غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 92 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سفر نامه روز ۷
چقدر با وسواس مراقب آنچه هستی که ذهنت را تغذیه میکند؟؟
منظور تمام آنچه است که میگویی ، میشنویی ، میبینی و به یاد میاوری؟؟!!!
زیرا این ها همان غذاهای ذهن و باورهای توست!!
با این ترتیب تو در هرلحظه به وسیله انچه میگویی، میشنویی، میبینی وبه یاد میاوری یا به ان فکر میکنی ، یا در حال قدرتمندکننده تر ساختن یک باور قدرتمندکننده هستی یا در حال محدودکننده تر ساختن یک باور محدودکننده،،
یک ایتستگاه بازرسی برای ورودی های ذهنت بساز ، ذهن خود را شرطی کن که
هر ورودی که تورا غمگین یا نگران میکند و میترساند در یک کلام احساس بدی به تو میدهد دقیقا در حکم همان غذایه گندیده و سمی است که حتی حاضر نیستی به آن نگاه کنی چه برسد که بخواهی آن را بخوری ،،،،
هر وقت یک غذای گندیده و بد را خوردی اونوقت اجازه بده به ذهنت که ورودی های نامناسب دریافت کنه
اخبار نامناسب ، نگرانی درباره مشکلات کنونی، و ماندن در احساس بدی که هزاران دلیل برایش داری این ها همه وردی نامناسب هستند مثل همان غذای گندیده
هر شب باید از خودم سوال کنم امروز ام را چطور گذروندم؟ چقدر احساس ام خوب بود؟ چقدر تونستم اعراض کنم؟ چه ورودی های به ذهنم دادم با دیدن با گفتن با شنیدن با فکرکردن و به یا اوردن ؟؟
اگر احساسم خوب بود یعنی در مسیر طبیعی رسیدن به خواسته هام هستم اگه احساسم بد بوده باید شناسایی کنم پاشنه هام را ، و فردا روی اونها بیشتر کار میکنم
الهی به امید تو …..
سلام
وقت بخیر ایام بکام
حرفهای شما را تایید میکنم.ما انسانها اکثرا حواسمون خیلی کم ب روحمون هست،اگه همهی اطلاعات پولی بودن،ینی ما ی سرمایهای میدادیم واسشون، چون متوجه هزینه میشدیم خیلی از چیز ها رو گوش نمیدادیم،نمیدیدیم،لمس نمیکردیم
اما…
الان چون متوجه هزینهای که میکنیم نیستیم ممکنه دنبال خیلی چیزهای بدردنخور بریم.
خدا رو شاکرم که من رو به وسیله شما متوجه این عمل کرد که
هر چیزی که گوش میدی میبینی تو زندگیت میاد حرفی که از دهان تو خارج میشه فکری که تو ذهن تو هست آینده تو رو میسازه…
پس اگه چیزی باب میل تو نبود بدون اینو خودت ساختی
چقدر قبلا برای چیزایی که دوست نداشتم خدا رو مقصر میدونستم و میگفتم تو بهم ندادی،درحالیکه اینا همش نتیجه افعال و افکار خودم بوده.
با کمک خداوند از حالا دیگع توجهم رو ارادی میکنم و فقط به چیزهایی دقت میکنم که ارزشمند و آینده ساز هستن
سپاسگزارم از شما بابت این حقیقتهایی که برای ما اشکار و واضح میکنید
و سپاسگزارم از خداوند که شما رو سر راه من قرار داد
شاد و پیروز باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
با سلام خدمت همه دوستان هم فرکانسی و عزیز
چه تعبیر زیبایی فرمودن استاد عباسمنش
غذای روح
بارها وبارها برای من اتفاق افتاد در جایی که ورودی های ذهنم نامناسب و منفی بوده حالا به هر طریق
از طریق هم صحبتی با یه فرد.دیدن فیلم.گوش دادن به مطالب نامناسب
تاثیر صد در صدی خودش رو گذاشته و به قول استاد چند وقت بعد با یه ماهیت منفی خودش رو بروز داده
صحبت هایی که استاد راجع بش فرمودن نیازمند اینه که ما هر لحظه مراقب ورودی های ذهنمون باشیم و این ذهن وقلبمون رو همیشه آماده ی دریافت مطالب زیبا با حس خوب و آرامش کنیم فرصت محدودی در این دنیا داریم سعی کنیم از فرصت هامون استفاده کنیم کسی که در این دنیا سعادتمند هست و حال دلش خوبه میتونه در اون دنیا سعادتمند باشه
الهی صدهزار مرتبه شکر
شاد و سعادتمند باشین.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه دوستان گلم
یه مطلبی که میخوام بگم اینه: . قانون یا فرکانسی به اسم لق لقه زبان !!!!
که متأسفانه خودم سالها پیش بر اثر ندانستن قانون تجربهاش کردم و برام اتفاق افتاد
من یک جملهای رو بدون اینکه احساسی پشت اون جمله باشه ، بدون اینکه کانون توجهام روی اون باشه ! بدون اینکه به ان جمله فکر کنم ،گهگاه تکرارش میکردم ان هم به میزان کم
و اتفاقی که افتاد این بود که بلایی سرم اومد که هنوز آثارش رو دارم
وقتی اون اتفاق به وقوع پیوست. از اتاق عمل که بیرون میومدم. مدام میگفتم چرا من ؟ چرا من ؟
تا اینکه چند سال بعد با کتاب قدرت فکر اثر دکتر ژوزف مورفی آشنا شدم
اونجا بود که دیدم. ای واااای خدای من. چه بلایی سر خودم آوردم
خودم کردم که لعنت …
غرضم از بیان این مطلب این بود که بگم
از دید جهان هستی و قوانین آن هیچ چیزی پنهان پنهان نیست
پس باید مواظب لق لقههای زبانمان هم باشیم
تا چه رسد به افکار ، احساس ، و کانون توجه
جهان هستی به لق لقههای بیهوده جواب میدهد احساسات که جای خود دارند
شادو ثروتمند و خوشگل باشید. الهی آمین
سلام استادعزیزم ودوستان خوبم،من مریم احدی هستم خیلی خوشحالم ک اینجا درکنار شماعزیزان هستم درمداروفرکانس مثبت،درسته چقدر خوبه همین اندازه که به خوردن غذا اهمیت میدیم به ورودی های مسموم که روزانه به خورد ذهنمون میدیم توجه کنیم،هرچقدر بیشتر دراین سایت وقدمهاجلو میرم بیشتر پی میبرم به چیزهایی که به خورد روحم ،ذهنم میدم هرروز آگاهانه تمرکزمو میزارم ساعاتی توی سایت باشم ،بشنوم ،کامنت بخونم چیزی بنویسم تا کنترل ذهن داشته باشم قبلاً که میشنیدم بعضی هامیگفتن ما خییلی فایل گوش میدیم برام قابل درک نبود حالا میفهمم ،امروز این فایل زیبا داره میگه هوشمندانه به فکر ورودی هاوغذاهای روحت باش این نگاه دقیق وایده بسیار زیبایی بود که کمتر کسی دقت کرده،چقدر خوبه که حواسمونو بیشتر جمع کنیم من آثار عینی اونو توزندگیم به عینه دیدم باادمهایی ملاقات کردم،حرف زدم تلفنی که بعدش حسم خیلی بدشده ،اوایل نمیدونستم چرا وازکجا این اتفاقات میفته الان که دقت میکنم میبینم هربار که با آدمهای سمی صحبت میکنم،فیلم یاموزیک منفی گوش میدم فرکانسمو پایین میاره وجهان هستی که شاهدوناظر منه همون حرفها روبه زندگیم وارد میکنه،پس هراتفاقی برام میفته به واسطه افکارخودمه نه شانس ،نه خدا فقط خودم باافکارم بوجود اوردم،امروز تمرکزمو میزارم روی نکات مثبت تاازهمون چیز توزندگیم پیش بیاد،بارها وبارها بعدازدیدن سریال زندگی دربهشت همون اتفاقها برام توزندگی پیش اومده،حالا متعهدم افکارمو آگاهانه تمرکزمو بیارم روی فرکانس مثبت حالا دیگه نمیگم چرافلانی خوش شانسه ،من هم بادیدن حرفهای مثبت،زندگیمو میسازم خداروشاکرم برای همه چیز
به روحم، چه غذایی میدم…؟
سلام به دوستان عزیز… فایل 7
غذای روح… چه باحال…
من یه مدته دارم سعی میکنم غذا خوردنمو کنترل کنم. وقتی که میخوام غذایی، چیزی بخورم اول به خودم میگم این زیاد نیست؟ این رو میتونم بخورم؟ نکنه وزنم تغییری نکنه یا حتی بیشتر بشه؟ یا نکنه خودمو گول بزنم بگم این دفعه میخورم بعدا نه؟؟
من افکار غالبم رو درآوردم چیه.!
افکار غالبِ من، کانونِ توجهِ من
بحث کردنهای الکیه.
دائم تو سرم دارم بحث میکنم. دارم درگیری درست میکنم. اصن یه فکرایی میاد تو سرم که نگو…
و وقتی هم اون فکرا رو ادامه میدم هی بیشتر و بیشتر میشن تو زندگیم.
مثلا آهنگهایی که منفی ان، یا دارن یه چیزی رو به کسی ثابت میکنن، اهنگرپ، … با این آهنگها تجسم این رو میکنم که دارم با کسی یه بحثی راه میندازم یا میخوام دعوا کنم، بعد با کلی عصبانیت و بحث، من برندهشم.
حالم فقط یک کمی بد بشه، ذهنم شروع میکنه به بحث کردن… خب این طبیعیه ولی من دیگه خیلی به این بهاء دادم.
من وقتی داشتم فکر میکردم متوجه شدم که توی ذهنم هی میخوام یک چیزی رو با زور بدست بیارم.
مثلا تو ذهنم این فکر رو میکنم و ادامه میدم که: در مورد یک موضوعی تو یک مهمونیای هستم و حالا یک بحثی رو میندازم وسط و شروع میکنم به جر و بحث و دعوا، توی ذهنم.
یا مثلا توی مراسم خیالی ازدواجم، این فکرا میاد که دارم سر مهریه بحث میکنم، یا خانوادهی مقابل مخالفن یا اصن نمیخوان دختر بدن و من توی ذهنم هی میخوام با زور کار رو درست کنم، خودمو ثابت کنم، هی دارم بحث میکنم تا اون مشکلی که هست برطرف کنم. آقـــــــــــا …………………
لامصب، حداقل تو ذهنت فکر خوب بکن.
فکر کن که راحت بهت دختر میدن نه با بحث و جدل.
فکر کن که خانوادهی مقابل کاملا مشتاقن با ازدواجت.
فکر کن، او نا بگن که مراسم ازدواجتونو زودتر بگیرید. مثلا.
فکر کن که تو رو دوست دارن.. بهت احترام میزارن.
فکر کن، که تو هر صحبت و هر موضوعی، بدون جنگ و دعوا، تو برندهای.
فکر کن که بدون جر و بحث، میشه کارها رو پیش برد.
و میدونم که این باوریه که باید با تمام وجود روشکار کنم. ولی کارِ به ظاهر سادهایه،
ولی بشدت سخت.
من باید این باور، ثابت کردن خودم به دیگران رو تو وجودم از بین ببرم.
من باید بدونم که نباید خودمو درگیر بحث و دعوا و اینا کنم. چون در این مدار میمونم. میتونم با تغییر کانون توجه، مدارم رو عوضکنم.
میتونم با این کار دنیام رو عوض کنم.
مدار تو عوضکن. پیشفرضهای ذهنت رو تغییر بده.
نباید خودمو انسان کاملی بدونم. من نمیتونم بهترین باشم. من نمیتونم تو همچی قدرتمند باشم.
بدبختی میدونی چیه،؟
اینه که من یه آدم خجالتی ام و بخاطر همین تو ذهنم خودمو میخوام هی بزرگ نشون بدم. تو ذهنم با یه آدم شر دعوا میکنم یا فکرمیکنم ورزشکار خفنی شدم و اونو جر واجر میکنم.
ته اینکار میدونم چیه…. اینه که انرژیم رو میگره، حالم رو بد میکنه.
شیطان به خاطر تکبر و برتر دونستن خودش از درگاه خدا رونده شد.
فرعون خودشو خیلی بزرگ حساب میکرد، خودشو صاحب اختیار میدونست ولی اون الان خودش و قدرتش کجاست؟
اصن یه شعری یادم اومد.
در این دنیای بی حاصل به دنبال چه میگردی
سلیمان گر شوی آخر، نصیب مور میگردی
اگر سلیمان نبی هم بشی باز نصیب مور میگردی.
ابر قدرت هم باشی آخرش….. هیچ.
خدایا کمکم کن تا مدارم رو، دنیام رو،
زندگیم رو تغییر بدم.
کمکم کن بتونم پولدربیارم. به قدرت برسم و فقط و فقط واسه خودم زندگی کنم و نخوام خودمو به کسی ثابت کنم.
00:34
سلام استاد. هر چی که داره میگذره درک من داره از قانون زیبای خداوند بیشتر و بیشتر میشه. اصلا یه اتفاقایی واسم میفته که احساس میکنم خدا داره بهم میگه باید خیلی خیلی بیشتر مراقب ورودی هات باشی و داره بهم میگه این قانون چجوری کار میکنه.من این فایلو خیلی خیلی زیاد گوش دادم، نمیدونم چندبار ولی خیلی زیاد گوشش دادم و با هر بار گوش دادنش تحولی درون من رخ میده. همیشه میگفتم آخه یعنی چی که استاد میگه هر بار فایلی رو گوش میدین مدارتون میره بالاتر و درک تون نسبت به اون موضوع بیشتر میشه، اخه فایل که همونه، ولی الان دارم میفهممش و عمل می کنم. استاد، از وقتی که با شما آشنا شدم(27 مهر ماه1399)، تا الان من هر روز خودمو با مطالب سایت شما بمباران کردم و می کنم. یعنی هر روووز، روزی نیست که با صدای آرامش بخش شما همراه نباشم،از صبح تا شب، اما درک قانون و عمل کردن درست بهش برای من هشت ماه طول کشید، یعنی من شنیدم، فهمیدم، درک کردم و دارم عمل میکنم و به لطف الله مهربان داره هر روز عملکردم به قانون بیشتر و بیشتر میشه. من 18 دی ماه 1399، شنیده های خودم رو از قانون روی فایل«مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن» کامل برای خودم نوشتم و روی همون فایل پستش هم کردم و از شما لایک گرفت که آره دختر، تو درست قانون رو فهمیدیش حالا بهش عمل کن و حواستو جمع کن، خیلی از بچه ها کامنت گذاشتن زیر اون پست و امتیاز گرفت که نوشته های تو بهمون کمک کرد. اما استاد میخوام اینووو بگم، من تازه بعد این همممهههه فایل گوش دادن هر روزه و جزوه نوشتن تازه درکش کردم، من از اول تیرماه امسال به درک و عملکرد صحیح قانون رسیدم و اصلا واسه خودم خیلی عجیبه!! و دارم قانون تکامل رو بهتر درک می کنم. حال مثلا شش ماه دیگه، دوباره میگم نه بابا، من اون موقع درک نکرده بودم که، الان دارم درک میکنم!! و این روند خیلی شیرین و جذابه. توی فایل فرکانس شما گفتین«نمیگم در تمام طول زندگی شون حتی اون یه عده هم درک خوبی از این قانون دارند، اما به اندازه روزها وهفته ها و ماه ها و سال هایی که دارند از این قانون استفاده میکنند به نفع خودشون، دارند نتیجه شو میبینند و زندگی خودشون رو خلق می کنند»، این جمله خیلی منو گرفت و تکان داد. با خودم گفتم ببین دختر! استاد با تعععههد کااامل به این قانون عمل کرده و نتیجه شو دیده، تو هم اگه میخوای مثل استاد در همه زمینه ها نتیجه بگیری باید مثل استاد عمل کنی.
حالا شما توی این فایل در مورد شبکه های اجتماعی میگین«خیلی از معضلات بچه ها الان، استفاده از همین شبکه های اجتماعیه. یه مشت چرندیات توی شبکه های اجتماعی پخش میشه، که هر کدومشون داره اونارو از سعادت و خوشبختی و ثروت و نعمت دور میکنه»، با خودم میگفتم آره دیگه استاد درست میگه باید از شبکه های اجتماعی دوری کرد!!، اما این جمله هم منو یه لحظه گرفت و با اینکه صدها بار گوشش داده بودم و با اون جمله بالایی منو تطبیق داد. و من برای همیشه اینستاگرام را گذاشتم کنار و به عملکردش رسیدم. اینم بگم من پیجمو کااامللااا پاکسازی کرده بودم و فقط پیج های مناسب و مثبت رو داشتم و یه دختری رو دنبالش میکردم که توی حرفه خودمه و دوسش داشتم چون خیلی موفق بود و انگار ناخوداگاه از قانون برای موفقیتش استفاده میکرد و میگفتم اگه اون تونسته ب اون جایگاه برسه منم میتونم اگه مثل اون عمل کنم، ولی یه روز با خودم گفتم این فضا آلوده اس، با اینکه من پیج های خوب رو دنبال میکردم ولی موارد ناخواسته هم به چشم میخورد، پس گذاشتمش کنار و فقط پیج شما را هشدارشو فعال کردم که اگه پستی گذاشتین بهم خبر بده. میخواااممم اینو بگم که عمل ما به قانون هم توی هر زمینه ای تکاملیه ای و این خیلی جذابه. خدایا شکرت. استادم، انقدر خدا برای کنترل ورودی هام یه نشونه های جالب و ساده ای میده که منو به درک بهتر میرسونه و کلی ذوق میکنم. چون ما هررر لحظه داریم فرکانس میفرستیم، مثل همین الان که من دارم کامنت مینویسم دارم فرکانس میفرستم، هم دارم به خودم کمک میکنم و هم به کسایی که بعدها این کامنتو میخونند. دارم اعراض از ناخواسته هارو بهتر یاد میگیرم.استاد، شما با فایل هاتون منو خیلی عاشق آمریکا کردین و مهاجرت به آمریکا خیلی وقته رفته جزو خواسته هام. یه نقشه کشور آمریکا خریدم(که به زور توی دیجی کالا پیداش کردم، هیچ جا نبود!!)، و زدم به اتاقم و هر روز شهر ها و ایالت هاشو میبینم و رویا پردازی میکنم. ایمان دارم که از هزاران هزار راه این خواسته ام به حقیقت می پیونده. مثل شما رفتم عبارت In God We Trust رو توی کاغذ رنگی چاپش کردم و گذاشتم توی اتاقم و هر لحظه نگاهم بهش میفته. که اینم یه داستان جالب داره و خیلی الهامی بود. میخواستم نوشته رو توی کاغذ A3 بزرگ چاپ کنم و بزارم یه جای اتاقم، وقتی رفتم دفتر فنی
گفتم A5چاپ کنید!! با اینکه من نوشته بودم برای خودم A3 و داشتم تو نوت گوشیم میدیدم ولی زبانم گفت A5چاپ کنید.واای خدای من چی شده بود، وقتی برگه رو بهم داد خشکم زده بود، با خودم گفتم اینکه انقدر کوچیکه من بزرگ میخواستم که تو چشمم باشه و بزنم انور اتاقم(که هیچ وقت اونور اتاق رو خیلی نگاه نمی کردم!). گفتم خب ولش کن، همینم خوبه و اومدم خونه. وقتی رسیدم تو اتاقم، گفتم خب خدایا حالا تو بهم بگو کجا بچسبونمش. نگاهم افتاد زیر ساعتم. وای استاد، چقدر این خدای من زیییببباااا هدایت میکنه. انگار اون برگه قشششنننگگگگ برای زیر ساعت من ساخته شده بود، قشنگ به اندازه. حالا همیشه هر وقت ساعتو میبینم، اول چشمم میخوره به اون جمله ی زیبا، چون من اصلا اون طرف اتاق رو نمیدیدم. میخوام بگم چقدر خدای مهربون ما، زیبا ما رو هدایت میکنه، هر لحظه، فقط کافیه به خودش تکیه کنیم. از این اتفاق ها خیلی واسم میفته که دوست داشتم برای شما و دوستام هم بگم. دوستتون دارم
سلام به استاد عزیز سلام به مریم شایسته عزیز
سلام به خانواده خوب عباسمنش
راستش من از روز اول سفر دارم با عشق به مطالب سفر رو دنبال میکنم که خانم شایسته واقعا شایسته دارن خلاصه مطالب رو دوره میکن امروز که داشتم در روز هفتم سفر به غذای روح چگونه تامین میشه میخوندم دیدم اتفاقا استاد عزیز روز اول زمستون امسال ۱،۱۰،۹۷ در مورد توانایی کنترل ذهن سخنان زیبا وارزشمند بیان میکنن که دقیقا همون غذای ذهن است
متوجه شدم به قول استاد همون جور که به غذای جسم توجه میکنیم به غذای روحم اگه توجه کنیم همه چیز درست میشه
فقط دیروز خودم رو از صبح تا شب چک کردم دیدم وای چند مورد غذای سمی وارد ذهنم کردم و از امروز تصمیم گرفتم که خیلی مراقب ورودیهای ذهنم باشم
ب امید موفقیت روزافزون برای همه دوستان خوبم دوستون دارم
از خانم شایسته عزیزم هم بسیارتشکرمیکنم بخاطر این دوره سفرهای خوب
سلام به استاد عزیزو بی نظیرم و سلام به خانم شایسته عزیزم با گوش دادن به این فایل ناخوداگاه برگه ای برداشتم و شروع کزدم برنامه روزانه ام را یادداشت کنم و در اخر متعهد شدم که از همین لحظه اکنون مراغب ورودیهای ذهنم باشم و کنترول کنم و همانگونه که در غذاخوردن وسواس دارم برای ورودیهای ذهنم هم وسواس بخرج دهم تا با احساس خوب اتفاقهای خوبی بیوفتن
شادو پیروز باشید?
سلام
استاد بعد ۱سال با فایلاتون کار کردن .گرفتم این فاصله فرکانسی چیه .
اصلا آرام شدم.حس دستیابی ب خواسته ها چ حس نابیه.
حس اینکه من خودم دارم میسازم چ فوق العادست
.
استاد سربازتم???
(شوخی بود)
دوستتون دارم دمتونم گرم