داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-26 12:00:062023-12-21 07:12:52داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
واقعا خیلی جالبه من چند سال هست که عضو سایت شماهستم وچندماهی که مشغله کاریم کمتر شده بیشتر وارد سایت میشم وفایلها رو گوش میکنم البته چند وقتی هست که سریال زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا رو نگاه میکنم ولی اون هفته تصمیم گرفتم که بادقت بیشتری به فایلهای شما گوش بدم وراستش علتش این بود که چون من دفتر بیمه دارم تقریبا دوهفته ای بود که هیچکسی دفترم نمی اومد وهمش دنبال این بودم که بفهمم چرا اینطوری شده البته قبلا هم توی این 8 سالی که دفتر دارم زیاد شلوغ نبود وبیشتر کارهایی که میگرفتم طوری بود که باید میرفتم خارج ازدفتر وبازاریابی می کردم ولی چون واقعا کارسختی بود دیگه خسته شدم وتصمیم گرفتم بشینم توی دفتر ومشتری بیاد اما تغییری نمیکرد هفته قبل چندتا از فایلهای توحید عملی روگوش کردم وجالب بود که بعد ازاون سایت شما دیگه سریال زندگی دربهشت رو نزاشت وچندتا فایلی که خیلی جالب بود گذاشت وتاحدودی من رو به فکر فرو برد درمورد اینکه چرا هدایت خداوند رو درمورد اینکه کسی دفتر نمیاد نمیفهمم تا اینکه وسط فایلی که شما با همکارتون مسیول فنی سایت داشتین صحبت میکردین انگاریکی توذهنم گفت برو به مشتری که دوهفته پیش قراربود زنگ بزنی بیاد چکشو ببره زنگ بزن البته استاد قبلش هم این توی ذهنم می اومد ولی اونقدر صداش محکم نبود دقیقا همون لحظه پاشدم زنگ زدم تا اون موقع احساس خیلی بدی نسبت به دفترم داشتم همین که زنگ زدم کلا احساسم عوض شد ویادم افتاد که دوهفته پیش که چک دستم اومد یکی توذهنم گفت ولش کن نمیخواد زنگ بزنی چون بیمه جدیدش رو برده بود جای دیگه انجام داده بود ومن ناراحت بودم وتوی این دوهفته این احساس ناراحتی رو داشتم اما فکر نمیکردم چرا ناراحتم واون موقع فهمیدم ودقیقا یک ساعت بعدش یه مشتری اومد یه بیمه اورد که به اندازه یک ماه کار من پول داشت وواقعا خوشحال شدم وفهمیدم اینکه کسی دفترم نمیاد به خاطر احساس بدی هست که بعضی وقتها درمورد مشتری دارم واستاد اینکه این پیام را دادم به خاطر این بود که یه الهامی به من شد که بیام سوالم رو بپرسم که من یه جورایی شاید 20ساله وسواس فکری دارم درمورد چک کردن وبستن در ووسایل گرمایشی وسرمایشی میخواستم ببینم ایا این هم یه عاملی هست که مشتری کم میاد چون باعث میشه نسبت به دفترم احساس بدی داشته باشم چون چک کردن وسایل ناراحتم میکنه وچند بار تصمیم گرفتم که بزارم کنار ولی هروقت گذاشتم کنار بد تر شده ممنونم به خاطر سایت خوبتون
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
سلام به همه دوستان همفرکانسیم
واقعا این فایل هایی که میزارید عالییییییه
هزاران هزار درس داره ، سپاسگذارم از شما که اینقدر عالی رسالت خودتون رو انجام میدین 🙏🌹
استاد جان دقیقا شبیه به این اتفاق که براتون افتاده برای منم افتاد یه بار که خیلی برام عجیب و شگفت انگیز بود ، چند وقت پیش در راستای بروز رسانی کردن خونم یه پارچه سفید بزرگ لازم داشتم که بزنم جلوی پاگرد که وسایل پشتش دیده نشه ولی نداشتم
ولی مطمئن بودم خونه مادرم حتما پیدا میشه همچین چیزی ، یکی دوبار که رفتم اونجا و مطرح کردم مامانم گفت نمیدونم کجاست باید دنبالش بگردی ، ممکنه توی کمد بالا باشه و چهارپایه میخواد که بگردی ، یک روز که قرار شد مامانم بیاد خونه من همش میخواستم بهش بگم که دنبال پرده بگرده و برام بیاره ولی دلم نیامد گفتم با این وضعیت حالش چطور بره رو چهارپایه خلاصه هیچی نگفتم و وقتی مادرم آمد دیدم یه پلاستیک دستشه و یه پرده توشه
وقتی دیدم خیلی ذوق کردم و خوشحال شدم
گفتم اتفاقا خواستم بهتون بگم که بیارید ولی دلم نیامد و بیخیال شدم ، مادر گفت رفتم توی کمد چیزی بردارم دیدم همین جلوی دستم هستش و یادم آمد که تو خواستی همچین چیزی رو 🤩🤩🤩
تازه اون پرده کاملا اندازه اون جایی بود که میخواستم و من بدون هیچ کار اضافه ای وصلش کردم.
اینقدر برام شگفت انگیز بود که واسه همه تعریف کردم اون روز و حتی گریم گرفته بود که چقدر خداوند به فکرم بوده و کارم رو واسم انجام داده 😢😭 ولی بعد چند روز یادم رفت و فراموش کردم این اتفاق رو 😐 ، و الان دوباره یادم آمد.
استاد جان از بقیه داستانتون دیگه من حرفی ندارم 🤐🤐 .
فقط الله اکبر
الله اکبر از این همه هدایت ، از این همه ایمان ، از این همه اعتماد به نفس ، از این همه فراوانی و ثروت …
خدایا شکرت .
خدایا چقدر الهامات و کمک های تو میتونه زیاد باشه
چقدددددددددددددددددر جوابگوی اعتماد کردن بهت هستی .
الله اکبر… تو میتونی کارهای بزرگتری رو واسه کسی که بهت ایمان و اعتماد داره انجام بدی .
برای من که در دایره امن خودم موندم واقعا این صحبت ها بزرگ بود و به قول خودتون استاد سنگین بود.
البته که برای خداوندی که صاحب و گرداننده آسمان و زمین هست و کهکشانها رو خلق کرده ، این کارها
براش کوچیکه و چیزی نیست ، اما واسه من که
که به خاطر ترسهام قدم بر نداشتم خیلی خیلی بزرگ هست و الان میفهمم که استاد عزیزم بسیار بسیار از اون چیزی که من فکرشو میکردم ایمان داره به راهی که انتخاب کرده .
من که عاشق مسافرت و رفتن و مهاجرتم فهمیدم که نباید خودمو پابند کنم یک جا ، خیلی وقتا با خودم میگم اگه فلان کار رو بکنم ممکنه وقتی میخوام برم پا بندم کنه و نشه که برم. یا مثلا با وجودی که به نگهداری گل و گیاه علاقه زیادی دارم ولی الان دیگه هیچ گلی نمیخرم و حتی همین هایی که دارم رو به مهمونایی که میان خونم میدم که کم بشه و تموم بشه که وقتی خواستم برم نگرانشون نباشم و نگم گلهای قشنگم پس چی ؟ وقتی بریم مسافرت به خاطر گلهام نمیخوام زود برگردم دوس دارم چیزی نباشه که به خاطرش باید برگردم ، یا وقتی دارم به شغلی فکر میکنم میگم باید یکی از ویژگیهاش این باشه که بتونم هر جایی اون رو ادامه بدم و هیچ مانعی نباشه واسه انجام دادنش .
الله و اکبر از باورهای مناسبی که داشتید و با خانم شایسته و مریم جان با شما همراهید و اینقدر در مدار عالی و ایمان قوی با هم و تکمیل کننده هم هستید .
الله اکبر از اعتماد به ندای درونتون که باعث شد هر چی داشتید رو رها کنید و بفروشید تا پاسخی که خداوند بهتون داده رو بهش عمل کنید .
خدایا شکرت که اینقدر قوانینت ثابته ، خدایا شکرت که اینقدر به وعده ای که دادی عمل میکنیی ، خدایا شکرت که استاد عزیزم رو به راه راست هدایت کردی به راه کسانی که بهشون نعمت دادی نه اونایی که بهشون غصب کردی و نه گمراهان .
بدون شک همه انسانها به یک میزان به نعمت های خداوند دسترسی دارن اما هر کس اندازه ظرفش میتونه دریافت کنه .
خدا رو شکر استاد که ظرف شما اینقدر بزرگه
البته که دیگه ظرف نیست 😉.
استاد چقدر این باور که ادو شود سبب خیر اگر خدا خواهد در مورد اتفاقاتی که براتون می افته صدق میکنه و شما از دل هر مشکلی راه حل رو پیدا میکنید و اینقدر عالی و بدون نقص درستش میکنید .
واقعا با تمام وجودم و بدون هیچ شکی ایمان پیدا کردم که راهی رو که خداوند به من نشون داده و تو مسیرش هستم الان حق هستش .
خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر که از زبان شما استاد عزیزم با این راه آشنا شدم و با شما ادامه میدم
شمایی که اول هستید در این راه
شمایی که عمل کننده واقعی هستید در این راه
شمایی که ایمان واقعی دارید
شمایی که مومن واقعی هستید
شمایی که عمل کننده هستید به قوانین خدا رو شکر
سپاسگذارم از پروردگارم که احساس لیاقت و اعتماد به نفس رو در من دوباره بیدار کرد و من رو هدایت کرد به این مسیر سبز🙏
سپاسگذارم که این همه نعمت به من داد 🙏
سپاسگذارم که فرصت رو به من داد تا این فایل بینظیر رو گوش کنم و در مدارش باشم . 🙏
خدایا بینهایت دوست دارم❤ و ازت ممنونم 🙏
سپاسگذارم از شما که صادقانه این مطالب رو در اختیار ما قرار میدین تا بفهمیم همه چیز ممکن داره🌹🙏 .
از خودم هم سپاسگذارم که وقت گذاشتم و اهمیت دادم به خودم 🙏😍 دوست دارم من❤ .
در پناه حق 🌹
سلام به استاد عزیز و همه همراهان مسیر زیبای بهشت.
امروز هم مثل خیلی موقع ها که فایلهای شما رو میبینم و لذت میبرم و دلم میخواد بیام تشکر کنم و کامنت بزارم و هر بار همون لحظه یه نجوایی جلو گیری میکنه و نمیزاره این کارو بکنم و میگه بزار باشه واسه دفعه بعد ویا میگه بابا چی میخوای بگی همه رو دیگران میگن دیگه ویا ماشالا بچه های سایت انقدر فعالن که دیگه چیزی به گفتن تو نمیمونه و خلاصه از این نجواهایی که در هر تصمیم کوچیک و بزرگ زندگی ما هست اما با اینکه واقعا هیچ ایده ای الان ندارم و نمیدونم چی باید بنویسم میخوام فقط به حرف دلم گوش کنم و به این نجواهای ذهن پشت کنم و دل به هدایت الهی بسپارم ومن هم به نوبه خودم تشکر ویژه از خدا و شما استاد عزیز بکنم به خاطر این فایل زیبا و بینظیرتون و به خاطر فایلهای زیبا و بینظیرتون که همشون کلی درس های عالی واسمون دارن واقعا ممنون.
استاد بینهایت از خدای بزرگ و از شما سپاسگزارم به خاطر اینهمه فایلهای بینظیری که روی سایت قرار میگیره و کلی توشون درس و ایده و الهام هست خدا رو صد هزار مرتبه شکر
استاد تمام حرفاتون دلنشینه و چقدر زندگی ای که با هدایت الله باشه زیبا ، دوست داشتنی، پر برکت و بینظیره!!
چقدر شما با این صحبت هاتون ایمان در عمل رو خوب آموزش میدید و یادمون میارید که هر بار تو زندگیمون به خدا اعتماد کردیم چقدر به راههای ساده و زیبا و آسون هدایت شدیم و چقدر با لذت به خواسته هامون رسیدیم و فقط کافیه روی خدا حساب کنی و به احدی تو زندگیت باج ندی.
چقدر یاد میدید که تمام اتفاقات حتی به ظاهر کوچیک زندگیمون رو که لطف و هدایت پروردگاره رو ببینیم و تایید و تحسین کنیم تا اتفاقات بیظیر بیشتر و بزرگتری بیفته.
تا باور کنیم که میشه همه چی رو در هر لحظه به خدا بسپاری و اجازه بدی تمام لحظه لحظه زندگیتو مدیریت کنه و با هدایت های الهی پیش بری.
وقتی شما از هدایت الهی تعریف میکردی
یادم میفتاد که دقیقا من هم در هر جا کارها رو به خدا سپردم چقدر قشنگ هدایت شدم و چقدر باور نکردنی اتفاقات برام افتاده
طوری که اصلا باور کردنی نیست و با عقل و منطق جور در نمیاد الان اینایی که شما تعریف کردی واقعا کی باور میکنه انقدر همه چیز خوب و عالی پیش بره.
استاد واقعا به اینهمه ایمان و تعهد و باورتون بهتون تبریک میگم.
و مطمئنم اگه شما اون تصویر ذهنی مریم جان رو باور نمیکردی و یا در اون شرایط به ظاهر بد زندگی توکل واقعی نمیکردی و بیخیال نمیرفتی دنبال خوش گذرونی اتفاقات به این شکل رقم نمیخورد و هدایت ها به این شکل نمی شد اون توکل شما باعث کنترل ذهنتون شده و اون کنترل ذهن آرامش درون و لذت بیشتر و هدایت به سوار شدن به چرخ و فلک در شرایط به ظاهر بد و ارسال فرکانس های بهتر و سپاسگزاری بیشتر و بعد شبش یه ایده دیگه و بعد اتفاقات والهامات بعدی و عمل به اونها و به همین ترتیب نتایج و تجربیات شما بزرگ و متفاوت از دیگرانی میشه که تو اتفاقات واکنش بد نشون میدن و نمیتونن ذهنشون رو کنترل کنن و به خدا توکل کنن و به هدایت پروردگارشون توجه کنن.
اینه اون داستان همیشگی توحید و شرک و ایمان و کفر و فقر و ثروت و تکرار اتفاقات خوب و هدایت های خوب یا تکرار اتفاقات بد و هدایت های بد.
واقعا خدا رو شکر میکنم به خاطر این آگاهی ناب و واضح و ساده اما برای ما که در مدار این آگاهی ها هستیم ولی برای دیگران غیر قابل باور و درک.
از خدا میخوام همه ما رو به بهترینها هدایت کنه و ایمانی قوی که عمل میاره بهمون بده
و مثل شما دست شیطان رو محکم ببندیم تو زندگیمون.
استاد خیلی دوستون دارم و از خدا براتون ثروت و نعمت و سلامتی بیشتری آرزو میکنم
بابت این فایل بینظیرتون بینهایت تشکر میکنم و ازتون میخوام از این سری فایلهای هدایت پروردگار بیشتر و بیشتر بگزارید
شاد و پیروز باشید
سلام
ما منتظر دومیش هستیم
هیچ جا نمیریم،همین جا هستیم😂😂
معرکه بود،چقد آرامش،چقد ایمان به غیب و خداوند،دمت گرم استاد،این داستان ها رو با جزئیات که میگی،تیکه تیکش میلیاردها
می ارزه،نتیجه ایمان به حضرت حق هدایت هاییه که از در و دیوار برات میاد،نکته جالب اینجاست و درسی که تا ابد فراموش نخواهم
کرد:استاد شما با این همه نتیجه و دست آورد،
برای ماجرای ماده شوینده اینقد احساس خوب و شکرگزاری داری،بعد خوده من!منتظرم ی چیز
بزرگ اتفاق بیفته تا احساس خوب و شکرگزاری داشته باشم،ازین به بعد میشم
ی ذره بین که کوچکترین نعمتارو هم ببینم
و بخاطرش غرق در شادی و شکر بشم
سپاس از خداوند بزرگ بخاطر آشنایی با استاد
مرسی که هستی عباسمنش جان 🙏😁⚘
سلام بهترین داستانی که توی کل زندگی ام شنیدم بود احساس میکنم از مغزم تشعشع صادر میشه، لطفا هر چه سریعتر قسمت بعدی اش را بگذارید با تشکر ازشما استاد عزیز
خب اول سلام دوباره!😁
دوم WoOw🤩🤩😶
خدااااااااااااااای من خدااااای من بااااااورم نمیشهههههه
یعنی همین امروز…!
چی میشه که استاد همین امروز این فایل رو اپلود می کنن؟😶
همین امروزی که من انقدر هدایتی وارد سایت شدم و این پست رو دیدم،
همین امروزی که من شب قبلش با خودم مرور کردم که چرا باز شروع کردم به زبان خوندن..
و توی همین روزایی که شب هاش تنها فکرم شده گشتن دنبال دانشگاه های مختلف و پیدا کردن راه های مختلف برای رفتن و مهاجرت کردن..
و همونطور که توی کامنت قبلی هم گفتم(توی همین فایل) چقدددر دلم می خواست که در مورد هدایت های مسیر مهاجرت استاد بدونم!
چون همینطور که سایت دانشگاه ها رو می دیدم و پیج اساتید مختلف رو چک می کردم، همش یه حسی بهم می گفت که الان تو این سایتا چیکار می کنی؟
و از خیلی هاش تقریبا چیز زیادی نمی فهمیدم! بصورت کاملا اتفاقی و از طریق یکی از بچه های عباس منشی یه گروه پیدا کرده بودم جدیدا توی تلگرام که بچه ها راجع به موارد مختلف اپلای داخلش با هم مشورت می کردن و صحبت می کردن و سوال می پرسیدن، و من هیییییییییچ ایده ای راجع به اطلاعاتی که رد و بدل می کردن و اصطلاحاتی که به کار می بردن نداشتم! و توی اون لحظات همش یه حسی بهم می گفت این راه تو نیست! بیخیال. نمی خواد وقت صرف اینا کنی ،اخه تنها راهش که این نیست، هزار تا راه هست برای رسیدن به هدفی که تو داری!.. حتما یه راه ساده تری هست که حواست بهش نیست!
(طبق یک اصل توی ریاضی که تجربه و صحبت های استاد نشون داده توی واقعیت هم صدق می کنه، هر موقع یک مسئله داره طولانی و سخت حل میشه، مطمئنا یه راه خیلیییی خیلیییی ساده تر داره که حواست بهش نیست! فقط کافیه یه لحظه صبر کنی، یه نفس عمیق بکشی و یک دور دیگه به صورت مسئله نگاه کنی تا راه حل آسون خودشو بهت نشون بده!)
و همین دیروز بود که با خودم فکر می کردم :” اصن کی گفته حتما باید از این روش های عادی همه رفت؟! یعنی میشه همینطوری با یه چمدون بری سفر و دیگه هم برنگردی؟ (درواقع ساده ترین راهی که اون موقع به ذهنم رسید این بود!)”
و الان خدا من رو هدایت می کنه و بهم جواب می ده که: ” بله که میشه عزیزدلم! اینم نمونه اش. اینم یه الگو.”
خدایا شکرت شکرت صدهزاااار مرتبه شکرت..😍😶😍😶😍
الآن از حجم اطلاعات و دریافت ها و پاسخ هایی که در جواب درخواست هام از سیستم خداوند گرفتم، احساس می کنم اطرافم یه سکوت محض کااامل.. یه سکوت برای فکر کردن و بیشتر برداشت کردن من!
استاد جان این فایل به اندازه ی تمام فایل های قدم هایی که دارم واسم ارزشمنده، بسیااار بسیااار بسیااار سپاسگزارم که چنین فرکانس های بالایی رو با ما انقدددر سخاوتمندانه به اشتراک می گذارین.
در طی دیدن این فایل تمام من شده بود نگاه، و فقط به چهره ی شما نگاه می کردم و با جان گوش می دادم ببینم چی می گین! انگار پاسخ تمام سوالات و سردرگمی ها و سکوت کردن های این چند وقت برای دیدن راه حل ساده تر، قرار بود از زبان شما برای من بازگو بشه! هیچ چیز دیگه از فایل ندیدم و فقط وقتی یه لحظه نگاهم به جاده ی زیبا و سرسبز و بزرگراه به شدت تمیز و هموار پشت سرتون افتاد(که واااقعا این صحنه رو تحسین می کنم و از صمیم قلبم روزی رو تصور می کنم و از خداوند می خوام که با بوگاتی زرد رنگ خودم توی این بزرگراه زیبا گاز بدم و کیییییف کنم ! وااای خدایا حتی تصورشم من رو به وجد میاره خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم خیلیییییییییییییی زیاد متشکرم) ، با خودم گفتم که من باید این فایل و حداقل ۱۰ بار دیگه ببینم تا بتونم قشششنگ تمرکز بذارم روی زیبایی های اطراف و اون نُه بار قبلش مسلما باز فقط به حرفای استاد گوش خواهم داد.
در حین گوش دادن این فایل مدام شما رو تحسین می کردم. انگار تازه دارم یاد می گیرم که تحسین کردن دقیقا یعنی چی! دقیقا باید چیکار کنم! چه احساسی داشته باشم!
.
.
الان وااقعا نمی تونم بیشتر از این کامنت بنویسم و باید برم یه دور دیگه فایل رو ببینم.
اما وااااقعا واااااقعا استاد،
خیلییی خیلییی سپاسگزارم و شما رو تحسین می کنم که انقدددددر آدم باحالی هستین که خودتون رو درگیر هیییچ قیدی نمی کنیدو انقددددر آزادانه در دنیای زیبای خدا سیر می کنین. حسی که از این برخورد و رفتار شما به من منتقل میشه مثل وقتیه که می بینم یه بچه رفته داخل یه باغ و بدون هیچ ترس و واهمه ای انگار که با صاحب باغ رفیقه و مطمئنه که اون ادم هییییچ ایرادی بهش نمی گیره ، داره واسه خودش نقطه به نقطه ی اون باغ رو کشف می کنه! و بقیه رو هم کلی ذوق زده می کنه! و بهمون یاد می ده که ببین! به همین سادگیه! کی گفته نمی شه یا نمی تونیم هرطور که دوست داریم زندگی کنیم. هر طور که لذت می بریم! و کی گفته باید با تمام قوانین مسخره ای که از بچگی برامون ساختن و هیچکدوم واقعیت نداره زندگی مون رو ادامه بدیم. اینجا جهانیه که دست ادما نیست، بلکه دست خداست. اونه که باید ما رو هدایت کنه نه قوانین بقیه!
استاد، من واااقعا جسارت و شجاعت و شخصیت قوی و با اعتماد به نفس شما رو تحسین می کنم . چقدر دوست دارم که انقدر محکم صحبت می کنین و برای هر حرف و کار و تصمیمتون یه دلیل محکم و کاملا منطقی دارین، حتی اگر کاری که انجام می دین و اتفاقی که می افته منطقی نباشه! خیلی دوست دارم و تحسین می کنم این ویژگی شما رو..
خدایا شکرت شکرت که می تونم هر لحظه درحدی اطرافم رو عمیق درک کنم که احساس کنم از بزرگی و قدرتت داره نفسم حبس می شه، از اینکه لحظه به لحظه دارم بیشتر درک می کنم که چطور باید با تو و دنیای اطرافم ارتباط برقرار کنم. خدایا صدهزار مرتبه شکرت عاشششقتم عااااشقتم❤❤
سلام استاد عزیزم
من الان نصف فایل رو گوش کردم طاقت نیاوردم اومدم کامنت بگزارم نمیدونم چه حکمتیه این فایل هدایت رو دقیق زمانی گذاشتید که من قصد کرده بودم کارم رو گسترش بدم ودر عین حال دلم پر میکشه برای مهاجرت…استاد شما شرایطتتون جوری بوده که میتونستید جمع کنیدو برید اما برای من و امثال منی که هنوز به اون نقطه نرسیدیم چی یعنی فعلا درآمد من از این شغل هست هرچند یه ساین خیلی کوچیک هم این روزا دریافت کردم که برم به مسیر مورد علاقه ام و شروع کردم اما کاش بیشتر بگید که ماها چی کار کنیم میدونم همه چی رو گفتید و ما به اندازه مدارمون گرفتیم
اما الان این فایل برای من حکم چراغ راهنما بود واقعا انقدرتابلو…بگید مایی که هنوز درآمدمان به اون سطح نرسیده چی کار کنیم برای مهاجرت
در ضمن استاد خوبم اگر دوست داشتید نحوه آشناییتون با عزیز دلتون رو همبگید
سلام فاطمه ی عزیزم
هرکدوممون یک دلیلی برای جور نشدن مهاجرت تو ذهنمون هست. چند تا کامنت قبل وقتی داشتم کامنت مانیای عزیز رو می خوندم، (برای الگوسازی برای مهاجرت پیشنهاد می دهم بخوانید.) احساس کردم هر کدوم از ماها از یک نقطه ی خیلی پایین شروع کردیم و بعضی ها نسبت به دیگری کمی بالاتر هستند…
در کامنت مانیا احساس کردم از نظر مالی براشون مهیا بوده، یا سطح فرهنگی یا آشنایی بالاتری داشتن و دارن.
بعضی ها مسئله ی مالی دارن، بعضی ها اجازه ندادن خانواده، بعضی هام قدرت رو میدن دست رئیس جمهور امریکا و خلاصه هر کسی یک مانع بزرگ توی ذهنش داره…
مثلا در اطرافیان من مهاجرت حتی از شهری به شهر دیگه خیلی کم اتفاق می افته و اصلا خارج رفته نداریم، یا خیلی پولدار در فک و فامیل نداریم، یجورایی مهاجرت اصلا عادی نیست و خیلی دور از دسترسه و هیچ کس بهش فکر نمی کنه…(البته به غیر از خودم)
و استاد از نقطه ی خیلی خیلی پایین تر شروع کردن. و این بیشتر برای ذهنمون قابل قبوله که برای ماها هم میشه.
استاد در یکی از فایل ها گفتن در کل طایفه شون یک نفر خارج رفته نداشتن و درک کردم که دقیقا چه تفکری حاکمه.
قطعا برای افرادی که در محیطی باشن که دکتر مهندس و… زیاد داشته باشن و یا از دوستان آشنایان مهاجرت کرده به کشورهای خوب زیاد باشه، برای اون افراد مهاجرت خیلی عادی تر از افرادی هستش که اصلا بهش فکرم نمیکنن…
قانون تکامل رو در نظر بگیریم. استاد ابتدا در ایران به زندگی خوب رسید. حال خوب. روابط خوب. ثروت و … و کلی شهرهای ایران رو گشتند و داخل ایران مسافرت رفتند، از نظر مالی هم به درجه ی بالایی رسیدن و بعدش به کشورهای دیگه سفر کردند(نه مهاجرت) و بعد هم اقامت دائمی.
ماهم تکاملمون رو در هر زمینه طی کنیم و ادامه بدیم این مسیر رو به آرزوهای بزرگمون میرسیم.
سلام زلیخای عزیز
ممنون از اینکه کامنت من رو مطالعه کردی و با دقت پاسخ دادی بسیار سپاسگزارم .کاملا درسته واقعا همینه که باید تکامل رو طی کنیم و من انشا الله ادامه میدم مسیرو با عشق .و مهمتر اینکه ما الگویی مثل استاد رو داریم که واقعا خیلی بدیهی کرده نعمات زیادی رو تو ذهن ما …پیش میریم همچنان
در پناه خدا باشی
سلاااام سلاااام خدمت همه دوستان عزیزم خانم شایسته خانم فرهادی عزیزم و استاد عباس منش عزیزم
میخواستم یک تجربه ی جالبی از دریافت هدایت هام رو به اینجا به اشتراک بزارم تا هم ایمان خودم هم بقیه دوستان قوی و قوی تر بشه
و این یک اتفاق جالبه یعنی به نحوی اتفاق افتاد که هیچ غیر از خدا قبل خودش خبردار ازش نبوده
قضیه از این قرار بود که من چند نفر دیگه باید مادربزرگمو صبح میبردیم فیزیوتراپی و توی راه میخواستیم بنزین بزنیم و نزدیک پمپ بنزین که شدم ناخوداگاه قلبم بهم گفت سعید در باک رو یادت نره حتما نگاهش کن و ببندش و جالب اینجاست که من هم اصلا بنزین نمیزدم و همه افراد هم توی ماشین بودیم
راستش اون لحظه خیلی من توجهی به این قضیه نکردم و گفتم خوب اگه این مسئولش در باک رو نبست باشه من میرم میبندمش اما جالب اینجاست که بنزین زدن که تموم شد اون در اهنی باک رو هم مسئولش بست و من گفتم خوب بیا اینم بنده خدا حواسش بود و درب رو بست
و ما ماشین رو روشن کردیم و رفتیم دویست سیصد متر که دور شدیم یه ماشینی از دور بووووق بوووق واسمون میزد و ما وقتی وایسادیم دیدیم بله درب چرمی باک که باید بسته میشده روی سقف ماشینه و مسئول پمپ بنزین حواسش نبوده و فقط درب اهنی باک رو بسته
من همون لحظه مثل استاد عباس منش دقیقا سوپرایز شدم و جالبه این سوپرایز شدن هم هیچوقت تکراری نمیشه با این که شاید بارها هم تجربش میکنی
و گفتم ببین سعید کار خدارو ببین یه چیزی رو بهت الهام کرد وقتی که اصلا نه خودت خبر داشتی نه مسئول پمپ بنزین و خوب منطق ما انسان ها اصلا نمیتونه اینو درک که چجوری میشه قبل از این که روح این دوتا خود این ادم هم بخواد بدونه قراره یه اینجور اتفاقی بیوفته ؟
و من همون موقع درک کردم که واقعا باید در هر شرایطی به خداوند ایمان داشت اعتماد کرد و ذهن درموردش کنترل کرد و از هر الهامی پیروی کرد چون به نفع خود ماست چون یک هدایت برای ماست
حتی اگر همه شرایط خوب باشه حتی اگر منطق همه چیز رو تایید کنه و اوکی بده بهشون و حتی اگر اون الهام عجیب و غریب و غیر قابل درک باشه در اون لحظه
یادمون باشه که ما ذهن مون محدوده و بصورت ناخوداگاه فقط درصد محدودی از اطلاعات رو میتونیم دریافت کنیم و منطق بر اساس همون ها میتونه باور کنه یا تایید کنه ولی خداوند خود همه اون چیز هاست خداوند در دل همه اتفاق هاست و اطلاعات و اگاهی خداوند بی نهایت بیشتر از ذهن محدود ما در اون لحظه است
و بجای این ها فقط به خداوند اعتماد کنیم و بقول استاد بعد خیر این قضیه رو خواهیم فهمید
باز هم همینجا از خانم شایسته خانم فرهادی و مدیر فنی عزیز مون تمامی خانواده صمیمی عباس منش و استاد عزیزم بابت حضورتون همین که هستید و اینقدر عشق رو با وجودتون منتشر میکنید صمیمانه سپاس گزارم
واااای استاااااااااد😆😆
شاید باورتون نشه اما بخدا، همین دیشب بود که داشتم فایل قسمت ۶ قدم دوم رو می دیدم (کاملا رندُم) و با خودم می گفتم کاش استاد از این مثال ها بیشتر می زد و چقددددر من دیشب خندیدم و کیف کردم با اون فایل و چقددددر بعد از اولین باری که دیدمش هم اتفاق خوب برام افتاد.
یعنی داشتم دیواااانه می شدم ، فقط با دهن باز از تعجب و خنده می گفتم اَاَااااااَاَاَ شُـــــــــــــــدددددددد دیدی جواب داد! و به شکل کاااااملا غیر قابل باوری درسی که ترم قبل افتاده بودم رو با ریلکس ترین حالت ممکن ( یک ساعت قبل امتحان خوابیدم و این در حالت عادی اتفاق نمی افته برای درسی مثل ریاضی مهندسی!) امتحان دادم و ۲۰ شدم!!!! بیییییست! و با بچه هایی که حدود دو سال بود هم کلاسی بودیم اما رابطه ای نداشتیم ، دقیقا فردای اون شب (شبی که برای اولین بار اون فایل رو دیدم) کلیییی در مورد روابطمون صحبت کردیم و کلیییی با هم دوست شدیم و.. کلیی اتفاق دیگه ی معجزه وار که بعد از اون فایل افتاد.😍😍
و من بعد از اون همش می گفتم حتما باید یه ایمیل بزنم یا توی کامنتا از استاد درخواست کنم که این داستان های هدایتی شونو بیشتر واسمون تعریف کنن…😆😆
وااااای خدایاااا شکرتتتت عااااشقتمممممم😍😍😍😍😍😍😍😍😍
یعنی من فقط عنوان فایل و ده مین اول فایل رو دیدم و از شدت ذوق اومدم کامنت بذارم حتی هنوز بقیه شو هم ندیدم😆😆😆😆😆🤩🤩🤩
و چقددددر خوشحالم که صبح روز به این قشنگی رو دارم با همچین صحبت ها و هدایت هایی شروع می کنم.😍😍😍😍 واااقعا خدایا شکرت😍😍😍😍 شکرت😍😍😍😍😍 صدهزاربار شکرت😍😍😍😍😍😍 خیلییییییییی دمت گرم 😍😍😍😍😍😍یعنی با خدا عشق کنی دم به دیقه بهت حال می ده
واااای یعنی اینقددددر ذووووق کردم که حد نداره خدایا شکرت بابت این حس خوب😍😍
راستی سلام😁
خب من برم فعلا فایل و ببینم ، قول می دم یه کامنتم بعد از دیدن فایل بذارم
راستیییییی قبل از اینکه برم باید بگم امروز کااااملا هدایتی اومدم و این فایل و دیدم! راستش از اونجایی که دیشب و اصلا نخوابیدم، در حالت منطقی الان باید می خوابیدم ، اما خوابم نمی اومد و دلم می خواست یه چیزی ببینم یا بخونم. اول رفتم سراغ نت بعد دیدم نه اونی که دلم می خواد نیست. بعد گفتم برم سراغ عقل کل و سایت و که باز کردم خیلی دیر بالا می اومد و حوصله مو سر برد و انگار یه حسی گفت حالا چه گیری دادی به این صفحه برو تو صفحه اصلی ببینیم چه خبره ! منم زدم روی قسمت خانه بالای سایت و دیدم فایل جدید اومده و دیگه بقیه شم که گفتم.
و خبر خوب اینه که همین الان که کامنتم تموم شد فایل هم کامل دانلود شده و می تونم برم ببینم ! اصن از این همزمانی کیف می کنین؟ به قول یه عزیزی که می گفت، اینا همه کارای خداست😂😂😍
به نام خداوند مهربان
سلام به بانوی عزیزم
چقدر از این جملت لذت بردم
یعنی با خدا عشق کنی دم به دیقه بهت حال می ده
به لطفش الان حالم عالیه
و دلم گرمه به هدایتش
و به وعده ی فوق العادش در سوره نازنین شرح
عجب رفیقیه این خدا
و عجب رفیقی بوده همیشه
و خواهد بود
مرسی برای کامنتت
الهی که آن به آن زندگیت همنشین این رفیق با مرام باشی
سعادتمند در دنیا و آخرت باشی بانو جان
اکرم جان
حتی خبر نداری که کامنتت با من چه کرد..
دقیقه هاست که فقط به پهنای صورت اشک می ریزم :)
به قصد نشونه گرفتن سایت و باز کردم.. و چشمم خورد به نقطه ی آبی رنگ کنار “اتاق شخصی بانو”..
داشت صدام می کرد.. میدونی، امشب خدا از طریق تو با من صحبت کرد.. سوره ی شرح..
و من درمانده در فراقش..
امروز خیلی اتفاقای متفاوت و اعجاب انگیزی برای من افتاد..
خدا توی همشون بود..
توی معرفی شدن از طرف یکی از بزرگترین تاجرهای کشور.. که حتی تا حالا نه من اون رو دیدم و نه اون من رو دیده و هییییچ ایده ای ندارم که از کجا من رو میشناخت :) فقط وقتی برای مصاحبه رفته بودم توی یه کارخونه، مدیرعامل شون گفت شما رو آقای x معرفی کردن.. در حالی که من اطلاعیه شونو از یکی از گروه های دانشگاه دیده بودم و رزومه فرستاده بودم..!
خدا توی سفر کربلایی که امروز رفتنش قطعی شد هم بود ..:) .. درحالیکه انقدر خارج از موعد درخواست داده بودم که اصلا فکرشم نمیکردم ظرفیت باشه.. درحالیکه ظرفیتش محدود بود و اولویت با دسته ی خاصی بود که من جزوی از اونها نبودم..!
خدا توی روح و جسم فردی بود که بهش علاقه دارم و امروز بعد از ماه ها حدود 2 ساعت تلفنی باهم صحبت کردیم..!
و الآنی که برای فردا نگران بودم و همش به این فکر میکردم که ” من نباید از کسی توقع داشته باشم. خدا درستش میکنه. باید بسپرم به خدا.. باید بسپری به خدا.. توقع از کسی دیگه نداشته باش..”، خدا توی کامنت تو بود :)
میدونی بهم گفت نگران فردا نباشم! گفت بار فردای من رو برمیداره.. گفت با اشتیاق به سمتش برم..! :)
سپاسگزارم ازت
خیلی خیلی ممنونم که انقدر زیبا نوشتی
ممنونم از دعای قشنگت :) تا حالا کسی برای من لحظه به لحظه همنشینی با این رفیق و آرزو نکرده بود :)
بقول خودت: ” الهی که آن به آن زندگیت همنشین این رفیق بامرام باشی”
خدا جونم مرسی سپاسگزارم برای این همه هدایت ومتاسفم برای اینکه خیلی از این اتفاقات برایم پیش اومده و نمیدونستم که اینها همه هدایت است قوانین است ولی هنوز هم خدا رو شکر میکنم که استاد عزیز ما را با این تجربه های عالیییی که شبیه به آنها زیاد داریم ولی از کنار آنها براحتی می گذریم آشنا میکنه خدا جونم سپاسگزارم برای این هوشیاری مرسی که اینقدر راحت تجربه هاتون رو در اختیار ما میگذارید خدایا شکررررررررت دوستت دارم خدا جونم 🙏