گفت آسان گیر کارها... - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-1.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-21 10:40:012020-09-16 08:22:17گفت آسان گیر کارها…شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
فکر میکنم اکنون کسانی که کامنت های ما را می خوانند و پی گیر آن هستند می دانند که ما نقاشی می کنیم و سعی میکنیم با فروش تابلوهایمان کسب و کاری راه بیندازیم در عین حال لذت فراوان هم از نقاشی ببریم اما باوری که به تازگی کشف کردیم و سد بزرگی برای احساس لذت بیشتر از کشیدن نقاشی می شود این است که اگر بر روی طرحی کم کار کنیم و زود با چند حرکت قلم مو یا کاردک تصویری را خلق کنیم این کار با ارزشی نیست و زمانی می توانی برای نقاشیت ارزش قایل باشی و آن را زیبا بدانی که روزها و روزها بر روی آن کار کنی تا زیبا شود و این باور باعث شده که اگر طرح ساده ای را در کمتر از یک ساعت با کاردک که کار با آن را دوست داریم را خلق کنیم دیگر زیبا نمی بینیم و این باور بسیار مخربی است حتی اگر از تکنیکهای جدیدی که در نقاشی استفاده می شود استفاده کنیم باز هم فکر می کنیم که سر خودمان کلاه گذاشته ایم و به خودمان می گوییم این که نقاشی نیست هر بچه مدرسه ای هم می تواند آن را بکشد و بدتر از همه فکر می کنیم که چه کسی این نقاشی ها را دوست دارد همه نقاشی کلاسیک و بزرگ و معمولا با رنگهای تیره دوست دارند و این کارهای ما را که برعکس آنها است را کسی دوست نخواهد داشت.
این باورها را که کشف کرده ایم و بر روی آن در حال کار کردن هستیم مصداق همین شعر است که
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی……….
ما هر چقدر که سعی میکنیم وقتی تابلویی را می کشیم با احساسی که آن را شروع کردیم و با لذت تمام کردیم همین حس را تداوم ببخشیم متاسفانه زمان زیادی طول نمی کشد که باز می گوییم:
کاش یک رنگ دیگه زده بودیم، کاش یک مدل دیگه ای انتخاب کرده بودیم و چندین کاشکی که همه آنها پیامهای زیادی را برای ما دارد. ما هنوز یاد نگرفته آیم که برای دل خودمان و فقط خودمان نقاشی کنیم باز هم افکار مخربی ذهن ما را درگیر می کند اما باز هم از بس که علاقه داریم باز هم به همان سبک نقاشی می کنیم و لذت می بریم سبکی با رنگهای شاد,تند، خط خطی، …….
این فایل نشانه ما بود که خداوند در پاسخ به درخواست ما برای شناسایی ترمزهایمان به ما از زبان استاد عزیز گفته شد و در ساختن باورهای قدرتمند برای انجام کارها به ما کمک می کند.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
روز 42مسیر
این شعر بارها گوش داده بودم قبلا و خیلی هم زیباست یاداوری شد برام اونموقعی که این شعر گوش میدادم کجا بودم الان کجام و چقدر این مسیر اگه درست پیش بری سریع تحولت میده به همه چی میرسی اونموقع درامد دو میلیون بود الان چندین برابر اون زمانه تعهدی دادم یکسال و در عرض یکسال دو میلیون شد ده میلیون که من به این قانون و این مسیر ایمانم بیش از قبل شد و کلا چون من از اول دوران بچگی بخاطر اینکه خدا بهم ثابت کرد قانون راسته هیچوقت شک نکردم هیچوقت رهاش نکردم و فقط تکاملم طی کردم الان که اینجام اون دختر 16ساله دیگه حتی چهره اش هم شبیه قبلش نیست چه برسه زندگیش فقط فقط ایمان داشتن به مسیر که میتونه ازت ادم دیگه ای بسازه
خداروشکر من اسانترین راه پیشرفتم بهتربن نتیجه را گرفتم
فقط ایمان داشته باش همین
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام وهزارن سلام به استاد عزیزم ومریم جان عزیزم وتمام اعضای معنوی سایت
سپاسگزارم از استاد عزیزم بابت آگاهی های هروز ورشد وگسترش جهان خدااااااااااجونم صد هزار مرتبه شکرررررررت
استاد میخواستم حال خوبم رو با شما عزیزانم که مثله انبار گنج برای ما هستین ردپایی گذاشته باشم
واقعاً معجزات در زندگی ام رخ میدهد هر وقت حالم خوبی حال خوب : اتفاقات خوب
بخدا این یک نشانه است من هر روز میام تو سایت و به بهترینها هدایت میشم به والا که بهترین زمان و مکان وموقعیت برای همه ماست
عزیز دلم (همسرجان) به چند تا تضاد برخورد کرده بود یکیش اینکه گوشی موبایلش رو گم کرد من بهش گفتم حتما خیری هست نگران نباش به خدا توکل کن حتما پیدا میشه گفتم به خاطرش شکر گذاری کنیم احساس خوب داشته باشیم پیش هیچ کسی هم نگیم که گوشی گم شده خلاصه همسرم رفت یه گوشی جدید گرفت و به موبایل فروشی گفته بود اگه یه وقت کسی پیداش کرد به خاطر اطلاعات کسب و کارش که داخل گوشی داشت گفته شیرینی هم میدم .دوروز بعد بهش زنگ زدن که گوشی پیدا شده بیا مغازه همسرم از سرکار رفته بود شیرینیشو داد گوشی پیدا شد . دوباره دیروز یه مشتری که 7سال پیش جنس خریده با شریکش به مشکل خورده بودند و به مغازه همسرم اومده بود برای فاکتور های 7سال پیش همسرم با اصرار زیاد قبول کرده بود و براش فاکتورها رو پیدا کرده بود .بعد از یه ساعت همسرم میره به باغچه و جوجه ها بالای زمین مغازه رسیدگی کنه که اون یکی شریک اومده بود به اعتراض وخلاصه حرفهایی که نباید گفته بشه کارگرها که اونجا بودن فرستادنش رفته وبعد همسرم که میاد همه میگن خوب شد خودت اینجا نبودی این مرد اومده حرف زده و رفته . همسرم هم که حرف بقیه و ذهنش درگیر میشه زنگ میزنه جواب نمیدن .واعصابش بهم میریزه ظهر اومد خونه ناراحت بود ولی تا جایی که رو خودش کار کرده بیشتر سعی میکنه زیاد حرف نزنه ومنفی هارو کلا زیاد نمیگه ولی من از چهره همسرم متوجه نگرانیش شدم .که گفت آره اینجوری شده .میخوام دلیل کارش رو بفهمم که چرا به من توهین کرده منم که یه لحظه نگران شدم ولی سریع خودمو جمع کردم وتو دلم بخدا توکل کردم گفتم عزیزم الان آرام باش و همه چی رو بخدا بسپار گفتم الان بیا توجهمون رو روزی زیبایی ها بزاریم کار عجولانه و تصمیم اشتباه نگیریم به چند سال پیش که اومدن ازت خرید کردن و بهت پول دادن و نکات مثبت توجه کنیم مطمئن باش اگه حالت رو خوب نگه داری خودشون بعداز ظهر میان ازت معذرت خواهی میکنن .همسرم رفت سر کار وغروب که اومد خونه گفت دقیقا حرف شما درست بود خودش با یه جعبه شیرینی اومده و رفته بین همه کارگرها و همکارها پخش کرده و ازم معذرت خواهی کرده .ومن خوشحال و سپاسگزار خداوند که گفتم همینه که قانون جواب میدهد به هر فرکانسی که ما میفرستیم . واقعا تو این دوسه روز اینقدر معجزه دیدم که هر لحظه فقط شکر گذار و میگم خدایا ثابت قدمم کن تواین مسیر الهی وزیبا وبدون تغییر.
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
در پناه خداوند متعال شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
دوستون دارم الی جون
به نام خدای هدایتگرم
سلام میکنم به استاد نازنین و خانوم شایسته و همه دوستای گل
ممنون از خدایی که همیشه هست
اگه میگم هدایتگر چون دارم میبینم که هدایت میکنه نمونش همین فایل چیزی که در درستترین زمان ممکن رسید
گوش کن ای پسر وزبهر دنیا غم مخور گفت چون در حدیثی گرتوانی دار گوش
خدایاشکرت
قبل این فایل یه فایل اموزشی میدیدم در مورد فروش و یکم دچار نگرانی شدم که چرا ایده و حرفایی که میگه به ذهنم نمیاد چرا من راه حلی برای کارم ندارم
فایل که تموم شد اومدم تو سایت گفتم جوابمو میکیرم
و چه جواب بی نظیری
سخت گرفتم این موضوع را و جهانم بهم سخت گرفته
استاد اسان گرفتن کارها خیلی خوبه و باید انجام بشه اما نبایددتو تله ذهنم بیوفتیم که بیخیال باشیم و بگذربم نباید دچار استرس بیخود بشیم و مسائل برامون گنده بشه کار ذهن بزرگنمایی هست پسوباید باهاش با منطق کنار اومد
من تا زمانی که دیدگاهم نسبت به مسائل عوض نشه و نتونم اسان بگیرم اولا که دنبال راه نل نمیرم چون تمرکزم روی مساله است دوما الهاماتی دریافت نمیکنم برای حلش چون ذهنم اروم نیست
دریا که اروم بشن کشتی ها از راه میرسن
من باید ذهنمو اروم کنم تا بتونم دریافت کنم هدایت هارو
با اروم کردن ذهن راه حل ها بهم گفته میشه از بی نهایت راه
و وقتی بدونم راه حل حتما هست و خیلی هم اسونه مس متعهد میشم ذهنمو جم و جور کنم و یهدجور دیکه نگاه کنم به قضیه تا خدا بهم راه بگه
چون راهیی که خدا مبگه راحتترینه
الانم من بدون استرس و ترس و نگرانی ذهنمو کنترل میکنم و دنبال راه حل میرم تا بتونم ذهنمو خلاقتر کنم در زمینه کارم
خدارو شاکرم که اینجام و ممنونم از خدای بخشنده و هدایتگرم که همیشه همراهمه
در پناه خدا شاد باشید یا حق🫡
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
خدارا هزاران بار شکر که در مدار شنیدن این صحبتها و آگاهی ها هستیم و هرچه قدرم سپاسگذاری کنیم باز کمه.
واقعا ما لچه های سایت انتخاب شده الله مهربان هستیم که در سایت توحیدی گرد هم جمع شدیم و داریم تفسیر زیبایی از آیات قرآن کریم را می شنویم.
جایی که استاد گفت گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش .
من خودم به خودم بالیدم و افتخار کردم که شاگرد مستیم استاد عباسمنش هستم و دارم زندگی توحیدی خودم را می سازم .
حقیقتا هرچه زندگی را آسان بگیریم، جهان هستی هم به آسان می گیره چون همه چی بر اساس فرنکاس من هست و من تعیین می کنم که رفتار چهان با من چطور باشه .
علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس
تولد امام رضا علیه السلام را به همه تبریک میگم
خدایا شکرت
الهی به امید تو
سلام خدمت همه،
روز ۴۲م
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش، کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع، سخت میگیرد(میگردد) جهان بر مردمان سخت کوش
حافظ میفرمایند: دیشب فردی که همه چیز را می داند و به همه اسرار آگاه است به من راز شادی و سرخوشی می فروش را گفت در حقیقت استعاره از این است که بو الهام شده، و منظور از سر می فروش همان راز خوشبختی، شادی و آرامش است . می فروش استعاره از کسی است که شادی و آرامش و لذت را عرضه میکند و این راز این است: باید بر خودتان آسان بگیرید و باید توانایی ایجاد احساس خوب را در خودتان در هر شرایطی داشته باشید، این راز خوشبختی و شادی است. وقتی که ما مسائل و در کل زندگی را خیلی جدی نگیریم و رها کنیم و ایمان و توکل مون رو در هر لحظه حفظ کنیم اونوقت آرامش را احساس میکنیم، الا بذکرالله تطمئن القلوب.و اگر این کار رانکنیم اوضاع بر ما سخت می شود زیرا روح ما همواره همه چیز را اسان میگیرد و وقتی ما به خودمان سخت میگیریم فاصله فرکانسی ما(ذهن) و روح زیاد شده و احساس بدی پیدا میکنیم، با این احساس ما در مداری قرار میگیریم و با اتفاقات و شرایط و تجاربی برخورد میکنیم که احساس بد بیشتری در ما به وجود می آورند و ما قسمتی از این جهان را تجربه خواهیم کرد که پر از سختی و مشکل است، نه به این دلیل که دجهان از روی کینه یت نفرت بخواهد به ما سخت بگیرد، بلکه این قانون جهان است، جزئ سرشت و طبع جهان است که هر فردی اتفاقاتی از جهان را تجربه میکند که هم جنس با با نگاه و دیدگاه و باورش است. سخت گرفتن زتدگی به هر شکل میتونه باشه، مثلا اینکه ما پول داریم ولی همش دغدغه تموم شدنش رو داریم و به خودمون سخت میگیریم، اینکه توی مسایل اینقدر ذهنمون رو درگیر مشکل میکنیم که نه تنها راه حل به ذهنمون نمیرسه بلکه مشکل میاد رو مشکل و.. و آسون گرفتن همون توکل و ایمان ما هست، همین که باور داریم خداوند ما رو هدایت و حمایت میکنه و در نتیجه آرمش داریم که رسیدن به این نقطه تکامل میخواد.
وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک، زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام، نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
حافظ سرخی شراب جام رو به دلی خونین و حالت هلالی لب جام رو به لبخند جام نسبت داده و مفهومش این است که جام با وجود دل خونین نیز می تواند لبخند بزند و در عمل یعنی باید بتوانیم در شرایطی که اوضاع به ظاهر بد است باز هم احساس خوبی داشته باشیم، نه مانند چنگ که با کوچکترین ضربه صدایش در می آید!
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
چطور میتونیم پیام های الهی رو بشنویم؟ چطور میتونیم رموز موفقیت رو درک کنیم و به اتفاقات خوب برخورد کنیم؟ وقتی با خدا هم فرکانس شویم. حالا چطور با خدا هم فرکانس شویم؟ وقتی فاصله فرکانسی ذهن و روح رو کم کنیم نگرش ذهن را شبیه نگرش روح کنیم، حالا چطور ذهن و روح رو هماهنگ کنیم؟ با ایمان، توکل، آرامش و احساس خوب پیدا کردن آگاهانه در هر شرایط و ادامه این فرکانس. اونوقت میتونیم الهامات و ایده ها رو دریافت کنیم. به قول قرآن:
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا یَسْمَعُوا وَ تَرَاهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لَا یُبْصِرُونَ، اگر آنها را به هدایت خوانی نمی شنوند و مشاهده میکنی که نگاهت می کنند اما نمی بینند.
یعنی اونها توی مدار هدایت نیستند و با این فرکانس غریبه و بیگانه هستند.
گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور/گفتمت چون در حدیثی گر توانی دار گوش
پند و حدیث بسیار زیبا و کاربردی رو میگه و اون هم غم نخوردن، غصه نخوردن و به قول قرآن محزون نبودن، لاتحزنک و.. و در عوض شاد بودن و احساس خوب داشتن هست، رها کردن و توکل بر خدای مهربان هست.
یه زمانهایی پیش میاد که وقتی اتفاق بدی میفته ما احساس بدی پیدا میکنیم و به خودمون هم حق میدیم که احساسمون بد باشه و فکر میکنیم طبیعیش اینه که الان باید به موضوعی که پیش اومده فکر کنیم و احساس بد داشته باشیم، ولی اصلا مهم نیست که چه قدر دلیل منطقی و قابل قبول داریم که احساسمون بد باشه، قانون میگه احساس بد = اتفاقات بد، با هر دلیل و منطقی. مثل اینکه دستمون رو با هر دلیل و منطقی روی آتش بگیریم میسوزه، میخواد بخاطر نجات جون یک نفر باشه، برداشتن یک شی قیمتی باشه، سهوی باشه و … در هر صورت نتیجه یکیه. امیدوارم که بتونم از این آگاهی های ناب بیشتر در عمل استفاده کنم و وقتی پیوسته به این شکل عمل کنیم اون وقت مدارمون تغییر میکنه….
سلام به این خانواده با ارزشم
از قدیم عادت داشتم به خودم سخت بگیرم و همیشه زندگی برای من سخت تر می گذشت و بعدش الکی به خودم روحیه میدادم که آره این ارزشش بیشتره چون سختیه بیشتری متحمل شدم
اما دریغ از اینکه دارم راه رو اشتباه میرم
و خب دور و اطرافم میبینم و میدیدم که افرادی هستن که واقعا به معنای واقعی همه چیز رو راحت میگیرن و چقدررررر عالی و آسون همه چیزشون درست میشه و درست پیش میره..
آره این قانون هستش.
اما از اون موقع که یکی از فایل های استاد رو دیدم که ایشون میگفتن که سه تا مسیر جلوی هر کسی قراره میگیره و اون سه تا:
یکیش جاده کوهستانی هستش و سخت و طاقت فرسا
دومیش از جنگل و دره رد میشه و با حیوانات خطرناک و احتمال زخمی شدن هم هست
و سومیش یک راه کاملا راست با جاده ای آسفالت شده و امن
طبق ویدئوهای انگیزشی که میدیدم همشون میگفتن باید زخمی بشی و تلاااش سخت بکنی تا برسی
وووولی استاد میگفتن که جاده من همیشه آسفالته و با فضای امن و سر سبز و…
اونجا بود که شروع کردم به تربیت ذهنم که از این به بعد یکم آسون تر بگیر، یکم خودت رو هدایت کن به مسیر صاف تر
کم و بیش موفق شدم. اماااا هنوز خییییلی جا داره بهتر بشم.
شکر خدا، هر روز زندگیم به آسانی از هر جهت بهتر و بهتر می شود.
رد پای 42.
بهترین هارو رقم میزنیم..
سلام دوستان هم فرکانسیم انشالله همیشه حالتون عالی باشه …استاد عاشقتونم ازتون ممنون بابت فایل های فوق العاده ای که لطف میکنی برامون ضبط میکنی…..
سلام دوستان عزیز
سپاسگزارم از مریم جان عزیز ( دستِ خدا ) که با جسارت در عملی کردن ایده ها و الهامتش کلی اتفاق های خوب را داره برای ما رقم میزنه
” سخت گرفت ِ کارها ” یکی از پاشنه های آشیل منه که باید تا آخر عمر روی اون کار کنم
یک سال قبل اون را درک کردم و به دنبال راه حل بودم …همیشه میگفتم چطور کار ها آسون انجام میشه ؟
منطق میاوردم که خدا کارها را آسان انجام میده …
بعد ذهن من میگفت آره خدا کارها را آسون انجام میده ولی چه ربطی به تو داره ؟!
این که دلیل نمیشه …
واقعا زمان بُرد و نیاز به تکامل داشتم تا بفهمم
چطور میشه کارها آسون بشه …
اینکه تنها راه اینه که آروم باشی ..تقلا نکنی ..عجله نکنی و از خدا درخواست هدایت کنی و منتظر دریافت الهام و یا نشانه باشی ..با جسارت به اون الهام عمل کنی ..هر چند به نظر منطقی نیست …و منتظر نتیجه باشی
و خدا میدونه از وقتی این پروسه رو درک کردم و به اندازه ای که بهش عمل کردم ..چقدر زندگی برام آسون تر شده ..
تنها راه میانبُر اینه که بزارم خدا کارها را برام انجام بده ..
اینا رو که نوشتم یک سال طول کشید که درک کردم و تبدیلش کردم به عمل …
واقعا زندگی یه بازیه وقتی درک کنی قرار نیست همه چیز رو خودت تجزیه و تحلیل کنی و بخوای کنترل همه چیز رو در دست داشته باشی ..
کافیه کنترل ذهنت رو در دست بگیری و جسارت عمل به الهامات را داشته باشی …
و به نظرم وقتی طعم ساده انجام شدن کارهات را توسط خدا میچشی ( در مقابل تمام سخت بودن های گذشته ..)
این پروسه رو با لذت انجام میدی و عاشق این مسیر پیش بینی ناپذیر میشی
خدااااایا شکر …من سپاسگزار این ویژگی ِ ساده انجام شدن کارها هستم 🌹🙋🏻♀️
به نام خدای هدایتگر
۴۲مین روز سفرنانه
اولین فکری که فکر میکنم بیشتر ماها اول هرکار موفقی توذهنمون پررنگ میشه پیچیدگی اون کار یا موفقیته اون شخص و این یه بازی ذهنه
پیچیدگی مثل یه کلافه به نظرم که ازاون بالا میفته وهرچی بیشتر دست میبری ومیخوای سردربیاری بیشتر توهم میپیچه وکور گره میشه به قول مریم جان
همه ادمهایی که قبلا میدیدم من جمله خودم تاکید داشتیم رواین موضوع که حتما یه چیز پیچیده خاصی هست که این خروجی روداده
مثل همین اشعار حافظ که فکر میکردم حتما کلی سختی وفکر کردن ومشقت پشت این اشعارزیبا و وزین وهم قافیه هست
یاقران که حتما پیامبر کارو زندگی وعمرشو گذاشته فقط برای دریافت این اگاهی وچه سختی کشیده برای اینکه ایه به ایه جلووبره
یا موفقیت وپیشرفتی توهرکاری وچقدر استاد فریاد میزنه بابا من هیچ سختی نکشیدم تابه اینجا برسم باز ازیه جایی میگردیم ازصحبتها وخاطرات ایشون که ببین اون موقع بندرعباس بوده چقدر سختی کشیده ببین پوستش کنده شده تا به موقعیت الانش برسه چرا واقعا ذهن انقدر دلیل میاره چرا انقدر تلاش میکنه هرکاری رو سخت جلوه بده
چرا ذهن میخواد بگه یه فوت وفن کوزه گری هست که فلان کاری موفق شده یااون شخص حتما ادم خاصی بوده ازبچگی انتخاب شده بوده وهزارتا دلیل این شکلی واقعا چرا ؟؟؟
این پیچیده کردن…. بجز ترفندو بازی ذهن برای ایستادن ودست روی دست گذاشتن چه چیز دیگه ای میتونه باشه
برای اینکه قبول کنی وبپذیری توهیچ کاره ی واون افراد خاصن یا یه فوت وفن خاصی روبلدبودن یا شب وروز زندگی نکردن تابه اینجا رسیدن
الان میفهمم حضرت علی که میگفت انسان ساده یعنی چی
منظورش ازساده بودن یعنی چی
مهمترین کار مافکر میکنم زندگی کردنه
زندگی کردن ولذت بردن ازبودنه انقدر که دلمون ازشوق توسینه بکوبه وانقدر خیالمون تخت باشه ازحضورش انقدر زندگی رو زندگی کنیم وانقدرساده برسیم به ارامش ودرک کنیم این سادگی واسانی رو که بی حد وبی حساب باشه
ماتنها موجوداتی هستیم که میتونیم این حس رودرک کنیم وبه این حسمون اگاه باشیم دیدی ادم تازمانی که یه امتیازی رو داره ولی اگاه نیست لذتی که میبره اونقدرها هم زیادنیس ولی وقتی اگاهیش میره بالا اون لذت وشوق چندین برابر میشه مثل تمام نعمتهایی که خدا مسخر ماکرده وماهرچی بیشتر اگاه میشیم بیشتر لذت میبریم خیلی فرقه زمانی که یه چشم یا گوش میبینه ومیشنوه بازمانی که چه ازنظر علمی چه ازنظر فیزیک ما متوجه این نعمت میشیم درهرلحظه شکر میکنیم ودلمون وقتی یاداین نعمت میفته ازشوق میلرزه
حس میکنم این ساده واسان بودن کارها هم وقتی به درکش برسیم خیلی ذوق وشوق خاصی داره انقدری که ازما یه حافظ میسازه که جملات درزبانش مثل گوهر باارزش وزیبا میریزه بیرون و شوق نسلها ازشنیدنش و تفسیرش ودرک هر کسی به اندازه مدارش بی پایانه
میشه محمدی که الهاماتش میشه کتابی به نام قران که هر بشری با دیدگاه خودش میخونه ولذت میبره وازاگاهی هاش استفاده میکنه
میشه مولانا.. انیشتین …گاندی…عباس منش…وهمه انسانهای بزرگ واگاه وازاد
خدایا چقدر دوست دارم منم بتونم این حس روتجربه کنم به همین اسانی به همین سادگی پروردگار من خیلی خوبه ازالان قلبم ازشوق میلرزه
درزمان مناسب وحتما مدارمناسبش حتما میرسم طبق قانون تکامل وهمین قدم به قدم وبرگ برگ سفرنامه مقدمه این کاره چون میدونم وایمان دارم همون لذت ودرکی که تااینجای سفر داشتم خودش برام لذتبخشترین هارو برای ت تکمون داشته حتما بقیه راه هم همینجوری اسان وساده اس به شرطی که من ایمان داشته باشم الخیر فی ما وقع بتونم به مقام تسلیم ورضا برسم تا بتونم دریافت کنم
بتونم چرا چراهای ذهن روساکت کنم بتونم به قول استاد اتفاق روفقط اتفاق بدونم ودرسی که ازاون اتفاق بایدبگیرم روببینم وایمان داشته باشم درمسیررشدم هرچیزی باشه حتما به نفع منه برای رشد این قانون روهمیشه یادم باشه باید اسان وراحت برسم هرجا دیدم دارم زور میزنم بدونم اشتباهه هرکجا چسبیدم به خواسته وهدف اشتباهه هرجا وابسته شدم زنگ خطر باید بصدا دربیاد که نه این درست نیس
خدایا شکرت برای همین الان وهمین لحظه ات که اینجا بودم واگاهی های ناب بچه هاروخوندم وتونستم ازخودم ردپایی باعشق بجا بزارم خدایاشکرت خدایاشکرت بی انتها
سلام
نوشته شما رو که میخوندم رسیدم به قسمت آخرش :
بتونم چرا چراهای ذهن روساکت کنم بتونم به قول استاد اتفاق روفقط اتفاق بدونم ودرسی که ازاون اتفاق بایدبگیرم روببینم وایمان داشته باشم درمسیررشدم هرچیزی باشه حتما به نفع منه برای رشد این قانون روهمیشه یادم باشه باید اسان وراحت برسم هرجا دیدم دارم زور میزنم بدونم اشتباهه هرکجا چسبیدم به خواسته وهدف اشتباهه هرجا وابسته شدم زنگ خطر باید بصدا دربیاد که نه این درست نیس
دقیقا چسبیدن به خواسته ،برام سوال پیش اومد وقتی خوندم البته
قبلش گفتم خدا در مورد موضوعی که چند روزه اتفاق به ظاهر بدی که افتاده بود و سعی کردم حالم رو خوب نگه دارم ولی برام چندین بار سوال پیش میومد و هر بار منو خدا میفرستاد به نظرات نشانه ای که همون روز برای اتفاق به ظاهر بدم اومدم و نشونه ازش خواستم یعنی به فایل آسان بگیر
و من میگفتم چشم میرم میخونم
وقتی به نظر شما رسیدم پرسیدم که چسبیدن به خواسته یعنی خدا میگی من به خواسته ام چسبیدم ؟بعد یه صدایی ته دلم گفت برو تو جستجو بنویس چسبیدن به خواسته
رفتم و به فایل تعهد به خواسته یا رها بودن نسبت به آن هدایت شدم
این روزا بیشتر شده هرچی سوال میپرسم از خدا به شکل بسیار سریع جوابمو میده
ازش سپاسگزارم که هدایتم کرد تا در نظراتتون حرفش رو بهم بزنه تا بگه ته ته خواسته ات شرکه اونو از بین ببر پل پشت سرتو خراب کن و به من اعتماد و باور داشته باش
خدایا شکرت
ممنونم بابت این همه خوبیت