«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به دوستان خوبم و استاد عزیز
می خوام از کمی قبل از اشنایی با استاد عباس منش و سایت ایشان بگم . من دانشجوی کارشناسی بودم .به تازگی ازدواج کرده بودم و اصلا از ازدواجم راضی نبودم . همسرم شخص خوبی بود ولی اوضاع ومحدودیت های بعد از ازدواج برایم وحشتناک بود .من که قبل از این خوشحال و پر انرژی بودم تا حدی که دوستانم به من بمب انرژی میگفتند ، حالا غمگین ، ترسیده و سردرگم ، بین روزهایی که امد و رفتشان برایم هیچ معنی نداشت ، زندگی میکردم . ذهنم همیشه درگیر بود . سرکلاس ها اصلا درس نمیفهمیدم . با اینکه همیشه شیک پوش و پر از خنده بودم . حالا نگرانی از اینده و غم اجازه نمی داد نعمت ها و زیبایی های زندگیم را ببینم .با همسرم سر هرچیزی بحثمان میشد .دیگر از عشقی که قبل از ازدواج به ما حس پرواز ،قدرت و رهایی می داد خبری نبود . معمولا هر روز گریه می کردم ، بغض داشتم و بیماری اعصاب گرفتم دکتر برام ازمایشهایی رو می نوشت که پیرمرد و پیرزن ها اون رو انجام می دادند. اون ترم مشروط شدم من که جز چند نفر اول کلاس بودم و حتی نمیفهمیدم که چطوری بچه ها مشروط میشن حالا خودم مشروط شده بوم .نمیدونین وقتی برگه ای که خبر از مشروطی می داد رو دستم دادند تا امضا کنم و به معاون دانشکده تحویل بدم چطور صدای شکسته شدنم رو شنیدم .هر روز میگفتم خدایا چیکار کنم ؟ جدا شم ؟ صبر کنم ؟اخه چطوری همه چیز تغییر کرد ؟ پس عشق کجاست ؟ پس اون همه فکر اون همه منطق و احساسی که صرف کردم و همه چیز به من می گفت انتخابت درسته چی شد ؟ می تونم بگم سیاه ترین دوران زندگیم بود.
تا اینکه یه روز روی تخت خوابگاه غمگین و پر از ترس خوابیده بودم .دوستم داشت با یکی از هم اتاقی هامون با تلفن حرف می زد .(ما چهار نفر بودیم که با هم 3 سال هم اتاقی بودیم توی دانشگاه و همدیگرو خوب میشناختیم ) دوستمون پشت تلفن از حال من پرسید و هم اتاقیم بهش گفت : ادمی که همیشه می خندید و فعال بود و توی هر برنامه ی دانشگاه می رفتی یه مسؤلیتی داشت ، حالا افسرده روی تختش دراز کشیده .دوستم پشت تلفن خندید فکر کرد داریم سر به سرش میذاریم .وقتی تلفن هم اتاقیم تموم شد اومد پیشم رو تخت نشست گفت بیا این فیلم رو ببین این اقا تا همین چند سال پیش فقط یه راننده تاکسی بوده ولی الان همه چیز تو زندگیش عوض شده. و اون فیلم «من می توانم اینده مالی شما را پیش بینی کنم» استاد عباس منش بود .وقتی در مورد باور و قدرت اون در زندگی شنیدم و اینکه تنها عامل افریننده زندگیمون باورهامونه. تمام محدودیت ها شکست توی ذهنم .حالا دیگه فقط خودم بودم و همه چی به خودم و ذهنم محدود میشد .تا چند روز این فیلم رو می دیدم برام جالب بود که به قرآن سندیت میدن استاد .بعد فیلم همین لحظه و قانون عفو و بخشش رو دیدم عالی بود ارزش قایل شدن برای خودم و اینکه کینه و نفرت داره حواس من رو از زیبایی ها پرت می کنه و داره از بینم میبره منو تکون داد همه و خودم بخشیدم سبک شدم ، انگار بال هام رو باز کرده باشم اماده بودم برای پرواز .بعد فایل انگیزشی 3 رو دیدم هنوزم بعد دو سال بهم انگیزه میده …….دیگه شروع شد طرز فکرم تغییر کرد باورهام عوض شد و یواش یواش زندگیم از این رو به اون رو شد ..هر روز یه فایل دانلود می کردم و تغییر می کردم .کتاب میخوندم. به حرفای استاد عمل می کردم .«اعراض در قران » ،«ترس و ایمان » ، «فقط روی خدا حساب کن ».و …. .تا الان همه فایل های روی سایت رو دانلود کردم و حتی از اپارات هم فیلم های استاد رو دانلود کردم ، اپلیکیشن دستورالعمل ثروت هم همینطور ،کتاب پیش به سوی ثروت و رویاهایی که رویا نیستند و دوره تندخوانی رو خریدم وخیلی دوست دارم بتونم همه دوره های روی سایت و کتابا رو داشته باشم .
الان حالم خوبه ..سلامتیم رو بدست اوردم و بعد مشروطیم هر ترم نه تنها همه رو پاس کردم بلکه این ترم یکی از 107 آرزوم( که استاد گفتن بنویسیم )که بالا رفتن 3 نمره ای معدلم بود براورده شد و حالا دوباره من جز چند نفر اول کلاس شدم و زندگیم خیلی بهتر شده …دوستای خوب و جدید ….حتی ارتباطم با خدا هم عالی شده و نماز خواندنم تغییر کرده و هر روز خدا رو شکر میکنم برای اشنایی با استاد و سایت و دوستان هم فرکانسم و تمام نعمت هام. دوباره پر از خنده و انرژی شدم…وای خدای من اعتماد به نفسم بهتر شده.ثروت در زندگیم بیشتر شده .و الان به دنبال اینم که از نظر مالی مستقل بشم و کسب و کار خودم رو داشته باشم با اینکه تا حالا سرکار نرفتم ولی اطمینان دارم که اولین درامدم از کسب و کارم عالیه و به زودی به استقلال مالی می رسم به لطف خدای فاضل و وهاب و شکورم .دوستان تغییرات مثبت زندگیم خیلی زیاده بخوام بگم باید لحظه لحظه و یه عمر براتون تعریف کنم ….مرسی از اینکه نظرم رو خوندید و اینکه دوستان خوبم تنها و تنها وتنها وتنها باورهای ما زندگیمون رو میسازه و شاد باشید تا خوشبختی و ثروت و سعادت دنبالتون بیاد و همیشه روی خدا حساب کنید ……شاد و سلامت و پر از ثروت باشید ……………و یادمون باشه هر روز باید روی باورهامون کار کنیم و بهتر زندگی کنیم.
استاد از همه زحماتتون متشکرم و امیدوارم زیباتر و ثروتمندتر از همیشه زندگی کنین… به خاطر مسابقه هم ممنون چون یادم افتاد که چقدر الان همه چی بهتره و خدا چقدر حواسش به من هست و قوانین موفقیت چیا هستن ……..
سلام دوست عزیز تبریک می گویم رسد آدمی. به جایی که به جز خدا نبیند
سلام دوستان خوبم
خانم شبخیز و اقای صمیمی متشکرم و امیدوارم هر روز زیباتر از دیروز زندگی کنید …
…….هر چه درون دایره می نگرم دایره و نقطه و پرگار یکیست ……
فقط خودمون در زندگیمون موثریم … همیشه شاد باشید…
تبریک میگم بهتون.
بسیار زیبا بود.تبریک
ممنونم اقای خزایی ….امیدوارم همیشه شاد و پر از ثروت باشید ….
خانم شهدخت حرف هاتون خیلی آرامش بخشه. ممنون از متن زیباتون.
سلام دوست عزیز ….اقای حاتمیه ممنونم … متنی که خوندید حدود دو سال زندگی من بوده و من تو اون دوران سیاه زندگیم که توی متن بهش اشاره کردم حدود ده کیلو وزن کم کردم جسمم و زندگیم و روحم تخریب شده بود ولی بعد از اشنایی با این سایت و استاد عزیز اون قدر تغییر کردم و باورهای جدید رو جایگزین کردم که زندگیم تغییر کرد و یواش یواش طعم یک زندگی زیبا رو چشیدم …. امیدوارم شما هم هر روز طعم شیرین زندگی رو بچشید و ثروت و سعادت به دنبالتون بیاد ….
سلام خانوم بلخ عزیز
ممنون از نظر خوبتون. داستان زندگی تون خیلی عالی بود فقط یه حلقه مفقوده داشت که دانلودهای رایگان و محصولات چگونه باعث ایجاد تغییر در زندگی شما شدند.
مثلا کدوم قسمت فلان محصول براتون باور قوی کننده ساخت که تونسیتن در زمینه های مختلف مثل معدل و تحصیلاتتون پیشرفت کنین.
چون داستانتون زیبا بود علاقه دارم که این قسمتش رو هم بیشتر بدونم .
بازم ممنون،
آرزوی موفقیتهای بیشتر و بیشتر برای شما دارم.
سلام دوست عزیز … اقای علوی ممنونم …
خب راستش من چون سایت عباس منش و کاربران فرهیخته اش رو میشناختم و میدونستم که وقتی استاد یه فایلی رو رو سایت میزارن فقط توی چند روز حدود چند صد کامنت گذاشته میشه که همشون عالین و ارزش چند بار خوندن رو دارن ، به همین دلیل سعی کردم کامنتم رو خلاصه و مفید از جریان زندگیم بنویسم ….تا هم دوستان وقت کنن همه نظرات رو بخونن و استفاده کنن و هم با داستان من آشنا بشن …
اما اینکه محصولات و فایل ها چه اثری روی باورهای من داشت ؟
اول باید بگم تمام فایلهای استاد رو چه روی همین سایت چه اپارات رو دانلود کردم و همه عالی و حیرت انگیز و بسیار تاثیر گذار بودن ….
دوم اینکه اگه بخوام از ابتدا براتون بگم اولین فایلی که باهاش اشنا شدم « من می توانم اینده مالی شما را پیش بینی کنم » بود که در مورد باور و نقش اون در زندگی میگه و عوامل ایجاد باور های ما. من اون زمان زندگیم پر از محدودیت های وحشتناکی بود که خودم برای خودم ساخته بودم. وقتی این فایل رو دیدم فهمیدم که فقط خودم و باورهامه که منو به اینجا رسونده و اگر فقط خودم و باورهام تغییر کنه همه چی تغییر میکنه (که همین هم شد ) . اون موقع اون قلعه محدود کننده که توش زندانی بودم و یکی از شیرین ترین دوران های زندگیم رو به تلخ ترین بدل کرده بود شکست و نابود شد و من فهمیدم تغییر خودم باعث تغییر در زندگیم میشه و نیازی نیست همه اطرافیانم رو از همسر و پدر و مادر گرفته تا بقیه رو قانع کنم و هر روز باهاشون جنگ و دعوا داشته باشم که حرف من درسته ،شماها باعث بدبختی منید ،تقصیر شماست و من یه قربانیم و بعد فایل «همین لحظه » به من این باور رو داد که عقب نیستم من الان در بهترین نقطه برای تغییر و حرکت به سمت موفقیت هستم ،اینکه تا الان زندگی داشته به من درس میداده و خداوند من رو هدایت کرده و به اینجا رسونده ،بعد فایل « عفو و بخشش» رو دیدم خیلی برام تاثیر گذار بود اینکه کینه و نفرت باعث ناراحتی ها و غم من شده و جلوی من رو برای رسیدن به موفقیت گرفته ( باید در این مورد بگم وقتی به خودم فکر کردم دیدم من خیلی از اوقات درگیر مسایل گذشته بودم و هر روز و حتی سر کلاس ها ،اوقات فراغتم به بدی هایی که دیگران در حقم کردن فکر میکردم و حتی بیشتر ازشون کینه به دل میگرفتم ،حساسیت بیش از حد گرفته بودم و در هر موقعیتی دنبال ناراحت شدن از طرف مقابلم میگشتم و بعد همه رو بخشیدم و حالا که دارم اینارو مینویسم اصلا دیگه یادم نمیاد که کی چیکار کرده بود و چه اتفاقی افتاده بود برام و البته یه عالمه وقتم خالی شد که به کارهای ارزشمند و تاثیرگذار روی باورهام رسیدم ) و بعد بخش بخشیدن خودمون ،اینکه احساس گناه در مورد خودمون باعث جهت گیری غلط تر ،احساس بدتر در مورد خودمون و در نتیجه زندگی بدتر برامون خواهد شد (همون لحظه خودم رو بخشیدم و خودمو بغل کردم و گفتم تو خوبی تو بهترینی روی زمین ،غصه دار نباش بلند شو تو به همه ارزوهات میرسی ) و اینکه باید برای خودمون ارزش قایل باشیم و خودمون رو شایسته بهترینها بدونیم تا همه ما رو شایسته بدونن ( راستش این باور برام عالی جواب داده . من تا اون روز همیشه دیگران رو مقدم میدونستم حتی اگه به چیزی نیاز داشتم نمی گفتم یا حتی پولامو و وقت و انرژی و حتی سلامتیم رو برای دیگران خرج می کردم و اصلا به خودم توجه نداشتم . بعد دیدم خدایا من چقدر احمقانه فکر میکردم اخه یه ادم تا وقتی خودش نداشته باشه چطوری می تونه ببخشه ،به قول استاد یه کور چطوری می تونه عصاکش یه کور دیگه بشه . از اون روز برای خودم وقت صرف می کردم به درسم ،سلامتیم ، خوراک فکریم (کتاب خوندن ) ، ایجاد حس خوب در خودم ،استراحتم ، عبادتهام ،ارتباطم با اطرافیانم و دوستام و یه عالمه چیز دیگه توجه کردم مثلا وقتی توی دانشگاه ناهار نداشتم می گفتم یه غذای ساده در حد اینکه سیر بشم بخورم ولی الان میرم غذایی که هم میدونم برای سلامتیم خوبه و هم بهم حس ثروتمندی و خوب میده میگیرم . یا مثلا حتی فقط وقتی خودم هستم بهترین لباس ،عطر و ادکلن و ساعت و بهترین چیزا رو استفاده می کنم .همیشه با لباس اتو کشیده میرم بیرون و یه وقتایی رو برای استراحت و کتاب خوندن و تفریحم گذاشتم .و البته بگم من یه کشو داشتم که پر از لباسای نو بود و همیشه میگفتم بزار یه مهمونی بشه اون وقت از اینا استفاده میکنم ولی بعد از دیدن فایل عفو و بخشش از همشون استفاده میکنم و میگم برای دل خودم ازشون استفاده میکنم برای اینکه شایسته بهترین هام وبرای همه اینا خدا رو شکر می کنم و کلی بهم حس ثروتمندی و زیبایی میده و خیلی چیزای دیگه ) وقتی خودم رو بخشیدم و همه رو سبک شدم کلی از درگیری های ذهنیم کم شد و به سلامتیم واقعا کمک کرد و باعث شد همه چی رو به خدا بسپارم و همه رو دوست داشته باشم .یا فایل های هدف گذاری و حضرت ابراهیم که بهم این باور رو داد که برای رسیدن به اهدافم باید چیکار کنم و به اندازه اهدافم تلاش کنم و از یه سری چیزا بگذرم . یا فایلی که بخشی از قانون افرینش بود «قانون درخواست»،باورتون نمیشه وقتی دیدمش فهمیدم خودمم نمیدونم چی میخوام بعد شروع کردم به نوشتن فایل ارزوهام توی گوشیم که 107 تا شد. بعد به طور معجزه وار چون دیگه حالا میدونستمم چی میخوام شروع شد به براورده شدن مثلا بالا رفتن 3 نمره ای معدلم (باید بگم من قبل از شروع ترم اینا رو نوشتم و یادم رفته بود که یکی از اهدافم اینه ولی وقتی دیدم دقیقا 3 نمره بالاتر رفته معدلم یادم اومد. رفتم فایل ارزوهامو نگاه کردم و دیدم که یکی از ارزوهام همین بوده و خیلی جالب بود که من دقیقا 3 نمره معدلم بالا رفته بود و اونقدر خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم که نگو یا خریدن بسته تندخوانی و تقویت حافظه هم یکی از ارزوهام بود که باورتون نمیشه پولشو نداشتم و نمیدونستم چطوری میتونم بخرمش ولی به خدا گفتم میخوامش خدایا نمیدونم چجوری ولی میخوام. فقط چند روز بعدش بود که دیدم توی سایت تخفیف 50 % محصول فیزیکی خورده و دقیقا منم تا چند روز بعد همون قدر پول دستم اومد و خریدمشششششششش و بازم گفتم قدرتتو شکر خدایا ) و یا فایل «فقط روی خدا حساب کن » عالی بود چون تکیه کردم به خدا و گفتم خدایا ببخش این همه مدت بهم نعمت دادی و فقط تو بودی که بهم کمک کردی و من ندیدم و شاید کم شکرت کردم و همه چیز رو رها کردم و به خدا سپردم و یه عالمه از ترسهام دود شد رفت هوا (البته تاثیر ترس و ایمان و فایل های خدا را بهتر بشناسیم هم بود )دیگه جلوی استادام یا کسایی که باهاشون رودربایستی داشتم نمی ترسیدم و حرفم رو میزدم و اونا هم با روی باز به حرفام اهمیت میدادن و این قضیه تاحدی بود که ما یه جلسه ای داشتیم توی دانشگاه و یه نفر باید از طرف همه با ریاست و مدیران گروه و معاون صحبت میکرد همه بچه ها گفتن تو اعتماد به نفس داری خوب کنفرانس میدی تو حرف بزن …منم گفتم باشه …برنامه یهو تغییر کرد و من اصلا خبر نداشتم چی باید بگم دوستم باهام تماس گرفت گفت بیا سالن سمینار جلسه اس منم رفتم همون لحظه چند تا نکته روی کاغذ رو بهم نشون داد گفت میتونی اینا رو با یه لحن و کلمات خوب بگی گفتم میتونم (البته هیچی اماده نکرده بودم تو دلم گفتم خدایا خودت کمکم کن) وقتی شروع کردم کلمات و حتی نکته های جالب خودشون میومدن تو ذهنم ،وقتی تموم شد همه برام دست زدن و اساتیدم همه خوششون اومد و بچه ها هم تا چند روز برای هم تعریف می کردن که من چقدر خوب و راحت حرفامونو زدم و چقدر هم استقبال شد .
یا فایل های دستور العمل ثروت و یا ثروت و تواضع و یا فراوانی در جهان بهم این باورو داد که هر چی بخوام بدست میارم و خدا برام همه چی رو فراهم میکنه و کافیه من ازش بخوام همین ! و همین هم شد !من هر چی خواستم که همیشه از بهترینها بوده و هست ،داشتم و دارم به لطف خدا . همیشه حساب بانکیم بیشتر از نیازم بوده و هست و همیشه کیف پولم پر پول بوده و هر چی خواستم خدا با هزاران دستش بهم رسونده از جاهایی که فکرشم نمیکردم از داشتن بهترین عطر و ادکلن و ساعت مارک و بهترین لباس ها گرفته تا عشق و محبت بین من و همسرم با پدر و مادرم و همه دوستانم و سلامتی ذهنی و جسمی و روحیم. وای خدا چقدر نوشتم ….کلمات خودشون اومدن و همه باورها و اعتقادات من هستن و یه عالمه باور دیگه هم هست چون انقدر من فایل و کتاب از این سایت دانلود کردم که نگو ….
البته بگم مشکلات همیشه بوده و هست و میان که ما بهتر زندگی کنیم و البته من اسمشون رو یاداوری و حواس پرتی گذاشتم چون یا میان یادمون بیارن چی میخوایم و جهت بهمون بدن یا میان حواسمون رو پرت کنن از خوشبختی که وقتی رهاشون می کنیم و به خدا میسپریمشون میرن و زندگی قشنگتری رو برامون میارن ….
در پایان هم از شما تشکر میکنم اقای علوی برای نظرتون که باعث شد برام باورهای قشنگ یاداوری شه و هم از استاد عزیز و همکارانشون در این سایت تشکر میکنم که با همه این فایل ها زندگی من و هزاران نفر دیگرو بهتر کردن و هر روز داره کیفیت برنامه ها بهتر میشه و ممنونم به خاطر تمام زحماتشون و خدایا شکرت که همه چی از قدرت و فضل بی نهایت توست ….
به قول دیل کارنگی شما می توانید از لیمو ترش خود (مشکلاتان) یک لیموناد شیرین (فرصت ها و ایده های جدید و ثروت) تهیه کنید …
بسیار جالب وتاثیرگذار بود شهدخت جان . آرزوی موفقیت روزافرون دارم برات
ممنون زیبا بود
ممنونم انرزی مثبت عزیز …شاد باشید …
عالی بود.
خواندن تجربه دوستان کمک بسیار زیادی به من کرده است.
با خواندن تجربه و نظرات دوستان احساس می کنم باورهایم روز به روز قوی تر می شود.
شاد باشید و سرزنده
دوست خوبم شهدخت بلخ سلام وسپاس
سر سبزترین بهار تقدیم تو باد
آواز خوش هزار تقدیم تو باد
گویند که لحضه ایست روئیدن عشق
آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
دوست عزیز علی جوان سلام …
متشکرم و براتون موفقیت و ثروت بی نهایت رو ارزو میکنم …
چه تحول زیبایی. خدا را شکر که الان اینقدر پر انرژی و شاد و مصمم هستید. خدا پشت و پناهتان دوست عزیز. :)
ممنونم م منفرد عزیز …براتون شادی و ارامش بی نهایت رو از خداوند بزرگم خواستارم .
شهدخت خانم، از صمیم قلب به شما تبریک می گم. منو بردین به دوران دانشجویی . خیلی لذت بخشه استقلال مالی، یک زمانی که هنوز سرکار نرفته بودم ، خواستم هرجوری که هست دستم تو جیب خودم باشه و نهایتاً خدا راهش رو جلو پام گذاشت. فرصت ها فراوانه و قطعا شما هم این تجربه شیرین رو می کنید. موفق و شاد باشید.
سلام خانم بلخ
دیدگاهتون را خوندم واقعا لذت بردم ، هر روزم با این قسمت سایت باید باشه این قسمت انگیزه عالی به من میده مثل این متنی که از شما خوندم . همیه موفق باشید. آفرین به شما برای تغییراتی خوب که داشتید شما نمونه اید. احسنت. کسی که خم میشه ولی نمی مونه و بلند میشه خیلی ارزش داره مثل شما . ارزش خودتون را بدانیدو بدانید که بی نظیرید.
در پناه اله یکتا
با سلام
از مطالبی که دوستان گفتن خیلی خلاصه بهتون میگم (چیز هایی که متوجه شدم )
1-تغییر باور (باید بفهمیم چه باوری از خودمون – خدامون زندگی و بقیه افراد جامعه داریم)
2-متعهد شدن (یه کاری رو شروع میکنیم با جدیت به سمتش بریم نه با اگر و اما )
3-ایمان (باید ایمان داشته باشیم به خودمون که بابا من هم میتونم)
4-سخت کار کردن موجب ثرونمند شدن نمیشه باید مسیر رو بدونیم داریم کجا میریم
5- تغییر باورهای پوسیده بدرد نخور قدیمی (خرجش گوشی رو بگیرید جلوتون با صدای خودتون تاکید میکنم با صدای خودتون از کلماتی که عکس باوراوی (بدتون) باشه استفاده کنید هر چیز مثبتی میتونه باشه )
6-روزی 20 دقیقه مطالعه صبح که از خواب بلند میشی بخون (کتاب هایی که حالتو بهتر و بهتر میکنه)
7-(خنده) بابا بخند تا دنیا به روت بخنده واقعا دارم بهتون میگم بچه ها وقتی میخندم کلی اتفاقات عالی برام میفته من از اون خوش خنده هام که یه خورده میخندن از شدت خنده انگار داره گریه میکنه
8- اخرین مورد توکل به خدایی که گفت من از رگ گردن به تو نزدیک ترم واقعا چه خدای باحالی داریم
یا حق
اخ اخ ورزشو نگفتم دوستان 20 دقیقه ورزش هر موقع که احساس میکنی راحتی
دوست خوبم مهدی استارک سلام و سپاس
مختصر …
مفید …
کامل …
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام
مرسی از مطالب خلاصه جنابعالی عالی بودند
سلام
من جوونی 27 ساله هستم که لیسانس مخابرات دارم .
کلا با قانون جذب بواسطه فیلم راز تو 20 سالگیم آشنا شدم … خیلی هم اون فیلم و دیدم، اما با توجه به اینکه خیلی فیلم کلی بود و کاملا مسائل باز نشده بود نتونستم استفاده زیادی کنم هرچند خودمم مقاومت زیادی داشتم ضمن اینکه کامل موضوع رو باور نکرده بودم.
من اوایل جوونیم خیلی روحیه خوبی داشتم پر از امید و شور و هیجان و فعالیت … تا اینکه وارد دانشگاه شدم … دانشگام توی ساری بود توی شمال کشور .. اونجا دور از خونه بودم و چون پول نداشتم مجبور بودم با چندتا از هم دانشگاهی هام خونه بگیرم .. کم کم با همخونه ای هام به مشکل برخوردم و سر مسائل جزیی بحث می کردیم .. تو 5 سالی که شمال بودم مجبور شدم 5 تا خونه عوض کنم و هر بار داستان تکرار می شد.
تو دوران دانشگاه وضعیت مالی بسیار بدی داشتم .. چند جا برای کار رفتم که یا اونجا درگیر میشدم باهاشون یا پولمو نمی دادن … چند تا شکست عاطفی خیلی بد خوردم که واقعا تو یکیشون که اواخر دانشگاهمم بود حس کردم به شدت تحقیر شدم و خیلی تحت فشار قرار گرفتم و به شدت افسرده و سرخورده شده بودم .. خیلی زیاد سیگار می کشیدم و همش توی خودم بودم و استرس خیلی شدیدی داشتم انقد ناخونامو خورده بودم که دیگه هیچی ازشون نمونده بود .. البته اینم بگم که روزای خوبم خیلی داشتم اما واقعا انگار هیی خوشحالم نمی کرد شاید لحظه ای همه چیز خوب بود و شاید خودمو تو ظاهر خوب می دادم اما از درون تو خودم می سوختمو داغون بودم. انگار تو یه دوره باطل افتاده بودم همه مشکلات به یه شکل دیگه با آدمای جدید برام تکرار میشدن.
تو همین دوران دانشگام یک کتابی هم خوندم به اسم معجزه ذهن که چندتا تکنیک خوب معرفی کرده بود که اجرا می کردم اما بازم ولش می کردم باز روز از نو …..! کتابای موفقیت زیادی هم می خوندم اما هیچکدوم برام تاثیری نداشت و اصلا حوصله ی به گفته هاش عمل کردنو نداشتم.
تا اینکه درسم تموم شد و افسرده اومدم تهران.. خیلی حالم بد بود چون روز اول که رفتم شمال به خودم قول دادم توهمین شهر کسب و کار راه بندازم اما با یه مقدار بدهی اومده بودم خونه..
دل و دماغه هیچی نداشتم …
پدرم تو مخابرات مسئوله یکی از بخش های مخابراته و کلی دوست و آشنا داره که شرکت خصوصی دارن که همیشه منو تحت فشار میزاشت که برو تو یکی از این شرکتا دستتو بند کن ، که من همیشه یه جوری خودمو میزدم کوچه علی چپ . چند باریم زورکی فرستادم مصاحبه که اونجام درست درمون جواب نمیدادم و مصاحبه هارم رد می شدم.. هر بار بابام میگفت پسر برو آینده داره بیمه داره فلان داره من جوابی بهش نمی دادم فقط تو دلم میگفتم واسه مردم کار کردن هدف من نیس این کار من نیس .. من باید برای خودم کار کنم.. نمی دونستم چطوری اما میدونستم همیشه تو این حال بدم نمی مونم.
تو همین دوران تو یه گروه عضو شده بودم که توش مطالب انگیزشی میزاشتن .. منم گه گداری یه سر میزدم و چهار تا مطلب می خوندم .. حالمو بهتر میکرد .. خوشم میامد از این کار.. تا اینکه نمیدونم کدوم پدر بیامرزی سه تا فایل صوتی گذاشت تو گروه .. که چگونه درآمد خود را 3 برابر کنید استاد عباسمنش بود.. گوش که کردم خیلی باحال بود .. فکر کردم همون مطالب فیلم راز رو میگن یکم که گوش کردم آهنگ صداش و لحنش توجه همو جلب کردو اومدم تو نت دنباله سایت گشتمو پیداش کردم ( البته صوت استاد رو که گوش میکردم فکر می کردم لاغر و خیلی قد بلند و عینکی باشن با موهای فرفری .. اما تصویرشو که دیدم فهمیدم کلا برعکس فکر کردم ) وقتی سایت و پیدا کردم تمام مطالب رایگان و دانلود کردم تو یوتیوب رفتم تو آپارات هر فایلی بود که می تونستم به رایگان بگیرمو دانلود کردم و شروع به گوش دادن و دیدن کردم..
اوایل به شدت مقاومت داشتم .. حتی با گوش کردن فایل ها استرس می گرفتم .. چون مثلا ایشون میگفت بی نهایت ثروت هست .. بی نهایت دست خدا هست .. من اصلا اینارو باور نداشتم .. ذهنم به شدت بسته بود..
تصمیم گرفتم تمام فایل هارو بارها گوش کنم .. همین صرف گوش دادن به فایل ها کلی از مقاومت های منو شکوند .. فقط با گوش دادن کلی شک تو باورهای قدیمیم ایجاد شد و کم کم حس کردم دارم یه آدم دیگه میشم.. کم کم ترس از فردام رفت .. استرسم رفت .. آه و ناله رفت .. فکر به گذشته کاملا از بین رفت ..
کم کم برای خودم یک سری فایل صوتی درست کردم وعبارت های تاکییدیمو صوت کردم و هر روز گوششون میدم .. الان که در خدمت شمام خیلی چیزارو از دست دادم و خیلی چیزارم بدست آوردم بدون شاید کمترین تلاش و فقط به صرف گوش کردن فایل های رایگان.
این داستان زندگیم بود اما حالا می خوام یکم تخصصی راجع به حالم و مسیری که رفتم بگم.
الان که در خدمت شمام گذشته رو کات کردم چون یه فایل تصویری راجع به اعتماد به نفس از استاد دیدم که از پدر چند تا شهید گفتنو راجع به فرزند از دست رفتشون گفتن و … که خیلی شدید منو تحت تاثیر قرار داد.. اونجا بود که فهمیدم چهارتا مشکل واسه پخته شدنم تو گذشته که چیزی نبوده .. لذا گذشته رو کات کردم و انداختمش دور البته تجربیات مفیدش باهام هست.
الان فهمیدم که شکست های عاطفیم به خاطره خلا عاطفیه خودم بود و دوست نداشتنه خودم .. حقیقتا زیاد خودمو دوست نداشتم و خیلی شاید پرتوقع بودم و همیشه سعی می کردم خودمو فدای دیگرن کنم و انتظار داشتم اونام همین کارو بکنن در نهایت تعجب میدیدم نتیجه برعکسه…الان فهمیدم عزت نفس ضعیفی داشتم .. الان خیلی بهتر شدم اما حس میکنم کافی نیس باید خیلی عالی تر بشم.
قبلا نمیدونید چقدر حرف و فکر فامیل برام مهم بود .. چی میگن .. چیکار میکنن و … الان به هیچ عنوان حرف و نظر هیچکسو هیچ چیز برام مهم نیست قبلا به خاطر حرف مردمو چشم و هم چشمی می خاستم هرجور هست فوق لیسانس و دکترا بگیرم مدرکه برام خیلی مهم بود اما الان مهارتام برام مهم شده … الان تقریبا به سمتی رفتم که نظر خودم برام مهمه که اینم واقعا با دیدن فایل رایگان عزت نفس که همین چند وقت پیش منتشر شد برام خیلی بهتر جا افتاد.
کلا با گوش کردن به فایل انشتین و مصاحبه ایشون با آقای شعبانعلی خیلی از نگرانی هام از آینده از بین رفته .. و آرامش درون خیلی عالی دارم.
و فایل رایگان تصمیم گریشونم به من اینو یاد داد که باید تصممیم های بزرگ بگیرم و واقعا گرفتم و با ریختن خیلی از مقاومت های ذهنیم شروع کردم به تمرین روی خودم که ایشون گفتن من برای موفقیت، شبانه روزی روی باورهام کار کردم.. اینجا بود که فهمیدم منم باید شبانه روزی کار کنم و بمب بارونشون کنم و هیچ راه دیگه ای نیس..
اوایل که فایل هاشونو گوش میکردم ایشون گفتن خدا بی نهایت دست داره که به ما نعمت برسونه.. تئوری سطله آب رو گفتن و … من تو دوران دانشجویی دوستی داشتم که شاید مثله ایشون 5 نفرم تو ایران نباشن.. نابغه ای هستن تو زمینه طراحی سایت و نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر به تنهایی می تونه کار 10 تا شرکتو انجام بده .. اما جالب این بود که از من بی پول تر بود .. بعدها فایل استعداد کافی نست رو که گوش کردم فهمیدم چرا نمیتونه از تواناییش استفاده کنه .. هربار که تشویقش می کردم که بیا فلان سایتو راه بندازیم و کسب درآمد کنیم میگفت ما باید سرمایه اولیه داشته باشیم تو بازار سایت و کامپیوتر مافیا هست و … با توجه به آموزه ها تصمیم گرفتم راهمو ازش جدا کنم .. و خودم روی توانایی های خودم کار کنم .. الان از این دوستم خیلی وقته خبر ندارم .. اما من مدتیه با یکی از دوستای دیگم آشنا شدم و با توجه به شناخت خوبی که از اینترنت و کامپیوتر دارم روزانه دو ساعت کار میکنم و ماهی یک میلیون براحتی آب خوردن درآمد دارم.
اما همه چی به اینجا ختم نمیشه .. انقد حرفام زیاده که میتونم یه کتاب به تنهایی بنویسم …
اینجا میخام راجع به کتاب شگفت انگیز رویاهایی که رویا نیستند صحبت کنم قبلش یه موضوع مهم .. من به این ایمان رسیدم که نمی تونم سره هیچ کس کلاه بزارم..کسی هم نمیتونه سره منو کلاه بزاره … تنها کار اینه که یا به خودمون ضربه میزنیم یا به خودمون کمک می کنیم همین.
.. تا اینکه چند وقته پیش کتابای استادو خریدم .. شاید تاثیر خوبه این کتاب این بود که از روش صحیح تهیه کردمش.. واقعا با خوندنوشن درهای بسیار زیادی به روم باز شد و با خوندن کتاب چگونه فکر خدارو بخانیم هم به آرامش خیلی خوبی رسیدم تنها با تفکر بروی یک آیه.
آیه ای که به مادر موسی وحی میشه بچه رو بنداز توآب.. یکم دقت کردم که تو روزگاری که تو شهر و استان فرعون شاید به زور پنج هزار جمعیت بود نهایت ده هزار نفر و شخصی مثله فرعون این قدرت رو داشت که بیاد و همه نوزادان پسرو بکشه هیچکسم نتونه بهش کوچکترین حرفی بزنه ، چطور خدا به راحتی این معجزه رو انجام داد و موسی تو قصر فرعون به مادرش رسید .. بی نهایت عجیبه .. به خودم گفتم الان تو کشورمون قانون هست.. پس نگران چی باشم .. قبلا از جنگ و زلزله سیل و گرم شدن کره زمین و …. می ترسیدم .. اما با درک این یک آیه به این نتیجه رسیدم که اصلا کله کره زمینم منفجرم شه مهم نیس، هرکی بره و بیادم مهم نیس ..خدایی که هوای موسی رو داره هوای منم داره .
وقتی خوندن کتاب هارو تموم کردم و تمریناتشم انجام دادم خیلی اتفاقی یه سفر شمال پیش یکی از دوستان صمیمیم برام پیش اومد.. تو این مدت که نرفته بودم شمال این دوستم شرکت نصب و طراحی دوربین مداربسته زده بود و ماشاالله وضعش خیلی خوب شده بود.. یه شرکت زیبا داشت که این چند روز و تو شرکتش بودم و اینکه واقعا از هتل بیشتر خوش گذشت .. انواع و اقسام غذا و بستنی رو میخوردیم و همش تو گشت و گذار و تفریح بودیم . دریا رفتیم و با چند نفر دیگه کلی بازی کردیم .. روز بعد به جنگل رفتیم .. کوه های بسیار زیبا و پوشیده از درخت و بسیار عالی چندتا آبشار رو تو مسیر جنگل دیدیم و آخر سر هم به بالای کوهی رفتیم که نوکه کوه با ابرهای بسار زیبایی احاطه شده بود .. تا حالا حس بودن تو ابرها رو تجربه نکرده بودم واقعا به قول معروف رو ابرا بودم.. تو راه حیواناتی مثل گاو و اسب و سگ ها رو میدیدم که چقدر درآرامش مشغول چرا بودن و گاهی حس میکردم واقعا دارن شکر گذاری می کنن و کاملا در لحظه زندگی میکردن با خودم گفتم همه مخلوقات خدا اینگونه اند حتی بچه های کوچیک هم همینطورین در لحظه و آرام اما متاسفانه بزرگتر که میشیم به جای اینکه از قدرت تفکر و تعقل استفاده کنیم و وضعیت آرامشمون رو بیشتر کنیم ..متاسفانه برعکس عمل می کنیم و بدتر به خودمون صدمه میزنیم..
موقع برگشت از سفر جنگل دوستم داشت از یک مشکلی که تو روند اداریش پیش اومده و اگه حل بشه چقد به نفعه شرکتش میشه گفت.. همینجوری که میگفت یهو یادم اومد من یکی از دوستانم تو اون اداره مسئول یکی از قسمت هاس.. به دوستم گفتم مشکلشو خیلی زود بر طرف میکنم.. اونم بهم قول داد اگر حل کنم یک سفر خارجی رایگان منو میبره .. من همیشه عاشق این بودم که برم ژاپن .. هر بار هدفامو که لیست کردم یکیش سفر به ژاپن بود ! به لطف خدا مراحل حل مشکل دوستم داره انجام میشه منم انشاالله آماده ام به زودی راهی سفر به ژاپن زیبا شم..
بهتون گفتم که رو مداریک میلیونم … دوستم بهم پیشنهاد کرد تو که شناخت خوبی رو کامپیوتر داری چرا از تهران جنس نمیفرستی بدم ویزیتورام برات بفروشن ؟ منم یکم فکر کردم دیدم واقعا تو تهران کلی از عمده فروشایی که تو این چند وقت باهاشون کار کردمو میشناسم.. چرا که نه؟ الان مشغوله جمع آوری لیست فروشمم که بفرستم برای شمال و ….
وقتی از شمال داشتم میامدم تهران حال عجیبی داشتم نه بخااطر اتفاقات زیبایی بود که افتاده بود .. به این خاطر که با خودم گفتم من 5 سال شمال بودم جز خود خوریو استرس و درگیری چیزی نصیب خودم نکردم .. الان چی شد که تو دو سه روز انقد خوش گذشت و انقد اتفاقای عالی !
یادم اومد که تو کتاب رویاها استاد گفتن شکارچی نقاط مثبت باشین … منم چند وقتی به نقاط مثبت و زیبا توجه کردم چند وقتی هوای ذهنمو و غذای روحمو داشتم و این تجربه زیبا رو داشتم.
دوستان حرف زیاده اما من الان به خاطر گذشتم نه تنها پشیمون نیستم بلکه خیلیم خوشحالم چون اون گذشتم به من فهموند باید از بحث کردن ، غرغر ، خوندن و دیدن همه اخبار ، ارتباط با همه دوستان و … دوری کنم.. واقعا هیچ دانشگاهی بهم نمی تونست انقد درس های زیبا بده..
اما در آخر می خوام چند تا نکته ای که تو این مدت بهش رسیدمو بگم :
به همه دوستانی که می خوان تازه شروع کنن اکیدا توصیه میکنم همه فایلای استادو دانلود کنن و به شدت استفاده کنن.. من خودم اینطوری استفاده میکنم که اول فایل تصویری رو میبینم .. اینطوری حس میکنم که واقعا دارم خصوصی آموزش می بینم و احساس خیلی خوبی بهم میده و تو دفعه های بعد گوشش بدین حالا چه تو بیرونین تو اتوبوسین مترو یا هرچی.. من الان معتاد گوش کردن شدم.. دیگه آهنگ گوش نمیدم ..خیلی کم اونم آهنگای شاد و زیبا و مثبت .. بیشتر از آهنگ گوش کردن دوس دارم تو جو شاد مثبت کنسرت باشم.
همین گوش کردن فایلای رایگان کلی براتون باور ایجاد میکنه و خیلی از مقاومتاتونو میشکونه.
مرحله بعدی استفاده از محصولاته .. من خیلی از نظراته دوستانی که محصولاتو تهیه کردم خوندم.. و گاهی هم دوستانی که تو بخش عقل کل که محصولاتو تهیه کردن یه سوالاتی می پرسن که با اینکه یک ساله تهیه کردن هنوز استفاده نکردن و …
ببینید دوستان استاد تو یه فایلی گفت که هر وقت پول محصولات و تونستی به راحتی بدی، بخر .. قرض نکن و … که کاملا درسته منم میخام اینو بهش اضافه کنم که تو خرید محصول هم باید با پولش راحت باشیم هم از نظر ذهنی آماده باشیم .. یعنی اگر من با همون حال بدم یهو محصولات و میخریدم شاید نتیجه قابل قبولی نمیگرفتم .. اما اومدم مطالب رایگانو که پیش زمینس رو تو خودم جا انداختم و با همونا رو خودم کار کردم و بعد با خرید دوتا کتاب ( رویاها و فکر خدا ) کلی اثر مثبت رو خودم دیدم.
نکته بعدی اینه که باید محصولاتم به ترتیب و با توجه به شرایط بخریم .. اما من با خوندن نظرات دوستان و سوالات دوستان به این نتیجه رسیدم که با توجه به جامعه ما و باورهامون.. باید به ترتیب اول کتابهارو بخونیم و بعد رو عزت نفسمون کار کنیم ( دوره عزت نفس ) بعد آفرینش رو یاد بگیریم ( دوره آفرینش ) بعد با توجه به آموخته ها هدف گذاری کنیم ( دوره هدف گذاری ) و بعد بریم سراغ ثروت ( دوره روانشناسی ثروت ) و چون تضاد ها ومشکلات همیشه هست نیاز هستش که تو این مرحله برای برخورد با مشکلات جدیدمون محصول ( مشکلات دلیل اصلی موفقیت ) رو هم تهیه کنیم.
البته دوره عشق و مودت ترتیب خاصی نداره بعد فایل رایگان میشه تهیه کردش…
اما در خصوص تغییر باورها من چندتا نتیجه خوب گرفتم که هم روحیه منو خیلی عالی کرده هم اعتماد به نفسمو بالا برده.. اولا من چند وقتیه هر روز صبح چند صفحه شکر گزاری مینویسم از خونه ای که توش هستمو لباسامامو سلامتیمو پولمو روابطمو هر چیزی که تو اون لحظه به ذهنم بیاد زیادم طول نمیکشه چند دیقیقه فوقش .. من یک داداش کوچیک دارم که خیلی شیطونه همه هم همش دعواش میکنن .. من چند وقتیه تو شکر گذاریم بخاطر اینکه انقد حرف گوش کنه و پشتمه و دوستم داره مینویسم .. جالبه گاهی اوقات حرف بابامو گوش نیمده اما من که میگم بشین .. میشینه و کلا حسابی مثله موم تو دستمه …
شبها قبل خواب شکر گذاریمو که صبح نوشتم میخونم. و موقع خوابیدن هم اکثر فایل های آرامش در پرتو الهی رو گوش می دم..
و کار بعدیم گوش دادن مداوم به فایل های استاد بصورت رندم ( روزی حداقل 3 یا چهار تا ) و گوش کردن به فایل های تاکیدیم هستش تو حین قدم زدن، کار، خواب و خلاصه سعیم اینه که هر لحظه هدفون تو گوشم باشه..
و حرف آخر یا شاید مهمترین نکته اینه که تو یه فایلی استاد گفتن حرف زدن راجع به هرچیزی مارو بهش میرسونه و زبان چاقوی دولبس من همزمان که فایل ها رو گوش میدم راجع به شون با خودمم صحبت می کنم و واقعا خیلی عالیه و سعیم بر اینه که تو محاوره عادیمم حواسم خیلی جمع باشه که چی میگم ..
اما به نظرم جادویی ترین تکنیک که واقعا همیشه شگفت زدم کرده .. تکنیک آینه هستش.. به این صورت که یک آینه جلومون میزاریم و عبارات تاکیدی رو بصورت خطابی به خودمون میگیم مثلا تو جذابی .. تو زیبایی.. صد میلیون تومن پول داری و … حالا هرچیزی … باور کنید جادو میکنه ….
اوایل ممکنه حین گفت مقاومت پیش بیاد یا مسخره به نظر برسه یا هرچیزی تو گوش کردن فایل های صوتی هم مقاومت هست .. تنها راه موفقیت تصمیم قطعی و غلبه به این مقاومت هاس… بعد چند وقت تمرین عادی میشه.. امتحان کنید مطمئنم شگفت زده میشد.
در پایان من شاکر خداوندم به خاطر گذشته و حال و آیندم .. اگه گذشته و تجربیاتش نبود الان انقدر با آرامش و ریلکس نبودم .. ممنون از همتون بویژه این سایت زیبا .. شاد و موفق باشین
چه سعادتی خداوند نصیبتان کرده که. در جوانی مسیر درست را پیدا کردید
ممنونم از شما بانوی گرامی و فهیم..
تبریک به شما دوست عزیز شباهت زیادی با داستان من داشتین
آقای خوش شانس تک تک کلماتتون روحانی، لذت بخش، فوق العاده عالی هستن. یکی از نکات روشن متن زیبای شما “در حال زندگی کردن”. این متن یقیناً برازنده برنده شدن هست. تبریک و درود فراوان بر شما (:
سلام به دوست عزیزم و نام بسیار زیبا و تامل بر انگیزشون
واقعا یکی از دستاوردهای بزرگ این گروه بسیار خوب برای من مثل شما دوری از بحث، غر زدن و دیدن اخبار و تلوزیون بوده.
تا حدی که الان وقتی کسی غر می زنه به قول استاد نتایجی که در زندگیش داره رو تایید میکنم و وضعیت مالیش رو متاثر از باورهای ضعیفش می دونم.
(به نظرم این یکی از قوی ترین تکنیکهای استاده که به ما یاد دادن. هر موقع دیدین کسی غر می زنه و یا داره بحث الکی راه می اندازه به جای اینکه بذارین به احساس بد وارد شین، سعی کنین نتایجی که در زندگیش داره رو به یاد بیارین و با خودتون بگین چیزی که نتایج این فرد رو در زندگیش متوقف کرده در اصل وجود همین ویژگی ها در باورها و طرز تفکر ایشونه. باورتون نمی شه اینجوری شعف بی نهایت بزرگی شما رو میگیره که میتونین زندگی آینده طرف رو پیش بینی کنین و به جای احساس بد از غر زدن و بحث های بیهوده به یه احساس خیلی خوب برسین!!!)
به هر حال از شما ممنونم و آرزوی بهترینها رو براتون دارم.
وای عالی بود منکه خیلی لذت بردم از خوندنش. درمورد تکنیک آینه هم گفتید واقعا معجزه میکنه من تو دوران نوجوانی از ظاهر خودم رضایت نداشتم ولی هرموقع خودمو تو اینه میدیدم میکفتم تو درآینده زیبا خواهی شد. الانم که دخترخاله م همین مشکلو داره با خودش هی براش تعریف میکنم این قضیه رو ولی باورش نمیشه.
سلام دوست عزیز
خیلی عالی و کامل نوشتی
بهت تبریک میگم، واقعا لذت بردم
امیدوارم به تمام أهدافت برسی
دوست خوبم لاکی لوک سلام و سپاس
نظرتان پر بود از تمام حس های خوب و درک صحیح قوانین الهی و عمل به آن ها. پایداری رکن اساسی موفقیت است. شاد باشید.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام آقای عباس منش
خیلی از دیدگاههای دوستان رو خوندم و واقعا لذت بخش بود که سه قانون رو در بین همه کسانی به موفقیت رسیدن متوجه شدم و این بود که رمز موفقیت تمامی دوستان در سه چیز خلاصه می شد.
قانون استمرار ، تلاش و قانون اطمینان..
آقای عباسمنش من چیزهای زیادی از شما یادگرفتم و تاثیر زیادی فایل های شما روی من داشت ولی اینبار من می خواهم نقش یک عباس منش رو برای شما آقای عباس منش عزیز داشته باشم من متوجه چیزی در درون شما شدم که می خواهم اینبار من نقش استاد رو برای شما داشته باشم. و بذارید اینطور شروع کنم.
می دونم که این محیط جدید که تو واردش شدی با چالش زیادی روبه رو هستی کشوری که الان تو توش هستی و منم کارم و دکتری ام اونجاست در دنیا تولید 73 درصد علم جهان رو بر عهده داره در زمینه اقتصاد و زمینه های دیگه چون تخصص من نیست من سخنی نمی گم ولی می دونم که در زمینه های دیگه هم بالاتر از همه کشورهاست. در زمینه ورزش بذارید یه کم توضیح بدم که چرا امریکا داره نیمی از مدال های المپیک رو کسب می کنه
من برای دیدن المپیک در ریو رفتم و وقتی کشتی گیرهای امریکا رو دیدم و مقایسه کردم با سالهای گذشته که در ایران دیده بودم فهمیدم واقعا پیشرفت زیادی داشتند کشتی امریکا ده سال پیش در مقایسه با ایران هیچ نبود ولی الان در المپیک مدال کسب کردند تو استادیوم وقتی کشتی گیرهای ما تو همون بار اول باختند و بعدا امریکایی ها رو تشک رفتند کشتی گیر های آمریکایی ها طوری مبارزه می کردند که ایرانهای سالن که البته تعدادشون خیلی کم بود داشتند همگام با همه ملت اونها رو تشویق می کردند و تو سالن دقیقا نمی دونم چقدر ولی فکر کنم 60 درصد تماشگران امریکایی ها بودند در حالی که من باهشون که صحبت می کردم می گفتند تا ده سال قبل اصلا ما نمی دونستیم کشتی چی بود ولی الان مدعی این هستیم که قهرمان جهان باشیم .. بگذریم از جو المپیک ولی وقتی من با یکی از اونها که از کشتی سررشته داشت حرف زدم ازش رمز پیشرفت سریع رو پرسیدم بهم گفت اول اینکه من خوب می دونید که الان ایرانیهای از چه فنی استفاده می کنند تا برنده شدند و گفت که این فن ها در طول این سالها ثابت بوده و تغییر نکرده و کشتی گیرها ایرانی دارند تکراری کار می کنند دوم اینکه من واقعا دنبال این بودیم که چه فن ها و روشهایی متفاوت که کسی از اونها استفاده نمی کنه امتحان کنیم و چون مطئنیم جواب خواهد داد داره جواب می ده..
کشوری که شما الان توش هستید کشور نخبه هاست (نه اینکه همه نخبه اند اونجا نه نه .. بلکه کسانی که در راس های موفقیت هستند در مقایسه با انسانهای موفق دیگر در سایر نقاط جهان یک سر و گردن بالاترند) و این نخبه بودن به این خاطر نیست که هوش زیادی دارند این نخبه بودن به این خاطر هست که انسانهای موفق اونجا فهمیدن باید از مسیر جدید و متفاوتی که بیشترین بازدهی رو در کمترین زمان داره حرکت کنند متوجه شدند که اگر از انرژی خودشون برای کشف مسیرهای جدید استفاده کنند ایده های جدید و متفاوتی رو با قانون استمرار، تلاش و اطمینان یا همون ایمان دنبال کنند می تونند موفقیت رو با اثر بخشی متفاوت به جهان عرضه کنند کشوری که شما توش هستید جای خوبی برای دنبال کردن و انجام دادن یه کار تکراری نیست.
اقای عباس منش عزیز می خواهم باهات صمیمی حرف بزنم می دونم که ذهنت قفل کرده می دونم چالش های جدید و چیزی رو داری تجربه می کنی که هرگز بهش برنخوردی اونجا مردم، فضا، زبان حتی ببخشید دستشویی هاش متفاوت از چیزی بود که قبلا دیده بودی و این تو رو به چالش کشیده و به فکر فرو برده که باید اینجا چه الگویی رو پیروی کنی که که موفق باشی کشوری که هنوز به زبانش اونقدر تسلط نداری و اون روان صحبت کردن و فهم انگلیسی رو مثل یک امریکایی که اونجا متولد شده نداری که همه این تفاوت ها طبیعی هست ولی همانطور که خودت کشف کردی و به ما گفتی هرچند فضا متفاوته ولی قانون موفقیت یکیه و اون اینه
استمرار، تلاش و اطمینان .. که خودت بهتر از من می دونی تو قبلا چالش های زیادی رو تجربه کردی ولی همشو پشت سرگذاشتی و الان این چالش بزرگترین چالش زندگی تو هست چرا؟ چون بزرگتر شدی ولی ظرفیتت هم بزرگتره و تواناییت بزرگتره برای حل این چالش و در مسیر قرار گرفتن تو محیطی که توش هستی من فقط یه توصیه برات دارم
اگر می خواهی دباره روی ریل قرار بگیری اینبار با حفظ اون قانون ها همان الگویی رو به کار ببر که الان امریکایی ها با استفاده از اون الگو دارند بیش از پنچاه درصد تولید علم و نوآوری و اقتصاد جهان رو برعهده دارند و اون الگو اینه
مسیر تکراری رو نرو یه راه متفاوت انتخاب کن راهی که هرگز کسی حتی امتحانش نکرده … و برای کشف این مسیر باید بدونی مسیرهای تکراری چیه و از اونها اجتناب کنی
موفق باشی
مهدی
سلام دوست گرامی
از توصیه و راهنمایی شما سپاس گزاریم
به مدت بیش از دوسال است که استاد عباس منش، در حال سفر به کشورهای مختلفِ جهان، خصوصا کشورهای اروپایی برای رسیدن به درک و شناختِ کاملتر از قوانین کیهانی است.
و در این مدت، با مسائل زیادی در مورد فرهنگ، زبان، نگرش و باورهایی که مردمان این کشورها، در ناخودآگاه شان دارند ، آشنا شده و تجربه نموده است.
شاید فرهنگِ این کشورها با کشورِ ایران بسیار متفاوت باشد اما همه ی آن کشورها، خصوصا کشورهای اروپایی، تقریبا فرهنگی شبیه به هم و البته شبیه به کشور آمریکا دارند. بنابراین حضور در این کشور برای وی، تجربه ای جدید و بیگانه نیست.
و همانطور که در گفته های استاد عباس منش در فایلهای متعددی پیداست، تقریبا بیش از 90 درصد از آدمهای دنیا، فارغ از اینکه در کدام کشور و فرهنگ زندگی می کنند، تقریبا باورهای محدود کننده ی یکسانی دارند. و تقریبا به شیوه های یکسان، زندگی خود را پیش می برند. ترس های یکسانی دارند… عزت نفسِ یکسانی دارند… نگرانی های یکسانی دارند…
و آن کمتر از 10 درصد باقیمانده، همواره به شیوه ای متفاوت فکر، باور و عمل کرده اند که آن نتایج حیرت انگیز نیز به همین دلیل است…
این آمار نشان می دهد که قوانین موفقیت همواره ثابت است و اگر انسان بتواند خود را از بدنه ی جامعه جدا کرده و متد و سبک شخصیِ زندگی خودش را بر سبکِ معمولِ جامعه ترجیح دهد، همان چیزی که استاد عباس منش به شدت بر آن تأکید دارد. و مهم ترین سرمایه گذاری اش را سرمایه گذاری روی فکر و باورها و تجارب خودش بداند، از آنجا که به گونه ای متفاوت باور دارد، به گونه ای کاملا متفاوت از بقیه نیز عمل خواهد کرد.
یعنی همواره باید مهم ترین قانون جهان را به یاد داشته باشیم که جهان فقط به فرکانس های فرد پاسخ می دهد و فرکانس های هر فرد نیز حاصل باورهای اوست و اگر فردی بتواند باورهای قدرتمند کننده ای را در خود ایجاد کند، باعث تغییر نگرشِ این فرد و تغییر توجه و فرکانسِ این فرد می شود و جهان او را در مداری قرار خواهد داد که با شرایط، موقعیت، راهکار و ایده هایی هایی برخورد می کند که رفتارِ او در مقابل رویدادها را تغییر داده و او را به موفقیت های بزرگ می رساند
بارها این اتفاق به همین شکل رخ داده است و بارها افراد با استفاده از این فرمول توانسته اند تابوهایی را بشکنند که 10 ها سال و شاید صدها سال، حتی توجیحاتِ علمیِ دقیقی مبنی بر غیر ممکن بودنِ ان کار وجود داشته است.
آنچه افراد را موفق می کند، متدهای آنها نیست بکله، تغییر نگاه آن افراد به خودشان و توانایی های شان است. تغییرِ باورها و تغییر فرکانسِ آن افراد است که موجب شده در مداری قرار بگیرند و به سمتِ متدها و راهکارها و ایده هایی هدایت شوند که آنها را به موفقیت برساند.
اتفاقا به زودی در این زمینه و اتفاقاتی که در المپیک اخیر رخد داد، فایلی از استاد روی سایت قرار داده خواهد شد.
در زمینه موفقیت مالی نیز ایشان به زودی نتایج تحقیقاتِ جدید شان را پیرامون قوانین کیهانی و نقش باورها و البته عزت نفس و خودباوری در ساختنِ کسب و کارهای بسیار موفق آنهم در مدت زمان کوتاه و حتی بدونِ سرمایه اولیه و بدون پشتوانه، در دوره ی جدید روانشناسی ثروت3، ارائه خواهند داد.
از گروه تحقیقاتی آقای عباس منش سپاسگذارم به خاطر این پاسخ ولی نکته ای در بین حرفهای بنده هست که شاید نتوانستم آن رو خوب برسانم برای بیان این نکته بذارید من چیزی در مورد سایت شما بگم و اقای عباس منش
بیش از سایت شما من قبلا به سخنرانی افراد زیادی رو گوش می کردم و چون خودم این قوانین رو تا حدودی قبلا از این دوستانی که صحبت هایشان رو دنبال می کردم درک کرده بودم تنها گاهی نکته هایی می دیدیم و چندان برای من تازگی نداشت حرفهای بقیه استاتید.
ولی اقای عباس منش تنها کسی هست که وقتی برای اولین بار صحبت ایشان رو از یوتیب دریافت کردم تا الان کلمه به کلمه فایلهایشان برام مثل حکم ایه قران را داشت و بدون تعارف می گم من با اینکه در سایت های خارجی گاهی انالاین به صحبت های مدرسان موفقیت که در امریکا هستند گوش می دهم تاثیر فایلهای ایشان را نداشته پس جایگاه ایشان برای من یه چیز ثابته برای همشه
ولی فایلهایی که ایشان در این ماه داره اماده می کنه و روی سایت می ذاره یه ذره متفاوت تر از بقیه فایل هاست ببخشید این رو عرض می کنم ولی من برای مدت سه سال مدرس دانشگاه بودم و اینجا نیز تقریبا وقت کنم با دانشجو هستم و خوب حسم نسبت به ادمها واقعا قویه و می تونم خوب حسشان کنم و بفهممشون.
در حقیقت این سوالها و فایلهایی که ایشون دارند اماده می کنند جسارتا داره یه نوع به بن بست خوردن رو ایشان رو حداقل به من نشان می ده و دنبال جواب بودن برای شخص خود ایشان و البته اعتقادم این هست که این بن بست نیست که اقای عباس منش با اون روبه رو شده بلکه دری بزرگ هست که قراره به سوی ثروت و موفقیت عظیم باز بشه علارغم احترامی که به اقای عباس منش قائلم ولی بلاخره ایشان انسان هستند و خوب ممکن هست ما انسانها اشتباهاتی داشته باشیم به عنوان مثال خود من با وجود اینکه در رشته تخصیصم اون زمان که در ایران بودم نفر سوم در کشور بودم و الان در خارج کشور دارم به رده انسانهایی که انگشت شمارند دارند نقل مکان می کنم ولی در زمینه عاطفی واقعا موفق نبودم و هنوز نتونستم به مدار دلخواهم برسم هرچند شاید در ابعادی جسمی و مالی و علمی واقعا فکر می کنم جایگاهم خوبه هر چند می تونم بهتر هم باشم
ولی نکته ای که شاید من نتونستم برسونم این هست که من به هیچ وجه منکر قانون جذب نیستم ولی طبق چیزی که از خود اقای عباس منش یاد گرفتم و خودم نیز بهش رسیدم این هست که گاها ما باید از زاویه و دیدگاه متفاوت وارد مسئله ای بشیم و برای این کار نیاز داریم همه ابزاری که داریم رو بذاریم کنار و ببینیم آیا میشه با ابزار و روش جدیدتری به مسئله نزدیک شد؟
بذارید سادتر بگم قبل از اینکه آقای عباس منش کارشون رو در زمینه روانشناسی موفقیت شروع کنند اشخاص زیادی بودند که در ایران با قدرت فعالیت می کردند ولی چرا وقتی اقای عباس منش وقتی کارشون رو شروع کردند علارغم نداشتن چیزهایی مثل مدرک ایشان به نظر بنده موفق تر از تمامی استاتید موفقیت در ایران هستن من وقتی سخنان کپی پیست بعضی از اساتید موفقیت رو گوش می کنم در مقایسه با سخنان اقای عباس منش سخنان سایر افراد در زمینه موفقیت شبیه به جک می مونه ولی سوال اینجاست چرا ایشان موفق شد؟ جوابش اینه یک ایشان برای اولین بار از قران به عنوان رفرنس محکم استفاده کردند که مورد تایید خیلی از ایرانی هاست دوم اینکه ایشان با زبان ساده مردمی الفاطشون رو منتقل کردند دوساعت شعر از حافظ نمی خوندند که اخرش با شعر مفاهیم رو انتقال بدند که اخرش هم متوجه نشی منظور ایشان چه بود یعنی می خواهم بگم یه روشی و چیزی رو اقای عباس منش داشتند که واقعا بقیه نداشتند هرچند این روش لازمه اش فکر مثبت و قرار گرفتن تو مدار مثبته
چند وقت پیش اقای عباس منش تو فایلشون گفتن که داریم تحقیق می کنیم ببین چطور شرکت های سریع رشد کردند و به موفقیت میلیونی رسیدند در حقیقت جواب این سوال تو گذشته اقای عباس منشه
جواب این سوال اینکه چطور خود شما بدون مدرک لازمه و بدون پارتی به موفقیت عالی در ایران رسیدی؟ بله جوابش شاید این باشه که در درجه اول تفکر مثبت و توجه مثبت ولی از نظر منی که داری از فایل شما استفاده می کنه نو آوری و چیزی متفاوت داشتن فایل شماست که باعث می شه من جذبش بشم
در کشور امریکا من فقط توصیه کوچکی کردم و اون این هست ایشان علارغم ادامه توجه مثبت به این نکته هم توجه کنند و بگند که خدایا من می خواهم کاری رو انجام بدم که در این کشور کسی انجامش نداده همین حالا در هر زمینه ای که هست
موفق باشید
سلام دوست گرامی
اگر این سایت در این حوزه، خوب عمل می کند، بخاطر بازخودهای افرادی چون شماست که با درج دیدگاه های تان ما را به سوی راه کارهای بهتر هدایت می کنید
از نظرات و راهنمایی های شما بی نهایت سپاس گزاریم
نو آوری و خلاقیت، مهم ترین اصل استاد عباس منش برای همه ی جنبه های زندگی اش است
ایشان همواره از ما می خواهد در هر لحظه از خودمان بپرسیم:
چطور از این بهتر؟
چطور از این ساده تر؟
چقدر از این سریع تر؟
تا همواره بتوانیم به سمتِ مسیر های بهتر هدایت شویم
گفته های شما کاملا صحیح و راه گشا است اما باید یادمان باشد که اصل، ماهیت و جان مایه ی قوانین کیهانی همواره یکی است و خداوند همواره جهان را با قوانینی بدون تغییر پیش می برد. اما معلمان مختلف، همواره روشهای متفاوتی برای بیان این قوانین دارند.
یک نفر می تواند با شعر، یک نفر با آیه، یک نفر با تجاربِ ساده و بدیهی که هم قابل فهم برای یک دانشمند و هم قابل فهم برای یک خانم خانه دار می باشد، این قوانین را توضیح می دهد و یک نفر هم با زبان علوم مختلف مانند فیزیک، ریاضی و … و یک نفر با زبانِ عرفان این قوانین را شرح می دهد.
به همین دلیل است که می بینیم قرآن کتابی که در بیش از 1400 سال پیش آمده است، هنوز هم بهترین راه گشاست و هیچ تغییری در ماهیت و مطالبِ آن بوجود نیامده است و بهترین منبع برای قوانینی است که ما می توانیم با بکار بردن شان، رهبری و کنترل زندگی و سرنوشت مان را به دست بگیریم…
در این کتاب تأکیدات خداوند را می بینیم که می گوید:
این کتاب(قرآن) که تصدیق کننده ی کتبِ پیشین است….
این موضوع به ما یادآوری می کند قوانینِ جهان از ازل همان بوده و تا ابد نیز همان خواهد بود . فقط این انسان است که با تکاملِ بیشترِ ذهنِ خود، در هر برهه ای درک بهتری از قوانین بدست آورده است
کما اینکه در کتاب تورات و انجیل با معجزات زیادی روبرو می شویم اما در قرآن از مقدار این موضوع مرتباً کاسته شده، شاید به این دلیل که انسان تکامل بیشتری یافته .. چون ادارک بهتری از قوانین پیدا کرده و تجاربِ وی از عملکردِ جهان گسترده تر شده است.
و البته همین ثباتِ قوانین است که موجب پیشرفت و گسترشِ نبوغ ِ انسان ها در عرصه های مختلف علم و فن شده است
استاد عباس منش نیز همواره سعی دارد آموزش های خود را به سبکِ خودش آموزش دهد. یعنی سادگی و ملموس بودن و خلاقیت، پایه ی اساسی آموزش های اوست
ایشان دوست دارد به همان شکل که خودش قوانین را درک کرده، به دیگران نیز توضیح دهد
همانگونه که خودش قرآن را درک و مطالعه کرده و با عمل به قوانینی که از این کتاب آموخته، توانسته به تجربه بهتری از زندگی برسد، به همان شیوه نیز آن قوانین را به دیگران آموزش دهد.
این سادگی و خلاقیت، خود را در دوره هایی مانند روانشناسی ثروت، روابط و … نشان داده و همانگونه که مشاهده می کنید، نتایجی عالی را نیز به بار آورده است. زیرا طبیعت انسان بر سادگی است. فطرت انسان، نمی تواند قوانین را رد کند
حتی اگر برای اولین بار در برابر این قوانین و آموزش ها، مقاومت نشان دهد، اما بعداً در اعماقِ وجودش آنها را می پذیرد زیرا فطرت او این قوانین را از قبل می شناخته و با روبرو شدنِ دوباره با آن، به تدریج در اعماقِ وجودش آنها را به یاد آورده و می پذیرد. زیرا منطقِ این قوانین، آنقدر قوی است که به هیچ شکلی آن را رد کند و چون آن را می پذیرد و به آن عمل می کند، به نتایجی می رسد که با آنهمه شیوه ی سختِ قبلی نرسیده بود.
از این بعد نیز با توجه به بازخودهای دوستانی چون شما، سعی در بهبود این روند خواهیم داشت.
در هر صورت واقعا از اینکه با دوستانی چون شما که صمیمانه نگاه و برداشتِ خود از آنچه در این خانه و خانواده از استاد عباس منش به اشتراک گذاشته می شود را بیان می دارید و با این کار ما را وادار به خلاقیت بیشتر می نمایید، بی نهایت سپاس گزاریم.
بسیار از شما گروه عباس منش سپاس گذارم و اروزی سربلندی و موفقیت شما را از خدواند خواستارم
با سپاس
مهدی
سلام خدمت دوستااااااااااان گل گروه تحقیقاتی استاد عباس منش عزیز
استاد جانم بذار منم به تکامل برسم من هنوز روانشناسی 1 رو نگرفتم 3 هم اومدش
استاد خیلی دوسدارم ببینمتون گروه رو ببینم اصلا چطوری هستش تیمتون
درکل استادو بقیه دوستان واقعاااااااااا ممنونم ازتون عالی هستید خیلی ها بخاطر شما زندگیشون عالی شد هرچی خدابهتون میخواد بدهههههه ایشالله
سلام به همه دوستای خوبم و خانواده صمیمی استاد منش
از همه دوستانی که دیدگاه قبلی من رو خوندن و لایک کردن سپاس گذارم.
احساس خیلی خوبی رو به من میدین. برا همه تون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. این نشون می ده که در مسیر درستی قرار داریم.
خدایا هزار مرتبه شکرررررررررررررررررررررررررررررررر به خاطر این دوستای خوب.
از همه تون یه دنیا ممنوووووووووووووووووووووون
سلام استاد
اول از همه خیلی خوشحالم که کتابی قراره بیاد که نویسندش خودمون باشیم و از نظرات دیگران استفاده کنیم و از شکست هاشون ما هم درس بگیریم.
شاید بعضی چیزایی که بگم زیاد به اینجا و موضوعش ربطی نداشته باشه. اما خواستم در طول این یک سالی که با سایتتون اشنا شدم تا اونجا که میتونم براتون بگم.
تا اینجا فقط میخوام یه چیزیو بگم که چقدر مدیون شمام:من اگه با شما اشنا نشده بودم الان یا مرده بودم(خودکشی یا بیماری) یا یه معتاد بدبخت توی جوبای خیابون یا شایدم یه فرد سواستفاده چی و به قول معروف لاشخور بودم. و همیشه منتظرکمک دیگران بودم.
من 17 سالمه و دقیقا یک سال و یه روز پیش که تولدم هم بود خداوند بهترین هدیه رو برام فرستاد که اونم اشنا شدن به طرز خیلی خیلی اتفاقی از طریق یوتیوب با شما وسایتتون بود.
من دقیقا دو سال بیش بخاطر یه سری از مشکلاتم یه افسردگی حاد گرفتم. جالب اونجا بود که کنکور هم برام خیلی مهم بود (اما برای دانشگاه هدفی نداشتم(تا اون موقع اصلا از خودم نپرسیده بودم که اصلا چرا درس میخونم)). من توی تیزهوشان درس میخونم و شاید یکی از عواملی که باعث بیشتر شدن افسردگیم این بودکه یه سری اتفاقات تو مدرسه افتاد که روحیم رو نابود کرد. حتی الان هم که دارم این متنو مینویسم وحشت دارم از اون روزا . یادمه روزی بالای 13_14 ساعت میخوابیدم و کابوس میدیدم . وختی هم که بیدار میشدم مثل یه مرده متحرک فقط به یه جا زل میزدم. معمولا زیاد تو اتاقم هستم. برای همین ترس از اینکه نکنه پدر و مادرم بفهمن که من افسردگی دارم مجبور شدم بازیگر بشم. وختی از اتاقم میومدم بیرون خودم رو خیلی خوشحال و شاد نشون میدادم که ناراحتشون نکنم. وختی میرفتم بیرون یا مدرسه خودم رو مثل یه نقاب شاد نشون میدادم ولی وختی میرفتم توی اتاق یه انسان دیگه ای میشدم.حتی بعضی وختام گریه میکردم.
اون افسردگی کم کم زندگیم رو نابود کرد.درسم افتضاح شد. قید کنکورو زدم.دیگه هیچی برام مهم نبود.
نوبت اول تموم شد و من درسم کلی افت کرد. از یه شاگردیکه قبلا حداقل 1 تا 3 بود جزو تمبلا شدم.
اما این همه آسیب ها از افسردگی نبود بدتر از همه این بود که یه بیماری گرفتم که (طبق اون چیزیایی که توی اینترنت کردم) غیر قابل درمان بود.
فقط یادمه اون روزا از زندگی سیر شده بودم. از درون خورد شده بودم وضع جسمیم هم که روز به روز بدتر میشد. شرایط خیلی سختی بود. واقعا سخته ادم یه افسردگی با یه بیماری غیر قابل درمان بگیره و نه دکتری داشته باشه نه مراقبی و همیشه هم پیش پدر و مادرش نقش بازی کنه که من خیلی عادی و خوشحالم.
چند بار خواستم خودم رو بکشم. خودمو از اپارتمان پرت کنم بیرون که دیگه همه چیز تموم شه و از این زندگی برای همیشه خلاص بشم. اما وختی به پدر و ماردم فکر میکردم پشیمون میشدم.فکر میکردم محکومم تقدیرم اینه که بدبخت بشم و هیچ راه فراری ندارم.
خلاصه زندگی گذشت و گذشت که طبق یه اتفاق واقعا عجیب با شما اشنا شدم. استاد من فایل هاتون رو انقدر گوش دادم که اون وقتا کاملا حفظم شده بود این که به خدا بیشتر اعتماد کنیم تا بنده یا 10 درس البرت انیشتین و… . من یکی از عشقای زندگیم ساختمونه اما اطرافیانم انقدر گفتن که نمیشه و سرمایه میخواد که من حتی اون آرزوم رو برای همیشه فراموش کردم که من لیاقت رسیدن بهش رو ندارم. کم کم با فایل های رایگان خودم رو باور کردم که منم میتونم. منم میتونم بدون هیچ سرمایه ای ساختمون بسازم.استاد باورتون نمیشه: افسردگی محو شد،بیماری نابود شد،تبدیل به یه بمب انرژی شدم. مدرسه داشت دوباره شروع میشد و تونستم تا حد زیادی خودم رو توی درس بکشم بالا. امسال کنکور دارم میخوام یه دانشگاه تاپ بیارم و بتونم ایده هام رو عملی کنم. من تا الان که لیست (فعلا) 9 تایی از برجهای شاخی که میخوام تو تهران بسازم اماده کردم و روز به روز دارم جزیاتشو اضافه میکنم. توی اینترنت یلی چیزا دربازه برج و کاربرد و طبقه و…… یاد گرفتم که اصلا انقدر شوق دارم زود برم یه دانشگاه تاپ که حاضرم براش صب تا شب درس بخونم که ایده هام رو پیاده کنم.
استاد یکی از تاثیر گزار ترین فایل هاتون(فایل های یکسال گذشته) فایلی بود که گفته بودین ادم نباید گول چیزای خوب و موقعیت های خوب رو بخوره. شما خودتون رو مثال زدید با این که بازار گیم نت اون زمان با این که خوب بود اما اون شغل رو ول کردین و فورا قاطع عمل کردید. من همین امروز از تیزهوشان بخاطر یک سری دلایل از تیزهوشان اومدم بیرون چون میدونستم با این افتی که کلاس داره من به اون چیزی که میخوام نمیرسم. خیلی تصمیم سختی بود اما قاطع بودم. همش حرفای شما از اون موقع توی ذهنم ندا میکرد.شاید بزرگش کرده باشم اما وضعیتم خیلی شبیه شما بود.من کامل اون فایل تصویری رو درک کردم و من گول اون موقعیت به ظاهر خوب رو نمیخورم و میتونم با کنسل کردن خیلی از روزای هفته نرم مدرسه و با جزوات و دی وی دی ها خودم بخونم و به اون چیزی که میخوام برسم. هر جاییم برم بهتر از تیزهوشانه.
توی دو سال انقدر فرق جای افتخار برای خودم داره که از کجا به کجا رسیدم.
من هنوزم پیش پدر و مادرم همون فرد عادی چن سال پیشم چه وختی که افسرده بودم چه الان که بمب انرژیم.
از خدا ممنونم که منو با شما اشنا کرد.
استاد ممنونم که زندگی دوباره رو بهم بخشیدین. ممنونم که باعث شدید تا چن سال دیگه افتخاری برای کشورم باشم. ممنونم که منو از اون گذشته وحشتناک به اینجا اوردید ممنون بابت همه چیز
خوش به سعادت شما که در جوانی راه درست را یافتید
آقای دانیال مطمئناً این تصمیم نقطه عطف زندگی شماست، من هم یه روز توی زندگیم این تصمیم رو گرفتم و اتفاق های فوق العاده ای برام افتاد. دلتون شاد باشه لبتون پر از خنده (:
سلام بر دانیال عزیز
خیلی خوشحالم که به چنین درکی از جهان رسیدین. “هیچ وقت نباید گول شرایط ظاهرا خوب رو بخوریم”
امیدوارم در ادامه مسیرتون هر روز شاد تر و موفق تر باشین…
دوست خوبم دانیال سلام و سپاس
وقتی شما جوانان را می بینم که به درک خوبی از جهان هستی نائل شده اید خیلی خوشحال می شوم .مبارک باشد.
تا جوان هستی تلاش کن و دست از اهدافت برندار و ابتدا اهدافی را برای خودت مشخص کن که به تو و به باورهات خیلی نزدیکند و دست یافتنی.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
با سلام خدمت تمامی هم فرکانسی ها و هم مداری های خوبم /خیلی خوشحال شدم که شنیدم که استاد تو شهری که دارم زندگی میکنم (بندرعباس) بوده و کار کرده اوایل فکر میکردم که دروغه ولی از وقتی که محل کارشون رو گفتن(کشتی سازی و برق)فهمیدم که به طوره کامل درسته…خیلی خیلی خوشحال و خوشبختم که با شما هستم و خدارو سپاس گذارم که خدا عمری به من داد تا بتونم از قانونی که خودش وصف کرده اشنابشم و اون رو تو زندگیم اجراش کنم …والا من هنوز به موفقیت ان چنانی نرسیدم ولی ایمان دارم و حسی درونم فریاد میزنه که میرسم و دارم نتایجش رو میبینم و دارم احساسش میکنم…خدارو شکر
والا از وقتی که با استاد اشناشدم جوری سخنرانی هاشو گوش میکنم که دارم مثله ایشون حرف میزنم
ارزو میکنم هرکجا که هستید شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشید…دسته حق نگهدارتون
سلام از همه دوستان عالی و مهربان که تجربه های زیباشون رو با عشق و اشتیاق تعریف می کنن طوری که هیجانش در ما هم زنده میشه من در مورد خودم نمی خوام بگم فقط یه چیزی رو بگم که برایم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییی هیجان انگیز بود و هست
اولا من با سایت استاد تقریبا سه ماهه آشنا شدم فیلهای صوتی رایگانشون هم تقریبا گوش دادم اما زیاد نه با این حال حس عالی دارم روی 2 تا فایل ایشون خیلی تمرکز دارم
1 فقط روی خدا حساب کن
2 ترس و ایمان
کلاً از هیچ کس هیچ چیز هیچ شرایطی به لطف خدا هیچچچچچچچچچ ترسی ندارم هیچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ ترسی مفهوم هیچ ترسی رو کسی میفهمه که هیچ ترسی نداره
حالا جریان هیجان انگیز رو بگم
خیلی هیجان دارم برای تعریفش لطفاً ساده از کنارش رد نشیددددد با هیجان بخونید انگار خودتون بودید
من یه شب رفتم بیرون با ماشین یه چرخی بزنم دیدم چنتا دختر بچه و پسربچه سر چهار راه دارن گل میفروشن یکیشون اومد نزدیکم حالشو پرسیدک گفت کسی گل نمیخره گفتم صبر کن الان میام رفتم یه جای مناسب پارک کردم رفتم بچه ها رو جمع کردم شروع کردم براشون صحبت کردن گفتم چرا فکر میکنید اینایی که سوار ماشین هستن پولدارن و شما فقیرید چیرا این فکرو میکنید خدا همه بنده هاشو دوست داره شما از اینا پولدارترید با هیجان خیلی عالی توضیح میدادم گفتم میخواید بفهمید خیلی پولدارید فکر کنید یه مزرعه بزرگ گل دارید هی تکرار کردم کم کم حسشو پیدا کردن که یه مزرعه گل دارن ببینید چقدر پولدارید شما مزرعه گل دارید اما این راننده ها ندارن شما از اینا هم پولدارتریدبعد با هیجان خیلی زیاد گفتم فکر کنید آخر شبه و همه گلهاتون رو فروختید جیباتون پر از پوله چه حس و حالی دارید هی تکرار کردم ب هیجان انگار که خودم هم گل فروشم و همون هیجان رو خودم هم داشتم تقریبا لبخند رو لباشون نشسته بود همشون حس خیلی خوبی داشتن گفتم حالا فکر کنید انقدر پولدارید که نگو و نپرس چون مزرعه گل دارید و انقدر گل دارید که دوست دارید هر شب بیارید یکمیشو به مردم هدیه بدید پس گلهاتون رو با حس فروختن ندید به مردم بلکه از سر پولداری و هدیه دادن به خاطر خدا که خوشحالشون کنید دارید به این راننده ها میدید خود به خود راننده ها هم بهتون پول میدن خلاصه فرستادمشون رفتن گل بفروشن هنوز 1 دقیقه یعنی 60 ثانیه تمون نشده بود چون از تایمر چراغ چهار راه یادمه برگشتن گفتن هر کدون یه گل فروختیم بیشتر تشویقشون کردم گفتم دیدید جواب میده همینجوری بفروشید با احساس عالیییییییییی بفروشید یکیشون گفت خوب خودت هم بفروش من هم با هیجان یه دسته گل از یکیشون گرفتم و در عرض کمتر از 1 دقیقه قبل از سبز شدن چراغ فروختم خیلی هیجان انگیز بود خلاصه هنوز هم هیجانشو دارم و با خیلی احساس عالی دارم مینویشم دوستان این تازه اول ماجرا بود گل ها رو دادم بهشون و رفتم خونه فرداش رفتم بهشون دوباره سر زدم معجزه شده بود واییییییییییییییییییییییییییی چه حالی کردم هنوز حسشو دارم گفتن خیلیییییییییییییییییییییی راحت دارن گل هاشون رو میفروشن خیلییییییییییییییییییییییییی راحت و جالبش اینجا بود که قبلا حتی نمیتونستن راحت گل بفرشون الان خیلییییییییییییییییییییییییی جالب بود راننده ها بعضیاشون بابت گل تراول های 50 هزار تومنی بهشون میدادن من این رو که شنیدم خودم از هیجان بال در آوردم خیلی حس زیباییی بود جالبش اینجا بود بچه هایی که سنشون کمتر بود بهتر میفروختن تا اونایی که سنشون بیشتر بود میدونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لطفاً کمی فکر کنید بعد همراه من بیاید پایینتر تا بهتون بگم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چون اونایی که سنشون بیشتر بود باور های تضعیف کننده در وجودشون مستحکمتر شده بود سخت تر میتونستن به باورهای قبلیشون غلبه کنن اما اونایی که بچه تر بودن ذهنشون مقاومتی نداشت حرفای من رو مثل وحی الهی قبول کرده بودن و نتایج خیلی بزرگتری داشتن میگرفتن جالب اینجا بود که این بچه ها همه خونواده های ضعیف و باورهای فقر رشد کردن اما ببینید باور درست چطور میتونه معجزه کنه با هیمن یه باور درستی که داشتن و احساس خوبی که پیدا کرده بودن در عرض 24 ساعت داشتن معجزه وار نتیجه میگرفتن دوستان حرفای استاد 2 تا چیزه
1 باور درست
2 احساس خوب=اتفاق خوب
این بچه ها هم باور کرده بودن مزرعه گل دارن و پولدارن و از سر محبت کمی از گلهای مزرعه شون رو داشتن میاوردن به مردم هدیه میدادن هم از احساس پولدار بودنشون داشتن مزرعه گل و همچنین احساس زیبای فروخته شدن تمام گلهاشون آخر شب خیلی هیجان داشتن و احساسات زیبایی داشتن به خاطر این دو موضوع یعنی فقط یه دونه یه دونههههههههه باور درست ثروت فقط یهههههههههههههههه دونه نه همه باورهای درست ثروت ساز فقط با یکیش و همچنین احساس خوب این نتیجه های معجزه وار رو گرفتن با اینکه خیلی ذهنیت فقیری دارن به خاطر محیطی که در فقر داشتن و باورهای محدود کنندشون
دوستان حرفم اینه اگه یه دونه از باورهای درست ثروت = احساس خوب تونسته این بچه هی فقیر با ذهنیت فقیر رو اینجوری تکون بده اگه ما با تعداد خیلی زیادی از باورهای مثبت و احساس خوب این کار رو انجام بدیم چی میشه؟؟؟؟!!!!
همون معجزه ای میشه که استاد میگه همون میشه ممنونم از استاد بابت این آموزشهای بنیادینشون ممنونم از همه دوستانی که نظر میزارن و حس و هیجانشون رو به ما هم هدیه میدن ممنونم از اینکه خدا با این همه چیزای زیبا و استادان عالی آشنام کرد خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
آآآآآفرین به شما دوست عزیز واقعا نظر جالب توجه و کاربردی به ایم میگن . هحسنت. نکته فوق العاده نظر شما باور کردن بچه ها بود چون به حرفای شما راحت ایمان آوردن آآآآآآآفرین بر شما. شاد و موفق و پیروز باشین……
چقدر انرژی مثبت به به درود فراوان بر شما فوق العاده بود.
بسیار ممنونم از اشتراک این تجربه بینظیر. من هم باخوندنش سرشار از هیجان شدم و یاد خاطره ای افتادم که مادرم از دوران کودکیش تعریف کرد برام. وقتی حدود 4 ساله بود تو حرم امام رضا برادر کوچیکش گم میشه و اونقد دنبالش گشته بودن که پادرد میگیره. با حالت ناامیدی به پدرش میگه که خیلی پام درد میکنه. پدرش میگه اونجارو ببین که سقاخونه ست؟ اگه تو اون کاسه های طلایی آب بخوری و بگی خدا پامو خوب کن پات خوب میشه. مامانم میگفت با هیجان دویدم و آدمارو کنار زدم اولین جرعه اب به حلقم نرسیده بود که پام خوب شد. خودش میگه اگه همین الان هم همون ایمانو داشتم تو زندگیم معجزه میشد
دوست خوبم بهناز سرابی از اینکه این خاطره را به اشتراک گذاشتید. سپاسگزارم خیلی زیبا بود.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام به (خانوم) سنوبر عزیز
بسیار خوب و با احساس نوشته بودین. این باورتون صد درصد درسته که احساس خوب = اتفاقات خوب.
با توجه به این باور (که مهمترین باور هم هست)، قطعا آینده بسیار زیبایی در انتظارتون خواهد بود…
همینجا منتظر اتفاقات خوب بعدی در زندگیتون خواهیم بود.
سنوبر عزیزم
داستانت خیلی خارق العاده بود
و چقدر مهربون بود که رفتی تا آموزه هاتو به اون فرشته های پاک یاد بدی. خیلی مهربونی
سنوبر جان عالی بود دوست عزیزم لذت بردم
دوست خوبم سنوبر سلام و سپاس
تو همین مدت کم هم خیلی از ما جلوتر هستید که توانسته اید خودتان قانون را باور داشته باشید و به دیگران هم کمک کنید. آفرین.
افق های زیبایی در انتظارتان هست.
هر چی ارزوی خوبه مال تو …
سنوبر عزیز، همین طور که متن شما را می خواندم تو ذهنم مثال یک فرشته از جانب خدا نقش بستید. خیلی کار زیبا یی انجام دادید. برایتان بهترین بهترین ها را آرزو دارم دوست خوبم. :)
سلام دوست عزیزم
خیلی خوشحال شدم بابت این داستان گل فروشی لذت بردم از اینکه باور خوب دادین به اونها شما در زمان مناسب مکان مناسب هدایت شدین و اینکه دراینده یکی از اون بچه ها یا همشون همون باوری که بهشون دادی باور پذیر میشه براشون و هدایت میشن به جاهای بهتر
موفق باشی.
با سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسیم
من سالها حالم بد بود و یه آدم عصبی بودم که با هر حرفی کلی بهم میریختم و ساعتها اشک میریختم بعضی وقتها میموندم اینهمه اشک از کجا میاد. تو سن 20 سالگی با کلی اشتیاق ازدواج کردم یه دختر شاد و پرانرژی بودم که چیزی به عنوان حوصله سر رفتن نداشتم همیشه سرگرم کارهایی بودم که از انجام دادنشون لذت میبردم تا اینکه ازدواج کردم تا قبل از عقد همه چی عالی بود از روز عقد مشکلات بزرگی شروع شد که شوکه شدم مسائلی که برام پیش میومد قابل هضم برام نبود. خودم باختم و حسابی درگیر مشکلات شدم صبح تا شب مدام تو ذهنم مشکلاتم مرور میکردم تا جاییکه بعد از بچه دار شدنم به افسردگی شدید رسیدم و بعد از 8سال زندگی از همسرم جدا شدم انگار دنیا روی سرم خراب شده بود تو خونه ی پدرم اصلاً راحت نبودم مدام با مادرم درگیر بودم و اون مقصر این ازدواج میدونستم شبها خواب نداشتم حوصله ی پسرمو نداشتم تا اینکه از طریق دوستانم با آقایی آشنا شدم که برعکس همسر اولم خیلیییییی مهربونه. ولی چندروز نگذشته بود دیدم شبیه همون مشکلات زندگی قبلیم داره تکرار میشه. خسته خسته شده بودم به قول خودمون بریدم به خدا گفتم مگه مهربونترین مهربونا نیستی پس یه راهی نشونم بده تا زندگیم بهتر بشه. تو اون زمان همسر دومم سمینار تندخوانی استاد عباسمنش رفته بود و پکیج تندخوانی هم خریده بود به من داد و گفت استفاده کنید.مطالب تندخوانی برام جالب بود اومدم یه کتاب ساده بردارم برای تمرین، چشمم به کتاب از دولت عشق کاترین پاندر خورد. شروع کردم به تمرین به نظرم کتاب جالبی اومد شروع کردم به خوندنش یه احساس آرامشی بهم داد که خیلی وقت بود تجربش نکرده بودم. همسرم بهم گفت که سایت استاد هم برو. رفتم و عضو شدم و اولین دانلود رایگان کلیپ انگیزشی استاد بود. گوش دادم یه حسی درونم داشت بیدار میشد حس خیلی خوبی بود. احساس اینکه میتونم زندگی بهتری داشته باشم ناخودآگاه لبخند رو لبهام میاورد.مرتب دانلودهای رایگان استاد، دانلود میکردم و گوش میدادم اولین قدم نوشتن اهدافم بود. باورم نمیشد من اصلاً تو این سالها هدفی نداشتم و الکی صبحم شب میکردم. نوشتن اهدافم و مرور هرروزه ش یه انرژی بهم میداد که کمکم میکرد کتاب بخونم و دانلودهای رایگان گوش بدم. احساس کردم رفتارم یه کم بهتر شده. چندوقت قبل از آشنایی با استاد شنیده بودم که کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل کتاب عالی ایه. خریده بودمش ولی چند صفحه میخوندم و نمیتونستم ادامه بدم همیشه دوست داشتم این کتاب بخونم تا اینکه تو سایت استاد این کتاب محشر دیدم و خریدمش گوش دادم. باور کنید احساس پرواز داشتم. سرشار از انرژی و اشتیاق شدم مرتب با مطالبی آشنا میشدم که حالم بهتر میشد سعی کردم تا جاییکه میشه کتابهای صوتی سایت تهیه کنم کتاب قانون جذب ثروت هم معرکست و تو داشتن احساس خوب خیلی کمکم کرده. به همه لبخند میزدم. میدیدم میتونم همه رو دوست داشته باشم با پسرم ارتباطم خیلی عالی شد همینطور با خانواده و همسرم. همسرم از رفتارام که انقدر آروم شدم متعجب شده بود و میگفت چیکار کردی؟تا اینکه استاد خبر داد که یه محصول عالی به نام عشق و مودت را تو سایت خواهد گذاشت. لحظه شماری میکردم برای خریدن این محصول که خواهرم این محصول خرید. چشمم به خیلی از مسائل باز شد مهمترینش این که هرکسی مسوول شاد کردن خودشه نه دیگران. یه تلنگر بزرگ بهم زده شد که دیگه از اطرافیانم توقع نداشته باشم و خودم روز به روز بهتر بشم. جالبه تو این بین مدام فکرم به روانشناسی ثروت بود دوست داشتم بخرمش ولی نمیدونستم چطور. یه دفعه خبردار شدم استاد تمام محصولاتش تخفیف زده. اصلاً متوجه نشدم چه جوری پولش فراهم شد و خریدمش. وقتی شروع به گوش دادن کردم و تست جواب دادم، دیدم همه ی جوابهای اشتباه 100درصد زدم. خیلی برام جالب شد و شروع به تمرین کردم خیلی زود پولی که بدستم میومد دوبرابر شد. دیدم نسبت به همه چی تغییر کرد. به حرفها، رفتارها، دیده هاو… الان خیلی احساسم عالیه. هرروز خدارو به خاطر تک تک نعمتهایی که بهم داده شکر میکنم. تو آیینه خودم نگاه میکنم و لبخند میزنم و جملات تاکیدی مثبت میگم.هرروز خودمو درحالیکه به اهدافم رسیدم تصور میکنم و مو به مو همشونو یادداشت میکنم. تابلوی آرزوهامو تو گوشیم درست کردم و نگاه میکنم. مهمتر از همه با خدای مهربونم عشق بازی میکنم صبح تا چشمم باز میکنم، میگم سلام صبح بخیر خدای من، عاشقتم. من اصلاً قبلا با خدا فقط حالت گلایه حرف میزدم ولی حالا خدارو دروجودم احساس میکنم. دراینمورد کتاب رویاهایی که رویا نیستن خیلی کمکم کرد تا به وجود خدا که بهترین حامی و سرپرسته پی ببرم. خدارو صد هزار مرتبه شکر که تو اینمدت که خدا استادرو به من معرفی کرد روز به روز حالم بهتر و شرایطم روز به روز بهتر میشه. یه کتاب نوشتم. کارت ویزیت برای خودم آماده کردم. کارهاییکه اصلاً فکرشم نمیکردم. خوشحالم خیلی خوشحال که هرآنچه را که بخواهم خدا بهترینش را به من میدهد. کلی مطلب دارم بنویسم ولی امیدوارم با این نوشته حرفهامو زده باشم. ممنونم از استاد که با این سوال باعث شد تا به خودم یادآوری کنم که کجا بودم و حالا کجا هستم. خدارو صد هزار مرتبه شکر که درکنار استاد و شما دوستان عزیز هرروز به تک تک اهدافمون میرسیم و لذت میبریم. زمانیکه با دوستانم حرف میزنم میگن چندسال کتاب میخونی. میگم حدود یکسال و اندی ولی درواقع استاد عباسمنش تمام مطالب کتابهارو به بهترین شکل دراختیارمون گذاشته. استاد عزیز ازتون سپاسگزارم به خاطر تمام مطالب ارزنده و مفیدی که به ما یاد میدید. ممنونم که هستید. خدارو صد هزار مرتبه شکر که خدایی بسیار مهربان داریم. به امید موفقیت روز افزون همه ی شما دوستان و همراهان عزیزم. درپناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
خانم نوروزنیا مطمئناً اینگونه خدایی زندگی کردن و خود را پاره ای از وجود خدا دونستن نشون دهنده ی ذات و فطرت پاک شماست. ما همه به شما افتخار میکنیم به خاطر اینکه اینقدر استوار هستید. درود بر شما.
سلام خانوم تارای عزیز
واقعا نکته مهم روابط رو خوب درک کردین: “ما خودمون مسئول شاد کردن زندگی خودمون هستیم، هیچ کس این وظیفه رو به عهده نداره”
تبریک من رو به خاطر همه ی این پیشرفتهاتون پذیرا باشین.
سلام دوست عزیز آقای علوی .ممنونم از اینکه نظرتونو بیان کردین. خداروشکر که دوستانی بسیار مثبت و خوب خدا بهم داده،امیدوارم هرروزتون سرشار از شادی و سلامتی و ثروت فراوون باشه
دوست خوبم تارا نوروزنیا سلام و سپاس
یکی از آرزوهام شده تهیه محصول « عشق و مودت » که خیلی مورد نیازم هست و خیلی خوشحال شدم که شما آن را تهیه کردید. برایم دعا کنید تا در مدار خرید آن قرار بگیرم. با آرامش قله های پیروزی را فتح کنید.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام دوست عزیز آقای جوان .سپاسگزارم بابت نظری که دادین .درمورد محصول مورد علاقتون فقط با تمام وجود بگید که دوست دارین این محصول داشته باشین و باور کنیدبه طرز غیرقابل باوری بدستش میارید زمانیکه خواستم محصول روابط داشته باشم در عرض چند روز طول کشید تا به دستم رسید .محصول روانشناسی هم دقیقا یک هفته زمان برد تا خریدمش. مهم با تمام وجود خواستنه و امیدوارم در عرض چند روز آینده بشنویم که محصول خریداری کردین
بعد از خواندن مطلب شما احساس کردم کلی انرژی گرفتم. به خوبی انرژی درونتون از نوشته هاتون منتقل می شده. خدا را شکر که به این سرعت در حال پیشرفت هستید. موفق و پیروز باشید همیشه :)
سلام دوست عزیز .ممنونم منم از نظری که دادین خوشحالم و کلی انرژی گرفتم امیدوارم شما هم به هر آنچه که دوست دارید به زودی برسین .خیلی خوشحالم که کسانی مثل شما مطالب میخونید و نظرتون هم میزارید.آفرین به شماها
با درود
بنیامین یوسفی هستم 15 ساله از پاسارگاد. من تا قبل از اینکه با گروه عباس منش آشنا بشم از نظر تحصیلی در وضعیت خوبی بودم اما از نظر روحی و احساسی وضع بدی داشتم در اون زمان با آنتونی رابینز آشنا شدم و یکی از کتاب های آنتونی رابینز را تهیه کردم و شروع به مطالعه کردم در اون زمان یکی از ویدیو های استاد عباس منش که درباره تندخوانی بود را نگاه کردم و استاد توی اون ویدیو بسیار حرف های جالبی زدن و من هم تحت تاثیر قرار گرفتم و از همون روز عضو سایت عباس منش شدم و شروع به استفاده از فایل های رایگان کردم. روزانه چندین بار به فایل های استاد گوش می دادم البته در ماه های اول تغییر چندانی در خودم ندیدم. در ماه های آخر سال 94 من به طور اتفاقی با قانون جذب آشنا شدم و یه سری اطلاعات کم درباره قانون جذب پیدا کردم . من شورع به هدف گذاری کردم و یه سری اهداف کوتاه مدت برای خودم تعیین کردم. با استفاده از کتاب آنتونی رابینز تونستم یک سری اهداف خیلی بزرگ برای خودم تعیین کردم. هر روز میدیدم که دارم به اهداف نزدیک تر میشم.داستان موفقیت من در زندگی از ماه خرداد 95 شروع شد من در اون زمان قسمتی از کتاب تونی رابینز که درباره تغییر باور ها بود را مطالعه کردم و شروع کردم به نوشتن باور هایی که میخواستم داشته باشم. چند وقت بعد من تونستم کتاب راز اثر راندا برن را تهیه و شروع به مطالعه کردم و تونستم به طور کامل قانون جذب را یاد بگیرم و از اون استفاده کنم بعد از یادگیری قانون جذب من با قسمت عقل کل سایت عباس منش آشنا شدم و در عقل کل به سوال های دوستان پاسخ می دادم و زمانی که پاسخ های دیگر دوستان را می خواندم ساز و کار جهان را بیشتر یاد گرفتم و شروع به تغییر تمام باور هام کردم و تونستم سریع باور هامو تغییر بدم و از همه نظر در زندگی پیشرفت کردم و بعد از اون با گوش دادن به فایل های جدید استاد تونستم به طور کامل به یک خودشناسی برسم و راه های موفقیت را پیدا کنم و خدا را شکر الان هم که دارم برای شما این متن را می نویسم بسیار احساس خوبی دارم و احساس میکنم که انسان موفقی هستم. با تشکر از استاد عباس منش و اعضای سایت.
آقای یوسفی دوست عزیز تبریک می گویم خود شناسی اولین قدم برای شناخت خداست
دوست خوبم بنیامین یوسفی سلام و سپاس
درک قوانین الهی موهبتی است از جانب خدا که در این سن به شما ارزانی داشته است که نصیب هر کسی نمی شود. خیلی خوشحال هستم.
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
خوش به سعادت شما و مرحبا به این پشتکار. امیدوارم پله های ترقی را با این باورهایی که در خودتون ساختید و می سازید چند تا یکی طی کنید. :)