«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 25
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استادمن سیدحسین حسینی هستم ازاصفهان سال 94درسه ماهی اخر سال انقدر کسب کارم کساد شده بود که دیگر نمی توانستم چکهایم را پاس کنم دراینترنت دنبال دعا برای رونق کسب کار میگشتم که در سایت با یک نفر به نام حسین ربیعی حکاک وپژوهشگر بود ویک لوح به عنوان لوح اعظم حکاکی کرده بود برای رزق وروزی که من لوح را به مبلغ 350000تومان بایک کاسه درون ان دعا بود ویک هرز وچیزهای دیگر ودر ساعت خود چند فایل در زمینه باورها وجذب صحبت کرده بودند ودر تمال فایلهای خود می گفتند به نقل از استادم عباس منش و من به این شکل با سایت شما اشنا شدم ولی کسب کارم ضعیفتر شد تا جایی که بعد از عی350000میلیون نزول کردم وبه غیر از بدیهایم من قناد هستم وکتابهای قانون جذب معجزه سپاسگزاری ورویاهای که رویا نستند راز ثروت وهروز گوش می کردم وتمام تمرینات معجزه سپاسگزاری انجام میدادم ورفته بودم که از بانک وام بگیرم قبل از تمرینات ولی هر روز سنگی جلوی پاهام میانداختند دیگی ناامید شده بودم ومی گفتم این قانونها برای ما جواب نمی ده ولی از طرفی یکی بهم مگفت عجله نکن هر روز به شکل عمیقتری سپاسگزاری می کردم وسپاسگزاری ریشه کرده بود درون من تا اینکه یک روز صبح هنوز خواب بودم زنگ خانه به صدا درامد پدر خانم با 30000000 میلون پول از راه رسید وتمامی پولها را بدون اینکه حرفی بزنم به من داد پولها را گرفتم وتمامی نزولیها را تصفیه کردم وبه بانک رفتم ودیدم که کارمند بانک می گوید وامت درست شده برو ضامنتا بیار تا وامت بریزم به حسابت استاد باز هم متشکرم
حسین آقا درود بر شما ،به قول قرآن هرفردی به خداوند توکل کند از جایی که امید ندارد به او روزی می رسد
سلام
عالی بود
سپاسگزاری معجزه می کنه
صدات میکنم تا همه بشنون
جواب صِدام غیر پژواک نیست
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
سلام به روی ماه تک تکتون که بنده ی خوب خدا هستید و شایسته و لایق بهترین ها هستید .مطمعنم که خدا به خودش افتخار میکنه به خاطر وجود تک تک شماها .من محمدرضا فصیح هستم .21 ساله .همه چیز از سال 1392 شروع شد استاد عباس منش تازه سایت خودش را بایک قالب قدیمی ایجاد کرده بود به صورت اتفاقی و در گوگل با سرچ کلمات تا اون جایی که یادم میاد با سایت ایشون آشنا شدم
بعد دونه دونه فایل های رایگان استاد را دانلود کردم و شروع کردم به گوش کردن ،توی اون فایل از قدرت تجسم گفته بود که چگونه در ظرف کمتر از دو سال توانسته بود ویلای خودش را درشمال از کشور بخره .
من هم اولین هدفم را پکیج تند خوانی استاد عباس منش گذاشتم تا اینکه تمام شکرگذاری هام و تجسم هام جواب داد یک روزی که کاملا رها بودم ،و اصلا فراموش کرده بودم تمام پول مورد نیاز برای خرید بسته که اون موقع به صورت فیزیکی بود را خریدم و اولین آرزوی خودم را تیک زدم
همیشه ایمان داشتم به این یک روزی آدم بزرگ و تاثیر گذاری در جامعه میشم من عاشق مجری گری و سخنرانی و تقلید صدا بودم و هدف بعدی ام را مجری گری بر روی سن گذاشته بودم هر شب قبل از خواب تجسم میکردم که در روی صحنه حضور دارم و دارم برنامه اجرارمیکنم و تمام حضار من را تشویق میکنند . و همه را لبخند بر روی لبانشان میذارم ،خدارا شکر 3 ماه گذشت و من واقعا هنوز هم نمیدونم چه جوری ولی اون جوری که خدا میدونست من را به اروزم رسوند و در اردیبهشت سال 1393 بود که اولین اجرای خودم را رفتم و در کمتر از یک ماه من 30 اجرا را رفتم در آمد اون ماهم 500 هزار تومان بود یعنی رشد 10 برابری در آمدم در عرض 4 ماه خدارا شکر خیلی خوشحال بودم من اون موقع فقط 18 سالم بود یک جوون 18 ساله حالا به تمام آرزوش رسیده بود درآمد ،محبوبیت ، دوستای خوب،هم کار های خوب
شاید باورتون نشه من جاهایی اجرا میرفتم که همه ی بزرگای شهر اصفهان اونجا میرفتند وبعد از اجراها به عنوان شومن همه با هام عکس میگرفتند و درآمد 100 هزار تومان فقط برای 10 دقیقه اجرا داشتم خدا را صدهزار مرتبه شکر . و در عرض 2 سال بیش از 100 اجرا را رفتم .شده بودم مثل کیریستیانو رونالدو که در تیم رئال مادرید داره توپ میزنه و روی ابرها بودم.
در تابستان همان سال من جلسه ی 1 تا 4 قانون آفرینش استاد عباس منش را خریدم و تمام 108 آروزی خودم را نوشتم. و در کمتر از 2 سال الان خداراشکر به بیش از 80 تا از آرزوهای خودم رسیدم و آنها را تیک زدم .
بعد از گوش دادن به فایل مصاحبه ی استاد عباس منش با آقای شعبانعلی تصمیم به داشتن یک رابطه ی عاطفی خو ب گرفتم خدارا شکر واقعا عالی جواب میداد ما هر وقت که دعوامون میشد من از تکنیک نامه نوشتن و بخشش به صورت ترکیبی استفاده میکردم و خداراشکر عالی بود و و رابطه ی ما به طرز عجیبی برمیگشت و خوب میشد
بعد هم بر طبق قانون فرکانس جهان هستی ما را از هم جدا کرد ، اصلا ناراحت نبودم بلکه خیلی خوشحال بودن چون میدونستم که مهمترین رابطه من با خودم هستش. و در عرض یک سال بهترین روابط عاطفی را تجربه کردم .خداراشکر یکی از یکی بهتر بود. و الان کلا ناراحت نیستم اگر یکی از زندگیم بره چون میدونم به محض اینکه اراده بکنم و بخوام به راحتی یک رابطه ی عاطفی را برای خودم با بهترین فرد ممکن به وجود میارم خداراشکر
بعد از دیدن کلیپ های 4 گانه من درآمد شما را پیش بینی میکنم از استاد عباس منش که برای معرفی پکیج ثروت 1 ایشون بود من تصمیم گرفتم که باورهام را عوض کنم و روی خودم از نظر ثروت کار کردم و درسال 1394 در عرض کمتر از 2 ماه درآمد خودم را 2 برابر کردم
بعد با تکنیک های بینظیر آشنا شدم و همیشه دوست داشتم که کسب و کار خودم را داشته باشم و از اپلیکیشن ثروت این باور را در خودم اجرا کردم که با دانشجو بودن هم میشه پول ساخت و پول دراورد.همیشه دوست داشتم که یه سیستمی داشته باشم که نیاز به حضور فیزیکی من نداشته باشه و برای من به راحتی پول بسازه
بعد از دیدن فایل فقط روی خدا حساب باز کن ازش خواستم کمکم کنه
چون میدونستم که باید تمرکز خودم را بذارم بر روی یک کار، سریع از کار مجری گری و شومن بودن بیرون آمدم و چون به رسالت خودم پی بردم تصمیم گرفتم در سال 1395 که سخنران انگیزشی و موفقیت فردی بشم
باورتون نمیشه من از خدا خواستم و خدا 2 میلیون تومان پول تمام مایحتاج کسب و کارم را برای من به وجود آورد و الان دوماهه که به صورت رسمی کارم را در دنیای وب شروع کردم و درآمدم را هم در این حوزه 1٫5 برابر کردم و دارم روز به روز پیشرفت میکنم خداراشکر
و ابتدا خانواده با من مخالفت بود توی کار م ولی بعد از تغییر من خانوادم هم تغییر کردند و من را دارند در راه سخنرانی همراهی میکنند
خدا را ازته قلبم شکرگذارم
میبینم خودم را که یک روزی بر خواهم گشت و این متن را خواهم خوند و به چشم اندازی که دارم با اشک شوق مینگرم و میگم من همون پسری بودم که آرزو داشت بهترین سخنران انگیزشی دنیا بشه و الان 10 سال گذشته و اون پسر در سن 31 سالگی به آرزوی خودش رسیده خدایا شکرت
ممنونم از آقای عباس منش و گروه خوبش
یادگرفتم ازت که برای ثروتمند شدن به مخاطبانم و به مردم عشق بدم.عشق خالص با باور درست ،خود خدا ثروت را به زندگیم میاره
دوستون دارم خیلی زیاد به چشماتون خیلی میاد
دوستدار شما_محمدرضا فصیح
شهریور 95
آقای فصیح گرامی
پیشرفتتون عالی بوده
درود بر شما انرژی مثبت عزیز
ممنونم
آقای فصیح امیدوارم معجزه های خداوند هر روز در زندگیتان پر رنگ تر شود عالی بود
با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و تمام دوستانی که این مطلب را مطالعه میکنن.
من بهمن 93 به صورت اتفاقی در یک سایت کتاب عضو شدم.در آن زمان شرایط روحی مناسبی نداشتم و بسیار ناراحت و پریشان بودم.و به دنبال یک گمشده ای میگشتم.که اصلن نمیدونستم چیه.ولی این ناآرامی در من وجود داشت و حس بدی که به همه دنیا داشتم.خلاصه یک بار من توی گروه واتساپ یک سایت کتاب عضو شده بودم.یک بار پیامی گذاشتم که کپی پیست بود و راجب موفقیت و انرژی مثبت بود.همین کافی بود تا یک نفر از اون گروه به من پیام داد که در این زمینه تخصصی دارم یا نه.گفتم نه.این فقط یک کپی پیست بود.ایشون گفتن ما یک گروه نوپا داریم که در زمینه موفقیت و کسب ثروت و آرامش در زندگی فعالیت میکنیم.و خلاصه من رو تو اون گروه اد کردند.در اون گروه عده زیادی بودند که با فایل های استاد عباسمنش زندگیشان متحول شده بود و در اونجا از موفقیت ها و انگیزه هاشون سخن میگفتن و به سوال های همدیگه پاسخ میدادن و من وقتی این همه انرژی ,شادی,خوشحالی و تغییرات باورنکردنی را شنیدم,بسیار مصر شدم که من هم فایل های استاد را به ویژه قانون آفرینش را تهیه کنم.ولی من دانشجو بودم,و خودم هیچ درامدی نداشتم.یک ماه تمام به این موضوع فکر میکردم که چه جوری این فایل ها را بخرم.اول گفتم شاید بتونم ماهی یک.قسمت را بخرم.و فعلابا فایل های آموزشی رایگان استاد خودم را تقویت میکردم.همین فایل های رایگان کافی بود که اتفاق بزرگی برای من بیافته.
پس از یک ماه پیاپی که که خودمو به این در و اون در میزدم تا بتونم هزینه یکی از فایلهای قانون آفرینش رو تهیه کنم و مدام به در بسته برخورد میکردم,یه بار که داشتم به یکی از فایلهای رایگان گوش میدادم نظر پدرم رو جلب کرد ,و ایشون پس از شنیدن فایل تمایل داشت راجب فایل بیشتر بدونه.منهم راجب قانون آفرینش و نتایج عظیمی که سایرین از آن دریافت کرده بودند برای پدرم گفتم.و ایشون هم انقدر تحت تأثیر قرار گرفته بودند که هزینه پک آفرینش رو بهم دادند و گفتن همین امروز تهیه اش.واقعا برای منی که مدام به در بسته میخوردم,این اتفاق فوق العاده بزگی بود که یهو یک ملیون و سیصد و پنجاه هزار تومن به دست بیارم.ما اصلن شرایط مالیشو نداشتیم که من از قبل بخوام از پدرم همچین تقاضایی کنم,یا حتی تصورشم نمیکردم راغب به گوش دادن اینها بشن,ولی انگار نیروی عحیبی تو هر کلمه استاد پنهون بود.من کاری نکردم.و قانون آفرینش تو دستای من بود.این دومین موفقیت من بود.موفقیت اول که به نظرم از دومی مهمتر بود ,این بود که من تو فرکانسی قرار گرفته بودم که تونسته بودم با سایت و محصولاتش آشنا بشم.اینو شاید باور نکنید,ولی واقعا هر کسی نمیتونه قدر این محصولات رو بدونه.فقط کسایی حرف منو میفهمن که تجربشو دارن.از روزی که قانون آفرینش در پروفایل من قرا ر گرفت ,من و پدرم هر روز و حتی هر شب مسحور شده ,به سخنان استاد گوش میدادیم و تمارین رو به صورت جدی انحام میدادیم.اینقدر این محصول و نتایجی که تو اون برهه برای ما داشت ,معجزه وار بود که وقتی استاد فایل هدف گذاری آنلاین رو ارایه دادند,بلافاصله تهیه اش کردم.و حتی خرید همین محصول و دریافت هزینش هم خودش یک موفقیت بزرگ برا منی محسوب میشد که تا قبل از اون نهایت میتونستم هزینه خرید یک کتاب را
تقبل کنم .ما تمارین رو انجام میدادیم و هر لحظه احساس های بهتری رو تجربه میکردبم.روابطمون با اطرافیان بهتر شده بود.گویی آدم های اطراف جور دیگری شده بودند,ولی درواقع این ما بودیم که تغییر کرده بودیم.مولانا میگه پیش چشمت داشتی شیشه کبود,زان سبب دنیا کبودت مینمود.استاد به ما کمک کرد که این شیشه کبود و تیره رو تمیز و پاک کنیم و نوازش های دنیا هم کم کم شروع شد.معجزات ریز و درشت زیاد برام اتفاق افتاد,ولی فقط مهمتریناشو اعلام میکنم.اتفاق عجیبی برام افتاد,پس از اینکه یک ماه پیاپی به این فکر میکرثم که چه جوری هزینه خرید فایلهای قانون آفرینش را به دست بیارم,و گاهی با خودم میگفتم,هر ماه یک فایل رو تهیه میکنم.یک بار که داشتم به یکی از فایلهای رایگان گوش میدادم,پدرم هم صدای استاد رو شنید و بسیار شیفته نکات ارزنده ای که گفته شده بود,شدند و در همون زمان مبلغی به دستش رسیده بود که به من گفتن,همین امروز تمام فایل های قانون آفرینش را تهیه کن و من واقعا شگفت زده و متحیر شده بودم که چرا قبلا از پدرم درخواست نکرده بودم فایلها رو برام تهیه کنن و هم اینکه چی شده که تو این بره زمانی,این پول بهه دست پدرم رسیده بود و انگار فقط برای همین کار بود.و این از اشتیاق سوزان من بود و افزایش فرکانس من تو این مدت ,توسط فایل های رایگان استاد.پس از تهیه قانون آفرینش من و پدرم تمام مدت به این فایلها گوش میدادیم و سعی میکردیم به تمرینها عمل کنیم.تا هر چه سریعتر تغییر فرکانس بدم و بتونم مدار خودمو ارتقا بدم.توی گروهی که بودم ,اکثرا افراد فرهیخته ای عضو بودند,که در زندگیشون به نتایج دلخواه نرسیده بودند,ولی از وقتی که با سایت عباسمنش و مطالب استاد آشنا شده بودند,همگی سطح جدیدی از زندگی رو تجربه میکردند.و دچار تحول عظیمی در نگرششون به دنیا شده بودند .اون موقع کمال آرزوی من این بود که من هم بتونم به این سطح از آرامش روح و روان,روشن ضمیری,ثروت,و شادی برسم.در ابتدا برام مهم نبود که نتایج کوچک میگرفتم,بلکه این برام جالب بود که قانون داشت جواب میداد و من فقط مات و متحیر بودم.تمرینات رو انجام میدادم و اتفاقات خوب,خود به خود در زندگی و روابط من رخ میدادند.
در اینجا چند مورد که برای خودم لذت بخش تر بودند رو بازگو میکنم.هرچند که این مدت اینقدر اتفاقات ریز و درشته خوب برام افتاد که اگر بخوام همه رو تعریف کنم ,شاید به یک کتاب قطور برسه.زنگی من واقعا هرلحظه که حواسم و تمرکزم روی خوبی های دنیا بوده,نتایج شگفت انگیز دریافت کردم.و واقعا به این نتیجه رسیدم که زندگی آدم,هر لحظه میتونه معجزه باشه.هرچند بعد از یک مدت اینقدر این معجزات در زندگی من اتفاق افتاد,که دیگه به صورت بدیهیات درامدند و اصلن تعجب نمیکنم دیگه.
یکی از اولین تغییر باورهام این بود که تونستم طی مدت دو ماه دوازده کیلو وزن کم کنم و به وزن ایده آلم برسم.هرچند طی مدتی که پشت کنکوری بودم و درس میخواندم,وزنم کمی برگشت,ولی این ایمان که هر وقت اراده کنم,میتونم وزن کم کنم,در من به وجود اومده.و واقعا من بدون کوچکترین سختی و بدون تحمل گرسنگی یا و ورزش سنگین,و فقط با تغییر باورهام و یک رژیم غذایی متناسب,به راحتی تونستم وزن کم کنم.کاری که ده سال بود نمیتونستم انجامش بدم.دنیا به گونه ای شده بود که احساس میکردم همه به من توجه میکنن,هروقت میرفتم خرید,یا میخواستم چیزی تهیه کنم,میدیدم که همه دنیا دست به دست هم میدن,تا من راحت تر به خواستم برسم,و واقعا اوایل در تعجب بودم.مردم به گونه ای با من رفتار میکردند و به من کمک های عجیب غریبی میکردند,که هرگز تا قبل از اون کسی با من اینگونه برخورد نکرده بود.مثلا تابستان 94طی مراحل انجام پایان نامه ام,افراد زیادی که همه غریبه هم بودند,به من کمک هایی میکردند,مثلا برای ساخت ماکتم مه هزینه اش ششصد هزار تومام میشد ,فردی با قیمت دویست و پنجاه هزار تومان و با بهترین نحو و ابزار برام ساخت.یا یک بخش هایی از پروژم رو دوستانم به رایگان برام انجام دادن.بخش 3dکارم که فقط با درخواست کردن تونستم پروژه هشتصد هزار توانی رو فقط با صد هزار تومن با بهترین کیفیت ,یک غریبه که هرگز قبل از این نمیشناختمش برام انجام داد.و هنگام ارایه پروژه هم اینقدر شاد,و پر انرژی و مطمعن به دنیا بودم که بالاترین نمره رو بین دوستام به دست آوردم.اینقدر اعتماد به نفسم بالا رفته بود که هییت ژوری نمیتونست ازم ایرادی بگیره و خیلی راحت جلوشون حرف میزدم و از پروژم دفاع میکردم.وهنگامی که رفته بودم تا پروژم را تحویل بدم,با اینکه جای اقامت نداشتم,همه چی برام فراهم شد,هم جای خواب,هم غذا,هم وسیله رفت و آمد….و همه این ها بدون پرداخت هیچ هزینه ای برام محیا شده بو.
اوایل شهریور 94بود که پایان نامه ام را تحویل دادم.من همیشه آرزوی یک دانشگاه خوب را داشتم,و همیشه فکر میکردم دانشگاه کارشناسی ام سطح بالایی نیست و دلم میخواست در دانشگاه های ملی تهران درس بخونم,ولی همیشه این برام بعید به نظر میرسید,چون با اینکه میدونستم لیاقت و تواناییشو دارم ولی رد شدن از سد کنکور برام محال و زجر آور بود.و این حس بد به کنکور باعث شده بود از آرزوم دست بکشم و فکر ادامه تحصیل رو از سرم بیرون کنم.ولی این آرزوی نهفته همچنان با من بود,شاید به خاطر اینکه من از بچگیراه موفقیت خودم رو در ادامه تحصیل میدیم.و البته این نوع باور و اندیشه من بودیه روز که واقعا حس بدی به همه شرایطم داشتم,و دلم میخواست تغییر عظیمی رخ بده و من کنکور کارشناسی ارشد قبول بشم,شرایط زندگیم رو تغییر بدم,و فکر میکردم در شهر خودم امکانات پیشرفت برام وجود نداره و اینجا نمیشه کار کرد.و دلم واقعا میخواست ادامه تحصیل بدم. البته محال میدونستم.و .با ناراحتی و اشک خوابیدم.ولی مدام یه حسی به من میگفت,تو میدونی این تاریکی پیش از سحره,و نا امید نباش,مگه قانون تا اینحا جواب نداده,پس بازم میده.باورتون نمیشه…ششو نیم صبح پیامکی به دستم رسید از یک دوست تهرانی که ماه ها بود ازش بیخبر بودم بهم پیام داده بود مه من کلی همایش شرکت مردم.و میخوام کلاس کنکور ثبت نام کنم.چون از علاقه تو هم باخبرم.گفتم تو رو هم در جریان بزارم که همچین کلاسی با همچین شرایطی هست.از تعجب شاخ درآورده بودم,ولی میدونستم این نتیجه عمل کردن به قوانین آفرینش است.ایمان داشتم که تحول عظیمی پیش روم قرار داره طی دو هفته پس از پیام دوستم,من راهی تهران شدم,برای بررسی کلاس های کنکور.البته در شرایطی که هزینه کلاس ها بسیار برام سنگین بود
~و پدر و مادرم از جهات مختلف راضی به رفتن من نبودند.ولی جالب ترین چیزی که یادمه این بود که پدرم بهم گفت,من راضی نیستم تو بری.ولی اون صحبتای عباسمنش یادت بیاد راجب اون دختره که میخواست بره فرانسه برای ادامع تحصیل و پدرش راضی نبود,و استاد بهش گفته بود تو تمرینهایی که بهت دادم رو انحام بده,درستو بخون,چیکار به بقیه اش داری,و در کمال ناباوری پدرش تمام شرایط رفتنش رو فراهم کرده بود….کلی تو دلم خندیدم,از این همه ایمان پدرم به صحبتهای استاد و وجود قانون.پدرم گفت من راضی نیستم,ولی این دختره الگوی تو,تو اگه میتونی برو .شاید بعد از اون حرف,من این قسمت فایل رو صدها بار گوش کردم.جوری که یقین داشتم برا من هم اتفاقات فوق العاده ای می افته و همه شرایط برام محیا میشه.و این تو خونه ما به یه مثال تبدیل شده,هر وقت من به مشکلی بر میخورم بابام میخنده میگه ببین دختره چه جوری رفت فرانسه.شاید یک دلیل مهمی که من تجربم رو نوشتم این بود که دوستانی که این متن رو میخونن بدونن,کسانی قبل از اونها به خواسته هایی شبیه خواسته های خودشون رسیدند,در زمانی که در واقعیت هیچکدام از شرایط براشون محیا نبوده.ولی با ارتقا تفکر و ذهنشون و توجه روی خواستشون و عدم توجه به مسایل و مشکلاتی که واقعا سراب هستن,و وجود خارجی ندارن,و فقط در افکار ما ریشه دووندن,وفقط قفل هایی هستن که ذهن ما برای ما ساخته,رو به جلو حرکت کنیم.
خلاصه من به تهران و منزل دوستم رفتم.توی همون یک هفته اول دایی ایشون برای مدتی به خارج از کشور رفتن و خانشون که خالی بود رو به من و دوستم سپردم,یعنی یک خانه,با تمام امکانات,در یکی از بهترین مناطق تهران,و بدون هیچ هزینه ای.و من دو ماه اول رو توی این خونه بودم.که واقعا هر لحظه خداروشکر میکردم برای شرایطی
که برام فراهم شده.و خانوادم هم چون دیدن امنیت من تامینه و پیش دوستم هستم,بهم اجازه دادن با توجه به مشکلات مالی که داشتم,ولی من را راهی کلاس کردن .طی کلاس های کنکور ,باورهامو نسبت به خودم تقویت میکردم,همواره فایل های قانون آفرینش رو گوش میدادم.شاید بیش از صد بار من هر فایل رو گوش دادم تا الان.ولی هر بار مه گوش میدم انگار چیز جدیدی میشنوم.میفهمم هر دفعه با توجه به مساله ای که پیش روم قرار داره,با زاویه دید متفاوتی به گفته های استاد توجه میکنم.و را خل هر مشکلمو این طور پیدا میکنم.هر چند دیگه اسم مشکل نمیتونم روی چیزی بزارم.چون همه چی برام قابل حل شده.طی کلاس ها باور داشتم,باهوش و با استعداد هستم.باور کردم که لازم نیست زمان زیادی مطالعه کنم.باور کردم مهم نیست قبلا از کجا مدرک کارشناسی گرفتم.باور کردم نفرات اول کنکور آدمای عحیب غریبی نیستنو…باورهای زیاد دیگه ای.و رتبه کنکورم دو رقمی شد.چیزی که امروز برام کاملا عادی,بدیهی,و قابل انتظار بود,ولی شاید اگه پارسال به من میگفتن سال بعد همچین رتبه ای رو میاری,هرگز و هرگز نمیتونستم تصورش کنم.رشته من جز رشته ایی بود که آزمون عملی هم داشتن.برا آزمون مرحله دوم من هفته اول واقعا طراحیم افتضاح بود
ولی ایمان داشتم که میتونم.با نفر اول پارسال صحبت کردم.دیدم اونم پارسال در ابتدای راه نتونسته کار عالی رو همون جلسه اول انجام بده,و سطح پایینی داشته,ولی ایمان داشته,تلاش کرده,و به چیزی که حقش بوده رسیده.سعی کردم باورهاشو بکشم بیرون,و ازش نحوه کار کردنش رو پرسیدم,پرسیدم تمرکزش روی چه نکاتی بوده.و سعی کردم تا جایی که میتونم ازش الگو بگیرم.و هفته دوم و سوم,پیشرفت چشمگیری داشتم,اونقدر که شب قبل خواب میگفتم من مشکلم تو این قسمته و فردا صبح باید اینو درست طراخی کنم.و واقعا این اتفاق برام می افتاد که بدون هیچ تمرینی,و فقط با شناخت مشکلم,و توجه کردن به راه حل,و مطرح کردن خواسته ام,میدیم که صبح روز بعد ,اون کار رو به بهترین نحو ارایه میدادم,به گونه ای که مورد تشویق استادم قرار میگرفتم.و در پایان هفته سوم,وقتی آخرین روز کلاس برگزار میشد استادم بهم گفت من روی شما شرط بستم.و امیدوارم نمره خیلی بالایی بیاری.این برای من خیلی حرف بود,و ایمان من رو صد برابر کرد.و روز کنکور هم به خوبی تونستم با سوال طراحی مواجه بشم.و مطمعنم نتیجه خیلی عالی هم میگیرم.و به آرزوی دیرینم میرسم.متاسفم که نمیتونم نتیجه رو اعلام کنم,چون سازمان سنجش هنوز نتایج را اعلام نکرده و قراره تا نیمه شهریور اعلام بشه,و حتما اینحا هم اعلام میکنم,تا دوستان رو در شادی خودم شریک کنم.
فقط برای پایان این رو میگم که هر چیزی در زندگی شما ممکنه,فقط کافیه چیزیو به غنوان واقعیت زندگیتون نپذیرین,وبدونید که هر لحظه میشه دنیای بهتری برای خودتون بسازید.و این فقط به خاطر افکاری هست که شما انتخاب کردین.و احساساتی که نتیجه افکار شما هستن.پس به چیزهای خوب توجه کنین.خواسته هاتون رو دنبال کنین.الگوهای مناسبی در زندگی برا خودتون انتخاب کنید.از راهنمایی یک استاد معنوی بهره ببرین.همیشه کاری رو انجام بدین که لذت میبرین.و ایمان داشته باشین که جهان هستی هم از احساس خوب شما حمایت خواهد کرد.
یک نکته هم راجب پدرم بگم که ایشون واقعا ده ها بار بسشتر از من تمرکزش رو گذاشت روی انجام تمارین قانون آفرینش.جوری که واقعا به پشتکارش حسودیم میشه.هنوز بعد از یک سال و نیم ندیدم هندزفریش ازش حدا شده باشه .البته وقتی سن بالامیره,باورهای آدم هم محکم تر میشن.و برای تغییر اونها نیاز به تلاش بیشتری هست.وپدرم الان هفت ساله بازنشسته شدن,و طی این مدت نتونستن شغل دومی داشته باشن و البته با یک تجربه شکست خورده و ورشکستگی هم طی این مدت رو به رو شدن.ولی با انجام تمرین های هدف گذاری و قانون آفرینش به لطف خدا الان سه ماهه که مغازشونو دایر کردن.بهم گفت برای ماه اول توی دفترچم دو ملیون درامد نوشتم و به دست آوردم.ماه دوم چهار ملیون.و ماه سوم چون ماه قبل هم جواب گرفته بودم,نوشتم شش ملیون درامد ماهیانه و پنج ملیون و هفتصد و پنحاه درامدشون بود.و الان میخوان فایل ثروت را تهیه کنن.این شاید درامد زیادی نباشه برای خیلیها.ولی استارت فوق العاده ای هست برای کسی که هفت سال یک هزار تومانی هم علاوه بر حقوق بازنشستگیش ندلشت.و الان طی سه ماه و البته یک سال بمباران افکاری.که سالها جا خوش کردند در ذهن.و به ترسهای مهیب و باورهای محکمی تبدیل شدن,تونسته همچین نتیجه بزرگی رو بگیره.من طی این مدت فایل قانون آفرینش,هدف گذاری آنلاین,کتاب صوتی راهنمای درون,و کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو تهیه کردم.و به علاوه بعضی کتابهایی که استاد طی فایل هاشون معرفی میکردند.
در پایان میخوام بگم همیشه در زندگی سختی و مسایل و مشکلاتی هستند,ولی اونها اومدن تا شما خواسته هاتون رو واضح تر ببینین.تا همیشه رو به حلو حرکت کنی
.خواسته های جدید داشته باشین و جهان را رو به جلو حرکت بدین,بله ,شما,خود شما.انسان موجودیهه که خدا پس از خلقتش به خودش آفرین گفت,پس خودمونو دست کم نگیریم,و بدونیم با تغییر افکار ,باورها,و ذهنمون میتونیم به نتایجی برسیم فرای تصور.
از استاد عباسمنش و تیم همراهشون بینهایت سپاسگذارم.برای اینکه دریچه ای جدید رو رو به زندگی من گشودند.همیشه براتون سلامتی,ثروت,عشق,و شادی طلب میکنم.به امید موفقیت های روز افزون و م
برنامه های جدید شما.
آقای فصیح درود خدا بر شما و چه زیبا خداوند با شکرگزاریتان در زندگیتان معجزه ها کرد
ندا جون عالی بود موفق باشی
سلام جناب فصیح
من سرگذشتت تازه میخوانم میدانم چند سال گذشته حتماً در ارشد فارغالتحصیل شدین و وارد بازار کار شدین و به موقعیت های بیشتری در زندگیتون رسیدن خیلی خوشحالم ممنونم بخاطر اشتراک گذاشتن تجربه موفقعیت هایتون انشالا روز به روز بیشتر بشن
موفق باشید
سلام به همه عشقولی ها
بچه ها من 27 سالمه و فوق لیسانس ادبیات انگلیسی دارم. شاید دستاوردهام به نظرشما کوچیک بیاد چون به لحاظ روحی از زیر 0 شروع کردم و اینکه ما تازه 1 هفته س که بسته روانشناسی 1رو گرفتیم و اینا فقط با فایل های رایگانه. دوستون دارم و امیدوارم کمکتونه کنه:
در خانواده ای بزرگ شدم که همیشه خدا پدر و مادرم درحال جنگ بودن. همیشه تهدید طلاق رو حس میکردم. گاهی تا پای طلاق میرفتن ولی بعد دوباره بیخیال میشدن. منو دوس داشتن ولی گاهی بخاطر نفرتشون از هم دیگه هرطور میخواستن باهام حرف میزدن. یادمه 20 میگرفتم بچگی میبردم نشون بابام بدم که اخماشو وا کنم میگرف پرتش میکرد اونور میگف اینا برا من مهم نیس. مهم اینه ببینم آینده چیکاره میشی… مخت کار میکنه یا نه؟تا همین الانشم به نظرش یه آدم پخمه ام. بابام آدم تحصیلکرده ای یه . مادرم هم همینطور ولی گاهی مطمعن میشدم ازم متنفرن. من خیلی کوچیک بودم و یه خرس سفید داشتم همه حرفامو به اون میگفتم. تا اینکه 11 سالم شد بخاطر مشکل استرس و تریکوتیلومانیا باید دارو مصرف میکردم. یادمه اونموقع دکترم به پدرمادرم خیلی گوشزد کرد که رفتارشونو اصلاح کنن ولی نشد.تا 23 سالگی هرشب گریه میکردم هر شب هر شب… تا اینکه با شوهر الانم آشنا شدم. بابام خیلی راضی نبود ولی وقتی شوهرم 1 سال اصرار کرد اونم راضی شد. اون موقع ها هیچ حسی نداشتم فقط میخواستم از اون جهنم فرار کنم. یادمه وقتی فقط 2 هفته از عروسی میگذشت یهو یادم افتاد 2هفته س دیگه شبا میخوابم و گریه نمیکنم. منتها مشکلی که بود اقتصاد بود. مشکلی که بابام بهم گوشزد کرده بود ولی من به اشتباه فکر میکردم مهم نیس. برا همین یه روزتو اینترنت دنبال مطلب افزایش درامد بودم که با این سایت آشنا شدم. در آمدم هر ماه حدود 400 تومن بود چون فکر میکردم خیلی لازم نیس ولی الا 2 تومن شده خدا روشکر. ایشاللا بیشتر هم میشه
اوایل ازدواجم موضوع این بود که با وجود اینکه ما مشکل اقتصادی نداشتیم…ولی من رفاه اقتصادی سابق رو هم نداشتم. تا چند ماه اصلا داغون بودم. حس میکردم تو زندگیم حماقت کردم.. حس میکردم همه از من جلوترن.. و یا درحال پیشرفتن وفقط من پسرفت کردم. وحشتناک بود. دیگه نسبت به شوهرم هیچ حسی نداشتم چون فکر میکردم تقصیر اونه که دیگه نمیتونم برم مسافرتهایی که دوس دارم. یا ماشین مورد علاقه مو داشته باشم. نسبت به محبتهاش کور شده بودم نمیدیدم هر لحظه آرزو میکنه من خوشحال باشم.انگار نه انگار که یه موقع همدیگه رو دوس داشتیم. همون موقع با این سایت آشنا شدم
تکنیکهایی که ازشون استفاده کردم سوالات صبحگاهی بود اینطوری که هرروز نعمتهامو میشمردم. اینکه مثلا شوهرم هرروز بدنبال خوشحال کردن منه.. و اینکه من به عشقم رسیدم…و قیافه هردومون خوبه…یا امشب شام میریم بیرون.. یا اینکه دیروز فلانی بهم لیخندی یه پهنای صورتش زد.. یا هرچیز کوچیک دیگه ای
اروم آروم تصمیم گرفتم دوستای مثبت اندیش پیدا کنم و به قضیه طوری نگاه کنم که انگار یه فرصته.. با خودم گفتم اگه این مشکل رو بوجود اوردم خودم هم باید حلش کنم. گفتم اگه مثل دخترای دیگه شوهرم پولدار نیس.. پس خودم پولدار میشم. الان خیلی آروم آروم دارم پیشرفت میکنم. .فعلا درآمدم رو 4 برابر قبل کردم و برا بیشتر کردنش یه برنامه 4ماهه دارم. قراره یه طرح کاملا جدید ارائه کنم که برا صحبتهای اولیه ش رفتم با رئیسم حرف زدم. چندروز دیگه قراره برم جلسه هیات مدیره از طرحم دفاع کنم در حالیکه قبلا سایه هرکدومو میدیدم میلرزیدم از پرستیژشون.. روابطم با شوهرم حتی گرمتر از زمان دوستیمون شده و ایشون رو هم با سایت اشنا کردم. اونم اوایل مقاومت میکرد ولی الان که دیده درامد من بیشتر از درآمد خودش شده تازه هفته پیش بهم گفت چندتا از فایلهای استادو براش زاپیا کنم.
الان خوشحالم از اینکه این تضاد در زندگی من بوجود اومد چون فعلا تو فامیلمون تنها دختری هستم که این مبلغ درامد رو دارم. تازه داره بیشتر هم میشه. چه بسا اگه اینطوری ازدواج نمیکردم یه دختر خانه دار یا نهایتا کارمند با درآمد معمولی میشدم.
یه لیست از نعمتهام نوشتم. مثلا خانواده خوب. یا همسر خوب.. و یه غذای خوب و هوای خوب. همه شون نعمته که وقتی بهشون فکر میکنی سرشار از حس نشاط و سپاسگذاری میشی
من قبل ازدواجم هرگز سوار اتوبوس نشده بودم ولی بعد با خودم گفتم خب چه خوووووب این یه فرصته دوستای جدید پیدا کنم و آدمها روببینم.
من یه فولدر درست کنم تو گوشیم یه اسم موفقیتهای 95 وتقریبا هرچند شب یه بار بازش میکردم و اضافه میکردم که مثلا امروز جای فلان همکارم رفتم سر کار و فلان مبلغ رو درآوردم یا مثلا امروز فلانی بهم گفت چقد این مانتو بهت میاد… کوچکترین چیزهارو نوشتم و هر وقت دلم میگرف میرفتم میخوندمش و زیر یه دیقه وقتی هنوز به اخر لیست نرسیدم یه لبخند گنده مینشست رو صورتم. بعضی ها رو با اندکی دخل و تصرف کپی کردم این پایین:
یکی از ترسهام که گذاشتم کنار قطع رابطه با همکارم بود که همسایه مون هم هست. یکسره غیبت همکارای دیگه و فک وفامیلاشو میکرد. چندبار گفتم بهش خیلی دوستانه که ببین پشت سر ملت حرف نزن… ولی تغییر رفتار نمیداد. من کلی رو خودم کار میکردم هرروز ولی بعد که از خونه میزدم بیرون برم سر کاراجبارا باهاش هم مسیر بودم و شروع میکرد غر غر کردن و همه بافته هامو پنبه میکرد. باور اشتباهم این بود که فکر میکردم تنها راه ندیدنش عوض کردن خونه مونه. ولی یه روز جراتشو پیدت کردم بهش گفتم ببین من دیگه نمیخوام باهات هم مسیر باشم. از فردا با آژانس میرم. دیگه هم توضیح اضافی ندادم. 10 روز نگذشت. دوستای خیلی جدید و متبت بین پیدا کردم برا ناهار دعوت کردم خونه مون. معرکه بود.خییلی عالی بود. یه باور اشتباه دیگه م این بود که همیشه استرس داشتم اگه دوستام بیان خونه مون همش از دکوراسیونش ایراد بگیرن ولی امروز دیدم اصلا اینطوری نبود. خیلی خیلی هم تعریف کردن در حدی که خیلی جدی بهم میگفتن سفارش دکوراسیون قبول میکنی؟ خوشحالم که دوستای خوب پیدا کردم. اوایل باورم این بود همه دوستام به من حسادت میکنن یا همش میخوان کله پام کنن ولی الان هر لحظه میتونم 1000تا دوس خوب پیدا کنم که به هیچکدوم هم وابسته نیستم.
یه ترس دیگه م رفتن به شعبه مرکزی و مدیریت محل کارم بود که خیلی عالی غلبه کردم بهش. این ترس فقط برا من نبود. همه همکارام کلاهشونم بیفته اونجا ترجیحا اون طرفا آفتابی نمیشم. خیلی خوشحالم که امروز(5تیرماه) با رییسمون حرف زدم ????. رفتم پیشش وایسادم پیشنهادمو گفتم. گف حتما ازش وقت بگیرم. اسمم هم دوبار پرسید. اوایل موقع دیدنش دست و پام میلرزید متل بقیه.
ولی من 2تا پروپوزال نوشتم برا بهبود روند کاری. رفتم جلوی هیات مدیره ازش دفاع کردم. الانم قراره خبرم کنن. اگه قبول نکنن هم ناراحت نمیشم چون مهم غلبه به ترسم بود.
اوایل همیشه نگران فکر مردم در مورد خودم بودم در حدی که یادمه وقتی دانشگاه سر کلاس حرف میزدم از همونجا سرجام حتی برا 1دقیقه. متلا سوال استاد رو جواب میدادم زود میدویدم بعد کلاس از دوستم میپرسیدم ببین من حرف زدم چطور به نظر اومدم سر کلاس….. اون بیچاره هم همش میگف من چه میدونم….چه گیری دادی… ولی الان اصلا برام مهم نیس و هرروز همه دارن ازم تعریف میکنن. اوایل همیشه میگفتم این شهر جای من نیس. همکارام ازم متنفرن. میخوان سر به تنم نباشه ولی بعدنا با گوش کردن فایل ها شروع کردم پشت سرشون خوبی گفنم یا یه لیست از نکات متبتشون نوشتم. یواش یواش تو حوزه روابط خیلی پیشرفت کردم درحدی که الان همکارام میگن اگه یه روز نیای کسل میشیم.
خرداد. امروز ماندانا بهم گف: ” ازت خیلی خوشم میاد خیلی پر انرژی میای تو????”
.9مرداد .امروز نازی و ساناز گفتن کیمیا آخرشه. خیلی باحاله.????
13مرداد. وارد اتاق شدم سلام کردم همه پا شدن. گفت برا این سلام بایدم پا شیم
فاطمه گفت تو خیلی باحالی????
2مرداد. زهرا گف مامانم خیلی دوست داره. منم گفتم منم مامانتو دوس دارم.
همیشه از رقصیدن تو جمع مختلط میترسیدم و وحشت داشتم ولی 13به در امسال برای بار اول اینکارو کردم بدون هیچ استرسی.
کنترل زندگی . احساسمو دست خودم گرفتم. قبلا که جعفر اخم میکرد کلی کلافه میشدم ولی امروز بیتفاوت رفتم کتاب خوندم خودش حالشو خوب کرد ????
امروز 15 خرداد بود. این روزا چندتا از باورهای محدودکننده مو کشف کردم:
1. اینکه خودمو میزدم به خنگی بعد به قضیه نگاه میکردم ببینم راه حل منطقیش به اندازه کافی تابلو هست یا نه. بعد یه انتخاب غلط میکردم یا تو اون موضوع یا در حالت گسترده تر و تو موضوعات دیگه. فهمیدم باید عینک یه آدم smart رو بزنم که میتونه آینده رو پیش بینی کنه. با این نگاه به خودم میتونم IQ و eq رو در خودم افزایش بدم
2. فهمیدم نگاهم به مسائل آلوده به نگاه یه آدم بدبین و بدجنسه که قادره از هر رویداد بی معنی یه تراژدی بسازه با مهارتی که به هرکسی که بعدها تعریف میکردم اونرو وادار به فریاد و تعجب میکردم درحالیکه گاهی حتی درقلب خودم هم میدونستم موضوع اصلا اینطور نبوده. باید خودمو اصلاح کنم و ماسک یه ادم سالم، موفق، ثروتمند و پیروز رو بزنم و بعد با دیگران صحبت کنم
3. فهمیدم حالت default نگاهم به غریبه ها، آدمهای تو خیابون، اتوبوس یا هرجایی آلوده به ترس و گاهی نفرته. درحالیکه باید با همه در صلح باشم. همه رو دوست داشته باشم. خودم رو هم دوست داشته باشم. چون همه ما پاره ای از خداییم.
4.سر کار خیلی خوش میگذره.. داشتم فکر میکردم من قبلا هیچ تعریفی از خوش گذرونی نداشتم ولی الان تقریبا هروزم رو دارم ازش پر میکنم
امروز پنجشنبه. اولش ندیدم پور ایرانو، رفتم. یه لحظه یادم افتاد اونه. قبلنا اچیلماخ میکردم. ولی امروز برگشتم خیلی شیک سلام کردم. احوالپرسی کردم????
خدایا خیلی خوشحالم از این روزنه ها که نشونم میده زندگیم تمام و کمال دست خودمه.
امشب میریم مهمونی… شبی یه که مدتها آرزوشو داشتم… مطمئنم کلی خوش میگذره
دیروز با سوپروایزر کلی صمیمی حرف زدیم.منو خیلی دوس داره.. گفت مانتو سرمه ای م خیلی بهم میاد.
قرار بود اگه أضافه بر حقوقمون تا اخر ماه 800تومن در آریم مهمونی بدیم ولی 1،300 اومد دستمون????(به نظرم دلیل رسیدن به این خواسته م این بود که از وقوعش مطمئن بودم. همیشه موقع فکر کردن بهش خوشحال و پر انرژی بودم. عاشق تجسم کردنش بودم.)
امروز و دیروز 2تا درخواست کردم از دوستام و هردو با کمال میل قبول کردن. خوشحالم
تازگی ها فهمیدم موقع تاکسی سوار شدن اگه یه آقا پیشم باشه پاهامو خیلی محکم منقبض میکنم ولی الان میخوام یاد بگیرم خیلی راحت و ریلکش بشینم و اگه نزدیک شد خیلی راحت و ساده و مؤدبانه خواهش کنم اونورتر بره
امروز 6مرداد افتتاحیه شعبه جدید بود. رفتم به رییس تبریک گفتم. اینبار هم بدون لرزش.
همیشه مدرسه یا دانشگاه ارزو داشتم که 20 بشم ولی هیچوقت نمیتونستم. همیشه 19٫5 یا 19 میشدم. گاهی کتابارو 6-7 بار میخوندم ولی نمیشد. ولی این ترم سر کلاس فرانسه 100 شدم. باورم نمیکردم استرس نداشتن اینهمه تاتیر داشته باشه. خیلی خوشحالم. نمره ای که همیشه آرزو شو داشتم
کیمیا جان تغییر زاویه ی دید شما به زندگی شگفت انگیز است و به قول سهراب چشم ها را باید شست ،جور دیگر نگریست
کیمیا جون چه جالب همه چی رو انقدر ریز مینویسی خیلی کمک کنندس
منم هر روز همه اتفاقای خوبم را مینویسم حتی اگه یکی بهم یه شکلات بده
از همه دوستانی که تازه وارد هستند و برای اولین بار به این سایت تشریف فرما شده اند و در پی راهی جهت رسیدن به موفقیت هستند دعوت می کنم متن زیر را حتما مطالعه نمایند :
اگر به دنبال تله پاتی و هیبنوتیزم و … تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال دعا و چله نشینی و … هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال شادی های بیرونی و … هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال راه های عجیب و غریب و … هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال علوم عجیبه و غریبه و فال و …هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال شناخت معنویت های کاذب و … هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال شعر و شاعری و راه های رمانتیک و …هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر به دنبال انرژی درمانی و چاکراه و تله کنیزی و … هستید تا به موفقیت برسید، من در این زمینه متخصص شدم ولی به موفقیت نرسیدم !!!؟؟؟
اگر خسته شدی از اینکه آرامش نداری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه تمرکز فکر نداری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه حافظه کمی داری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه اعتماد به نفس نداری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه زندگیت تکراری و بی هدف شده و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه نمی تونی خودت آینده خودت را رقم بزنی و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه زیاد تلاش می کنی اما کمتر نتیجه می گیری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه نمی تونی خودت زندگی خودت را تعریف کنی و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه نمی تونی برای خودت هدفی را مشخص کنی و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه هیچ وقت رابطه ات با دیگران درست نمی شود و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
اگر خسته شدی از اینکه توانایی های خودت را می شناسی اما از قوانین الهی و آفرینش اطلاعی نداری و می خواهی تغییر کنی، خوب جایی اومدی. بسم الله.
چطور !!!؟؟؟
چطور !!!؟؟؟
چطور !!!؟؟؟
چطور !!!؟؟؟
روی لینک زیر کلیک کن و سرنوشتم را بخوان و بعد سرنوشت همه دوستان گلم را هم بخوان تا ببینی معجزه آموزه های استاد عباس منش را.
تا بدانی در چه سرزمین مقدسی قدم نهاده ای مکانی که تو را به آنچه که تا کنون آرزو داشته ای می رساند و اهدافت را یکی یکی محقق می کند.
فقط یک کلیک ساده همین …
abasmanesh.com
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
آقا ی جوان داستانتون خیلی زیبا بود و بیانتون شیرین
از ابراز لطف شما سپاسگزارم و خوشحالم از اینکه به دل نازنینتان نشسته.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
عالی بود دوست گرامی
موفق و پیروز باشید
سپاس از لطف شما.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام عزیز دوست داشتنی ❤️
روزهاست که با ندای قلبم میام و کامنت شما رو میخونم و خیلی ازفایل ها رو دانلود میکنم و میبینم و میبینم که بعد از خواندن دیدگاه شما اون فایل برام معنی دیگه ای پیدا کرده و بعضی فایل هارو ندیده بودم و با شوق میگم خدایاااااشکرت که خدایان کردی به آگاهی جدید اما من اومدم تا تغییر کنم اما وقتی وارد این سایت شدم همش دنبال کلمه ای فوتی فرمولی چیزی بودم که مثل یه دکمه بزنی و تغییر رخ بده به یک باره و منم چقدر دنبال دعا و جادو وفال و چاکراه و این چیزها بودم اما اینجا درک کردم که موفقیت فرمول ساده ای داره تغییر باورها و فقط کافیه من خودمو خدای خودمو بشناسم و بش اعتماد کنم اوایل وقتی کامنت دوستان رو میخوندم ویا استاد میگفتن خدا مساوی پول ویا خدا بیاد پول و خوشبختی هم میاد و یا میگفتن دنبال ثروت نباش دنبال آگاهی باش دنبال خدا باش من خندم میگرفت میگفتم مگه خدا جدا از پول نیست ؟مگن خدا جدا از موفقیت نیست ؟خدذ چه ربطی داره آنقدر که خدارو محدود کرده بودم و آنقدر که باورهای ایراد داری داشتم راجب خدا اما هرچه گذشت دیدم من عاشقتر شدم آور دنبال پول بودمو خوشبختی اما امروز میگم خدا کن باشه همه چی در دسترسه چون برای خدا همه چی در دسترسه پس منم اگر خودمو و روح خدایی خودمو بشناسم همه چی به اراده من موجود میشه و دیگه دغدغه اینارو سعی میکنم با کنترل ذهن نداشته باشم و منم اومدم و گفتم بسم الله و عشق آغاز شد
سپاسگزارم دوست نازنین
نمی دانم چه حسی خواهی داشت آن زمان که در آغوش خدا بخوابی و سخنش را نه با گوش ظاهر که با گوش دل در ثانیه ثانیه زندگیت بشنوی که جز خوبی و خوشبختی برایت نمی خواهد.
مبارکت باشد آن زمان…
زمان گفتن بسم الله و آغاز عشق…
هر چی آرزوی خوبه مال تو…
ـــــــــــــــــــــــ
abasmanesh.com
سلام
بعد از خدمت سربازی با مدرک لیسانس بیکار بودم و به شدت دنبال کار می گشتم روزهای خیلی بدی بود پر از نا امیدی و استرس، دوست داشتم دیگه تویه این دنیا نباشم. در همان روزها به یکباره درد شدیدی در مچ پا و زانو برام بوجود اومد هر دکتری می رفتم نمیتونست تشخیص بده این درد که واقعا قابل تحمل نبود دلیلش چیه تا وقتی به یک دکتر با تجربه که از طرف دوستانم به من پیشنهاد شده بود مراجعه کردم . برام آزمایش نوشت وقتی جواب آزمایشو براش بردم یک نگاه به برگه کرد و گفت روماتیسم مفصلی حاد داری . انگار دنیا روی سرم خراب شده بود . من هنوز25 سالم بود .بیکاری از یک سمت درد شدید و خرج داروها و ویزیت بالای متخصص از یک سمت دیگر . شب ها موقع خواب از موقعیتم و از شدت درد زیر پتو گریه می کردم و از خدا میخواستم کمکم کنه . روزی 3 تا قرص سولفاسالازین و 3 تا قرص ایندومتاسین که هر کدومش با سوزش شدید معده همراه بود رو مصرف میکردم تا یکم از دردم کم بشه. دکتر به من تاکید کرد به هیچ وجه کار سنگین نباید انجام بدی تا جایی که امکان داره کار اداری . ولی رشته تحصیلی من برق قدرت بود و از کار هم خبری نبود که نبود. روزها به همین منوال گذشت تا یک ایمیل تبلیغاتی برام اومد یک مطلب جالب بود که خوشم اومد بدون هیچ دلیلی عضو سایتش شدم . تا اینکه چند هفته بعد یک ایمیل دیگه برام اومد که تویه اون یک فایل صوتی رایگان از استاد عباسمنش با عنوان تغییر عقاید برام اومد . فایلو دانلود کردم خیلی از صحبت های استاد خوشم اومد . تویه گوگل اسم عباسمنش رو جست و جو کردم تا ببینم بازم فایلی میتونم پیدا کنم که خوشبختانه با سایت شخصی استاد عباسمنش آشنا شدم و همون جا بی درنگ عضو سایت شدم تا تغییر در زندگیم از همون روز شروع بشه . تمام فایل های رایگان استاد رو دانلود کردم و چندین بار گوش دادم . تقریبا 2 ماه کارم این بود و به این نتیجه رسیدم که دوره آفرینش رو تهیه کنم . تعدادی از قسمت های دوره آفرینش + اپلیکیشن دستورالعمل ثروت رو تهیه کردم و هرروز به مدت 2 تا 3 ساعت گوش می کردم . حرف های استاد تویه ذهنم مرور میکردم تا اینکه بعد از یک مدت کوتاه ایده یک فروشگاه اینترنتی به ذهنم رسید. یک وبلاگ رایگان درست کردم و داخلش پروژه های دانشجویی گذاشتم بعد از یک مدت وبلاگ رو تبدیل به یک سایت کردم . حرف های استاد تویه ذهنم بود (همیشه به چیزهای مثبت در زندگیت توجه کن و اگر پات درد میکنه توجه کن به پایی که سالمه) این جمله استاد همیشه با خودم زمزمه میکردم. بعد از یک مدت کوتاه فروش سایتم آغاز شد درآمدم بعد از 2 ماه به یک میلیون تومان رسید!!!! رقم خیلی کمی بود ولی از هیچ بهتر بود . مواقعی که از قانون نا امید میشدم این مثال استاد رو مرور میکردم(اگر تویه کیلومتر 10 جاده قم تهران 10 کیلو شمش طلا…..) و انگیزه میگرفتم و با قدرت رویه تغییر باورهام کار میکردم . تا اینکه یک روز از طرف یکی از آشنایان یک کار اداری به من پیشنهاد شد تا در دفتر بزرگترین پخش کننده فراورده های نفتی شرق کشور مشغول به کار بشم . خداروشکر برای رسیدن به این شغل که درآمدش فوق تصور شماست هیچ زحمتی نکشیدم فقط و فقط روی باورهام کار کردم و الان که دارم این متن رو می نویسم دیگه از درد شدید مفاصل خبری نیست و خداروشکر الان چند ماهی هست که دارو مصرف نمیکنم . بعد از آزمایش تراکم استخوان،درصد مقدار روماتیسم من از 121 به 18 رسیده است دکتر با دیدن آزمایش تعجب کرده بود و میگفت دلیلشو نمیدونم ((ولی من تویه دلم خنده ام گرفته بود گفتم من دلیلشو میدونم هرچی رو باور کنی همون برات بوجود میاد)) دکتر گفت اگر درصدر روماتیسم مفصل به 11 برسه دیگه خبری از روماتیسم نیست. خدایا شکرت که دنیایی رو آفریدی که هرکسی هرچیزی رو بخواد میتونه بوجود بیاره . حتی درمان روماتیسم که هنوز از نظر علمی دارویی برای آن درست نشده. خدایا شکرت. خدایا شکرت خدایا شکرت….
استاد عزیز ممنون که بعد از آشنایی با سایت شما همه چیز در زندگی من شروع به تغییر کرد ممنون.
دوست خوبم علی محمدی سلام و سپاس
ایمان شما به قوانین الهی و آموزه های استاد عباس منش بی نظیره. ثروتمند باشید.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
عالی بود
آقای محمدی درود بر شما ، و واقعا بیماری در سلول هایی که خدا را صدا بزند باقی نخواهد ماند
بنام الله
با سپاس فراوان از خانواده ی صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش بخاطر نظرات و تجربه های ارزشمندشون.
با سپاس فراوان و قدردانی صمیمانه از دوستان عزیزم که خلاصه سرگذشت زندگیمو مطالعه کردین و برام کامنت گذاشتین.
با تقدیم احترام و سپاس فراوان خدمت استاد عزیزم که این معدن طلا و الماس رو در اختیار ما گذاشتن.
خداوندا تو را سپاس که به درخواستم جواب دادین و وقتی ازت درخواست کردم که علم ثروت و راه و روش دستیابی به ثروت رو بهم بیاموزی استاد عباس منش و سایتشو بهم معرفی کردین.
جملات تاکیدی مثبتی که هر روز تکرار می کنم:
1 _ من ثروتمندم.
2 _ ثروتمند بودن با شکوه است.
3 _ من جاذب پول و ثروت هستم.
4 _ من لایق بهترین ها هستم و بهترین هارو جذب می کنم.
5 _ من لایق ثروت و فراوانی هستم.
6 _ آینده ی من پر افتخار و با شکوه است.
7 _ من یقین دارم که آرزوهایم بوقوع می پیوندند.
8 _ نعمت پول و ثروت از طرف خداوند می آید و خداوند روزی رسان شکست ناپذیر من است.
9 _ من یک میلیاردر هستم.
10 _ من دوست داشتنی هستم و خودم را دوست دارم.
11 _ علی رضا جون دوستت دارم.من بهت افتخار می کنم که ای قدر خوب و جذابی و بهترین تاثیر هارو در اطرافیان می ذاری.عاشقتم.
12 _ من عالیم…خیلی عالی
13 من بیکرانم من با شکوهم من بی نظیرم من قدرتمندم من منحصربفردم من زیباترینم _ من عاشق خودم هستم .درود بر خودم که بسیار زیبا سخن می گویم ،نگاه می کنم…..من دنیایی از انرژی هستم.
14 _ ایمان دارم که بسوی آینده ای روشن و روشنتر در حرکتم و نور الهی راه را برایم هموار می کند.همه چیز رو به راه است.خدایا شکرت.
15 _ اکنون می دانم که خداوند می خواهد صاحب همه چیز باشم ، همه ی چیزهایی که دوست دارم و زندگی ما را در این دنیا شکوفاتر می سازد.
16 _ ای عالم هستی دوستت دارم.
17 _ ای زندگی دوستت دارم.
18 _ من خوش فکر هستم.من مثبت می اندیشم.
19 _ من عاشق پول و ثروت و فراوانی هستم و هر روز پول و ثروت و فراوانی به زندگیم جاری می شود.
20 _ من سالم و تندرست هستم.
21 _ پول در آوردن برای من از آب خوردن هم آسانتر است.
22 _ به معجزات ایمان دارم چون برایم رخ می دهد.
23 _ من با هوش هستم و بهترین ایده ها از طرف خداوند به من الهام می شود.
24 _ من اعتماد به نفس بالایی دارم.من عزت نفس بالایی دارم.
25 _ من موفق هستم.من خوشبخت هستم.
26 _ من هدفمند هستم و اهداف بزرگی در سر دارم.
27 _ بازار من خیلی عالی است و کسب و کارم پر رونق است.
28 _ من همیشه پول نقد دارم.من نقد خرید می کنم.من نقد می فروشم.
29 _ من بهترین و قویترین فروشنده هستم.
30 _ من بهترین و قویترین مذاکره کننده هستم.
31 _ پول و ثروت نعمت خداوند است و باید پول وثروت را محترم شمرد.
32 _ من با اشتیاق هستم.
33 _ من امروز حتما می فروشم.من نقد می فروشم.
34 _ پولی که به دست من می رسد خیلی با برکت است.
35 _ پول لازمه ی خوشبختی و آسایش و رفاه است.
36 _ من شغلی دارم عالی ،با خدمتی عالی ،با درآمد و پاداشی عالی.(پیدا کردن یا ارتقا شغل)
37 _ امروز یک روز عالی و تمام عیار ،امروز معجزه پس از معجزه رخ می ده و شگفتی ها لحظه ای باز نخواهند ایستاد.(شروع صبح با انگیزه عالی)
38 _ مهربان خدای من ! از تو می خواهم زندگی زناشویی سراسر عشق و محبت و صفا و صمیمیت و تفاهم ، که حق الهی من است به من عطا کنی.(ازدواج یا بهبود زناشویی)
39 _ مهربان خدای من ! راه را برای رزق و روزی فراوان من بگشا.بگذار همه ی آن چیزی که حق الهی من است هم اکنون به دستم برسد.(برکت در رزق و روزی)
40 _ مهربان خدای من ! راه را نشانم بده. و با رهنمودی مشخص هدایتم کن تا اگر باید کاری را انجام بدهم ، بدانم چه باید بکنم.(رفع سردرگمی)
41 _ عشق الهی تن مرا از سلامت و از نور خود سرشار می کند.(برای سلامتی)
42 _ هم اکنون عشق الهی به بهترین شکل ممکن در زندگیم جریان دارد و برایم پول و ثروت و فراوانی به ارمغان می آورد.
43 _ هم اکنون عشق الهی به بهترین شکل ممکن در سرتاسر وجودم جریان دارد وبه تن و بدنم سلامتی می بخشد.
44 _ من آزادم تا افکاری شگفت انگیز داشته باشم.من فراتر از محدودیت های گذشته و بسوی رهایی حرکت می کنم.من اکنون همان چیزی می شوم که برای بودنش خلق شده ام.من می توانم.
اگر خداوند رویایی را در ذهن من انداخته حتما راه و روش تحقق آن رویا و توانایی رویارویی با مسایل و مشکلات آنرا نیز به من خواهد آموخت به شرطی که بخواهم.پس باید توکل کرد و پیش رفت.
بچه ها اینا 44 تا جمله ی تاکیدی هستن که هر روز اینارو تکرار می کنم.صبح ها بعد از بلند شدن از خواب و شب ها قبل از خواب.مابین روز هم هر وقت یادم بیفته تکرار می کنم.اگه دوست داشتین و خوشتون اومد حالشو ببرین.
در پایان این شعر حافظ رو تقدیم شما می کنم:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش.
آقای نیازی گرامی
خیلی عالیه منم حدود 200 جمله شبیه همینا دارم که قبلا عین شما صبحها و شبها یک بار میخوندم.
ولی الان چند ماهه همین دویست جمله رو ضبط کردم و مثل موزیک همه جا و مخصوصا شبا تا صبح تو گوشمه. باور کن نتیجه دو برابر شده. خودم به عینه میبینم. باورام با اینهمه تکرار دارن عوض میشن.
اگه دوست داشتی این روش را هم امتحان کن
دوست عزیزم ممنونم بابت باور های قشنگی که اشتراک گذاشتی. همه انها رو برای خودم یادداشت کردم.
سلام دوست عزیز
وای باور واقعا عالی داشتی هر چی نظرهای دوستانرو بیشترو بیشتر میخونم مغزم منفجر میشه از باورهای مثبت و قویی
وهمش احساس عالی بهم دست میشده شما ها کی هستید دیگ فوق العاده اییییییییییییییییی
امیدوارم همینجور که پیشرفت داری میکنی سرشار از نعمت وهمچنان باورهای قویی تری به دست بیاری عالی بودش سپاس گذارم ازت
سلام به شما کوه سلامتی.بسیار خوشحالم برای کسب اول سلامتیتون و بعد ایجاد سایت و بعد شغلتون و فراتراز اونها احساس و باورهای خوبتون.امیدوارم در آسمان زیبای باورهاتون به پرواز دربیاید و از سر شوق مثل یک عقاب اوج بگیرید.الله یاورتون.
با سلام فراوان خدمت اقای عباس منش ودوستان هم فرکانس ثروتمند.
حدود یکسال پیش بود که به دلیل درامد ناچیز وشرایط سخت وطاقت فرسای زندگی تصمیم به فرار از کشور را گرفتم به طوری که به هیچ وجه ممکن نتوانم دوباره به کشور برگردم.با ان حال اول قصد نقد کردن کل دارایی و سپرده کردن ان برای خانواده ام گرقتم تا در نبود من انها به جز از خداوند مهربان محتاج شخص دیگری نباشند.
تا اینکه سراغ یکی از دوستان بسیار صمیمی ام رفتم و به او گفتم که می خواهم این کار را انجام دهم .
ولی دوستم با این تصمیم من مخالفت نمود ویک فلش مموری به من داد وگفت نکات وقواعد ومطالب ان را به دقت پس از گوش دادن ودیدن مو به مو اجرا کن و تمرین کن اگر تا 2یا3ماه جوابی از جهان نگرفتی تصمیمت را عملی ساز.
محتویات ان فلش مموری هیچ چیز نبود جز فایلهای استاد عزیز عباس منش(یک گنج بزرگ داخل ان بود. )بعد از مدتی زندگی من صد در صد تغیر کرد .
و من قصد شرکت در سمینار ها ودوره های عباس منش را گرفتم ولی متاسفانه استاد از کشور رفته بودند ولی من نا امید نشدم و با تمام قدرت وتمرکز زیاد نکات کلیدی بسته روانشناسی ثروت را اجرا کردمو باورهایم را تغیر دادم.باورهایی از قبیل کار نیست پول کم شده رکود اقتصادی است خداوند ثروت مندان را دوست ندارد واز این قبیل باورهای اشتباه ومحدود کننده .
از ان پس من که هرشب شیفته تلوزیون بودم وفیلمهای تلوزیون را زیاد تماشا میکردم به جای ان شروع به مطالعه کتابهایی از قبیل به سوی کامیابی غول درون بیندیشید وثروتمند شوید جادوی فکر بزرگ و غیره……نمودم جالب توجه است که من تا ان مدت حتی نمی دانستم ضمیر خدادگاه ونا خدا گاه چی هست و چکاری انجام میدهد.
تا اینکه با تغیر باور هایم هر روز زندگی من بهتر و بهتر میشد وبا افراد خوبی شریک میشدم ودر امدم بهتر وبهتر میشد.ولی با ان همه هنوز رویای من عملی نشده بود اما بدون هیچگونه نگرانی به خداوند بزرگ و ربوبیت ان ایمان داشتم و میدانستم وباور داشتم که با تلاش وایمان به خداند به رویایم که ساخت وتولید قطعات کامیون های جدید (ولو)بود خواهم رسید
تا اینکه با تلاش وپشتکار فراوان استفاده نمودن از نکات کلیدی اقای عباس منش بالاخره پس از تلاش فراوان پشت سر گذاشتن شکستها وسختیها به خواسته خود رسیدم .
به راستی که موفقیت در حیاط خلوت منزل شما کمین کرده است.
به راستی که ثروتمند بودن با شکوه است.
به راستی که خداوند ثروتمندان را دوست دارد.
بنده در طول این دوران فایل های بسیار زیادی از استاد عباس منش را گوش کردم و
باورهای محدود کننده خود را تغیر دادم.
و با پشت سر نهادن دوره های پیشرفته NLPضمیر نا خدا گاه را برنامه ریزی کردم که انسان موفقی باشم.
ودر پایان با یاری خداوند مهربان که اقای عباس منش را سر راه من قرار داد وزندگی من را تغیر داد ارزوی موفقیت روز افزون تمام شمادوستان و مردم ایران وداشتن احساسی بسیار عالی و فکری عاری از هر گونه منفی نگری و فقر نگری را برای کلیه هموطنان عزیزم از خداوند مهربان و وهاب را خواستارم.
با تشکر فراوان از گروه تحقیقاتی عباس منش.
دوست خوبم مهدی طالبی سلام و سپاس
براستی شما به گنج درونتان دست یافته اید. مبارک باشد.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام آقا مهدی
تبریک تبریک تبریک
با سلام
مهدی جان عالی بود
تبریک و خدا قوت
به نام خدا
با سلام خدمت همه دوستان مخصوصا استاد عزیز
روش آشنایی من با سایت استاد عباس منش و روش و منش ایشون در زندگی و البته کسب درامد بوسیله برادرم بود.
رشته کاری من نرم افزار هستش و من شکر الله یکتا در حرفه و تخصص خودم خوب هستم و مشکلی از لحاظ دانش ندارم.
مواردی که من رو خیلی آزار میداد این بود که من بعد از گذشت حداقل سه سال از فارغ التحصیلی و ورود به کسب و کار حرفه خودم هنوز ابزار دست دیگران بودم و میدیدم که دیگران با استفاده از من به مبالغ بالا دست پیدا میکردند و به من هم اندک مبلغی میدادن که البته بر اساس قرار و صحبت ها بود ولی خوب این شده بود همیشگی و البته بخش بسیار زیادیش از ناحیه خودم بود که تن به چنین خفتی میدادم!
البته الان هم که دارم پیام میدم در بدترین حالت ممکن دارم توی شرکتی با ساعتی در ماه حدودا 150 ساعت به مبلغ 450 تومن کار میکنم
ولی با گوش دادن 12 جلسه رایگان روانشناسی ثروت و برخی فایلهای استاد چند ماهی هستش که پروژه هایی که همیشه به پستم میخورد بین 100 تا 300 بود! ولی الان پروژه زیر دو تومن ندارم و شکر خدا وضعیتم بسیار بهتر از قبل شده حتی منباب شرایط کاریم در شرکت هم تونستم ترسم رو بزارم کنار و با رئیس شرکت صحبت کنم و با توجه به صحبت ها وضعیت بهتر خواهد شد.
بهرحال من هنوز صفر شروعم هست والبته اینشاالله ادامه دار
ممنون که توجه کردید
دوست خوبم سید جواد مجیدی سلام وسپاس
رشد و پیشرفت شما بسیار سریع و خوب بوده است.من ابتدا به ساکن محصولات «معجزه سپاسگزاری» و «عزت نفس» را که خودم هم تهیه کرده ام پشنهاد می کنم.
منتظر خبرهای خیلی بهتر از شما دوست عزیز هستیم.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام دوست عزیز خیلی ممنون از لطفتون
درسته ، بیشترین مشکلات من از سمت عدم موجود عزت نفس مناسب در برخورد با مشکلات هستش که ار پیشنهاداتی که دادید واقعا سپاس
گذارم ممنون
آقای مجیدی افزایش درآمد شما را تبریک می گویم ، قانون آفرینش استاد عباس منش هم شگفت انگیز است آن راهم تجربه کنید
سلام من مهدی جبارزاده هستم دانشجو دانشگاه عباسمنش.بنده خودم العان یک استاد موفقیت هستم و داستان موفقیتمو دوست دارم با دقت مطالعه کنید چون با گوشت وخونم درکش کردم .بنده از کودکی یه حمایت کننده داشتم اونم مادرم بود چون منو با خدا اشنا کرد و منم راهشو رفتم در عوض یه ترمز داشتم که دوست ندارم بگم کی .من 4 سال از برادرم کوچکتر هستم ولی چون خدمتم را خریدم در یک زمان تقریبا مشغول به کار شدیم البته بعد از دیبلم.ما از سال 1378 در مغازه لوازم خانگی مشغول به کار شدیم در سال 1390 مغازه را اجاره کردیم رشد ما از همین جا شروع شد سال بعد یک گلنگی خریدیم و ساختیم وخورد به زمان احمدی و رشد کرد و همه چیز خوب بود تا اینکه ما با خودمون گفتیم با با ما یه زمان لنگ هزار تومن بودیم الان 1 ملیارد سرمایه داریم/باور عدم لیاقت/سال 1393 ما یه کلنگی دیگه خریدیم و در کنارش به یکی از دوستان 15 سالمون ماشینمون و مبلغی دادیم که برای ما ماشین هیوندای وارداتی بده /باور کمبود/ما طمع کردیم از کسی که کارش این نبود و فقط به فکر کلاه برداری بود به خاطز قسطی بودن و اینکه دیگه این فرصت گیرمون نمیاد کلاه سرمون رفت و 133 ملیونمون رفت به همین راحتی بعد شما فکر نکنید که چه ادمای خنگی این بلا ممکن سر هر کی بیاد تا توش نیفتی نمیفهمی.ملک ما هم خورد به رکود و ما تصمیم گرفتیم با همسایه مشارکت کنیم که زاضی کزدن همسایه و قرارداد بستن یکسال طول کشید و همون سال قوانین شهرداری تغیر کرد و دیگه به ما 5 طبقه نمیدادند و ما گشتیم دنبال اشنا که اخرشم نشد و بعد از 2 سال با همون قیمت خونرو فروختیم که من حساب کردم سود بانکیش تو دو سال میشد 375 ملیون که از دستمون رفت .بگزریم که سر خرید و فروش این خونه و ماشینامون چه بلایی سرمون اومد و شدیم مضحکه فامیل و اقوام و از زمین و زمان بدبختی میومد تا جایی که کلا نا امید شده بودیم ولی از اونجایی که طبق تعلیمات مادرم که به خدا ایمان قوی داشتم و مطمعن بودم از این چاله در میام تلاش میکردم تا اینکه یکی از اقوام بر حسب اتفاق ما رو دعوت کرد مشهد اونجا من به خودم گفتم که من میخام این دو روزرو فکرم ازاد باشه و به مشکلات فکر نکنم یه روز که با خانومم و دخترم رفته بودیم بازار رضا خرید بیرون بازار یه مغازه بود که کتاب اقای استاد علی اکبری رو که در زمینه موفقیت کاری بود و خیلی هم ارزان بود میفروخت من با خودم گفتم ما که این همه به باد دادیم 10 هزار تومن که چیزی نیست بخرم شاید خوب باشه کتاب رو همون شب تا اخرش خوندم تلفن موبایل اقای اکبری داخلش بود که زنگ زدم وایشون منو عضو گروه خودشون در وایبر کرد و چند روز بعد در خانه که همه خواب بودن و منم از کتاب و گروه ایشون تقزیبا ناامید شده بودم تو واتساب بود فکر کنم دیدم یه جوون دانشجو داشت سوال میکرد که چه کاری خوبه بکنه تا یه درامدی داشته باشه و منم راههایی که میدونستم رو بهش گفتم .تا اینکه یه شخصی اومد تو گفتگومون و یه راهنماییهای خیلی بهتر و کاملتری به دانشجویه کرد و در اخر فهمیدیم تو بازار لوازم ارایشی حجره داره وسط صحبتهاش گفت راستی به سایت محمد علی شعبانعلی و سایت عباسمنش هم سر بزنید خیلی خوبه .من همون شب تمام زیر و بمه هر دو سایت رو دز اوردم اخزش دیدم با سایت عباسمنش بیشتر حال میکنم .این شد که من شدم مشتری سایت تمام فایلهای رایگانو گوش کردم تا اینکه وضعیت کاسبیمون و روابط عاطفیم و کلا زندگیم 20 درصد بهتر شد تا ابان که بسته روانشناسی ثروت خریدم قبول دارم که بسته گرونیه و توش از بدیهیات حرف میزنند ولی همین چیزای ساده خیلی مهمه اول که بسترو خریدم ناراحت شدم چون دیدم تمام باورهای من ایراد داره و بعد از دو ماه هیچ اتفاقی نیفتاد که زنگ زدم دفتر. خانم فرهادی که میخاستم ازشون تشکر مخصوص کنم خیلی کمکم کردند تا ایراداتمو به من گفتن و من روی همون ایراداتم کار کردم واقعا اولش سخته ولی چون من ادم صبوری هستم صبر کردم .نتایج بسته 6 ماه بعد مشخص شد ما تو بازاری که راکد بود خونرو فروختیم و با بانک قرار داد خوبی بستیم و درامد ما سه برابر شد .مغازه دکورشو عوض کردیم فروش رفت بالا و ما شعبه دیگیه ای زدیم و خودم هم یک سایت موفقیت زدم که خیلی خوب میره جلو ولی هنوز به درامد نرسیده/قانون تکامل/خدا رو شکر روابطم با همسرم عالیه ازایشگاه همسرم شلوغتر شده ماشین 206 خریدم و ویلای شمالمو تجهیز کردم و سفر خارج زفتم و العانم در صدد افزایش 3 برابری درامد برای سریه دوم هستم .فقط باید صبور باشید .و ایمان داشته باشید .به عباسمنش شک نکنید.به غیر از عباسمنش به هیچ چیزی فکر نکنید .حتما از خانم فرهادی کمک بگیرید /قانون درخاست/و اگر مطالبم براتون مفید بود دعام کنید تو کارم موفق بشم ممنون
دوست خوبم مهدی جبارزاده سلام و سپاس
چقدر خوب که بسته روانشناسی ثروت را خریده اید این یک موهبت الهی است. ما که در آرزویش هستیم. پیشرفت شما خیلی قابل تحسین است.
تشکر که از عوامل سایت قدردانی کردید. برایتان موفقیتی پایدار آرزومندم.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام به همه ی عباس منشی های عزیز
من یک جوان 23 ساله هستم که تازه خدمت سربازیم تموم شده حدود دو سال پیش اوایل دوران آموزشی خدمت با سایت استاد عزیز آشنا شدم . اولین کلیپی که دیدم از ایشون همون کلیپی بود که میگف آیا زندگیتون دقیقا همون چیزیه که میخاستین خب من از گذشتم بگم من توی خانواده پر جمعیت بزرگ شدم از دوران بچگی مشکلات زیادی برا خانوادم مخصوصا پدر پیش اومد و خیلی گرفتار بودیم من یک برادر بزرگتر از خودم داشتم که مشکل روانی داشت و خیلی من رو اذیت میکرد خلاصه تو سن یازده سالگی دقیقا روز تولدم پدرم از دست دادم و حرفایی که دیگران بهم میزدن یا به شوخی یا جدی این ک تو نحسی از روزی به دنیا اومدی مشکلات پدرت زیاد شده باعث شده بود ک من خیلی احساس گناه و افسردگی کنم این عامل ها باعث شده بودن که من فقط بشم مثل یه دختر خونه نشین برم مدرسه و بیام خونه کار و.زندگیم همین شده بود تابستون ها هم که میرفتم سر کار مثلا باطری سازی ماشین واقعا چیزی یاد نمیگرفتم همش برام جای سوال بود که خدا تو قرآن میگه ما شمارو بیهوده نیافریدیم یعنی چی ؟ آیا فقط برای این افریده شدیم کار کنیم تا خرج زندگیمون در بیاریم؟؟؟ یا یه هدف بزرگتری خداوند داره !!! بعد اتمام دبیرستان کلاس کنکورم ثبت نام کردم ولی چون حوصله درس خوندن نداشتم با یه رتبه بد تو دانشگاه پیام نور قبول شدم ترم 3 دانشگاه بودم مادرم که به شدت بهش وابسته بودم از دست دادم همین باعث شد که افسردگیم صد برابر بشه یک روز تو یکی از گروه های واتساپ که بودم کلیپ انگیزشی 3 استاد رو اتفاقی دیدم و بعدش با حزن در قرآن آشنا شدم انگار یه جورایی این موضوعات قبلا بهم الهام شده بود که خداوند اونجوری که ما فکر میکنیم نیست خداوند تنهامنبع انرژی جهان که با وصل شدن به این منبع لایتناهی به هرچیز غیر ممکن در زندگیت میرسی با تمرین کردن قسمت های رایگان دوره اعتماد به نفس تونستم تقریبا احساس گناهی که در بچگی داشتم کمرنگ تر کنم و اصلا به گذشتم فکر نکنم خودم رو دوست داشته باشم و مهم نباشه برام ک دیگران دربارم چی فکر میکنن من شخصا ایمان دارم ک خداوند با این ک پدر و مادر من رو برده پیش خودش ولی صد در صد قدرت هایی در من دیده که بتونم از همه این تضاد ها قدرت بگیرم و زندگی بی نظیری برا خودم بسازم یادمه آموزشی که افتادم پرندک تهران یک هفته قبل از این که تقسیممون کنن من با دوستم رفتیم قم همون چاه امام زمان بود من تو یه نامه درخواستم کامل نوشتم که دلم میخاد تو شهر خودم خدمت کنم و ایمان داشتم که خداوند خواستم اجابت میکنه روزی که امریه هامون دادن واقعا خوشحال شدم از این که افتادم شهر خودم و تعجب نکردم چون میدونم خداوند خیلی سریع به خواسته های واقعی ما پاسخ میده الان که خدمتم تموم شده میخام برم سرکار که ایشالا بتونم دوره های هدف گزاری و اعتماد به نفس استاد بخرم و یه زندگی تازه برای خودم بسازم شاد موفق ثروتمند باشید…
دوست خوبم کامران کمالی سلام وسپاس
شما بهترین فیلم انگیزشی استاد را دیده اید که من هر روز آن را می بینم به عقیده بنده چکیده تمام سایت هست.
حتما در اولین فرصت محصول «عزت نفس» استاد را تهیه نمایید. محشره. زندگی من از این رو به آن رو شده است.
خیلی سختی کشیده اید فکر کنم خداوند برای شما جایگاهی بس رفیع را تدارک دیده است.
افق های بزرگ ارزانی صبوری شما باشد.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام
عالی بود
شما بسیار موفق و موفق تر خواهید شد چرا که خدا با ماست
احسنت و آرزوی بهترینها ر اهمیشه برای شما دارم
پروردگارا!
به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را نمی توانم تغییر دهم.دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت این دو را بدانم. مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند.