروشکر میکنم از این مسیر و از این همه آرامش.
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
واقعا خدا به باورهای های ما پاسخ میده دقیقا الان میخوام یه رد پا بزارم تا اینکه انجام بشه بعد بخوام بگم
من همین امروز یه دفتر برداشتم نوشتم از فراونیا چون اومدم به شهر دیگه امروز به خدا گفتم هدایتم کن بعدش یه چیزی از درون بهم گفت برو سمت بالای شهر رفتم دقیقا همونجا دوباره به خدا گفتم چه کار کنم رفتم بهم گفت اون بالا رو ببین که زده بود استخدام بیمه
رفتم تعطیل بود زنگ زدم گفت چرا میخوای توی این شهر بمونی اجاره بدی یا چیزی بیا فردا هماهنگ میکنم که بری شهر خودت و دقیقا من مطالب رهایی خواسته رو خوندم که اگه من مهاجرت کردم شد شد نشد ناراحت نمیشم و به خدا گفتم به شیوه وروش خودت هدایتم کن که قراره فردا برم برای مصاحبه
خدایا توکل برتو❤️
ب نام خدا
سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش
راستش باشنیدن این فایل کمی فکر کردم و دیدم گاها دستپخت هر کیو نمیخورم یعنی هم طعم غذا هم شکلش خیلی برام مهمه و خب وقتایی ک مهمونی میریم و ما کم غذا میخوریم مامانم میفهمه ک ما از غذای هر کی خوشمون نمیاد یاهرجا نمیریم رستوران.وخب فک کردن ب این موضوع و۱سری از آدم های اطرافم ک وسواسی هستند نسبت ب آب بهم یادآوری کرد ک درست وسواس ب آب خوب نی ولی همین وسواس میتونه نسبت ب توجه ما باشه برای محیط اطرافمون.
نکته دیگه اینکه استادوقتی گفتین ۱فاصله زمانی هس بین ارسال فرکانس ما و نمود عملی اون داده تو زندگیمون گاها این فاصله خیلی کم حتی همون موقع انگار دریافت میکنم مثل این میمونه ۱فکری نسبت ب ۱موضوع دارم بعدش بلافاصله اونو از زبون یکی دیگه میشنوم یعنی میخوام بگم شدت اون فرکانس هم خیلی مهمه
و گاها من دیدم وقتی تو۱جمعی صحبت از دزدی شده تو همون روز هر جا رفتم حرفش بوده یاچند روز پشت سرهم این اتفاقات افتاده وقتی دقت کردم فهمیدم چون فاصله کم بود فهمیدم وقتی تمرکزم رو۱چی میزارم چقدر از اون بیشتر وبیشتر میشه ولی اگه فاصله زیاد باشه گاها یادم میره
و خب چیزی ک من توش موندم اینه ما گاها سر سفره ایم و خب اعضای خونواده صحبت های منفی دارن اونو چیکار کنیم؟؟؟
ولی خوشحالم ب خاطر کار دیشبم.دیشب گوشیم شارژ نداشت زدم تا پر ش کلافه بودم نمیدونستم چیکار باید بکنم تو اون لحظه و خب برای اینکه جلوی واگویه هارو بگیرم یادم افتاد از طریق کامپیوتر برم سراغ فایل های سفر ب دور آمریکا.و خب خیلی خوشحال شدم آگاهانه تمرکزم گذاشتم بر زیباییها.از طرفیم چند وقت بود سفر ب دور آمریکا رو ندیده بودم و خب تا من سفرب دور آمریکا و ببینم گوشیمم شارژرم شد.این شاید بگم جز اندک کارام بود برای کنترل ذهنم اما آگاهانه و خوشحالم ک این فایلو گوش دادم و ۱کار عملی کردم بالاخره خدایاشکرت باعشق.
خدایاشکرت باعشق
سلام به استاد گرانقدرم و عزیزانی که مثل من در راه رستگاری هستند لطفا بندرو راهنمایی کنید من برای اینکه ورودی های ذهنم مثبت باشه اوایل تو خیابون و محل هایی که عبور میکردم از زشتیها و افراد منفی دوری میکردم و این عمل من باعث خانه نشینی من شده و شرایط اینکه به مکان های زیبا برم ندارم بنظر شما من کار درستی میکنم یا نه ممنونم از سایت عباس منش
به نام خداوندهدایتگر
باسلام خدمت همه خانواده عزیزوباسلام به استادنازنینم وخانم شایسته بانوی مهربان
من بالا ی یک سال که بااین سایت وآموزه های آن آشنا شدم وازصبح تاساعت ۱۲شب صدای استادتوگوشمه چه فایلهای رایگان باشه چه فایلهای ۱۲قدم که قدم طلایی دهم هستم ورودهام وکنترول میکنم تلویزیون وفیلم وسریال اخبار شبکه های اجتماعی وافرادنامناسب منفی باف فاصله گرفتم روباورام دارم کارمیکنم مسیرهای رفت وامدم ازجاهایی که سرسبزوپرازباغ انتخاب میکنم ازلحاظ آرامش روابط سلامتی نتیجه های خوبی گرفتم من ۲۷سال بادخترخاله خودم که تقریبا باهم بزرگ شدیم ازدواج کردم ودوفرزندیه پسر۲۴ساله ویه دختر۲۰ساله دارم تاقبل ازاین ۲۷سال خدامیدونه یک بابه همسرم کلمه دوست دارم یاعاشقتم نگفته بودم حتی به فرزندانم اما الان به لطف خداواموزهای شمااستاد زندگیم روزچندبارازکلمه عاشقتم استفاده میکنم حتی خانم روعزیزدلم صداش میکنم ازنظرسلامتی اولین زمستانی بودکه من سرماخوردگی نداشتم ونه هیچ مریضی دیگه من چون شغلم قالبسازی وکارسنگین خیلی کمردرد وپادر داشتم اماالان به لطف الله مهربان یک بارنه کمرم نه دپاهام دردگرفته ازلحاظ روحی خیلی عالیم خداروشکر ازصبح تااخرشب پرانرژیم
اینهارونوشتم تابرسم به اصل موضوع که ثروت ونعمت باشه
من یه سه سالی ازشغل اصلیم به خاطرباوهای خراب قبل فاصله گرفتم ویه مغازه خشک بارفروشی بازکردم بعدازدوسال خورده ای دیدم فروشم روزبه روزکمترکمترمیشه هزینهام داره میره بالا ازجنسهای مغازم کمتر میشه تااین توسط یکی ازهمسایگان دعوت به بازاریابی شبکه ای بودم اولش برای مسائل مالی وارداون شبکه شدم امابعدچندجلسه که درجلسات انهاوچندفانی که دریکی ازباغهای کرج بودشرکت کردم دیدم ایناچقدرحالشون خوبه منم ذاتن آدم فانی هستم خیلی خوشم امدوحرفاشون همش امیدبخش بودیه یک سالی باهاشون بودم هیچ کارخاصی نمیکردم نه درامدی ونه چیزی فقط به خاطرحال خوبی میرفتم تااینکه یکی ازدوستان پیج یکی ازاساتیدموفقیت که بعدازاشنایی بااستادمتوجع شدم ازشاگردهای استادبوده خیلی ازحرفاش خوشم اومدکه حتی یک دوره هم ازش خریدکردم بعدیه مدتی دیدم فقط حالم خوبه وهیچ خبری ازنتیجه نبودتوهمین حال وهوابودم که به لطف خداتوکانال تلگرام اون بنده خدایکی فایلهای شماروگوش دادم دیگه همروهمه چی ول کردم چسبیدم به فایلهای رایگان این سایت دوسه ماهی بودرگباری فایلهاروگوش میدادم داخل مغازه که بودم هرقطعه فلزی یاپلاستیگی دم دستم بودبه قالبش فکرمیکردم وتوذهنم روش ساختش طراحی میکردم تااینکه یک روزبرادرخانمم زنگ زدگفت آدرس دارم یه بنده خدایی اومده نزدیک شما ببین چطوری میتونی کارشوراه بندازی رفتم پیش اون بنده خدادیدم دنبال قالبسازبرای ساخت قالب لامپ کم مصرف میگرده سرتون دردنیارم اون معرفی واون طراحی وفکر کردن به ساخت قالب درذهنم به یک ماه نکشیدکه من دوباره شروع کردم به قالب سازی درمجموعه اونها ۶ماه همه چی خوب بودتابه مشکل مالی خوردن من ظاهرا داشتم سخت روخودم کارمیکردم تمام وقت ولی چون ادامهای که براشون کارمیکردم همش توجه شون به اوضاع خراب مالی بودمنم تمام فایلهای که گوش میکردم به محض اینکه استادیک حرف یاقانونی میگفتن من سری توذهنم بجای اینکه اون قانون توزندگی خودم بکارببندم به این فکرمیکردم چه طوری این قانون برای اینهاجابندازم که توجه شون برگرده این اتفاق آنقدر ریزوخوشگل توذهن من بهش توجه میشدکه بااین که من صبح تاشب فایل گوش میدادم وکامنت بچه های نازنین سایت میخوندم متوجه این توجه به کمبود ثروت خودم نشدم وبه خاطرهمین اول کامنتم ازپیش رفت مالیم چیزی ننوشتم امروزکه روزهفتم تحول زندگی فایل وکامنتهای بچه هاروخوندم اونجای که استادفرمودن مثل معدت به ورودیاتم واسواس داشته باش اصلا یک دفع چراغی درذهنم روشن شدکه همین همین همین وسریع اون حرف استادیادم اومدکه وقتی این اموزهارویادمیگیری که خودت اجراکنی تااینکه بخوای برای بقیه توضیح بدی اصلایه جوردیگه مشنوی ویادمیگری ازهمتون سپاسگزارم که وقت گذاشتیدواین کامنت خواندید
خداروشکر که امروزم هدایتم کردتااین قوانین بدون تعقیرش روبهتردرک کنم
خداروشکر به خاطر حضورم تواین مسیرسبز
خداروشکر بخاطراینکه تونستم این کامنت بنویسم
شادوسلامت وسربلنددردنیاواخرت باشید
ردپای تحول 7-1: آگاهی های جلسه هفتم
سلام و صد سلام خدایا عاشقتم امیدوارم که ابراهیمت باشم 🥰🥰
.همانطور که مواظبم چه غذایی وارد بدن میشود باید به همین اندازه مواظب ورودیهای ذهنم باشد مراقب باشم چه میگویم چه میشنوم و میبینم چه به یاد میآورم و به چه فکر میکنم
.باید زمان تغذیه ذهن مانند زمان تغذیه جسم مواظب باشم و غذای سالم و مورد تایید وارد ذهنم کنم چون تمام اتفاقات ما بدون استثنا نتیجه کانون توجه و ورودیهای ذهن ماست
.هر موضوعی که آرامش ما را مختل کند همان غذای مسمومی است که ذهن ما را بیمارتر و باورهایمان را محدودتر میکند پس گله شکایت شنیدن درد دل را کنار میگذارم
. توجه به هر و ورودی مسموم یعنی ارسال فرکانس یک ناخواسته دیگر که نتیجه آن ورود اتفاقات ناخواسته بیشتر است تنها راه خروج از این حلقه معیوب تغذیه ذهن با غذایی مناسب است
.باید ذهنم را در معرض ورودیهای قرار دهم که احساس بهتری به من می دهد و را سپاسگزار تر می کند هر عکس و فیلم و آهنگ را گوش ندهم و توجه نکنم
.وقتی ما به چیزی توجه میکنیم فرکانسی به جهان هستی ارسال میکنیم جهان اتفاقات و موقعیت هایی را برای ما به وجود میآید که اساس آن ها فرکانسهای ماست
.وقتی یک ورودی نامناسب به ذهنت میدی همون لحظه تاثیرش را نمیبینی بلکه ماه ها هفتههای بعد میبینی منتها این فاصله زمانی یکم طولانیه و افراد به شانس و تقدیر و خواست خدا نسبت میدهند اصلاً به چیز اصلی که فکرت ورودیهای تو هست توجه نمیکنی
.جهان هستی شرایط موقعیت و افرادی رو توی زندگیت میاره که همسنگ و هم مدار با کانون توجه تو هست تمام اتفاقات به واسطه چیزی است که به آن توجه میکنم
. حتی خود خدا هم بارها در قرآن گفته که با آنچه توی زندگیت اتفاق افتاده و میوفته به واسطه چیزی که از قبل فرستاده ای و خداوند بندگانش ظلمی ندارد
. لطفاً حواست به شبکههای اجتماعی و باورهای مخرب باشه هر جمله آنها تو را از موفقیت و ثروت و سلامتی دور میکند اما چون فاصله زمانی بین اتفاقات زندگی ما و کانون توجه ما هست کسی این قانون رو درک نمیکنه پس تمام توجه ات رو بذار روی نکات مثبت طوری که تمام توجه به سمت خواسته ات بره
. باورهای محدود و مخرب با تغییر افکار و کانون توجه ات میتونی تغییر بدی تعهد داشته باش ارزشش خیلی زیاده و خیلی ارزش داره که هر روز روی خودت کار کنی روی ذهن ات کار کنی در نهایت هر آنچه می خواهی به دست میآوری
. اگر متعهد باشید بهت قول میدم از در و دیوار خوشبختی و ثروت و سلامت وارد زندگیت میشه بدون اینکه کار خاصی انجام بدید چون ساز و کار جهان اینه و تو آهنربای جذب پول و ثروت و سلامتی و عشق و خوشبختی میشی شرایطی را جذب می کنید که ته خوشبختی و سلامتیه پس وقت میذارم و می دونم این مسیر منو به هر چیزی که می خوام میرسونه و تمام اتفاقات رو کانون توجه می سازد
زندگی پر از عشق و برکت و ثروت و سلامتی و سعادت مندی در دنیا و آخرت و بهشت حقیقی رو براتون آرزومندم 🥰🥰😍💪🏻👏🏻😍
با سلام
روزهفتم سفرنامه من است.
من خیلی خیلی از این فایل خوشم اومده و این را توی این مدت کم که روی خودم کار میکنم کاملا میتونم حس کنم.
ما در جامعه ای زندگی میکنیم که تمرکز بر فقر و کمبود و نداری است . تمام اخبارها از کمبود صحبت میکنند. تمام مردم با اینکه در حد خودشان خوب دارند اما همیشه در حال شکوه و شکایت هستند. اصلا اصول این جامعه بر این محور میچرخه که ذهن فقیر داشته باشیم.
این روزها که دارم روی خودم کار میکنم و تقریبادو سه ماهی است که مواظب ورودی های ذهنم هستم کاملا حس مسمومیت غذای ناسالم را درک میکنم. دیگه وقتی صحبت از کمبود و فقر نداری میشه با اینکه همه جا را نعمت و فراوانی گرفته، حالم بد میشه دوست دارم از اون محیط فرار کنم. به معنای واقعی مسموم میشم . گوشم را میگیرم یا گوشزد میکنم حرف را عوص میکنم.
خوشحالم که ذهنم داره تربیت میشه و از وروی بد حالش بد میشه. اصلا بر این باور رسیده ام اگر یه فیلم یا حتی یک متن به من چیزی اضافه نکنه چرا وقتم را بزارم و ببینمش . تقریبا اصلا سریالی نمیبینم. من عاشق جنگ ها و برنامه های کمدی و شاد هستم. اگه بخوام چیزی ببینم میگم حداقل شادم بکنه.
خدا را شکر توی این مدت کم ذهنم داره تربیت میشه و واکنش نشون میده. سپاسگزارم از استاد عزیز که اینقدر ملموس تمام درس ها را یاد ما میدن. خوشحالم قدم هایم را دارم درست برمیدارم چون به قول استاد هر وقت حالت خوب بود یعنی در راه درست هستی . و من حالم خیلی خوبه و با خدای خودم عشقم میکنم.
روزهام پر شده از شنیدن فایل های استاد و به جای کتاب کامنت های بچه هاکه پر از درسه . خوشحالم در این محیط دارم رشد میکنم.
ممنون و سپاس از استاد عزیز از مریم جان عزیز از تک تک کسانی که برای این سایت زحمت میکشن تک تک بچه ها که وقت میزارن و کامنت میزارن.
من مطمئنم که صدها سال بعد تمام این کامنت ها میشه کتاب نسل ما. و نسل جدید از این کتاب ها بهره میبرند.
خیلی دوستون دارم و خیلی سپاسگزارم ♥️🙏
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز هفتم سفرنامه شروع با فایل غذای روح چگونه تامین می شود؟
خداوندا تو شاکرم که امروز به من فرصت خلق دوباره زندگی ام رو دادی.
تورا شاکرم که به من قدرت اراده و تصمیم گیری دادی و به من یاد دادی که به یاد داشته باشم که من از هرچیزی، هر انسانی و از هر اتفاق نا خوشایندی در زندگی بزرگ تر هستم و این ها نمی توانند زندگی من را کنترل کنند اما به شرط این که به ان توجه نکنم و به نکات مثبت که خواهان وجود هرچه بیشتر ان در زندگی ام هستم تمکز و توجه کنم.
خدایا شکرت به خاطر وجود این فایل که من اگاهی های خوبی داد.
به من گفت که اگر نمی خواهی اتفاقاتی که نا خوشایندت است بیوفتت پس به ان فکر نکن و هر لحظه مواظب کانون توجهت باش و ببین که چه افکاری را له ان وارد می کنی.
وقتی به گذشته و حتی الانم فکر می کنم می ببنم که چه افکار بیماری زایی رو وارد ذهنم می کردم و جالب اینجاست انتظار داشتم که زندگی وجه مثبتشو به من نشون بده و خوب پیش بره. 🤦🏻♀️
یاد گرفتم که اگه تو چیزی رو واسه یه مدت کوتاه می شنوی باید انتظار ورود ترکش هاش رو داخل زندگیت داشته باشی.
باید به غذاها و افکاری که وارد زندگیت می کنی توجه کنی.
حتی صحبت هایی و بحث هایی که می کنی مهم هستن و باید نسبت بهشون وسواس نشون بدی.
باورم نمیشه حتی در صحبت با خودتم باید وسواس نشون بدی و ببینی که چه حرف هایی رو به زبون میاری.
خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم می کنی و شکرت که هر روز اگاهی های بیشتری به من نشون میدی.
شکرت که بعد از حدود دو هفته باز هم فرصت ادامه این راه رو بهم دادی و من بهت قول میدم توی این راه ثابت قدم باشم.
خدایااا شکرت.
سلام ب استاد عزیز و دوستان گلم امروز این فایلو گوش دادم عالی بود من قبلا ورودی های ذهنم و فقط با ندیدن تلوزیون کنترل میکردم اما با شنیدن این فایل فهمیدم ک باید بیشتر دقت کنم و خودم اگاهانه ورودی های خوب ب ذهنم بدم و همیشه در شرایطی قرار بگیرم ک حس و حالش خوب باشه و اگ جایی باشم ک دارای انرژی منفی هست اون محل و ازش دور بشم و خدا خواسته ک همیشه ما خوشبخت و سعادت مند باشیم پس خوشبختی فقط با کنترل ورودی ها ب سمت ما میاید