دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مرجان عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بخشی از تجربیات مرجان عزیز از دوره شیوه حل مسائل زندگی
سلام به استاد بی نظیرم و خانم شایسته ی عزیز و دوستان خوبم
شاید هیچ کسی توی زندگیش به اندازه ی من، مشاور عوض نکرده باشه و هزینه برای جلسات مشاوره و مربی شخصی نداده باشه.
باید به اندازه ی من برای مشاور پول داشته باشید تا درک کنید که دوره شیوه حل مسائل، چقدددر ارزشمنده.
منی که سالها از برخورد با مسائلم وحشت داشتم و با برخورد با هر مسئله ای، اولین راهکارم این بود که:
به سرعت خودم رو به مشاور برسونم، چون فکر میکردم که فقط یه مشاورِ خوب میتونه در حل مسئله م کمکم کنه، و در آخر هم با انجام راهکارهای اون مشاورینِ گرامی، نه تنها مسئله م حل نمیشد، بلکه سخت تر و پیچیده تر هم میشد،
حالا با گذروندنِ فقط دو جلسه از دوره ی جادویی شیوه حلِ مسائل زندگی، توی فقط نوزده روز، به نتایجی رسیدم که هنوز در ناباوری هستم،
من هنوز در جلسه ی دوم هستم و ناباورانه، اتفاقاتی رو برای خودم خلق کردم و دارم خلق میکنم و مسائلی رو توی همین چند روز حل کردم که سالها از روبه رو شدن باهاشون وحشت داشتم.
استاد من دنیایی کتاب خوندم برای اینکه مدیریتِ زمانم رو یاد بگیرم.
دنیایی کتاب خوندم برای روابطم، برای ترتیب بچه هام و چقدد در دورهای مختلف شرکت کردم. فکر کنم اگه اغراق نکنم، هر چی دوره توی ایران بوده رو یا حضوری یا به صورت سی دی و آنلاین، شرکت کردم.
ولی نه تنها دستاوردی نداشتم، بلکه بعد از پایانِ اون دوره ها، احساس سرشکستگی بیشتر میکردم،
چون توی جلسات همه چیز به نظر خوب میومد ولی وقتی وارد زندگی واقعی میشدم، هیچ کدوم از اون حرفهای قشنگ، کاربردی نبود!!!!!!
و من میموندمو یه عالمه جزوه های به درد نخوری که فقط توی همون چند جلسه، جالب بودن و یه دنیا جلسات مشاوره ی پرهزینه.
تازه اون مشاور میگفت که اگه میخوای نتیجه بگیری، باید یک سال هر دوهفته ای یه بار بیای و مرتب باشه جلساتت،
حالا حساب کنید جلسه ای پونصد هزار تومن که در سال میشه بیست و چند جلسه و یه عالمه صرف زمان و انرژی و در آخرش هم تقریبا هیچ تغییری ایجاد نمی شد.
اما اینجا توی دوره شیوه حل مسائل، فقط توی دو جلسه اول، فقط توی دو جلسه و فقط توی دو جلسه، انقلابی در زندگیم ایجاد شده که هنوز در یه ناباوری غریبم،
انگار وارد یه دنیای جادویی شدم. روز اول گفتین که باید باور کنم که همه ی مسائل راهکار های ساده و قابل اجرا دارن،
و گفتید که باید باور کنی که تو میتونی مسائلت رو به راحتی حل کنی.
روز اول میخواستم گریه شم که آخه مگه ساختنه باور به این راحتیاست استاااااد!!!!!
ولی وقتی ادامه دادم و تمریناتی رو انجام دادم که برای نحوه ساختن این باور داده شده، رو انجام دادم، ذهنیتم عوض شد.
الان فقط میتونم بگم این مرجان با مرجانِ قبل از شروعِ دوره ی جادویی شیوه ی حل مسائل زندگی، زمین تا آسمون فرق کرده،
واااقعا وقتی فکر میکنم، فقط ذوق میکنم که خدااای من اینهمه تغییر فقط توی چند روز. آخه مگه میشه!!
استاد اتفاقاتی توی زندگیم افتاده و داره میوفته و قدمایی برداشتم که مدتها به تعویق افتاده بود
و درهایی داره برام باز میشه که نمی دونم چی بگم و میدونم دلیلش اینه که من واااقعا به احساس خوب رسیدم
هر روز دارم روی ابرها راه میرم و این احساس خوب، همونجوری که قانون میگه احساس خوب بیشتر رو بهم میده،
وااای استاد من فهمیدم جواب هر مسئله در خودشه و دیدم مسائلی که سالها مثله توپ های بِتنی به پام بسته شده بودن و قدرت حرکت رو ازم گرفته بودن، چطور با عمل به این دوره با چه راه حل های ساده ای حل شدند.
بارها و بارها اشک شوق ریختم که: خدااای من، جوابِ این مسئله به همین سادگی بود و پیش خودم بود اما من همه جا میرفتم و از آدمهای مثلا متخصص در مشاوره کمک میخواستم تا کمکم کنن مسائلی رو حل کنم که فکر میکردم اینقدددر پیچیده شدن،(مثله یه کَلاف کاموا که میدی دست افراد مختلفی که بَلد نیستن و هر بار بدتر میشه و بیشتر توی هم گِره میخوره) ( آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم) که قابل حل نیستن،
و حالا با کمک شما که این دوره ی جادویی رو آماده کردین و اون سوالهای خودشناسی معجزه وار رو در جلسه دو طراحی کردین، که من فکر کردن به اونا و جواب به اونا هر بار من رو اسون میکنن برای لذتهاوشادیها،
به راحتی دارم دونه دونه مسائلم رو مثله اب خوردن حل میکنم و چه غوغایی شده در من:
از عزت نفسِ بیشتر
و لذت بیشتر و احساس آرامش،
استاد من همیشه وحشت داشتم که خدتی نکرده مسئله ای پیش بیاد،چون میدونستم نه تنها حل نمیشه، بلکه من از حلش عاجزم و این قدرتی رو ازم گرفته بود که توان حرکت نداشتم، فقط دعا میکردم که کارامو درست انجام بدم و مسئله پیش نیاد.
دعا می کردم که مادر کاملی باشم که یه وقت خدای نکرده مسئله ای پیش نیاد.
و اگر پیش میومد، زندگی من به یه کابوسِ واقعی تبدیل میشد چون نه خودم میتونستم حلش کنم و نه مشاوره ی خوبی بود که کمکم کنه!!!
ولی حالا چنان ذوق میکنم وقتی میدونم میتونم مسائلم رو حل کنم. اول بگم که نود درصد ترسهام از مسائل محو شدن و و این برام باورنکردنیه و لذت بخش.
بعدشم عزت نفسی پیدا کردم و کلی انگیزه و اشتیاق فراوان برای ساختنه یه زندگی جدید گرفتم.
زندگی که من میخوام و انتخابهایی که من میخوام. بدونه هیچ ملاحظه و ترسی. بدونه هیچ کویری،
چقد اینجوری خوبه که بتونی آزادانه انتخاب کنی لحظه به لحظه ی زندگیت رو بدونه هیچ کویری، و هر جایی و هر جوری که دلت میخواد زندگی کنی.
چون میدونی این تویی که داری اتفاقات رو میسازی و میتونی هر چی رو که دلت خواست بسازی و اگر مسئله ای هم پیش اومد، حلش میکنی و پیش میری و رشد هم می کنی
الان که میدونم مسائل چقددر شیرینن و باعث میشن من هر روز بیشتر رشد کنم،
و هر چقدر که مسائلم رو حل میکنم، ماهیت اونا از رفع یک مشکل تغییر می کنه به راهکاری برای رسیدن به شرایط عالی تر، چنان ذوق دارم برای حل تک تک مسائل!
چون میدونم موهبت هاشون و برکتهاشون بیشتر از اون چیزی هستش که الان فکرشو بکنم.
ای کاش میتونستم ،،، خیییلی،،،، رو جوری بگم که خیییییییییلی به نظر بیاد. فقط میتونم بگم خیییییییییییییلی سپاسگزارم برای آگاهی ها و تمرینات دوره شیوه حل مسائل زندگی و همه ی دورهاتون
مرسی برای بودنتون و مرسی از مریم جان عزیز برای اینهمه عشقی که به شما و به ما میدن و با این دقت و صبوری توی این دوره، تمرینات رو برامون توضیح میدن.
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذارتان هستیم
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره شیوه حل مسائل زندگی
مطالعه نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD337MB25 دقیقه
- فایل صوتی نتایج دانشجویان دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 124MB25 دقیقه
سلام به تمام دوستانی که هدایت شده اند به خواندن این کامنت من
برای تک تک شما عزیزان آرزوی موفقیت دارم
سلام استاد عزیز و خوشتیپ من چقدر رنگ لباس شما جذاب و زیباست .وچقدر خوش اندام شده اید ،چقدر صورت تون شاداب و رنگ پوست شما روشنتر از قبل شده .
استاد عزیزم هر بار که یه فایلی رو آماده میکنید چقدر بهتر از قبل اون صحبت های شما به دل میشینه
استاد عزیزم یک انسانی مثل شما چقدر به دنبال پیشرفت روز افزونه
چطوره انسانی مثل شما همیشه این سوال رو از خودش میپرسه که چطور از این بهتر چطور از این تاثیر گذارتر
استاد عزیزم فصل بهار پرادایس زیبا رو به شما تبریک میگم
چقدر از دیدن اون طبیعت که هر روز میبینی اما دوباره از دیدنشون به وجد میای و اون حس لذت بخشی رو به ما هم منتقل میکنی من سپاسگزار خداوند و سپاسگزار شما هستم .
استاد عزیزم این مسأله کمال گرایی چقدر در وجود من رخنه کرده که کامنتم رو قابل نمیدونم تا بیام بنویسم چون به خودم میگم اون کسایی که محصول خریدن خیلی زیبا تر به قانون اشاره میکنند من که بلد نیستم
کی حالا میاد با خواندن کامنت من تاثیر میگیره
بله صد البته که من این مسأله نوشتن کامنت رو سخت فرض کردم ،یا کی این نوشته ی من رو میخونه ،اما نوشتم و فهمیدم که این مسأله نشأت گرفته از کمبود اعتماد به نفس ،نشات گرفته از عدم احساس لیاقت هست.نشات گرفته از بحث کمال گرایی هست که یا باید کامنتم جزو محبوب ترین کامنت ها باشه یا اینکه اصلاً ننویسم ،
من یک مثالی به ذهنم رسید صبح وقتی از خواب بیدار میشوم مقداری از آب چشم، گوشه چشم جمع میشود اگر من این مسأله را ریز و پیش پا افتاده فرض کنم و بهش اهمیت ندهم و بهش عادت کنم واین مسأله رو بپذیرم که کاریه که شده باید باهاش کنار بیام یا بخوام فقط یه آب به صورتم بزنم اما اون قسمت رو دست نکشم اون چرک تمیز نمیشه ،و بخواهم این کار را هر روز بعد از خواب تکرار کنم اون قسمت رو با دستمال یا با آب زدن تمیز نکنم اون چرک تلنبار می شود باعث آلودگی بیشتر چشم میشود .و داستان های را به همراه میآورد ،با اینکه فقط یک حرکت ساده آب زدن به صورت و دست کشیدن به اون قسمت چشم، این مسئله ریز رو حل میکرد و کار من رو به دکتر و دوا و درمان نمیکشاند.
یا اینکه استاد عزیزم میگن قایم کردن اشغال زیر مبل یعنی چی؟؟ ، یعنی! من یه ضعفی شخصیتی دارم مثل یک علف هرز داخل سبزی های باغچه حیاط ،اگر من این علف هرز رو از همون اول که کوچک هست از ریشه در بیاورم واین کار رو ادامه بهم تا مدتی که دیگه اون علف های هرز از بین بروند سبزیجات باغچه رشد بیشتری پیدا میکنند .و بر اون علف های هرز غلبه میکنند و بهشون اجازه نمیدهند تا رشد داشته باشند .و برعکس اگر سبزیجات رو وجین نکنم علف هرز بر آنها غلبه میکنند وبه رشد شون ادامه میدهند مانع رشد سبزیجات میشوند .
هم بحث کمال گرایی آدم رو از کار کردن روی خودش باز میدارد وهم مسأله پیش پا فرض کردن و عادت کردن به شرایط یک انسان رو از پا در میآورد .اما به مرور و پله پله
نمیدونم چقدر مثال های من ربط به این فایل مهم دارند اما میدونم که من هم با شنیده های که از قانون دارم یه چیزهایی برام جا افتاده و درک شون کردم. عزیزان بعضی وقت ها کنار مبل مینشینیم ازش استفاده میکنیم واون اشغالی که زیر مبل قرار میگیرد رو بر نمیداریم میبینیم ،میدانیم که اگر بیشتر بمونه سوسک و موش و مورچه جمع میشه و آلودگی بیشتری به بار میاره اما رنج تمیز کردن اشغال رو بیشتر از رنج موندن اشغال زیر مبل می بینیم .ما باید جای اهرم رنج و لذت رو جا به جا کنیم. لذت بیشتری ببریم از تمیز کردن اشغال زیر مبل واشغال ذهن که همان افکار منفی هستند و رنج بیشتری ببریم از موندن اشغال زیر مبل و این رنج ما رو به حرکت در بیاره به صورت خودکار بلند شیم مسأله رو حل کنیم .
چقدر سبک شدم که نوشتم و احساس بیافتم رو به خودم یادآور شدم
خدایا شکرت ممنون از همه ی عزیزان در سایت