داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1

نوشته زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان به عنوان متن انتخابی این فایل:

استاد جان، خداروشکر که سرکلاس درس شما نشستم تا تئوری و عملی برنامه زندگیمو از نو بنویسم، که پاک بشم و از نو شکل بگیرم..

حرفاتون پر از آگاهی ناب و درجه یکه که انقدر خالصه که میشینه کنج قلبت میشه نور ،میشه روشنی، میشه ایمان ،میشه باور ،میشه که میشود که ببین به چه زیبایی برای استاد شده برای تو هم میشه به شرط گوش جان سپردن به هدایت و فرمان الهیی ،به شرط باور به قلب و ندای قلبت، ندایی که از طرف خداست.اعتماد کن عمل کن و بعد بشین بهشتتو نظاره کن ….

قصه هدایت…

و عجب قصه ای عجب فایلی و عجب آگاهیهای نابی…

استاااد مرسی واقعا از این قصه های شیرین هدایتتون که این همه به باور و ایمانم عمق میده و قدمهام محکمتر،استوارتر میکنه برای ادامه دادن برای عمل کردن برای باور داشتنه رویاهایی که واقعیت میشن به شرط شجاعت، عمل و توکل به هدایتگر مطلق…

استاااد جان این طرز نگاه شما به همه مسائل کوچک و بزرگ باعث نتایج متفاوت و درخشان شماست ،اینکه شما همیشه و درهرچیزی ردپای هدایتو دنبال میکنید اینکه قصه هدایت در تمام زندگی شما جاریه

میخواد این هدایت در یک بطری شوینده باشه یا هدایت داستان مهاجرت هیچ فرقی نداره کوچیک و بزرگیه مساله مهم نیست توجه به اصل قصه مهمه یعنی اصل هدایت که هرلحظه و درهر چیز ببینی، گوش جان بسپاری و عمل کنی … تفاوت شما تفاوت نگاهتون به همه چیزه تفاوت اعتماد کردن و عمل کردن به هدایت قلب،به هدایت رب…

مررسی از بطری شوینده که قل خورد و اومد پیش شما تا بشه کلید ضبط شدن این فایل …مرسی از مریم جانم که با یک خواسته ساده باعث قل خوردن اون بطری شد و مررسی از دوست عزیزمون که با طرح سوالش این زنجیره رو تکمیل کرد تا این فایل ارزشمند، این آموزه های ناب ضبط بشه و بشه چراغ راه ما،بشه پاسخ خیلی از سوالام و بشه یک باور محکم و قوی برای دل و گوش سپردن به کلام حق هدایت حق و باور و عمل به قلبت به احساست…

مرسی استاد جان مرررسی که اینقدر زیبا با زندگی خودت با خوشبختی خودت داری به ما درس میدی

این نگاه متفاوت شما به همه مسائله که شما و نتایجتون رو انقدر متفاوت کرده

باز هم میگم استاد تو همونی که باید باشی شما همونی که خدا به من هدیه داد تا تئوری و عملی ازتون یاد بگیرم تا باور کنم که میشه اینطور هم زندگی کرد…سبک زندگی شما همونه که من میخوام و چه ایمان و باوری در من جون میگیره وقتی میبینم برای شما شده…بارها این حرفها رو شنیدم ولی ولی حرفای شما به باور و ایمان من جوون داد امید تازه ای در قلبم روشن کرده منو دوباره بلند کرده که ادامه بده که بخدا میشه …ببین منو ببین زندگی منو شده ،برای تو هم میشه نه به سختی، به راحتی فقط شجاعت و هدایتو بکن چاشنی راهت، عمل کن و کیفشو ببر …

مرسی استاد جان برای تمام امید و باوری که در وجودم روشن کردی به لطف و هدایت خدای مهربووونم

دوست دارم آموزه های ارزشمند این فایلتون دسته بندی کنم تا کلیدوار در ذهنم دسته بندی بشه

۱-چجوری مورد رحمت قرار گرقتی؟

این سوال دوستمون اشک منو در آورد

واقعا چطور مورد رحمت قرار گرفتید؟ چه خواسته ای در وجود شما شکل گرفت تا اینطور متعهدانه زندگیتونو باشکوه در همه ابعاد ساختید و با خوشبختی خودتون دارید خدارو فریاد میزنید توحید فریاد میزنید، و با خوشبختی خودتون شدید الگو، الگویی متفاوت چی میشه که اینجوری میشه؟

و جمله ناب و طلایی این فایل

من کار خاصی نکردم جز اینکه گذاشتم خدامنو ببره خدامنو هدایت کنه …چقدر ساده ولییی چقدر پربار. کل داستان همین جملست اجازه بدیم خدا ماروببره. چطور اجازه بدیم؟اجازه ما ایمان ماست اجازه ما با توکله ماست و باور اینکه خدا داره کارهارو انجام میده…

۲-تمرکزت از روی چیزی که هستی بردار و بزار روی چیزی که میخوای باشی

استاد واقعا این حد از شجاعت و جسارت شما قابل تحسینه و شما نون شجاعت و جسارتتون میخورید نوووش جونتون بارها گفتید که خداوند به شجاعان پاداش میدهد و خوشحالم که دارم میبینم با چشمانم شکوه زندگی شما در تمام جوانبو و اینه پاداش خدا به شجاعتتون …

خیلی جسارت میخواد دل بزرگی میخواد این کاری که شما کردید

چه کاری ؟؟

اینکه جرات کنی و ایده های عالی و پولساز فوق العاده ای که به نتیجش ایمان داری ،براش وقت گذاشتی هزینه کردی انرژی گذاشتی بزاری کنار و بگی تمام…

جرات میخواد کارمندایی که زحمت کشیدی تربیت کردی رو بگی استپ و تمام

جرات میخواد شرکتایی که با کلی امید و برنامه راه انداختی و کلی روش سرمایه گذاری کردی بگی تمام

جرات میخواد که همه برنامه و فکر و ایده هات رو ببوسی بزاری کنار وقتی همه میگن دیوانه ای معلوم هست چیکار میکنی و هیچکس حتی نتونه باور کنه که تو این کارو میکنی

این یعنی نهایت ایمان این یعنی نهایت توکل و دل سپردن به ندای قلبتون این یعنی شناخت کامل خودتون و خواستتون از زندگی. این یعنی یک درس خیلیییی بزرگ و آموزنده برای من

وقتی میدونی چیزی برای تو نیست احساست اینو بت میگه جرات کن و بزارش کنار حتی اگر کلی برات پول داشته باشه حتی اگر کلی براش زمان و انرژی گذاشتی جرات کن و به احساست به قلبت اعتماد کن بقول آقا ابراهیم دری از آگاهی به روم باز شد مرررسی استاد

چقدر عالی میشنوید صدای هدایتو

چقدر عالی عمل میکنید و چقدر با جسارت پا به دنیای ناشناخته ها میزارید

چون خواستتون از زندگی درک کردید و میدونید

گفتید این ایده ها عاالیه کلی هم پولسازه ولی خواسته من از زندگی فقط پول نیست …من نمیخدام تک بعدی زندگی کنم من نمیخوام فقط پول بسازم من از خدا زیاااد میخوام.. میخوام تمام ابعاد زندگیم زندگی کنم… چه احساس لیاقتی …من لایق دریافت نعمتهای خدا درهمه ابعاد زندگیم هستم من فقط هدفم این نیست پول روی پول بیاد من میخوام ظرفم بزرگ بشه. شخصیتم بزرگ بشه. میخوام دنیارو تجربه کنم. میخوام همه ابعاد وجودم کشف کنم

پول فقط یک بعد از نعمتهاست و این ایده ها منو فقط به بعد پول میرسونه پس این راه من نیست تمام…دمتون گرم واقعا استاد چه قشنگ تکلیف خودتون بدون هیچ شک و تردیدی روشن میکنید با اینکه هیچی نمیدونید که قرار چی بشه و چه کنید اعتماد میکنید و قدم اول برمیدارید میگه تمرکزتو از روی این موضوع بردار میگید چشم ،شرکت و همه چی میبندید و تعطیل، نمیدونم قدم بعدی چیه ولی فقط میدونم که الان باید شاخ و برگ اضافی قطع کنم تا قدم بعدی بهم گفته بشه و میرید تو دنیای نا شناحته ها…

و تاکیدی که به تمرکز داشتید اگر اینو میخوای پس دیگه پرونده اونیکی ببند اینجا تفاوت مهمیه که خیلیامون میگیم حالا جفتش باشه بزار ببینم اصن قرار چیکار کنم ولی شما میگید نه تعلل نمیکنید اینکه میدونم نیست پس دیگه تمام. بزار تمرکزمو کامل بزارم رو خواسته ای که از زندگی دارم خواسته من آزادی رهایی زندگی کردن تمام ابعاد زندگیمه و ..

قدم بعدی هدایت، بزن به جاده و سفرها شروع میشه، میگه بزن به جاده تا ببینی که زندگیت میخوای چه مدلی باشه و شما میگی چشم و شروع تجربه های جدید، کشورهای متفاوت…

میدونی شما خواستتونو با احساس لیاقت کامل خواستی خدای من من میخوام آزادی مالی،مکانی و زمانی داشته باشم خدا هم گفت چشم پس اجازه بده که هدایتت کنم و حالا ماداریم نتیجه این درخواست و هدایتو در زندگی شما به وضوح میبینیم بخواه تا ببینی که میشود…

الهام به مریم جانم و توجه به همین موضوع ساده،چقدر جالب و آموزنده

از هیچ چیز به سادگی عبور نمیکنید میگید حتما نداییه..دلیلیه و میرید و با ایمان چمدونارو میبندید چقدررر جالب…

فقط ی تصویر میتونه اینجوری به شما باور بده چقدر خوووبید شما

۳-عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد

خدا برایم کافیست

هرکس هرکاری کنه در نهایت به نفع منه

باور به این جملات که میشه محرک شما میشه ایمان شما

اتفاق به ظاهر ناخوشایند ولی باورتون به جملات بالا

پس من نباید تو اون حال بمونم باید ذهنمو کنترل کنم پس بریم لذت ببریم و توجهمون برداریم و توکل کنیم به خدا که خودش درست میکنه با چه منطقی با این منطق که

همون خدایی که منو تا اینجا هدایت کرده و به اینجا رسونده همون خدا همه چی خودش درست میکنه پس ما بریم لذت ببریم و فقط توکل کنیم به خودش

واقعا استاد حرف و عملتون یکیه، و چقدر از تمام این حرفها و تجربیاک شما میشه درس گرفت میشه ساعتها نوشت و تفکر کرد

۴-و در آخرچقدر عالیه که با گوش دادن فایلهای شما اطلاعات درباره کشورهای دیگه و…هم کسب میکنم چون همیشه یکی از آرزوهام جهانگردی بوده و چقدر برای من شنیدن این تجربه های شما در این خصوص هم لذت بخش و آموزنده و عالی بود استاد جان توضیح بیشتر بدید که داریم لذت میبریم باشما ممنونممم ازتون. من خیلی مشتاق شنیدن داستان هدایت عشق شما هم هستم ایشالله که این داستان هدایت هم برامون میگید و ما لذت میبریم و درس میگیریم

اینهارو نوشتم تا بیشتر یادم بمونه تا یادم باشه قصه هدایتو… تا یادم باشه زندگی آسونه فقط باور کن که خداهست…فقط قلبتو،ربتو باور کن…باقیش ردیفه ….


یک یادآوری مهم:

از میان دوستانی که نظر آنها به عنوان متن انتخابی یک جلسه یا فایل انتخاب می شود‌، «اسم زیبای افراد» تنها در صورتی در بالای نوشته شان قید می شود که اسم حقیقی باشد‌، نه یک عبارت یا عنوان مستعار.

و موضوع مهم تر اینکه نام حقیقی خودتان‌، به نوشته های شما هویت می‌بخشد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    655MB
    57 دقیقه
  • فایل صوتی داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1
    26MB
    57 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

560 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهشید و شیرین» در این صفحه: 5
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تمرین 1:

    به‌عنوان تمرین، برای غلبه بر ترس‌هایی که در زیر لیست شده است، برنامه‌ای عملی برای خود آماده کن و برای اجرای آن برنامه، قدم‌های عملی مشخص شده را بردار:

    1. غلبه آگاهانه بر «ترس از طردشدن» 2. غلبه آگاهانه بر ترس از بی‌آبرویی (حرف مردم)

    -از زمانی که با استاد آشنا شدیم تا کنون افراد بسیار زیادی حتی نزدیک ترین آنها از زندگی ما حذف شده اند حتی افرادی که زمانی به آنها بسیار وابسته بوده و آرزوی دیدارشان را داشتیم ما ترس از طرد شدن و بی آبرویی نه تنها نداشته بلکه بسیار خوشحال هستیم که برای همیشه از بند وابستگی به آنها و اجابت درخواست هایشان رها شده ایم مسلما آنها به خاطر کنار گذاشتنشان از زندگیمان پشت سر ما حرف های نامناسب و ناجالب زده اما برای ما مهم نیست و مسیری که در این سالها برای ما آرامش ایجاد می کند را ادامه می دهیم و اجازه می دهیم خداوند با درخواست عاجزانه از او و تسلیم شدن به درگاهش افراد منفی را از زندگی ما حذف کرده و قدم های ما را برای تحقق اهدافمان محکم تر و استوارتر سازد

    افراد منفی واقعا ورودی های نامناسبی هستند که با حذف آنها رشد و پیشرفت در تمام جنبه ها با شدت هر چه تمام تر ادامه میابد البته برخی اوقات از لحاظ ذهنی درگیر خاطرات منفی آنها شده اما بسیار بهتر از گذشته می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم

    2. غلبه آگاهانه بر ترس از احمق جلوه‌کردن

    -ترس از احمق جلوه کردن در دانشگاه در زمان گذشته وجود داشت و حتی با وجود دانستن پاسخ آن را بیان نکرده از ترس اینکه مبادا احمق به نظر برسیم اما اکنون اگر پاسخ سوالی را ندانیم یا اطلاع خاصی در زمینه ی مورد نظر نداشته باشیم به راحتی از افراد درخواست می کنیم که برای ما توضیح دهند هر چند بسیاری از آنها ما را مسخره کرده و می گویند شما که سواد دارید چرا این سوال را می پرسید مثلا شما تحصیل کرده اید و… اما برایمان مهم نیست و سوالات خود را ادامه می دهیم

    3. غلبه آگاهانه بر ترس از انتقاد دیگران یا تأییدنشدن

    -ترس از انتقاد اکنون نیز تا حدودی در ما وجود دارد اما با گذراندن دوره ی احساس لیاقت انتقادات دیگران را شنیده و آنها را الهام الهی در نظر می گیریم هر سخن ناشایست یا انتقادی از دیگران می شنویم متوجه ترمزها و باورهای مخرب خود شده و سعی می کنیم با قدرت بیشتر بر روی آنها کار کرده و عیب خود را برطرف کنیم بنابراین از انتقادات دیگران ناراحت شده اما آنها را ضعف شخصیتی خود در نظر گرفته و سعی در بهبود و اصلاحشان داریم

    4. غلبه آگاهانه بر ترس از نه شنیدن

    -به وفور هنگام فروش محصولاتمان نه تنها نه شنیده ایم بلکه بسیاری از محصولات ما مورد انتقاد و توهین دیگران قرار گرفت و بنابراین از نه شنیدن دیگران ناراحت نمی شویم

    همان گونه که خودمان به تازگی به دیگران نه می گوییم و انتظار نداریم طرف مقابل ناراحت شود ما نیز از نه شنیدن افراد ناراحت نشده و آن را جزء نظر و سلیقه ی شخصی او در نظر می گیریم

    5. غلبه آگاهانه بر ترس از اینکه: اگر چیزی از فردی بخواهم، باید مرتباً به خواسته‌های آن فرد پاسخ دهم

    -این ترس را نیز داشته ایم و اکنون متوجه شده ایم که دلیل درخواست های نابجای دیگران و مزاحمت های آنها برایمان ترس بوده است اکنون از دیگران درخواست کرده و تنها در صورتی درخواست هایشان را اجابت می کنیم که توانایی انرژی زمان لازم و کافی داشته باشیم به هیچ وجه حاضر نیستیم زمان و انرژی خود را صرف اجابت درخواست های دیگران کنیم

    تمرین 2:

    این تمرین، کلید کنترل ذهن، در مواقع ترس از درخواست‌کردن است

    یکی از تقاضاهایی که به‌خاطر ترس تا الان انجام نداده‌ای را بنویس:

    -درخواست کردن از همسایه برای دادن کلید زیر زمین که کنتور مشترک در ملک خصوصی او قرار داده شده و هر بار با آمدن مامور آب ما را درگیر خود می کند

    -درخواست برای مجزا کردن کنتورهای مشترک گاز و آب

    با این جمله شروع کن:

    وقتی می‌خواهم در مورد: (این تقاضا با این افراد که تا کنون بارها برای ما مشکل و درگیریهای قضایی و دادگاهی ایجاد کرده اند) درخواست کنم، این تصور که اگر (دوباره از ما شکایت کرده ایجاد درگیری یا مزاحمت برایمان کنند بحث دعوا و درگیری به درازا و دادگاه منتهی شود هزینه های بسیاری برای ما در بر داشته باشد مانند زمانی که با درخواست ما حتی مامور آب هم از سمت خود برکنار شد و..)، مرا از تقاضاکردن پشیمان می‌کند و می‌ترساند!

    نکته:

    اگر به‌جای نگه‌داشتن این ترس در ذهن و پروبال دادن به آن به‌وسیله پیش قضاوتی، آن ترس را روی کاغذ بنویسی، قدرت این ترس در ذهنت کم می‌شود و جرئت می‌کنی درخواست کنی.

    -تا کنون دو مرتبه درخواست داده ایم و درخواست های ما پاسخ داده نشد و هر بار به تعویق افتاده است اینبار تصمیم داریم با وکیل و تشکیل پرونده جلو رویم چون هزینه های زیادی را بابت انجام آن تا کنون پرداخت کرده ایم

    تمرین 3: (تصور بهترین نتیجه ممکن

    به‌عنوان تمرینی برای ساختن تصورات ذهنی مثبت، لیستی از «اگر بشود چه می‌شود جای ممکن» را درباره نتیجهٔ درخواست‌کردن بنویس و این لیست را در بخش نظرات این جلسه ثبت کن و بارها مرور کن.

    -اگر درخواست ما اینبار توسط این شخص پذیرفته شود:

    به راحتی کنتورها مجزا شده

    بدون نگرانی قبض ها پرداخت می شوند

    هر کسی قبض خود را پرداخت کرده و ما مجبور به پرداخت قبض سایر واحدها نیستیم

    طبقه ما مجزا شده و شاید اقدام به اجاره یا فروش آن کنیم

    اکنون و در گذشته به دلیل داشتن این مشکل اجاره و فروش آن ممکن نبود و نیست

    روابط بهتری با آنها برقرار می کنیم

    تصورات ما در مورد آنها تغییر می کند

    آرامش بیشتری داشته و دائما نگران نیستیم که نکند قبض را پرداخت نکرده و آب مجموعه برای همیشه قطع شود

    می توانیم پولی را که بابت قبوض آب می پردازیم صرف هزینه ی زیبا سازی و بازسازی آن کنیم

    اعتماد به نفس ما برای درخواست کردن بیشتر می شود

    لازم نیست وکیل گرفته و هزینه های زیادی را متقبل شویم

    تمرکز ما بر هدف اصلیمان قرار می گیرد و پراکنده نیست

    نتایج بسیار بهتر و بزرگتری از کار کردن بر روی باورهایمان می گیریم

    تمرین 4:

    لیستی از تجربه هایی آماده کن که قبلا ترس از موضوعاتی داشتی و این ترس ها مدت‌های طولانی شما را آزار می‌داده است، اما پس از اینکه آگاهانه وارد آن ترس شدی یا مجبور به مواجه شدن با آن ترس شدی، فهمیدی که آن ترس چقدر پوچ و توهمی بوده‌ا

    -در گذشته ترس از فروش محصولات خود و معرفی آنها به دیگران داشتیم اما با اقدام به فروش ترس ما به کلی از بین رفت و بسیاری از محصولات ما به فروش رسید

    -در گذشته ترس از سخنرانی در جمع داشتیم اما با انجام آن در دانشگاه نمی توانیم بگوییم که این ترس از بین رفته اما بسیار کمرنگ تر شده است

    -در گذشته ترس از مهاجرت به مکان دیگر و زندگی مستقل داشتن را داشتیم اما با جدا شدن متوجه شدیم تا چه حد در تمام زمینه ها می توانستیم پیشرفت کنیم

    -در گذشته ترس از تعمیر وسایل برقی را داشتیم اما اکنون به راحتی آنها را تعمیر کرده و اگر نتوانیم آن را به تعمیرگاه می بریم

    -در گذشته ترس از مکان های خلوت و تاریک را داشتیم اما یکبار برای غلبه بر این ترس اقدام کردیم و اتفاق نامناسبی برای ما رخ نداد

    -در گذشته ترس از درخواست پول از فردی که با ما زندگی می کرد و تمام هزینه های او را متقبل می شدیم داشتیم اما اکنون به راحتی از او درخواست می کنیم

    تمرین 5: غلبه بر ترس‌های ذهنی که مانع درخواست‌کردن می‌شود

    هدف این تمرین، ساختن باورهای قدرتمند کننده درباره «توانایی درخواست‌کردن» است.

    جملات زیر را کامل کنید:

    • اگر من هرگز درخواست نکنم:…

    -هرگز موفق نمی شوم

    -هرگز نمی توانم پا در دل ترس هایم بگذارم

    -هرگز نمی توانم بر ترس هایم غلبه کنم

    -هرگز نمی توانم به توانایی خود پی ببرم

    -هرگز در پی بهبود شخصیت خود گام بر نمی دارم

    -هرگز شجاعت و جسارت پیدا نمی کنم

    -هرگز احساس ارزشمندی و لیاقت ندارم

    -هرگز عزت نفس من افزایش نمیابد

    -هرگز احساس خوبی نخواهم داشت

    -گفتگوهای ذهنی منفی داشته که مرتبا مرا درگیر سرزنش و تحقیر می کند

    -در سایر زمینه ها با شکست و عدم موفقیت مواجه می شوم

    • اگر من برای خودم بیشتر ارزش قائل باشم…

    -حتما درخواست می کنم

    -حتما توانمندی ها و استعدادهای خود را تشویق و تحسین می کنم

    -حتما تعاریفی که دیگران از من می کنند می پذیرم

    -حتما با کوچترین اشتباه خود را سرزنش و تحقیر نمی کنم

    -حتما احساس گناه ندارم

    -حتما احساس قربانی شدن نمی کنم

    -حتما می پذیرم که با باورها و افکار خود اتفاقات زندگیم را رقم می زنم

    -حتما هر روز زمانی برای کار کردن بر روی باورهایم اختصاص می دهم

    -حتما سپاسگزار نعمت های بیشماری هستم که خداوند در اختیارم قرار داده است

    -حتما از زمان و انرژی خود به نحو احسنت استفاده می کنم

    -حتما ورودی های ذهن خود را به شدت کنترل می کنم

    -حتما تمرکز خود را از روی دیگران بر می دارم

    -حتما پیاده روی کرده غذای مناسب مطابق با قانون سلامتی مصرف می کنم

    -حتما از تک تک لحظات زندگی خود لذت می برم

    -حتما در پی بهبود و پیشرفت دائمی و همیشگی هستم

    -حتما خود را بسیار دوست داشته و برای توانمندی های خود ارزش و احترام قائلم

    • اگر بر ترس‌هایم غلبه کنم:…..

    -حتما پیشرفت کرده و موفق می شوم

    -حتما شخصیت قوی تر و رشد یافته تری میابم

    -حتما ظرف وجودیم بزرگتر می شود

    -حتما مشمول لطف و رحمت الهی قرار می گیرم

    -حتما نعمت های زیادی از جانب خداوند دریافت می کنم

    -حتما برای آسانی ها آسان می شوم

    -حتما زندگی شادتر و آرامش بیشتری خواهم داشت

    -حتما احساس بسیار بهتر عزت نفس و احساس ارزشمندی بیشتری دارم

    -حتما به اهداف خود به ساده ترین شکل ممکن دست میابم

    -حتما ایده های بسیار بهتری از جانب پروردگار دریافت می کنم

    • اگر مهم‌ترین آرزوهایم را نادیده بگیرم…:

    -نتایج زندگی من مانند گذشته خواهد شد

    -انگیزه ای برای ادامه زندگی نخواهم داشت

    -احساس خوب ذوق و اشتیاق برای تحقق آن ندارم

    -رشد و پیشرفت نمی کنم

    -جهان با ایجاد تضادها و چالش های نامناسب مانند گذشته مرا درگیر خود کرده

    -زمان و انرژیم صرف حل کردن مسائل بیهوده خواهد شد

    -به توانایی ها و استعدادهای نهفته ی خود پی نمی برم

    -باورهای توحیدی را نادیده می گیرم

    -خود را رها شده در باد که قدرت خلق خواسته های خود را ندارد می بینم

    -امیدی به تحقق سایر اهداف نخواهم داشت

    -هنگام مرگ حسرت خواهم خورد که چگونه نتوانستم خواسته های خود را خلق کنم

    -علاوه بر دنیا در آخرت نیز زندگی بسیار نامناسبی دارم

    • اگر باور داشتم آنچه را درخواست می‌کنم، دریافت می‌کنم …:

    -مرتبا درخواست می کردم

    -هر بار درخواست های بیشتر و بزرگتری از خداوند داشتم

    -عزت نفس و احساس لیاقت بیشتری برای درخواست کردن داشتم

    -احساس بسیار خوبی داشته چون مطمئن بودم تمام درخواست هایم اجابت می شود

    -نگرانی بابت آینده و رخ دادن اتفاقات نامناسب نداشتم

    -به هدایت های خداوند اعتماد داشته و تسلیم او بودم

    -می دانستم که خداوند راه حل تمام مسائل را می داند و به راحتی ما را به تحقق اهدافمان هدایت می کند

    -نگرانی بابت اتفاقات گذشته نداشتم

    -توانمندی ها و استعدادهای خود را بیشتر باور می کردم

    -از تک تک لحظات زندگی خود لذت بیشتری می بردم

    -تمرکز خود را تنها بر خواسته ها نه ناخواسته ها قرار می دادم

    -عجله نداشته و باور داشتم اتفاقات مناسب در زمان مناسب برایم رخ خواهد داد

    • چیزی را که در این برهه زمانی می‌خواهم درخواست کنم …:

    -بهبود و رشد شخصیت

    -برطرف شدن پاشنه های اشیل و ضعف های شخصیتی

    -برطرف کردن عادات نامناسب

    -ایجاد عادات جدید

    -فهم بهتر قرآن

    -فهم بهتر قوانین جهان

    -درک بهتر قانون تکامل

    -عجله نداشتن و لذت بردن از تک تک لحظات

    -بازسازی خانه

    -حل مشکلات منزل

    -اجاره دادن منزل

    -فروش محصولات

    -افزایش مهارت در حوزه های مورد علاقه

    -یادگیری و مهارت بیشتر در انجام تمام کارها

    -استفاده ی بسیار بهتر و بیشتر از زمان

    -خاموش کردن گفتگوهای منفی ذهن و جهت دادن آنها به سمت مثبت

    -احساس شادی و آرامش بیشتر

    -خرید وسائل مورد نیاز منزل

    -فروش وسایل اضافه نظم و ترتیب دادن به فضا

    تمرین 6: غلبه بر ترس از تحقیرشدن

    در یک خیابان معروف مثل خیابان ولیعصر تهران از چند نفر بپرس: خیابان ولیعصر کجاست؟!!

    -این تمرین را دو سال پیش انجام دادیم و نتیجه ی آن هم مانند استاد برای ما رخ داد همه ی افراد با روی باز و گشاده برای ما توضیح دادند که از کدام مسیرها قصد دارید عبور کنید و هم مسیرهای پیاده و هم سواره را به صورت دقیق به ما توضیح دادند

    با تشکر فراوان از خانم شایسته ی عزیز برای تمرینات عالی و دقیق شان ما سعی کرده ایم تمرینات شما را هر بار بهتر انجام داده و کیفیت آنها را در حد مدار و میزان درک و فهممان ارتقا دهیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    سومین عامل عدم درخواست:

    ترس *

    ما می ترسیم:

    -تنها بمانیم

    -طرد شویم

    در واقعیت:

    با عدم درخواست از دیگران:

    -آنها را از دست خواهیم داد

    ما می ترسیم:

    -بی آبرو شویم

    -همه ی افراد ما را مسخره کنند

    در واقعیت:

    -نگرانی بابت حرف مردم ما را از تحقق اهدافمان دور می کند

    -مردم هیچ تاثیری در رخ دادن اتفاقات مثبت و منفی ما ندارند

    -مسخره کردن دیگران به هیچ وجه اهمیت ندارد

    -آبرو هیچ معنایی ندارد

    افراد موفق:

    *نگران حرف مردم نیستند

    خود را بسیار دوست دارند به توانایی های خود باور دارند و برای خود ارزش و احترام قائل هستند*

    اگر می خواهیم اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم:

    آلبرت انیشتین را به عنوان الگوی خود انتخاب کنیم

    ما می ترسیم:

    -احمق جلوه کنیم

    ما می ترسیم:

    -انتقاد دیگران را برانگیخته کنیم

    -به ما برچسب زیاده خواهی زده شود

    ما می ترسیم:

    -نه بشنویم

    در واقعیت:

    -با نه شنیدن اتفاق خاصی برای ما رخ نمی دهد

    -جایگاه ما تغییر نکرده و در جایگاه گذشته ی خود باقی مانده ایم

    -چیزی را از دست نمی دهیم

    ما می ترسیم:

    -با درخواست کردن از دیگران آنها از ما متوقع شده و درخواست های بیشتری از ما داشته باشند

    در واقعیت:

    -به راحتی به درخواستهای نابجای افراد نه بگوییم

    -به جای فرار از درخواست کردن بر روی عزت نفس خود کار کرده تا بتوانیم به راحتی به دیگران نه بگوییم

    -اگر شرایط اجابت درخواست های دیگران را نداشیم به وضوح ساده و روشن به آنها نه بگوییم

    ترس های خود را با پاسخ دادن به این پرسش شناسایی و برطرف کنیم:

    تقاضا و درخواست های خود را نوشته:

    ترس های خود را جلوی آن بنویسیم

    ترسیدن:

    -تصور

    -قضاوت

    -توهم و حربه ای است که ذهن ما برایمان ایجاد می کند

    اجازه ندهیم:

    -ذهنمان ما را کنترل کند

    -ذهنمان جهنمی برای عدم درخواست شکل دهد

    -ذهنمان ما را تخریب و سرزنش کند

    -اسلحه ی ذهن خود را بشناسیم

    تکنیک عالی برای غلبه بر ترس:

    -از خود سوال کنیم اگر بشود چه می شود….

    -لحظه ی پایانی تحقق خواسته را در ذهن خود تجسم می کنیم

    -با قدرت درخواست کنیم

    بسیاری از مواقع:

    با افکار نامناسب درخواست های خود را سانسور می کنیم در صورتی که با درخواست کردن از دیگران به راحتی انجام می پذیرفت

    اگر افکار منفی در ذهن ما شدت گرفته باشد حتی تجسم تحقق خواسته با درخواست کردن برایمان بسیار مشکل است

    هر آن چیزی که تصور کنیم:

    تحقق میابد

    اگر نمی توانیم تحقق خواسته های خود را با درخواست کردن در ذهنمان تجسم کنیم به این معناست که:

    باید بر روی باورها و افکار خود به شدت کار کنیم*

    همواره:

    ترس های واهی که بر آن غلبه کردیم را یادداشت کنیم:

    تا باور کنیم:

    ترس های ما توهمی است و با غلبه کردن بر آنها اتفاق خاصی برایمان رخ نداده و نمی دهد

    به هر میزان ترس هایی که بر آنها غلبه کردیم را به یاد بیاوریم:

    -بیشتر درک می کنیم ترس های کنونی ما نیز واهی هستند و

    -به ترس های کنونی خود می خندیم

    جملات زیر را تکمیل کنیم:

    اگر هرگز درخواست نکنم…

    اگر برای خود ارزش قائل باشم….

    اگر بر ترس هایم غلبه کنم….

    اگر مهم ترین آرزوهای خود را نادیده بگیرم…

    اگر باور می کردم آن چه را درخواست می کنم دریافت می کنم….

    درخواست کنونی من چیست؟

    درخواست های کوچک از دیگران:

    نتایج بسیار بزرگی برای ما به همراه دارد

    باید باور کنیم:

    -درخواست های ما پاسخ داده می شود

    Ask and it is given-

    -برای درخواست های خود سماجت به خرج دهیم

    -همه ی افراد از درخواست کردن می ترسند افراد شجاع در عین ترسیدن از دیگران درخواست می کنند

    -درخواست های ما از دیگران باید شفاف و واضح باشد

    -با درخواست کردن از دیگران نه تنها تحقیر نمی شویم بلکه افراد با روی باز برای ما زمان صرف کرده و خواسته های مان را اجابت می کنند

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    نکاتی که از این فایل ارزشمند دریافت کردیم:

    -با داشتن باورها و افکار مناسب شرایط اتفاقات افراد ایده ها به سمت ما برای تحقق اهدافمان هدایت می شوند

    -خداوند همواره در حال هدایت ما به سمت خواسته هایمان است

    -هنگام درخواست از خداوند به نشانه های الهی توجه کرده و به الهامات خود عمل کنیم

    -خداوند تمام کارها را به آسانی با داشتن باورهای مناسب برای ما انجام می دهد

    -همه ی ما هر لحظه در حال هدایتیم و هر لحظه آن را فراموش می کنیم

    -با توجه به اتفاقات مثبت رخ داده شده برایمان هدایت های الهی را مرتبا به خود یاد آوری کنیم

    -در مورد هدایت ها ی خداوند مرتبا با خودمان و دیگران صحبت کنیم

    -به میزانی که به خداوند ایمان و باور داشته باشیم به همان میزان مشمول دریافت هدایت های خداوند می شویم

    -با داشتن باورهای مناسب بر روی شانه های خداوند نشسته و او ما را به بهترین و آسانترین مسیرها هدایت می کند

    -با ایجاد باورهای توحیدی مشمول لطف و رحمت الهی قرار می گیریم

    -متناسب با باورها و افکارمان در مدارهای متفاوتی قرار داشته و به محض تغییر آنها به مدارهای بالاتر هدایت می شویم و در مدارهای بالاتر نعمت سلامتی ثروت روابط خوب بیشتری قرار دارد

    -رحمت و مهربانی بی حد خداوند برای تمام افراد است اما تنها کسانی آن را دریافت می کنند که با باورها و افکار مناسب در مدار مناسب قرار گیرند

    -بی نهایت مثال نتایج و اتفاقات در تجربیات گذشته ی زندگی خود از هدایت ها هم زمانی ها لطف و مهربانی خداوند مشاهده می کنیم

    -به اندازه ای که قلب خود را باز کرده به خداوند ایمان و باور داشته باشیم اتفاقات را قضاوت نکرده به نشانه ها الهی توجه داشته به ایده های الهام شده عمل می کنیم و مشمول هدایت های خداوند می شویم

    -به جای حساب کردن بر عقل و منطق بر هدایت های خداوند و قلب خود حساب کنیم

    -تجربیات نامناسب منطق و عقل ما جلوی هدایت های خداوند را می گیرند

    -عمل کردن به ایده های الهامی خداوند نتایج بسیار بزرگ و متفاوت از سایرین برای ما در بر دارد

    -با در نظر گرفتن هدایت های خداوند نیاز نیست کار خاصی انجام شود

    -اجازه دهیم خداوند کارها را برای ما انجام دهد

    -اجازه ی ما: داشتن ایمان داشتن توکل و باور به این است که ما همواره در حال هدایت توسط خداوند هستیم

    -با هیچ منطق و علمی نمی توانیم دلیل رخ دادن اتفاقات را متوجه شویم در آینده با بررسی مجدد آنها درک می کنیم این اتفاق به ظاهر بد تا چه اندازه برای ما خیر و خوبی به همراه داشته و تحقق اهدافمان بدون وجود آنها امکان پذیر نبوده است

    -به محض تعهد به تحقق اهداف توسط خداوند به مسیر چگونگی آن هدایت می شویم

    -به چگونگی از چه طریق و چه زمانی برای تحقق اهداف خود فکر نکنیم با داشتن باورهای مناسب به سمت تحقق اهداف خود هدایت می شویم

    -قدم های اولیه برای تحقق اهداف با داشتن افکار و باورهای مناسب به ما گفته خواهد شد

    -خداوند همواره با ما از هزاران طریق صحبت می کند با داشتن باورها و افکار نامناسب هدایت های او را درک نمی کنیم

    -برای فهم آیات قرآن توجه کنیم: قرآن کتابی است که پیامبر متناسب با باورها و افکار خود درک کرده است

    -خداوند هر لحظه در حال هدایت ماست اما هر فرد با توجه به شرایط خود و مداری که در آن قرار دارد آن را درک می کند

    -خداوند آگاهی کل و مطلق است ما با توجه به مدار خود آگاهی های الهی را دریافت می کنیم نه بیشتر

    -مهم ترین عامل تحقق اهداف رعایت قانون تمرکز است اگر مسیر کنونی ما با اهدافی که برای خود تعیین کرده ایم هم جهت نیست آن را متوقف کنیم

    -هدف اصلی مان را بهبود و رشد شخصیت و بزرگ شدن ظرف وجودیمان قرار دهیم

    -اهداف ما باید تمام تجارب عالی را همزمان با هم در بر گیرند

    -هدف خود را به تنها موفق شدن در یک بعد خاص مانند مسائل مالی معطوف نکنیم

    -از خداوند درخواست داشتن موفقیت در تمام حوزه ها از سلامتی گرفته تا ثروت را تقاضا کنیم

    -همواره از خداوند درخواست های زیاد داشته باشیم

    -تجربیات زندگی ما باید وسیع گسترده و در تمام ابعاد ممکن باشد

    -سعی کنیم در تمام ابعاد ظرف وجودی خود را وسیع و گسترده کنیم

    -اگر قصد تحقق اهداف خود را داریم در ابتدا باید مسیرهای نا هم جهت با خواسته هایمان را حذف کنیم

    -اگر قصد تحقق اهداف خود را داشته اما تمرکز ما بر سایر حوزه ها معطوف باشد به آنها دست نمیابیم

    -ایده های الهامی خداوند ممکن است غیر منطقی به نظر برسد

    -برای گسترش کسب و کار خود قانون تکامل را درک و رعایت کنیم

    -به جای همواره به دنبال ثروت بیشتر بودن خود را تجربه کنیم مهاجرت کنیم ابعاد وسیع تر از وجود خود را یافته و درک کنیم

    -اولویت اصلی خود را آزادی قرار دهیم

    -برای تحقق اهدافمان باید آمادگی لازم را پیش از تحقق و دریافت آنها با حذف مسائل نامرتبط ایجاد کنیم

    -اگر قصد تحقق اهداف مان را داریم باید کانون توجه خود را تنها به سوی هدف خود معطوف کنیم

    -به هر چیزی توجه کنیم به همان سمت هدایت می شویم

    -تحقق اهداف نیازمند و مستلزم تمرکز 100 درصد بر روی آنهاست

    -با قدرت و تعهد 100 درصد اقدام به تحقق اهداف خود کنیم

    -برای تحقق اهدافمان اطلاعات و ورودی های ناهم جهت را به طور کامل حذف کنیم

    -با کار کردن مداوم بر روی باورها و افکارمان به محض خارج شدن از مسیر خداوند ما را هدایت کرده و به مسیر اصلی باز می گردیم

    -خداوند قدم به قدم ما را به سمت تحقق اهدافمان هدایت می کند

    -با داشتن تجارب متفاوت می توانیم به خواسته های واقعی خود بهتر و بیشتر پی ببریم

    -با داشتن باورهای مناسب خداوند ما را به آزادی زمانی مکانی و مالی هدایت می کند

    -هدایت های الهی از زبان افراد مختلف به ما گفته خواهد شد

    -اگر به ایده های الهامی خداوند ایمان و باور داشته باشیم همان لحظه با دریافت کوچکترین نشانه ها به آنها عمل می کنیم

    -مواجه شدن با چالش ها و تضادها با داشتن افکار و باورهای مناسب در نهایت به نفع ما تمام می شود

    -کسی که به خداوند توکل کند خداوند برای او کافی است

    -توحید به معنای باج ندادن به افراد شرک نورزیدن و باور به این است که افراد کوچکترین تاثیری در اتفاقات و نتایج زندگی ما ندارند هر اتفاق به ظاهر بد در نهایت به نفع ماست

    -زمانی که اتفاقات به ظاهر نامناسب را کنار هم قرار می دهیم مشاهده می کنیم تمام آنها در نهایت برای تحقق اهدافمان و به نفع ما رخ داده است

    -با داشتن باورها و افکار مناسب اتفاقات ناخواسته در راستای تحقق اهداف ماست

    -هنگام مواجه شدن با تضادها باید باور داشته باشیم آنها به نفع ما تمام می شوند تا بتوانیم ذهن خود را کنترل کنیم

    -باور داشته باشیم خداوند که شرایط زندگی کنونی ما را در تمام حوزه ها متحول کرده می تواند اتفاقات آینده ی زندگی ما را نیز متحول و دگرگون کند

    -از تک تک لحظات خود لذت ببریم با توکل و ایمان به خداوند اجازه دهیم ما را به مسیر تحقق اهدافمان هدایت کند

    -اتفاقات به ظاهر بد با تغییر نگاه از زاویه ی متفاوت به ما انگیزه برای رشد و پیشرفت بیشتر می دهد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    خداوند تمام کارها را به راحتی انجام می دهد و ما را به سمت خواسته هایمان هدایت می کند

    هدایت هر لحظه انجام می شود اما: ما آن را هر لحظه فراموش می کنیم

    اگر بخواهیم مورد لطف و رحمت پروردگار قرار بگیریم: باید باورهای مناسبی از خداوند در ذهن خود بسازیم

    رحمت خداوند شامل همه ی افراد هست اما برخی از ما در مدار دریافت آن نیستیم

    اگر به تک تک لحظات زندگی خود توجه کنیم: ردپایی از هدایت های الله را در آن می بینیم

    خداوند: افراد شرایط ایده ها و موقعیت ها را به سمت ما هدایت خواهد کرد دریافت هدایت ها مستلزم فرد خاصی نیست به اندازه ای که : قلب خود را به روی خداوند باز و به خداوند اعتماد می کنیم:

    می توانیم هدایت های او را دریافت کنیم

    باید به نشانه های خداوند و هدایت های او:

    ایمان و باور قلبی داشته باشیم

    هر چقدر در این زمینه رشد و پیشرفت داشته باشیم باز هم جا برای رشد و پیشرفت بیشتر وجود دارد

    به جای تکیه کردن بر منطق و ذهن خود:

    بر هدایت الهی و قلب خود که هر لحظه با ما صحبت می کند توجه کنیم

    ما نمی توانیم هدایت های الهی را دریافت کنیم چون:

    تجربیات نامناسبی داریم و بر روی عقل و منطق خود تمرکز می کنیم

    ما باید به خداوند اجازه دهیم: او همه ی کارها را به نحو احسنت برای ما انجام خواهد داد.

    اجازه ی ما به خداوند: داشتن ایمان توکل باور به اینکه ما همواره در حال هدایت از سوی او هستیم است

    ما هیچ علمی به اتفاقات رخ داده شده نداریم تنها در آینده می توانیم از نتایج آن متوجه شویم که:

    چقدر این اتفاق عالی و به نفع ما بوده است

    خداوند با همه ی ما صحبت می کند اما هر کسی متناسب با : شرایط خود و مداری که در آن قرار دارد می شنود

    آگاهی کاملا بی عیب و نقص است اما چیزی که ما آن را دریافت می کنیم:

    به اندازه ی مداری است که در آن قرار داریم: نه بیشتر

    از خداوند درخواست های زیادی داشته باشیم: همه چیز را در تمام ابعاد از خداوند بخواهیم ظرف وجودی خود را وسیع کنیم و تک بعدی نباشیم

    برای رسیدن به هر خواسته ای در ابتدا باید: موارد متضاد و ناخواسته ها را حذف کنیم .

    ما همواره به کانون توجه و تمرکز خود : هدایت می شویم باید توجه و تمرکز خود را بر روی : خواسته هایمان قرار دهیم.

    خداوند تمام خواسته های ما را اجابت می کند فقط:

    به او اعتماد کنیم و اجازه دهیم ما را هدایت کند

    اگر برای شروع هر کاری هیچ ایده ای نداریم کافی است حرکت کنیم قدم اول را برداریم خداوند ما را هدایت خواهد کرد.

    تضادها و مسائل به ظاهر ناجالب : برای ما به عناوین مختلف رخ خواهد داد کافی است دیدگاه توحیدی داشته باشیم بر خداوند توکل کنیم که خداوند به تنهایی برای ما کافی است خیریت را در پلن خداوند ببینیم تا اتفاقات به ظاهر نامناسب در پایان به نفع ما صورت پذیرد.

    مهم ترین مهارتی که باید هنگام مواجهه با تضادها داشته باشیم:

    توانایی کنترل ذهن است

    توحید به معنای:

    شرک نورزیدن به خداوند باج ندادن به افراد و داشتن این باور که:

    هیچ فردی کوچکترین تاثیری در زندگی ما ندارد و هر کسی هر کاری انجام دهد در پایان به نفع ما خواهد شد

    زمانی که اتفاقات را کنار هم قرار می دهیم: متوجه هدایت های خداوند خواهیم شد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    داستان هدایت های استاد بسیار زیبا و دلنشین است. با این که چندین بار آن را شنیده ایم باز هم دوست داریم آن را بارها و بارها دوباره بخوانیم و بشنویم. عمل کردن به هدایت های خداوند برای استاد که آن را به راحتی تشخیص داده و تمرکز بر روی ان به هر شکلی که به ایشان الهام می شود بسیار راهگشا بوده و این که در تمام مسائل از هدایت خداوند کمک می گیرند بسیار لذت بخش است.

    ما به تازگی با هدایت آشنا شده و هیچ گاه فکر نمی کردیم که بتوانیم از هدایت خداوند برای تمام امور خود کمک بگیریم، خودمان را لایق نمی دانستیم. اما با گوش دادن به فایل های استاد متوجه شدیم که خداوند به همه الهام کرده و تمام موجودات زنده را هدایت می کند به زنبور عسل، مادر موسی و… که افرادی عادی بودند وحی کرده و همگی نزد خداوند یکسان هستند. اگر از او درخواست کنیم پاسخ همه ی سوالات ما را می داند و اگر دقت داشته باشیم با نشانه ها ما را هدایت خواهد کرد، البته که ذهن منطقی ما هیچ گاه آن را قبول نمی کند.

    عمل کردن به هدایت های خداوند باعث می شود که کارهای ما به ساده ترین شکل ممکن صورت گرفته و برای رسیدن به اهداف خود سختی متحمل نشویم اگر بر روی قدرت خداوند و هدایت های او حساب کنیم ما را به مسیری لذت بخش هدایت خواهد کرد، کافی است که خواسته های خود را بشناسیم و باورهای هم جهت با آن را ایجاد کنیم و به ایده هایی که به ما الهام می شود عمل کنیم .

    آگاهی هایی که ما از هدایت دریافت می کنیم بستگی به مداری است که در آن قرار داریم. تمرکز کردن بر روی خواسته ی خود اهمیت بسیار زیادی دارد، اگر خواسته ی ما متفاوت با تمرکزمان باشد هیچ گاه به آن ها دست نخواهیم یافت.

    آزادی مهم ترین عاملی است که هر کسی باید در زندگی خود آن را تجربه کند.

    مهاجرت استاد که داستان هدایت آن را بارها و بارها شنیده ایم تنها با تمرکز گذاشتن و جمع کردن مراکز فعالیت و دفاترشان طبق الهام خداوند صورت گرفت و با داشتن باورهای مناسب و حساب کردن بر روی قدرت خداوند به بهترین کشور دنیا با آسان ترین شکل ممکن هدایت شدند.

    اولین قدمی که به استاد برای مهاجرت الهام شد مسافرت های پی در پی بوده تا از طریق برخورد با تضاد ها و طی شدن تکامل، خواسته های خود را بشناسند.

    ایشان از سفرهای خود تجارب زیادی کسب کردند.الهاماتی که به خانم شایسته عزیز شد در سفر سوم صورت گرفت و باعث شد که کاملا به هدایت خداوند پی برده و چمدان های خود را به شکلی ببندند مثل این که به این زودی به ایران باز نخواهند گشت تمام وسایل خانه هم به این شکل جمع آوری شد.

    از فرانسه با کشتی کروز به مسافرت رفتند در مادرید که سایت فیلتر شد سایتشان از دسترس خارج شده

    و با تمرکز بر نکات مثبت و قدرت دادن تنها به خداوند، این اتفاق به ظاهر بد نتیجه ی عالی برایشان در پی داشت. استاد که هیچ گاه به دیگران باج نداده اند راه حلی به ایشان الهام شده و هاست خود را به خارج از کشور انتقال دادند ولی این اتفاق نیز جزئی از هدایت خداوند بود که با ایمان و باور به پلن های خداوند و تمرکز بر نکات مثبت تصمیم ایشان را برای مهاجرت به خارج از کشور مستحکم تر کرد و کارت اعتباری تا آن زمان که استاد به آن نیاز داشتند کار می کرد و در مادرید اقامت ایشان درست نشده و تصمیم گرفتند از پاریس برای گرفتن اقامت اقدام کنند و به هدفی که در نظر داشتند رسیده و به شکلی باور نکردنی از ایشان برای ورود به این کشور استقبال شود.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: