داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-26 12:00:062023-12-21 07:12:52داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و همه خانواده عباس منش.. خدای من این فایل انگار فقط و فقط واس من بود.. واس خود خود خودم.. منی که بزرگترین هدف این روزهام شده مهاجرت؛ شده درخواست از رب العالمین و انواع هدایت های ربم در این مسیر.. که یعنی پیامتو گرفتم عزیزم صبر داشته باش…اعتماد کن…ادامه بده
. از خواب هایی بامعنی گرفته تا هدایتی از جنس قرآن؛ تا این فایل که انگار خدا داره به حال دل اعضای این سایت نظر میکنه و بعد به دل سید حسین عباس منش میگذاره که بنده مخلص من برو و زبان من باش برای بندگانم..برو و کلام من و هدایت من باش برای جویندگان..
استاد چرا باید بین این همه مثال شما مهاجرت رو بازش میکردی؟ چرا مثلا نحوه آشناییه خودتو مریمو انتخاب نکردی؟ چرا نحوه هدایتت به خرید ملک پارادایس رو نگفتی؟ اینها همه نشانس.. حتتتتتما حتتتتما و بلاشک عده زیادی از بچه های سایت مثل من منتظر دریافت نشانه ای بودن از اعتماد به هدایت الهی و باااور به آن، منتظر پیامی از رب العالمین برای اعتماد به جریان دائمی هدایتش.. چطور میشه که انقدر واضح داره به من از زبان شما میگه، تمرکزت رو بزار اون جایی که میخوای بهش برسی، نه اون جایی که الان هستی.. دیگه واضح تر از این چی بگه آخه😭
منتظرم ادامه برنامه هدایت رب مهربانم رو از زبان شما بشنوم.. ادامه مسیری در امتداد بهشت…
قلبم گفت بیام بنویسم،آخ استاد چه قدر راست میگین،از این به بعد خیلی به هدایت هابیشتر گوش میسپارم و قشنگ به خودم میگم ببین هدایت رو ببین،این جا هم میخوام بنویسم.
داشتم به فرکانسم نگاه میکردم که ببینم چه قدر الآن (منظورم همون زمان)باور دارم به رب باور دارم و همه چی رو از اون میدونم،دیدم نه،اون جور که باید نیست.گفتم خوب کار میکنم روش و با هدایتش هر روز به خودم از پیامبر ها میگفتم،تکامل طی شد هر با از شما و هر بار بیشتر،هر بار هدایتم میکرد به توحید بیشتر و به شرک کمتر و هر بار ترمز هام رو بیشتر درک میکردم و بیشتر توحید روی میآوردم(الآن هم همینطوره)
تا زمانی که مدارم رسید به آگاهی که باید دریافت میکردم،حسم گفت حالا که قسمتی از برنامه رو انجام دادی،الآن وقت اینه که آگاهی بشنوی و روش کار کنی،گفت برو داخل سایت(این ها همش احساس بود و الآن دارم با کلمات مینوسم،البته زمانی که قوی تره و بیشتر باورش دارم داره باهام حرف میزنه،نه،خدا همیشه داره با من حرف میزنه،این من که با رشد و تکامل هر بار بهتر و واضح تر و دقیق تر میفهمم و سریع تر و هر بار بهتر عمل میکنم.)وقتی رفتم اول رفتم داخل فهرست سریال زندگی در بهشت،گفت نه،این جا جایی نیست که بخوای بشنوی،برو داخل فهرست دانلود ها،رفتم،وقتی داشتم همین طور اسم ها رو میخوندم،یکیش چشمم رو جلب کرد،تعجب کردم،گفتم حتی اگه ۸۰،۹۰ درصد فایل ها رو دیده باشم حداقل اسم همشون رو یک دوری خوندم،این چرا اسمش جدیده؟!
رفتم داخلش،جواب شما به پرسش آخرین سوال و مسابقه ای بود که برگزار شده بود.بعد وقتی دیدم نزدیک دوساعته خوش حال شدم😄زدم رو دانلود،بعد گوشش دادم…
چه غوغایی درونم پا شد،اولش وقتی رسیدم به باور این که خدا همه کار میکنه برای من،همه چی میشه برای من ذهنم مقاومت کرد گفت نه،تو این همه وقت منطق و دلیل آوردی،حالا میخوای با این باور همه رو دود کنی بگی اصلا همه چی وجود داره این منم که انتخاب میکنم؟،ولی حسم گفت نه درست نیست،گوش کن،مطمئن باش حتی بهتر هم میشه،بعد وقتی بهش فکر کردم تازه خدای واقعی رو شناختم،تازه درکش کردم،تازه فهمیدم چی میگه،چی میگفت این همه وقت،تازه درکش کردم،فکر میکردم یک گوشه نشسته و سیستمی رو که خودش برقرار کرده رو اداره و نظارت میکنه و سیستم هم کار خودش رو میکنه،اما تازه فهمیدم که نه،همه این ها خداست،همش خداست،خدا داره با باور هام همه کار ها رو انجام میده بدون این که نیاز داشته باشه من کاری براش انجام میدم،دیوانه شدم،وقتی فکر کردم چرا این باور میتونه درست باشه یا حداقل دلیلش چی میتونه باشه،فهمیدم توحیدی تر از این باور وجود نداره،این که تمام قدرت ها رو وصل میکنم به اون،به نظرم حتی اگر کسی بگه باید با سختی به یه چیزی برسم،شرکه،یعنی این که میگه تلاش زیاد قدرت بدنی باعث موفقیتم میشه با این که ما میبینیم کسانی که قدرت بدنی ندارن(فلج هستن یا نابینا یا…)ولی چه طور موفق هستن،یعنی این افراد قدرتی که خدا در اختیارشون داده رو باور ندارن و شریک قائل میشن و میگن که خدا وجود نداره،پس من باید همه کار ها رو انجام بدم،و وقتی این رو هر بار بهتر و بهتر درک کردم،تازه دیدم نه تنها هیچ اتفاقی نیوفتاد،بلکه تازه بهتر شد و کلی ترمز و چیز هایی که در ذهنم بود بسته شد،اصلا بگم چی،توصیفی براش ندارم،فقط تا سه روز داشتم اشک می ریختم و خوش حال بودم و تازه فهمیدم خدا یعنی چی و جهان یعنی چی و تا چه حد قدرت رو داده دست من و همه چی مسخره من کرده،و همینطور بعد از اون داشتم به این باور فکر میکردم که خدا همه کار ها رو انجام میده و بدون این که نیاز داشته باشه من کاری براش انجام بدم،و هر بار داشتم به خودم میگفتم،فکر میکردم ببین عباس منش رو،بعد شیش ماه که از بندر عباس رفته بود تهران و دعوتش کردن به سالن طبقه آخر دانشگاه شون،۱۰۰۰ وخورده ای نفر اومدن بدون هیچ تبلیغی.کی داره کار ها رو انجام میده؟خدا،با چی داره انجام میده؟با باور ها،به چه اندازه؟به اندازه ظرفم،به اندازه ظرفش
و همین طور داشتم فکر میکردم،وقتی از محصول تند خوانی گفتید که چه قدر فروش داشته،دیدم که خدا چه طور همه کار های پیامبر ها رو انجام داده،همشون،بعد فهمیدم این توحید واقعیه،این باور واقعیه به قدرت خدا و به قدرت خودم.مگه من زمانی که به دنیا پا گذاشتم میتونستم نیاز های خودم رو برطرف کنم؟نه.خدا همه این کار ها رو برام کرد بدون این که نیاز داشته باشه من براش کاری انجام بدم،مگه این هضم غذا این پمپاژ قلبم این فرستادن پیام های عصبی رو من انجام میدم؟نه خودش انجام میده بدون این که نیز داشته باشه من براش کاری انجام بدم،بعد دیدم همه چیز این طوره،قرار بر این بوده که من هدایت بشم به سمت خواستم و این تضاد ها اومدن کمکم کنن تا من خواسته ام رو بشناسم و با توجه کردن به اون و با قدم برداشتن هدایت،رشد کنم و تجربه اش کنم.خیلی مفهوم توحید رو،هدایت رو،بهتر درک کردم،چه قدر دگرگون شدم،خیلی بیشتر یا خودم در صلح قرار گرفتم.
همین طور داشتم به اسناد فکر میکردم به پیامبر ها و هر شواهدی که از این قدرت خدا میگفت،داشتم با هر بار تکرار کردن و فکر کردن بهشون این رو برای خودم طبیعی میکردم،با خودم میگفتم استاد چه طور تونسته دست به کار هایی بزنه که حتی قبل از خودش کسی انجام نداده بود؟! گفتم شاید این قدر این الگو های موفق رو برای خودش تکرار کرده بود که براش دیگه طبیعی شده بود(یک احساس بود).اما وقتی این فایل صوتی دوساعته رو شنیدم،بار دیگه دگرگون شدم،انگار تمام معادله های ذهنم حل شد،وقتی چند صد سال پیش نیکولاس کوپر نیک گفت زمین گرده و مرکز نیست بلکه دور خورشید میچرخه و چند صد سال بعد این کاملا اثبات شد و اون زمان که گفته بود هنوز تردید های وجود داشت و به خیلی از سوال ها پاسخ نرسیده بودن.با خودم میگفتم چه طوری،چه طوری این رو فهمید،ولی الآن بهتر درک میکنم که قانون هست که تعیین میکنه،نه گفته بقیه،پیشینیان
اصلا چه تحولی بود،تازه درک کردم کار هایی که انجام دادین،با خودم میگفتم چه طوری ،چه طوری،و بهش فکر میکردم و هر بار واقعی تر و باور پذیر تر وبا ایمانم میکرد،اما هوز یک سوال بود،البته این رو هم خودم متوجه نبودم که فکر میکردم که الآن فهمیدم چی به چیه،اما وقتی این فایل امروز رو گوش دادم فهمیدم.
با خودم میگفتم استاد چه طور به این درک ها رسیده،چرا خیلی ها نرسیدن،از زمان های قدیم این قدر فیلسوف وجود داشتن،حتی الآن با مدرن شدن زندگی ها و این قدر آدم که مدرک نمیدونم مثلاً جامعه شناسی گرفتن،چرا کسی این جور که استاد حقیقت رو درک کرده کسِ دیگه ای درک نکرده؟چرا خیلی ها این راه رو که رفتن سر در از بی خدایی در آوردن یا هنوز بین تردید یا دوراهی هستن،این که آدم جرئت کنه همه چیز رو مورد سوال قرار بده و بگه نه،شاید هر چیزی که توی این تمام عمرم و ۲۰ و خورده ای که شنیدم غلط باشه و از اول همه چی رو پایه بریزم درست کنم با منطق و قانون،چه طوری،یکم یه جوری به نظر نمیرسه؟!این که نکنه بین دوراهی که نه،چند راهی بمونم؟!و جوابش رو دادین،هدایت
هدایت،هدایت،نمیدونم هنوز سوالی مونده درونم یا نه،اما میدونم من روی خودم کار میکنم و خودش هدایتی میکنه،این جریان هدایتی بود که میخواستم بنویسم،بگم چی، دورنم رو وصف کردنی نیست،خدام میفهمه.خدا یا شکرت،هر لحظه داری هدایتم میکنی
راستی من در همین حین یک ترمز هم پیدا کردم😄😁،خدام هدایتم کرد.
داشتم درمورد این هدایتی که خانم شایسته این تصویر رو واضح دید فکر میکردم،حسی درونم به وجود میاومد که انگار میگفت،ببین،ببین اگه به حرفش گوش نمیکرد چه اتفاقی میافتاد و حسی که انگار ترس همراهش باشه،یکم فکر کردم دیدم نه،درست نیست حسه،برای چی درست نیست؟فکر کردم،بعد فهمیدم که به خاطر این که انگار یک نیروی شری وجود داره که اگه هدایت خدا نمیاومد،این نیروی شر میاومد کارش رو میکرد و اصلا این هدایته میخواست این بلا را خنثی کنه!!!بعد من یک لحظه موندم،گفتم ببینم این ریشش به کجا برمیگرده،بعد یادم اومد بچگیم که هر وقت مثلاً کسی میخواست از هدایت حرف بزنه،برای این که خیلی مهم و یا عجیب نشون بدن و بگن از چه راهه عجیبی خدا داشته نشونه میداده و اگر مثلاً بهش عمل نمیکردن چه اتفاقی که نمیافتاده!!!و با آوردن چیزی به اسم نیروی شر،داشتن به این هدایت مثلاً اهمیت میبخشیدن!!!
بعد گفتم بزار به اتفاقات زندگیم نگاه کنم ببینم چی میبینم.همین چند روز پیش یه هدایتی میاومد اما من درک نمیکردم و همین جور داشتم به روند قبلی ادامه میدادم و تعجب هم میکردم که چرا اتفاقی نیمافته،بعد که دیگه از این کار و ادامه دانش خسته شدم و گفتم اون کار دیگه رو انجام بدم،تازه انگار هدایت رو گرفته بودم،فهمید بودم خدا چی داره بهم میگه و از همون روش که انجام دادم چه قدر احساسم خوبه و خدا داره هدایتم میکنه و دارم پیشرفت میکنم.بعد با خودم فکر کردم وقتی من به هداته عمل نمیکردم،واقعا اتفاق بدی افتاد؟!!!یک چیز عجیب غریبی اتفاق افتاد؟!!نیروی خاصی پیش اومد؟!!نه!!!
من به همون اندازه که احساسم خوب نبود به همون اندازه نتیجه گرفتم بعد درک کردم و به هدایته عمل کردم.همین.
اگر عباس منش هم میرفت و به احتمال یک درصد عمل نمیکرد،مگه اتفاقی میافتاد؟!!نه میتونست به وکیلش بگه کار هارو و انجام بده،همین.بعد با خودم گفتم که ببین قدرت خدا واحدِه.هدایت اومده تا راه من رو آسون تر سر راست تر کنه،اومده تا من با سپردن همه چی به خدا و لذت بدن و عمل کردن به هدایت،رشد پیدا کنم و خواسته ام رو تجربه کنم.همین.خدیا شکرت که این ترمز رو درک کردم و بیشتر به توحید روی آوردم.
استاد عجب چیزی گفتید،من تازه درک کردم،من فکر میکردم که باید برای هدایت کاری بکنم تا دریافتی کنم،بعد گفتین نه،من باید بهش اجازه بدم،باید بهش اجازه بدم کار خودش رو بکنه و من بهش عمل کنم همین،بعد وقتی من دیدم که تقلا دیگه نمیکنم و احساسم رو بد نمیکنم و همه چی رو میسپارم به خودش،چه قدر احساسم تغییر کرد و خدا داره هدایتی میکنه و خودش بهم میگه چه کاری رو انجام بدم و چه کاری رو انجام ندم چه موقع،خدایا شکرت برای این آگاهی ها،خدایا شکرت
استاد،همون دلمون میخواد فقط بشینیم و داستان تک تک هدایت هاتون رو بشنویم،چی شیرین تر ازاینه؟!
واقعا ممنونم که برامون میگین،خدایا شکرت هدایت میکنی و موجه ترم میکنی هر لحظه،خدایا شکرت،آره،با من حرف میزنی،همیشه،خدایا شکرت،خدایت شکرت خدایا شکرت💞🌹،خیلی خوش حالم
با ایمان به رب العالمین در حال تجربه خواسته هاتون باشین💞🌹🌹
سلام الناز جان
تحسینت می کنم بخاطر ارزش قائل شدن برای کنجاوی مقدست و پیدا کردن پاسخ
چقدر عالی در مورد هدایت خدا و نیروی شری که عقاید گذشتگان ما میاد، توضیح دادی.
با خوندن خط به خط کامنتت تحسینت کردم عزیزدلم
برای درک عالی ترت از قانون و از خدا بهت تبریک میگم دوست خوبم
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘🌹🌹
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
خدایاشکرت چه فایل فوق العاده ایی بود خدایاصدهزارمرتبه شکرت
من با این فایل حالم دگرگون شد و اشک ریختم از بزرگی و هماهنگی خداوند الله اکبر خدایا تو چقدر بزرگی خدااااااا و مات و مبهوت بودم متاسفانه همیشه یادمون میره که خدا چه کارهای بزرگی رو به راحتی برامون انجام داده ساعت ٢شب بود و ازبس این فایل شیرین بود که دوبار نگاهش کردم واز حیرت خوابم نمیبرد
خدایا منم میخام ایمانم رو به خودت دوچندان کنی و همینجوری به مسیر هدایت اعتماد کنم و به مسائل خیلی دید خوب و زیبایی داشته باشم
و از شما استاد عزیز هم سپاسگذارم برای ضبط این فایل ارزشمند هرچند که همه ی فایل هاتون ارزشمنده و من با هیچ اساتیدی که در این حوزه نمیتونم ارتباط برقرار کنم جز فایلهای شما و حرفهای شما
خدایا شکرت که همیشه بهترینها رو برای ما میخوای
ان علینا للهدی
سپاس مختص فرمانروای جهانیان که منو به راه راست و توحید، راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کرد
سلام به استاد جان، خانم شایسته گل و هم فرکانسی های عزیز
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید
خدایا چطور میتونیم اونجوری که شایسته ی توست سپاسگذارت باشیم. الحق که وقتی توحیدی باشی تو هم سنگ تموم میذاری و شرایط رو خیلی قشنگ میچینی و هدایت میکنی به سمت خواسته ها . طوری که وقتی بنده ات خواسته ای رو داره قبل از اینکه به زبان آورده باشه و فقط فرکانسش رو فرستاده باشه اونقدر قشنگ پازلها رو کنار هم میذاری تا خواسته بنده ت رو محقق کنی.از بیرون انداختن شوینده تو خیابان گرفته تا جهت سوار شدن توی ماشین و دید داشتن به شوینده و این فکر رو انداختن توی سر که وقتی این شوینده افتاده بیرون پس معنیش اینه که باید ببرمش و نتیجه این چینش زیبا و بی نقص میشه تحقق خواسته خانم شایسته گل ساعتها قبل از اینکه درخواستش رو بیان کنه. الله اکبر
باید داستان هدایت رو باور کنیم از باور بالاتر باید یقین داشته باشیم به هدایت پرودگار و دستش رو باز بذاریم و به قلبمون اعتماد کنیم بعد ببینیم که چه ماهرانه ، ریز به ریز اتفاقات و شرایط و آدمها رو واسه ما جوری کنار هم میچینه که خیلی راحت و بدون تقلا به خواسته هامون میرسیم.
اگه استاد عباسمنش الان دارای این آزادی زمانی و مکانی و مالیه که همه رو متعجب میکنه طوری که حتی اون آقایی که واسه تمیز کردن خونه اومده متوجه تفاوت نتایج استاد میشه و به زبون میاره بخاطر اینه که همون قانون خارپشتی رو رعایت کرده و اون قانون هم استاد شدن در دریافت الهامات و هدایت الهی و عمل به آن الهامات است. با ایمان و توکل دستش رو گذاشته تو دستان خداوند مثل بچه ای که دستشو به پدر مادر میده و با خیال راحت و مطمئن هر جا اونا میرن باهاشون میره .
باید پارزو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
البته که همه هدایت میشن ولی همه یکسان و مشابه دریافت نمیکنند. هر کسی بسته به ایمان و توکل و مداری که هست دریافت میکنه. مثل قرآن که تفاوت هست بین اینکه خداوند گفته یا محمد شنیده. الله اکبر. استاد فایلهای قرآنی شما همیشه منو دگرگون میکنه و البته که این جمله هم جمله سنگین و پرمحتواییه.چون شنیدن هدایت خداوند بستگی به مدار ما دارد و آنچه هم پیامبر شنیده قطعا با توجه به مدارش بوده نه به اندازه ای که خداوند گفته.شنونده ش محمده با مداری متفاوت از همه مردم و بالتبع درکی متفاوت تر. یا مثل دریافت هدایتهای الهی توسط استاد عباسمنش که با گوش جان میشنوه و عمل میکنه و البته که نتایج متفاوت از 99 درصد مردم میگیره. خدا میگه اما دریافت نتایج بستگی داره که چه کسی و با چه مداری شنونده ست.
استاد با ایمانی که به هدایت خداوند داره خواستار تجربه و پیشرفت در تمامی ابعاد زندگی است و با استفاده از اصل لان شکرتم لازیدنم ظرفش رو بزرگتر و دریافتش رو بیشتر میکنه و در نتیجه در همه ابعاد پیشرفت میکنه.کیه که اونقدر ایمان داشته باشه که در اوج موفقیت مالی و اجتماعی فقط با اعتماد به الهام خداوند، به چیزی که فیزیکی نمیتونی ببینی و فقط با قلب درک میکنی، همه چی رو رها کنه و با شجاعت برای تغییر و بهبود حرکت کنه؟ اینکه با اعتماد به الهام قلبی بزنه به جاده و یه سفر طولانی پرماجرا و به وضوح رسیدن خواسته هاش و در آخر هم اخذ اقامت آمریکا به راحتی آب خوردن یا چه کسی اینقدر به الهاماتش ایمان داره که فقط با یه تصویر ذهنی اینکه این سفر ،سفر طولانی خواهد بود جوری وسایلشونو ببرن که مطمئن بودن برنمیگردن؟ البته که خداوند به شجاعان پاداش می دهد و نتیجه ای حاصل میشود غیر قابل قیاس با 99 درصد مردم.
راستی استاد جان منم بختیاریم و نون تیری رو خوب میشناسم. نون تیری و تخم مرغ نیمرو با روغن حیوانی دیوانه کننده ست.
*اگر روی خودت کار میکنی و احساس خوبی داری هر اتفاقی ولو به ظاهر بد، در جهت رسیدن شما به خواسته است به شرطی که به شکلی به اون اتفاق نگاه کنین که احساس بهتری داشته باشین و الحق که استاد تو این مورد استاده. وقتی با اون تضاد در خصوص سایت برخورد کردن بعد از چند ساعت با اعتماد به قانون رفتن سراغ تفریح و حال خودشون رو خوب کردن و البته که اون اتفاق مصممشون کردن واسه گرفتن وقت مهاجرت و انتقال هاست سایت به خارج از کشور و حتی بعد از عدم موفقیت در اولین وقت سفارت باز هم با ایمان بخدا ادامه دادن و هدایت شدن به سفارت آمریکا در پاریس . استاد عاشقتم که اینقدر استاد کنترل ذهن هستی.
خدایا شکرت که منو مورد عنایت و جزو هدایت شدگان قرار دادی وبه این سایت سراسر آگاهی و توحید هدایت کردی تا هر روز ایمانم به تو و هدایتت بیشتر و بیشتر بشه.
برای همه مون حال خوب آرزومندم. چرا که حال خوب= اتفاقات خوب
استاد عزیزم و دوستان خوبم سلام
خدااااای من چقد لذت بخش بود استاد …. این دانلود رایگان بود یا محصول !!! خدایا شکرت
استاد اینقدر آموزش هاتون فوق العادست که بخدا وقت کم میارم در روز به این همه آگاهی ناب فکر کنم.
چقدر مهمه که ، هدایت خدا رو در هر لحظه حس کنیم و هدایت هایی که تا الان شدیم رو هر روز به یاد بیاریم و خداروشکر کنیم…
استاد الان داشتم فایل قسمت ۱۴ سفر به دور آمریکا رو میدیدم ، و خیلی در راستای این جلسه بود ، شما خیلی هدایتی و براحتی در حالی که همه از دوسال پیش استیت پارک اسموکی مانت رو رزرو کرده بودن ، شما کمتر از دو دقیقه تو شلوغ ترین روزهای سال (روز استقلال آمریکا ) رزرو کردید. کسی که در مسیر درسته و فقط روی خدا حساب میکنه ، کارهاش براحت ترین شکل ممکن انجام میشه…
استاد ، هر روز ایمانم داره به قانون بیشتر و بیشتر میشه.
امروز صبح بعد این فایل ، اینقدر حالم عاااالی بود و قلبم باز بود که خیلی اوقات از خوشحالی اشک شوق ریختم…. البته چند وقتیه که خیلی راحت به این احساس میرسم… و معنای فرکانس و مدار رو خیلی راحت تر متوجه میشم… زندگی به معنااااای واقعی برام لذت بخش شده…
مسیر رسیدن به خواسته هام رو هر روز دارم بهتر و دقیق تر میکنم و مطمئنم ، مطمئنم که به تمام خواسته هام باتوجه به الگوی فوق العاده ای که مثل شما دارم میرسم.
آیه ۵ بقره میگه :
أُوْلَئکَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُون
آنها از هدایت پروردگارشان برخوردارند و خود رستگارانند.
رستگاری به معنای آزاد و رها زندگی کردنه…
استاد همه ی ما شامل این آیه هستیم… این وعده ی خداوند به ماست. ما لایق هدایت پروردگار و رسیدن به آزادی در تمام جنبه ها هستیم. خدایا شکرت
و شما نمونه عینی و بارز این آیه هستید…
بعد از این جلسه ی فوق العاده نشستم و نوشتم که از موقعی که دوره های شما رو شروع کردم ، چه هدایت هایی دریافت کردم ؟ دیدم زندگیم چیزی جز هدایت خداوند نبوده و در تمام ابعاد بطور کلی تغییر کرده … چون تنها و تنها خداوند تو همه ی مسیر حامی و هدایتگر مطلق من بوده… ولی به قول شما خییییلی راحت فراموش میکنیم… ولی باید همیشه به یاد بیاریم ، همیییشه…
خدایا شکرت که همه چیز عاااالیه ، خدایا شکرت که من رو با استاد آشنا کردی، خدایا شکرت که زندگی رو برام ایییینقدر لذت بخش و دلپذیر کردی….
چند روزه میخوام کامنت بزارم که قسمت شد روی این فایل باشه… واقعا فایل های این روزهاتون استاد منو دیوانه ی دیوانه کرده… همش تو فکرم ، و احساس فوق العاده ای رو دارم تجربه میکنم.
خدا این همه احساس عاااالی رو از بی نهایت طریق بهتون برگردونه…
ممنونم برادر عزیزم … خیلی خدارو شاکرم برای وجودتون
سلام، استاد لطفا مباحث توحیدی رو هم یکم به این فایلاتون اضافه کنید، چقد دلم برا وقتی در مورد توحید حرف میزنید تنگ شده
اینم بگم من از وقتی با شما همراه شدم زندگیم از همه لحاظ هزار پله پیشرفت کرده،خدارو شکر
سلام استاد عزیزم واقعا سپاسگزارم از شما و محبت شما و از شما خیلی سپاسگزارم خیلی تو زندگیم تاثیر گذاشتین در زندگیم
از شما درخواست دارم که این داستان هدایت الهی رو ادامه بدین واقعا من از شما درخواست میکنم این کار رو بکنین
سلام استاد عباسمنش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
به قول پسرم پویا : ” استاد چه کردی با ما؟ ”
الله اکبر استاد هنگ هنگم!!!
وقتی صحبتهای شما رو گوش میدم تا ساعتها نه چیزی می بینم نه چیزی می شنوم فقط یک جسم متحرکم روحم میره …. سرخوش و مست از این همه آگاهی غرق لذت میشه!!!
چند سال پیش دقیقا ما هم همین کار رو کردیم البته مهاجرت در خود ایران از شمال به جنوب ( کیش ) خونه و وسایل و گذاشتیم ماشینو فروختیم فقط با چند تا چمدون رفتیم و چقدر تجربه فوق العاده و لذتبخشی بود با چه افراد جدید و عالی آشنا شدیم با خرید و فروش ملک آشنا شدیم و کلی تجربه متفاوت کسب کردیم و از زندگی در جزیره کیش لذت بردیم. همه و همه اینها زمانی اتفاق افتاد که مثل شما به ندای قلبمون و الهام الهی گوش کردیم! رفتیم و هدایت شدیم به سمت افراد و شرایط بینظیر.
کاملا به هدایت الهی ایمان دارم از خرید اغذیه تا تصمیمهای بزرگ.
همیشه به وقایع به دید حکیمانه نگاه می کنم و به حکمتش ایمان دارم.
با تک تک سلولهای وجودم حرفاتونو باور دارم و قبول دارم اگر به نشانه ها توجه کنیم و باور داشته باشیم که خداوند یک سیستم مسیر یاب به نام الهام در وجود ما قرار داده بهش ایمان داشته باشیم و اعتمادکنیم ، خداوند هم به بهترین شکل ما رو هدایت می کنه.
چرا اینو قبول دارم؟ چون زندگی خودم دقیقا هدایت خداوند بوده!
و اگه جزئیات زندگی خودمو بگم میشه مثنوی هفتادمن!
این جمله که ” من بر شانه های خداوند نشستم و هر جا بخوام منو میبره ” واقعا عالی بود و نشان از ایمان و باور صددر صدی شما به حرفاتون هست. این جمله خیلی به دلم نشست.
استاد خدامیدونه چقدر خوشحالم از اینکه در مداری قرار دارم که این آگاهیها رو دریافت می کنم .
این نگاه شما به قرآن اینکه خداوند گفته یا محمد شنیده در حقیقت هر دو درسته ولی کلی آگاهی داشت آخه چقدر مگه یه نفر می تونه اینقدر دقیق و متفاوت ببینه؟
وقتی به این فکر می کنم که چیزهایی که از قرآن به ما گفته شده واقعا چقدر واقعی و مفید بوده هیچی دستگیرم نمیشه!
مطالب و آگاهیهایی که از خداوند و از قرآن در سایت شما دیدم و از شما شنیدم از هیچ منبر و مسجد و مدرسه و دانشگاهی ندیدم و نشنیدم!
من از سن خیلی کم از دوران ابتدایی قاری و حافظ قران و مداح بودم از قم اساتید زیادی میومدن در شهر ما و کلاسهای حفظ قرآن برگزار میکردن و من همیشه معانی رو هم می خوندم و به سؤالاتی بر می خوردم که هیچکس برام جوابی نداشت!
سالها این سؤالات بامن و در ذهنم بود و همیشه به دنبال جواب میگشتم به سمت کتابها و افراد خیلی خوبی هدایت شدم و جوابها و آگاهی هایی هم دریافت کردم اما باز هم پازل ذهنم ناقص بود و خداوند عزیزم خیلی خوب و عالی منو هدایت کرد به سایت شما و فقط و فقط می تونم بگم خدا رو شکر می کنم که مشرک از دنیا نمیرم!!!
خداوند در من و با من بود من در خدا شناور بودم و بیرون از خودم به دنبالش میگشتم!
استاد عزیزم از این فایل تون هم مثل بقیه فایلها لذت بردم و با هر فایل چراغهای بیشتری در ذهنم روشن میشه و یکی از یکی بهتر.
خدایا چقدر من خوشبختم که آرامم با خودم و خدای خودم در صلحم و لذت این آگاهی چنان غرقم کرده در خودش که احساس می کنم در یک رؤیای شیرینم!
استاد لذت این آگاهیها گوارای وجودت و گوارای وجودمون
این ثروت و این لذت بردن از تمام ابعاد زندگی نوش جونتون.
در پناه خداوند محفوظ باشید
به زودی آمریکا می بینمتون
استاد عزیزم و مریم نازنین
بی نهایت ازتون ممنونم، اصلا تک تک فایل هاتون رو که گوش میدم و نگاه میکنم، حال دلم خیلی خوب میشه
عاشقتونم، بی صبرانه منتظر قسمت بعدی و ادامه ی ماجرای هیجانی کارت اعتباری هستیم.
سلام استاد جان
یک سوال این مدته ذهنمو درگیر کرده بعد شنیدن این فایل گفتم اینو از شما بپرسم.
چند بار در دوره ها و فایل های شما اسم فیزیک کوانتوم رو شنیدم .ارتباط این قوانین و باورها به چه شکل هست؟
چه کتابی باید مطالعه کنم که ذهنم به پاسخ برسه و ارامش .آیا فیزیک کوانتوم کمک به درک بهتر قوانین و باورها و رشد بهتر اتفاق میفته؟ آیا پاک سازی کوانتومی واقعی هست ؟