داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2

به نام خدای مهربونم

سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم

آتش عشق است کاندر می فتاد

شاید که نه حتما این حکایت کسی که به جای اینکه برای هدایت الهی و خدا این در او در بزنه، قلبش باز میکنه تا هدایت الهی به سراغش بیاد

وقتی نگاه میکنم به قبل اینقدر با عشق نمیومدم از هدایت الهی بنویسمم

اصلا الان فکر میکنم انگار قبلا چیزی ازش نفهمیده بودم یا اگر فهمیده بودم اینقدر کوچیک بود که توی اون شلوغی زیر کفش و رفت و امدها له میشد

و تلاش های من برای نشستن ردی زمین و ردش پیدا کردن همیشه بی ثمر بود

داستان هدایت الهی از فایل مکالمه با ابراهیم جان شروع شد

اونجا که توی کامنت ام نوشتم

وقتی حرفهای استاد و ابراهیم شنیدم یه جرقه شنیدم توی قلبم

که میگفت توام میتونی عین ایلان ماسک شروع یه تاریخ جدید باشی

آره

میشه

این نشونه خدا بود برام چون دقیقا همون هدفی بود که از بچگی داشتم

فقط دارم خداروشکر میکنم که اومدم حرکت کردم و دنباال راهی بودم

که به من کمک کنه

شاید این حرفها مال فایل مکالمه باشه اما نه

نه اینا هدایته

استاد داستانش برامون گفت منم میخوام داستانم براتون بگم

داستان من دایمنشنزش کوچیکه اما الله میدونه که این برای من عین عشق عین ذوق عین تعهد عین ایمان عین اشک های عشق بنده برای معبودش

چون میدونم من اگر اینجام

بها دادم

بها دادم و تکاملم طی کردن و تکامل طی کردن چیزی نیست که با پول حل شه

تکامل طی کردن نمیشه با هیچ چیز ارزشمندی عوض کرد حتی مورد معامله قرار داد

چون این منم که دارم با ردپام ارزش هایی به جایی میذارم که فقط خودم میتونم بذارم همینو بس

فهمیدن همین موضوع خودش برای من سنگین تمام شد

یعنی کلی تجربه گرفتم از مسیر و یه شبه یه چیزی اتفاق نیوفتاد

کل قضیه اینکه ما این مسیر رو یاد نداریم و یاد ندادا بودن

و از اونجایی هم که یاد نگرفته بودیم که وارد ناشناخته ها بشیم

و همین چیزی مد نبود

و فقط یه سری ادم میدیدم که ریسک میکنن

و موفقیت بدست اوردن

خب این عده ادمایی کمی هستن توی جهان

و فکر کردیم اونا ادمای خاصی ان

با این سوال که چطوری میشه مثلا فلان ادم توی اون شرایط فلان کار کنه؟؟؟!

اسم استیو جابز گذاشتن شجاع

این در حالی که ما هم میتونیم شجاع باشیم و شجاعت برای همه ست

وقتی از ایلان ماسک شنیدم..

این خوره مغزم شد که منم منم میخوام پیشرو باشم

نمیدونم توی چه مسیری ولی میدونم میخوام پیشرو باشم

استاد اونجا از سیستم گفتی خب من خیلی خوب حرفتون درک نکردم یعنی یه کوچولو درک کردم

همون در خواست من باعث شد بیوفتم دنبال این سوال که چرا استاد عباسمنش آسان شده برای حرکت

ایلان ماسک انگار کره زمین توی دستش گرفته هرکاری که دلش میخواد انجام میده

انگار نه انگار یه عده دیگه دارن بخاطر ۱۰۰۰ تومن دست گدایی میگیرن جلوی بقیه…

میبینید این تفاوت رو

خب پس ایمان اوردن هم میتونه اسان باشه هم سخت

پس این جمله که هرکه مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند میره کنار

چون یه سریا اینقدر راحت ایمان میارن و حرکت میکنند که اب خوردنم راحت تره

مثل استاد مثل ایلان مثل استیو جابز..

حالا وقتی نگاه میکنی میبینی هیچ کدوم از اینا هیچ ویژگی خاصی ندارن

مثلا دقیقا همین امروز یکی بچها بهم گفت ببین ایلان ماسک میگه من هیچ تحصیلات مرتبط خاصی با چیزی که انجام میدن ندارم

من که هاروارد نبودم ولی اونایی که برای من کارمیکنند از هارواردن

یا استیوجابز که تا دانشگاه درگیر موضوع این فرزنذخواندگیش بود

و با وجود این مسئله شروع کرد

ادامه داد

یا استاد عباسمنش خودمون

یه ادمی بوده خیلی عشق داشته شوق و ذوق داشته

یه خواسته هایی داشته و یه روز در پی اون درخواستاش اینبار بجای اینکه از مسیر همیشگی بره هدایت میشه به سمت یه پوستر و میره توی سالن تفاهم و از اونجا شروع میکنه و چه رکورد ها که نمیزنه

حالا نکته استاد نه تهرانی بوده

نه تحصیلات داشته

نه قیافه جامعه پسند

نه اون موقع کت و شلوار و کراوات

هیچ کدوم نداشته

یعنییا اگر ادم البته خودم میگم اگر نخوام ایمان بیارم هیچ کدوم از نشونه هایی که گفتم نمیبینم

هیچ کدوم؟؟

مثل قران که میگه ما قران اسون کردیم بفهمی بعد بهمون گفتن بروو تو که در حدی نیستی بچه که بخوای قران تفسیر کنی

اینجوری با احساسات ما بازی شده

یه ادمهایی هستن که میفهمن و تو نمیفهمی

سوال مهمی هست اینکه آیا شما و من حاضریم این زندگی ارزشمند این هدیه خداوند

این فرصتی که یک بار تکرار میشه

فدای چیزایی کنیم که نه تنها ارامش بلکه ارزو هامون ازمون گرفته

در ادامه امدم گفتم اقا نمیشه من باید الهام درونم پیدا کنم و بهش وصل بشمم

خیلی با خودم خلوت کردم

تا نشانه امد از فایل استاد اینبار توی اینستاگرام

اونجا بود که دیدم استاد میگه گسترش گسترش

چیزی که من باهاش مقاومت داشتم

زیاد به خواه؟؟!

چیزی که برعکسش به من گفتن کم بخواه

الهام اومد به کمکم متصل شدم دستان خدا اومدن

همینطور همینطور رفتم جلو هی ادما اومدن و بهم نشونه دادن

و تا اینکه رسیدم به فایل شما جز کدام دسته اید

از اونجا الهام کرد برو کامنتت توی فایل مکالمه بخون از اونجا هدایت شدم به کامنت یکی از بچها

و از اونجا فهمیدم ارررره سیستمی بودن

یه دریچه بروم باز شد

ازش خواستم که بهم بگه استاد عباسمنش چطور رسیده به این اهرم رنج و لذت

جملات استاد..

هرچقدر خوبه بهتر از اینم هست

ساده ترینم هست

من هدفم پول روی پول گذاشتن نیست

حرکت حرکت

ما روی یه اهرم هستیم اگر کار نکینم و حرکت نکنیم میایم پایین ثااااااابت نیستیم..

هرچقدر این ایده پول سازه ایده های پول ساز تر از اینم هست

باید قدم ها رو برداشت

تنها با اقدام هست که ایمان خودت نشون میدی

اینا یه بخشی از تیکه جمله های استاده که تا الان ذهنم بود نوشتم

اون سرنخ گرفتم تا امروز لابه لای حرفهای دوستم یه لحظه تصویرییی امد

یه لحظه تصویر حرفهای استاد توی دوره راهنمای عملی اومد

+من خدا رو اینطوری میبینم که داره منو نگاه میکنه میگم خدا حالا اینو میخوام بعد اون یه چشمک بهم میزنه میگه برو به سمتش برو بدست بیار…

نمیدونستم توی کدوم جلسه اینو گفتس استاد

ولی همینطوری توی ذهنم گفتم بذار جلسه ۱۰ بزنمممممم

وااااای واااااای وااااااای واااااای

عین یه لگو میمونه هی میسازی میری مرحله بعد

هی میسازی میری مرحله بعد…

خوبببب

وقتی این خدای من همچین. ویژگی داره آیا محاله استاد عباسمنش قبل از اینکه به تضاد بخوره حرکت نکنه

با گوش دادن به حرفاتون یه دریچه ای به روم باز شد

اینکه

کل قضیه همینه

اگر این مل قضیه درک بشههه اگر مااا بدونیم و باور کنیم

که هیچ محدودیتی نداریم من میتونم اونطوری باور کنم بشم گدایی که اینو باور داره که دنیا پر از محدودیته من هیچ اختیاری ندارم

پس به ۱۰۰۰ تومن قانع میشمم

میتونم بشمم ایلان ماسک که باور داره هرچقدر برم جلو بازم میشه بیشتر شد و این خدا هیچ تصمیمی در مورد من نمیگیره که تا کجا بخوام برم و چقدر میخوام برم

و اون ایده های بزرگ که البته برای خودش بزرگ نیست انجام میده

میبینیم که الاننم چیزی نمونده که بشه نفر اول ثروتمندترین فرد جهان.. پیشاپیش مبارکش باشه..

من به شخصه بسیار احساس غرور میکنم که همچینن افرادی رو دارم میبینم توی دنیای خودم

شاید این چیزی که درک کردم یک درصد از کل این قانون و سیستم نباشه

ولی به خودم افتخار میکنم

این نشونه تکامل من نشونه پیشرفت منه

قطعا در یک بازه طولانی مدت درک منم خیلییی بیشتر از این بالا میره

ایمان دارم

اشک توی چشام جمع میشه، وقتی تعهد خودم را میبینم برای برداشتن این قدم های کوچک

این خدا بود که دست منو گرفت

که الان اینجام

پس خودشم خوب بلده بقیه کار انجام بده

چون برای کسی که با تمام وجودش حرکت میکنه

قطعا لاجرمه

و هیچ اگر و امایی وجود نداره…

استاااد عاششششقتمممم

اینارو نوشتم تا یادم بمونه تکرار بشههه

چون من کامنت های توی سایتم که در مورد هدایت مینویسم قبل از گذاشتن و بعد از گذاشتن بیشتر از ۱۰ بار میخونم…

عاشقتونم

درپناه عشقی که سراسر جهان دربرگرفته میسپارمتون

با ایمان

مریم درویشی

۱۴ شهریور ۱۳۹۹

💓💓💓💓

به نام خدای مهرربونمم

از فایل ابراهیم جان به بعد نمیدونم عجیب این هدایت و ایمان شد خوره مغزم.. اینقدر که فایلا توی گوشمم داد میزندن البته که توی مداری ام که فقط تا یه حدیش تونستم درک کنم

یعنی بخاطر اون حجم از حرفهای استاد بخدا هنگیدم

نمیدونم چی شدم

اینقدر این حرفها، حرف نبود بلکه ندای الهیی بود

همه نقطه های کور روشن کرد که این باورهای شرک الود من همگی به صدا در اومدن اما خوب فرصت ندادم بهشون

میدونم که با حرکت کردن و گام برداتن لقمه هدایت برام کوچیک میشه

البته استاد میدونم این حق میدین به ما برامون لقمه بزرگ باشه هضم کردن اون اتفاقات شگفت انگیز چون منطقی پشتش هست توی ذهن شما که از نظر منطق فعلی ما بی اساس و بی منطقهه

یعنی چی عباسمنش بره ماشین بده و برن سفارت بعذ از چی بشه یه خانم فارسی زبان باشه که ایرانیم نباشه ولی فارسی کمی بلد باشه که چی که بتونید حرفهای همو بفهمید که دو دقیقه هم طول نکشه

که برسین خونه ایمیلش بیاد

خب معلومه استاد هرکسی اینا رو بشنوه که تازه این یه قسمتیشهه اور دوز میکنه😂

من با داستان دو قسمته مخصوصا قسمت دوم چیزایی درونم کشف کردم که دوست دارم اول برای خودم تکرارش کنم و الهام بگیرم ازش

و همین که دوستان هم مدارم

بعد از قسمت دوم حرفای من با خودم شد بحت ایمان و عمل

آخ هی این رو مخمه میخوام بگمشش

کل داستان یه طرف

اون قسمت که خانم شایسته چشاش باز میکنه و تابلو و پرچم آمریکا میبینه یه طرف

یعنی از دیشب که این فایل دیدم هی رو مخم که چطورررر خانم شایسته تمرکز میکنه فقط روی همین نقطه

بعد ما، ما که نه خودم میگم این همه نشانه الهیی واضح میاد از درخواستام میگم این دیگه چیه؟ بذار بعدا بهش فکر میکنم؟ این چیه بابا تو خواستم بده!؟ نشانه که چیزی نیست؟ لحطه ای ها ریجکتش میکنم

به خودم خودم حالا که اتفاق افتاده یعنی حله دیگهه

نهه دختر قشنگم اون نشانه اومده که بهت بگه ایمان بیار اون خواسته نزدیکه

بهت بگه فاصله تو با اون خواسته قدم هات

قدم هات بردار بهش میرسیی

ولی خوب ما ایمان نمیاریم ما که خودم میگم

استاد توی تمام حرفهات ایمان میدیدم ولی هیچ اثر ظاهری نبووود

یعنی چی چرا ایمان نمیارن یا خیلی کم میارن

باز خودم میگم

چون عادت کردیم فلانی نماز میخونه فلانی روزه میگیره فلانی حجاب داره

فلانی….

اینقدر توی زندگیم ادما رو دیدم میخواد ازدواج کنه میخواد خرید کنه میخواد با یکی مسافرت میخواد همسایه بشه

میخواد از یکی کمک بخواد

میخواد با یکی دوست بشه

میخواد….

میگه نماز میخونه روزه میگیره یا دختر مومنی(منظور حجاب داره)، نمیدونم پسر سر بزیریه(که کمبود اعتماد به نفس شده نشونه ایمان)

ایمان مخفی، ایمان نمیشه دست زد، ایمان نمیشه لمس کرد با بدنت، ایمان نمیشه بو کرد، ایمان نمیشه شنید، ایمان دیدنی نیست، ایمان قیمت روی جنس نیست که چشمک بزنه برات

ایمان، ادم نیست که بتونی با چشم مصلح خودت ببینیش

چرا کمی ایمان میارن

چون ما عادت کردیم که همه چیزو با چشم ببینیم با دست لمس کنیم

با گوش بشنویم و….با چشممون تایید کنیم چون میگیم هست ایناش

بخاطر همین میبینم یا حتما شماها دیدین که ملاک ایمان شده نماز، نمیخونی از خدا دوری

یهودی نمیدونم کافری نمیدونم کمونیسیتی

روزه نمیگیری

تو اصلا از اسلام چیزی نمیفهمی برو بینم تو اصلا بی ایمانی

حجاب نداری؟ تو اصلا ایمان نداری پاکدامن نیستی حتما دنبال چیز خرابی یا حتما سر گوشت میجنبه

بعدش که اینا رو نداشته باشی میگن بزننت اون دنیا

حالت بگیرن اون دنیا بگی چه غلطی کردم

اینطوری ترس افتاده به جون ادما

رسیده به گوشت و استخون

با زندگی فرهنگ و کار و رابطه و پول، لذت لذت شادی عشق قاطی شده

همه چی قاطی پاتی، درست شده غلط

غلط شده درست

یعنی استاد اگر این داستان ادامه میدادی باز منتظر بودم بشنومم

باز منتظر بودم بذاری و من دست ببرم این تو ببینم چی با خودش داره میکنه

خیلی عاششقتم استاد خیلیی

از همین فایل ابراهیم جان به بعد اصلا خیلی حست میکنم

حس میکنم خودمی

حس میکنم یه فرد نزدیک به خودمی

حس میکنم از خواهر به برادر

از پدر به فرزند از دوست به دوست

بهم نزدیکتری

چون ملاکم شده فرکانساتون

نه خودتون فرکانساتون

اون چیزی که درونت هست ماله خودته باهاش عشق میکنی. اون چیزی که من میخوام ببینمش فرکانسات

که با زبونت با تصویر نمیدونم یه جوری بهمون نشون میدی

همون زمان که فایل قطره های بارون گذاشتی دقیقا منم اومدم صحفه زدم دیدم پست گذاشتی توی حال خوبم گذاشتی پست

وقتی میدیدمت حس میکردم منم الان پیشتم توی مزرعه

داریم قدم میزنیم. حتی گاهی تجسمات خودش میاد

که خانم شایسته جوو داره از منو شما عکس میگیزه

و همدیگرو بغل کردیم

آخ مردم

استاد عاشقتم

خیلی دوست دارم

هرانچه مینویسم از درک ام بوده از حلاجیام من اومدم که ارام و پیوسته قدم بردارم و این اگاهی ها رو هی بهتر درک کنم

نمیدونم تا ۶ ماه دیگه قراره چه غلیان و جوششی توی وجودم ایجاد بشهه

ولی اینو میدونم که امروز بهش رسیدم که تنها راه همینه که بگم قانون ته دنیاست و همینو و بس

اخه میبینم که چطور شما و خانم شایسته عزیزم از کوچکترین رد نمیشین

شما بهاشو پرداخت کردین

خیلی ام زیاد که الان دارین در اوج آزادی هر روز بیشتر زندگی میکنید

اون زمان که از بندرعباس میخواستی بیای تهران

به مهندستون گفتی آقا کار از این چیزا گذشتهههه بابا من حتی نمیخوام ۱ درصد تمرکزم روی کار قبلیم باشه. حتییی یک درصد

یک درصد

کی اینو میگین زمانی که نه پولی بوده که خونه و نه ماشین و نه دوستای آنچنانییی

اههه استااد تازه فهمیدممااا

من فکر میکردم بخاطر این کار هست که شما اینقدر موفقییی که تونستی بمونی توی مسیر

الان فهمیدم یعنی بهتر از قبل درک کردم اخه درک ما که پایانی ندارهههه

همش بخاطر این مسیررر بودههه

وگررررنه خیلیا الان دارن قانون جذب اموزش میدن

تازه شما اون موقع نه اینستاگرام داشتی نه تلگرام

الان خوده همینایی که موفقیت اموزش میدن

توی همین دایرکتا پیام میذارن که اگر جویااا موفقتی ما هستیمااااا

بعد شما که هیچ کاری نکردی توی فضای مجازی دنبال کسی نرفتی ادم به قول خودت کرور کرور میان توی سایت

باز این سینمم گرم شد

یعنی وقتی سینم گرم میشه یاد فایل توحید عملی ۶ میوفتم

اونجا قلبم سوخت از شدت گرمای درون

یعنی بدنم سرد بود قلبم گرمم بود

خدایییا شکررررتتت

استااد عاششقتم

فقط اینو میخواستم بگم بعد از حرفهای شما

به خودم اومدم ببینم واقعا اگر این حرفهای شمارو دارم تایید میکنم چقدر عمل میکنم

خداررروشکر که هدایتم میکنی

به من چشمانی از جنس نورافکن های خفن میدی و هربارم نورش و باتریش قوی تر میکنی که اگر کورم بوده باشم بینا بشمممم

الهییی شکر

در پناه خدای عزیزم همون کسی که توکل کردن بهش ما رو به پادشاهی جهان میرسونه میسپارمتون خدانگهدار.

با ایمان

مریم درویشی

۸ شهریور ۱۳۹۹

⬅️👑😎❤️💋

سلام به الهام قشنگم

یه لحظه که امدم دوباره جملاتم خوندم

به این جمله رسیدم

من باید تمام وجودم بذارم و جانم رو در این مسیر بدم

یه لحظه موندم گفتم چی نوشتم

الله اکبر من دارم به چه مسیری میرم که همین الان قبل از اینکه این جمله بخونم خیلی روشن نبود

من باید تمام وجودم بذارم و جانم در این مسیر بدم

الله اکبر من دارم به چه مسیری میرم

نمیتونم تصور کنم

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭خدااااایا من تعهد دادم که جانم در این مسیررر بدم؟؟؟ 😭😭

عاشقتم عزیزم

بوس

🌱❤️

سلام به نرگس عزیزم، پیام آور امید و الهام و ایمان خدای جهانیان

سپاسگزارم عزیزم

خداروشاکرم بخاطر وجود دستان متبرکش که با هر قدم امدند و امیدم را بیشتر از دیروز کردند.

دوست دارم

منتظرخبرهای خوبم باش

در پناه تنها و تنها قدرت جهان❤️

سلاممم رویا جان

امیدوارم حالت خوب باشه عزیزم

حتما باور میکنی که خدا به درخواست پاسخ داد و دارم کلام تو رو میخونم عزیزم

خیلی دوست داشتم باهات حرف بزنم نمیدونم اسمت رو که قبلا دیده بودم توی دلم افتاد با اینکه عکسی از چهرت نذاشته بودی

قانون لاجرمه

قانون همیشه توی هر شرایطی جواب میده

عاشقتم بوس❤️🎈