در این فایل استاد عباس منش درباره اصلی صحبت می کند که درک و اجرای آن، کلید خوشبختی در دنیا و آخرت است و استفاده از آن آنقدر چرخ زندگی شما را روان می کند که احساس می کنی روی دوش خداوند نشسته ای.
به اندازه ای که بتوانی آگاهی های این فایل را درک و اجرا کنی،
- به همان اندازه آسان می شوی برای آسانی ها (فسنیسره للیسری)
- به همان اندازه، نگرانی از آینده از زندگی شما حذف می شود. خواه یک ساعت آینده، یک روز آینده یا سالهای آینده؛
- به همان اندازه، خداوند مدیر و مدبر زندگی شما می شود و به نیازهای شما پاسخ می دهد
- به همان اندازه، خداوند برای شما همه چیز می شود و شما را در بهترین زمان، در بهترین مکان قرار می دهد و با بهترین رخ دادها، هم مدار می کند.
آگاهی های این فایل را با جان دل بشنوید، کلیدهای این فایل را یادداشت برداری کنید و برای اجرای آنها در زندگی متعهد شوید اگر می خواهید خدوند برنامه ریز زندگی شما باشد. خداوند به عنوان نیرویی که صاحب قدرت بی نهایت و صاحب بخشندگی بی حساب است؛ از رگ گردن به شما نزدیک تر است؛ دید وسیعی به تمامیت مسیر زندگی شما دارد؛ همه چیز را می داند؛ برای هر چیز راهکار دارد و هدایت شما را به عهده گرفته است اما به شرط…
سپس در بخش نظرات این فایل، تجربیات خود را در موارد زیر بنویسید:
تجربیاتی را به یاد بیاورید که به جای تکیه بر عقل انسانی خود یا دیگران، تسلیم هدایت خداوند شدی، هدایت ها را دنبال کردی و به آرامش رسیدی. سپس دیدی که راهکارها حتی از جایی که فکرش را نمیکردی آمد، درها باز شد و نیازهایت به موقع و حتی بهتر از انتظار تو، پاسخ داده شد.
تجربیاتی را به یاد بیاور که به جای تسلیم هدایت های خداوند بودن، به عقل خودت یا دیگران تکیه کردی، به دنبال راهکار خواستن از همه بودی به جز خداوندی که راهکار تمام مسائل را می داند. سپس دیدی که چقدر زندگی سخت شد و اوضاع پیچیده شد.
مقایسه این دو نوع از تجربیات، به شما کمک می کند تا ضرورت تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند را بهتر درک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری تسلیم بودن در برابر خداوند382MB59 دقیقه
- فایل صوتی تسلیم بودن در برابر خداوند57MB59 دقیقه
بنام رب هادی خدای آسانی ها
سلام ب همگی عزیزانم
خداروصدهزار مرتبه شکر روز 59روزشمار تحول زندگی من
من امروز صبح کامنت روز59و نوشتم
ولی امروز اتفاقای قشنگی افتاد ک نتونستم ننویسم و برای خودم رد پا نزارم
من با همین نوشتن ها و مرورشون دارم باورهام و قوی ترمیکنم
ایمان ب اینکه ببین زکیه قانون داره جواب میده
خدا هرلحظه داره پاسخ میده ب درخواستهای ما
پاسخ میده باورهای ما
خدایی ک ب شکل باورهای من درمیاد
خداوند یک انرژیه یک سیستمه ک فقط وفقط پاسخ میده ب فرکانس های ما
ب میزانی ک من باورش میکنم وازش میخوام بهم پاسخ میده ب راحتی
امروز منو چند بار سوپراییز کرد
و دقیقا داره ب شکل ظرف من درمیاد
و ب قول استاد خدارو هرجور ک تو ذهنت بسازی همون میشه برای تو
من دیروز بهش درخواست دادم تو تمرین ستاره قطبی بهم رزق بده از جایی ک فکرش و نمیکنم
چون آسیه جان رفته مسافرت سالن خلوت تره و ذهن من هی میگفت چون آسیه نیست توهم دیگه مشتری نداری
چون سالن تازه تاسیسه و هرکسی میاد مشتری آسیه اس و تو هیچ شانسی نداری ک مشتری جذب کنی
گفتم خداوند روزی رسان منه واز جایی ک فکرش و نمیکنم بهم روزی میده
شاید از طریق آسیه مشتری بیاد شاید از جای دیگه من نمیدونم
خلاصه امروز خداوند داداشم و مامور کرد ک منو ببره سرکار و بیاره و این ازاین رزقی ک بهم داد
باز امروز ماسور مون کسی ک ماساژ میده
مشتری داشت ک همراهش دختر ناز خوشگل ملوسشو آورده بود
خداای من
چقد زیبا این دختر بچه رو افریدی
مامانش گفت موهاتو سشوار بکش میخواییم بریم بیرون
گفت نمیخوام
من بهش گفتم دوسداری برات بافت بزنم
گفت اررره خیلی دوسدارم
گفتم باید قبلش سشوار هم بکشم برات تا بافتت خوشگل تر بشه
خلاصه با کلی هیجان و حس خوب براش سشوار کشیدم و بافت زدم
وخداروشکر راضی بود
و ایشون شد اولین مشتری من تو دلم عروسی بود خخخخ
خیلی خوشحال بودم و هی خداروشکر میکردم بابتش
و ب خودم میگفتم ببین زکی چقد راحت میشه از این تواناییت پول بسازی
ببین خدا برات مشتری فرستاد
ببین قانون جواب داد
ببین شد شد
یعنی انگار دنیا رو بهم داده بودن اینقدخوشحال بودم
الهی صدهزار بارشکرت
و خیلی عالی هم تونستم مشاوره بدم ب مشتری بعدی برای خدمات پوستی ک انجام میدیدم
و شماره آسیه رو ازم گرفت گفت باهاش تماس میگیرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت همزمانی اومدنم ب خونه و اومدن برقامون
الهی شکرت همین الان داداشم گوشیشو داد دستم گفت شماره حسابتو بزن
گفتم برا چی
گفت میخوام برات پول بریزم
و 150تومن ریخت بحسابم و 50تومن هم شارژ گرفت برام
الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر اتفاق های قشنگی ک داره برام میفته ب واسطه کار کردن رو خودم و باورهام
خدایا شکرت بابت شام خوشمزه ای ک آجیم برامون درست کرد بعد مدت ها
خیلی کم پیش میاد آشپزی کنه
آجیم گفت داداشم وقتی از سرکار اومده ساعت 8ازم پرسبده زکیه نیومده
گفتم ن چون برقا رفته بودن خیابونمون تاریک بود برای همین نگرانت شده و اومده دنبالت
گفتم خدایا شکرت ک دلها رو برام نرم میکنی و همیشه مراقب منی
و هوامو داری الهی صدهزار مرتبه شکرت
عصری آجیم زنگ زد گفت ی کافینت هست رسالت ی برگه دارم پیشش جا مونده برام بیارش
دقیقا ی خیابون پایین تر سالن وقتی داداشم اومد دنبالم دور زد تو لاین روب رو نگهداشت ک من برم برگه رو بیارم
وقتی رفتم داخل دیدم مشتری داره ک دوتا اقا بودن ک هردو نشسته بودن و مغازه فقط دوتا صندلی داشت
ک یکی شون بلند شد با احترام بهم گفت بفرمایید بشینید از من خیلی بزرگتر بود
گفتم خدایا مرسی ک منو لایق وارزشمند آفریدی سپاسگزارم ک بهم عشق میدی
از طریق بندگانت
ب قول استاد ب میزانی ک برای خودت ارزش قائلی جهان هم ب همون میزان برای تو ارزش قائل میشه
الهی شکرت بخاطر اینکه امروز هدایتم کردی ب این فایل فوق العاده
چندبار گوشش دادم
و از خودم پرسبدم زکیه تو ثروت و برای چی مبخوایی؟
فهمیدم ک من دوسدارم آزادی و تجربه کنم اینکه هرچی بخوام بتونم بخرم
هرکجا دوسدارم بتونم برم
هر نعمتی ک بخوام بتونم داشته باشم ولذت ببرم از زندگیم
آرامش مالی و تجربه کنم
واز خودم پرسبدم زکیه چرا میخوایی ی رابطه ی توحیدی و تجربه کنی؟
اصن چرا میخوایی ازدواج کنی؟؟
من میخوام وارد مرحله ی جدیدی از زندگیم بشم و تجربه کنم بعد دیگه م رو
آرامش
یکی شدن
اون حس ناب عشق
باز شدن قلب
اون الفت و دوستی ک خدامیگه تو قرانش و تجربه کنم و رشد کنم
خدایا من نمیدونم چطور
و کاری هم ندارم چون ب من مربوط نیست
من میخوام زندگی رو در تمام ابعادش تجربه کنم
از لحاظ مالی
از لحاظ سلامتی
عشق روابط عاطفی
و خوشبختی و ثروت
تو برام کافی هستی
انت غنی
انا فقیر
عاشقتممم
مرسی ک هستی و هدایتم میکنی
بنام خدای بخشنده ی مهربانم
سلام ب استاد عزیزم و دوستان جانم
الهی صدهزار مرتبه شکر
روز44
من دیشب از طریق کامنتای دوستان متوجه این فایل جدید شدم گفتم فردا میبینم
چون خیلی چشام خسته بود خوابیدم عصری ک رفتم سرکار چون سالن خلوته چن روز تا28 حسم گفت فرصت خییلی خوبیه دفتراتو ببری سالن و روخودت کار کنی
منم رفتم سراغ جلسه ی15احساس لیاقت ک تو دفترم نوشتم بخشیش رو و میخواستم هم مرورش کنم وهم بقیه شو مکتوب کنم
ک یادم اومد ک فایل جدید اومده رو سایت و حسم ترغیبم کرد ک حتما ببینم و برای همین اومدم سایت
و چشمم ب جمال قشنگ استاد عزیزم روشن شد.خدایاشکرت
بخاطر این آگاهیای ارزشمند
تسلیم بودن دربرابر خداوند
خدایا ازت هدایت میخوام ک بتونم بنویسم من هیچ علمی ندارم
هیچی بلد نیستم
تو میدونی تو بهم بگو
ظرف وجودمو بزرگتر کن
چقد منقلب شدم اونجا ک استاد گفت ساعت 11ونیم شب بهش الهام شده پاشو برو بیرون حرکت کن و یک ساعت ونیم پیاده روی کرد تا برسه ب یک جایی بیرون از شهر یه خونه قدیمی
با دونفر روب رو بشه ک احتیاج داشتن ب شنیدن آگاهیایی از خداوند رحمان
خدای من چقددد تو بزرگی
چقد غفور و رحیمی
چقد رحمتت بی انتهاست
چقدد آگاهی ب اسرار دلها
خدایا شکرت قلبم عاشقتممم
چقد قشنگ مارو در هرلحظه هدایت میکنی
ان علینا للهدی
عاشقتم استاد چ شهامتی داشتی ک این راهو رفتی
شما حتی کارت معافیت سربازی تون و هم با گوش دادن ب این ندا ب راحتی گرفتین
داستان مهاجرتتون رو هم ک چطور مرحله ب مرحله هدایت شدین بهش
فقط با گوش دادن ب این ندا
خدایا شکرت میخوام ی داستانی و بگم ک تقریبا یکسال ونیم پیش اتفاق افتاد
داداش کوچیکه ام ک متولد73هست
اون موقع هرشب پیاده روی میکرد بعد شام تو خیابون جلو خونه مون
یک روز بعد نهار رفت بیرون بعد نیم ساعت برگشت
گفت زکیه نمیدونی چ اتفاقی افتاد
من هیچ وقت این موقع نمیرم پیاده روی
ی چیزی بهم گفت همین الان برو بیرون از خونه ،وقتی رفتم هنوز چنتا قدم برنداشته بودم ک دیدم انتهای خیابون
ی دود سیاهی بلند شده و خونه همسایه مون آتیش گرفته بدو رفتم دیدم
خانم همسایه و دختراش دارن جیغ میکشن خواستن کباب درست کنن حیاط آتیش گرفته و رفته سمت انبار گندمشون و دامادشون هم اونجا بوده بنده خدا شوکه شده فقط داشت نگاه میکرد
گفت رفتم سریع آتیشو خاموش کردم
و خودشم حیرت کرده بود ازاین همزمانی و این الهامی ک دریافت کرده بود
الهی صدهزار مرتبه شکرت خدای من
خیلی باید روی این فایل و آگاهیا فک کنم تا بتونم ی ذره شو درک کنم
واقعا ما هیچ توانی نداریم درمقابل این نیرو این عظمت
نیرویی ک بی نهایت آگاهه
بینهایت قدرتمنده
بینهایت ثروت داره
علمش بینهایت
همه ی امور و میدونه
نیرویی ک کل هستی کیهان و کهکشانها رو خلق کرده و داره هدایتش میکنه
نیرویی ک منو از یک تک سلول خلق کرده
و با طی تکامل تو هرمرحله هدایتم کرد
کلی ب من نعمت داده
و هرروز و هرلحظه داره هدایتم میکنه
امروز صبح ازش خواستم و تودفترم نوشتم برام تاکسی بفرسته و درخونه سوار بشم
همیشه نزدیک 100قدم راه میرم بعد تاکسی میاد
ولی امروز دقیقا درخونه سوار شدم
چرا چون واقعا سپردم ب خودش
شاید از نظر بقیه اتفاق بی اهمیتی باشه ولی برای من خیییلی بزرگه
چون ازش خواستم و شد
جواب داد
دیشب خونه آجیم خوابیدم صبش ساعت 9 باس مامانم و میبردم مطب دندون پزشکی
یعنی باید از خونه آجیم میومدم باتاکسی خونه خودمون بعد با مامان میرفتیم مطب
خلاصه من 8و38دقیقه از خونه آجیم زدم بیرون قبل از اینکه ب خیابون اصلی برسم
گفتم خدایا خودت منو در زمان مناسب درمکان مناسب قرار بده
و آسانم کن برای آسانی ها
خودت برام ماشین بفرست ک ب موقع برسم
همینو ک گفتم هنوز نرسیده بودم ب خیابون ک ی تاکسی اونور خیابون منتظرم بود بوق زد و ترمز کرد
گفتم خدایااا عاشقتمممم
و راننده بعد چن دقیقه کولر و روشن کرد
گفتم خدایا شکرت
نزدیک خونه ک شدیم حسم گفت ب راننده تاکسی بگو دم در وایسه تا مادر بیاد
و شماره مادرو گرفتم گفتم بیا دم در تو تاکسیم راننده تواین حین گوشی و دستش گرفت زنگ زد انگار متوجه حرف من نشد ک بهش گفتم آقا نگهدار
ک سریع ترمز کرد گفتم میمونی تا مادرم بیاد گفت آره
مامان ک اومد تماس راننده هم تموم شد
گفتم ببین زکیه این تماس بی دلیل نبود
خدایا شکرت بابت این همزمانی
بعد ک پیاده شدیم من 20تومن کرایه دادم بهش
باخودم گفتم چون منتظر شد مادر بیاد بقیه ش برا خودش
ک بوق زد گفت بیا بقیه پولتو بگیر
مادر رفت گفت بزار بمونه گفت ن پول خودته
خدایا شکرت بخاطر آدم های باشخصیتی ک سرراهم قرار میدی
و دقیقا ساعت 9ودو دقیقه رسبدیم مطب خداروشکر
خدایا شکرت بخاطر لبخند زیبای خانم زیبایی ک تو مطب بود
خدایا شکرت بخاطر برخورد گرم آقای دکتر و منشی های قشنگش
الهی شکرت بخاطر ثروتی ک داره وارد زندگیم میشه
خدایا شکرت بخاطر داشتن پول کرایه ی امروزم
الهی شکرت بابت شغلی ک دارم و تایمی ک میتونم رو خودم کار کنم و خودمو بهبود بدم
خدایا شکرت دیروز ک دفتر 200برگ خوشگلی ک خریدم با دوتا خودکار پولش 134هزار تومن شد ک باعشق پرداختش کردم و گفتم من دارم با این خریدم ب گسترش جهان کمک میکنم و ب این مغازه خیر میرسونم
وقتی اومدم خونه ی پیامک واریزی 100تومنی اومد رو گوشیم
و باور کردم حرف استاد رو
ک هرچی خرج کنی پولت بیشتر میشه
و جهان هرروز در حال گسترشه
ثروت هرروز داره بیشتر میشه
بینهایت نعمت وثروت هست ک من با تغییر ساختار ذهنم بهش اجازه ی ورود میدم ب زندگیم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
خدایا من تسلیم توام ب هرخیری ازسمت شما فقیرم ومحتاج
خودت هدایتم کن
من هیچی نمیدووونم
من هیچی بلد نیستم
من عقلم نمیرسه. تو آگاهی
تو میدونی تو بهم بگو
درست مث زمانی ک تو سالن قبلی بودم و گفتم خدایا من تسیلم توام اگه این کار ب رشد من کمک نمیکنه خودت بهم بگو و بهم نشونه بده
ک نشونه ها اومد و من دیگه نرفتم سرکار و بعد 20روز هدایت شدم ب این شغل جدید
ک کلی عشق واحترام دارم دریافت میکنم
درامدم ی کم بیشتره
و داره منو رشد میده
ظرف وجودمو بزرگتر میکنه
با آدم های سالمتری درارتباطم
و خودمم بدون هیچ تلاشی برای ثابت کردن خودم ب بقیه
الهی شکرت
تنها تورا بندگی میکنم وتنها از تو یاری میخوام من رو ب راه راست هدایت کن
راه کسایی ک ب اونها نعمت دادی
ن کسانی ک براونها غضب کردی و ن گمراهان
سپاسگزارم از استاد عزیزم بخاطر این آگاهی های ناب
و سپاسگزارم از تک تک دوستان عزیزم بخاطر کامنت های فوق العاده عالی شون
عاشقتونممم