صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چندین سال پیش که وارد این حوزه شدم، همواره در حال مطالعه کتاب‌های موفقیت بوده‌ام.

وقتی فهمیدم که موفقیت نیز قوانینی دارد و  برای موفق‌شدن باید آن قوانین را دانست، شروع به یافتنِ این قوانین و اجرای آن‌ها در زندگی‌ و کسب و کار ام نمودم!

بارها و بارها کتاب‌هایی مثل بیندیشید و ثروتمند شوید را می‌خواندم و تمامی اصولی را که آورده بود، مو به مو در کسب و کار و زندگی‌ام اجرا می‌کردم. با اینکه زندگی من در بسیاری از جنبه‌هایش متحول شده بود، با اینکه دوستانِ بسیار زیادی داشتم، با اینکه روابطم عالی شده بود، با اینکه از لحاظ سلامتی، آرامش و اعتماد به نفس، تغییراتی اساسی در من بوجود آمده بود، اما تغییر چندانی در اوضاع مالی و کسب و کار من ایجاد نشده بود!

من هنوز هم همان مشکلات مالی یا حتی مشکلاتی بیشتر را داشتم. وقتی دلایلتان را می خواندم که در پاسخ به سوال به عنوان: مهم‌ترین دلیلِ رونق کسب و کارهای  افراد موفق در بعضی از نظرات عنوان کرده بودید، یادم آمد که من نیز در گذشته این عامل ها را اصل می دانستم و به همین دلیل از مسیر اصلی دور می‌شدم و تلاش هایم جواب‌گوی نتیجه‌ای که می‌خواستم‌، نبود.

من نیز مانند شما با تمام وجود به دنبال تغییری عظیم در شرایط مالی و کسب و کارم بودم. با تمام وجود می‌خواستم که ثروتمند شوم. با تمام وجود، به کنکاشِ کارهایی می‌پرداختم که افرادِ ثروتمند انجام می‌دادند. با تمام وجود جزئیاتی را در کسب و کار خود اجرا می کردم، که عامل موفقیت ِ کسب و کار ثروتمندترین افراد می‌دانستم.

اما می‌دیدم که انجام آن کارها هیچ کمکی به ثروتمند شدنِ من نکرد!

اگر فرد ثروتمندی را می‌دیدم که روزانه فقط ۴ ساعت می‌خوابد و مرتباً در حال کار است، من نیز همان کار را انجام می‌دادم اما نتیجه‌ام بسیار متفاوت از آن بود! اگر فرد ثروتمندی را می‌دیدم که بسیار منظم است، تصورم این بود که حتماً این نظم در کسب و کار او باعث موفقیتش شده، پس من نیز همان نظم را اجرا می‌کردم، اما نتیجه ای حاصل نمی‌شد!!!

پس از سعی و خطای بسیار، پس از تحقیقات موشکافانه در زندگی افراد ثروتمند، پس از مطالعه دقیق آیات قرآن، بالاخره فهمیدم که:

عامل ثروتمند شدن این افراد، هیچ ارتباطی به کارهایی که انجام می‌دهند ندارد، بلکه دلیل موفقیت‌های این افراد در باورهایی است که در خودشان ایجاد کرده‌اند!

من با تحقیق، مطالعه و تجربه به این اصول رسیدم، تمامِ باورهایی که عامل اصلی ثروتمند شدن هستند را یکی یکی پیدا کردم و با تمامِ وجودم خواستم که آن‌ها را در خودم ایجاد نمایم!

من یک جهادِ درونی اکبر در خودم ایجاد کردم. یک جهادِ اکبر برای تغییرِ باورهایی که سالیان دراز مرا از ثروت، محروم کرده بود! من این اصول را یافتم و با اجرای آن‌ها و نتایجی که می‌گرفتم، فهمیدم:

به همان اندازه ای که این اصول را باور و آن‌ها را جزئی از نگرشِ ذهنتان می‌کنید، موفقیت مالی کسب می‌کنید!

این یک اصل است:

شما به همان اندازه ای اجازه ورود ثروت به کسب و کار و زندگی‌تان را می‌دهید، که باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین درباره ی کسب و کار مورد علاقه تان در ذهن خود می‌سازید.

اکنون، نتایج مالی ای که در زندگی‌ام گرفتم، به من اجازه می‌دهد که با قدرت به شما بگویم، تنها عامل ثروتمند شدن شما فقط و فقط باورهایی است که باید در خودتان ایجاد کنید.

عباس منشِ امروز، حاصلِ تغییر باورهایش است و نه هیچ چیزِ دیگر!!

توانمندی‌های عباس منش همان توانمندی‌هاست!

ساعت‌های کاری عباس منش حتی کمتر از قبل است!

استراحت عباس منش حتی بیشتر از قبل است!

اما درآمد او بسیار بسیار متفاوت‌تر از قبل است!

فقط به این علت که: تنها چیزی که در عباس منش تغییر کرده، فقط و فقط باورهای اوست. باورهایی که با خواسته ها و علائقش هم جهت است.

دلم می‌خواهد با تمام وجودم این موضوع را فریاد بزنم که:

باور کنید که تنها عاملِ ثروتمند شدن یا نشدن‌تان، فقط و فقط باورهای شماست و نه هیچ چیزِ دیگری!!

به همان اندازه که خدا را باور می‌کنید، به همان اندازه که ثروت موجود در جهان را باور می‌کنید، به همان اندازه که قوانین ثروت را باور می‌کنید و جزئی از وجودتان و زندگی‌تان و کسب و کارتان می‌کنید، به همان اندازه هم به خودتان اجازه می‌دهید که ثروت وارد زندگی‌تان شود!!!

بنابراین به شما نمی‌گویم که امتحانش کنید، بکله با ایمان به شما می‌گویم که همین حالا انجامش دهید! یک جهادِ اکبر درونی برای تغییر باورهای‌تان راه انداخته و کار روی باورهای‌تان را آغاز کنید! و بعد می‌بینید که ارزشش را داشت!

این نتیجه زندگی من و افرادی است که با تعهدی قوی، این جهاد را ایجاد و این باورها را به وجود آورده‌اند و واقعاً ارزشش را داشت!

پس همین الان به خودتان نگاه کنید و از خودتان بپرسید:

آیا باورهایی که در مورد پول دارید، شما را به ثروت می‌رساند؟

آیا نگرشی که به کسب و کارتان دارید، شما را به ثروت می‌رساند؟

زیرا تفاوت نفرِ اول هر کسب و کار با دیگران، فقط و فقط در باورهای ثروت آفرینی است که آن افراد نسبت به کاری که به آن علاقه دارند و به عنوان کسب و کار انجام می‌دهند‌، ساخته اند.

من نحوه تغییر برنامه ریزی ذهن و ایجاد باورهای قدرتمندکننده و ثروت‌آفرینِ هم جهت با علائق تان را در دوره روانشناسی ثروت ۱ آموزش داده‌ام!

روانشناسی ثروت۱، آنقدر زندگی ام را تغییر داده، آنقدر از من انسانِ بهتری ساخته که به یقین، تولید این محصول را، مهمترین و قوی ترین کاری می دانم که تا به حال در زندگی ام انجام داده ام و به خاطر آن بی نهایت از خدا سپاس گزارم.

از نظرِ من، مأموریت روانشناسی ثروت۱ ایجادِ یک فرمول در شما برای ثروتمند شدن است! این یادگارِ من برای آیندگان است!

من هنوز هم  فایل های صوتی روانشناسی ثروت را در هنگام رانندگی گوش می دهم و هر بار که آنرا می شنوم، با خود می گویم:

عباس منش!!!  هنوز هم باید باورهای قدرتمندکننده ای را در خودت پرورش دهی!

هنوز هم باید روی باورهایت کار کنی! باید بارها و بارها این فایل‌ها را بشنوی و این باورها را جزئی از وجودت نمایی!

این کارِ زندگیِ تو تا پایان عمر است!!!

بی نهایت از خدا سپاس گزارم که توانسته ام با تولید محصول روانشناسی ثروت۱، سهم به سزای در موفقیت اعضای خانواده گروه تحقیقاتی عباس منش و سایر هم وطنانم داشته باشم.

ادعای من دراین باره، نتایج زندگی من و هزاران نفر از افرادی است که با استفاده از تمریناتِ این بسته و اجرای مهارت هایی که در این بسته آموزش داده ام، نه تنها زندگی خودشان، بلکه زندگی یک نسل را تغییر داده‌اند.

هر بار که نتایج این افراد را در قسمت نظرات سایت می خوانم یا مصاحبه هایشان را می بینم یا از رونق کسب و کارشان می شنوم، واقعا با تمام وجودم خوشحال می شوم.

زیباترین لحظه در زندگی‌ام، لحظه‌ای است که یک نفرِ دیگر، با درک قوانینِ ثروت، اجازه ورود نعمت و ثروت را به زندگی و کسب و کار خود می‌دهد و با ثروتمند شدنش، خود را شکوفا می کند.

زیرا ثروت واقعا از ما انسانِ بهتری می‌سازد!

زیرا هرچه ثروتمند تر می شویم، بخشنده تر، صبورتر، آرام تر و مهربان تر می شویم!

بسیار مهم است که شما ثروتمند باشید، زیرا وقتی وضعیت مالی‌تان عوض می‌شود، وقتی کسب و کارتان رونق می‌گیرد، چیزهای بسیار مهمی در زندگی‌تان تغییر می‌کند.


توضیحات بیشتر در مورد دوره روانشناسی ثروت۱ 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    344MB
    29 دقیقه
  • فایل صوتی صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟
    26MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

677 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زارعی» در این صفحه: 4
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در این فضای بهشتی

    سپاس گزار خداوندم که هرروز از هر جهت بهتر و بهتر میشوم

    سپاس گزار خداوندم بابت اینکه قوانینی ثابت و ساده و بدون تغییر وضع کرده و به من قدرت خلق صددرصد اتفاقات زندگیمو داده

    خداوندی که قوانینش احساس خوب =اتفاقات خوبه

    خداوندی که با حضورش هر لحظه باشکوهه و هر لحظه مبارک و مقدسه

    جهان هر لحظه داره به باورهای من پاسخ میده نه به اعمال فیزیکی من

    من در جهانی زندگی میکنم که باورهای منو داره هر لحظه به من ثابت می‌کنه

    جهان ماشین اثبات باورهای من

    خداوند شکل ندارد و میتواند به هر شکلی که خودآگاه ویا ناخودآگاه می‌سازم در زندگیم ظاهر شود

    جهان هیچ فرم و غالبی ندارد ،باورهای من داره به جهان شکل وغالب میدهد

    من در وهله ی اول باید بپذیرم که خالق صددرصد زندگیم هستم و مسعولیت تمام اتفاقات زندگیمو بپذیرم و این نقطه ی شروع موفقیت هاست ،همه چیز انرژیه و تمام زندگیه من داره توسط فرکانس هایی رقم میخوره که هر لحظه دارم می‌فرستم ،فرکانس هایی زندگیمو داره رقم میزنع که من قادر به دیدن آنها نیستم و همین مسأله ندیدن ،داره به کل زندگی معنا میده ،به ایمان و توکل داشتن معنا میده ، موضوع همینه که چون نمی‌بینم فرکانس های ارسالی می‌تونه بهشت و جهنمی برای من بسازه ،بخاطر همین باید میلیون ها بار قسم حضرت عباس برام بخورن که کل داستان همینه ،اما هربار که من سعی میکنم رابطه ی بین ارسال فرکانس خوب و اتفاقات خوب رو پیدا کنم و درک کنم ،به مراتب کار آسانتر و ایمان من بیشتر و بیشتر میشه ،

    اصن فک کن من به چشم میدیدم که از کلم داره چه نوع فرکانسی ارسال میشه و شکل فیزیکی شو می‌دیدم ،اونوخ هر طوری شده دستم رو نمی‌کردم تو آتیش ،

    پس برای تغییر یک شرایط خاص ،باید چه چیزی عوض بشه ؟؟؟تنها و تنها باید فکر من ،عقیده ی من باور من راجب اون موضوع عوض بشه ،به قول کتاب گفتگو با خدا اون فکره حمایت کننده ای که داره حمایت می‌کنه از اون باور مناسب یا نامناسب اون باید عوض بشه و بعد نتیجه رخ خواهد داد ، و به نظرم بزرگترین لذت زندگی همین خلق هایی هست که با کانون توجه خود میکنیم و خودم تجربه کردم بارها و بارها و هممون تجربه کردیم

    توی پروسه و روند یک معامله‌ی ملکی قشنگ لذت استفاده از قوانین خداوند و خالق بودن خودم با استفاده از این قوانین رو قشنگ مزه مزه کردم و با تمام وجودم لمس کردم ،بارها و بارها این طور شده ولی خب بعضی مثالها خیلی مشهوده ،و خواسته ها به صورت طبیعی من پی بردم که وارد زندگی میشه ،اگر که ما مقاومت نداشته باشیم و از قوانین استفاده کنیم ،

    دوس دارم این مثال رو بنویسم و مرور کنم اینکه میگم جهان فقط داره به باورهای من پاسخ میده یعنی چی .

    پارسال که همه یه جورایی پذیرفته بودن که شرایط همینه و کاره ملک خوابیده و حتی دلال هایی که تو منطقه ما بعضاً 20سال تجربه داشتن و اندازه موهای سر من معامله کرده بودن ،اونها هم پذیرفته بودن که شرایط رکوده ،چرا میگم پذیرفته بودن ؟؟؟چون نتیجشون اینو نشون میداد

    حالا من : سعی میکردم احساس خودم رو خوب نگه دارم و تمریناتمو انجام بدم و به خودم یادآوری میکردم که جهان به باورهای من پاسخ میده و لا غیررررر ،به خودم یادآوری میکردم که دنیای هر شخصی جداست و جهان داره به صورت مجزا به باورهای هر شخص پاسخ میده ،اینکه هدایت میشوم به مالک مناسب به مشتری مناسب و مشتری های مناسبی که قبلاً داشتم رو به یاد می‌آورم و تحسین و سپاس گزاری میکردم ،،،و من هدایت شدم دوستان ،چون درمسیر درست بودم هدایت شدم به فروش یک ویلای مدرن و مشتری پسند ، یک مالک خوب و خوش حساب و خلاصه من فایل کردم و حسم گفت بزار توی دیوار و گذاشتم توی دیوار ،باورتون نمیشه توی زمستونی که کسی اصن سراغ ملک و زمین نبود ،اونم‌زراعی و ویلایی دیگه ،من توی یک هفته چندین مشتری برا بازدید آوردم ،طوری که مالک اون ویلا دید من انقد فعالم ،رف فایلش و از تمام املاکی ها برداشت و گفت فقط تو روش کار کن ،اینجا دوباره یک موردی بود که باید حل میشد ،اونم چی بود ؟؟؟اینکه ویلا یک ویلایی بود که مشتری میومد داخل پسند میکرد و فقط و فقط بحث این بود که توی یک منطقه ای این ویلا ساخته شده بود که اون منطقه خیلی باز و بیابونی بود و مشتری ها مثلا از لحاظ امنیت میترسیدن ، و حتی بیشترشون که بازدید بردم پسندیدن و با یکیشون تا سره معامله توی بنگاه رفتیم و دقیقه 90کنسل شد و من اونجا انقد وصل به خداوند بودم که اصن فقط میگفتم من باید احساسم خوب باشه و هر اتفاقی نیفته به خیر و صلاح منه و خوب بوده شاید که کنسل شد ،مشتری مناسبش توی راهه ،یادمه اصن نمیزاشتم احساسم بد بشه با اینکه اوضاع مالیمم اصن میزون نبود و من برای قرار با مشتریها بارها و بارها برای جلسه رفتم تبریز و همه همکاران مسخره میکردن منو که بابا اون بخر نیست و این بفروش نیست و سره کاریه و اینا ،ولی من یه ایمانی و‌یه قدرتی پشتیبانی بود و هی پوش میکرد منو و من اصن کرد بودم و فقط یه صدای قلبم که میگف میشه با چندین مشتری مختلف 6هفت بار رفتم تبریز و برگشتم ، و مشتری ها انقد میگفتن که ویلا فوق‌العادس ،ولی منطقش خیلی پرته ،که خوده مالک ویلا باور کرده بود و میگف آره راس میگن با این قیمت نمیره و اینا ،ولی انرژی که داشتم و اون قدرتی که از درونم واقعا میومد بر کلامم ،چیزی جلو دارش نبود و میگفتم به مالک که ببین من اینجارو میفروشم ،

    حالا چجوری دوباره از قوانین استفاده کردم ؟؟؟

    من نپذیرفتم که ویلا خوبه و منطقش بده و اینا

    (می‌خوام بگم یه حسیه که از درون هدایت می‌کنه به جمله مناسب به باور مناسب )حسم میگف تضاده بهش برخوردی ،خواستت رو بشناس و من خواستم رو شناختم و توی دفتر نوشتم که خدایا یه مشتری می‌خوام که بیاد ویلا با این قیمت که گذاشتیم بپسنده و هیچ حرفی راجب منطقه نزنه و همه جوره مورد پسندش باشه ، و به الله قسم نیم ساعت نشد که گوشیم زنگ خورد و مشتری که باهاش معامله کردیم بهم زنگ زد و من مزد ایمان و استقامت و استفاده از قوانین رو گرفتم که خیلی طولانییه ،تعریف کنم اما طبق خواسته ی من با همون قیمت ،فقط چون تهاتر شد قیمتی از معامله هر طرف یه مبلغی خودشون کم کردن برا هم ،و اصن هیچ حرفی و ایرادی نزاشت که منطقش فلانه و فلان و این آدم یکی از شریف ترین و پاک ترین انسانهایی بود که باهاش برخورد داشتم و صادق ترین و خوش حساب ترین ،

    وقتی که در مسیر درست هستیم ،وقتی که هر ندایی که دم از نشد و در یک کلام احساس بد میزنه رو باور نمی‌کنیم و به خداوند فراوانی ها و خدای رزاق پناه می‌بریم ،هر لحظه آمادس تا مارو هدایت کنه ،تا شرایط رو هدایت کنه تا با تمام وجود درک کنیم و به ما ثابت کنه که جهان رو مسخر ما کرده

    پس نپذیریم هر نجوایی که دم از نشد زد و خدایی رو باور کنیم که راستگوترین و خوش قول ترینه و باوفاترین در عمل به عهد خویش ،

    خدایی که همواره وعده‌ی فزونی و ثروت میدهد و خداوند خوش بینانه ترین افکار ماست ،افکاری که دراین حدانقد خوبن که ما نمی‌تونیم بپذیریم ،

    پس باور همه چیزه

    الهی شکرت

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    تشخیص اصل از فرع

    خدایا شکرت وسپاس گزارم بی نهایت بابت تک به تک شرایط زندگیم

    خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت نعمت های بی شمار و ارزشمندی که دارم ، خانواده ،سلامتی ،ارامش ، احساس خوب ،نگرش مثبت ، روابط صمیمی و عاشقانه ، تعامل با انسان های شریف و نازنین ، بی نهایت سپاس گزارم بابت این همه نعمت و جریان زندگی و این معجزه ی زندگی ،

    شکر بابت اینکه هر چقدر روی خودم کار میکنم ترجمه اتفاقات زندگیم زیباتر و قشنگ تر میشه ، خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ارزشمند و بی نهایت آگاهی که داخل این فایله و بسیار بسیار ارزشمند ،شکر که به صورت هدیه دسترسی دارم به این فایل ها .

    خب و اما ساختن باورهای قدرتمند کننده در کسب و کارمورد علاقه و یا حوزه ی مورد علاقه ، یه مثال زنده می‌خوام بیارم راجب همین مسأله و اهمیت و نقش باورها در کسب و کار و زندگی .

    من تو کار املاک فعالیت میکنم و یکی از همکاران عزیز دیروز زنگ زده بود و من نتونستم جواب بدم و امروز زنگ زدم بهش و یه کم صحبت کردیم و گفتش که رضا من سره قضیه کمیسیون گرفتن خیلی چالش دارم و اینا و می‌گفت نمی‌دن یا میزنن زیرش یا سخت میدن کمیسیون کار به دعوت می‌کشه و اینا .

    این همکارم نویسنده هم هست و کتاب چاپ کرده در حوزه روانشناسی و موفقیت ،اما خب نمیدونم که خودش می‌دونه و عمل نمیکنه یا به نوشته هاش اعتقادی نداره و یا فیلم یا هر چی ، خلاصه یه کم بهش توضیح دادم ،گفتم عزیزه دل شما که از من بهتر می‌دونی این مسأله باید از ریشه حل بشه یه باوری هست راجب کار یا دریافت کمیسیون یا احساس لیاقت یا هرچی که اون باید درست بشه ،باوری که باعث میشه این جنس آدما بیان به کسب وکارت . و این دوستمون یه مشکلشم اینه که راجب ناخواسته و داستان این کمیسیون و دعواهاش حرف میزنه بهش توجه می‌کنه حتی چند مدت پیشم یه همچین بحثی آورد که من پشت گوشی نخواستم گوش بدم به ناخواسته که بحث و عوض کردم وقطع کردیم یه کم بعد ، خلاصه که با اینکه کتاب در حوزه روانشناسی و موفقیت چاپ کرده اما اصلا عمل نداره به طور واضح ،بهش گفتم ،گفتم یه باور یا چنتا باور ایراد داره که این نوع آدما جذب کسب و کارت میشن ،شاید برا کارت ارزش قایل نیستی درونا و همینم باعث میشه برا کار و خدمتی که میدی به مشتری اونام ارزشی قایل نباشن ،یا باور اینکه آدما تو کسب و کارم اینطورین یا برا همه همینه و اینا و خیلیم پیش میاد تو کاره ما طنز درست میکنن که کمیسیون گرفتن سخته و اینااا ولی خداروشکر من آگاهانه همه رو کنترل میکنم و کانون توجهمو نمی‌زارم که این هارو ضبط کنه ،و بهش گفتم ،گفتم من تا به الان که تقریبا 8نه ماهی که فعالیتم و تو این حوزه شروع کردم ،خداروشکر حتی یک مشتری بدقلق یا بدقول یا دبه کن به زبون بازاری یا دروغگو به پستم نخورده و خدارو صدهزار مرتبه شکر همیشه مشتری های نازنین و مالکان نازنین تر به کسب و کارم هدایت شدن و با جون و دل کمیسیون پرداخت میکنن با کلی عزت و احترام و تشکر ،درحالی که من واسطه گری میکنم و آزاد کار میکنم حتی بنگاهم ندارم و طرفین پول بنگاهی که توش مینویسیم و جدا پرداخت میکنن و مبلغ درخواستی منو جدا به خودم و تا حالا مشتری پیدا نشده که بگه مگه چیکار کردی که انقد بگیری ؟ و همیشه با احترام و تشکر پرداخت کردن کمیسیون منو ،میگم این در حالیه که نه بنگاه دارم نه مسعولیتی به گردنمه راجب قرارداد و اینا و فقط به عنوان شاهد امضا میکنم زیره قرارداد .

    ولی برمیگرده به همون باورها

    چطوره که منی که آزاد کار میکنم و بدون مالیات و دارایی و فلان و فلان قشنگ خوشگل رقم های خوب می‌سازم ،اما اون بنگاهی و مشاور املاک که قرارداد می‌نویسه وکلی مسعولیت داره بنده خدا و با وجود پروانه کسب رو دیوار و دارایی و مالیات و اینا ،سره کمیسیونش باید التماس کنه و یا الان مد شده که اساتید این حوزه هرروز برا دریافت کمیسیون یه ترفند میان آموزش میدن یه تکنیک و هرروز یه تکنیک جدید .

    نه مساله اصلی باوره ،ریشه مسأله چیه ؟؟؟

    من برای کارم بسیار ارزش قایلم و هیچوقت نگفتم که عع من که کاری نکردم حالا مشتری تخفیف میخواد ،بهش تخفیف بدم و اینا ،حالا خداروشکر که تاحالا همچین موردی نبوده که چونه بزنه اگه اول کار طی کنم .

    خب من باور قدرتمند کننده ای که ساختم در حوزه ی کسی و کارم چیه ؟؟؟

    هرروز تکرار میکنم که انسان های شریف و نازنین همواره به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند

    مالکان و خریداران خوش قول ،نازنین ،صادق ،سخاوتمند و ثروتمند هرروز بیشتر و بیشتر به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند ،

    مالکان و خریداران بسیار زیادی هستند که به دنبال یک آدم متعهد ،صادق و کار بلد هستند که در این حوزه یا خیال راحت معامله کنند و سود ببرم از این معامله ها و چه کسی صادق تر و راستگوتر و کاربلدتر از من ؟؟؟

    من باور دارم که کار من واسطه گری بسیار بسیار ارزشمنده و خداوند همواره انسانهای شریف و قدرشناس رو به سمت کسب و کارم هدایت می‌کنه چون جهان در تمام ابعاد سرشار از فراوانیه و من دوس دارم که با این افراد کار کنم ،

    من باور دارم که هرروز انسان های نازنین و دست به نقد و ثروتمند بیشتر و بیشتر به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند ،

    من باور دارم که صداقتم و اینکه در بسیاری از موقعیت ها جلوی طمع خودمو گرفتم و روی اصول درست موندم بسیار بسیار ارزشمنده و سرمایه اصلی منه و خداروشکر در99درصد موارد

    مالکان و خریداران به خاطر صداقتم ازم تشکر کردن و فرکانس صداقت کلامم رو متوجه شدن ، اما واقعا به خودم میگم به اندازه ای که رو این باورها بهتر و بهتر کار کنی ،کانال ورود پول و ثروت به زندگیت بزرگتر میشه ،

    و اصل یعنی همین ،یعنی باور های قدرتمند کننده ساختن و بعد فرمون و دادن به دست این باورها که هدایت کنن ،پس من با چه باوری به مشتری زنگ میزنم تعیین کنندس نه فن بیانم ، با چه باوری میرم فایل یابی مهمه نه کارشناسی و هرروز به صورت زجر آور دوییدن

    و حتی من در تمام جنبه ها این باورها رو ساختم ،این باور که به لطف خداوند من همواره هدایت میشوم به سمت فایل هایی با قیمت مناسب و موقعیت خوب و عالی ،یا مالکان شریف و نازنین و فایل های خوب همواره به سمت کسب و کارم هدایت می‌شوند .

    وتماما با عزت و احترام کمیسیون دریافت میکنم وکسب و کار من پر از انسان هایی شریف و قدرشناس و سخاوتمنده که مبلغ درخواستی منو با عزت و احترام و در نهایت قدردانی پرداخت میکنند و منم همواره صادقم و تنها سوده خودمو در نظر نمی‌گیرم و البته اگه در نظر بگیرمم ایرادی نداره ، ولی لذت میبرم که طرفین راضی باشن از معامله .

    آره اصل اینه نه ترفند و تکنیک

    فک کن اونی که باور داره کمیسیون گرفتن تو این کار یه معضل بزرگیه و کلا یه ترمز بزرگ برا خودش ساخته ،چقدر باید زور بزنه و زجر بکشه و دنبال تکنیک و ترفند و فلان باشه ؟؟؟ولی اونی که با قوانین خداوند کار می‌کنه نیازی به اینا نداره ،چون من روی خودم کار میکنم و باورهامو درست میکنم و وارد مداری میشوم که خریداران دست به نقد سخاوتمند و دست و دل باز و ثروتمند و مالکان نازنین و شریف و صادق در اون مدار هستند و ما به هم برخورد میکنیم ،به همین سادگی و در اون مدار من هیچ دسترسی به آدمهای ناجالب و… ندارم ،چون خداوند عادله و قانون کبوتر با کبوتر باز با بازه .

    الهی شکرت بابت اینکه قدرت خلق زندگیمو دادی دست باورهای من .

    خدایا شکرت بابت این قوانین ساده و ثابت و زیبات

    خدایا شکرت بابت هدایتت در این مسیر

    پروردگارا هدایتم کن در هر جنبه از زندگیم به سمت اجرای اصل .

    تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم .

    خداوندا تعهد و اراده مارا در مسیر کار کردن برروی باورهامون و ساختن باورهای قدرتمند کننده همواره بیشتر و بیشتر گردان و به ما صبر عطا کن تا با حال خوب این مسیرو پشت سر بگذاریم و لذت ببریم همواره از زندگیمون و حواسمون باشه که زندگی مسیره و ساختن باور هم تکاملیه .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانوم شایسته که نوشته هاش انقد درست و زیبا وسادس و قابل فهم و منطقی

    وسلام به تک تک دوستان عزیزم دراین خانواده ی توحیدی

    روز آخر روزشمار تحول زندگیه منه و به جرات اعجاز این فصل رو تجربه کردم و چقدر خوب نوشتی مریم جان عزیز که تغییر باورها همین نکاته و هرروز یک نکته و نوشتن درباره اون و خوندن کامنتا و فکرکردن دربارشون و من کاملا موافقم و حس میکنم تغییراتمو در این 30روزی که گذشت و اتفاقات شگفت انگیز که برام رخ داد و بیشتر به این پی بردم و این آگاهی در گوشم زمزمه می‌کنه که همه خواسته ها در زمان درست رخ میدهد از راه های طبیعی و بدیهی و به شکل ساده و چقدر وقتی اعتماد می‌کنی به رب یکتا تنها آرامشش با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست حتی میلیاردها ثروت البته تجربه نکردم میلیاردها و که بخوام قطعی نظر بدم ولی می‌دونم راه رسیدن به میلیاردها هم از جاده آرامش و توکل و ایمان میگذره از جاده هراتفاقی می افته به خیروصلاح منه از جاده لذت بردن از هر لحظه .

    تو متن امروز این سفر یک سری باورها بود که خانوم شایسته عزیز به زیبایی بهشون اشاره کرده بودن و واقعا تحسین میکنم قلم و هنر نوشتن و این چیدمان و

    می‌خوام راجب این باورها بنویسم و بررسی کنیم بلکه ترمزی باشه و پیداش کنیم و پامونو از روش برداریم

    باور اول .ارتباط میان اینکه پول درآوردن کارسختی است و میزان تلاش جسمانی که هرروز برای کسب درآمد بیشتر به خرج میدهی

    باور جایگزین پول درآوردن آسانترین کار دنیاست

    منطق این باور : تمام کسانی که به راحتی پول درمی آوردند مثلا املاکی ها که با نشستن تو املاک و فروشنده میاد زمین یا ملکشو مشخصاتشو میگه و ثبت میکنن و بعد مشتری میاد و میگه این مبلغ من ملک می‌خوام و جزییات و بعدش معامله صورت میگیره و با احترام تمام کمیسیون تپل از هرردطرف میگیرن و دوطرفم راضی و تشکر و میرم پی کارشون

    خب املاکی چیکار می‌کنه فقط این دوتا رو به هم وصل می‌کنه البته که باید با تغییرات خودشو وفق بده خب این آقای املاکی چه سختی کشید؟؟؟ چقدر جلو آفتاب بود ؟؟؟؟چقد کوه کند؟؟؟چقد تو سرما و گرما بود؟؟؟برعکس زمستون وسایل گرمایشی روشنه و تابستون سرمایشی تازه پیج میزنن و کسب و کارو اینترنتی میکنن و گسترده تر کارشونو و مام که قانون بلدیم همه کارا ماله اوس کریمه و عشق و حال برا ما تبلیغات می‌کنه بدون یک ریال و و و هرچیزی که لازم باشه

    مثال بعدی: بلاگرهای اینستاگرام و یوتیوبرا فالوراشون می‌ره بالا و یه تبلیغ میزارن یه استوری 24ساعت نسبت به فعال بودن فالوراشون بالای چندین میلیون میگیرن حالا پست بماند ،از اینستا بگذریم برسیم به یوتیوبرا

    که دیگه ترکوندن و درامدش نسبت به اینستا گرام خیلی بالاس حالا بگذریم از ستاره های فوتبال از رونالدو و اینا که با تبلیغ شلوار زیر میلیون دلاری پول می‌سازه عجب !!!واقعا این باور چه می‌کنه چه مثبت چه منفی جهان شکل ندارن خداوند شکل نداره و هر طوری باورش کنم و بسازمش همون طوری در زندگیم و اتفاقات زندگیم ظاهر میشن بدون خطا و کوچکترین اشتباه بدون ضره ای قضاوت فقط به فرکانس ها که حاصل افکار غالب من که حاصل باورهای من و باورها که حاصل ورودی های منه پاسخ میده خداوند با جهانش

    من که تو فضای مجازی خیلی وقته نیستم تو اینستا و یوتیوب ولی یه دوستی تعریف میکرد می‌گفت دوتا خواهر و برادر هستن 8سالشونه دوستان 8سال و می‌گفت نمیدونم مسخره بازی درمیارن وچیکارمیکنن و هر کلیپشون تو یوتیوب میلیونی ویو میخوره حساب کن هر کلیپ چقد درآمد زایی داره براشون ؟؟؟!!!دوستان حساب کنین همین یه مثال چنتا باورمخرب و نقض میکنه؟؟؟؟

    1:این باور که کسب ثروت ربطی به سن و سال نداره

    2:این باور که کسب ثروت نیاز به تخصص عجیب غریب و خفن داره

    3:این باور که پول درآوردن سخته

    یوتیوبرایی که میان یه آموزش میزارن،میان دلقک بازی درمیارن به قول استاد مراحل و با دلقک سازی توضیح میدن وچقدر درآمد دارن ؟؟؟الله وکیلی سختیه کارشون کجاست؟؟؟برید یه بار دیگه بخونید مثال دوم و ببینید سختیه کارشون کجاس؟؟؟البته که بر یه سری ترسها غلبه کردن ترس از حرف مردم ترس از خیلی چیزها ولی باترسهاشون روبرو شدن نه تلاش فیزیکی این هم تلاش ذهنی بوده که انجام دادن پس چقدر تفاوته بین این تلاش عزیزان و جون کندن جلو آفتاب و هزارتا دروغ گفتن به خاطر فروش یه جنس ناچیز ؟؟؟البته که این تفاوت‌ها نیازه ولی ما می‌خوایم راحت دربیاریم هستن کسایی که برا جون کندن باشن نگران اینش نمی‌خواد باشیم هه

    جهان و خداوند شکل ندارن ماباباورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی: مدل های لباس که لباس های خوشگل و مد روز ومیپوشن و را میرن تو شوهای لباس یا عکس میندازه و روزانه چند میلیونی در آمد دارن چه کاره سختی انجام میدن؟؟؟؟اینکه لباس عوض کنم؟؟؟خب ما که هممون روزانه این کارو میکنیم ولی خب دوتا عکس بالاش و ساخت ثروت به همین راحتی

    بله شاید ترس‌هایی داشته و غلبه کرده اما تلاش فیزیکی نه تلاش ذهنی کارکردن روی عزت نفس لایق دونستن خودش برا اینکه راحت پول دربیاره اما ذهنی و انجام کارهای عملی که نیازه که اگر درمسیر توحید باشه که هیچ حله

    جهان و خداوند شکل ندارن ما باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی: بازیکنای فوتبال و والیبال و سایر رشته ها عشقشون اون رشته و انجام بازیه و از عشقشون پول می‌سازن خدای من و رونالدو و مسی و همه و همه ستاره های هالیوود و مطرح و اینا یکیه یه خدا داریم اونا با باورهاشون به نفع خودشون شکل دادن این انرژی و توانایی که همه ی انسان ها دارن و همه به یک اندازه به خداوند دسترسی دارن و نزدیکم همه و همه در کل تاریخ بشریت خب به قول استاد اینا چه زجری کشیدن ؟؟؟خودم من چقد با عشق تو زمین خاکی فوتبال بازی کردم؟؟؟یا شما که علاقه داشتین

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    مثال بعدی:خواننده ها که میخونن و پول درمیارن و کارشون عشقشونه و عشقشون کارشونه اونا چه زجری میکشن؟؟؟از کنسرت گذاشتن و لذت بردن از بودن تو جمع هوادارهاشون زجر میکشن؟؟؟البته که ترس‌هایی بوده و غلبه کردن بهش اما نه تلاش فیزیکی بلکه تلاش ذهنی

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    و مثالهای خیلی زیاد که شما میتونید بهش فکر کنید و همین فکر کردن به الگوها میشه تلاش ذهنی و ساخت تکاملی باور !!!لذت بخش نیست؟؟؟سخته ؟؟؟اره شاید سخت باشه اما سخت تر از بیل زدن و کارگری تو آفتاب دمشونم گرم زحمت میکشن اما آخه حتی نیم درصد پول زحمتی که میکشن و نمی‌گیرن و همیشه نگرانن شاید تو بحثای مالی باور باور باور یکی اینطوری مثله ای خوردن پول درمیارن و یکی اینطوری با زجر، عامل اصلی :باور باور باور

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    ما همه به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم و به تمام نعماتش اما باور باور باور انقد ساده که چند میلیارد نفری که دارن با زجر پول در میارن باورشون نمیشه قانونی که انقد ساده و واضحه که سخته باورش خیلی

    و اما باور بعدی: باور اینکه پول دست مردم نیست باوری که ریشش باورکمبوده استاد زیبا میگن که با کارکردن روی باور فراوانی خیلی از باورهای مخرب خودبه خود کنارمیرن و این باور باعث میشه که دنباله خرید قسطی و جور کردن وام باشیم باور اینکه پول دست مردم نیست؟؟؟!!!عجب پس پول دست کیه؟؟؟؟این همه فراوانی نعمت دست کیه ؟؟؟این همه ماشین به مبلغ که حساب کنیم بالای هزاران میلیارد که در روز از جلو چشممون رد میشن پس چین؟؟؟ اینا پول نیستن ؟؟؟اینا نماد فراوانی نیست؟؟؟ هرروز مدل های خفن کمپانی ها و برندهای معتبر خودرو دارن تولید میکنن هر چند وقت به بار پس اینا نشونه فراوانی مشتری و پول نیست؟؟؟اینارو کی میخره؟؟؟واقعا پول دست کیه ؟؟؟شرکت اپل هر بار میاد یه سری تولید می‌کنه مدل جدید میده به بازار واسش سرودست میشکونن ملت ،خیلیا منتظرن مدل جدیدش وارد ایران بشه یا کشورشون پس اینا نشونه فراوانی مشتری و پول نیس ؟؟؟یا مشتریان ماچ‌و بوس و بغل تحویل فروشنده ها میدن به جا پول؟؟؟؟میلیاردها میلیاردها تن میوه هر سال به فروش میرسه اینا نشونه فراوانی نیس؟؟؟؟اینارو با پول نمیخرن ینی ؟؟؟پول نیست؟؟؟؟؟!!!!عجب بابا عجب

    تو شهراتون همین زمستونی که گذشت چندین نیسان و وانت دیدین ورودی و خروجی شهرتون یا میدون شهر که پره از هندونه و خربزه و میوه های گرمسیری که هرروز خالی میشن به غیر از مغازه ها؟؟؟این نشونه فراوانی نیست؟؟؟ملت پول دستشون نیست؟؟؟بازم ماچ و بوس ؟؟؟اصن پول دسته کیه این میوه فروشیا چجوری اجاره میدن و هر سال دارن رونق میگیرن ماشاالله پول نیست ؟؟؟یعنی مغازه دارها هم حالا از میوه فروشی ها گرفته تا تمام شغلا و صنایع که چشمتون میبینن و تو شهرتون و دهاتتون هست و هنوزم بازن و رونق دارن پس پول نیس اینا بی خود بازن؟؟؟اینام خیلیاشون جای اجاره ماچ و بوس تحویل صاحب ملک و مغازه هاشون میدن؟؟؟امان از نجوای شیطان که داره میگه این مغازه هام که میبینی بازن با قرض و قسط و نسیه فروشی بازن ؟؟!!!آره شاید بعضیا اینطور باشن چرا؟؟؟؟چون فراوانی خداوند و باور نکردن با این که این قانون هرروز جلو دیدگانشون خودشو داره فریاد میزنه از ماشین 10چرخایی که براشون بار خالی میکنن تا جنسایی که پشت سرهم میاد ،از قفسه هایی که خالی میشن ،اما اونا نمی‌بینن فراوانی و چرا چون باورش ندارن عجب بابا عجب !!!باور باور باور بازم باور آره !!!قسط و بدهی دارن بعضیاشون؟؟؟!!! چون باورهاشون مخربه ،چون سطلشون سوراخ خیلی داره عع عجب یعنی بازم باور؟؟؟بله باور عامل اصلی تمام موفقیت ها و ناکامی ها

    جهان و خداوند شکل ندارن ما با باورهایی که می‌سازیم بهشون شکل میدیم (نگاه سیستمی)

    کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم از استاد و باید میلیونها بار خوند چون بعد هر بار مطالعش احساس میکنم بهتر خدارو میشناسم و این کلامم بدون تعارفه واصلا بزرگ نمایی و جو دادن نیست به هیچ عنوان

    واما باور بعدی :ثروت ساختن نیازمند داشتن توانایی و استعداد خاص است ؟؟؟!!!

    خب مثالهایی که در باور اول زده شد چنتاشون تخصص خاص بلد بودن ؟؟؟!!! املاکی ؟؟؟ یا بلاگرا؟؟؟یا یوتیوبرا ؟؟؟یا بازیکنا که با تمرین به این مهارت رسیدن ؟؟؟!!!یا خواننده ها که در مسیر علایقشون حرکت کردن و عشقشون کارارو براشون لذت بخش کرد .واقعا برای اینا متخصص شدن تو کاری که زاده شدن برا اون کار، اصن جون میده طرف برا خوندن و فوتبال بازی کردن و …. کاری داره ؟؟؟ نخیر

    من چارچوب کار مورد علاقمو می‌دونم و هرروز سعی میکنم یاد بگیرم یه چیزه جدید که به نظرم بازم ربطی به ثروت نداره که آخه مگه سلیمان نبی چه تخصصی داشت؟؟؟جز قدرت ایمان و باورش به خدا ؟؟؟یا خیلی مثالهای دیگه استاد زیبا میگن که فقط و فقط باورهای توحیدی درست باشه و پاک بشیم و رو اصول خودمون اون اصولی که قرآن و چند بار خوندیم و بهش ایمان داریم با تمام وجود باقی بمونیم بقیش حله بخدا ، من توحیدی باشم اشکال نداره بزا بهم بخندن ،من راستگو باشم حتی اگه قراره معامله پیشه روم با یه دروغ کوچیک من سر بگیره، اونوخ خدا چه کارها که برا من نمیکنه ،بساز باورشو ، من درست باشم من مستقیم باشم من مخلص باشم به درگاهش من هرچی میگه انجام بدم من روی خودم و شخصیتم و باورهای توحیدیم کار کنم، اونوخ خدا که تمام آسمانها و زمین ملک اوست چقدر به من ملک میده ؟؟؟چقدر منو سیر می‌کنه از مادیات؟؟؟ مگه مال خودش نیس ؟؟؟اصن ماله خودش نه چون اون خوده ثروته ،اون خوده سلامتیه ،اون خوده شریک عاطفیه که داره بهم عشق می‌ورزه ، اون همه چیز میشه برای من به شرطی که من هم اجابتش کنم چون اون سیستمه، آینه منو قضاوت نمیکنه هر جوش و نازیبایی یا زیبایی داشته باشم برم روبروش بهم نشون میده ، و خداوندم منو هدایت می‌کنه طبق باورهایی که می‌سازم که افکار غالب ذهن من هستن و من هدایت میشم به نقطه ی تمرکزم و این زیباییه سیستمه ، دوستان بدون قضاوت ها بدون قضاوت و از هر لحظه ای که تصمیم بگیرم توحیدی باشم و به حرفش گوش کنم ،الله اکبر استاد این توحیدی که ازش حرف زدی از هزاران ویروس مصری تره ها انقد رفته تو وجودم که حتی اتفاقی میبینم کسی با حرفاش داره شرک میورزه می‌خوام پاشم پارش کنم وشدیدا کفری میشم ،اما همون لحظه به خودم قانون و یادآوری میکنم و بعدش میگم من حق قضاوت کسیو ندارم ، و چقدر خوبه زندگی کردن با این آگاهی ها الله اکبر

    ناخودآگاه نوشته هام به سمته توحید روانه میشن و اگر چند روز هم بنویسم سیر نمیشم از نوشتنش ،خدایا شکرت بابت این آگاهی ها و استاد عزیزی که با آموزه هاش انقلاب کرد در ما و هر کسی که جویای حقیقته .

    باور بعدی :پتانسیل شغل من و توانایی شغل من برای همین میزان درآمده

    قانون فراوانی قانون فراوانی قانون فراوانی

    تو هر شغلی پتانسیل ثروتمند شدن هست به یک اندازه !!!؟!!؟؟باورش شاید سخت باشه اما حقیقته جهانه !!! آیا کسی هست که فراوانی و انکار کنه تو این خانواده؟؟؟ پس قضیه این باور حله. منطق میخوای ؟؟؟من سوال مطرح میکنم خودت جواب بده

    آیا نجار ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا مغازه دار ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا صاحب رستوران ثروتمند داریم؟؟

    آیا گل فروش ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا موبایل فروش ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا املاکی ثروتمند داریم ؟؟؟

    آیا دندانپزشک ثروتمند داریم؟؟؟

    آیا صاحب نمایشگاه ثروتمند داریم؟؟؟

    و هزاران شغل دیگه که هرروز داره بهشون اضافه میشه و جهان داره پاسخ میده به نیازهای افراد

    و هر چقدر این الگوهارو نبینیم یا کمتر ببینیم نشان از باورهای محدود ما راجبه ثروت

    حالا حتی اگر یک نفر نجار و دکتر و مهندس و‌‌‌‌شغلایی که هست و مثالهایی که زده شد حتی اگر از هر شغل و از هر صنف یک نفر ثروتمند باشه، پس تاییدیه بر این باور که ،در هر شغلی پتانسیل ساخت ثروت به یک اندازه هس، به شرط توحید به شرط بودن در مسیر صحیح و باورهای مناسب به شرط عمل به ایده ها و اشتیاق پیشرفت

    واقعا همه چی باوره !!!!واقعا همه چی باوره

    خودم که داشتم مثال میزدم به شغل املاک که خواستم مثال بزنم رسیدم بیشتر پذیرفتم چون از خیلیا شنیدم که املاکیا یا نمایشگاهیا وضعشون خوبه و مردم اینجوری باور کردن این الگوهارو و تایید میشه باورشون توسط خداوند و جهان، ولی خب در جهان بی نهایت فرصت هست و نعمت و فراوانی و هرروز داره بیشترو بیشتر میشه و این حقیقته محضه این آیه ی صریح قرانه ، کیه راستگوتر از الله ؟؟؟؟!!!!! هیچکس !!!

    کیه که باور می‌کنه وعده های خداوندو؟؟؟؟کسی که عمل می‌کنه به کلام الله و کیست خوش قول تر از رب من؟؟؟؟

    و اما باور آخری که می‌خوایم بررسی کنیم :

    ثروت آدم را از خدا دور می سازد ،یک باور خطرناک و یکی از سلاح های مرگبار شیطان ،

    باور جایگزین

    تنها راه رسیدن به خدا و معنویت ثروتمند شدن است

    ثروتمندان پاک ترین انسان های روی زمینند

    ثروتمندان تنها کسانی هستند که بیشتر از همه توحیدین چه آگاهانه چه ناآگاهانه

    خانوم شایسته نوشته بودن به نظرم توحیدی ترین باور راجب خدا ،باوربه فراوانیه ، پس ثروتمندان ،توحیدی ترینن چون باور کردن فراوانیه جهانه خداوندوبیشتر از همه آدم‌های دیگه.

    چقدر مثال و الگو میتونیم بیاریم برا این باور؟؟؟

    مثالهای تاریخی و قرآنی :

    از ابراهیم که بزرگترین ثروتش معنویتش بود و رابطش با خداوند ،هم خدا و هم خرما رو میشود یکجا داشت، می‌خوام حمله کنیم به این باور ،مخرب ابراهیم هم ثروت داشت و هم خدارا و کعبه را بنا نهاد

    از نوح که ثروتی داشت که کشتی به اون عظمت و ساخت ،هم خدا رو داش هم خرمارو هم ثروت داشت هم معنویت و هم خدا و آخرت

    از سلیمان نبی اسطوره ثروت جهان که نیازی به تعریف نداره ،وهابیت خداوندو باور داشت و دعا کرد و بدون زجر به اون همه ثروت رسید چون خداوند و جهان نیاز نداره که ما زجر بکشیم برا کسب ثروت ،این باورای ماست که رسیدن به ثروت یا زجرو با مثالها و الگوهایی که دیده باور کرده که باید روش کار کنیم ،پس سلیمان هم خدارو داشت هم خرمارو هم معنویت هم ثروت هم آخرت

    و دوستان معنویت شامل خیلی چیزهاست از آرامش و سعادت و خوشبختی گرفته که هیچکدوم خریدنی نیست با پول تا خیلی چیزای دیگه که خلاصه میکنیم

    یوسف پیامبر که هم عزیز مصر بود .هم خدا و هم خرما، هم ثروت هم معنویت و هم آخرت

    حضرت خدیجه که با ثروتش به محمد در امر تبلیغ اسلام یاری رسوند

    هم خدا هم خرما ،هم ثروت هم معنویت و هم آخرت

    علی علیه السلام که من عاشق این شخصیتم کنار ابراهیم که هم خدارو داشت هم خرمارو و الآنم چاه های نفت و نخلستان هایی که داشت معروفه پس هم ثروت هم معنویت هم آخرت

    امام حسن علیه اسلام که تا الان سفره هاش معروفه و سفره پهن میکنن براش و دوبار اگه اشتباه نکنم ثروتشو بخشیده بود. پس هم خدا و هم خرما ،هم ثروت ،هم معنویت ،هم آخرت

    مثالهایی که تو ذهنم بود از بی نهایت مثال

    البته به قول استاد ثروت به معنای مسابقه گذاشتن برای زیاد کردن صفرهای حساب بانکی نیست ، ثروت به معنای بی نیازیه همین

    مثالهای بعدی

    بیل گیتس

    که نصف داراییشو بخشید چند سال پیش و دوباره اومد بالا و با ثروتش داره خدمت می‌کنه به مناطق محروم آفریقا پس این معنوی نیست؟؟؟10تومن پول به گدای خیابون آدم میده به عنوان انفاق احساسش دگرگون میشه

    اونوخ ببین چه معنویتی بیل گیتس داره تجربه می‌کنه و چه حس و حالی داره ؟؟؟!!!اونوخ آیا این آدم داره از راه خدا دور میشه ؟؟؟

    چقدر با تکنولوژیش به بشریت خدمت کرد ؟؟؟

    چنتا مثله بیل گیتس هس حالا یکی در سطح بالاتر و یکی در سطح پایین تر ؟؟؟ایا تمام اینها دارن از راه خدا دور میشن؟؟؟ایا ثروتمندانی که دورو برمون هستن آدمای بدین واقعا ؟؟؟یا ما با عینک منافات ثروت و معنویت داریم قضاوتشون میکنیم؟؟؟

    آیا ثروتمندان نیستن که خیر می‌رسونن به هر جایی که میرن از مسافرت ها گرفته که چندین هزار نفر و نون می‌رسونن بهشون از هتل ها و رستورانها از کشتی هاو هواپیماها و حالا اینها کارکنانش وو حساب کن ببین چند نفر میشن؟؟؟که با ثروت ثروتمندان دارن نون در میارن ؟؟؟پس ما معنویت و چجوری داریم تعریف میکنیم؟؟؟ اینایی که گفته شد معنوی نیستن؟؟؟ کدومشون عمل بدی بود که ثروتمندان تو مثالهای بالا انجام دادن ؟؟؟ کدومشون با کلام خداوند منافات داشت؟؟؟کدوم کارشونو خداوند تو قرآن منع کرده ؟؟؟

    با خدا کاری نداریم کلاه خودمون قاضی کنیم

    الله وکیلی آیا ثروت از ما انسان بهتری نمیسازه؟؟؟فقط فک کن به این سوال و کارهایی که میتونی انجام بدی بعد از ثروتمند شدن !!!؟؟؟ایا دست پدرومادرتو نمی‌گیری ببری بهترین مسافرتا؟؟؟ایا به خواهر و برادرند کمک نمیکنی ؟؟؟ایا برا پدرومادرت هر خونه ای که دوست دارن نمیخری؟؟؟ایا هر ماه مبلغی به حساب پدرت واریز نمیکنی ؟؟؟ایا انفاق نمیکنی؟؟؟ایا هر ماشینی که دوس داری نمیخری؟؟؟؟؟ایا اونجوری که میخوای با خانومت تفریح نمیکنی و نمیبریش مسافرت ؟؟؟ایا برا فرزندت هر چیزی که نیاز درس واموزششه تهیه نمیکنی ؟؟؟حالا اینا یه طرف ماجراس اگه جوابت برا سوالات بالا بلس ،بهت تبریک میگم ببین چقدر با خریدات سبب خیرشدی ببین چقدر به چندین نفر با خریدات سفرشونو رنگین تر کردی ؟؟؟پس بهت تبریک میگم تو هم خدارو داری هم خرمارو

    هم معنویت هم ثروت هم آخرت

    خدایا شکرت لذت بردم از کامنتی که نوشتم و کلی باور مخرب شاید ریخت بیرون با این نوشتن و این مسیر باید ادامه دار باشه

    عاشقتونم کلی لذت میبرم از بودن در این فضا واین آگاهی ها

    لذت میبرم ازخوندن نظرات شما و عاشق این کارم

    ثروتمند شدن باشکوه است

    در پناه رب یکتا ثروتمند سعادتمند و شادو سالم در دنیا و آخرت باشید

    عاشقتونم مرسی که توحیدی هستین

    مرسی که باارزشین

    مرسی که ثروتمندین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    سلام عزیز دل خداروشاکرم که مارو دور هم جمع کرده در این خانواده صمیمی و توحیدی .واقعا تمام کامنتهام دلنوشتس و وقتی حسم خوبه مینویسم و همه حرفای اونه وگرنه که به قول استاد عقل ما که فقط مجموعه ای از دیده ها و شنیده هاس پس اعتبارش همه ماله اون یکتای بی همتاس ،سپاس گذارم بابت کامنتی که برام نوشتی اتفاقا موقعی بود که از خودم سوال پرسیدم که دقیقا رو چه باورهایی باید کار کنم بیشتر و بیشتر که زدم رو نشانه روزانه و فایل چرا ترامپ رییس جمهور شد اومد برام و قبلش گفتم بزار ببینم کامنت برام چی اومده که اومدم دیدم شما زیره این کامنت خودم کامنت گذاشتین ،الله اکبر از این هدایت واقعا هدایت چه می‌کنه وقتی باورش کنی ،اتفاقا خدا شاهده ظهر که سوال می‌پرسیدم از خودم که رو کدوم باورها بیشتر مانوور بدم ؟؟؟ حسم میگف کامنتی که اونروز نوشتی ،ولی جدی نگرفتمش و داشتم کامنت بچه هارو می‌خوندم ولی خدارو هزاران بار شکر که شما رو و منو هدایت کرد به باورهایی که باید روشون بیشتر کار کنیم کامنت و هنوز نخوندم بعد از ارسال دیدگاهتون ولی میرم که کپی کنم .

    سپاس گزارم دوست عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: