صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟ - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2015-10-27 03:50:512024-06-08 22:35:34صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان
همزمان با دوره ١٢ قدم روی دسته بندی ” سرمایه گذاری روی خودت ” هم کار می کنم و جالب این که این فایل همزمان شد با فایل جلسه اول قدم چهارم که یک مکمل هم هستند .
بارها و بارها بچه ها در کامنت ها نوشتند که فایلی را برای بار چندم گوش دادن و نکات تازه و جدیدی پیدا کردن اوائل خیلی متوجه نمی شدم یعنی چی خوب مطالب که تغییر نکرده ولی الان برای خودم پیش اومد انگار با چند بار گوش دادن تازه مطلب جا می افته مثل دکمه یا پیچی که قشنگ چفت میشه این مطلب قشنگ سر جای خودش قرار میگیره .
کار کردن روی باور ، همه چیز باور أست ، باور فراوانی ، باور شدن، باور اینکه همه ما یکسان هستیم. ریشه همه اینها توحید أست اینکه استاد میگه ریشه همه چیز توحید أست ، تازه تق داره جا می افته برام ، اگر به قدرت پروودگار ، خالق جهان همه کاره و مالک اسمان و زمین و هر چه بین ان أست ایمان دارم خدایی که ازیک ذره ناچیز افرید چرا باور نکنم که اگر همه چیز را به او بسپارم می شود . ایمان که باشد خیال راحت أست ، خیال راحت یعنی ارامش و شادی و حس خوب ، حس خوب یعنی عمل کردن با این حس عمل کردن اتفاق های خوب می افتد ، اتفاق خوب یعنی نتیجه خوب و رضایت بخش ، نتیجه عالی دوباره حس تو عالی می شود و بهتر کار می کنی و بهتر نتیجه میگیری و می افتی تو چرخه . با یک ایمان قوی می افتی تو دریای ثروت ، ان وقت أست که لبخند خدا را می بینی ، رضایت خدا را می بیتی چون به خدا نزدیک شدی ، خدا خوشحال میشه که ایمان و اعتماد به قدرت خود ش با باور اینکه می شود رها کردی و سپردی به خودش و رسیدی به انچه که باید می رسیدی . به لبخند و رضایت خدا.
مدتها از خدا خواستم ایده کار ی عالی که مستقل از زمان و مکان باشد به من بدهد ، خیلی وقت پیش کلمه اب در خواب گفته شد ولی اصلا نمی دانستم که با این کلمه چه کاری می شود انجام داد بعد از کلی زمان تازه ایده ان را پیدا کردم ، مرحله به مرحله ، واقعا چه زیبا گفت استاد ؛ که زندگی بازی أست که باید قوانین ان را یاد بگیریم وقتی بازیگر حرفه ای این بازی شدیم فقط لذت و برد و برد أست . من هم ایده را گرفتم و قدم اول را برداشتم
و بقیه را به خدا سپردم تا مرحله به مرحله به من بگوید ، به الله یکتا گفتم هزاران هزار نفر در سایت را هدایت کردی به ان منبع بی حساب ثروت باید من را هم هدایت کنی به همان منبع ، از تو بیحساب می خواهم . به قول دوستی بوی پول را حس می کنم ، حضور خدا را حس می کنم و ارامش و یفیق دارم که می شود .
خدایا به بزرگی و عظمت تو شکر ، به این قوانین بدون تغییرت شد، به وجود بندگان موحدت شکر ، خدایا دستان ما را بگیر و لحظه ای ما را به حال خود وا مگذار که بدون تو دو تاریکی هستیم .
خدایا خیر و ثروت و شادی را به استاد و تمام اعضاء این سایت عطا کن
روز 30 از سفرنامه
خوشحالم که 30روز را درکنار شما دوستان گذراندم و هر روز روی خودم کار کردم روی باورهایم کار کردم .از شدت انرزی و ذوقی که دارم اشتباه تایپ میکنم خخخخخخ
این جلسه که اخرین جلسه از فصل اول بود په زیبا تمام شد هر چند که هر زوز این سفرنامه درست کنار هم چیده شده بود همین جا سپاس گذار از مریم عزیز هستم که فای ها را درست پشت هم گذاشته بود و هر فایل خود در بهترین و مناسب ترین روز بود .روز اول که درباره عزت نفس بود و بهترین بود و روز اخر در باره باورهای صاحبان کسب و کارهای موفق هست
همیشه سوالم همین بود جرا بعضی افراد در یک شغل یکسان درامدهای متفاوت دارد وگاهی همان عوامل می امد به ذهنم که خوش شانسه
مغازه اش جای خوبه
طرف سر و زبون داره
لباس خوب می پوشه
زیاد کا رمیکنه
و چه اشتباه فکر کردم
چند روزی است در محیط جدیدی مشغول به کار هستم شغلم را عوض نکرده فقط محیط را تغییر دادم و در این چند روز متوجه شدم صاحب مجموعه چه باورهای زیبایی در باره ثروت دارد و خب درامد خوب هم دارد و این طرز فکر در زهن من هم کم کم داره تاثیر میذاره البته که از زمانی کخ روی خودم کار کردم این تاثیرات بوده و الان به صورت عملی هم دارم میبینم
چند روز پیش به ابن خانم (صاحب مجموعه )گفتم چه خوب میشه ادم چند تا مشتری پولدار داشته باشه کخ سریع گفت یکم نه همه مشتری ها پولدار باشن چه نهیبی به من خورد که وای چه محدود فکر میکنم و خدارو شکر کردم که با سایت اشنا شدم و بعد باعث شد به فکر این بیفتم محیط کار م رو عوض کنم و بعد بااین خانم اشنا شدم البته بگم من این خانم رو قبلا می شناختم ولی در مدارش نبودم که باهاش همکاری کنم همه این ها از زمانی شروع شد که من مجبور شدم سرکار نروم به خاطر کسالت و بهد بیماری ام خوب شد و هر روز ایده های جدید به ذهنم می رسید تا اینمه استاد در فایل درامد 3برابری در سال گفتن که در همین شغل فعلی به درامد 3برابر برسیم و این ایده رسید که محیط کارم رو عوض کنم و هر روز مشتری هان داره بیشتر میشه و من هر روز بیشتر مشتری می خواهم
دوست دارم اخر ما 30تا مشتری داشته باشم و همشون ار من خرید کنن و بدون اینکه من کار بیشتر کنم خدا از طریق هزاران دستی که داره این خواسته من رو محقق میکند چون مشتری زیاده چون ثروت زیاده چون ماشین های زیادی وجود داره کخ همشون به خدمات من نیاز دارن و من بهترینن قیمت و بهترین خدمات را ارائه می کنم
خدایا شکرت بابت این تغییر دیدگاهی کخ در من ایجاد شده و هر روز بهتر و بهتر هم می شود.
سلام
روز سی ام
24 مارس
“عامل ثروتمند شدن این افراد، هیچ ارتباطی به کارهایی که انجام میدهند ندارد، بلکه دلیل موفقیت‌های این افراد در باورهایی است که در خودشان ایجاد کرده‌اند”
من این جمله رو زندگی کردم استاد. من چندین سال بیشتر اوقات روز رو به حالت دارزکش، با گوشیم مشغول بودم. تا از سال 98 که با خدا آشنا شدم. بازهم به همون حالت درازکش با گوشیم مشغول بودم. ولی اینبار بجای چرخیدن تو تلگرام و اینستاگرام و چت کردن و غر زدن، روی باورهام کار میکردم و جمله های مثبت میساختم، آینده محبوبمو تصور میکردم و شکر گزار بودم . که نتیجه اش شده بود ورود میلیونی پول به حسابم حتی بی آنکه از جام تکون بخورم.
من اینو یبار زندگی کردم، بازم میخام هزار برابرشو تجربه کنم.
رابطه‌ی مستقیمی میان راهکارها و واکنش‌های تو برای تحقق یک خواسته و «باورهایت»، وجود دارد. زیرا باورهای تو اول در رفتارت، ایده‌هایت، راهکارهایت و عملکردت خود را نشان میدهند، سپس به شکل اتفاق، وارد تجربه زندگی‌ات می‌شوند.
از طریق این مقایسه ساده، می‌توانی ترمزهای ذهنی را پیدا و مچ ذهنت را بگیری.
بلاخره این سفر سی روزه رو بعد از صد روز تموم کردم. و باید هزاران روزم گوش بدم به فایلها و بهشون عمل کنم.
خدا حواسش هست.
به الله هدایتگر
روزشمار تحول زندگی من روز 30
خدایاشکرت 30 روز گذشت و من روی باورهای خودم کار کردم و هرروز به آنچه که شنیدم عمل کردم و ذهنم را مشغول این آگاهی ها کردم.
خدایی که به من همه چیز داده{چهره ی زیبا/روابط خوب/اندام های سالم/اخلاق خوب/صبور بودن و …}
خدایی که خون را ازقلب من به اعضای بدنم پمپاژ میکند همان خداوند ثروت را هم به من میدهد.
همان خداوند پول را به من میرساند/همان خداوند مرا هدایت میکند به مسیر ثروت.
تحقیق هایی انجام دادم بین افرادی که میشناختم که از نظر مالی موفق هستند و نسبت به آگاهی هایی که الان دارم در بین حرف هایشان به نکاتی برخوردم که وجه مشترک داشتند /در بعضی مواقع افرادی را میدیدم ولی وجه مشترکی بین دیگر افراد نبود.
دو مغازه خشکبار فروشی کنار یکدیگر هستند.یکی قدیمی با فروش بسیار بالا و دیگری تازه کار با فروش بسیار کم.
سوپرمارکتی که تازه شروع کرده فروش بسیار بالایی دارد نسبت سوپر مارکتی که خیلی قدیمی است.
دو فست فود چسبیده به هم یکی خیلی به کیفیت و بهداشت اهمیت میدهد با فروش کم و دیگری کم تر اهمیت میدهد و فروش بسیار بالایی دارد.
من فکر میکردم طرز رفتار و اخلاق خیلی مهم است ولی دیدم قصابی را که خیلی سرش شلوغ است و همیشه بد اخلاق است و حوصله ندارد در عوض دیدم عمده فروش پروتین را که خیلی خوش اخلاق است و فروش بسیار بسیار بالایی دارد.
افراد ثروتمندی را دیدم که چند برادر و پدر بودند و موفق بودند و افرادی را دیدم تنها هستند و موفق هستند.
افرادی را دیدم کارمند هستند و موفق هستند افرادی را دیدم شغل آزاد با درآمد بالا دارند و موفقیت مالی ندارند.
افراد مذهبی را دیدم که جای مهر بر پیشانی دارند و موفق هستند و کسانی را دیدم که امام و پیامبر را قبول ندارند و فوش میدهند آنها هم موفق هستند.
من از سن 17 سالگی خیلی خیلی سعی داشتم ثروتنمد شوم و خیلی کارهایی را انجام دادم.
بیشتر کار فیزیکی انجام دادم.
دوشغله بودن را انتخاب کردم.
سعی در خرج نکردن پول داشتم.
همیشه دنبال راهی بودم که هزینه های زندگی ام را کم و کم تر کنم از طرق های مختلف.
پس از تلاش های بیهوده ای که انجام شد و نتیجه ای نداشت من شکست خوردم /تسلیم شدم و به این باور رسیدم هر کسی نمیتواند ثروتمند شود تا اینکه با استاد آشنا شدم.
طبق معرفی استاد از بسته روانشناسی ثروت1 من به این نتیجه رسیدم ثروت یک فرکانس خاصی است و در مداری به ما داده میشود.این بسته حاصل تجربیات/تحقیقات و آزمون و خطاهایی است که فقط آن مواردی را دارد که تاثیر انگیز است و در واقع شاخ و برگ یک درخت تنومند را کنار گذاشته و به ریشه های اصلی و کارا میرسیم.
به نام خداوند مهربان هدایتگر
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته دوستان هم فرکانس صمیمی
«30 پایان فصل اول سفرنامه »
صاحبان کسب کارهای موفق چی باورهای دارند …
از این که به تعهدم موندم این باور که میشه هر لحظه شرایط زندگی مون تغییر داد و این هرروز یک آگاهی جدید و تکامل تی کردن و الان خیلی بهتر قوانین الهی رو درک میکنم و راهی ثروتمند شد رو . استاد خیلی خوب در این فایل باور های ثروت و کسب کار رو زد که هیچ کی به این اندازه فکرش نکرد بود . و فرمول ثروتمند شدن رو یاد میده که هر کسب کاری داشته باشی به یک اندازه برای ثروتمند شدن هست و از ضرر های جلوگیری میکنه و کار های درست توجه میکنم الان از 2,3 ماه قبل خیلی بهتر شدم و درک میکنم این خیلی میتونم بهتر باشه فقط این راه رو ادامه بدم راه توحیدی رو ..اون وقت به همه چی میرسم …
آسان ترین کار در جهان ثروتمند شدنه و ثروتمند شدن معنویی ترین کاری هست به ثروت رسیدن به جهان کمک میکنم و ثروت فقط پول نیست آرامش، سلامتی، احساس خوب این همه خودش ثروت هست که ما داریم خدایا شکر میکنم که منو هدایت کرد به راه درست و منم باید راه درست رو ادامه بودم و راست شو بگم سعی کنم دورغ نگم هر چی باشه همیشه راستش بگم و صادق باشم با هر کی و با این کارم احساس قدرت میکنم مثل خداوند که قدرتمندترین هست و این توحید که به ما آموختی دستای از دستانی خداوند شدی استاد عزیزم ممنونم بابت راهنمایی و توحیدی فقط و فقط باور باور هام رو درست کنم
خدا و جهان همون جوری میشه که تو باور داری و سختی کار کردن و پول درآمد سخته این باور هست باید با تغییر باور شرایط و زندگی تغییر میکنه و مثل هایی خیلی خیلی زیاد دوستان در این فایل کامنت نوشتین که لذت بردم و خوشحالم که خداوند رو بهتر و بهتر میشناسم خدایی که در قرآن و استاد عزیزم داره .
خدایا سپاسگزارم بابت این باران ثروت فراوان
در پناه رب العالمین
به نام خدای مهربان و روزی رسان
سلام و احترام
روز 30/ صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟
خدا رو سپاسگزارم که تونستم فصل اول سفرنامه رو به اتمام برسونم و خدا رو شکر تونستم اینقدر متعهد باشم که هر روز از خودم رد پا به جا بذارم.. حتی بعضی روزا خیلی سخت بود برام کامنت گذاشتن ولی هر جوری شد به تعهدم عمل کردم و کامنته رو نوشتم.. خدا رو شکرت که کمکم کردی و هدایتگرم بودی
در مورد این قسمت باید بگم که من همیشه فکز میکردم ادم های ثروتمند خیلی منضبط و کم خواب و بسیار فعال و پر کار هستن و فقط با کار زیاد و تلاش شبانه روزی میشه ثروتمند شد..به خاطر همین تفکره ،، خیلی با خودم بد رفتاری میکردم و اگر یه روز زیاد میخوابیدم به شدت خودم رو تخطئه میکردم !!! یعنی با خودم راحت نبودم !! با رفتارهام راحت نبودم !!! و در واقع خودم رو همینجوری که هستم دوست ندارم ..
همیشه فکر میکردم ثروامند شدن نیاز به یک استعداد خاص و تحصیلات بالا داره،، ولی ما بچه های کوچیکی داریم که خیلی ثروتمندن ،، خب این بچه چه مهارت خاص و استعداد خاص و تحصیلات خاصی میتونه داشته باشه،، درصورتی که هنوز مدرسه هم نرفته !!
تا حالا دقت کردید که بچه ها چقدر راحت به خواسته هاشون میرسن ؟؟!!
ایا اون بچه مهارت خاصی داره ؟؟
ایا اون بچه تحصیلات خاصی داره ؟؟
نه نه
فقط چون بچس ذهنش پاکه ،، همین !!! ذهن پاکی داره و ترمزهای ذهنیش کمه و به همین دلیل راحت به خواسته هاش میرسه ..
پس به همین دلیل من باید بتونم مثل یک کودک باورهای قشنگ و الهی داشته باشم تا بتونم به خواسته هام به راحتی برسم !!! یکی از مهمترین باورها ،، باور احساس لیاقته !!
باور به من اینکه من لایق تجربه ی نعمت و ثزوت و روابط خوب و سلامتی ووو به راحتی هستم !!
کسی که احساس لیاقت نداره ،، فکر میکنه باید توی زندگیش سختی و زجر بکشه و باورش بر اینه که خدا اون رو افریده تا با سختی کشیدن ازمایشش کنه !!
و این باور رو من هم داشتم و احتمالا دارم که خدا من رو افریده تا با زجر کشیدن پخته و کامل بشم و ازمایس پس بدم !!
همون جمله ی مزخرف (( نابرده رنج، گنج میسر نمیشود ))
ولی واقعیت اینه که (( نابرده لذت ، گنج میسر نمی شود ))
مگ میسه با زجر کشیدن به خدا رسید ؟؟. خدایی که ماهیتش لذت و فراوانیه !!
مشکل من اینه نمیتونم توی ذهنم خدا رو به صورت ثروت بسازم !!! دلیلش احساس عدم لیاقته !!!
باور عدم لیاقت با فرد کاری میکنه که نمیتونه دنیایی زیبا و پر از ثروت و نعنت رو بزای خودش در ذهنش متصور و متجسم بشه..
کسی که اخساس لیاقت نداره از صحبت کردن راحب خواسته هاش هراس داره .. از متصور شدن یک زندگی زیبا و پر از ثزوت و نعمت هراس داره و بعد به خاطر این باوره به ثروت نمیرسه و اون رو ارتباط میده به عوامل بیرونی مثل شغل و شهر و ووو فلان
در واقع دلیل اصلی نرسیدن انسان به ثروت اینه که اون فرد به خاطر ذهنیت غلطش نسبت به خودش و توانایی هاش و وجودش و در واقع به دلیل داشتن یک تصویر ذهنی نادرست و اشتباه از خودش ،، و اینکه به خاطر این ذهنیتی که جاوی احساس عدم لیاقته نمیتونه دنیایی رو در ذهنش متصور بشه که مثلا بسیار ثروتمنده… و بعد مثلا اون رو ارتباط میده به نوع شغلش و یا نوع علایقش !!!
اصن ربطی نداره ….
به این ربط داره که من باید بتونم در ذهنم خدا رو به صورت ثروت و نعمت نقاشی کنم و متصور بشم و باید بتونم دنیایی پر از قشنگی و زیبایی در ذهنم خلق کنم !!!
این نکتشه و این دلیلشه !!
من خدا به من یه دفتر نقاشی سفید با بی نهایت برگه های سفید داده ،، من اگر احساس لیاقت داشته باشم،، توی این دفتر نقاشی فقط چیزای خوشگل میکشم ..
این دفتر نقاشی در ذهن منه !!!
در واقع من این قدرت رو دارم و این قدرت رو خدا به من داده که در ذهنم نقاشی های زیبا و قشنگ بکشم و بعد این نقاشی میره توی فضای کیهانی و اونجا واقعیت میشه !!
خب اینم از رد پای من از روز 30,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم ..
خدایا شکرت
سلام روز 30 ام از سفرنامه که روز آخر از فصل اول هم هست خدایا شکرت 30 روز تو این سفر بودم با 30 تا کامنت هر فایلی و که میدیدم خودمو متعهد کرده بودم که بعدش سریع ی کامنت بزارم و خداروشکر تونستم این کارو انجام بدم ینی دیدن این فایل های سفرنامه تبدیل شد به یک عادت در من که هر روز تحت هر شرایطی باید دنبالش میکردم و کامنت میزاشتم خدایا شکرت،توی این 30 روز پستی و بلندی ها بود اما باعث نشد که من از دنبال کردن سفر دست بکشم و فایل نبینم و کامنت نزارم حالا من ی نتیجه خیلی بزرگی و برای خودم رقم زدم 30 روز و 30 کامنت به خودم نشون دادم که اگر بخوام کاری و انجام بدم میتونم به خودم نشون دادم که اگه بخوام میتونم متعهد باشم اگه بخوام میتونم بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم ،واقعا الان حس خیلی خوبی دارم که حداقلش ی نتیجه ای تو دستم دارم شاید از دید بقیه کوچیک اما از دید من بزرگ ،حداقل الان میتونم به خودم بگم دمت گرم حداقل ی تعهد و عملی کردی دمت گرم تونستی 1 ماه رو حرف و تعهدت وایسی دمت گرم ی ماه سفر و دنبال کردی و ولش نکردی دمت گرم روز اول گفتی من توی تعهد خیلی مشکل دارم ولی الان تونستی ی کاریو با تعهد بالا انجام بدی .واقعا روز اول مشکل من این بود که ی مدت فایل میدیدم ی مدت نه و مثل ی موج بالا پایین داشتم اما الان حداقل تونستم توی این 30 روز ی روند ثابتی و داشته باشم درسته کوچیک اما متدوام درسته قدم های خیلی کوچیکی برداشتم اما ادامه دادم استمرار داشتم .استمرار مشکلی که تو روز اول هم بهش اشاره کردم اما الان تو روز 30 میتونم بگم من در دیدن فایل های سفرنامه استمرار داشتم و به خودم تبریک بگم و از این نتیجه برای ساختن اعتماد به نفسم استفاده کنم به خودم تعهد های بیشتری بدم و استمرار بیشتری و از خودم نشون بدم .در روز 30 ام خدا منو سوپرایز کرد و برام از جایی که فکرشو نمیکردم هدیه و کادو فرستاد خدایا شکرت .الان به خودم میتونم بگم ببین تو همونی که 30 روز 30 تا کامنت گزاشتی پس میتونی کارای بزرگ تری هم کنی پس میتونی متعهد تر باشی پس میتونی استمرار داشته باشی .خدایا شکرت بابت این سفرنامه به من واقعا کمک کرد و توصیه میکنم دوستان حتما شروعش کنند و خودشون متعهد کنن هر روز ی فایل و ببین و کامنت براش بزارن تحت هر شرایطی این سفرنامه میتونه تو داشتن استمرار بهتون کمک کنه و شمارو متعهد کنه .استاد عزیز ممنونم از شما بابت این سفرنامه که به من نشون داد میتونم یک انسان متعهد و با استمرار باشم چیزی که تو روز اول واقعا آزارم میداد.
حالا باید برم دنبال فصل دوم و تعهد های بیشتر و من باید خودمو بیشتر به چالش بکشم و تعهد های جدیدی و برای خودم قرار بدم …
سلام استاد عزیزم امروز آخرین برگ‌از روزشمار تحول من فصل اول هست و‌من‌وقتی که به روزای قبل نگاه میکنم نسب به ماه قبل خیلی زیاد رشد روحی و ذهنی خودم رو درک میکنم از چیزهای کوچیک مثه آشنایی با انسان های مثبت تر مهربون تر ، تجربه ی شادی های کوچک اما جذاب که قبلا ازشون لذت نمیبردم ، احساس آرامش و ارتباط خیلی بهتر با خدای خودم احساس امید و شادی بیشتر و تلاش موثر تر، ارتباط بهتر با خانواده و ایجاد حس بهتری نسبت به خودم ،فقط در مورد مسئله مالی خیلی تغییر مشهودی نکردم اما خب بیام از این زاویه نگاه کنم که هزینه هام برای امور منفی از بین رفته ، پولی که در میارم با برکت شده و احساس خیلی بهتری دارم هنگام خرج کردن ینی ترسامو نگرانیام خیلی کمتر شده و من به نظرم تمام اینها تغییرات خیلی با شکوهی و خارق العاده ای هست و خدارو برای تک تک اینها میلیون ها بار هر ثانیه شاکرم .و از شما استاد جانم و خانوم‌مریم جانم ثانیه به ثانیه به خاطر لطف مهربونی و قلب بزرگتون که این آگاهی ها رو در اختیار ما قرار میدید ثانیه به ثانیه از اعماق وجودم با همه حس و قلبم سپاس گزارم
میدونم که روزهای طلایی روزهایی که برام پر از الماس هست منتظرم هستند که من انتخابشون کنم و وارد مدارشون بشم میدونم که اون روزها به زودی میرسند با تغییر باورهام ..
ان شاءالله …
برای همه آرزوی سلامتی ، آرامش، عشق، و ثروت مادی و معنوی در دنیا و آخرت دارم .
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
سلام به همه ی همسفر های خوبم
خیلییی خوشحالم این بخش از سفر نامه رو به پایان رسوندم و از خدای مهربونم سپاسگزارم .
ایمان ایمان ایمان باعث به وجود امدن نتایج میشه من یه جمله از اقای علی جوان در سایت خوندم که خیلی بهم کمک کرد (باور کردن استاد سکوی پرتاب شماست )وقتی تازه با استاد اشنا شده بودم به حرفاشون اعتماد نکردم و رفتم خودم تحقیق کردم و قران و مطالعه کردم و ریشه کلماتو در اوردم مفاهیمو جستجو کردم و کلی کتاب خوندم که این باعث شد ایمانم صد برابر بشه و عمل کنم و کلی نتیجه عالی بگیرم ولی بعدش رها کردم و گفتم دیگه من همه چیو یاد گرفتم و دوباره همه چی مثل قبل شد وقتی به الانم فکر میکنم با اینکه بار ها بار ها فایل های استاد گوش دادم ولی هنوز ته ذهنم میگه شاید این بار جواب نداد می خوام بگم علاوه بر گوش دادن فایل ها خودمون هم باید دنبال حقیقت باشیم و تحقیق کنیم و الگو پیدا کنیم و دنبال عوامل موفقیت افراد و پیدا کردن نشونه های قانون باشیم یادمه در یکی از فایل ها استاد میگفت من به اندازه که ایمان دارم الان روزه باور دارم قانون جواب میده ،وقتی ایمان قوی داشته باشی خیلی بهتر می تونی عمل کنی
نکته دوم :عوامل بیرونی در موفقیت کسب و کار تاثیر چندانی نداره مثل ساعت خواب ،نظم ،ویترین مغازه ،نوع پوشش . حتی مدرک تحصیلی …. و مهم ترین عامل برای موفقیت در همه ی جنبه های زندگی جنس باور های افراد هست .
امروز وقتی درباره ثروتمندترین ادم اشنا و فامیل خودم فکر کردم ایشون سوادشون در حد ابتدایی هست و کارخانه موفقی دارن و خونه توی بهترین نقطه تهران ….الگو ها خیلی بهمون کمک میکنن تا قانون و بهتر درک کنیم.
نکته سوم :برای تهیه محصولات استاد عجله نکنیم و نخوایم با قرض و وام بخریمشون
وقتی شرایطش به وجود نیومده به این دلیله که هنوز وقتش نشده و تکامل رو طی نکردیم اگه بخوایم با قرض بخرمیشون خوب درکشون نمیکنیم نتیجه هم نمیگیرم بعد کلی ناامید میشیم و ایمانمونو از دست میدیم.
به نام الله
با سلام
روز سی ام روزشمار من
با گوش دادن این فایل چه ترمزهایی توی ذهنم پیدا کردم. البته قبلا هم‌پی برده بودم اما انگار دوباره فراموش کرده بودم.
من توی ذهنم با تمرین زیاد دارم روی اینکه فقط فقط خدا را باور کنم . سوره حمد را باور کنم که بفهمم به خدا دارم چی میگم . تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم.
اما ذهنم دوباره وقتی چیزی از خدا می خوام و باور دارم که بهم میده نمیدونم چرا مرتب آدم های متفاوت میاد تو ذهنم که توسط فلانی بهم میرسه و یا فلانی برایم اینکار را میکنه. این ترمز منه. این همون ترمزی است برای باور عدم احساس لیاقت .
و باز هم شرک . یعنی من برای خدا تعیین میکنم از طریق چه کسی بهم میده.
ولی الان میگم خدایا من تو را باور دارم و با باور اینکه تو همه چیز به من میدی هر آنچه بخواهم . و توسط کدام دستانت دیگه به من ربط نداره . خودت هدایتم کن. و دستانت را برایم بفرست.
به قول استاد هر انچه میخواهید از خودش بخواهید با باور خود خدا با باور سیستم . همه چیز به شما داده میشود.
البته که خیلی سخته . البته که من پر از ترمز هستم. اما ارزش کار کردن روی خودم را دارم. من باید ثروتمند شوم چون معنوی ترین کار، ثروتمند شدن است. اگه وضعیت مالی من تغییر کنه همه چیز در زندگیم تغییر میکنه.
تمام انچه که من دارم با ان زندگی میکنم توسط باورهای من ساخته شده. پس نتایج گویای باورهای من است.
استاد ممنونم بخاطر این آگاهی ها. هنوز بسته ای را نخریده ام و روی فایل های رایگان شما تمرین میکنم. تا در مدار درست قرار بگیرم. تا تمرین کنم . تا زمانی که واقعا بسته ای را خریدم با تمام وجودم باور کنم و پله های ترقی را صعودی بالا برم. من مطمئنم که میتونم. چون تغییرات را در این چند ماه در خودم میبینم.
فکر کنم امروز چهار ماه باشه که با سایت شما آشنا شدم و البته که ماه های اول گیج بودم اصلا نمیدونستم چی گوش کنم. اصلا نمیدونستم شما چه کسی هستید و دوست داشتم زندگینامه شما را بفهمم.
و واقعا پله پله هدایت شدم.. و واقعا خیلی تصادفی به این روزشمارها هدایت شدم. که چقدر عالی و با برنامه دارم پیش میرم.
چقدر مریم جان قشنگ نوشته اند که ما در شهرهای مختلف زندگی نمیکنیم بلکه در مدارهای متفاوت زندگی میکنیم. در این مدارها با افراد ، اتفاقات، ایده ها و شغل ها همجنس باورهایمان احاطه شده ایم.
ممنون از متن های پر از درس شما🙏
خیلی خیلی دوستتون دارم ♥️
سپاسگزارم 🙏