راهکارهای دوره روانشناسی ثروت 2، برای حل مسائل مالی شما

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    330MB
    28 دقیقه

سوال:

سوالی که به شدت ذهن مرا به خود مشغول نموده و به نظرم نقضی است بر قوانین، این است که:

وقتی می بینم یک سری افراد هستند که با اینکه در حال گله و شکایت اند و مرتباً غر می‌زنند، ولی روز به روز ثروتمندتر می‌شوند یا بچه هایی که درگیر بیماری و فقر هستند.

اگر قانون این است که اگر گله و شکایت و تمرکز بر نکات ناراضی کننده، ما را از نعمت ها و ثروت ها دور می کند، چرا این افراد مرتباً اوضاع برای شان بهتر هم می شود؟

چرا قانون برای این افراد، برعکس عمل می کند؟


پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:

لازم است دوباره نحوه عملکرد سیستم جهان را اول به خودم و سپس به شما یادآور شوم. قانون همیشگی و بدون تغییر خداوند این است که:

تمام اتفاقات زندگی ما بازتاب کاملی از باورها و فرکانس های ماست. سیستم جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانس های ما پاسخ می دهد. جهانی که در آن زندگی می کنیم، جهانی مبتنی بر مدار و فرکانس است.

شما هرگز نخواهی توانست تناقضی بر قوانین جهان پیدا کنی. این قوانین هرگز برعکس عمل نمی کند. خواه آن را باور داشته باشی، خواه نداشته باشی!

خواه با این قوانین هماهنگ باشی و آنها را تایید کنی، خواه آنها را نادیده بگیری و بر خلاف شان عمل نمایی. در هر صورت جهان طبق قوانین عمل می کند.

شما هرگز نمی توانی از طریق نشانه های بیرونی، فرکانس های دقیق افرادی غیر از خود را شناسایی نمایی

حتی آن کودکی که از نظر شما فقط یک بچه است، فرکانس دارد و با فرکانس های خودش، زندگی اش را خلق نموده است.

اینکه هنوز نمی تواند به زبان شما سخن بگوید، نمی تواند دلیلی باشد که قادر به ارسال فرکانس هم نیست.

بنابراین، هرجا با اتفاق یا مثالی مواجه شدی که از نظر شما، نشانه ای است بر نقض قوانین، مطمئن باش دلیل این استنباط، درک ناقص از قوانین است و نه نقص در قوانین.

این اصلا روش مطمئنی نیست که بخواهی از طریق بررسی فرکانس های دیگران، قوانین کیهانی را بشناسی یا درباره اش مطمئن شوی یا بخواهی آنها را ثابت یا نقض نمایی.

زیرا شما به فرکانس های فردی غیر از خود، دسترسی نداری. شما حتی نمی توانی فرکانس های همسر یا فرزندان خود را درک کنی، بلکه در بهترین حالت، می توانی از روی نتایج آن  افراد، درباره باورهای شان حدس و گمان هایی داشته باشی.

اما همواره از طریق احساس ات، به فرکانس های خودت دسترسی داری و می توانی فرکانس های خود ت را بشناسی.

وقتی به راحتی به فرکانس های خودت دسترسی داری و می توانی از طریق پیدا کردن ارتباط میان آن فرکانس ها و احساسی که به خاطر ارسال آنها تجربه می کنی و مقایسه آنها با نتایج زندگی ات، مرتباً نشانه های درستی قوانین را ببینی، دیگر چه نیازی به بررسی فرکانس های دیگران داری.

هر فردی از طریق یافتن ارتباط میان نحوه نگرشی که به موضوعی دارد با تجربه ای که از آن موضوع دارد، به راحتی می تواند آثار مشخص و ملموس قوانین را در زندگی اش پیدا کند و از نقش باورهایش در تجربه های زندگی اش مطمئن شود.

نتایج زندگی ما هرگز نمی تواند چیزی خلاف باورهای ما باشد.

بنابراین، اگر فردی ثروتمند است، قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت دارد.

اگر فردی روابط عاشقانه ای تجربه می کند، قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره روابط دارد.

اگر فردی معمولا همیشه سلامت است، قطعا باورهای قدرتمند کننده ای درباره سلامتی دارد.

اگر فردی مرتباً بیمار است، حتما باورهای محدود کننده ای درباره بیماری دارد حتی اگر تو نتوانی آن باورها را شناسایی نمایی.

اگر فردی مرتباً درگیر مسائل مالی است، قطعاً باورهای محدود کننده ای درباره ثروت و فراوانی در جهان دارد حتی اگر ظاهراً اینطور به نظر نرسد.

اگر می‌خواهی از طریق مطالعه نتایج دیگران، قوانین کیهانی را بشناسی، لازم است چند نکته مهم را به خاطر داشته باشی:

اولاً

اگر هنگام برخورد با فردی که توانسته در بخشی از زندگی اش موفقیت هایی کسب نماید، کانون توجه شما متمرکز بر نکات منفی و نقاط ضعف زندگی آن فرد است، اولین چراغی که باید در ذهنت روشن شود این است که:

“من چه باورها و نحوه نگاهی دارم که با وجود اینهمه نکات مثبت و موفقیت در زندگی این فرد، آنچه برایم از همه برجسته تر است، نکات منفی و نقاط ضعف این فرد است!!”

“چرا بر موضوعاتی تمرکز کرده ام که خودش یک مانع بزرگ است، به جای اینکه به کمک دیدن موفقیت های این فرد و تحسین آنها، قوانین کیهانی را تایید کنم و تشویق شوم و ایمان بیاورم که اگر این فرد توانسته، من نیز حتی با وجود نقاط ضعفی که دارم یا شرایط نامطلوبی که در آن هستم، مثل آن فرد از قوانین استفاده و وضعیت مالی دلخواهم را بسازم!!”

دلیل اینکه افراد از نگاه به یک موضوع واحد، نتیجه گیری های کاملاً متفاوتی دارند و دلیل اینکه افراد از شرایط و فرصت های یکسان، نتایج متفاوتی کسب می کنند، نوع نگرش متفاوت آنها به آن مسئله خاص است و از دیدگاه وسیع تر، آنها به خاطر باورهای متفاوتی که دارند، این نگاه و این تمرکز متفاوت را دارند. به همین دلیل نتایج کاملاً متفاوتی از شرایط یکسان می گیرند.

همیشه شرایط اقتصادی یکسانِ یک کشور، به برخی کسب و کارها رونق می بخشد و موجب سقوط و فروپاشی برخی دیگر می شود و دلیل آن، نگرش و باورهای صاحبان آن کسب و کارها به آن شرایط است.

برخی در دل آن شرایط، فرصت ها را می بینند و برخی در دل آن شرایط، فاجعه محض را. به عبارت ساده تر، انتخاب برخی از افراد از آن شرایط، “فرصت” است و برخی دیگر ترجیح می دهند که “فاجعه” را برگزینند و ناآگاهانه این کار را انجام می دهند.

نگاه کردن به موفقیت های یک فرد موفق و ثروتمند، امیدهای افراد زیادی را زنده می کند که اگر این فرد توانسته، پس من هم می توانم، به همین دلیل شروع به تحسین آن فرد و سپاس گزاری می نمایند

اما همان موفقیت ها، خشم، نفرت و حسادت را در افراد دیگری بر می گزیند. به همین دلیل نیز شروع به تجسس می کنند تا بلکه نقطه ضعف هایی در آن فرد پیدا کنند که موفقیت هایش را کم ارزش جلوه دهند یا حتی بتوانند مانعی بر سر راه موفقیت های بیشتر برای او درست کنند.

و منشاً همه این رفتارها، به باورهای آن افراد بر می گردد.

بنابراین، اگر متوجه شده ای که به محض مواجه شدن با موفقیت های یک فرد، قادر به تحسین آن موفقیت ها نیستی، بلکه ناخودآگاه، ذهنت به دنبال راهی برای بی ارزش جلوه دادن آن موفقیت هاست. یا اگر دیدن یا شنیدن موفقیت های دیگران، شما را عصبانی می کند و به جای احساس تحسین، تشکر و سپاس گزاری به خاطر آگاه شدن از یک سند دیگر بر حقانیت این قوانین، احساس های بدی مثل عجز، قربانی شدن یا نالایق بودن را تجربه می کنی، باید به صورت جدی برای تغییر منشأ این رفتار و این احساسات، جهادی اکبر به راه بیندازی.

توجه به همین نکات ریز، مهارت “خودشناسی” را در شما ایجاد می کند. شاید اولین باری که من به درک عمیق تری درباره قوانین رسیدم به گونه ای که شروع به بررسی نگاه و باورهایم با استفاده از این قوانین نمودم، از دوره روانشناسی ثروت 2 شروع شد.

انجام روزانه تمرینات فانوس دریایی و جلسه سوم و چهارم این دوره، انقلابی در من ایجاد کرد. من بارها و بارها این جلسات را گوش داده ام خصوصاً جلسه دوم این دوره و بخشی که استاد درباره هماهنگ شدن با قوانین جهان صحبت می کند و در این باره مثالی جالب از کتاب پندار، می آورد.

من ساعت ها به این بخش از صحبت های استاد عباس منش گوش داده ام تا این نگاه کم کم در من شکل بگیرد و همواره بتوانم دلیل هر اتفاقی را در خودم و باورهایم بجویم و خلق هر خواسته و شرایطی را از طریق ساختن باورهای هماهنگ با آن شرایط، شروع نمایم.

این نگاهی است که من از دوره روانشناسی ثروت2 آموخته ام تا بتوانم مسائل را نه بصورت ظاهری، بلکه از نگاه قوانین کیهانی ببینم.

باید همیشه به یاد داشته باشیم که ما هرگز یک شاهد بیرونی و غیر وابسته نسبت به آنچه که در زندگی مان می بینیم، می شنویم و تجربه می کنیم، نیستیم.

گاهی به مسائل ناخوشایند نگاه می کنیم و خود را فقط یک شاهد غیروابسته به آن ماجرا می دانیم. اما حقیقت این است که ما نیز جزئی از آن ماجرا هستیم. یعنی فرکانس‌هایی به جهان ارسال کرده‌ایم که موجب شده یکی از تجارب زندگی‌مان، مشاهده چنین صحنه‌هایی از زندگی آدمهای دیگر باشد.

یعنی وقتی در مواجه با فردی موفق، حتی فردی که موفقیت های اندکی در زندگی اش دارد، چیزی که شما از مراوده با او تجربه می کنی، موضوعاتی پیرامون تمرکز بر ویژگی های نامطلوب یا ناخواسته های زندگی این فرد است (در این مثال گله و شکایت های آن فرد موفق و صحبت درباره ناخواسته هایش با شما!)، باید از خود بپرسی:

من چه باوری دارم و بر چه موضوعاتی متمرکز شده ام که حتی این فرد موفق، با وجود اینهمه نکات مثبت در زندگی اش، در برخورد با من، درباره ناخواسته هایش توضیح می دهد به گونه ای که حتی ارتباط با این فرد موفق نیز، موجب می شود تا بیشتر باور کنم چیزی به عنوان شادی، حتی در زندگی افراد موفق، وجود ندارد!

پس بهترین کاری که در این مواقع باید انجام دهی این است که، به قول استاد عباس منش مچ ذهنت را بگیری و دستش را بخوانی که می خواهد با متمرکز نمودن تو بر یک ناخواسته ی دیگر، غذایی برای باورهای محدود کننده ات درست کند.

سپس از همان جا، کار را برای تغییر کانون توجه ات و برداشتن تمرکز از ناخواسته ها و متمرکز شدن بر خواسته ها، شروع نما.

دوره روانشناسی ثروت2، راهنما و همراه خوبی برای از بین بردن این عادت و ایجاد عادت تمرکز بر خواسته ها و زیبایی هاست.

من ساعت‌های زیادی از زندگی‌ام را صرف گوش دادن به جلسات این دوره نمودم تا این نگاه در من ایجاد شود. این نگاه تحول عظیمی در همه جنبه های زندگی‌ام بوجود آورده است که مهم ترین آنها، آرامش است و این آرامش، منشأ اصلی هدایت من به ایده های بهتر و مدارهای بالاتر شده تا نعمت های بیشتری را تجربه نمایم.

وقتی استاد عباس منش در این باره صحبت می کند که “من خیلی راحت به خواسته هایم رسیدم” من به یاد می آورم که شاید من حتی از ایشان هم راحت تر به خواسته هایم می رسم. چون همه افرادی که از نزدیک مرا می شناسند، متفق القول می توانند بگویند که من چقدر راحت به آنچه می خواهم، می رسم و به نظر خودم، سرمنشأ این نتایج، از دوره روانشناسی ثروت 2 و درک عمیقی بوده که آموزش های این دوره در وجود من نسبت به قوانین کیهانی ساخته و به من مهارت شناسایی باورهای مخفی ای را آموخته که در حکم یک مانع بزرگ بر سر راه خواسته هایم بوده اند و به من یاد داده تا چگونه آن باورهای محدود کننده را به کمک ساختن باورهای قدرتمند کننده ی جدید، بپوشانم و هر لحظه تلاش کنم تا با ارسال فرکانس‌های قدرتمند کننده تر، خواسته‌هایم را راحت‌تر وارد زندگی‌ام کنم.

دوره روانشناسی ثروت 2، برای من در حکم  یک دوست و یک همراه همیشگی و یک مشاور عالی در لحظات حساس است.

همان لحظاتی که می توانیم فقط با کمی تعهد و تلاش برای کنترل ذهن، مسیر جریان را

از نفرت به عشق

از نگرانی به آرامش

از حسادت به تحسین

از بیماری به سلامتی

و از فقر به ثروت تغییر دهیم.

موضوع دومی که باید در جریان تجربه چنین ماجراهایی جدی گرفته شود این است که:

اطمینان حاصل نما فردی که به نظر شما با اینکه غر می زند اما ثروتمند است، چه باورهایی درباره ثروت دارد!

آیا اصولا باور دارد که نعمت ها و فرصت ها در جهان زیاد است که حاضر نیست به هیچ فردی در این راستا باج بدهد،  یا مرتبا ًنگران از دست رفتن داشته هایش و در پی راهی برای حفظ آنهاست؟

آیا اصولا خود را لایق یک زندگی خوب می داند؟

چقدر به توانمندی هایش اعتماد دارد و چقدر در جهت خواسته هایش قدم بر می دارد؟

چقدر می تواند بلندپروازانه به مسیر اهدافی نگاه کند که هیچ تجربه قبلی ای درباره اش ندارد؟

چقدر برای ثروت ارزش قائل است و چقدر تمرکز او بر مسیرهای کسب و خلق ثروت است؟

زیرا درست است که این فرد غر می زند، اما اگر ثروت و فراوانی جزئی از تجربه زندگی اش است، یعنی قطعاً باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت دارد.

پس نمی‌توان گفت چرا با اینکه این فرد باورهای محدود کننده‌ای درباره روابط دارد، اما ثروتمند است. همچنین نمی‌توان گفت: با اینکه باورهای خوبی درباره ثروت دارد، پس چرا روابط خوبی ندارد؟!!!

زیرا دلیلش این است که باورهای او درباره سلامتی و روابط ، به اندازه باورهایش درباره ثروت، قدرتمند کننده نیست.

به همین دلیل همه ما می توانیم افرادی را در اطرافیان و آشنایان خود بیابیم که روابط عاطفی خوبی ندارند، اوضاع سلامتی  شان مساعد نیست، وقت آزاد برای بودن با خانواده ندارند، اما از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند.

نمی خواهم بگویم که این موضوع خوب است یا بد، چون این موضوع گسترده تر از آن است که در این پاسخ به آن بپردازم. در واقع اگر بخواهم تمام جنبه های این موضوع را توضیح دهم، باید تمام 38 جلسه دوره روانشناسی ثروت1 را کلمه به کلمه بنویستم.

زیرا حتی وقتی باور قدرتمند کننده ای را در فردی پیدا می کنید که موجب خلق ثروت در زندگی اش شده، باید به یاد داشته باشید که قطعاً باورهای قدرتمند کننده تری نیز وجود دارد.

مثلاً اگر فردی ثروتمند است، اما آنقدر درگیر است که هیچ زمانی برای استفاده از آن ثروت ندارد، ممکن است باوری مثل این داشته باشد که:

این فرد احتمالاً باورهای خوبی درباره فراوانی ثروت در جهان دارد، اما در کنار این باور، باورهایی مثل “نابرد رنج، گنج میسر نمی شود” و … دارد.  اما از آنجا که رنج بودن در فقر در این فرد، بیش  از رنج تحمل کار سنگین برای کسب ثروت است، در نتیجه به خاطر این باور به مسیر هایی هدایت شده که ثروت را کسب نماید اما از طریق کار سخت و سنگین و طاقت فرسا!

پس می توان باور قدرتمند کننده تری مثل:

خلق ثروت، آسان ترین و لذت بخش ترین کار دنیاست! ساخت و به خاطر این باور، به مسیرهایی هدایت شد که نه تنها لذت را تجربه کرد، بلکه ثروت هم خلق نمود.

زیرا همیشه ایده ها، راهکارها، الهامات، مسیرها و فرصت هایی که پیش روی ما در مسیر اهداف مان قرار داده می شود، دقیقاً همجنس با باورهای مان است.

حال هرچه آن باورها قدرتمند کننده تر شود، به مسیرهایی هدایت می شویم که از طریق راهکارهای ساده، کم هزینه تر و سریعتر به خواسته های خود می رسیم.

اما موفقیت در قدرتمند کننده تر نمودن باورها و ورود به مدارهای بالاتر به منظور برخورد با تجارب با کیفیت تر، منوط به درک و به انجام رساندن، این 2 موضوع است:

  1. درک عمیق تر قوانین کیهانی و شناخت عمیق تر خودمان و فرکانس ها و باورهایی که داریم به کمک پیدا کردن ارتباط میان فرکانس های غالب مان (باورها) و تجربه های زندگی مان و سپس تلاش برای تثبیت باورهای قدرتمند کننده ی جدیدیمان به کمک تکرار آن نوع نگرش در رفتارمان و احاطه نمودن ذهن مان با هر آنچه که حقانیت و درستی آن باور و نگرش را تأیید می کند. و. منظورم همان باورهایی است که نقطه مقابل نگرش قبلی مان بوده و نتایج آن نگرش برای ما راضی کننده نبوده است.

تکرار چنین روندی و وفاداری به نگاه داشتن خود در فضای واکنش، اقدام و نگرش بر طبق آن باورهای قدرتمند کننده جدید، موجب تثبیت آن مدار می شود و مرحله بعد از تثبیت مدار، ورود به یک مدار جدید است.

خیلی ها می پرسند دوره روانشناسی ثروت2 چه فرقی با دوره ثروت1 دارد یا آیا می توان قبل از دوره ثروت1، ابتدا کار را از دوره ثروت 2 شروع کرد؟ و…

در پاسخ به سوال این دوستان باید بگویم که دوره روانشناسی ثروت2، در حکم یک مدار جدید است اما نه به این معنا که شما بخواهی از همان ابتدا، وارد مدارهای بالاتر شوی.

زیرا لازمه قرار گرفتن در این مدار جدید و باکیفیت تر، تجربه مدار قبلی است که به کمک آموزش های دوره روانشناسی ثروت1، می توانی اولاً وارد آن مدار شوی و ثانیاً با ماندن در آن مدار و تجربه اتفاقات و شرایط موجود در آن مدار، ظرف وجودت، اعتماد به نفس ات، ایمان و باورهایت را برای مواجه شدن با تجربه های با کیفیت تر و داشتن خواسته های بیشتر، آماده نمایی.

بنابراین، تا دوره ثروت1 را کاملا درک ننموده باشی، نباید از دوره ثروت2 استفاده نمایی.

زیرا مأموریت ثروت 2، ریزبین شدن، دقیق شدن و متخصص شدن در تشخیص باورهای قدرتمند کننده تر و ساختن آنهاست.

کار ثروت 2، شناسایی باورهای محدود کننده مخفی است که آنقدر در اعماق وجودمان هستند و آنقدر مخفیانه در حال فعالیت اند که تا شناخت عمیقی نسبت به قوانین ثروت ایجاد نشود، از عهده شناسایی شان بر نمی آییم.

بنابراین، اول باید به  کمک آموزش ها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت1، درک عمیق نسبت به قوانین ثروت در اعماق وجود فرد ایجاد گردد و به وسیله آن، فرد وارد مدارهای مالی بالاتری شود که نشانه واضح آن، افزایش درآمد و افزایش کیفیت زندگی مالی اش است.

یعنی درآمدش افزایش می یابد

محل زندگی اش باکیفیت تر می شود

خانه ای که در آن زندگی می کند، ماشینی که سوار می شود، وسایلی که برای رفاه بیشتر، از آنها استفاده می کند و… به طور قابل توجهی، با کیفیت تر می شوند.

رونق وارد کسب و کارش می شود

نه تنها به راحتی از عهده هزینه های زندگی اش بر می آید بلکه سرمایه گذاری هایی هم انجام می دهد.

نه تنها نگرانی های مالی اش تمام می شود، بلکه پس اندازه هایی هم دارد.

قدرت خرید او، به میزان قابل ملاحضه ای افزایش می یابد به گونه ای که دیگر برای تهیه مایحتاج خود، نگرانی ای درباره قیمت ها ندارد.

و در یک کلام، راحت تر خرج می کند و راحت تر به تهیه خواسته هایش نگاه می کند و در جهت آنها اقدام می کند.

اینها همه نشانه هایی است از تغییر مدار مالی که نتیجه واضح باورهای قدرتمند کننده جدیدی است که به کمک دوره روانشناسی ثروت1، ساخته شده است.

اما موضوع این است که باورهایی که تا کنون ساخته شده، تا همین جای نتایج را جواب داده است و اگر فرد می خواهد موفقیت های بیشتری کسب کند و به خواسته های بزرگتری برسد، باید به وسیله ساختن باورهای قدرتمند کننده، وارد مدارهای بالاتری شود.

و لازمه کسب مهارت در این کار، ریزبین شدن در شناسایی موانعی به نام باورهای محدود کننده مخفی و ایجاد باورهای قدرتمنده کننده است.

و موضوع آخر و البته بسیار مهم درباره ماجرای شما این است که:

ما اتفاقاتی را تجربه می‌کنیم که بخش اعظم کانون توجه مان را به آن موضوع اختصاص داده‌ایم.

زندگی ما حاصل فرکانس های غالب ماست. تجربه های زندگی ما، همجنس با موضوعاتی است که در طول روز بیشترین تمرکز را به آن اختصاص می دهیم و بیشترین فرکان ها را درباره اش ارسال می کنیم.

ما درباره فرکانس صحبت می‌کنیم، یعنی موضوعی که فقط توسط خود فرد درک می شود و نه فردی که از بیرون به او نگاه می کند.

زیرا  فردی که از بیرون شاهد ماجراست، نمی‌تواند با یقین بگوید که آن فرد خاص، چه فرکانس خاصی را ارسال نموده است. تنها خود فرد است که می‌تواند در هر لحظه با توجه به نوع احساسش، بگوید که فرکانس خواسته‌اش را ارسال می‌کند یا فرکانس ناخواسته‌اش را.

ممکن است فرد مورد نظر شما، همان لحظاتی که با شماست در این باره صحبت می کند و اصولا در طول روز، اکثر تمرکزش بر خواسته هایش است و غالباً در احساس خوبی به سر می برد و از روند زندگی اش لذت می برد.

برای اینکه ببینی فرکانس‌های غالب یک فرد چیست، ساده‌ترین راه نتایج این فرد است که در ابتدا بیان شد و راه دیگرش این است که باید مدتی با این فرد زندگی کنی تا از طریق رفتارهای غالبش، فرکانس های غالب او را بشناسی و بتوانی بصورت میانگین بگویی که بیشتر اوقات در چه شرایط احساسی به سر می‌برد

آیا اکثراً حالش خوب است یا بد!

آیا اکثر نگران است یا امیدوار!

آیا اکثر درباره خواسته‌هایش صحبت می‌کند یا درباره ناخواسته‌هایش!

اما ساده ترین راه برای افزایش ایمان تان به قوانین کیهانی، بررسی این قوانین به کمک فرکانس های خودت و نتایجی که در زندگی ات تجربه می کنی، است.

بهترین راه این است که از طریق بررسی احساسی که غالباً تجربه می کنی و مقایسه آن با تجارب زندگی ات، درک عمیق تری از قانون

احساس خوب = اتفاقات خوب

ایجاد نما و سپس با پیروی از این قانون و وفاداری به آن، زندگی خودت را به گونه ای خلق نما، که می خواهی باشد.

می خواهم توضیحات بیشتری درباره آموزش های دوره روانشناسی ثروت2 بخوانم

97 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اسطوره _aliesmaili گفته:
    مدت عضویت: 1711 روز

    با عرض سلام ادب و احترام خدمت استاد عباسمنش

    حرفهای بینظیر استاد منو به این نتیجه می‌رسونه که اگر اتفاقات بدی تو زندگی ما می‌افته نشئت گرفته از ترمزهای ذهنی و افکار مخربیه که سالیان سال یا روزهای روزها تکرار شده تو ذهن ما و این تکرار باعث کانال‌های نورانی تو ذهنمون ایجاد شده که این کانال‌های نورانی باعث ارسال ارتعاشات منفی به جهان هستی و نتایجش در زندگی روزمره ماست چون با تکرار همین نتایج منفی باعث بروز باورهای مخرب در رابطه با هر نظری که باشه ما به این نتیجه میرسیم که خدا مهربون نیست و خدا برای ما کاری نمی‌کنه خدا ساکته و این باورها و دقیقاً حرف‌های استاد این رو به نظر می‌رسونه که بعضی از سخنوران و اشخاصی در لباس‌های مختلف حتی اون‌هایی که هدایت رو به عهده دارند می‌توانند به بهترین شکل یعنی خداوند حداقل کاری که ما و اشخاصی که این مسئولیتو دارند بیان و خدا رو مهربون جلوه بدن نه اینکه خداوند رو خشمگین و عقوبت کننده جلوه بدهند و این باورهای مخرب دقیقاً در هر جایی که یعنی اشخاصی ناآگاه از قوانین کیهانی می‌خواهند حرف‌های خود را بزنند باید مواظب القای افکار منفی به عموم باشند و ما می‌تونیم. کاری که می‌کنیم حداقل خداوند رو مهربون جلوه بدیم و اینکه ایجاد باور ترس از خداوند قطعاً یک ترمز ذهنی بزرگیه که ما رو از ثروتمندی و بزرگی و شجاعت باز می‌داره و این‌ها باورهای خیلی مخربی هستش. .

    بخش دوم:

    و از حرف‌های این فایل استاد این نظر یعنی در ذهن من یک مقایسه جالبی میرسد به نظر حالا خواستم با همه دوستان به اشتراک بذارم اینکه ما وقتی که باورهای مخربی از طریق ورودی‌های ذهنمون وارد افکارمون میشه و وقتی که ورودی‌های ذهنمون رو کنترل نمی‌کنیم و باورهای مخربی در هر موردی وارد ذهنمون می‌شه و با تکرار اون‌ها یعنی این مقایسه به ذهن من می‌رسه که رابطه تنگاتنگی احساس لیاقت با باورهای ما داره و باورهای مخرب و ترمزهای ظرف ذهنی ما در مورد احساس لیاقت هستش و هر چقدر باورهای مخرب و ترمزهای ذهنی بیشتر باشه دهنه ظرف ذهنی ما که تنگتر و ورود نعمت کمتر خواهد شد چون دهنه باریکتر هستش.

    مثلاً فرض کنیم البته که باران رحمت الهی هر لحظه در حال باریدن هستش یعنی بر سر بندگان خداوند باران رحمت الهی در حال افزونی و باریدن هستش که ما بتونیم ازش استفاده کنیم و شکرگذار خداوند متعال باشیم .

    خوب حالا تو این وضعیت فراوانی خداوند متعال ما هر کدوممون رو فرض کنیم که یک ظرف هستیم در زیر باران رحمت الهی و دهنه ظرف ذهنی که ما هستیم باریک یا وسیع بودن آن دقیقاً ارتباط مستقیم با ترمزهای ذهنی و باورهای مخرب داره .

    مثلاً شما فرض کنید هر چقدر باورهای درست و خوب داشته باشید دهنه ظرف ذهنی‌تون بزرگتر و وسیع‌تر باشه و و هر چقدر باورهای مخرب و ترمزهای ذهنی بیشتری داشته باشید دهنه ظرف ذهنی شما کوچکتر و باریک‌تر باشه .

    و فرض کنیم که البته این یک واقعیت است که در باریکی و در وسیع بودن دهنه ظرف ذهنی هر شخص هیچ محدودیتی وجود نداره و این کمه یا بیشتری و وسیع بودن یا باریک بودن بی‌نهایت ادامه داشته باشه و اینجا دقیقاً یک رابطه تنگاتنگ بین باورهای مخرب و باورهای درست به وجود میاد .

    مثلاً بارانی که به طور دائم در حال باریدن هست حالا این ظرف‌های ذهنی یا ظرف‌هایی که مد نظر ماست بر فرض مثال مثلاً ظرف نوشابه با دهنه‌ای که داره و مثلاً ظرفی با دهنه اندازه زمین فوتبال و ظرفی با دهنه یک قابلمه فرض کنید که این سه در زیر باران رحمت الهی بزاریم و هر چقدر و کدوم یک بیشتر اون رحمت و باران رحمت رو سیو می‌کنند تو این زمینه قطعاً ظرفی که دهنه بزرگی داره سیو بیشتری از رحمت دارد و اینکه از استاد بزرگوار نهایت سپاس و قدردانی دارم که این همه آگاهی رو به ما می‌رسونه و خداوند متعال ایشان را یکی از دستان بی‌نظیر خودش انتخاب کرده و ما ازش استفاده می‌کنیم خدا را هزاران مرتبه شکر و سپاس از همه عزیزان…

    (آگاهی رمز موفقیت)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2164 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما اسطوره عزیز

      چقدر کامنت زیبایی نوشتید. چقدر جالب مثال ظرف رو زدید. و یاد تئوری سطل استاد جان افتادم. اما این بار با نوشته ی شما و ادبیات شما بیشتر متوجه شدم کل خودمو مثل یک ظرف ببینم. یعنی من ظرفم. نه اینکه من ظرفی دستم هست. این منم که ظرفم و وقتی که گاهی ناخودآگاه توی دعاهام از خدا میخوام منو بزرگ کنه متوجه میشم در حقیقت از خدا میخوام ظرف منو بزرگ کنه.

      سپاسگزارم از شما برای این کامنت پر ازآگاهی

      سپاسگزارم که اینجایی و روی خودت داری کار میکنی.

      برات از الله یکتا بهبودهای دائمی بیرونی و درونی خواهانم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        اسطوره _aliesmaili گفته:
        مدت عضویت: 1711 روز

        سلام خواهر عزیز و بزرگوارم

        اتفاقا این زیبایی و وسعت دیدگاه شماست که انقدر از دریای محبتتان خرج میکنید..

        بنده افتخار میکنم در این وادی در مداری پر از عشق و محبت در کنار تک تک شما عزیزان که صاحبان این مدار آگاهی و خوشبختی استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز هستند…

        بهشون تبریک میگم چقدر این وادی و مدار بینظیر است و چقدر این سایت پر از آگاهی و انرژی خاصی دارد…

        و خدا میدونه این کلیپ ها و میلیونها کامنت که کلمه به کلمه با احساس و عشق در کنار هم چیده شده است و خدا میدونه چند میلیون انسان با حرفهای استاد و کامنت های عزیزان به مدارهای بهتر هدایت شده اند..

        عاشقانه دوستتون دارم انشاالله که بتونم هر روز در این وادی در کنار استاد و دوستان زلال پررنگتر بشم

        خانم شایسته و استاد شما عشقید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سوسن صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    بنام خدای مهربان و بخشنده

    با سلام به استاد عزیزم دیشب که داشتم دنبال فایلی میگشتم هدایتی این فایل برام باز شد خیلی شوک شدم استاد وکلی گریه کردم نمیدونم چرا اما اکثرا وقتی فایل هاتون رو گوش میدم وبعدا میرم یه چیزهایی یادداشت میکنم کلا اشکم در میاد .من دیشب دقیقا اون صحنه هایی رو که گفتید رو تجسم کردم وبه خدای خودم گفتم که خدایا من تعهدم رو دادم واسه ی تغییر اون قسمت هایی که آگاهانه است رو خودم حواسم رو جمع میکنم ولی قسمت های ناآگاهانه ی ذهنم رو خودت کنترل کن وخدایا من تصمیمم. و گرفتم خودت هدایتم کن من دیشب خودم رو جزئ از اون معلول ها دیدم من نمی خوام معلول بمونم میخوام سالم بشم خودت دستمو بگیر تو همه چیزی من هیچی نیستم .

    خیلی خیلی ممنونم از خدای خودم واستای خیلی خیلی عزیز ودوست داشتنیم که همچین فایل هایی رو واسمون تهیه میکنید😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    سلام استاد عزیزم ،

    این فایل دقیقا چیزیه که بهش نیازدارم ،ما یک عمر بااین باورها بزرگ شدیم ولی مجبور نیستیم که تااخر عمر بااین طرز فکر زندگی کنیم،باور فراوانی که ذهن ما مقاومت میکنه ،من هربار ازثروتمند شدن حرف میزنم مدام که میگن گنج پیدا کنی،یاارث بابات برسه ،من همیشه وقتی به ثروت فکر کردم این پیامها توناخوداگاهم تکرار میشه،همه اطرافیانمم همینو میگن،ولی امروز فهمیدم که چون توی این مدار وفرکانس بودم ادمهای این جوری رو دوروبرم جذب کردم دارم باورامو تغییر میدم چون اینجایی که الان هستم نتیجه افکار گذشته منه وقتی باورامو عوض کنم ادمهایی با ذهنیت های بهتر جذب میکنم،وپول وثروت انرژی وفرکانسش بالاست اگر من الان ثروتمند نیستم به خاطر باورامه ودیگر هیچچچ،به قول استاد تموم شدو رفت،خداروشکر دارم هرروز بادیدن فایلهای بیشتر کلا دیدگاهمو تغییر میدم وبه زودی بسته روان شناسی ثروت رو میخرم ،استاد این فایل پیام هدایتی من بود این یک نشانه بود برای همه عزیزان که کامنت منو میخونن بهترینها رو ارزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام

    – تمامی اتفاقات ما باز تابی از فرکانسهای ماست و به عبارتی ؛ من با باورها و فرکانسهایم این زندگی را خلق نموده ام

    – قوانین جهان ثابت است فرق نمی کند که تو باور کنی یا نکنی ؛ قانون کار خودش را برای همه انجام میدهد.

    – از ظاهر آدمها نمی توان فرکانسهای آنها را فهمید

    – ارسال فرکانس برای همه آدمهاست از بچگی تا پیری

    – از روی ظاهر کسی نمی توانیم قانون را بشناسیم و یا قضاوت کنیم که اصلا هم کار ما نیست؛ ما فقط به فرکانس خود واقف هستیم

    – فرکانسهای خودم را از روی احساساتم می توانم بفهمم که الان دارم چه فرکانسی می فرستم یا قبلا فرکانسهایم چه بوده است یعنی احساسات من برای فقط خودم مثل راهنما مثل رادار عمل میکند

    – هر کسی هر طور که هست ثروتمند و سلامت و موفق و دارای روابط خوب یا برعکس اینها؛یعنی حتما فرکانسهای این موارد را داشته است و نمی تواند جز این چیزی دیگر باشد حتی اگر تو ظاهرا آنها را نمی بینی ؛ یعنی از روی نتایج هر کس می توانیم باورها و فرکانسهای او را بفهمیم که البته خودمان را باید موشکافانه بررسی کنیم دیگران را که نمی توانیم چون فرکانس آنها را نمی بینم و اصلا وظیفه ما هم نیست .

    – به باورهایم توجه کنم محدود کننده است یا نامحدود

    – هر کسی باورهای خودش رادارد به خاطر همین نتایج هرکسی با دیگری فرق دارد.

    – چرا دو نفر در یک شغل ؛ نتایج متفاوت میگیرند ؛ چون نگاه هر کدام وفرکانسها وباورهای هر کدام با هم فرق دارد

    – هر رفتاری از ما دارای یک منشا است هر احساسی که داریم فکر کنیم که چه باوری در پشت آن داریم

    – همه موارد را فقط طبق قوانین بررسی کنم

    – هر چیزی که می بینیم و تجربه میکنیم چه خوب چه بد؛ یعنی ما هم جزئی از آن بوده ایم وفرکانسهای ما باعث شده است که آنها را تجربه کنیم .

    – همیشه کانون توجهت روی خواسته ها باشد تا آنها را بیشتر ببینی نه روی ناخواسته ها و خودت فرکانسهایت را کنترل کن

    – منم دقیقا موافقم که ثروت 2 واقعا یکسره دارد با من حرف میزندومشاور همیشگی من شده است

    – هر کسی در هر موردی از زندگیش خوب است یعنی درهمان مورد طبق قوانین عمل کرده است و باورهای قدرتمندی دارد

    – با لذت میتوان ثروتمند هم بود

    – خلق ثروت آسانترین کار دنیاست

    – از نتایجم راضی نیستم باورهای متضاد قبلی ها را بسازم و یکسره آنها راتکرار کنم تا هر چه بیشتردر ضمیر ناخودآگاهم ساکن شود

    – به باورهای غلط خود و فقط خود؛ واکنش نشان بده و نگرش واقدامت را اگر راضی نیستی عوض کن

    – احساس خوب = اتفاقات خوب

    – یادگرفتم که به هیچ عنوان کسی را قضاوت نکنم چون فرکانسهای آن فرد دیدنی نیست پس قضاوتی هم ندارم

    – در مورد خودم هم باید به ریشه افکارم یعنی باورهایم توجه کنم که درست است یا نه از کجا بفهمم که اشتباه است از روی اعمالم و نتایجی که میگیرم بفهمم که باورهایم چیست وبتوانم به موقع مچ خودم را بگیرم

    – هیچ کسی خارج از قوانین نمیتواند نتیجه بگیرد پس هر نتیجه ای با توجه به باورها است

    – حتما ثروت 1 اول تهیه شود و عمل شود و بعد ثروت 2 و در این مورد کاملا با شما موافقم چون دقیقا دارم این را حس می کنم که این راهی که رفته ام درست است یعنی اول ثروت 1 را بعد که به نتیجه رسیدم ثروت 2 را تهیه کردم و این عالی است متشکرم

    موفقیت ادامه دارد ……….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام

    جهان به فرکانسهای ما جواب میدهد و این قانون بدون تغییر و همیشه است

    چه باور داریم چه نداریم این قانون برای همه عمل می کند

    از طریق بررسی دیگران ؛ قوانین را پیدا نکنیم در خود قوانین را پیدا کنیم و فرکانسهای خود را بررسی کنیم

    نقش باورها در زندگی هر کسی مشخص میشود

    به نکات مثبت دیگران توجه کنیم و آنها راتحسین کنیم

    همیشه یادمان باشد که اگر فلانی توانسته است به موفقیتی برسد پس من هم میتوانم

    نوع نگرش ما از اتفاقات زندگی ما مشخص میشود

    وقتی موفقیت کسی را می بینی اگر خوشحال نیستی از خودت بپرس چرا وبدان که تو چرا به جای نقاط قوت او نقاط ضعفش را می خواهی بزرگ کنی.

    هر رفتاری در هر فردی را می بینم از خودم بپرسم من چه باوری دارم که این شخص با من این طوری است یا تا مرا می بیند غر و شکایت میکند

    به جای توجه به ناخواسته ها به خواسته ها توجه کنیم

    اگر کسی در هر قسمت از زندگی خود موفق است حتما باورهای خوبی نسبت به آن دارد ثروت رابطه سلامتی و ….

    هر چه در زندگی امان تجربه کنیم به خاطر مداری است که هستیم و فرکانسهایی است که ارسال میکنیم

    احساس خوب= اتفاقات خوب

    موفقیت ادامه دارد …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    زهرا کارشکی گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه بچه های سایت

    که خیلی دوست دارم تک تک شماها را ببینم و ساعت ها در مورد زیبایی ها و قانون با هم صحبت کنیم

    مدتی بود که افسردگی شدید داشتم و بعد از مدتی درمان شدم

    و بعد انگار قانون یادم رفت و برگشتم به همون جریان های منفی جامعه و ادم هایی که ناخودآگاه منفی هستند

    بی نهایت از لحاظ مالی ضعیف شدم الان و خیلی منفی شدم

    این فایل نشانه امروز من بود 15 ابان 403

    و یه جورایی بهم فهموند که باید برگردم

    دوباره شکر گزار باشم

    مثبت اندیش

    و از غار منفی ذهنم خارج بشم

    از ادم های به قول استاد معلول فاصله بگیرم

    تا شرایط عوض بشه

    و به قول قرآن

    اِنَّ اللّه لا یُغیرُ بقومٍ حتیٰ یغیروا ما بانفسِکُم

    خدا برای هیچ قومی تغییر را رقم نمیزنه مگر اینکه خودشان تغییر کنند

    میرم که به امید الله یکتا شروع کنم

    شکرگزاری

    ستاره قطبی

    نوشتن خواسته هام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 910 روز

      به نام خداوند مهربانم سلام به خواهر عزیزم

      دوست نازنینم بیا و شکرگزاری رو شروع کن دست به تغییر افکار و باورهات بزن

      همون افکار و باروهای قدیمی زنگ زده گذشته و مخرب شما رو به سمته افسردگی برده

      یه دفتر خوش رنگ بگیر و شروع کن سپاسگزاری کن برای تمام داشته هایت خواسته هاتو برای خدا بنویس و هر روز حالت بهتر میشه

      همه چیز خودمون هستیم

      خودمون هم میتونیم ببریم بالا و هم بیاریم پایبن با افکار و باور هامون

      وقتی اولین قدمها رو برای تغییر برمیداری نشانه های کوچیک دو میبینی مثل پول میدا کردن

      مثل یه دوست رو میبینی

      آره قانون درست عمل میکنه فقط

      باید ما تغییر کنیم

      دیدگاهت مثبت میشه آرامش میاد تو زندگیت و درهای نعمت و ثروت به رویت باز میشه به شرطه ایمان به خدای توانا

      در پناه خداوند باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    ددودبه استادعزیزم ومریم نازنین

    وهمه دوستان عالیم

    خداروشکربابت استادعزیزم که پکیج کاملی ازثروت هستندوباعث افتخارم هست که شاگردحرف گوش کن ایشان هرلحظه هستم.

    من همیشه عاشق پول بودم ودوست داشتم خودم کارکنم وپول دربیاورم ولذت ببرم وهمیشه هم توی خیابون پول پیدامی کردم وکلی ذوق داشتم،

    هم درس می خواندم وهم منشی دکتربودم وپولهام روپس اندازوبعدکه بزرگترشدم چون عاشق طلا بودم طلا می خریدم وازخانواده هم حمایت مالی می کردم وخداروشکر می کنم که این توانایی روبه من داده بود.

    استادجان من همیشه پس اندازشخصی دارم واین برایم خیلی حائز اهمیت است چون همیشه فکرمی کنم حق من است که خودم بایدازآن دفاع کنم،درگذشته پس اندازم روعنوان می کردم بعدمی دیدم نقشه هابرایش کشیده شدوهمه خرج می شدبرای چیزهای بیهوده امامدتی است که دیگربرای خودم پس اندازدارم وچقدرعالی است که می توانم باآنهادوره های شماروخریداری کنم وهرروزآگاه تروثروتمندترزندگی کنم وباآرامش اززندگیم لذت ببرم ومی بینم که مسائل مالی عزیزدلم هم باایده هایی که ازخداوندمی خواهم برقلبش جاری شوندودردفترطلایی ستاره قطبی می نویسم و خودبه خوددرذهن وقلبش جاری وبازگذاشتن دست خداونددرتمام امور،عالی بدون دخالت من به سادگی حل می شود.

    خلاصه استاد تمام آزادی هایی که شماداریدبه لطف خداوندمن هم باتوجه به شرایط زندگی ام دارم وخداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    بنام خدایی که هر لحظه بنده هاشو هدایت می کنه

    سلام به استاد عزیز و همه عباس منشی ها

    دیشب یکم بهم ریخته بودم از موضاعات روزمره اومدم گفتم خدا هدایت کن و نشونه روزمو زدم دیدم این فایل اومد قبلا این فایل گوش داده بودم پیش خودم گفتم این فایل چه هدایتی میتونه برام داشته باشه اصلا موضوع فایل تناسبی با بهمریختگی من نداره ولی میدونستم یا خود فایل، یا توضیحات ابتدایی یا کامنت دوستان حتما برام پیامی داره ولی چون حوصله نداشتم رفتم خوابیدم صبح که بلند شدم و اومدم سرکار دوباره فایل باز کردم و شروع کردم به خوندن کامنت ها اونجا هدایت خدا برام مشخص شد که من اصلی ترین مهم یادم رفته بود که خدا بالاترین هست بالا دست خدا دستی نیست من باید به اون توکل کنم تا دلم آروم شه و با آرامش کارهامو انجام بدم خدا هم حواسش بهم هست.

    خداروشکر باز امروز خدایا هدایتم کردی که کامنت بچه ها رو بخونم باهام حرف زدی که اگر من به تو متوکل باشم چرا باید نگران و عصبی باشم چرا؟؟ پس من در اعماق وجودم به هیچ عنوان متوکل نبودم فقط در حرف بوده برای همین هم تاثیری نداشته ممنون خدای مهربونم که باز هدایتم کردی خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2390 روز

    سلام خانم شایسته ی مهربان وسلام استادعزیز وخانواده ی صمیمی خودم

    آیا منظور شما این است که اگر ما در طول زندگی با آدم‌های بیمار و ورشکست وناموفق در روابط خانوادگی برخورد می‌کنیم، مثلا در زندگیه خواهرم، در زندگیه پدرم، هر نتیجه ای را می‌بینم وتجربه میکنم نتیجه ی فرکانس‌های خودم است؟ یعنی اگر من احساس وباورهای خودم را نسبت به زندگیه افراد خانواده‌ام مثبت وخوب کنم وهمواره سعی کنم به جنبه های موفق زندگیه ی آنان تمرکز وتوجه کنم جهان بخش موفق زندگیه خانواده‌ام را به من نشان خواهد داد؟؟؟

    خانم شایسته جان، من همواره سعی میکنم طبق تعالیم استاد عزیز وشما مواظب ورودیهای ذهنم باشم که هر غذای نامناسبی وارد ذهنم نشود همچنین در هر لحظه سعی در تمرکز بر نکات مثبت زندگی دارم وهر لحظه برای نکته نکته ی آن سپاسگذارم وهمچنین خودم را لایق بهترینها میدانم وتنها خودم وخدای خودم را عامل موثر در کلیه ی اتفاقات وتجربیات میدانم وسعی در توحیدی شدن در تمام جنبه های زندگیم دارم ودر زندگیه شخصی خودم بسیار نتیجه گرفته ام وآرامش شگرفی دارم…. وباوجود اینکه میدانم هرکسی در زندگی نتیجه ی فرکانس‌های خودش را می‌بیند وتجربه ی هر شخصی از زندگی به باورهای هر شخص بستگی دارد، وهمین باورها وفرکانسها هستند که موجب ورود ما به مدار درست زندگی می‌شوند پس چرا من در مداری هستم که تجربه ی تلخ دیدن طلاق گرفتن خواهرم، یا خانه نشین شدن پدرم را دارم؟

    سپاس فراوان دارم اگر جواب بنده را بدهید???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام و باز هم تشکر برای مطلب فوق العاده ای که درج کردید

    امروز با خوندن این مطلب یک باور منفی نسبت به ثروت در خودم پیدا کردم من غالبا به جای انکه تمرکز بر پول بیشتر ساختن داشته باشم تمرکزم بر مدیریت دخل و خرجم بوده و امروز متوجه شدم که این باور مخرب خیلی جاها پاشنه اشیل من بوده

    خدا رو شکر میکنم که با خوندن این مطالب یکی یکی باورهای مخفی و مخربم رو پیدا می کنم و اون رو با باور هاعالی جدید جایگزین می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: