داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-26 12:00:062023-12-21 07:12:52داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
امروز
به نام خداوند مهربان
مهربان از آن جهت که همیشه آغوشش باز است و قضاوتت نمیکند و هدایتت می کند…
سلام سید حسین عباس منش هدایت شده
چند روز بود که حالم خوش نبود.
یه حسی چند وقته بهم میگفت صبحها زود از خواب بیدار شم و برم پیاده روی ولی هی پشت سر می انداختم .
آقا حالم بد و بدتر شد. کار به جایی رسید که چند تا ایمیل فرستادم که اکانتم رو حذف کنید و دیگه نمیشه. آره من شک کردم. به این راه. به استاد. به حرفاش. به نتایجش. چون درونم پر از شک نسبت به خودم بود.
شب قبل دیگه به آخر خط رسیدم. هیچی ته حسابم نبود الانشم نیست!! دلم گرفته بود. هیچی مثه اون چیزی که تصور میکردم پیش نرفته بود. تضاد و ناخواسته مثه آفتاب ظهر مرداد اذیتم کرده بود.
خسته و دلزده نشستم پشت لپ تاپ. یه حسی گفت قرآن بخون. و قرآن خواندن. سوره یوسف . سوره نحل و کمی آرام شدم.
و بعد نوشتم….
ودیشب بالاخره زدم بیرون. رفتم بالای کوه خلوت کردم. تو مسیر که داشتم میرفتم یهو یه ترانه شاد شنیدم.پیدا کردم!!! من چند وقته مدام دارم موزیک بیکلام خیلی آرام گوش میدهم. شب و روز همیشه نوای آرام و یکنواخت از هدفونهام تویه گوشم پخش میشد. حتی شب وقتی می خوابیدم.
چند روز پیشش نشانه امروزم قدم سه اومد. همه رو شنیدم بعد دیشب به قدم چهار و فایل اول رسیدم. موضوع تضادی که چند وقته در زندگیم وجود داره. ثروت!!! و من داشتم دیشب اونو گوش میدادم. یهو متوقفش کردم و یه آهنگ شاد گذاشتم! حالم چقدر خوب شد. رفتم بالای کوه و مدام آهنگهای شاد گوش می کردم. یهو خاموش کردم. دیدم طبیعت هست. همیشه بوده و می ماند. خالی از هیاهوی بیرون طبیعت درونش بودن است و بودن. خدا در طبیعت جاریست. براش فرقی نم یکند اوضاع چگونه است.کسی هست یا نه طبیعت همیشه هست و خواهد ماند. با دیدن ارامشی که در کوه بود قلبم ارامتر شد.
دیشب رو دیر خوابیدم. ساعت۳ .بعد یهو تقریبا حالتی بین خواب و بیدار بود. یه حسی بهم گفت: پاشو! و منم بیدار شدم. لباس پوشیدم ساعت ۶صبح. شدم بیرون. هوا گرگ و میش. شروع کردم به پیاده روی. قدم چهارم قسمت دوم…..
و تقریبا به بالای تپه گردشگری که رسیدم یهو تکون خوردم!! دیدم سید حسین هم مثه من یه روزی به تهه خط رسیده! و خواسته بزنه تو یک کار دیگه! و اون کارهایی که عاشقش بوده واسه دل خودش گاهی انجام بده !! و بعد اون تضاد ایراد بزرگ خودش رو نشون میده! راه حل رو پیدا میکنه! ایرادی در بیرون از خودش وجود نداره! و کشف می کنه تغییر باورهایی که ثروت رو به شکل معنوی ببینه و روانشاسی ثروت ۱ رو عملی انجام میده!!!
وای خدای من منم به اینجا که رسیدم دیدم خیلی مشکل دارم در مورد پول پیدا کردن. در مورد نبود فرصت پولسازی! در مورد کمبود ثروت! حس کردم تکون خوردم. دلم وا شده بود. با تمام وجود داشتم فرکانسهای درست رو دریافت می کردم و به شهودی ناب رسیده بودم. یهو آهنگ Brayan Adams – Here I am در درونم شروع به تکرار کرد. این یه شروع دوباره است. یه نقشه جدیده و….
واقعا تمام وجودم داشت نفس می کشید و غرق در شادی بودم. شاد از اینکه من شک کردم ولی جا نزدم. شک کردم ولی ایمانم از دست نرفته هنوز. اون کورسوی امید داشت شعله می گرفت. خوشحال به سر کوه رسیدم که تکان بزرگتری خوردم. یادم اومد امروز ۵ شهریوره روزی که ۱۹ سال قبل پدرم فوت کرد. دقیقا اونشب مثله دیشب دیر خوابیدم و صبحش رو زود پا شدم . دقیقا مثه امروز منتها اونروز پدرم مرد و حس کردم امروز من متولد شدم.
این یه برگه جدید از زندگیمه که پر از درس های بزرگی بود که یه ذره از اون رو شاید تونسته باشم اینجا بیان کنم. البته در دفتر خاطراتم بهتر و بیشتر توضیح شب قبلش رو دادم.
این تقارن و هماهنگی و کشف و شهود باعث شدند ایمان بیاورم که هنوز هدایت ها رو دریافت می کنم اگر اجازه دهم به سیستم خالص و پاک خدا!
اگر بیشتر تمرکز کنم و به الهامات عمل کنم . ایمانی که منجر به عمل بشه.خدایا شکرت
بماند یادگاری ۵-۶-۹۹
سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان
چقدر این فایل عالی بود، چقدر لذت بردم، وقتی این فایل دیدم تمام مدت احساس می کردم در یک خلا هستم، در جهانی از معجزه ها و کلام الهی، خیلی خیلی زیبا بود سرشار از احساس عشق بود همون عشقی که حقیقت هستی، به یاد آوردم که چقدر از این الهامات و نشانه ها داشتم و چقدر عادی بهشون نگاه کردم، فهمیدم چرا استاد انقدر با بقیه فرق داره، کسی که قدر معجزه و الهامات میدونه اینکه چقدر به الهامات عزیز دلتون و خودتون احترام گذاشتین اصلا نمی تونم از شدت هیجان به درستی حرف دلم تایپ کنم، بابا شما دیگه کی هستین 🌟✨ این فایل مثل معجزه است من تصمیم گرفتم همه ی الهامات از این به بعد به چشم معجزه ببینم، چرا واقعا انقدر خواب بودم، فکر کن خدا باهات حرف بزن، خدا راه بهت نشون بده باز تو گیج بزنی و نصفه و نیمه ازشون استفاده کنی و یا حتا وقتی با دل و جون از الهامات ایده گرفتم و انجا مشون دادم باز هم به چشم معجزه بهشون نگاه نکردم، خدا میدونه که یکی دو روز پیش از خدا خواستم منو ببره توی فضای عرفانی و جهان به شکل معجزه حس کنم و همش داشتم سعی می کردم جهان به چشم محبت الهی و معجزه ببینم و امروز این ویدیو استاد باعث شد این حس در من به درستی شکل بگیره. چقدر خداوند مارو دوست داره و چقدر در حال هدایت شدن هستیم وای خدایا متشکرم خدایا سپاسگزارم از شما هم بسیار سپاسگزارم خدا نگهدارتون باشه
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
چقدر لذت بخشه این آگاهی ها چقدر حال دلمون عوض میشه ی حس خیلی فوق العاده که نمیشه با کلمات بیان کردن
سپاسگزارم از خداوند و دست های بینهایتش
عاشقتیم استاد عزیزم
🙏🌹امروزبه خدایی تکیه میکنم که تمامی هستی به خاطر او پا برجاست.
خدایی که هستی را میچرخاند، مطمئنا قادر است زندگی مرا نیز به بهترین نحو هدایت و حمایت کند.
امروزبا پشتکار و تلاش و درپناه قدرت عشق، امیدوار و پرانگیزه هستم ومیدانم شعور موجود درکائنات، رهایی وآرامش رابرایم به ارمغان می آورد🌹🙏
سلام به وجود نازنین استاد عباسمنش عزیز وبانوی احساس ومهربانی مریم شایسته، بانوی برگزیده خداوند🙏☘️🌹
خدایا شکرت به خاطر هدایت امروزم🙏
چند روزی بود کارهایم به تعویق میافتاد وهر کاری میکردم که شروع کنم ،نمیشد.حجم کارها من رو میترسوند ومرتب امروز وفردا میکرم، خیلی شروع کردن برایم سخت شده بود وکارها اصلا پیش نمیرفتند و این حتما علت مهمی داره؟ درآمدم خیلی کم شده و باید به درآمد جدید می رسیدم
راستش کمی از خودم دلخور شدم وعلت رو اهمال کاری خودم میدونستم ولی فوری فکرم رو جمع وجور کردم چون متوجه شدم به کمبود فکر میکردم و سراغ مقصر میگشتم ونزدیکتر از خودم پیدا نکردم 😳
فوری سراغ فایلهای رایگان استاد رفتم وچقدر من با این فایلها آرامش میگیرم،
(خدایا شکرت)
واقعا خدا رو شکر میکنم که با فایلهای استاد اینقدر سریع از حال بد به حال خوب میرسم
سریعترین تغییر حال رو من با فایلهای استاد عباس منش درک کردم 🙏🌹
حالم عوض شد وبا خودم گفتم حتما چیزی در این تغییر حال نهفته است که به نفع من هست ومن باید بدستش بیارم
دیشب از خدای خودم سوال پرسیدم که:
خداوند بزرگ ومهربون من ،
ای خدای راهنمای من
چه طور میتونم کارم رو به بهترین شکل وآسونترین راه دوباره شروع کنم وبا خیال راحت ادامه بدم؟
امروز اول صبح هدایت شدم به کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی اثر اس. جی. اسکات
خدایا من که آدم تنبلی نیستم پس معنای این هدایت چیست؟
باورم نمیشد😳
ولی گفتم شروع به خوندن کن حتما در دل این کتاب نکته ای برای رهایی تو نهفته است شاید حتما تنبلی نباشد؟
در این کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی ذکر شده که چگونه به تعویق انداختن کارها سبب تلنبار شدن حجم زیادی از کارهای نیمهتمام میشود و در ادامه برای جلوگیری از به تعویق انداختن کارها راهکارهایی پیشنهاد داده بود که من رو وسوسه کرد کتاب رو تا آخر بخونم.نویسنده در این کتاب معتقد است که یکی از دلایل اصلی تنبلی، نداشتن اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در زندگی است ویکی دلایل دیگر که به من تلنگر زد (اولویت بندی نکردن کارهای مهم وکارهای کم ارزش) بود
ونکات بسیار آموزنده دیگه که حسابی به من انگیزه داد.
بله درست فهمیدم نکات خیلی زیاد وکاربردی بودند که در بین همه ذهن من توجهش به چند نکته جلب شد (اولویت بندی نکردن واغلب بر کارهای بی ارزش متمرکز شدن واهمیت دادن به کارهای پیش پا افتاده) همون لحظه نشستم وکارهایم رو دسته بندی کردم وبر حسب اولویت اونها رو نوشتم وبه خودم گفتم👇👇
(. حرف نزن ،عمل کن .)
(چیزی نگو ،فقط نشون بده.)
(قول نده،ثابت کن .)
.
نمیدونم چطوری میتونم احساسم رو از خوندن این کتاب بگم فقط میدونم در حین خواندن این کتاب انگار شعف وشادی من چندین برابر شد واز خوشحالی هیجان شیرینی تمام وجودم رو گرفت ولذت وصف ناپذیری بهم دست داد که تا شب ادامه دار بود وباعث اضافه شدن انرژیم در کل روز شد بعد از درست کردن نهار رفتم ودوش گرفتم
در زیر دوش الهام عجیبی برام به تصویر کشیده شد وکامل احساسش کردم وواقعا انگار در اون زمان بودم ،حس عالی بود خدای من چقدر واقعی بود😍❤️
سپاسگزارم برای الهامات روشنت
از روزی که از خدای مهربون خواستم الهامات رو برای من خیلی آشکار نشون بده هر روز روشنتر وروشنتر میشوند
زیر دوش آب بودم که تصویر ی در ذهنم شکل گرفت
آپارتمان ۸۰متری با ۵طبقه که زیر زمینی داشت که میز تنیس زیبایی توی اون بود وحس بازی رو در من بوجود آورد
سال ۶۸ زیر زمین منزلمان نزدیک ۲۵۰متر بود ومیز تنیس داشتیم ولی حتی یکبار بازی نکردم ولی امروز توی تصورم میل به بازی خیلی شدید بود شاید علتش اینه که توی دانشگاه تنیس رو یاد گرفته ام ولذتش رو چشیده ام وتوی فایلهای استاد هم بازی تنیس زیاد دیدیم😅
اگر بشود چه شود 😍🌹
الان مستاجرم ولی مکان ۷۰متری از خودم دارم هیچی از پول ساختش در دسترس نیست ولی دارم کار میکنم که پولش رو بسازم وبعد خواسته ام رو عملی کنم و بسازم
امیدوارم خیلی زود در خاطراتم از ساختن آپارتمان ذهنی ام بنویسم وشادی وسپاسگزاریم رو با همه به اشتراک بزارم
انرژی عالی گرفتم وبعد از سرو نهار
بلند شدم ودنبال ضبط یکی از برنامه هایم رفتم وتا ساعت ۶/۳۰ مشغول ضبط بودم در راه برگشت به خونه بودم که سری به کانال استادزدم وچشمم به پست آخر کانال افتاد😍
|فایل داستانی درباره هدایت الهی | قسمت ۱
وای خدای من چقدر اسم فایل زیبا ودل انگیز بود دقیقا همین امروز که من به الهاماتم جامه عمل پوشاندم استاد اومد واین فایل فوق العاده رو گذاشت ومهر تاییدی بر کار من زد
خدایا هزاران بار برای وجود همچین راهنمای قوی سپاسگزارم که چراغ هدایتی برای تک تک بندگانت شده
،بلافاصله بعد از رسیدن به منزل رفتم وفایل رو دانلود کردم و باچه فایل به موقع وفوق العاده ای روبرو شدم
(خدایا شکرت)
استاد عباسمنش عزیز واقعا فردی فوق العاده وخاص هستند ، وهر روز خدا رو برای وجودش شکر میکنم🙏🙏
(خدایا شکرت)
خداوندا به خاطر این شادی وشورامروزم صدها بار سپاسگزارم چقدر این شادی مضاعف شد ومتوجه شدم که تونستم به الهامی که به من شده جامه عمل بپوشانم.
امروز چه روز فوق العاده ای بود
خداوندا هزاران بار سپاس
(خدایا شکرت) (خدایا شکرت) (خدایا شکرت)
سلام براستاد عزیز و تمامی همراهان دراین مسیر… من امروز سرکاربودم و دیدم شما فایل رو گذاشتید من حتی دلم طاقت نمیاورد ک برسم خونه و کلیپ رو ببینم سرکار حتی ۵ دقیقه ک میتونستم هنذفری رو روشن میکردم و گوش میدادم .چقد لذت بردم از مسیر زندگیتون گفتید و برای من واضح تر شد که چطوری باید به نشانه هام توجه کنم به اینک اصلا شاید من درتمام زندگیم درحال هدایت بودم و اسمش رو میذاشتم حس ششم قوی من،! این حس درمن موقع هایی بیشتره که وسیله ای رو جایی جابذارم .. یجور هدایت یه صدایی درمن میگ یه چیزی رو جا گذاشتی و اون لحظه نمیدونم چیه اما چنددقیقه بعد دقیقا متوجه میشم ک بله حسم درست بوده . ازخدای بزرگ ممنونم که با زبان و شیوه ی خودش باما حرف میزنه ازش ممنونم ک عاشقانه مراقب ماست و ما به اندازه ای که بهش نزدیکیم زبانش رو بهتر متوجه میشیم و اینکه استاد جسارت شما در پاسخ به هدایت ها واقعا تحسین آمیزه واقعا کار بزرگیه وقتی همه چیز عالیه و داره عالی تر میشه خودت رو به هدایت بسپری واین فرق آدمهای معمولی و موفقه. من درتاریکی محض باشما آشنا شدم حالم الان عالیه و این حال عالی میشه پیش زمینه ی همه چیز خوب ، خدا به همه ی ما این سطح از ایمان و درک رو عنایت کنه خداوند به همه ی ما از قدرت جسارت و پشتکار خودش عطاکنه خستگی ناپذیر و مطیعش باشیم …. استاد بی صبرانه منتظر جلسه ۲ هستیم …. درپناه خداوند باشید همگی
سلام استاد
روزگارتون خوش تر و شادتر
استاد اگر مقدوره براتون در مورد ارتباط با خدا و توحید بیشتر برامون فایل بزارید. من در یک سردرگمی هستم و نمیتونم تفکیک کنم درست و غلط رو. از زمانی که در این مسیر هستم بین آموخته هام و احساسم، بین ایمان قلبی یا نجوای ذهنی سردرگم شدم. سردرگمی بین متکی به خود یا خدا.
توضیح بدهم کمی: استاد من در گذشته زمان هایی که به خودم متکی بودم، اینقدر خیالم راحت بود برای بدست آوردن خواسته ام که ناخودآگاه حالم عالی بود و رهای رها بودم، یعنی ذره ای نگرانی یا استرس نداشتم. و آن خواسته هم اجابت میشد. مثل داشتن شغل: که خیالم راحت بود که پیدا می کنم و در سه برهه از زندگیم هم به راحتی، بدون هیچ گونه سابقه کاری یا پارتی استخدام شدم.
زمانی که قصد شرکت در کنکور را داشتم، با اینکه بسیاری از مباحث رو نرسیدم بخونم بازم در دانشگاه دولتی(روزانه) قبول شدم.
زمانیکه میخواستم ازدواج کنم. همسرم با اینکه غریبه بودن و شناختی نداشتم ولی قلبم می گفت ایشون همونی هستن که من می خوام.
و خیلی از مواقع دیگه…
میدونید استاد، اون احساس ایمان به خودم اون باور قلبی و قوی، اونا باعث همون نتایجی بودن که من میخوام. الان با صحبت های شما در تمام فایل ها، به وضوح درک می کنم و میفهمم که باید مثل اون شرایط ایمان داشته باشم که من میتونم.
– سواله من آیا متکی به خود بودن شرک نیست؟
– سوال، مگر خدا در درون من نیست، آیا متکی به خود بودن همان متکی به خدای درونم میشود؟
درحال حاضر زمانهایی که میخوام کاری کنم و در دلم خدارو درنظر بگیرم و بهش متکی بشم، اصلا این توکل درونی نیست. ذره ای از اون حسی که در مثالها گفتم رو ندارم. خیلی تلاش می کنم داشته باشم ولی نیست… و این احساس نکردن خداوند باعث نگرانی و استرس و در پی اون نداشتن حال خوب و در ادامه نرسیدن یا دیر رسیدن یا با نارضایتی رسیدن به خواسته ام میشه…
و از اونجایی که نمیدونم شرکه یا نه، سعی کردم متکی به خود(ایمان به خودم) رو در ذهنم نیارم و اعتبارش رو بدم به خداوند.
و بازهم از طرف دیگه نتایجم پدیدار نمیشه مثل اون موقع ها. (درحال حاضر کاملا متعهدانه و روزانه کار می کنم روی خودم)
به خودم میگم طبق اصلی که شما تدریس می کنید، اون موقع ها من همون حالات رو داشتم، پس آیا آنها درست است که نتیجه هم می گرفتم؟
یه جورایی دوطرف قضیه رو هم ندارم. اصلا نمی تونم اونطور که باید خداوند رو احساس کنم چه برسه ایمان بیارم. (البته چندباری خیلی خیلی واضح هدایتم کرده و خودم مبهوت شدم، منظورم اون ایمان دائمی و غالب ذهنم باشه نیست.)
اول از همه از خدای بزرگ می خوام که هدایتم کنه، آگاهم کنه تا به درک درستی برسم.
یکی از خواسته های من شرکت در دوره دوازده قدم است که به محض فراهم شدن شرایطش بدون شک تهیه خواهم کرد. به یادآوردم قانون درخواست رو، و تصمیم گرفتم درخواست کنم که در این زمینه و برطرف کردن چنین سردرگمی ها برامون فایل رایگان بزارید استاد.
و از بقیه ی اعضای این خانواده ی دوست داشتنی هم درخواست می کنم اگر جوابی دارند که به من کمک می کنه، ممنون میشم کامنت کنید.
سلام استاد
روزتون بخیر
به درکی در مورد کامنت قبلیم رسیدم که برای اینکه ردپایی از خودم به جای بزارم می نویسم. هر زمان که سوالمو اینجا مطرح می کنم خداوند از بی نهایت طریق راهنمایی و آگاهم می کنه. اینم یکی از اون سوالات بود. برای درک بیشتر خودم و بقیه دوستانی که چنین شرایطی ممکنه داشته باشن، مینویسم.
استاد ببینید من درست متوجه اصل قانونی که تدریس می کنید شدم؟
مثال در مورد استخدام شدن(یا راه اندازی کسب و کار شخصی) میزنم. ولی در همه چیز این قانون صدق می کنه.
1- قانون 1: ما باید اقدام عملی انجام دهیم، مثلا بریم آگهی های روزنامه رو چک کنیم. در عین حال خاطر جمع باشیم که بالاخره شغل مورد نظرمون رو بدست میاریم. هر دو طرف قضیه مارو به خواستمون میرسونه. مثلا ممکنه کسی با برداشت اشتباه قانون جذب، نره و آگهی چک نکنه. یا یکی میره چک می کنه ولی ذهنیتش اینه که باید سابقه کار یا پارتی داشت تا به شغل مورد نظر رسید.
و شما در تمام فایلهاتون یاد میدید که با هردوی اینها باهم خواسته برآورده میشه. و اسم قسمت دوم رو گذاشتید جهان یا خدا.
من—-› هر دو طرف قضیه رو داشتم، ولی اسم هر دو قسمت تکیه بر توانایی خودم بود.
2- قانون 2: شرک نورزیم: قدرت رو به پارتی و سابقه کار و مدرک ندیم و قدرت رو بدیم به خدا.
من—› در این مورد هم من شرک نداشتم، اگر کسی از پارتی و سابقه کار و مدرک صحبت می کرد من اصلا نمیشنیدم و اینقدر ایمانم به خودم زیاد بود که حرف اونارو قبول نداشتم. پس شرک هم نداشتم.
3- قانون 3: همیشه سعی کنیم حالمون رو خوب نگه داریم.
من—› اینم همیشه در تلاشش بودم. هر وقت مشاجره یا ناخواسته ای برام پیش می اومد میرقصیدم تا یادم بره و یا حتی بعد از فوت مادرم خیلی زود در یک باشگاه کلاس شاد ثبت نام کردم تا غصه نخورم.
4-قانون4: نگاه پاک و عاشقانه به دنیا و آدم ها و اطرافیانمون داشته باشیم، خصلتهای نیک رو در خودمون پرورش بدیم. از صفات یا کردار ناپسند و خبیثانه دوری کنیم و اینجور چیزها…
من—› این یک اصل بود در زندگی من و همیشه سعی می کردم رعایت کنم.
5-قانون5: خودمون رو مسئول اتفاقات وشرایطی بدونیم که برامون پیش اومده.
استاد باورتون میشه من همیشه اینطوری بودم، مثلا اگر یه بی احترامی از کسی می دیدم، خب قانون رو بلد نبودم تا بدونم در درون خودم بوده ولی همیشه و همیشه میگشتم میدیدم آیا من قدرت یا توانایی اینو داشتم که نزارم این بی احترامی به من صورت بگیره؟ و میدیدم آره مثلا اگر من سکوت می کردم فلانی اون جواب رو نمیداد یا اگر من نمیرفتم اصلا حرفی نمیشنیدم. و در آخر میرسیدم به خودم که اگر من یجور دیگه حرکت می کردم این عکس العمل رو نمیدیدم. هیچ وقت نگفتم تقصیر طرف مقابلم بود چون میدم که من بی تاثیر نبودم.
6-قانون6: خواسته هامونو بزرگ کنیم: با اینکه چه الان چه در گذشته زندگی نسبتا خوبی داشتم و دارم ولی همیشه بیشتر می خواستم چه در روابط چه ثروت چه سلامتی. الان که به این قوانین آگاه شدم و میدونم این کار درست هستش. در اطرافیانم می بینم اصلا هدفی دنبال نمی کنن و به اونی که هستن قانع هستن. من که همین الانشم، شرایط بهتر از اونا دارم بازم به دنبال بهتر شدن هستم.
7- قانون7: انتظار از دیگران نداشته باشیم، خودمون باشیم و خدای خودمون. به دیگران وابسته نباشیم.
قبلا اینطوری بودم، به خودم متکی بودم از وقتی با برنامه های شما آشنا شدم، همون وابستگی یا انتظار از دیگران رو ندارم ولی یجورایی همش از جهان انتظار دارم تا خواسته ام رو نمایان کنه و چون نمایان نمیشه یا دیر میشه، حالمو بد میکنه. مثل راه اندازی سایتم، قبلا با جدیت بیشتر روی سایتی که راه اندازی کردم کار میکردم، چون خودم بودم خودم. الان به گمراهی آشکار گرفتار شده بودم، یه ذره روی سایت کار می کردم و منتظر بودم جهان مشتری بیاره. و از مشتری خبری نبود و سست می شدم. و دقت کردم دیدم باید، مثل قبل با تکیه بر توانایی های خودم باید کار کنم.
8- قانون8: اهدافمون رو با جدیت ادامه بدیم و امیدوار باشیم. در این مورد هم یک خصلت واضح که تمام دوستان و اطرافیانم ازم یاد می کنن، اراده ی پولادینم هستش. همیشه هر کاری میخواستم انجام بدم اصلا ناامید نمیشدم یا تنبلی نمی کردم.
تمام اینهایی که گفتم درمورد خودم، شاید بصورت صد در صد یا کامل انجام نمیدادم، ولی بالای پنجاه درصد اونطوری بودم و هستم. یعنی 70 یا 60 درصد.
و از وقتی با برنامه های شما آشنا شدم، و انتظارم از جهان بالا رفت و اون متکی بودن به خودم رو کاهش دادم. و از دیشب که این سوالو نوشتم، ذهنم دنبال جواب بود و امروز صبح که داشتم یکی از فایلهاتون رو نت برداری می کردم، احساس کردم، اون خصلتهایی که داشتم، درست بوده. اشتباه نبوده. چون نتیجه اش چیزاییه که شما میگید باید بهش برسیم. قراره من کاملتر بشم. قراره کاملتر بشم که به این مسیر هدایت شدم. قراره علاوه بر متکی بودن به خودم، خداوند رو درک کنم. قراره اون 70 یا 60درصد رو افزایش بدم. و آگاه تر به قوانین عمل کنم.
حتی استاد، در مورد ارتباط با خدا، با اینکه خانواده ی مذهبی دارم، ولی هیچ وقت از درون نتونستم طبق گفته ی خانوادم یا جامعه، با خدا ارتباط بگیرم. اون احادیث جعلی یا اون طرز خدایی بودن رو نمیپذیرفتم.
و یه مسئله ی دیگه که وجود داشت این بودم که: من وقتی داستان هدایت دوستان رو میخوندم، خیلی از دوستان هستند که از شرایط خیلی سخت یا قعرچاه با گروه تحقیقاتی آشنا شده بود. ولی من اون شرایط رو نداشتم. و واقعا این سوال توی ذهنم بود که من چرا با این مباحث آشنا شدم. ولی الان متوجه شدم که با این مباحث هم مدار بودم و هستم. (حتی قانون جذب رو هم قبول داشتم، ایمان نداشتم ولی ردش هم نمی کردم)چون این سبکی بودم و هر روز برای رشد خودم یا بهبود شرایطم تلاش می کردم، و این خواسته ها در من شدید بود، به این مسیر هدایت شدم. هدایت شدم تا کاملتر بشم.
این جمله رو خیلی شنیدم که انسان از خودش به خدا میرسه، از خودشناسی به خداشناسی میرسه. من در طی این سی سال زندگی، تقریبا به شناخت خوبی به خودم رسیدم. اومدم اینجا که به خدابرسم. با اینکه تا الان خیلی موفق تر بودم و چندین بار تونستم الهام خداوند رو به وضوح دریافت کنم ولی بیشتر و واضح تر می خوام. ارتباط دائمی می خوام.
این سردرگمی من در این یکسال و نیم همراهی با شما هم از این نشات گرفته بود که من شناخت خودم رو نادیده گرفتم و سعی کردم خودم رو از پایه بسازم. ولی الان که قوانین رو بهتر درک کردم و به یادآوردم خیلی چیزهارو، دیدم من اونطوری که شما آموزش میدید، بودم، فقط باید بهترش کنم، گسترش بدم خودمو. نه اینکه وجود خوب شکل گرفته ی خودمو خراب کنم.
قرار نیست همه ی ما که در این سایت هستیم یکی باشیم، شاید یک نفر وجود شکل گرفته اش نامناسب بود و خیلی با آموزه های شما متفاوت باشه و اون شخص نیازه، همه چی رو از اول بسازه. اما در مورد من اینطور نبود. حداقل درکی که تا اینجا رسیدم این هسش.
قبلا چون ناخودآگاه اون خصلت هارو داشتم یا ناخودآگاه از قانون استفاده می کردم، نمیدونستم فرمول چیه، طبق اون فرمول به بقیه خواسته ها هم برسم.
الان اینجام تا یاد بگیرم. بزرگتر بشم. نشانه و الهامات و هدایت های خداوند رو ببینم و تجربه کنم. اصل گفته های قران رو از فرعش تشخیص بدم. افکار و باورهای اشتباهی که جامعه به عنوان عذاب وجدان در وجودم کاشته رو کنار بزارم. بتونم خودمو ببخشم. بتونم راه و رسم سرحال و شادمانه زندگی کردن رو ازبر بشم. از طریق فایل ها شما جهان رو ببینم. اینجام تا یاد بگیرم وقتی رفتار ناخواسته دیدم، تفکر کنم و ریشه ی اون رو توی وجودم پیدا کنم. یاد بگیرم خودمو سرزنش نکنم. اصل گمشده ی خودمو در این مسیر پیدا کردم. اعتماد به نفس و عزت نفس من در این مسیر داره روز به روز بهتر میشه.
اگر قبلا با متکی بودن به خودم، باور داشتم قادرم مثلا ماهی صدمیلیون پول بسازم، الان یاد گرفتم چرا صد میلیون؟ چرا بیشتر نه؟ چرا میلیاردی نه؟
در روابط این باور رو داشتم هیچ کس کامل نیست و اگر همسرم برخی مواقع طبق میل من رفتار نمی کرد، میپذیرفتم که دیگه نمیشه کاری کرد، اما الان یاد گرفتم چرا!! میشه کاری کرد، میشه کاری کرد که همه چی طبق میل من پیش بره. اگر قبلا میخواستم اطرافیانم رو تغییر بدم، الان یاد گرفتم که اینکار بیهودست و انرژی منو تحلیل میده، فقط کافیه خودمو تغییر بدم. یاد می گیرم شرک های خفی در وجودم رو شناسایی و سعی در رفعشون داشته باشم. اگر قبلا ترس و احساس عدم امنیت داشتم در جامعه، و فکر می کردم همینه که هست. الان یاد گرفتم چرا میشه کاری کرد. زمانیکه من احساس قدرت رو در درون خودم تقویت کنم، اصلا به عنوان قربانی نخواهم بود. اگر من خودمو تغییر بدم و اون شخص مظلوم نباشم، قطعا در مدار ظالم قرار نمی گیرم. یاد گرفتم تلویزیون و این جور چیزها را برای همیشه کنار بزارم. و…و…و خیلی خیلی چیزها یاد گرفتم و باید بیشتر یاد بگیرم و عمل کنم.
منتظر هدایت بیشتر و مداوم تر الله هستم. منتظر کسب آگاهی که چطور اجازه بدم تا هدایت الله شامل حالم بشه. دارم سعی می کنم که به نداهای درونم عمل می کنم. شاید اینطوری بتونم هدایت بیشتری دریافت کنم. و خیلی نیاز دارم تا بتونم تفکیک کنم نجواهای ذهنم رو با هدایت خداوند. مخصوصا مواردی که احساس عادی یا خنثی در هر دو صدا دارم.(احساس بد یا خوب نیست، احساس کاملا خنثی)
استاد ممنونم که این بستر رو فراهم کردید تا اینقدر لذت بخش و رضایت بخش لحظات خوب تجربه کنیم و خودمون رو گسترش بدیم. شادی و راحتی و ثروت بیشتری رو از صمیم قلب براتون آرزو می کنم.
این کامنت مثل یک چکاب فرکانسی بود برام…
چقدر نسبت به سه ماه قبل فرق کردم…چقدر آروم شدم، چقدر بهتر تونستم درک کنم آموزه های استاد رو…
چقدر قلبم آرام شده، چقدر ظرف وجودم بزرگتر شده…واقعا اگر این نوشته ها نباشه، شاید اینقدر واضح نباشه تا متوجه میزان تغییرمون در این مسیر بشیم…به قول استاد هیچ ربطی به گذشته ام ندارم… شخصیته الان من هیچ ربطی به اون شخصی که این کامنتو نوشته نداره…
داشتم کل کامنت هارو می خوندم رسیدم به کامنت خودم، وقتی نوشته هام رو می خوندم خندم گرفته بود، از اینکه آیا واقعا من اینارو نوشتم؟ واقعا من یه روزی این حالو داشتم؟
خدایا شکرت
خدایا شکرت
چقدررررر قشنگه این فایل
یعنی محو این صحبت های الهی شدم
چقدر درس داره
چقدر نکته داره
چقدرررر نوع دیدگاه حفظ حال دل خوش، کنترل ذهن قشنگ بیان شده
استاد عزیزم یک دنیا ممنونم
خدایا شکرت به خاطر اینکه لحظه به لحظه مارا هدایت می کنی
خدایا شکرت
بی نهایت مشتاق قسمت دوم فایل هستم 😍😍😍
خدایا شکرت
بنام خدای مهربان.
سلام سلام.
سلام به هر انکس که مرا میخواند.
استاد واقعا دمت گرم و این روز ها این کارهایی که اواخر سال ۹۸ و در سال ۹۹ انجام میدی رو خیلی خوب انگار دارم درک میکنم، همیشه میشنوم که در صحبتهاتون میگید که حالا این نتایج که چیزی نیست ۵ سال دیگه و یا ده سال دیگه خدا میدونه نتایج چقدر بزرگتر میخواد باشه و این اواخر با اپدیت دوره ها و ساختن سریال زندگی در بهشت و این فایلهایی که واقعا بسیار بسیار ریزبینانه و عالی توضیح میدید مفاهیم رو، خیلی خوب درک میکنم منظورتون از اینکه این نتایج هر روز بزرگتر و بزرگتر خواهد بود چیه؟
و خدا میدونه نتیجه همین کارهای چند ماهه اخیر چه خواهد بود.
از شروع سال ۹۹ سعی کردم که سکان زندگیم رو روی هدایت الله بزارم و هدایتی در مسیر ثروت قدم بردارم و در اردیبهشت بهم الهام شد که دوره ثروت ۱ رو شرکت کنم و اونقدر اون الهام صریح تکان دهنده بود که روی تخت خواب بودم و یهو پریدم و گفتم احسنت افرین اره همینه باید باورهام رو در زمینه ثروت از ریشه تغییر بدم و کار درست همینه و خداروشکر میکنم که تونستم به الهاماتم عمل کنم و الان بینهایت بیشتر راضی هستم و تا حالا هر روز سعی کردم که کمتر خودم وارد عمل بشم و سعی کنم اطمینان کنم و هدایتی پیش برم حتی برای سیم شارژر گوشی و میبینم که هدایتی زندگی کردن چقدر لذت بخشه و این روزها سر یک سری مسائل نجواها داشتن قدرت میگرفتن و ذهنم درگیر بود که کار درستیه که هیچ تقلایی نمیکنم و دارم از زندگی با خیال راحت لذت میبرم و هر اتفاقی رو میخوام رقم بزنم نمیگم که حتما باید بشه میگم من در مسیرش حرکت میکنم اگر خدا بخواهد و در مشیتش باشم برام اتفاق میفته و اگر هم نه که حتما بهتر از ان در انتطارمه و در این مدت که سریال زندگی در بهشت نبوده فایلهای توحید عملی ۶، قسمت سوم درامد خود را در عرض یک سال ۳ برابر کنید و ۱۰ درس از البرت انیشتین و بهترین شیوه کنترل ذهن و مکالمه فوق العاده با ابراهیم عزیز و…
خیلی بهم درک بهتری برای ارتباط با نیرویی که ما خدا مینامیم داده و بیشتر ازش میپرسم حالا چطور؟ از این ساده تر چطور؟ باور پذیر کردن این موضوع چطور و ….
و سکان زندگی رو بدستش سپردم و این فایل شما تیر خلاص بود انگار برای سرکوب نجواها تا با ذهن باز تری و با ارامش بیشتری روی خودم کار کنم و بتونم به خودم و خدای خودم اعتماد کنم که البته فایل چرا ترامپ رئیس جمهور امریکا شد خیلی عالی توضیح دادید بحث فوقالعاده عزت نفس و خود باوری رو و نگاه توحیدی به جهان داشتن رو و کلا این روزها احساس میکنم من سالها به دنبال دزک و عمل به همین موضوع بودم.
سالها از برنامه های شما بیشتر و مهمتر از پول و رابطه عالی و سلامتی و خوشبختی و همه چیز میگفتم من از فایلها و دوره های استاد عباس منش و دنبال کردن برنامه های ایشون فقط میخوام یاد بگیرم که چطور به خودش متصل باشم. چطور به نیرویی وصل باشم که هدایت من رو برعهده گرفته و حامی منه.
همیشه میگفتم و میگم که استاد عباس منش عالیه اما اگر زمانی استاد به هر دلیلی نخواست این مسیر رو ادامه بده من باید یاد بگیرم که چطور به خودش تکیه کنم و اجازه بدم که هدایتگرم باشه، مگه استاد عباس منش هدایت خداوند چه چیزی بوده که بهش کمک کرده و راه رو نشونش داده و هنوزم نشونش میده. گاها میخوام براتون ایمیل بزنم و یا کامنت بزارم که استاد من بشدت به روانشناسی ثروت الان اجتیاج دارم لطفا جلسه ها رو زود تر اماده کنید اما ذهنم رو کنترل میکنم و میگم استاد وقتی حسش بهش بگه فایلی رو ظبط میکنه و دوم اینکه اصلا شاید استاد نخواد بقیه دوره رو ابدیت کنه آیا اگر استاد عباس منش نباشه خدا نمیتونه از جایی دیگه باورهای من رو تقویت کنه و دیدگاهم رو به ثروت تغییر بده و این باعث میشه که تسلیمش باشم و یاد بگیرم که از همینجا شروع کنم به تسلیم بودن خداوند، شروع کنم به عجله نکردن و حرص نزدن و طمع نورزیدن و ترس نداشتن از آینده. شروع کنم به توکل کردن و احساس یقین به الخیر فی ما وقع داشتن.
زمانی که گفتید من همه چیز رو جمع کرده بودم و فقط سایت رو داشتم و اونم اینجوری مسدود شده بود و شما تونستید که ذهنتون رو کنترل کنید و توکل کنید و بگید عدو سبب خیر اگر خدا بخواهد اونم برای کسی که صدها میلیون هزینه کرده برای ثروت ساختن و به یکباره ادامه نمیده و رها میکنه و مسیر رو تغییر میده، میتونم بفهمم که نجواها چی میگن، میتونم بفهمم که چطور حمله میکنند و اون موقع کنترل ذهن خیلی سخته واقعا.
شما در تمام محصولات میگید که من ساده به موفقیتهام رسیدم اما ساده از لحاظ کار فیزیکی و تقلا نزدن و زور نزدن منظورتونه که خداوند کارها رو انجام میده اما برای دریافت همین هدایت ها و حمایت از سمت خداوند واقعا سخت ترین کار دنیا رو که عده بسیار بسیار کمی مثل استیو جابز و ایلان ماسک و افراد موفق دیگه انجام میدن رو انجام میدید که این نتایجشه.
این تفاوته نتایج برای کنترل ذهن در این روزهاست و تغییر هاست سایت از ایران به امریکا بعد از اون کنترل ذهن اتفاق افتاد و این نتیجه که معجزه وار بوده به خاطر تسلیم بودن شما و اطمینان به ربوبیت الله بوده.
امشب با دوستانم کافه بودیم و برای اولین بار در زندگیم یک مسابقه فوتبال رو از اول تا اخر نگاه کردم اخه به فوتبال هیچ گونه علاقه ای ندارم اما چون منفی هم نیست امروز نگاه کردم و به قول دوستان دربی هم بود.
وقتی بازی به پنالتی کشیده شد و پرسپولیس توپ اول رو خراب کرد و نتونستن ذهنشون کنترل کنند باعث شد که توپهای بعدی رو مخصوصا ضربه اخری رو اون سیاهه اصلا زد ۵۰ متر بالای تیر دروازه و یاد فوتبال بچگیهام اوفتادم و گفتم این ضربه اشتباه تنها دلیلش عدم کنترل ذهن این فرده که نتونسته ذهنش رو کنترل کنه که اینجوری خراب کرد.
و به نظرم یکی از مهمترین دلایلی که شما میتونید خیلی عالی به الهام قلبی گوش کنید اینه که اگاهانه کانون توجه و تمرکزتون رو کنترل میکنید و ورودی ها بشدت اگاهانه است و اگر شما مدام با کسی باشید که عوامل خوشبختی و موفقیت رو چیزهایی دیگه بدونند خیلی سخت تر میشه این دریافته. امشب من فهمیدم که بهترین کار رو میکنم که اگاهانه ورودی هام رو کنترل میکنم و هدفمند کانون توجه و تمرکز رو معطوف میکنم که نتیجه اش احساس خوب بیشتر و پیوسته و کنترل ذهن ساده تر و ایمان بیشتر و استفاده بیشتری از هدایت الله.
خداروشکر واقعا.
اونقدر اتفاقات به قول شما استاد اتفاقاتی که هدایتیه و خداوند داره ما رو هدایت میکنه زیاده که به قول ابراهیم عزیز من دیگه به معجزات خداوند عادت دارم و هر چقدر بیشتر برای خودم مرورش میکنم و بیاد میارم و سپاسگذاری میکنم احساس فوق العاده تری دارم و چرخ زندگیم روان تر میشه.
بینهایت سپاسگذار خداوندم و استاد عزیزم واقعا تحسینتون میکنم و واقعا لایق تحسین هستید.
به خدا میسپارمتون.
آیا اگر استاد عباس منش نباشه خدا نمیتونه از جایی دیگه باورهای من رو تقویت کنه؟
سلام دوست عزیز
چقدر خوب گفتید این جمله رو و چقدر قشنگ کنترل می کنید ذهنتون رو…
منم تا چندی قبل در ذهنم اصرار می ورزیدم برای خرید دوره های استاد و البته شرایطش رو هم ندارم…
تا اینکه مدتی پیش از اعماق وجودم هدایت خداوند رو دریافت کردم، که خداوند منبع آگاهی هاست…
اگر من ظرف وجودم آماده دریافت آگاهی باشه از بی نهایت طریق دریافت می کنم. اگر آمادش نباشم، کل محصولات رو هم داشته باشم بازهم نمی تونم نتیجه ی مد نظرمو بگیرم. و از اصرار ورزیدن در دلم و منتظر بودن که کی می تونم بخرم و وارد دوره بشم رها شدم…
و اینقدر این فایل های رایگان و کامنت های دوستان اگاهی داره که واقعا احساس می کنم به قول مریم جان اینجا یه گنجه دست نخوردست و سالها طول می کشه تا همین آگاهی های فایل های بی نظیر رایگان رو دریافت کنم.
بنام خدای هدایتگر،بنام خدای عشق
سلااام و احترام به استاد عزیزم استاد زندگیم، استاد نور و روشنی
سلااام به خانواده بزرگمون خانواده صمیمی عباسمنش
خداارو صدهزارمرتبه شکر که لایق شنیدن این آگاهیها و آموزه های ارزشمند هستم و خداااروشکر که خدا همچین الگوی عالی و نابی به من هدیه کرد تا به خودش نزدیکتر بشم خدایااا شکرت
استاد جان مرررسی که هستی و مرررسی از خدا که شمارو آفرید و گذاشت وسط زندگی من.خداروشکر که سرکلاس درس شما نشستم تا تئوری و عملی برنامه زندگیمو از نو بنویسم، که پاک بشم و از نو شکل بگیرم..
حرفاتون پر از آگاهی ناب و درجه یکه که انقدر خالصه که میشینه کنج قلبت میشه نور ،میشه روشنی، میشه ایمان ،میشه باور ،میشه که میشود که ببین به چه زیبایی برای استاد شده برای تو هم میشه به شرط گوش جان سپردن به هدایت و فرمان الهیی ،به شرط باور به قلب و ندای قلبت، ندایی که از طرف خداست.اعتماد کن عمل کن و بعد بشین بهشتتو نظاره کن ….
قصه هدایت…
و عجب قصه ای عجب فایلی و عجب آگاهیهای نابی…
استاااد مررررسی واقعا از این قصه های شیرین هدایتتون که این همه به باور و ایمانم عمق میده و قدمهام محکمتر،استوارتر میکنه برای ادامه دادن برای عمل کردن برای باور داشتنه رویاهایی که واقعیت میشن به شرط شجاعت، عمل و توکل به هدایتگر مطلق…
استاااد جان این طرز نگاه شما به همه مسائل کوچک و بزرگ باعث نتایج متفاوت و درخشان شماست ،اینکه شما همیشه و درهرچیزی ردپای هدایتو دنبال میکنید اینکه قصه هدایت در تمام زندگی شما جاریه
میخواد این هدایت در یک بطری شوینده باشه یا هدایت داستان مهاجرت هیچ فرقی نداره کوچیک و بزرگیه مساله مهم نیست توجه به اصل قصه مهمه یعنی اصل هدایت که هرلحظه و درهر چیز ببینی، گوش جان بسپاری و عمل کنی … تفاوت شما تفاوت نگاهتون به همه چیزه تفاوت اعتماد کردن و عمل کردن به هدایت قلب،به هدایت رب…
مررسی از بطری شوینده که قل خورد و اومد پیش شما تا بشه کلید ضبط شدن این فایل …مررسی از مریم جانم که با یک خواسته ساده باعث قل خوردن اون بطری شد و مررسی از دوست عزیزمون که با طرح سوالش این زنجیره رو تکمیل کرد تا این فایل ارزشمند، این آموزه های ناب ضبط بشه و بشه چراغ راه ما،بشه پاسخ خیلی از سوالام و بشه یک باور محکم و قوی برای دل و گوش سپردن به کلام حق هدایت حق و باور و عمل به قلبت به احساست…
مررررسی استاد جان مرررسی که اینقدر زیبا با زندگی خودت با خوشبختی خودت داری به ما درس میدی
این نگاه متفاوت شما به همه مسائله که شما و نتایجتون رو انقدر متفاوت کرده
باز هم میگم استاد تو همونی که باید باشی شما همونی که خدا به من هدیه داد تا تئوری و عملی ازتون یاد بگیرم تا باور کنم که میشه اینطور هم زندگی کرد…سبک زندگی شما همونه که من میخوام و چه ایمان و باوری در من جون میگیره وقتی میبینم برای شما شده…بارها این حرفها رو شنیدم ولی ولی حرفای شما به باور و ایمان من جوون داد امید تازه ای در قلبم روشن کرده منو دوباره بلند کرده که ادامه بده که بخدا میشه …ببین منو ببین زندگی منو شده ،برای تو هم میشه نه به سختی، به راحتی فقط شجاعت و هدایتو بکن چاشنی راهت، عمل کن و کیفشو ببر …
مرررسی استاد جان برای تمام امید و باوری که در وجودم روشن کردی به لطف و هدایت خدای مهربووونم
دوست دارم آموزه های ارزشمند این فایلتون دسته بندی کنم تا کلیدوار در ذهنم دسته بندی بشه
۱-چجوری مورد رحمت قرار گرقتی؟
این سوال دوستمون اشک منو در آورد
واقعا چطور مورد رحمت قرار گرفتید؟ چه خواسته ای در وجود شما شکل گرفت تا اینطور متعهدانه زندگیتونو باشکوه در همه ابعاد ساختید و با خوشبختی خودتون دارید خدارو فریاد میزنید توحید فریاد میزنید، و با خوشبختی خودتون شدید الگو، الگویی متفاوت چی میشه که اینجوری میشه؟
و جمله ناب و طلایی این فایل
من کار خاصی نکردم جز اینکه گذاشتم خدامنو ببره خدامنو هدایت کنه …چقدر ساده ولییی چقدر پربار
کل داستان همین جملست اجازه بدیم خدا ماروببره
چطور اجازه بدیم؟اجازه ما ایمان ماست اجازه ما با توکله ماست و باور اینکه خدا داره کارهارو انجام میده…
۲-تمرکزت از روی چیزی که هستی بردار و بزار روی چیزی که میخوای باشی
استاااااد واقعا این حد از شجاعت و جسارت شما قابل تحسینه و شما نون شجاعت و جسارتتون میخورید نوووش جونتون بارها گفتید که خداوند به شجاعان پاداش میدهد و خوشحالم که دارم میبینم با چشمانم شکوه زندگی شما در تمام جوانبو و اینه پاداش خدا به شجاعتتون …
خیلی جسارت میخواد دل بزرگی میخواد این کاری که شما کردید
چه کاری ؟؟
اینکه جرات کنی و ایده های عالی و پولساز فوق العاده ای که به نتیجش ایمان داری ،براش وقت گذاشتی هزینه کردی انرژی گذاشتی بزاری کنار و بگی تمام…
جرات میخواد کارمندایی که زحمت کشیدی تربیت کردی رو بگی استپ و تمام
جرات میخواد شرکتایی که با کلی امید و برنامه راه انداختی و کلی روش سرمایه گذاری کردی بگی تمام
جرات میخواد که همه برنامه و فکر و ایده هات رو ببوسی بزاری کنار وقتی همه میگن دیوانه ای معلوم هست چیکار میکنی و هیچکس حتی نتونه باور کنه که تو این کارو میکنی
این یعنی نهایت ایمان این یعنی نهایت توکل و دل سپردن به ندای قلبتون این یعنی شناخت کامل خودتون و خواستتون از زندگی
این یعنی یک درس خیلیییی بزرگ و آموزنده برای من
وقتی میدونی چیزی برای تو نیست احساست اینو بت میگه جرات کن و بزارش کنار حتی اگر کلی برات پول داشته باشه حتی اگر کلی براش زمان و انرژی گذاشتی جرات کن و به احساست به قلبت اعتماد کن بقول آقا ابراهیم دری از آگاهی به روم باز شد مرررسی استاد
چقدر عالی میشنوید صدای هدایتو
چقدر عالی عمل میکنید و چقدر با جسارت پا به دنیای ناشناخته ها میزارید
چون خواستتون از زندگی درک کردید و میدونید
گفتید این ایده ها عاالیه کلی هم پولسازه ولی خواسته من از زندگی فقط پول نیست …من نمیخدام تک بعدی زندگی کنم من نمیخوام فقط پول بسازم من از خدا زیاااد میخوام.. میخوام تمام ابعاد زندگیم زندگی کنم… چه احساس لیاقتی …من لایق دریافت نعمتهای خدا درهمه ابعاد زندگیم هستم من فقط هدفم این نیست پول روی پول بیاد من میخوام
ظرفم بزرگ بشه
شخصیتم بزرگ بشه
میخوام دنیارو تجربه کنم
میخوام همه ابعاد وجودم کشف کنم
پول فقط یک بعد از نعمتهاست و این ایده ها منو فقط به بعد پول میرسونه پس این راه من نیست تمام…دمتون گرم واقعا استاد چه قشنگ تکلیف خودتون بدون هیچ شک و تردیدی روشن میکنید با اینکه هیچی نمیدونید که قرار چی بشه و چه کنید اعتماد میکنید و قدم اول برمیدارید میگه تمرکزتو از روی این موضوع بردار میگید چشم ،شرکت و همه چی میبندید و تعطیل، نمیدونم قدم بعدی چیه ولی فقط میدونم که الان باید شاخ و برگ اضافی قطع کنم تا قدم بعدی بهم گفته بشه و میرید تو دنیای نا شناحته ها…
و تاکیدی که به تمرکز داشتید اگر اینو میخوای پس دیگه پرونده اونیکی ببند اینجا تفاوت مهمیه که خیلیامون میگیم حالا جفتش باشه بزار ببینم اصن قرار چیکار کنم ولی شما میگید نه تعلل نمیکنید اینکه میدونم نیست پس دیگه تمام. بزار تمرکزمو کامل بزارم رو خواسته ای که از زندگی دارم خواسته من آزادی رهایی زندگی کردن تمام ابعاد زندگیمه و ..
قدم بعدی هدایت، بزن به جاده و سفرها شروع میشه، میگه بزن به جاده تا ببینی که زندگیت میخوای چه مدلی باشه و شما میگی چشم و شروع تجربه های جدید، کشورهای متفاوت…
میدونی شما خواستتونو با احساس لیاقت کامل خواستی خدای من من میخوام آزادی مالی،مکانی و زمانی داشته باشم خدا هم گفت چشم پس اجازه بده که هدایتت کنم و حالا ماداریم نتیجه این درخواست و هدایتو در زندگی شما به وضوح میبینیم بخواه تا ببینی که میشود…
الهام به مریم جانم و توجه به همین موضوع ساده،چقدر جالب و آموزنده
از هیچ چیز به سادگی عبور نمیکنید میگید حتما نداییه..دلیلیه و میرید و با ایمان چمدونارو میبندید چقدررر جالب…
فقط ی تصویر میتونه اینجوری به شما باور بده چقدر خوووبید شما
۳-عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد
خدا برایم کافیست
هرکس هرکاری کنه در نهایت به نفع منه
باور به این جملات که میشه محرک شما میشه ایمان شما
اتفاق به ظاهر ناخوشایند ولی باورتون به جملات بالا
پس من نباید تو اون حال بمونم باید ذهنمو کنترل کنم پس بریم لذت ببریم و توجهمون برداریم و توکل کنیم به خدا که خودش درست میکنه با چه منطقی با این منطق که
همون خدایی که منو تا اینجا هدایت کرده و به اینجا رسونده همون خدا همه چی خودش درست میکنه پس ما بریم لذت ببریم و فقط توکل کنیم به خودش
واقعا استاد حرف و عملتون یکیه، و چقدر از تمام این حرفها و تجربیاک شما میشه درس گرفت میشه ساعتها نوشت و تفکر کرد
۴-و در آخرچقدر عالیه که با گوش دادن فایلهای شما اطلاعات درباره کشورهای دیگه و…هم کسب میکنم چون همیشه یکی از آرزوهام جهانگردی بوده و چقدر برای من شنیدن این تجربه های شما در این خصوص هم لذت بخش و آموزنده و عالی بود استاد جان توضیح بیشتر بدید که داریم لذت میبریم باشما ممنونممم ازتون. من خیلی مشتاق شنیدن داستان هدایت عشق شما هم هستم ایشالله که این داستان هدایت هم برامون میگید و ما لذت میبریم و درس میگیریم 😍
اینهارو نوشتم تا بیشتر یادم بمونه تا یادم باشه قصه هدایتو… تا یادم باشه زندگی آسونه فقط باور کن که خداهست…فقط قلبتو،ربتو باور کن…باقیش ردیفه ….
استاد جانم ممننونمممم برای تمام این درسهایی که دارم ازتون یاد میگیرم میدونم ایمان دارم به راهی که شروع کردم و میدونم که نتایج و اتفاقات خیلی درخشانی در انتظارمه مرررسی که هستید
خداااجونم شکرت که هدایتگر من تا اینجا بودی و از این به بعد هم هستی البته با باور و ایمان بیشتر من به هدایت تو رفیق، دوست دارم بهترینم الهی شکرررر❤❤❤
ی ردپا از ی حال خوب از آگاهیهای ناب امروز بماند به یادگار به تاریخ ۵ شهریور ۱۳۹۹
سلااااام سلاااااام قهرمان جانننننننم
سلام دوست قشنگم
سلام عزیز جان
من عاااااشق شما هستم با این کامنتِ دقیق و به موقع و تاکیدی که در پنجم شهریور ۹۹ از خودت برای جهان به یادگار گزاشتی….
خدای من شکرت برای هدایتتت
خدایا شکرت برای همچین دوستی های ارزشمندی
خداروشکر برای وجود نازنین شما
خدا روشکر که دوستانی قدرتمند با این حد از درک بالا و متعالی دارم….
خدا روشکر که دوستانی دارم که روز به روز خداوند منو هدایت میکنه به خوندنشون به شنیدن صدای ناااابشون
به دیدن روی ماهشون
خدایاا ازت ممنونم برای این همه خوشبختی
قهرمان ترین مممنونم از کامنتت
الهی که هر روز و هر روز با ایمانت روی شونه های خدا قدم برداری ..
و هر روز محکمتر و قوی تر باشی …
سلااااام به نگین جااانم دوست درخشااانم که با پیام پرانرژی و پرازمهرش انقدر به من انرژی داد و حسمو عالیتر کرد برای نوشتن کامنت
خداااروشکر که دوست هم فرکانسی و نابی همچون تو دارم که انقدر لذت بخش و با انرژی احساسشو میگه و ممنونممم از دعاهای زیبا وپرمهرت
الهیی که آگاهی های ناب الهی و لطف خدا و معجزات درخشانش همواره نگین درخشان لحظه های زندگیت باشه دوست دارم نگین جااااانم
وخداااروشکر که که پیامم تونسته به تو دوست ارزشمند و عزیزمم کمک کنه…خداروشکر که باهم فرکانسیم وهمسفر ره آگاهی ونور😍❤️
سلام سلام
همزمان این فایل دو تجربه هدایت امروز که برام اتفاق افتاد میخوام بنویسم
کار من کنترل ایمنی در یک مرکز تفریحی تجاری بسیار بزرگ مجلله که خودش یه داستان هدایت خاصی داره و درست همون جایی هدایت شدم که قبلا میخواستم
اما امروز دو هدایت برام رخ داد که اولی رو نصفه گوش دادم و عمل کردم و دومی به موقع سر وقتش رسیدم
تو اولی صبح به یک نقطه کور درو افتاده هدایت شدم بوی تینر که قابل اشتعاله حس کردم منتهی کارگری نبود قلبم گفت بمونم تا نفراتش بیان و توضیح بدن ولی من راه افتادم و رفتم و تو مسیر دو نفر دیدم و یک سری تذکرات ایمنی دادم بهشون از قضا بعد حدود دو ساعت از همان نقطه حادثه جزئی که توسط همان دو نفر رخ داد گزارش شد.
در این دو ساعت با همکارم قدم زنان بازم هم نااگاهانه به فضای بیرون از مرکز که درست عکس موقعیت قبلی بود و حیطه کاری ما هم نبود هدایت شدیم و هدایت دوم رخ داد به جایی هدایت شده بودیم که حادثه دوم در حال رخ دادن بود و نیروی حراست اونجا با تعجب گفتن چقدر شما سریع رسیدین 😁 و ما هم که ناخوداگاه در محل بودیم 😁😁
و هر دو ماجرا بخیر گذشت.
این فایل دیدم بلافاصله این دو ماجرا و همزمانی این فایل استاد توجهم جلب کردن
و تصمیم گرفتم با اینهمه هدایت هایی که تجربه کردم از امروز اگاهانه از هدایت ها استفاده کنم