اصل بقای اصلح - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

869 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 993 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته بزرگوار

    خداراشکر که همه این فایلهای رایگانی که میبینم یک باور یا یک شخصیت رفتاری رو بهمون یاد میده که جز 98 درصد بقیه مردم دنیا نباشیم که نتایج همونا رو هم بگیریم اگر میخایم نتایجمون متفاوت باشه باید رفتارها باورها و کارهامون هم متفاوت باشه

    اینکه همه مردم یا توی گروه کمک کننده و حمایت کننده هستن یا توی گروه ضعیف و حمایت شونده هستند .اما ما که میخایم نتایج متفاوت داشته باشیم نباید جز هیچکدام از این گروهها باشیم چون باورهای ما متفاوته

    چون ما باورهای توحیدی داریم که مشرک نیستیم و از کسی انتظار کمک کردن یا دلسوزادند نداریم خودمون با باورهامون قوی میشیم و به هر چیزی که بخایم میرسیم

    خداراشکر میکنم که همین باورها باعث شد تا از گروه افرادی که گله وار به یه سمتی از جامعه حرکت میکنن اومدم بیرون و برای خودم زندگی خودم رو خلق میکنم فارغ از اینکه اطرافم چه خبره و بقیه چکار میکنن من فقط تمرکزمو گذاشتم روی کارم و باورهام و ایمان دارم خدایی که منو هدایت کرد به این مسیر این شغل پس میتونه از بی نهایت طریق راه نعمت و ثروت رو هم برام بیاره

    خداراشکر از قدیم هم انتظار نداشتم کسی کمکم کنه یا برای انجام کاری صبر کنم تا بقیه بین کمکم .همش خودم همه کارهام رو انجام دادم و حالا هم که شغل مورد علاقم رو ایجاد کردم انتظار کمک از کسی نداشتم و خودم با همون پولی که داشتم یه کارگاهی که بتونم تولیدات اولیه رو داشته باشم ایجاد کردم و خداراشکر خدا هم به فرکانسها شجاعتم پاسخ داد و افراد رو بهم هدایت کرد و سفارش گرفتم .

    با هر کسی که رابطه دارم همه میگن دولت یا پدر مادر برامون کاری نکردن و تا ماهم به ثروت برسیم .

    یا کسی که موفق شده میگن شانس داشت و خدا براش خواسته .همه این باورهای ضعیف کننده بر میگرده به مشرک بودن و از دیگران دست یاری و کمک خواستن

    در پناه الله یکتا شادو ثروتمند و توحیدی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود بر استاد عزیزم،خانم شایسته گل و دوستانم

    استاد من هنوز ویندوزم تازه داره میاد بالا،آخه با دیدن این فایل هنگ کرده بود ذهنم،سیستم را ری استارت کردم،خلاصه من الان تو شوک هستم که دارم مینویسم و اصلا نمیدونم چی میخواد بیاد و بنویسم

    اصل بقای اصلح

    اگه میخوای خوشبخت باشی قوی باش،جهان رحم نمیکنه به ضعیف ها،جهان خُرد میکنه ضعیف ها را

    جهان هر لحظه در حال گسترش هست و جانداری که با جهان در حال گسترش باشه زنده میمونه و بقیه که تغییر نکنن و نخوان خودشون و توانایی هاشونا رشد بدن زیر چرخ های جهان له میشن و از بین میرن

    انسان ضعیف،حیوان ضعیف محکوم به نابودی هست و هیچ شانسی برای زندگی و ادامه ی نسل ضعیفش نداره

    من هم قبلا فکر میکردم بله آدم خوب اونه که به گدا کمک کنه،آدم خوب اونه که هوای همه را داشته باشه، بله من آدم خوبیه داستان بزار باشم بقیه بعد،بله برای جلب توجه،بله برای دیده شدن بگن محمد فلانه محمد چنان نه بابا تو هیچ کاره ای،

    مگه اون گدا خدا نداره که روزیش را بده تو چیکاره ای این وسط،بکش کنار بزار باد بیاد،تو 20 ساله بنده ی خدایی،خدا میلیاردها ساله که خداست ،به چی داری فکر میکنی بنده ی خدا،تو مو بینیو خدا پیچش مو

    اون فقیره اون بدبخته خودش باید دلش برا خودش بسوزه و بلند بشه و گرنه با کار تو دردی از دردهاش دوا نمیشه کمک تو مثل آمپول میمونه برا یکی دوساعت حالش خوبه بعدش چی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 977 روز

    بنام پروردگار مهربانم

    درودبه استادعزیزم ومهربانم وخانمشایسته دوستداشتنی

    درودبه خانواده بزرگ عباسمنشی

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من راانسانی فوق والعاده وقدرتمند وتوانایی آفریدی وهمچنین زیبا وآگاه وثروتنمد

    استادم بازهم یکی دیگر ازفایلهای بسیار تآثیر گذارتون همین موضوع قوی بودن درزندگی است ودقیقا همینطوره که فرمودید

    وبمن در زندگیم اثبات شده که جهان هستی فقط آدمهای قوی رو نگه میداره وضغیف هارو ازبین میبره والبته که درتمامی موجودات صدق میکنه این موضوع

    والان که دراطن نقطه اززندگیم قرارگرفتم فقط وفقط بخاطر قوی بودنم است

    وخداروشاکرم که من را این لیاقت رودادکه انسان قویی باشم واین قوی بودنم هم از اولش اینجوری نبودم وبسیار آدمی بودم ضعیف وهمیشه چشم انتظار کمک دیگران درزندگی ام وفقط ادای قوی هارو درمیاوردم ودر کوچکترین تضادی جامیزدم وفرارمیکردم وباز میرفتم سراغ کاردیگه ومکان دیگه

    وحتی آدمهایی بجهت کمک گرفتن درحل مسائل زندگیم

    وخوشبختانه از زمانیکه فهمیدم که فقط خودم هستم که بایدگلیم خودمو ازآب بکشم

    وتموم تضادها دارن میاند توی زندگیم‌که هی منو قویترم کنه

    وخداروشکر که دیگه نیازی به هیچکسی ندارم وازکسی کمک نگیرم

    ِوخودم تنها تابه امروز ازعهده زندگیم برمیام

    ما با کمک کردن به دیگران داریم اونهارو موجودات ضعیفی بار بیاریم

    من خودم تنهایی زندگی میکنم وحتی مهاجرت هم کردم وحتی باکشور دیگه ای هم مهاجرت کردم وبدون هیچگونه سختی ی ندیدم چونکه قوی هستم واین قوی بودنم را ازپروردگارم میدانم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    درتمامی مراحل زندگیتان همچنان باقدرت پیشروی بکنید وپیروز باشید درپناه حق

    استاد عزیزم ومریم خانم سپاسگذارتونم وشماهم الگوی زندگی من هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    1403/7/2

    روز79

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد ومریم عزیز ودوستان گل

    خدایاشکرت بخاطر یک روز و یک آگاهی دیگه

    چقدر صحبت هاتون بی نظیر ه استاد

    دقیقا دیشب داشتم قرآن میخوندم و مواجه شدم با جنگ های زمان پیامبر و چقدر این توضیحات شما درک و مفهوم آیه هارو برام روشن تر کرد ممنونم ازشما

    وقتی به مفهوم دلسوزی توی زندگی خودم نگاه میکنم

    میبینم چقدر دیگرانی که دلشون برای من سوخت و میخواستن منو حمایت کنند هم به من ضربه زدن و هم به خودشون الان میفهمم اگر من حمایت کسی و قبول نمیکردم قوی تر میشدم اصلا همین که ما دلمون برای کسی میسوزه یا دلسوزی کسی و قبول میکنیم شرک هست و اصلا اجازه رشد و پیشرفت به آدم نمیده وهردوطرف پشیمون میشن از دلسوزی اونی که حمایت کرده منتظره تغییره طرف هست و چون میبینه تغییری رخ نداد چون میخواد با کمک کردن دیگران و تغییر بده وشرک درونش هست اونی هم که دلسوزی و پذیرفته اصلا دیگه تلاشی برای قوی تر شدن نمیکنه و دل میبنده به اون شخص و شرک پشت شرک

    الانکه فکرمیکنم به این 3ماه اخیر زندگیم میبینم چقدر قوی ترشدم چون حمایت و دلسوزی کسی و قبول نکردم و روی پای خودم ایستادم. وقتی که اخراج شدم یه دوستی بهم گفت یه مقدار پول بهت میدم تا وقتی که کارپیداکنی و لنگ کسی نشی و من خیلی قاطع گفتم نمیخوام ممنون و خدای مهربونم خودش هوامو داشت حتی توی مهارتهای شغلی هم حمایت کسی و نمیخوام خودم تلاش میکنم و یادمیگیرم و قوی میشم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2168 روز

    به نام خدا

    .

    من اونقدر در زندگیم ضعیف بودم که همیشه مورد آزار و اذیت‌های دیگران قرار می گرفتم و برای همین همیشه همه از من و همسرم پول دریافت می کردند آدمهای نزدیک مثل پدرم مادرم برادرم برادرهای همسرم وووو

    .

    همیشه من گریه می کردم و براشون دعا می کردم می گفتم خدایا ازت می خواهم وضع مالی اینها همه خوب و عالی شود و کار به ما و پولهای ما نداشته باشند

    قشنگ و راحت بر خلاف قانون …

    یعنی من از ترسهام فرار می کردم و با مظلوم نمایی و کوچک کردن خودم

    شخصیتم را حقیر می کردم و حقیر پیش اونها جلوه می دادم

    اینها عین حقیقته

    و بعد می گفتم چرا من نتیجه نمی گیرم

    چرا هر چی بدست می آورم از دست می دهم

    چون ترس این را داشتم که اوضاع مالیم خوب شود و همه ازم بگیرند

    چون می ترسیدم هر چی بخرم همه بگویند به ما بده و خودت نمی خواهی ؟!!!!

    البته یه وقتایی از روی ترس اونقدر هدیه ووو می خریدم برای آدمها . بیخودی و الکی چون می ترسیدم ازشون و می خواستم با این کارم خودمو خوب و آدم خوبه جلوه بدهم ولی هیچ فایده ای نداشت هر روز کوچکتر

    شاید در حد یکروز یا یک ساعت جواب می داد ولی تموم میشد و اصلا یادشون هم نبود …؟!!!!!؟؟؟

    قدرت نه گفتن را نداشتم به اونها و الان خدا را شکر بهتر شده ام ولی هنوز هست .

    تمام اون افراد وضعیت مالیشون خوب و خوبتر شد و میشود ولی من و همسرم و زندگیم نه اصلا ….

    نه اونها وقتی من ندارم و نداشتم و در مدار پایین بودن کمکم می کنند

    نه به فکر ما هستند

    هیچی هیچی و هیچی

    هنوز که هنوزه در ناخودآگاهم این باور هست که نکنه وضعیت مالیم خوب شود دیگران ازم درخواست کنند و ازمون بگیرند پس من نمی خواهم و با این کار ظرف

    بزرگی که جهان هستی در اختیارم قرار می‌دهد را خودم سوراخ می کنم .

    با وجود ترسها . ترس از آدمها و ضعیف بودن و حقیر نشون دادن خودم پیش دیگران و آدمها ثروت را از خودم دور می کردم.

    .

    خودمون در طول سال اصلا چلو کباب نمی خوردیم . خونه ی مادرم

    ماهی یکبار چلو کباب می خورند

    ولی بدون ما و خودشون می خوردند

    و وقتی می خواستند خونه ی من بیایند می گفتند حتما باید چلو کباب بدهی بزور و من نمی خواستم ؟؟!!!!!

    این چلو کباب دادنه مهم نیست

    ولی چرا به زور به من می گفتند حتما باید این غذا را بدهی؟؟!!!!!!!

    چند روز پیش مادرم زنگ زد و گفت می خواهیم بیاییم من هم گفتم نه …

    یه کم ناراحت شد و قطع کرد

    گفتم مرگ یه بار شیون هم یه بار

    به من مربوط نیست

    این کار با زور پیش نمیره که کسی بخواهد به من ضعیف زور بگه

    و با این کارم قدرت نه گفتن را تمرین کردم .

    و الان اینجام

    هدایت به این فایل

    این شانسی نیست

    این عمل به دانسته های قانون است .

    .

    امروز به یه بدبخت کمک نکردم با مصمم بودن و قوی بودن …می دونم اگر بهش کمک کنم دوباره دلسوزی و ترحم در خودم سرباز میزند.و خودم عقب می افتم . خودم ظرف را پس می زنم

    کی از خودم بهتر

    می از خودم مهمتر

    .

    من که هیچ کسی تو زندگیم بهم کمک نکرد و این باعث شد که من به این فایل هدایت شوم إلهی شکر.

    حالا هم به من چه مربوط که به دیگران کمک کنم ؟؟

    البته فرقی هم نمی کند که اون افراد در وضعیت مالی و لاکچری هستند

    این جای تعجب فراوانی برای من بود و همیشه سوال بالای سرم ؟؟!!!

    حالا جوابش چی بود ؟؟؟بنده ی خدا برای اینکه دلت به حال همه میسوزه غیر از خودت

    برای اینکه ضعیفی در برابر دیگران

    برای اینکه دیگران می دونند تو ضعیف هستی و دارند ازت سواستفاده می کنند

    یه کم به خودت بیا

    .

    وقتی عمل به آموزه ها می کنم به این جنس از فایل های استاد هدایت می شوم خدا را شکر و وقتی هم که عمل نمی کنم اصلا صدای استاد را نمیشنوم این در حالی هست که این همه دوره از استاد دارم خدا را شکر ولی عملگرا بودن مهمه

    .

    این فایل مربوط به عزت نفس هم میشه چون من تا اعتماد به نفس بالا نداشته باشم. تا تمرینات دوره عزت نفس را انجام ندهم به این فایل هدایت نمی‌شوم اگر هم بشنوم در حد شنیدن است و عمل درش نیست.

    .

    موندن در فایل . تأمل کردن . تفکر مردن . مثال زدن است که تغییر را در من بوجود می آورد وگرنه در حد حرف فایده ندارد

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 211 روز

    به نان خدای قوی من

    سلام و‌احترام به استاد بزرگوار و بانو شایسته نازنین و دوستان خوب سایت …

    من پارسال دقیقا همین تاریخ به یه بنده خدایی برای صدمیلیون رو انداختم و در کمال ناباوری رومو نگرفت (و اتفاقا به شدت تعجب کرد که من رو انداخته بودم بهش چون میدونست من ادم رو انداختن به کسی نبودم)و خییلی محترمانه پیچوند و این اولین و آخرین باری بود که توی زندگیم همچین خبطی رو انجام دادم ناراحت نشدم از اینکه اون روی من رو نگرفت از خودم حالم به هم خورد از خودم متنفر شدم رو کردم به خدا گفتم غلط کردم خداجونم اشتباه کردم تو میدونی این اولین بار بود توی زندگیم که به بندت رو انداختم منو ببخش و چققد خوب شد که رومو نگرفت انگاری سیلی محکمی بود که خدا خواست بهم بزنه که دیگه هیچوقت حتی در بدترین شرایط به بنده ی خدا رو نندازم توبه کردم و گفتم خدایا من باید از تو کمک میخواستم نه از بنده ی تو ….از اون روز تصمیم گرفتم فقط رو پای خودم وایسم و شرایط سخت رو بگذرونم و ضعیف نباشم خودم خوار و خفیف نکنم جلوی بنده ی خدا … اگه قراره کوچیک بشم جلوی خدای خودم کوچیک بشم نه بندش…و‌جالبه بدونید همون شب به طرز معجزه آسایی برای من پول جور شد بدون اینکه رو بندازم و خودمو کوچیک کنم تازه با اصرار قبول کردم …. میخوام بگم هیچوقت نباید ضعیف بودن رو به کسی نشون بدید حتی اگه وضعیت مالی و … خوبی نداری چون جز کوچیک شدن و زیر سوال رفتن شخصیت آدم چیز دیگه ای نداره ….پس باید قوی موند باید قوی زندگی کرد و خودتو به خودت ثابت کنی که قوی هستی و به هیچکس بجز خدا نیازی نداری …..حالا که من قوانین رو متوجه شدم فقط پیشرفت میکنم انقد پیشرفت میکنم که لذت زندگی بهشتی رو از آن خودم کنم …ضعیف بودن برای من معنی نداره باید مغرور موند برای خیلی از آدم‌های اطرافت …. تا بتونی خوب زندگی کنی … جهان به آدم‌های ضعیف رحم نمیکنه پس باید جنگید برای قوی بودن….. خدایا شکرت که هستی…. من عاشقتم که انقد ثروت و فراوانی روی زمین داری و بهشت رو توی همین دنیا برای ما ساختی فقط کافیه که من بخوام تا ورود کنم به بهشت زیبای تو…..من میشم بنده ی قوی تو اشرف مخلوقاتت همونیکه خودت عاشقشی ….. خدایا خییلی دوستت دارم ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3446 روز

    به نام خالق زیبایی

    قوی باش تا باقی بمونی…

    قوی باش تا موفق باشی…..قوی باش تا خوشبخت باشی، قوی باش تا خوشبختی رو تجربه کنی، قوی باش تا شاد باشی، قوی باش تا لطف و رحمت خدا رو دریافت کنی…..توی این دنیا جاییی برای ادمهای ضعیف وجود نداره ، جایی برا ی هیچ‌چیز ضعیفی وجود نداره، اگر می خوای زندگیت ادامه داشته باشه، اگر می خوای بقیه به تو و نظراتت احترام بذارن باید قوی باشی……اگر می‌خوای با خدا باشی باید قوی باشی…..

    اگر می‌خوای از پس مشکلات بربیای باید قوی باشی…..اگر می خوای فرزندهای خوبی تربیت کنی باید قوی باشی….اگر به هر چیز ، هر جاییی که می خوای برسی باید قوی باشی…

    پس‌ قبل از هر چیزی و هر کاری از خودت یک شخصیت قوی بساز…..کسی که انقدر قدرتمند باشه که نیازی به ترحم بقیه نداشته باشه، نیازی به توجه،دلسوزی بقیه نداشته باشه، نیازی به تشویق، تحسین بقیه نداشته باشه، کسی که به کسی جز خودش و‌خدا نیازی نداشته باشه…. انقدر قوی باش که بقیه در مقابل اعتقاد تو..اصول تو سرخم کنند….انقدر قوی باش که هیچ چیزی توانایی زمین زدنت رو نداشته باشه ….انقدر قوی باشی تا جهان به بودنتت افتخار کنه، تا جهان رو به جای زیباتری برای زندگی تبدیل کنی……

    ♥عاشقتونم استاد…♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    به نام خداوند متعال

    🧡نود و یکمین روز از روز شمار تحول زندگی من🧡

    جهان دارای قوانینی‌ست که نادیده‌گرفتن اون‌ها و رعایت نکردنشون مساوی میشه با جذب ناخواسته‌ها.

    اصطلاح عامش میشه به درو دیوار خوردن.

    پس ما یا قوانین جهان رو رعایت می‌کنیم یا انقدر به در و دیوار میخوریم تا رعایت کنیم‌.

    خب این جهان احساساتی عمل کردن رو نمی‌پذیره و احساساتی عمل کردن و تصمیم گرفتن به معنای ضعیف بودن هست. انسان‌های ضعیف هم یا قوی میشن یا جایی توی این جهان ندارن.

    اگه یکم توجه کنیم میبینیم که این قانون تو حیطه‌های مختلف زندگی‌ام به کار گرفته شده. مثلا توی مصاحبه‌های شغلی که قوی‌ترین آدم انتخاب میشه یا وقتی برای خرید به فروشگاه میریم قوی ترین جنس و بهترین کیفیت انتخاب میشه.

    به شخصه (البته مثل هر ادم دیگه ای) عاشق قدرتمند بودنم و قدرت رو تحسین می‌کنم و خداروشکر تونستم تا حدی خودم رو قوی‌تر از پیش کنم البته که هنوز تو حیطه دلسوزی نکردن ی جای کار میلنگه😅 و هنوز باید خیلی رو این موضوع کار کنم.

    همینطور واقعا فکر می‌کنم آدم‌هایی که بدبختن، بدبختی حقشونه.

    اخه وقتی هممون به این انرژی درونی فوق قدرتمند به یک اندازه دسترسی داریم پس چرا ازش نهایت استفاده رو نکنیم؟!

    همینطور وقتی ما خبر داریم که ۰ تا ۱۰۰ زندگی هرکسی توسط خودِ اون فرد رقم می‌خوره پس چرا باید وقت و انرژیمون رو برای حمایت از انسان‌های ضعیف بزاریم و خودمون هم از مسیر اصلی زندگیمون دور بشیم؟

    حتی اگه این مقاله درست گفته باشه و بر فرض محال سرنوشت ما رو کس دیگه‌ای رقم بزنه، من ترجیح میدم توسط ی ادم قدرتمند تنبیه بشم و ی آدم قدرتمند اون دکمه رو واسم فشار بده نه ی انسان ضعیف.

    قبلا هم این فایل رو شنیده بودم اما اینبار درک بهتر و متفاوت تری داشتم و حتم دارم بار بعدی که این فایل رو گوش بدم چیزهایی رو متوجه میشم که الان متوجه نشدم.

    در اخر میخوام یکی از نکات جالب این فایل رو در پایان دیدگاهم یادداشت کنم تا همیشه به یاد داشته باشم که “انسانیت به معنای کمک به انسان‌های بدبخت نیست”

    زندگیتون سرشار از عشق، سلامتی، سعادت، رفاه، آرامش، شادی و ثروت🧡🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سید موسی طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2545 روز

    سلام دوستان و استاد عزیزم

    داشتم به این فکر میکردم که چه تغییراتی باید کنم همینکه مینوشتم به نظم شخصی رسیدم و کارهایی که هر روز باید انجام بدم

    یاد این فایل افتادم و اومدم از دباره دیدمش

    بنظر من

    مسیر تعالی و پیشرفت و شادکامی همین نظم شخصی و البته توحید هست

    اینکه ذره بین ما روی خودمون باشه روی زندگیمون کارمون اگه مثلا من هر روز ستاره قطبی و امثالشو ننویسم نمیتونم به احساس خوب مداوم برسم🤨

    باید نظمی باشه هر روزه و همیشگی

    البته که من قبلا خیلی بیشتر احساساتی بودم و الان کمتر شده ولی این پاشنه آشیل منه😑

    من ۴ ساله دارم رو اینکه کمتر احساساتی باشم کار میکنم راستش هر وقت خودمو ول کردم برگشتم به ورژن قبلی و اومدم پایین!!!

    قطعا اگه بالا نرم پایین میام و حالت ثابت نداریم.

    ریشه احساساتی شدن بنظرم همین باور کمک به بقیه و توانایی تغییر زندگی دیگران باشه🤔

    نظم شخصی یکی از اصول پیشرفت تو همه مسائل و زمینه ها هستش یکیش همین ۱۲ قدم که اگه با نظم و انجام تمریناتش انجام بشه صدها برابر نتیجه بزرگتری خواهد داشت.

    امیدوارم بیشتر تمرکز ما رو خودمون؛اعمالمون و حرفامون باشه.

    دوستون دارم❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 981 روز

    با سلام و درود خدمت تمامی دوستان

    خداوند رو شاکرم به خاطر داشتن شما استاد برگذیده

    خدا رو شکر میکنم با اینکه خیلی وقتها احتیاج داشتم از کسی درخواست کنم حتی یه چیز کوچیک که اونها که اطراف من بودن همیشه این چنین درخواست هایی از من داشتن و من بلا استثنا به درخواستشون جواب مثبت دادم ، اما هیچ وقت هیچ وقت نخواستم از کسی چیزی بخوام با خودم همیشه اینو تکرار کردم و میکنم که آدم باید از پس نیاز هاش بربیاد، آدم باید روی پای خودش بایسته درسته که شخصیت من تقریبا میشه گفت آدم وابسته ای هستم و احساساتی ولی تونستم

    خودمو کنترل کنم که خداوند به تمام درخواست‌های من پاسخ میدهد و خدا برای بنده اش کافیست همیشه درخواست هام از خدا زیاده خیلی زیاد وقربونش برم همیشه پاسخ داده هر چیزی رو که با تمام وجودم ازش خواستم وقتی آدم یه همچین خدایی داره که به نیازش پاسخ میده چه احتیاجی هست که از بنده ای کمک بخواد که خودش سر تا پا نیازه ،من وقتی بخوام چیزی یاد بگیرم یا مهارتی کسب کنم از افراد متخصص اون رشته کمک میگیرم تا خودم رو ارتفاع بدم و اون فرد بابت کاری که برام انجام داده دستمزد گرفته یا وقتی کسی به میل خودش اومده و کمکم کرده همیشه کارهای من انجام شده و من همیشه تشکر کردم هم از اون کسی که به من کمک کرده و هم از خدای خودم که اون فرد رو سر راهم قرار داده تا مشکل من به دست اون باز شه

    اگه ما بتونیم مسعولیت کارها مونو خودمون به عهده بگیریم هم جهان به ما کمک می‌کنه هم انسان قوی تری می‌شیم

    البته من وقتی فکر میکنم بیشتر وقتهایی که به درخواست افراد پاسخ مثبت دادم به خاطر ضعف وجودیه خودم بوده من هنوز نتونستم روی خودم کار کنم که از قضاوت دیگران نترسم ،اعتماد به نفس داشته باشم،برای خودم ارزش قائل شم،اگه برام سخته یه کاری رو انجام بدم خیلی راحت نه بگم ،وبه خاطر این دیدگاه همیشه ضربه خوردم از فرصتی که می‌توانستم برای خودم بزارم ،پولی که تو زندگی برای خودم خرج کنم ،لباسی که دوست دارم رو بخرم همیشه ارجعیت و دادم به بچه هام به خانوادم …

    می‌خوام روی خودم بیشتر کار کنم می‌خوام به این درک برسم که خدا همین طور که منو هدایت می‌کنه می‌تونه بقیه اطرافیان منم هدایت کنه و نیازی نیست من کاری انجام بدم که دلم با اون کار نیست نیازی نیست من فکرمو درگیر ضعیت اقتصادی دیگران کنم در صورتی که هنوز خودم به شرایط دلخواه خودم نرسیدم و هزارتا مشکل دارم من با این دیدگاه به همسرم به خودم ضربه زدم و تا زمانی بخوای برای دیگران زندگی کنی همیشه توقع ها از تو بیشتر میشه

    امیدوارم همه ی ما به این باور برسیم که از تغییر دادن زندگی دیگران ناتوانیم وبا کمک کردن به افراد ضعیف جامه ای ضعیف تر می‌سازیم و دیگرانی که میتونن به خودشون تکیه کنند و بلند شن با توکل ادامه بدن دلشون رو خوش میکنن به افرادی که اونا رو حمایت میکنن وچقدر ما داریم ضربه می‌زنیم به این افراد با دید گاه اشتباهمون

    برای خودم دوستانم از خداوند متعال آرزوی میکنم آگاهی را بیداری را سلامتی را سعادت و ثروت و خوشبختی را موفقیت در تمام جنبه های زندگی را

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: