در این چند روزه، درذهنم مشغولِ مرور مسیری بودم که در ابتدای روندِ موفقیت آغاز کردم و آن، نقش الگوهایی بود که در ذهنم برای رسیدن به موفقیت ایجاد کرده بودم.
در زندگی اطرافیانِ من، الگوهای موفق وجود نداشت. اما در کتابهای زیادی، داستان های زندگیِ افراد موفقی را یافتم که:
توانسته بودند از هیچ، موفقیت بسازند
توانسته بودند، بدون هیچ سرمایه ای کسب و کار موفقی ایجاد نمایند
توانسته بودند، با وجود برخورد به مشکلات، همچنان مسیرشان را ادامه دهند
من بارها و بارها، روندِ موفقیت این افراد را خواندم. آنقدر که انگار آنها را می شناسم و با آنها زندگی می کنم
با هر بار خواندنِ داستان های بیشتری از افراد موفق، ذهنیتی در من ایجاد می شد، که می شود حتی از هیچ، به موفقیت هایی بزرگ رسید و بیشتر باورم می شد که اگر آنها توانسته اند، من هم می توانم
من این روند را آنقدر ادامه دادم که دیگر رسیدن به موفقیت های بزرگ، نه تنها برایم یک رویای دور از دسترس نبود، بلکه ۱۰۰% یقین داشتم که آنچه را می خواهم، بدست خواهم آورد. آنهم درست در زمانی که در واقعیتِ آن روزهای زندگی ام، کوچکترین نشانه ای از موفقیت وجود نداشت…
درصدِ بسیاری از این یقین، را همان الگوها در ذهن من ساختند… و قضیه اینجاست که وقتی ذهنِ ما می پذیرد که موضوعی امکان پذیر است، دیگر رسیدنِ ما به آن موفقیت، حتمی است.
لذا تصمیم گرفتم از شما دعوت کنم که، با کمکِ یکدیگر، کتابی مرجع در مورد الگوهای موفق، از داستان موفقیت های تان تهیه کنیم که:
توانسته اید با اجرای آگاهی های آموخته شده از فایلها و دوره های من، باورهایی ثروت آفرین و برنامه ای قدرتمندکننده در ذهنتان نصب کنید که شما را وارد مدار خواسته هایتان کند،
توانسته اید توانایی را در خود بیدار نگه دارید که حمایت و هدایت خداوند را در مسیری که برای خلق خواسته های خود می پیمایید، در وجودتان زنده نگه دارد،
توانایی ای که حساب کردن روی جریان هدایت را در عمل می آموزد تا بتوانید در لحظاتِ ناتوانی از کنترل ذهن به یادت آوری که:
اوضاع هر چقدر هم سخت باشد، قابل تغییر است، اگر بتوانم خودم را با این جریان هدایت همراه کنم و با این قانون مسلم که احساس خوب = اتفاقات خوب، هماهنگ شوم:
همه چیز تغییر می کند وقتی قادر می شویم، فکر خدا را بخوانیم. وقتی باتغییرِ نگاه مان به خود و توانایی های مان، فرکانس و مدارمان را تغییر می دهیم.
یادمان باشد که در جهانی زندگی می کنیم که همواره در حال گسترش است و همیشه مشتاقِ بیشتر بخشیدن به ماست.
یعنی هر چقدر هم موفق باشیم، باز هم می توانیم موفق تر باشیم. هر چقدر باورهای قدرتمند کننده ای در خود ساخته باشیم، باز هم می توانیم باورهای بهتری جایگزینِ آنها نماییم. زیرا جهان ما همواره به سمتِ بهتر شدن و بیشتر داشتن پیش می رود.
داستان این موفقیت ها، داستان ماندن در لبه های پیشرفت است و هر فردی در هر موقعیتی داستانِ شما را می خواند، می تواند با خود بگوید:
اگر این افراد با وجود این شرایط توانسته اند، پس من هم می توانم.
از اینکه با به اشتراک گذاشتن ارزشمند ترین تجارب زندگی تان، موجب رشد افرادِ زیادی در آینده می شوید و به گسترش جهان کمک می کنید، به شما بسیار تبریک می گوییم و تحسین تان می کنیم.
و تازه این شروع موفقیت های شماست
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD279MB23 دقیقه
- فایل صوتی «الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش21MB23 دقیقه
سلام و درود
وقتی گذشته ام رو زیر و رو میکنم میبینم موفقیت های چشمگیری نداشتم که الان از اون بخوام الگو سازی کنم برای ادامه موضوعات زندگی. نمیگم هیچ موفقیتی نبوده ولی کوچیک و جزئی بودن چون من در مدارش نبودم…
ولی به جرأت میتونم شهادت بدم و اینو فریاد بزنم که بارها و بارها و بارها و بارها در مسائل ریز و درشت خداوند همواره حمایتگر من بود، لحظه ای منو تنها نذاشت، حتی اون جایی که من راهمو اشتباه میرفتم منو نجات داد، اونجایی که درخواست کمک نکردم کمکم کرد و اونقدری منو حمایت کرد که خودم پای حرفم برای خودم نموندم.
از خداوند درخواست هدایت و حمایت بیشتر میکنم.
لا معبود سواک
استاد به لطف آموزه های توحیدی شما که خداوند هادی و هدایتگر همه ماست ، من در اثر تمرینات دوره دوازده قدم روغنکاری شدن چرخ زندگیم رو دارم احساس میکنم. تو کامنتهای قبلی هم مطرح کردم که شغلم چیه، آتشنشان پالایشگاه گاز توی عسلویه. شما تجربه محیط صنعتی رو دارید ، محیط صنعتی هیچوقت کار تمومی نداره. یعنی اگه حجم پرسنل رو سه برابر کنن و شبانه روزی همه پرسنل کار کنن، بازم کار تمومی نداره… الان که دارم کامنت مینویسم زمانیه که پالایشگاه گاز تو دوره تعمیرات اساسی و مقدمات ورود به فصل سرماست. همیشه تعمیرات اساسی برای ما پر از کار و آماده باش های طولانی و طاقت فرسا بود. رب العالمین عزیزمون شاهده استاد، این سری من هر وقت شروع شیفت رفتم سر کار همکاریهای من میگن ما پدرمون در اومد فلانجا و فلانجا کار همزمان تو گرما و شرجی و اینجور و اونجور ، حجم کار بالا،حادثه داشتیم پدرمون در اومد، دائما گلایه از حجم کار سخت و زیاد، ولی شیفت من به آرامش و راحتی سپری شد. من چندبار به همکارم میگفتم خب دیشب یا امروز شیفت بدی داشتی ؟ ولی امشب یا امروز بخاطر حضور من همه چیز به آرامش و راحتی و امنیت سپری میشه . بخدا همونی که میگفتم میشد، تو شیفت من یا استندبای و کار و حادثه نداشتیم، یا خیلی خیلی کم. بقیه شبی دو سه بار میرفتن استندبای ، دو بار حادثه. من سه شب بین دو تا استندبای که میرفتم فاصله بود، یه شب زنگ حادثه خورد وقتی اعزام شدیم مشخصأ تیم عملیاتی ما رو صدا زدن بهمون گفتن شما برگردین اوضاع تحت کنترله. من حتی از ماشین پیاده نشدم. حتی شبی که من میرفتم تو سایت استندبای ، هوا هم خنکتر میشد. کارها ساده تر میشد. آدمها صمیمیتر میشدن.
بخدا قانون جواب میده. دوست عزیزی که داری این کامنت رو میخونی ، بخدا میشود، مسیر هدایت الهی راست و مستقیم و راحتترین مسیر زندگی کردن هست.
«جان جانان رب العالمین جان عزیزم ، از تو هدایت و حمایت میخوام، منو بیشتر و بیشتر به مدار توحیدی و هدایت خودت نزدیک کن، من رو بیشتر و بیشتر از جریان ابدی انرژی نعمتهای خودت متنعم کن، هدایتم کن تا در راستای گسترش نعمت و ثروت و آسایش و رفاه و صلح و امنیت به خودم و به بندگان ارزشمندت یاری برسونم، شهادت میدم که تو گفتی و قول تو حق و وعده تو راستین است «انت خیرالرازقین»«انک انت الوهاب»«وابتغوا من فضل الله، ان الله کان بکم علیما»«انتم الفقرا الی الله والله هو الغنی الحمید»«اجیب دعوه الداع اذا دعان»«لئن شکرتم لازیدنکم»«ان علینا للهدی» خدایا همه این آیات کلام و وعده توست و من به وعده تو ایمان دارم💚 »
In GOD we TRUST
سلام و درود به شما خانم حسینی
از درگاه رب العالمین برای شما درخواست شادکامی و موفقیت و ثروت و سلامتی میکنم.
قدردان کامنتتون هستم، و خدا رو شکر که کامنت من تونست مثبت واقع بشه.
همواره در پرتو هدایت الهی باشید که خداوند خودش فرمود ان علینا للهدی همانا هدایت بر عهده ماست.