خلاصه کوتاهی از دیدگاه زیبا و تاثیرگذار محمد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
تا زمانی که ذهن ما درگیر مسائل گذشته است، نمیتوانیم به موفقیتهای بزرگتر دست یابیم و در یک چرخه ناکارآمد گیر افتادهایم. الهامات و ایدههای جدید زمانی به ما داده میشوند که ذهن آماده باشد. پیشرفت را میتوانیم تنها زمانی بدست آوریم که به طور مداوم و بدون وقفه روی خود کار کنیم. استاد تأکید کرد که برای حل مسائل بنیادین باید تغییراتی در خود، عادتها و باورها ایجاد کنیم. هر چه عزت نفس بیشتری داشته باشیم، نظر دیگران کمتر برای ما اهمیت دارد و در نتیجه بهتر میتوانیم بر اساس باورهای خود عمل کنیم. عزت نفس بالا نشانهای است از ارامش درونی و دوست داشتن خود. مسائل مشابه میتوانند نتایج متفاوتی برای افراد داشته باشند، زیرا افراد میتوانند در برابر این مسائل کوچکتر یا بزرگتر باشند.
منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره شیوه حل مسائل زندگی
مطالعه نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD179MB12 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 212MB12 دقیقه
سلام استاد عزیزم این فایل نشانه امروزم بود
و من تونستم با دیدن این فایل یه مسئله ای رو که چند ماه درگیرش بود رو به راحتی حل کنم
چرا پس چند ماه گذشته نتونسته بودم
با اینکه چند بار اقدام کردم
این نشون میده که وردی های ذهن ما اتفاقات رو رقم میزنن
استاد عزیزم من این چند وقت یه مسئله ای توی رابطه عاطفیم داشتم
که نمیدونم چرا برام به وجود اومد
با اینکه من تمام تلاشم رو انجام داده بودم
که باورهامو تغییر بدم و به کسی کاری نداشته باشم
اما میدونم که با اینکه تصمیمم رو گرفته بود اما خیلی جاها نخواستم که روی باورهام کار کنم
نخواستم که حرکت کنم
نخواستم که قدم بردارم
احساس قربانی شدن کردم
ترسیدم
و در نهایت رسیدم به این مسئله
در مرحله اول من پذیرفتم که باید الان شاد باشم و احساسم رو بهتر کنم بعدش همه چی حل میشه
همسرم به خاطر درگیری های ذهنش به خاطر کنترل گریش میخواست منو طلاق بده
میخواست زندگیمون رو این رابطه رو تموم کنه
و من وقتی شنیدم اولش خیلی ناراحت شدم که چرا این اتفاق افتاد منکه داشتم روی باورهام کار میکردم
چرا ج1واب نداد
منکه شکرگزار بودم تمام تلاشمو میکردم چرا اینطوری شد
اشتباه اولم این بود که نپذیرفتم خیریتی هست و خودمو خیلی سرزنش کردم
گفتم هانیه تو درست روی باورهات کار نکردی
اشتباه دومم این بود که از اینکه همسرم منو اشتباه قضاوت کرد و تصمیم به جدایی گرفته بود خیلی ناراحت شدم همش میخواستم توضیح بدم که من اشتباه نکردم
و این باعث شد حال من خیلی بد بشه چند روز اول
اصلا نمیتونستم گریمو کنترل کنم
بعدش گفتم حتما خیرتی هست سعی کردم توجه نکنم و فقط به خودم رسیدم کم کم حالم بهتر شد
گفتم اره موافقم طلاق بگیریم ینی همون اول گفتم
ولی همسرم به صورت کاملا خود جوش بعد خوب شدن حال من
برگشت به رابطمون
از اولش باهم زندگی کردیم توی خونه و من احترام میزاشتم کارهای لازم رو براش انجام میدادم میگفتم بالاخره اون کلی کار برای من انجام میده احترام میزاره شکرگزاری میکردم راجب خوبیهاش منم باید یکاری براش انجام بدم بالاخره
من دیدم اون از همون روز اول پشیمون بود از اینکه به خاطر همچین چیزایی خودشو ناراحت کرده و این حرکتو کرده من فکر میکنم متوجه رفتارش شد
ولی من اذیت شدم…..
ولی شکرخدا خودمو جمع کردم با باورهای مناسب
حالا من قوی تر هستم
قوی تر از روزهای قبل
چون میدونم که قرار نیست قضاوت بشم
و همسرم داره قلبشو آروم میکنه که باورهاشو گسترش بده
بالاخره اینرفتارش حاکی از این مسئله داره
توکل بخدا
ماکه جدا نشدیم
و برگشتم پیش همسرم عزیزم که عین یه فرشته آرومه
اما میترسم از روزهای بعدی از اتفاقات بعدی میگم نکنه درست نشه
نکنه بازم گیر بده
اما با خودم اتمام حجب کردم که مشکلی نداره اگر دوس نداره رفتارمو میتونه بره
و باید یه اهرم قوی برای حرکت به سمت اهدافم بنویسم
که این تضاد باعث نشه من حرکت نکنم….
مهم ترین رابطه من رابطم با خداونده
خلاصه که من و همسرم بزرگ تر از این تضاد بودیم
خداروشکر
سلام سعید عزیزم
چقدر این کامنتت روی من تاثیر گزاشت
چقدر نیاز داشتم تا بشنوم
آدم وقتی که توی این مسیره میتونه هدایت هارو دریافت کنه
ممنونم که نوشتی بازم بنویس تا لذت ببریم
خداروشکر کن تا هدایت هارو دریافت کنی
استاد توی یکی از فایل هاشون میگن که
اگه شکر کنی هدایت هارو دریافت میکنی
و اگه شکر نکنی در مسیر نجواهای شیطات قرار میگیری
و هر تصمیمی که با احساسات بد باشه اشتباهه