«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 2

3987 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ارمان مشایخی» در این صفحه: 160
  1. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    چند مثال میخوام بزنم درباره افرادی بدون سرمایه اولیه و حتی بودن داشتن آیتم های که باید یک خانواده معمولی داشته باشن به ثروت رسیدن ..

    اینگوارد کمپراد

    دارایی: 3٫9 میلیارد دلار

    زمانی که کمپراد پسر بچه ای 7 ساله بود و حوالی 1920 میلیادی در سوئد زندگی می کرد، برای معاش خود به همسایگان کبریت می فروخت.

    سپس به فروش کارت تبریک، مداد و زیورآلات جشن کریسمس روی آورد. در 17 سالگی، کمپانی ای را پایه گذاشت که IKEA نام گرفت. 21 ساله که شد به فروش لوازم خانگی روی آورد و اینگونه شد که داستان امپراتوری IKEA آغاز شد.

    امروز، این تولید کننده در 42 کشور جهان بیش از 340 فروشگاه بزرگ دارد و سالانه درآمدی 36 میلیارد دلاری کسب می کند. نیویورکر IKEA را کمپانی طراح نامرئی زندگی خانوادگی نامید.

    در سن 88 سالگی، کمپراد همچنان میانه رو برخورد می کند و از پرواز با هر هواپیمایی جز هواپیماهای رده اقتصادی سر باز می زند.

    شهید خان

    دارایی: 4٫4 میلیارد دلار

    شهید خان، الان یکی از پولدارترین انسان های روی کره خاکی است اما زمانی که وی از پاکستان به آمریکا آمد تا در دانشگاه ایلینویز تحصیل کند مشغول به ظرف شستن برای کسب درآمد شد. اما حالا Flex-N-Gate، یکی از بزرگ ترین کمپانی های خصوصی آمریکا از آن اوست و باشگاه فولهام و یک تیم در لیگ NFL را هم مدیریت میکند

    ژان پاول دِژوریا

    دارایی: 3٫3 میلیارد دلار

    پیش از 10 سالگی، دِجوریا کارت کریسمس و روزنامه می فروخت تا از خانواده اش پشتیبانی کند. ناگهان وی به خانه هایی که کودکان فقیر در آن زندگی می کنند فرستاده شد و پیش از ملحق شدن به ارتش، زمانی را هم در گروه های کوچک سپری کرد.

    با 700 دلار قرض، دجوریا سیستم جان پاو میچل را راه اندازی کرد و خانه به خانه شامپو می فروخت در حالی که درون ماشینش زندگی می کرد. بعدها وی پاترون تکیلا را راه اندازی کرد و حالا هم در صنایع مختلف سرمایه گذری می کند.

    رالف لاورن

    دارایی: 7٫8 میلیارد دلار

    لاورن در برونکسِ نیویورک از دبیرستان فارغ التحصیل شد. اما بعدها کالج را ترک گفت تا به ارتش بپیوندد. وی در Brooks Brothers به عنوان منشی کار می کرد که از او پرسش شد آیا مردها آماده پوشیدن کراوات های بزرگ تر و براق تر هستند یا نه. سال 1967 تصمیم گرفت که به رویایش جان ببخشد و حدودا 500 هزار دلار کراوات فروخت. با سرمایه ای که جمع کرده بود سال 68، پولو را پایه گذاشت

    دل وچیو

    دارایی: 18٫4 میلیارد دلار

    دل وچیو، که لوکسوتیکا را در سال 1961 پایه گذاشت، یکی از 5 کودکی بود که به یتیم خانه فرستاده شد چرا که نامادری او توان مراقبت از آن ها را نداشت.

    در سن 23 سالگی، او فروشگاه خودش را باز کرد که بعدها با برندهایی چون ریبن (Ray-Ban) و اوکلی به بزرگ ترین تولید کننده عینک و محافظ چشم تبدیل شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    من وقتی بعضی از نظرات میخونم که میگن نتیجه نگرفتن تعجب میکنم به خدا زندگی من پر شده از اتفاقات خوب هرکی نتیجه نگرفته ایمان نداشته من دیشب ساعت 4 صبح رسیدم خونه تمرینات انجام دادم بعد خوابیدم نتیجه زندگی من معلومه دوستای خوب ..گشت گذار عالی..هرچی خواستم به لطف خدا بدست اوردم ..بچه تمرینات با تمام وجود انجام بدین غیره ممکنه که اصلا نتیجه ن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    جک ما؛ کارآفرین چینی، فاتح گنج علی‌بابا

    «باید اسمی انتخاب می‌کردیم که در عین منحصربه‌فرد بودن، برای مردم آشنا هم باشد؛ به‌علاوه تلفظ آن برای ملت‌ها با زبان‌های مختلف راحت باشد.» جک سال‌ها مدرس زبان انگلیسی بود و از این طریق با داستان علی‌بابا و چهل دزد بغداد از مجموعه‌ی هزار و یک شب آشنایی داشت. «روزی در کافه‌ای در سن فرانسیسکو نشسته بودم و به اسم شرکت فکر می‌کردم. گارسون که آمد پرسیدم: از علی‌بابا چیزی می‌دانی؟ گفت: سِسِمی باز شو و همان‌جا بود که به خودم گفتم بله این اسمی است که به دنبالش هستم. سریع به خیابان رفتم از چندین رهگذر همین سوال را کردم؛ آلمانی، هندی، ژاپنی، چینی و … همه علی‌بابا را می‌شناختند. علی‌بابا بازرگان باهوشی بود که به روستاییان کمک می‌کرد. علی‌بابا غار گنج را برای شرکت‌های کوچک و متوسط باز می‌کند!»

    ‌‌‌‌‌ ‌‌

    آن‌چه خواندید توضیحی است که «جک ما» (Jack Ma)، یکی از بنیان‌گذاران و مرد اول شرکت علی‌بابا درباره‌ی نام شرکتش داده. «ما یون» (Ma Yun) که بعدها با نام جک ما معروف شد، در سال 1964 در شهر هانگژوی چیندر خانواده‌ای با وضعیت مالی متوسط به دنیا آمد. پدر و مادرش نوازنده و نقال بودند.

    آینده‌ی او زمانی رقم خورد که رییس جمهور وقت ایالات متحده، ریچارد نیکسون، به چین سفر کرد و به انزوای این کشور در جامعه‌ی بین‌الملل خاتمه داد. بعد از آن بود که سرمایه‌ها و گردشگران غربی به چین سرازیر شدند؛ حالا که به لطف سیاست‌های درست دولت‌مردان، فضای رشد فراهم شده بود یون که اشتیاق فراوانی به یادگیری انگلیسی داشت، نه سال تمام هر روز به هتلی در حوالی شهر می‌رفت تا به‌عنوان راهنما، با گردشگران خارجی انگلیسی تمرین کند.

    لقب «جک» را هم یکی از همان خارجی‌ها به او داده. آخر سر هم آن‌قدر کنکور داد تا بالاخره بار سوم در رشته زبان انگلیسی وارد دانشگاه شد و در سال 1988 لیسانس گرفت.

    «ما» برخلاف بزرگان دره‌ی سیلیکون مانند مارک زاکربرگ،بیل گیتس و استیو جابز تحصیل در دانشگاه را برای کارآفرینی رها نکرد. او از آنجا که امکانات آمریکایی‌ها را در کشورش نداشت و نیز به واسطه‌ی طبقه‌ی اجتماعی‌اش با افراد صاحب‌نفوذ هم مرتبط نبود تنها راه‌حل را تحصیل دید. وقتی علی‌بابا را راه انداخته بود همزمان مشغول درس خواندن در رشته MBA بود تا راه و رسم تجارت را یاد بگیرد. جک ما یک محصول دانشگاهی است تا بازار.

    باور کردن این‌که این مرد در مسیر زندگی چقدر شکست خورده و با درهای بسته مواجه شده کمی دشوار است. آن‌طور که خودش در مصاحبه‌ها گفته از امتحانات مدرسه گرفته تا ورودی دانشگاه و استخدام در شرکت‌ها، او بارها و بارها رد شده ولی از پا ننشسته. حتی همین اواخر باز هم در کسب اعتماد و جمع‌آوری سرمایه از دره‌ی سیلیکون موفق نبود و کسی برای کار او ارزش قائل نشد.

    از بس که در آزمون‌های ورودی مشاغل (از KFC تا اداره‌ی پلیس) شرکت کرده و قبول نشده بود، نهایتا تصمیم گرفت به همان تدریس انگلیسی بپردازد. اما اوضاع پرداختی به معلمان در چین مانند اکثر نقاط جهان تعریفی نداشت و جکِ جوان که برای آینده برنامه‌های فراوانی داشت را راضی نمی‌کرد.

    از دانش رایانه و برنامه‌نویسی سر در نمی‌آورد ولی وقتی به آمریکا رفت و برای اولین بار از اینترنت استفاده کرد توانمندی بالقوه آن را درک کرد. خودش در جایی گفته: «وقتی شروع به جست‌وجو در وب کردم نتایج مرتبط با چین پیدا نکردم و همین مساله باعث ایجاد جرقه‌ی یک فعالیت اینترنتی برای کشورم شد.»

    دو تلاش اولش برای راه‌اندازی چنین کسب‌و‌کاری موفق نبود؛ تا این‌که بالاخره چهار سال بعد، 17 نفر از دوستانش را در منزلش جمع کرد و متقاعدشان کرد تا در ایده‌ی مرکز خرید اینترنتی او سرمایه‌گذاری کنند؛ و این‌گونه علی‌بابا شکل گرفت.

    ارتباطات مناسب حاکمیت چین با جهان باعث شد شرکت‌های نوپای چینی در معرض سرمایه‌های بین‌المللی قرار بگیرند و تیم جوان علی‌بابا به‌زودی توانست در یک مرحله، 5 و در نوبت بعد 20 میلیون دلار پول دریافت کند. نکات حائز اهمیتی در ارتباط تیم علی‌بابا با دولت چین نهفته که می‌تواند راهگشای شرکت‌های نوپا در دیگر کشورها باشد. آن‌طور که جک ما می‌گوید اوایل آن‌ها با حکومت کار می‌کردند و پروژه‌های دولتی را انجام می‌دادند؛ اما چندی که گذشت درگیر کاغذبازی‌ها و رشوه‌گیری‌های مرسوم دولتی شدند و تازه فهمیدند که برای بزرگ‌شدن این روش جواب نمی‌دهد. به قول او: «عاشق دولت باشید ولی با آن ازدواج نکنید.» این شد که وقتی دولت چین برای رفع مشکلی به تیم علی‌بابا رجوع کرد، نیاز حکومت را به‌رایگان در ازای این‌که با آن‌ها کاری نداشته باشند و مزاحم پیشرفت‌شان نشوند رفع کردند.

    گروه علی‌بابا در سال 2003 وبگاه taobao را راه انداخت تا با شعبه‌ی چین شرکت معظم eBay رقابت کند. آن‌ها تصمیم گرفتند از فروش‌های صورت‌گرفته درصدی دریافت نکنند و کلیه‌ی فرآیند را برای خرده‌فروشی‌های کوچک و متوسط به‌رایگان انجام دهند. اما خود این موضوع باعث می‌شد مجموعه، درآمدی نداشته باشد. در نهایت با استفاده از راهکارهای جانبی توانستند به سوددهی رسیده و eBay را از گردونه حذف کنند. او در مصاحبه‌ای جالب گفته اگر eBay کوسه‌ی اقیانوس است ما هم کروکدیل رود یانگ‌تسه هستیم!

    هر چه می‌گذشت «ما» بیشتر به اهمیت روابط در تجارت پی می‌برد و تلاش‌های زیادی برای رابطه‌سازی انجام داد. چندی بعد در سال 2005 توانست از طریق هم‌وطن خود و یکی از موسسان یاهو، این شرکت را مجاب کند در عوض 40 درصد از سهام علی‌بابا، 1 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند.

    روند پیشرفت علی‌بابا تحت مدیریت جک ما ادامه داشت تا در سال 2013 او سمت مدیر عاملی را ترک کرد و ریاست هیات مدیره را بر عهده گرفت. اما بزرگ‌ترین و درعین‌حال شجاعانه‌ترین حرکت مجموعه‌ی علی‌بابا، عرضه‌ی سهام این شرکت در بورس ایالات متحده بود که به یک‌باره ارزش این شرکت را تا 159 میلیارد دلار بالا برد و به تبع آن، «ما» با 25 میلیارد دلار سرمایه، ثروتمندترین مرد چین لقب گرفت. جک ما در صحبت‌هایی در همان روز می‌گوید: «امروز این پول نبود که به‌دست آوردیم. آن‌چه حاصل شد اعتماد مردم بود.»

    این‌طور که دوستان قدیمی «ما» می‌گویند، این ثروت تغییری در روحیات او به‌وجود نیاورده و حتی هنوز از خریدهای پر زرق‌و‌برق پرهیز می‌کند. جک ما کوشیده خانواده‌اش را از تیررس رسانه‌ها دور نگه دارد تا پسر و دخترش در آرامش به تحصیل بپردازند. «ما» همچنان به مطالعه درباره‌ی کونگ‌فو علاقه دارد، به مدیتیشن ادامه می‌دهد و تمرین مستمر تای‌چی را فراموش نکرده.

    جک ما مانند بسیاری از ثروتمندان دنیای فناوری امروزی، در امور خیر شرکت می‌کند و دست‌به‌خیر او در محل تولدش زبان‌زد است. در چین برای او احترام زیادی قائل‌اند و سخن‌رانی‌های عمومی‌اش با حضور هزاران نفر برگزار می‌شود. اما همه‌ی این‌ها مانع بروز شوخ‌طبعی ذاتی «ما» نشده و گاه و بی‌گاه اجراهای نمایشی او برای کارکنان شرکت همه را سر شوق می‌آورد.

    طبق گزارش مجله‌ی فوربز، تا سال 2015 سرمایه‌ی جک ما 27 میلیارد دلار برآورد شده که باعث می‌شود او ثروتمندترین مرد در چین و هجدهمین نفر از لحاظ ثروت در جهان باشد.

    این قسمت خیلی برام جالب بود????????????????????

    امروز این پول نبود که به‌دست آوردیم. آن‌چه حاصل شد اعتماد مردم بود.»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    سلام خدمت دوستان..امروز یک تجریه جالب داشتم گفتم با شما به اشتراگ بذارم امروز یکی از ثروتمندان شهرم اومد مغازه پرینتر خرید بعد به من گفت بیا راه اندازی کن راستش بخوای اسم ماشینش بلد نیستم فقط شاسی بلند بود وقتی خواست ماشین پارک کنه بهم گفت که خیلی خوش شانسه و همیشه براش جا پارک هست اسم شرکتش کوه گل بود تو کار اب معدنی بود خداشکر خیلی کار بارش گرفته داره ساختمون میسازه از وقتی سوار ماشیت شدم دارم دیونه میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    اقای خراسانی بهت تبریک میگم واقعا زندگی نامه شما عالی بود خیلی خوشحالم که جز گروهی هستم که شماها عضوش هستید زندگی شما به من اومید داد برای حرکت ????من باید ثروتمند بشم???? ترس بزارم کنار و با ایمان حرکت کنم…. به دوستان عزیز تبریک میگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    اگه کتابی از داستان زندگی واقعی افرادی که گذاشته شد تو سایت تهیه شد من حتما این کتاب میخرم این کتاب یکی بزگترین کتاب های انگیزشی میشه من حتما تهیه میکنم….ارزو سلامتی و ثروت برای همه دوستان دارم…لذت بردم از داستان ها ..مرسی از اقای عباسمنش ..????.خدایا شکرت????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ارمان مشایخی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    مرسی دوست عزیز????????????

    این بنده خدا تو کار لبنیات هم بود برو تو سایت کوه گل ببین چه افتخاراتی کسب کرده

    محمد کاظم اتابک مدیریت شرکت فرآورده‌های لبنی کوه گل به عنوان مدیر یکی از 26 شرکت موفق در ایران موفق به درفات دکترای افتخاری از Golde- state شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: