دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
خدای من عجب بوی عطری این سایت رو گرفته. الله اکبر،همه منتظر برای اومدن فایل جدید. همه منتظر جواب سوالشون هستن واقعا چی شد و چطور شد که استاد عباسمنش اینقدر راحت مهاجرت کرد به امریکا
استاد یادتونه اینجا وقتی ماه رمضان یا ماه محرم میشد،خیلی هامون بیشتر حواسمون بود کمتر غیبت کنیم،کمتر دروغ بگیم و…چون این ماه ها رو معنوی میدونستیم،اما استاد از وقتی که قدمی برداشتم برای بودن در این سایت،هر لحظه ی من داره اینجوری پیش میره،درستکار باشم،قضاوت نکنم،شکرگزار باشم،لذت ببرم،شاد باشم و…این سایت برای من هر لحظه ش ماه رمضان،ماه محرمه که دارم سعی میکنم حقیقت ذات درونم رو بیدار کنم تا ضمیرناخودآگاهم پر بشه از عطر خداوند،الله اکبر
الله اکبر استاد دیوانه شدم،من تووی این داستان فقط و فقط خدا رو دیدم،بعد شما میگی،اینارو میگی که ما ایمانمون بیشتر بشه،باورهامون تقویت بشه،بابا استاد تک تک کلماتمون تا مغز استخونم رفت،دیوانه شدم،قدم به قدم معجزه،معجزاتی که به قدر تبدیل شدن عصای حضرت موسی به اژدهها شگفت انگیزه،باور نکردنیه،اما من با سلول به سلول بدنم باورش دارم،خدایا شکرت
خدایا شکرت منو به جایی هدایت کردی،که ادمهاش بوی تورو میدن،صحبتهاشون،نگاهشون،ایمانشون فقط و فقط بوی تورو میدن،الله اکبر
خدای من بعضی از اطرافیانم نگرانن،من عارف بشم و از عشق خداوند دیوانه بشم،استاد بگو چجور این عشق به خداوند رو کنترل کردی که داری طبیعی زندگی میکنی،هر روز یه کشش عجیبی درونم اتفاق میوفته که بزنم به کوه و بیابون برم،برمو برم و با خدای خودم عاشقی کنم الله اکبر الله اکبر
ادامه ی داستان هدایت الهی به سمت مهاجرت به امریکا
خدای من تو چقدر عظیمی که اینقدر دقیق داری کارها رو انجام میدی،بدون ذره ایی خطا،آخه تو چقدر بزرگی،استاد میره ماشین بگیره کارتی که تا اون روز فعال بود،غیر فعال میشه،نه ماشینی هست،نه پولی،نه سایتی،نه خونه ایی،اما استاد میگه که لین موقع ست که باید ذهنمون رو کنترل کنیم،استاد این اگه ایمان حضرت ابراهیم نیست،واقعا پس چیه؟
بخدا دیوانه شدم،اون تصویری خانم مریم شایسته تووی ذهنش میبینه،همه ی پلهای پشت سر رو توو ایران خراب میکنی و با ایمان میوفتی توو جاده و سایت میره توو هوا،میفهمین که دیگه باید مهاجرت کنین،بعد اونهمه اتفاق تازه خانم شایسته میگه که خدا داره میگه دارید میرید،ماشین نمیخواید الله اکبر،مگه انسانی میتونه با ذهن منطقیش همچین داستانی رو که مثه افسانه هاست بنویسه،جز اینکه این داستان کارگردانش فقط میتونه خدا باشه.
استاد میدونی توو این سایت دنبال چی هستم،دنبال اینم که ببینم شما داری چجوری فکر خدا رو میخونی،من دنبال اون تفکر قانونمندتم،که جهان برات کن فیکون شده،استاد بخدا فهمیدم ماشین بنز و خیلی چیزهای دیگه برای من حاشیه ست،من بنز رو میخوام چون میخوام به خدا برسم،من آبشار نیاگارا رو میخوام،چون میخوام با نیاگارا آزادی و رها بودن ذاتمو درک کنم الله اکبر الله اکبر
خدایا چنان جنبشی درونم راه انداختی که احساس میکنم الان میتونم کوهی رو جابجا کنم،الله اکبر
استاد واقعا هنوز جایگاهمو پیدا نکردم،از بچگی همیشه توو ذهنم خودمو میدیدم که با کوله پشتی دارم شهر به شهر میرم،این مدت همش خودمو دارم بر فراز کوهی میبینم که دارم خدارو فریاد میزنم،شکرش میکنم،همین الان که دارم مینویسم این صحنه تووی ذهنم تداعی شده،من اینجوری حالم بی نهایت خوبه،خدایا شکرت
استاد یادتونه تووی لایو شماره سیزده قبل از این بیماری گفتی که حستون گفته برید واشنگتن سیتی پاسپورتها تمدید کنید،بعد این بیماری اومد و همه جا تعطیل شد،بی نهایت مشتاقم هدایت خداوند رو در این مورد هم بشنوم
خدایا دوست دارم هدایت هاتو تووی زندگی خودمم درک کنم،کلامتو بفهممم،نشونه هاتو پیگیری کنم،کمکم کن کمکم کن
دو روز مونده به وقت سفارت،اونهمه اتفاق به ظاهر بد،استاد تازه میگه بریم دیزنی دلند عشق و حال،الان موقعی که باید ذهنمون رو کنترل کنیم،بابا بخدا این خیلی حرفه،خدایا به منم اون ایمانی رو بده که استاد عباسمنش بهت داره،بیشتر از اونم میشه،بیشتر،میخوام با تموم وجودم میخوام
و جمله ایی طلایی از استاد عباسمنش: اونی که پاداش بزرگ میخواد باید بتونه این موقع ها ذهنشو کنترل کنه.
خدای من،این مرد چه کارهای بزرگی کرده،بچه ی دو سالش فوت میشه دو ساعت بعد میخنده میگه مال خوده خدا بوده،بردش،خونه زندگیش رو تووی بندرعباس میبخشه،دست خالی میره تهران،همه ی چیزاشو چه میبخشه،چه میفروشه میوفته توو جاده،پروژه های با درآمد ماهی سی،چهل میلیارد رو کنسل میکنه،سایتش میره توو هوا،اما این مرد با هر اتفاق ایمانش قوی تر و قوی تر میشه،واقعا صادقانه به خودم میگم،آیا من جسارت این کارها رو دارم؟؟واقعا نمیدونم،نمیدونم خدایا شکرت
و روز موعود رسید میرن سفارت،مریم جانم توو قسمت ۲۸ سفر به دور امریکا توو همین سفارت بود گفتی حست بهت گفت یه زمانی انتخاب کردی تووی ایران به دنیا بیای،حالا هم انتخاب میکنی بری امریکا زندگی کنی و شما حرف قلبتون رو پذیرفتی و پای کانتر رفتی،بخدا بخدا اینقدر توو عمق ماجراتون هستم،همش احساس میکنم اون لحظات منم پیشتون بودم،به نوعی تماشاگر بودم که شما میرفتید جلو و من پشت سرتون داشتم تماشا میکردم قدم به قدم ماجرای مهاجرتتون رو،الله اکبر
و اون روز شما با خانمی مصاحبه میکنید که با اینکه ایرانی نیست،اما فارسی حرف میزنه و به شما میگه دوست دارم شما برید امریکا،استاد بخدا این کلام خدا بودا از زبان اون خانم،گفت دوست دارم شما برید امریکا،الله اکبر
و یکی از کاربران سایت پیگیر میشه،برا شما خونه میگیره،و به شما میگه بیاید میامی فلوریدا،قدم به قدم دستان خدا،کارها رو دارند براحتترین شکل ممکن انجام میدن،و این چیزا برای کسی اتفاق میوفته که به خدا ایمان داره،این ایمان با سلول به سلول بدنش آمیخته شده،خدایا میشه منم به این ایمان برسم؟؟بخدا بخدا حس درونم گفت البته که میشه،الله اکبر،خدایا با تموم وجودم میخوام،میخوام هر آنچه که منو به تو نزدیکتر میکنه،هدایتم کن
و با پروازی با کیفیت،خالی مهاجرت کردید به امریکا
و دستی دیگر از دستان خداوند،آقای افسر که به صورت معجزه،خودش میره میگرده برگه ی انگلیسی پیدا میکنه،خودش پرش میکنه،مهره شیش ماهه میزنه،چمدونها رو نمیگرده،استاد بخدا دیوانه شدم،من میخوام از چشم شما به قوانین نگاه کنم،بهاش هر چی باشه،با تموم وجودم آماده ام که بپردازم،خدایا هدایتم کن
و بعد از یک ماه خیلی اتفاقی تووی پیتزایی متوجه میشید که جام جهانی کشتیه توو لس آنجلس،اونم با پنج هزار کیلومتر،الله اکبر،استاد با تموم وجودم کلمه به کلمه حرفاتون رو باور دارم،اما درکش اونقدر سخته که دلم میخواد تووی سکوتی عمیق فرو برم و ساعتها فکر کنم.الله اکبر
هماهنکی ساعت حرکت با ساعت شروع مسابقه،یکیه،هماهنگی باز کردن درب با سوت شروع مسابقه یکیه،و توو دل این همزمانی ها آرزوی خانم مریم شایسته مستجاب میشه دیدن معماری این ورزشگاه،الله اکبر
استاد واقعا فکر میکنم اگه بخوام توو عمقش برم که خدا برای شما چه کرده و داره میکنه،ممکنه به معنای واقعی دیوانه بشم،اونقدر درونم پر شده از عشق به خدا که واقعا کنترلش سخته،الله اکبر هدایتم کن
و استاد شماره ایی رو اسکرین کرده،که الان مصادف شده با بیلبوردی که دیده،و باز هم خداوند دستی از دستانش چون خانم وکیل رو میزاره سر راهه استاد که به راحتی کارها رو انجام بده و مدارک رو میفرسته درب خونه و استاد عزیزم،خانم مریم شایسته و مایک عزیز اقامت امریکا رو میگیرن.الله اکبر
خدای من این اتفاقات برای کسانی اتفاق میوفته که به غیب ایمان دارند و باور دارند هر مسیر سخت،مسیر اشتباهیه،خدایا شکرت
و خداوند میتونه به همین شکل هدایتمون کنه برای هر چیز دیگه ایی
خدایا شکرت بابت هدایت استاد عباسمنش به امریکا
خدایا شکرت بابت بهترین کشور دنیا چون امریکا
خدایا شکرت بابت بهترین ایالت کشور امریکا چون فلوریدا
خدایا شکرت بابت هوای معتدل و همیشه بارونیه ایالت فلوریدا
خدایا شکرت بابت طبیعت بینظیر امریکا
و خداوند هر لحظه پاسخ میدهد به خواسته های ما،خواسته هایی که ما روشون تمرکز میکنیم،ایمان داریم که خداوند پاسخ میده و پاسخ میدهد،خدایا شکرت
استاد وقتی خداوند بهتون گفت برید پیش آقای تات و شما رفتی و چه تجربه هایی به دست آوردی،الان یه لحظه فکر کردم گفتم خداوند استاد رو هدایت کرد تووی خود امریکا تا تجربه کنه،و اطلاعاتی رو بهش میده که خیلی از امریکایی ها نمیدونند اینم چون استاد اون کنجکاویی مقدسی که انیشتین گفته رو تووی زندگیش عملی کرده،اما ما نیومده به امریکا داریم اطلاعات بدست میاریم،واقعا این خودش حکمتی داره،درسته ما بعد از شما بیدار شدیم و داریم آگاه میشیم،اما قدم به قدم که شما دارید پیش میرید راه رو دارید برای ما هموارتر و هموارتر میکنید و به اندازه ایی که باور داشته باشیم،خداوند هدایتمون میکنه.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD637MB55 دقیقه
- فایل صوتی داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 222MB55 دقیقه
سلام به استاد بزرگوارم
هر موقع این دوتا فایل را میشنوم اشک میریزم و بلند گریه میکنم . احساس میکنم چقدر خدا خوبه
احساس میکنم چقدر کمک میکنه
چقدر کارها برامون انجام میده وقتی بهش ایمان میاریم
اینقدر از این دوتا فایل احساساتی میشم که خدا میدونه
مخصوصا قسمت مهاجرت شما که از اولش تا آخرش اینقدر با یاد و هوش خوب به تک تک موضوعاتی که براتون پیش اومد، عالی تعریفش کردید
چقدر زندگی با هدایت زیباتره تا یک زندگی معمولی و دوست دارم بازم بگم چقدر زندگی با هدایت زیباتره تا یک زندگی معمولی
چقدر این زندگی به آدم بیشتر حال میده تا یک زندگی معمولی
چقدر وقتی با خدا هستی و دل به دلش میسپری، کارهایی برات میکنه و همزمانیهایی برات ایجاد میکنه که سالها که چه عرض کنم، تا آخر عمر یادت میمونه
من خدا را با این دو فایل بیشتر حس میکنم
برای من هم در زندگیم این هدایتها و اتفاقات پیش اومده که وقتی یادش میفتم کیف میکنم و لذت میبرم
پاداش انسانهایی که سعی میکنن ایمانشونو نگه دارن و به خداوند توکل کنند، در هر شرایطی چه خوب و چه بد همینه واقعا
زندگی سراسر میشه بهشت
ممنونم ازت استاد عزیزم
ممنونم از تمام قدرتت در کنترل ذهن و ممنونم از خودم در تلاش برای کنترل ذهن
ممنونم ازت بخاطر یادآوری توحید
سلام استاد عزیزم
سلام بروی ماهتون
وای که این دو ساعت چقدر عالی بود و من واقعا هیجان زده شده بودم
بهترین داستان هدایتی از شما بود که شنیده بودم و به هدایت خداوند ایمان بیشتری آوردم
خیلی کامل توضیح دادید دستمریزاد به شما و حافظه شما و تونستید یک فایل بینظیر داستان هدایتی از خودتون به یادگار بزارید
خدایا واقعا ازت ممنونم که در این مدار هستم
اصلا هدایت من به این فایلِ دانلودی هم خیلی جالبه
هفته قبل بود میخواستم این فایلو ببینم و حسم گفت الان نبین با اینکه ۳ دقیقه اولو دیده بودم ولی رهاش کردم و ندیدم تا امروز
از شهرستان به سمت تهران میومدم و این هفته تنها هستم در تهران و همسر و فرزندم در شهرستان ماندند
توی مسیر به سمت تهران داخل ماشینم حدودا یکساعت و نیم با خودم تنها صحبت میکردم
دقیقا مثل شما با این تفاوت که شما اونو ضبط کردید
یعنی داشتم داستان هدایت این یکسالی که به تهران مهاجرت کردم و چه دستاودهایی داشتم و چه هدایتهایی از طرف خداوند داشتم از اون اول برای خودم میگفتم و کیف میکردم
شبیه همین کیفی که شما تو این فایل از گفتن اون همه هدایت داشتید
و به قول شما چقدر زود ما یادمون میره اون همه هدایت و یاری خدا و کائناتو
و چی بشه که بعد برسم تهران و حس من دقیقا موقع ناهار خیلی قوی و خیلی قوی این باشه که الان باید برم داخل سایت عباسمنش و یه متن یا یه فایلی ببینم و هدایت بشم به این فایل بینهایت زیبا که بهترین زمانی میشد باشه که من ببینمش
استاد انصافا بعضی از فایلهای رایگان شما بارها و بارها بیشتر از دوره ها روی من تاثیر گذاشته
قبلا خیلی کامل داستان مهاجرتو توضیح نداده بودید ولی الان با این همه چاشنیِ هدایت، اونو بازگو کردید و من که واقعا دهنم باز مونده موند
انصافا اگه کسی از بک گراند شما آگاه نباشه و یا اینکه در مدار نباشه و یا بخواد از زبون کسی دیگه این صحبتها را بشنوه میگه آخه مگه میشه! امکان نداره!
حالا که صحبت این فایل در مورد هدایت بود پس منم میخوام بعنوان یادگاری، از هدایت مهاجرتم به تهرانو بگم و بگم که خداوند چجوری کمک میکنه و چجوری هدایت میکنه
قبلش بگم اونجایی که در مورد قرآن صحبت کردید و گفتید میتونید برداشتتون از ایجاد این آیات این باشه که خداوند به محمد الهام کرده یا اینکه محمد با توجه به مدارش اینها را شنیده خیلی محکم اعلام کنم و بگم که محمد با توجه به مدارش اینها را شنیده و نوشته شده و واقعا هم که محمد چقدر خوب شنیده
هدایت من برای مهاجرت برمیگرده به قبلترش که شما استاد عزیز بعنوان دستی از خداوند باعثش شدید
شنیدن دوره ها و فایلهای شما تصمیم من و ایمان منو قویتر کرد و منجر شد به عمل
اون زمانی که مهاجرت از شهرستان به دلم افتاد خیل حسم قوی بود و واقعا احساس میکردم خدا پشتمه و تنها نیستم
این احساس خیلی احساس عالی ایه یعنی ترسهات خیلی کم میشه و ایمانت به اجرا خیلی زیاد میشه
واقعا احساس میکردم تنها نیستم و میباست انجامش بدم
در صورتی که بک گراند من و زندگی قبلی من کاملا متفاوت از این تصمیم بود
همسرم میگفت خوب کجای تهران بریم؟ اونجا میخوای چیکار کنی؟
حالا که شغلتو تغییر دادی و به قول خودت وارد مسیر علاقت شدی چه اتفاقی قراره برای ما بیفته؟
و من احساسم این بود که اوضاع خیلی بهتر میشه و باید این کار انجام بشه
و میگفتم ما موفق میشیم و خدا کمک میکنه
همسرم به من اعتماد داشت و من به خدا و قوانینش
حتی داستان هدایت من هم به مسیر علاقه و دست کشیدن از کار قبلی بخاطر عمل به آموزه های استاد نازنینم بود که هیچ جوره نمیتونستم عمل کردن به تغییرِ مسیر فعلی به سمتِ مسیرِ علاقرو زیر مبل پنهانش کنم و هر بار این کارو میکردم خودشو از میون صحبتهای استاد در دیگر دوره ها و فایلها نمایان میکرد
تا اینکه تصمیم جدی به تغییر مسیر کاریم گرفتم
روزی که صحبت مهاجرت بود نمیدونم چرا بهم گفته میشد او مکان زندگیت در تهران هم راحت و خوب پیدا میشه و واقعا من نگران مکان نبودم
و به طرز باور نکردنی که حتی خود من هم خبر نداشتم ما هدایت شدیم به خونه خواهر خانم خودم که اصلا من نمیدونستم اونها یه خونه دیگه اون هم تو یه منطقه خوب تهران دارن و ما به اونجا هدایت شدیم
درست زمانی که اونها فهمیدند ما تصمیم به مهاجرت داریم خوشحال شدند و گفتند اون یکی خونه ما یه مستاجر داره که دقیقا یک ماه دیگه خالی میکنه
و شما میتونید بیاید اونجا یه آپارتمان نقلی و عالی با نور کافی از هر جهت و یه بالکن دوست داشتنی و در یک منطقه عالی تهران و خداوند هدایت کرد
خوب من در تهران همه مواردو داشتم از اول شروع میکردم و تاکید میکنم اگر تاثیر صحبتهای استاد در من نبود من در همون شغل قبلی با همون آدمهای قبلی و در همون شهر قبلی بودم
ولی الان در مسیر علاقه هستم
قیمت کارهامو خودم تعیین میکنم بر اساس ارزشی که ایجاد میکنم و چه بسا اینکه بخاطر علاقه به این کار با تمرکز بالاتری حد نهایت خلاقیتهامو در محصول نهایی بروز میدم و نه تنها درآمد بالایی دارم و هر بار بالاتر میره ، قشنگتر از اون به اون آرزوی خودم خیلی نزدیکتر شدم که من دوست ندارم مثل مسیر قبلی محصول دیگرانو بفروشم، من دوست دارم محصول خودمو خلق کنم و خودم قیمت گذاری کنم و به هیچ چیز و هیچ کسی وابسته نباشم و ارزش افزوده زیادی نه تنها برای خودم بلکه برای مشتری هم ایجاد کنم
راستی الان این مطالب یادم اومد که وقتی میخواستم مسیر علاقه خودمو پیدا کنم یه دفتری داشتم و توی اون دفتر نوشته بودم که مسیر علاقه من چه ویژگیهایی باید داشته باشه که اون ویژگیها الان در زندگی منه و هم بخاطر تضادهایی بود که در شغل قبلی بهشون برخورده بودم
هدایت من به تهران و شروع صفر از همه چیز در این یکسال بسیار زیاد منو راضی کرده که گاهی اوقات بالخصوص این اواخر که پیشرفت من با سرعت بیشتری داره اتفاق میفته ، من به خودم و تصمیماتم میبالم و دوست دارم لحظاتی مثل الان بنشینم و به یاد بیارم که از کجا به کجا هدایت شدم
اون اوایل همه چیز برای من گنگ بود
اما سعی میکردم با آموزه های استاد مسیرو اشتباه نروم و یا بهتره بگم کمتر اشتباه کنم و کمتر شرک بورزم
هدایت من از یک ایمان و یک مدار با یکسری باورها شروع شد و ادامه پیدا کرد
اما مسیر یک مسیر صاف و آسفالت نبود چون ذهن من هنوز مشوش و پراکنده بود
سعی میکردم تکاملمو از راه درستش طی کنم و در مسیر از خدا کمک بخوام و انجامش بدم
وقتی استاد میگفت من یه پیشنهادی براتون دارم اینکه هیچ وقت خودتونو بیکار نکنید اونجا من گوش کردم چون بیشترین کسی که در اون لحظه به این صحبت نیاز داشت تا باورش کنه و اجراش کنه من بودم که همه چیز برای من در ابتدای راه بود
و من اون لحظاتی که مشتری نداشتم هدایت شدم به اینکه بیکار نباشم و در مسیر جدید با خلق محصولات ابتدایی مهارتهامو بالاتر ببرم و چقدر جالبه که همون محصولات ابتدایی در قدمهای بعدی راهو برام هموارتر کرد و کمک کرد
یا زمانی که من میخواستم به دوستی تماس بگیرم تا در نمایشگاه توی غرفه ایشان هم کمکش کنم و هم چیزیهای بیشتری بیاموزم درست در همون لحظه خودش بجای من با من تماس بگیره و این پیشنهادو خودش به من بده و چه اتفاقات بینظیری و راه های جدیدی و آدمهای جدیدی که بعد از اون نمایشگاه به سمت من هدایت شدن و چه دستاوردهایی که شروعش از همون نقطه بود با اینکه من هیچ ذهنیتی در موردش نداشتم ولی اون آدمو اون حرفو اون پیشنهادو اون ایدرو داشت هدایت میکرد
اتفاقا امروز تو ماشین این تیکه نمایشگاهو خیلی با خودم صحبت کردم و به یاد خودم آوردم که این ایده های جدید و این پیشرفتهای جدید شروعش و استارتش از همون هدایته بودا
یا مثلا یه روز برای خرید مواد اولیه با یه بنده خدایی توی کرج قرار داشتم که وقتی پیش ایشون رسیدم همه چیز بر خلاف میل من بود از اون مواد اولیه بی کیفیت گرفته تا اون جایی که قرار ملاقات داشتیم و موقع برگشت با خودم صحبت میکردم که اصلا چرا اینجوری شد و چقدر همه چیز بد بود و قشنگ یادمه داشتم میگفتم خدایا من میخوام این جور ملاقاتها تو خود تهران باشه اون هم بهترین منطقه تهران تو یه دفتر تمیز که با تمرکز بالا بشه انتخاب کرد وقتی رسیدم خونه دو روز بعدش یه حسی به من گفت با این شخص تماس بگیر و با ایشان دقیقا همون روز ۴ ساعت بعد از تماس قرار ملاقات گذاشتم
به طرز باورنکردنی من در یه قرار ملاقات در یکی از بهترین دفاتر در بهترین منطقه تهران حضور داشتم که آدمهای اونجا فوق العاده بودن و دور روز هر روز به مدت ۳ ساعت در یک اتاقی که در اختیارم گذاشتن و با مواد اولیه بسیار زیاد و قیمتهای بسیار مناسب حق انتخاب واقعا بالایی داشتم و من اصلا این یادم نمیره که چی از خدا خواستم و چقدر بیشترشو دو روز بعدش دریافت کردم
و کلی داستان هدایت خدای عزیزم به من تو این یکسال در تهران با جایی که به قول استاد من بلدش نبودم میدون ولیعصرش نمیدونستم کجاس:) شغلی که هیچ بک گراندی و هیچ دورنمایی ازش نداشتم بشوم جزو نفرات اول در ایران
سعی میکنم حالا که اینقدر به یاد خودم آودم و بیشتر آموختم که هدایت چقدر اساسی و مهمه و چقدر کارهارو واقعا راحت میکنه بیشتر ازش استفاده کنم
و باز هم بگم که استاد عزیزم درسها ازتون آموختم و ممنونم ازتون
دیروز خیلی دلم براتون و سایتتون تنگ بود و فرصت نشد به شما سری بزنم در عوض امروز منو ترکوند
اتفاقا صحبت شما دیروز در یک جمعی بود و یه بنده خدایی میگفت که پدر من با استاد عباسمنش آشنا شده و فایلهاشو گوش میکنه و با خودم میگفتم اگه مدار تغییر کنه و در مدار استاد باشیم این کار و این هماهنگی خودش اتفاق میفته و بعد از سالها حضورم در سایت و آشنایی با شما میگم عمل به آموزه هاس که زندگیو شیرینتر میکنه نه صرفا بودن در سایت
خدا را شکر میکنم
برای همه آرزوی سلامتی و روزهای خوب و لحظات خوب دارم
مهاجرت استاد و تصمیات اساسی ایشان و هدایتهایی که شده برای همه ما درسها داره و این برای هر کسی در زمان خودش در مکان خودش در مدار خودش قابل تکراره
در پناه حق
ممنونم و ممنونم دوست عزیز
ممنون از انرژی عالیتون
و ممنون از اینکه با خوندن کامنت دوستان به خودتون و جهان کمک میکنید
شما انسان موفقی هستید
براتون بهترینها را آرزومندم…