نتایج دوستان از دوره «هم جهت با جریان خداوند»

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیم

إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا(9 اسرا)

بی تردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت می کند، و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می دهند، مژده می دهد که برای آنان پاداشی بزرگ است.

=======================================================================

سلام حمید جان

دعا میکنم حالِ دلت عالی باشه و روی فرکانس خداوند و جریانِ خوشبختی بی قیدوشرط سوار باشی.

این یک تلاش آگاهانه برای دسترسی فرکانسی به مدار شما و نوشتن پاسخ برای کامنت ارزشمندی که نوشتی،خیلی خوشحال شدم برای تاپ کامنت شدنت و برای 8 تا پاسخ پربرکتی که گرفتی…

میدونی که این جایگاه خودش یک مداره که باید داخل اون مدار باشی تا این نتیجه اتفاق بیفته!به قول اون بنده ی خدا تو کلیپه: از من بپرس،من انقلابی ام،بچه تبریزم:)من میدونم ….

خلاصه که فرکانس توحید کامنتت بی نظیر بود،نوش جانت که این پیاله ی پر از نور. . .

منم این یکی دوروز درگیر آگاهی های جلسه پنج دوره م…اون چیزی که من دست گیرم شد این بود که به مرور زمان باورهای توحیدی من کمرنگ شده وشارژ باطری های توکلم کمی از دست رفته…دارم میگردم به دنبال باورهای مرجعی که قبلا داشتم…اون هارو دوباره پیدا کنم و توی ذهنم بولدشون کنم،این روز ها همه ش دارم با خودم حرف میزنم،با خدا حرف میزنم،تلاش میکنم به یادم بیارم تو موقعیت های گذشته چه باورهایی داشتم که باعث خلق خواسته هام شده…چه کارهایی میکردم،چه رفتارهایی داشتم،چه نوع افکاری تو سرم میچرخیده…

واقعا فارغ از آگاهی های سنگین دوره،تمرین های هر جلسه خیلی کمک میکنه که آدم زودتر مسیر درست رو پیدا کنه و تلاش کنه به همون مسیر برگرده…دعا میکنم خداوند یار و یاور همه ی ما باشه توی این مسیرِ مهاجرت به سمت جریان خداوند . .

در همین راستای کنکاش های ذهنی،دیروز یادم اومد که من قبلا خیلی از خدا درخواست هدایت قرآنی میکردم،خیلی خودمو درگیر سرچ های قرآنی میکردم،اما الان خیلی وقته که این هدایت رو نخواستم،نه به اون معنی مذهبیون که ثوابم کم شده،به این معنی که قبلا با این سرچ های قرآنی خیلی باورهای توحیدیم تقویت میشد و باعث میشد روی مونتوم مثبت بمونم.

خلاصه که از خدا خواستم یک قطره از اقیانوسش توی ظرف پلاستیکی من بریزه و یک نوری از قرآن بهم عطا کنه…و بعد رها کردم تا هدایت برسه…

فکر میکنم عصر بود که توی قرآن خوندن هام،هدایت شدم به این آیه ی سوره ی حدید:

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿٢5﴾

همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند، و آهن را که در آن برای مردم قوت و نیرویی سخت و سودهایی است، فرود آوردیم و تا خدا مشخص بدارد چه کسانی او و پیامبرانش را در غیاب یاری می دهند؛ یقیناً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.

بعد توی مغزم یک اتصال عصبی دیگه ایجاد شد و یادم اومد یک روز توی کیش که بودم،تو حال و احوال خودم از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا،خداوکیلی من اینجا چیکار میکنم؟!بعد دقیقا به همین آیه هدایت شدم و یک همچین مفهومی من رو آروم کرد: لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ

وباز یک اتصال عصبی دیگه که من این کلمه ی غیب رو توی سوره ی یاسین هم شنیدم واونجاهم یک همچین مفهومی داشته و دیگه قلبم گفت سعیده این کلمه کلیده؛برو کلمه ی غیب رو توی قرآن سرچ کن.

خب ازینجا به بعد این کامنت؛میشه سرچ قرآنی…میدونم که میدونی من هیچ ادعایی ندارم،هیچی هم نمیدونم،جز اینکه برای درک بیشتر خودم،خواستم مفهوم اطاعت از خداوند در غیب رو توی این کتاب الهی سرچ کنم….وطبق رسم همیشگی استاد وشاگرد،چون از شما یاد گرفتم باید توی آیه های قرآن تعقل و تامل کنم،نتیجه ی این سرچ رو برای شما مینویسم،انشالله که برات نور هدایت الله رو داشته باشه ….

========================================================================

با سرچ کلمه ی غَیْبِ توی سایت پارس قرآن؛48 تا نتیجه به دست آوردم که توی این 48 تا آیه،غیب توی چندین مفهوم به کار رفته بود که بیشتر به شکل صفت خداوند که عالم به غیب هست بود و چندتا مورد دیگه …اما اون مفهومی که من به دنبالش بودم کلا توی 7 آیه تکرار شده بود که من آیه هارو به ترتیب مصحف قرآن چیدم و به امید خدا در ادامه مینویسمشون:

========================================================================

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَرِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخَافُهُ بِالْغَیْبِ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ(94مائده)

اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خدا شما را به چیزى از شکار که در دسترس شما و نیزه‌هاى شما باشد خواهد آزمود، تا معلوم دارد چه کسى در نهان از او مى‌ترسد. پس هر کس بعد از آن تجاوز کند، براى او عذابى دردناک خواهد بود.

نکاتِ تفسیر نور:

در ایّام حج و حالت احرام، حاجى حقّ شکار ندارد. همان ایّام گاهى شکار تا نزدیکى انسان مى‌آید و مى‌توان به راحتّى به آن دست یافت، ولى آزمایش الهى به این است که دست به شکار نزنیم. در حدیث مى‌خوانیم: در عمره‌ى حُدیبیه حیوانات شکارى فراوانى براى مسلمانان ظاهر شدند که مسلمانان مى‌توانستند به راحتى آنان را صید کنند. «1»

در قرآن، مسأله‌ى شکم و غذا، به عنوان یکى از اسباب آزمایش الهى مطرح شده است، به نمونه‌هاى زیر توجّه کنید:

الف: آدم و حوا در مسأله‌ى غذا شکست خوردند. «لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ» «2»

ب: بنى‌اسرائیل در تحریم صید ماهى در روزهاى شنبه‌ها، شکست خوردند. «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ» «3»

ج: یکى از فرماندهان بنى‌اسرائیل هنگام عبور سربازانش از یک منطقه و رسیدن به نهر، فرمان داد که از آب آن ننوشند، ولى یارانش جز اندکى، خوردند. «فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا» «4»

د: روزه گرفتن، یک آزمایش بزرگ است.

ه: نزدیک شدن شکار به حجاج در حالت احرام که حقّ صید ندارند، خود یک آزمایش است. «تَنالُهُ أَیْدِیکُمْ»

سؤال: انسان که چیزى را آزمایش مى‌کند، براى اطلاع و علم است، امّا خداوند که همه چیز را مى‌داند چرا آزمایش مى‌کند؟

پاسخ: حضرت على علیه السلام در نهج‌البلاغه مى‌فرماید: آزمایشات الهى براى آن است تا انسان در برابر حوادث تلخ و شیرین عکس‌العمل نشان دهد و در برابر آن، استحقاق کیفر یا پاداش داشته باشد. «5» آرى، خداوند بر اساس عمل، کیفر و پاداش مى‌دهد نه بر اساس علم خود، همان گونه که ما نیز به خاطر علم به هنر و کارآیى فردى به او پاداش نمى‌دهیم، بلکه باید براى ما کارى از خود نشان دهد تا مزد بگیرد.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَهِ مُشْفِقُونَ(49 انبیا)

متقیان همانهایی هستند که از خدای خود در نهان می‌ترسند و از ساعت قیامت و روز جزا سخت هراسانند.

برگزیده تفسیر نمونه

در این آیه «پرهیزکاران» را چنین معرفی می‌کند: «آنها کسانی هستند که از پروردگارشان در غیب و نهان می‌ترسند» ترسی آمیخته با احترام و تعظیم (الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ).

«و آنان از روز رستاخیز بیم دارند» (وَ هُمْ مِنَ السَّاعَهِ مُشْفِقُونَ).

در واقع پرهیز کاران به روز قیامت بسیار علاقه‌مندند چون کانون پاداش و رحمت الهی است اما با این حال از حساب و کتاب خدا نیز بیمناکند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلَىٰ حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَىٰ ۗ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ ۚ وَمَنْ تَزَکَّىٰ فَإِنَّمَا یَتَزَکَّىٰ لِنَفْسِهِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ(18 فاطر)

هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد؛ و اگر شخص سنگین‌باری دیگری را برای حمل گناه خود بخواند، چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانی را بیم‌می‌دهی که از پروردگار خود در پنهانی می‌ترسند و نماز را برپا می‌دارند؛ و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی‌گردد؛ و بازگشت به سوی خداست!

برگزیده تفسیر نمونه

این آیه به پنج «نکته» در ارتباط با آیات قبل اشاره می‌کند:

نخست این که در آیات گذشته آمده بود که «اگر خدا بخواهد شما را می‌برد و قوم دیگری را به جای شما می‌آورد» این سخن ممکن است برای بعضی این سؤال را به وجود آورد که مخاطبین این آیه همه از افراد گنهکار نیستند، آیا ممکن است مؤمنان صالح نیز گرفتار عواقب گناهان دیگران شوند و محکوم به فنا گردند؟

اینجاست که می‌فرماید: «و هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد» (وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری).

این جمله از یک سو ارتباط به عدل خداوند دارد که هر کس را در گرو کار خود می‌شمرد، و از سوی دیگر به شدت مجازات روز رستاخیز اشاره دارد.

در جمله دوم همین مسأله را به صورت دیگری مطرح می‌کند، می‌گوید:

«و اگر شخص سنگین باری، دیگری را برای حمل گناهان خود بخواند (پاسخ منفی به دعوت او می‌دهد و) چیزی از آن را بر دوش نخواهد گرفت هر چند از نزدیکان او باشد» (وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَهٌ إِلی حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْ‌ءٌ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی).

بالأخره در سومین جمله پرده از این حقیقت بر می‌دارد که انذارهای پیامبر صلّی اللّه علیه و اله تنها در دلهای آماده اثر می‌گذارد، می‌فرماید: «تو فقط کسانی را بیم می‌دهی که از پروردگار خود در پنهانی می‌ترسند و نماز را بر پا می‌دارند» (إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ).

تا در دلی خوف خدا نباشد، و در نهان و آشکار احساس مراقبت یک نیروی معنوی بر خود نکند، و با انجام نماز که قلب را زنده می‌کند و به یاد خدا وا می‌دارد به این احساس درونی مدد نرساند، انذارهای انبیا و اولیا بی‌اثر خواهد بود.

در جمله چهارم باز به این حقیقت بر می‌گردد که خدا از همگان بی‌نیاز است، می‌افزاید: «و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند نتیجه آن به خودش باز می‌گردد» (وَ مَنْ تَزَکَّی فَإِنَّما یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ).

و سر انجام در پنجمین و آخرین جمله هشدار می‌دهد که اگر نیکان و بدان به نتائج اعمال خود در این جهان نرسند مهم نیست چرا که «بازگشت (همگان) به سوی خداست» و سر انجام حساب همه را خواهد رسید! (وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ).

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَیْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ(11 یس)

تو فقط کسی را انذار می‌کنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!

تفسیر نور:

مراد از «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ» یا ترس از خدا در درون است. یا ترس از خدا در مکان‌هاى پنهان از چشم مردم و یا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قیامت که از امور غیبى است.

هرگاه انسان در برابر شخصیّتى بزرگ قرار گیرد، هیبت و شوکت او باعث مى‌شود که به انسان حالى دست دهد که به آن خشیت گویند و این با حالت خوف و ترسى که ناشى از کیفر و عذاب باشد، متفاوت است.

پیام ها:

1- بر سیه دل چه سود خواندن وعظ، نرود میخ آهنین در سنگ. سَواءٌ عَلَیْهِمْ‌ …

2- حساب اتمام حجّت، از حساب تأثیرگزارى سخن و تأثیرپذیرى مردم جداست.

3- قرآن، مایه‌ى ذکر است و پیروى از آن، وسیله‌ى یادآورى فراموش شده‌ها و بیدارگرى فطرت خفته انسان است. «اتَّبَعَ الذِّکْرَ»

4- رحمت گسترده‌ى الهى، نباید موجب بى‌پروایى ما شود. «خَشِیَ الرَّحْمنَ»

5- نشانه‌ى ایمان و خشیت واقعى، پروا داشتن در نهان است. «بِالْغَیْبِ»

6- بیم و امید در کنار هم لازم است. در جمله‌ «خَشِیَ الرَّحْمنَ» هم خشیت است و هم رحمت.

7- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ»

8- وظیفه انبیا هم انذار و هشدار است، إِنَّما تُنْذِرُ … هم امید وبشارت. «فَبَشِّرْهُ»

9- کسى بشارت بهشت را دریافت مى‌کند که هشدار پیامبران او را متذکّر کرده باشد. تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ … فَبَشِّرْهُ‌ …

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَیْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ(33 ق)

همان کسی که در نهان از [خدای] رحمان می ترسید و دلی رجوع کننده [به سوی خدا] آورده است؛

تفسیر نور:

«خشیت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود که برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد.

قرآن از سه نوع قلب سخن به میان آمده است:

الف) قلب سلیم، «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» «5» که از شرک، نفاق، کینه و عیوب دیگر سالم باشد.

ب) قلب مُنیب، «وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ» «6» که بعد از لغزش، به درگاه خدا توبه و انابه مى‌کند.

ج) قلب مریض، «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» «7» که در آن نفاق و ناباورى نسبت به معارف الهى است و اگر به حال خود رها شود، مرض او روز به روز گسترده‌تر مى‌شود.

نکته ها:

رحمت الهى، نباید عامل غرور گردد، بلکه باید همواره دغدغه و خشیت داشت. (با این‌که خداوند ارحم الرّاحمین است، ولى باید به خاطر عظمت مقام او خضوع و خشیت داشت.) «خَشِیَ الرَّحْمنَ»

اگر از ترس جریمه، آبروریزى، انتقاد مردم، کم شدن مزد و … حریم نگاه داشتیم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشیت است. «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ»

متّقى منحصر کسى نیست که هرگز گناه نمى‌کند، بلکه کسى که اگر لغزشى پیدا کرد به طور جدّى توبه مى‌کند و داراى قلب و روح منیب است نیز متقى مى‌باشد. لِلْمُتَّقِینَ‌ … لِکُلِّ أَوَّابٍ‌ … خَشِیَ‌ … بِقَلْبٍ مُنِیبٍ‌

10- سرچشمه انابه به درگاه خداوند، معرفت مقام الهى و خشیت از اوست. خَشِیَ الرَّحْمنَ‌ … وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ‌

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ(25 حدید)

به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند، و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است، پدید آوردیم، تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان، او و پیامبرانش را یارى مى‌کند. آرى، خدا نیرومند شکست ناپذیر است.

تفسیر نور:

مراد از یَنْصُرُهُ‌ … بِالْغَیْبِ‌ آن است که خداى نادیده و رسولان او را بى آنکه دیده باشند یارى کنند و روشن است که مراد از یارى خدا، یارى دین اوست که توسط رسولان به مردم ابلاغ شده است.

پذیرش دعوت انبیا در حقیقت نصرت خداست. «وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ»

حمایت از دین و اولیاى خدا، زمانى ارزش دارد که از باطن دل و طیب نفس باشد. «مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ»

گمان نکنیم خداوند به نصرت ما محتاج است. لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ‌ … إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ(12 ملک)

بی تردید کسانی که در نهان از پروردگارشان می ترسند، برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است.

تفسیر نور:

1- در شیوه تربیت باید توبیخ بدان و تشویق خوبان در کنار هم باشد تا مورد مقایسه قرار گیرد. (آیات قبل سخن از کیفر دوزخیان بود و این آیه از بهشتیان سخن مى‌گوید.) «إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ»

2- خشیت از خداوند زمانى کارساز است که دائمى باشد. «یَخْشَوْنَ» فعل مضارع و نشانه استمرار است.

3- پاک شدن از گناهان، زمینه دریافت الطاف الهى است. «لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ»

4- تقوا و خشیت واقعى آن است که انسان در درون خود نیز از خدا پروا داشته باشد، وگرنه تقواى ظاهرى، تظاهرى بیش نیست. «یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ»

========================================================================

حمید جان،این 7 تا آیه ی پر از نور در رابطه با مفهوم خشوع و تواضع پنهان در برابر پروردگار بود؛من فقط آیه ها رو کپی کردم و سعی کردم نکته های اساسی تفاسیر رو که به درک بیشترم کمک کرد بنویسم،مطمئنم خودِ آیه ها بسیار شفاف و واضح هست و نیاز به صحبت اضافه ی من نیست. . .

اما یک نکته ی جالب که نظرم و جلب کرد این بود که اولین کلمه ی غیب توی کتاب قرآن،در سوره ی بقره اومده ….میخوام برای پایان این تلگراف نورانی آیات قبل و بعدش رو بنویسم….آیاتی که به شگفت انگیزی هرچه تمام تر استاد برای توضیح مونتوم مثبت توی قرآن ازشون استفاده کرد…ازت ممنونم که هستی و میتونم برات تلگراف قرآنی بفرستم،در پناه نور میسپارمت و الله یارت باشه همیشه.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

الم﴿١﴾

الف، لام، میم

ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾

در این کتاب هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾

آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.

وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿4﴾

و آنان که به آنچه به سوی تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به آخرت یقین دارند.

أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿5﴾

آنانند که از سوی پروردگارشان بر [راهِ] هدایت اند و آنانند که رستگارند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ﴿١﴾

به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی.

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٢﴾

همه ستایش ها، ویژه خدا، مالک و مربّی جهانیان است.

الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ ﴿٣﴾

رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است.

=====================================

سلام حمید جان ،الهی که حال دلت عالی باشه،قلب سلیمت وصل به نور قرآن و عباداتت مقبول حق …

ازت ممنونم که برام نوشتی،کم و کوتاهش مهم نیست،فقط خدا می‌دونه هر چراغ آبی ای که کنار پروفایلم روشن میشه شبیه یک تیر پر از نور در دل تاریکیه که اومده قلبم رو به نور الله روشن کنه …

الهی صد هزار مرتبه شکرت.

این روز ها همه ش خدا هدایتم می‌کنه به جلسه 4،قدم5 …انقدر بهش گوش دادم که حتی کلمه به کلمه ی استاد رو حفظم…انقدر بهش گوش دادم که احساس میکنم یکم از مدار های پایین فاصله گرفتم و دارم میام بالاتر …

تازشم امروز بهم اجازه داد برای اون جلسه یک کامنت هم بنویسم،برای من باز شدن قلب و نوشتن کامنت یک پاداش اکسترا حساب میشه و نشون میده دارم خوب به درس هام عمل میکنم.

بعدشم به خدا گفتم خدایا من به هر خیری که از سمت تو به من برسه و من رو در همین مداری که هستم حفظ کنه فقیرم،یک ایده اومد که از جعبه ابزارِ تایم اوتت استفاده کن!تو عاشق جا به جا کردن وسایل خونه ای …همینجوری داری قرآن گوش میدی خونه رو هم جا به جا کن…بِببین اصلا حالم عوض شد،کانون توجهم ذهنم چندتا مدار بهتر شد و بعد انگار به مدار فرکانسیت دسترسی پیدا کردم …چون مدام قلبم می‌گفت بیام و برات از هدایت قرآنی چند روز پیشم بنویسم…

و وقتی منم لبیک گفتم و به ندای قلبم گوش دادم میدونی چی شد؟! در لحظه سوره ی حمد از تلویزیون پخش شد …

الهی صد هزار مرتبه شکر.

ببین یکی دو روز پیش در راستای تکرار مسیر های قبلی گفتم خدایا من می‌خوام قرآن گوش بدم،تو به من بگو به کدوم سوره گوش بدم که هم به تسلیم قلب من کمک کنه،هم به درکم اضافه کنه و هم برام نور هدایت داشته باشه …

و بعد هدایت شدم به سوره ذاریات…

صوت قرآن رو گذاشتم که بخونه و خودمم مشغول کارهای خودم شدم که همون دقایق اول با شنیدن یک آیه چندتا چراغ دور سرم روشن شد و سریع رفتم ببینم خدا چی داره میگه …

بِبببییییییییین!هدایت شگفت انگیز بود !

وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾

و رزق شما و آنچه به آن وعده داده می شوید، در آسمان است.

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ﴿٢٣﴾

پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده می شوید، حقّ و یقینی است، همان گونه که شما سخن می گویید.

الله اکبر !الله اکبر !الله اکبر !

میدونی چی شد؟!من رفتم آیه روسرچ کنم که تو نت گوشی در ادامه ی کامنتم کپیش کنم …تو سرچ گوگل اومد جلسه 5 روانشناسی ثروت!!!!!

یک تیکه از کامنت بچه ها :

5- وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ

آیه ٢٢ ذاریات

و رزق و روزی شما در آسمان هاست و …

واااای خدایا

این آیه میگه بنده جان چرا روی زمین دنبال رزق و روزی میگردی؟ تو وصل شو به منبع انرژی ، به الله ، به سرچشمه ، اون سیرابت میکنه ، اصلا رزق تو روی زمین نیست ، در آسمان هست ، توی آسمون چیه ؟ روح ، الله ، پاکی و پاکیزگی و خیلی چیزهای دیگه و تو وقتی به روح نزدیک تر بشی با هماهنگ کردن ذهنت با روحت ( با داشتن حس بهتر در هر لحظه و ناظر بر افکار و احساست بودن) ، به الله نزدیک تر بشی ، لاجرم روزی میدیم بهت

الله اکبر …چقدر سریع پاداش این صلاتم رو داد…گوش کردن به آگاهی های جلسه 5 ثروت شد جایزه ی همین الان من …

به قول استاد که تو دوره در لحظه می‌گفت همین الان …همین الان خدا بهم گفت که به بعدش فکر نکن …

باورت میشه همین الان خدا هدایتم کرد …؟! الله اکبر …

من برمی‌گردم سر درس و مشقم و ازت می‌خوام اگر درک دیگه ای ازین آیه های پر از نور داشتی،برای ما انفاق کنی.

به تجربه دیگه می‌دونم شما توی تحسین کردن بقیه عالی عمل میکنی،حتی وقتی سطح آگاهی هات صد ها برابر اون کامنت باشه …

پس از علمی که خدا بهت داده زیاد انفاق کن…

ازت ممنونم بی نهایت ،به امید دریافت یک تلگراف پر نور دیگه ای ازت ،در پناه الله میسپارمت.