«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

در این چند روزه، درذهنم مشغولِ مرور مسیری بودم که در ابتدای روندِ موفقیت آغاز کردم و آن، نقش الگوهایی بود که در ذهنم برای رسیدن به موفقیت ایجاد کرده بودم.

در زندگی اطرافیانِ من، الگوهای موفق وجود نداشت. اما در کتابهای زیادی، داستان های زندگیِ افراد موفقی را یافتم که:

توانسته بودند از هیچ، موفقیت بسازند

توانسته بودند، بدون هیچ سرمایه ای کسب و کار موفقی ایجاد نمایند

توانسته بودند، با وجود برخورد به مشکلات، همچنان مسیرشان را ادامه دهند

من بارها و بارها، روندِ موفقیت این افراد را خواندم. آنقدر که انگار آنها را می شناسم و با آنها زندگی می کنم

با هر بار خواندنِ داستان های بیشتری از افراد موفق، ذهنیتی در من ایجاد می شد، که می شود حتی از هیچ، به موفقیت هایی بزرگ رسید و بیشتر باورم می شد که اگر آنها توانسته اند، من هم می توانم

من این روند را آنقدر ادامه دادم که دیگر رسیدن به موفقیت های بزرگ، نه تنها برایم یک رویای دور از دسترس نبود، بلکه ۱۰۰% یقین داشتم که آنچه را می خواهم، بدست خواهم آورد. آنهم درست در زمانی که در واقعیتِ آن روزهای زندگی ام، کوچکترین نشانه ای از موفقیت وجود نداشت…

درصدِ بسیاری از این یقین، را همان الگوها در ذهن من ساختند… و قضیه اینجاست که وقتی ذهنِ ما می پذیرد که موضوعی امکان پذیر است، دیگر رسیدنِ ما به آن موفقیت، حتمی است.

لذا تصمیم گرفتم از شما دعوت کنم که، با کمکِ یکدیگر، کتابی مرجع در مورد الگوهای موفق، از داستان موفقیت های تان تهیه کنیم که:

توانسته اید با اجرای آگاهی های آموخته شده از فایلها و دوره های من، باورهایی ثروت آفرین و برنامه ای قدرتمندکننده در ذهنتان نصب کنید که شما را وارد مدار خواسته هایتان کند،

توانسته اید توانایی را در خود بیدار نگه دارید که حمایت و هدایت خداوند را در مسیری که برای خلق خواسته های خود می پیمایید، در وجودتان زنده نگه دارد،

توانایی ای که حساب کردن روی جریان هدایت را در عمل می آموزد تا بتوانید در لحظاتِ ناتوانی از کنترل ذهن به یادت آوری که:

اوضاع هر چقدر هم سخت باشد، قابل تغییر است، اگر بتوانم خودم را با این جریان هدایت همراه کنم و با این قانون مسلم که احساس خوب = اتفاقات خوب، هماهنگ شوم:

همه چیز تغییر می کند وقتی قادر می شویم، فکر خدا را بخوانیم. وقتی باتغییرِ نگاه مان به خود و توانایی های مان، فرکانس و مدارمان را تغییر می دهیم.

یادمان باشد که در جهانی زندگی می کنیم که همواره در حال گسترش است و همیشه مشتاقِ بیشتر بخشیدن به ماست.

یعنی هر چقدر هم موفق باشیم، باز هم می توانیم موفق تر باشیم. هر چقدر باورهای قدرتمند کننده ای در خود ساخته باشیم، باز هم می توانیم باورهای بهتری جایگزینِ آنها نماییم. زیرا جهان ما همواره به سمتِ بهتر شدن و بیشتر داشتن پیش می رود.

داستان این موفقیت ها، داستان ماندن در لبه های پیشرفت است و هر فردی در هر موقعیتی داستانِ شما را می خواند، می تواند با خود بگوید:

اگر این افراد با وجود این شرایط توانسته اند، پس من هم می توانم.

از اینکه با به اشتراک گذاشتن ارزشمند ترین تجارب زندگی تان، موجب رشد افرادِ زیادی در آینده می شوید و به گسترش جهان کمک می کنید، به شما بسیار تبریک می گوییم و تحسین تان می کنیم.

و تازه این شروع موفقیت های شماست

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    279MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی «الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش
    21MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مصطفی» در این صفحه: 3
  1. -
    مصطفی گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام به استاد عزیزم عباسمنش ( یه توضیح بدم راجع به این کامنت – این کامنت رو من قبلا منتشر کردم توی دوازده قدم الان هممیخوام کاملترش کنم و از نتایج جدیدم بگم هم این کامنت رو اینجا هم منتشر کرده باشم که کمکی باشه به دوستان )

    من دوره دوازده قدم رو شرکت کردم خیلی خیلی عالی بود و امروز اومدم نتایج خودم رو بگم که به قول بعضی دوستان هم ذکات دانشی که کسب کردم رو پرداخت کنم و هم استاد با خوندن این مطلب که شبیه معجزه تو زندگی منه جگرش حال بیاد

    اول این موضوع رو بگم که چطور با استاد آشنا شدم

    من بواسطه یکی از دوستان با استاد آشنا شدم و چون محصولات به نظرم خیلی گرون میومد از این طرف و اونطرف محصول روانشناسی ثروت عزت نفس قانون آفرینش و عشق و مودت رو گیر آوردم بدون پرداخت هزینه که امیدوارم استاد حلالم کنه

    این فایل ها رو یکسال داشتم و فقط تونستم عزت نفس رو گوش بدم و بقیه رو اصلا نتونستم و چون بهاش رو پرداخت نکرده بودم زندگی من کوچکترین تغییری نکرد

    کم کم بیخیال شدم وشروع کردم فایل های رایگان رو گوش دادن چون با گوش دادن به اونها دیگه عذاب وجدان نداشتم و تو این مدت خیلی خوش رفتار و مهربون شده بودم منی که زود عصبانی میشدم به مدت زیادی دیگه عصبانی نشده بودم دو سه ماهی گذشت و دیده من خیلی عوض شد

    تو همین ایام یه روز سر زمین فوتبال رباط پام پاره شد ( الخیر و فی ما وقع ) توی سی ثانیه اول که خیلی درد داشتم به زمین و زمون فحش میدادم بعد یهو آموزه های استاد یادم اومد و پیش خودم گفتم خدایا شکرت یه خیری تو این کار برا من هست و حالم رو کنترل کردم و آروم شدم هر کی ازم میپرسید میگفتم خدا رو شکر خوبم عالی

    دو هفته بعد من پام رو عمل کردم و به مدت ۲ ماه خونه نشین شدم و همین شد شروع پیشرفت من توی این دو ماه خیلی تمرکزم روی فایل ها بیشتر شد و وقتی که تنها ۸۰۰ هزار تومن تو کارتم داشتم دوره ۱۲ قدم رو که فکر کنم ۷۰۰ تومن بود خریدم و شروع کردم به گوش دادن اینقد معجزات زیاده نمیدونم از کدوم شروع کنم

    تمام فایل هایی رو که بدون پرداخت هزینه دستم رسیده بود رو پاک کردم و با جون و دل به قدم اول پرداختم

    کم کم از خونه اومده بودم بیرون دنبال خرید خونه بودم

    کلا ۱۴۰ تومن داشتم و یه ماشین ۲۰۶ مدل ۸۶

    اینقدر حالم خوب بود که نگو چون نشونه ها هی داشت میومد که اگه بخوام اونا رو بگم تا فردا باید تایپ کنم

    یه زمین پسند کردم قیمتش ۱۴۲ میلیون بود گفتم میخرمش اونجا باشه تا ۴-۵ سال آینده بتونم بسازمش و برا بعد از ظهر قرار گذاشتم که برم پای معامله ظهر یه بنگاه دیگه زنگ زد که یه زمین نیمه ساز دارم بیا ببین منم گفتم عصر دارم میرم یه زمین دیگه رو بخرم و با اصرار خیلی زیاد اون اومدم سر زمینی که میگفت باورم نمیشد کلا ۵۰ متر با زمینی که میخواستم بخرم فاصله داشت انگار خدا داره باهام حرف میزنه و میگه بیا این پاداشت

    قیمت زمین نیمه ساز ۱۸۵ میلیون بود و من دیدم به نفعمه که این زمین رو بخرم چون بیشتر از این حرفا میاست خرج زمین خالی بکنم تا به اینجا برسه بعلاوه ۲تا ۳ ماه زمان

    خلاصه گفتم فکرامو بکنم بهت خبر میدم با خانومم اومدم سر زمین که اونم زمین رو ببینه که یکدفعه همسایه بغلی اومد بیرون

    من خودمو معرفی کردم و گفتم میخوام زمین رو بخرم اونم بدون هیچ مقدمه ای گفت این زمین رو من ۱۳۰ میلیون برات میخرمش ( دست خدا ) منو نگو داشتم شاخ در میاوردم مگه میشه یعنی اینقد ارزون در ادامه همسایه کناری بهم گفت برو بنگاه و بگو من اینو ۱۳۰ بیشر نمیخرم

    من رفتم بنگاه و گفتم من این زمین رو ۱۳۰ تومن میخوام اگه فروشنده مایل بود به من اطلاع بدین

    نیم ساعت بعد بهم زنگ زد بیا فروشنده اوکی داده من داشتم بال در میاوردم یعنی ۵۵ میلیون تخفیف عصر رفتم بنگاه و با اصرار فروشنده که ۱۳۵ بدی من راضیم منم ۱۳۵ دادم و خریدمش اونم طی سه فقره چک که هیچ کس باورش نمیشد که همه میگفتن این زمین حتما مشکلی داره

    خلاصه تو شک افتادم که چرا اینقد ارزون چرا اینقد راحت چرا با سه تا چک و گیر دادم به صاحب زمین که بیا زمین رو به نام من بزن و جالب اینجا بدون اینکه یک ریال پول بدم سند تک برگ رو زد به نام من ( وقتی فرکانی عوض شه آدمای اطرافت عوض میشن ) خداااا چی بگم از قدرتت که کارایی میکنی ما این قد نفهمیم و ناشکر به هر کی میگفتم میگفت تو این شهر تا الان همچین معامله ای نبوده اگه هم بوده ما ندیدیم خلاصه خونه رو خریدم

    برادرم بهم زنگ زد من ۵۰ تومن پول بیکار دارم فعلا دست تو باشه و باهاش کار کن یه ماهیانه ای به من بده من دوباره گفتم خداااااا شکرت

    شروع به کامل کردن خونه کردم که به خدا قسم میخورم هر قسمتش معجزه ای رخ داده برام که واقعا طولانی میشه بگم از کابینت ها گرفته تا برق و لوله کشی همه برام کار میکردن بدون چک و من میگفتم الان پول ندارم و اونا میگفتن هر وقت داری بده

    درآمد من هم حدود ۲.۵ تا ۳ تومن بود و ماهی ۱ تومن اجاره میدادم و خونه ۱۰۰تا ۲۰۰ تومن هنوز خرج داشت اینو میگم که باور کنین از جایی میرسه که فکرشو نمیکنید

    درآمدم کم کم داشت زیاد میشد و رسید به ماهی ۶ت۷ تومن که من اصلا وقت نمیکردم جواب مشتری رو بدم اصلا باورم نمیشد و هی خدا رو شکر میکردم

    خلاصه بگم براتون با یه کسب و کار جدید بوسیله معجزه آشنا شدم که ایشالا وقتی استاد امکان گذاشتن فایل صوتی رو ایجاد کرد کامل براتون میگم چون قدرت کلام فوق العاده ای دارم ولی تایپ کردنم به اون خوبی نیست

    تو این کسب و کار درآمد من خیلی رشد کرد و تا ماهی ۶۰ میلیون هم رسید که خودم هم هنوز باورم نمیشه من کم کم دلایل این پیشرفت رو فراموش کردم و درآمدم کم شد و الان روی ماهی ۳۰ تومنه( ده برابر روزی که شروع کردم )

    خلاصه الان از توی همون خونه دارم براتون کامنت میزارم که حدود ۷۰۰-۸۰۰ میلیون قیمتشه کلی بدهی داشتم که همه رو پرداخت کردم و یکی دو تا مونده که تا آخر اردیبهشت تسویه میشه یه وام بانکی داشتم به مبلغ ۸۰ میلیون که فقط ۱۰ تومن پرداخت کنم تسویه میشه

    خدا رو شکر بدون هیچ مشکلی دوره های روانشناسی ثروت یک و عزت نفس رو هم خریدم علاوه بر تمام دوازده قدم رو که هر موقع میاد سریع میخرمش

    ماشینم عوض کردم و ماشین بهتر خریدم موبایل آیفون و …… که بخوام بگم دوباره خیلی میشه

    فقط به دوستان عزیز اینو بگم موقعی که شروع کردم به کار کردن رو خودم خوش بین ترین فرد هم هرگز فکرشو نمیکرد با اینهمه هزینه من بتونم وام بانکی ام را تسویه کنم چه برسه به خونه و ماشین و …..

    خدا رو شکر که تو این مسیرم و تشکر فراوان از استاد عزیزم که یکی یه دونه منه دوست دارم از راه دور

    توی دریم بوردم عکس شما رو گذاشتم چون یکی از آرزوهام بغل کردن شماست ایشالا در آینده ای خیلی نزدیک میام و محکم بغلتون میکنم و اشک شوق میریزم دمت گرم استاد نازنینم

    و اما ادامه داستان موفقیت های من

    بعد از خرید خونه و عوض کردن ماشینم که ۲۰۶ بود با یه پارس اتومات که اونم از یه آشنا خریدم و بدون چک با چند تا سفته که سر موعد پولش رو پرداخت کردم و الان ماشینم یه پله بهتر شده بود ( قانون تکامل رو دقت کنید )

    دوباره کارکردن رو خودم رو شروع کرده بودم و نتایج دوباره شروع شد و جوری شد درامد من به ماهی حدودا ۲۲۰ تا ۲۳۰ میلیون رسید

    یه روز در مغازه یکی از دوستام بودم یه ماشین ماکسیما تمیز اونجا بود گفت میخوای برات بخرمش گفتم چجوری من الان پولش رو ندارم ( چون تازه به درامد ۲۳۰ رسیده بودم )

    خلاصه دقیقا یادم نیست چجوری شد و دوباره بدون چک من ماشین رو خریدم مابقیش رو هم همونجوری که قرارداد کردیم پرداخت کردم و نیم ساعت بعد معامله داشتم تو خیابون باهاش لذت میبردم

    چون به ماشین خیلی علاقه دارم با خرید اون ماشین انگار خیالم راحت شده بود و دوباره از این آموزه ها دور شدم ( این یه روند تکاملیه و اکثرا گول این قضیه رو میخورن )

    و همونجوری که حدس میزنید یه سری اتفاقات افتاد و درآمد من کم شد ولی چون حذف ورودی های منفی توی من انجام شده بود مثل حذف تلویزیون و انواع کانالهای خبری دوباره درآمد روی ۱۰۰ تومن رسید و من چند ماهی تو همین وضعیت بودم

    واقعا انسان خیلی فراموشکاره و زود دلیل این موفقیتها رو فراموش میکنه و برای اینکه توی این دام نیوفتین فقط باید توی هر مرحله که به خواسته ای میرسید خواسته ای جدید که دور از دسترس شماست رو هدف قرار بدین و روند کار کردن رو خودتون رو ادامه بدین

    خلاصه پیشرفت من خیلی آهسته شد و کم کم به خواسته هام میرسیدم ولی من خیلی بیشتر میخواستم

    ماکسیما قیمتش به ۶۰۰ میلیون رسیده بود ولی بعد با یه افت مواجه شد ولی من چون درامدم بالا بود اصلا برام مهم نبود

    کم کم قصد تعویض اون رو با سوناتا yf گرفتم ( البته عاشق جنسیس هستم اونم مدل ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ که مشکل کمک ندارن ) آخرین مدل پلاک ملی که تو ایران موجوده مدل ۲۰۱۳ هستش

    بوسیله یکی از آشناهام با یه واسط آشنا شدم که توی کار ماشین بود بهش زنگ زدم و گفتم یه سوناتا ۲۰۱۱ یا ۲۰۱۲ میخوام و گفت یک مورد هست بیا با هم بریم ببینیمش

    با هم که داشتیم میرفتیم سمت ماشین طرف زنگ زد که نیستم و بازدید کنسل شد همینجور داشتیم صحبت میکردیم گفت یه جنسیس ۲۰۱۲ هم هست قیمتش بالاست اگه میخوای بریم ببینیمش الله اکبر

    من هم گفتم حتما دیدنش که ضرر نداره

    خلاصه هماهنگ کردیم و رفتیم ماشین رو دیدیم و من فردای اونروز سوار اون ماشین داشتم لذت میبردم

    این ماشین رو هم شرایطی خریدم و در این لحظه که دارم باهاتون صحبت میکنم پولش رو تسویه کردم ولی توصیه اکید دارم بهتون هیچ جیزی رو شرایطی نخرید ( توصیه من به دوستان همون حرف استاده که تا پول کامل چیزی رو ندارید نخرید با خرید اون وسیله بصورت شرایطی ترس پاس نکردن چکها و از دست دادن وسیلتون باعث میشه لذتی که باید ببرین رو نبرین )

    تک تک حرفهای استاد گنجینه ای هست که اگه رعایت کنیم زندگی به شکل باور نکردنی زیبا میشه

    شرایط کاریم جوری شد که توی هم صنف های خودم بیشترین پیشرفت رو داشتم و بودن افرادی توی شغل خودم که درآمد بالاتری نصبت به من داشتن ولی هنوز خونه از خودشون نداشتن ( این که استاد میگن باور درست بشه نشتی ها برطرف میشه همینه ) و همه تعجب از اینهمه پیشرفت من داشتن و کسی جز من دلیلش رو نمیدونست من داشتم روی خودم کار میکردم هر چند محدود ولی من داشتم کار میکردم

    شرایط جوری شد تمام اطرافیان من درآمدشون صفر شد

    صفر میگم صفر مطلق جوری بود به ۵۰۰ تومن حیرون شده بودن ولی من بصورت کاملا معجزه آسایی که بخوام توضیح بدم طولانی میشه درآمدم کمتر شد ولی تا ۴۰-۵۰ میلیون در ماه بود و این فوق العاده بود

    قبل از صفر شدن درآمد اطرافیانم من به سمتی هدایت شدم که کاری رو توی شغلم انجام دادم که باعث شد درامد من بمونه و همه صفر بشن ( معجزه پشت معجزه )

    خلاصه بگم براتون الان تو خونه خودم با ماشینی که عاشقشم با گوشی اپل روز دنیا برا خودم و خانومم و خیلی چیزهای دیگه که خریدم و مسافراتهای فوق العاده ای که رفتم نشستم و دارم به شدت روی خودم کار میکنم

    دوره روانشناسی ثروت ۳ با کشف قوانین زندگی رو تازه خریدم و دارم ازشون لذت میبرم

    دوستان تجربه خودم رو بگم انسان فراموشکاره و این روند تکاملیه ماست که باید طی بشه اصلا خودتون رو شماتت نکنید

    ولی هرچه بیشتر متعهد باشین و روی خودتون کار کنین سریعتر پیشرفت میکنید و به آرزوهایی میرسید که حتی فکرشم نمیتونید بکنید چجوری

    خواسته هام خیلی بزرگتر شدن و قصد خرید خونه تهران رو دارم و میخوام ماشن لکسوس ۵۷۰ داشته باشم و جدیدا یه الهام بهم شد و اونو انجام دادم و هدایت شدم به سمت یه کسب و کار اینترنتی

    بر اساس جلسه ۱۳ رویاهایی که رویا نیستند شروع به باور سازی راجع به اون کسب و کار کردم و مدام مطالعشون میکردم صبح و شب

    فردای اونروزی که الهام بهم شده بود در مغازه یکی از آشناهام که ربطی به محصولی که من میخواستم تولید کنم نداشت کلی از اون محصولی که قرار بود تولید کنم رو دیدم و این نشونه رو دریافت کردم و مطمِن شدم مسیرم درسته

    روی هدایت کار کردم و توی دفترم نوشتم که خدایا محتاجم به هر هدایتی که از سمت تو میاد برای پیشبرد کارم و اونو شاخ و برگ دادم

    یه مشکلی داشتم و اون بسته بندی بود که به شکل معجزه آسایی انجام شد و اینقدر بسته بندی هام قشنگ شدن که کسی که این کار رو برام انجام داده بود گفت وقتی محصولتون آماده شد حتما برای من عکس بفرستین برا تبلیغ کار خودشون

    مشکل بعدی من کارتن بود و نمیدونستم باید چکار کنم در حال پیگیری کارای پرداخت در منزل بودم که متوجه شدم نه تنها یه شرکتی پرداخت درب منزل رو انجام میده بلکه انواع سایز های کارتن رو هم داره وای خدای من

    کلی هزینه و کار از جلوم برداشته شد

    روز قبل از انتخاب عکسهای پیجم دقیقا عکس آرم برندم و نوشته زیر او IN GOD WE TRUST رو پشت تیشرت یک موتور سوار دیدم که چشمام داشت از حدقه میزد بیرون و اونو فایل صوتی کردم که هی به خودم یاداوری کنم و به خودم گفتم اگر تنها همون نوشته رو دیده بودم برای من اتمام حجت بود که توی مسیر درستم حالا که دیگه لوگو برند من هم بالای اون نوشته بود ( خدایا شکرت )

    منتظر هدایت خداوند بودم برای استارت کارم ولی هدایتی نمیومد و نمیدونستم باید چکار کنم و گفتم حتما خیریتی داره تا فردا مشخص میشه

    نمیخواستم روی ذهن خودم حساب باز کنم و بر اساس تجربیات خودم عمل کنم و دوست داشتم خدا بهم بگه و من انجام بدم

    من از خدا خواسته بودم من چجوری کار رو استارت بزنم برای معرفی پیج

    ذهنم میگفت تبلیغات ولی من گفتم اگه هم قرار باشه تبلیغ کنم خدا باید نشونه بده و من استارت میزنم

    یکی دو روز بسته های من آماده پیج هم آماده و.لی خبری از هدایت نبود یعنی بود من دریافت نمیکردم

    فردای اونروز متوجه شدم تا ده روز آینده من یه سفر کاری حتما باید برم تهران و کاملا اینو فراموش کرده بودم و اگه تبلیغ میکردم در شروع کار به مشکل بر میخوردم و نمیتونستم اجناس رو تحویل بدمو اصلا دوست نداشتم در شروع کار بدقول بشم و گفتم خدایا شکرت ندادن هدایتت هم از رو دلیل و منطقه و حسابه

    اینو بدونین یه وقتایی صبر کردن بهترین کاره (البته محدود )

    خلاصه دست نگه داشتم برم تهران و برگشتم ببینم خدا چی میگه و چکار باید بکنم

    دوستان من بعد از سه سال هدایت رو درک کردم و دارم ازش استفاده میکنم اگر فقط همین باور رو ایجاد کنید که لایق هدایتید و حتما خداوند شما رو هدایت میکنه به سمت چیزی که میخواین چیزی نیست تو این دنیا که نتونید بهش برسید

    اخرین قسمت هدایت رو بگم و رفع زحمت کنم

    یکی از دوستای سربازیم که به من گفته بود توی کار پخش همون محصول تولیدی شبیه منه و میخواستم بهش زنگ بزنم ولی فراموش کرده بودم

    به الله قسم بعد از سربازی چند بار اونم با فاصله یک ساله یا دوساله با هم تماس داشتیم و آخرین تماسم با اون یادم نیست ولی یقین دارم بالای دوساله

    دو سه روز دیگه باید برم تهران و برنامه هامو دارم اوکی میکنم که برم پریشب گوشیم زنگ خورد نگاه کردم به گوشیم یه لحظه سکته ناقص زدم همون دوستم بود یا خدا

    چه کارایی از دست خدا بر میاد که ما روی اون حساب نکردیم الله اکبر

    جواب دادم گفت گوشیم رو عوض کردم شمارت رو نداشتم و از یه دوست مشترک گرفته بود و گفت چند روزی هست به یادت بودم میخواستم زنگت بزنم

    الان بهش فکر میکنم مو به تنم سیخ میشه که ما چه قدرتهایی داریم و فراموشش کردیم ما چه حامی و هادی داریم و فراموشش کردیم و روی چه چیزهای پوچ و بی ارزشی حساب باز کردیم

    به خودم گفتم و خواهم گفت فقط روی خدا حساب باز کن ولا غیر

    ((((( فکر میکنم هدف ما از اومدن به این دنیای مادی چیزیه که ۹۹% فراموش کردن و اون اینه که ما اومدیم تو این دنیا که یاد بگیریم چطور به خداوند اعتماد کنیم فقط همین تاکید میکنم فقط همین )))))

    ما دست خودمون رو از دست کسی بیرون میکشیم و روی عقل خودمون و حرف مردم حساب باز میکنیم که میگه عشق مادر به فرزند در مقابل عشق من به شما هیچه

    خدایا مارو ببخش هزاران بار دست ما رو گرفتی ببری اونجایی که میخوایم و ما با حساب کردن روی عقل منطق و حرف مردم دست خودمون رو از تو دست تو بیرون کشیدیم و گفتیم لازم نکرده خودم میدونم چیکار باید بکنم

    و قانون دنیا اینه که خدا هرچقدر هم عاشق ما باشه به خواسته ما احترام میزاره چون میدونه ما به زور بزرگ نمیشیم ما باید خودمون بفهمیم و آگاهانه دستمون رو توی دست خدا بزاریم

    ممنون از استاد عزیز و دوست داشتنی – در آینده نزدیک میام اونجا و بغلت میکنم کلی حرف داریم با هم بزنیم

    خدا نگهدار IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 122 رای:
  2. -
    مصطفی گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام به شما دریا خانم عزیز

    ممنون از پاسخ قشنگتون به کامنت من

    اصلا نگران پایین بالا اومدن فرکانس و رفتن تو فرکانس منفی نباشید منم همیجورب بودم و هستم

    تو این شرایط به هیچ عنوان خودتون رو شماتت نکنید که به عزت نفستون ضربه میزنه

    وقتی روی خودتون کار میکنید گهگاهی ذهن چموشی میکنه و از این آگاهی ها فاصله میگیره و این روند تکاملی و طبیعیه همه است .

    انسانهایی موفق میشن که هر بار که بر میگردن به مسیر درست با قدرت بیشتری مسیر رو ادامه میدن و هر چند که دوباره هم این اتفاق میوفته و از مسیر دور میشین ولی دفعه بعدش دوباره قویتر ادامه میدین و بالاخره به اون چیزی که میخواین میرسین

    آرزوی موفقیت دارم برای شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مصطفی گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام به شما دوست عزیز و گرامی

    دوست عزیز من اول از کتاب ها و فایل های رایگان شروع کردم

    بعد دوره ها رو شروع کردم

    اصلا نمیتونم دوره خاصی رو پیشنهاد بدم به این دلیل که تمام دوره ها در کل یه چیزی رو میگن قانون یکیه فقط جزئیات فرق میکنه

    معجزه دوره ها در اینه که دوره با اینکه خیلی به هم شبیهن ولی با اینحال با هم فرق میکنن

    من از درآمد ۳-۴ تومن در ماه به این درآمد رسیدم که در دفترم نوشته بودم رویام اینه به درآمد ۲۰ تومن در ماه برسم که به ده برابرش رسیدم ولی متاسفانه به دلیل گوش نکردن به حرفای استاد الان درآمدم بین ۷۰ تا ۱۰۰ هستش اینقد طبیعی به این اعداد میرسید که فراموش میکنید چی شد که به اینجا رسیدید و کارکردن روی خودتون رو رها میکنید و میشید مثل من و دوباره شروع میکنید

    یه موضوعی رو بگم باورتون قوی بشه موقعی که میخواستم اولین ماشین خارجی خودم رو بخرم یه پولی دستم رسید که خداشاهده هیچ ربطی به اون کاری که میکردم نداشت

    اونموقع درآمد من تقریبا ماهی ۲۰ تومن بود ماشین رو خریدم

    بعد یه معامله زمین جور شد که خریدار دو ماه بود دنبال زمین بود و کسی نتونسته بود براش زمین دلخواهش رو جور کنه

    اون منطقه ای هم که زمین میخواست تمام بنگاه ها رو گشته بود و از هر کی میشماخت پرسیده بود

    وقتی این موضوع رو به من گفت حدودا سه چهار روز فکر کنم دنبال این قضیه بودم و بطور معجزه آسایی معامله زمین جور شد و ۸۰ میلیون از اون معامله به من رسید این در صورتی بود که کار من یه چیز دیگه بود ولی این معامله جور شد

    کار خاص اصلا مطرح نیست

    ببینید با چی حال میکنید برید سراغ همون

    البته با درست کردن باورها و ایمان ایمان و ایمان

    ایمان قدرتیه که هر نقطه ضعفی هم داشته باشید میپوشونه

    چند تا از دوستان رو دیدم که از من نتیجه های بیشتری گرفتن وقتی صحبت کردم باهاشون متوجه شدم من از اونها قانون رو خیلی بهتر بلدم دانسته های اونها اگه کلاس پنجم بود دانسته های من دوران دکترای دانشگاه بود حرفهاشون حرفهای ابتدایی استاد بود ولی نتیجه های اونها بیشتر بود

    ریزتر که شدم متوجه شدم تفاوت اساسی در ایمان بیشتر اونها به خداست

    کارایی که اونا کردن من جرات انجامش رو نداشتم یا بهتر بگم ایمان انجامش رو نداشتم

    پس همه چی برمیگرده به میزان ایمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: